نفس زکیه (نشانه‌های ظهور امام مهدی)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

از جمله نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی، قتل نفس زکیه است. "نفس زکیه" به معنای نفس کامله، پاک و پاکیزه است. با توجه به مجموعه متون و روایات می‌توان گفت نفس زکیه، یکی از علائم مشهور و حتمی ظهور است که درباره مصداق او روایات مختلفی وجود دارد؛ اما معروف این است که "نفس زکیه" فردی است که قبل از ظهور امام زمان (ع)قیام می‌کند و در کنار کعبه ما بین رکن و مقام کشته می‌شود. اگر چه همانند دیگر علائم، جزئیات مرتبط با او از ابهام برخوردار است. نفس زکیه پانزده روز قبل از ظهور حضرت ولی عصر (ع) نفس زکیه به دستور حضرت قیام می‌کند و در بین رکن و مقام به شهادت می‌رسد.

احتمالات در معنای نفس زکیه

در معنای "نفس زکیه" دو احتمال وجود دارد:

  1. "نفس زکیه" یعنی نفس طاهر، یعنی شخصی که گناهی مرتکب نشده است برای تأیید این معنا، قراینی وجود دارد مانند امام علی (ع) فرمودند: «آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت خاندان فلان خبر ندهم؟ هنگام کشته شدن نفسی حرام در روزی حرام»[۱].
  2. "نفس زکیه" به معنای شخصیت متکامل و رشد یافته است. در تأیید این معنا، باید گفت: بی‌تردید ظهور امام عصر (ع) مهم‌ترین رخداد عالم در آخرالزمان خواهد بود و کشته شدن "نفس زکیه" از نشانه‌های چنین حادثه بزرگی است. ولی آنچه معنای اول را تقویت می‌‏کند آن است که "نفس زکیه" انسانی است که بر اثر شخصیت والای او قتل آن اهمیتی به سزا دارد، و اهمیت قتل درباره اشخاص آزمایش شده و با اخلاص است که در سطح بالاتری قرار گرفته باشندکه جلب نظر می‌‏کند و موجب تأثر و تأسف عمیق مردم می‌‏شود ولی کشتن یک فرد معمولی بی‏گناه نوعا اهمیتی در جوامع ندارد و جلب نظر نمی‏‌کند. در ضمن چیزی که می‌‏خواهد نشانه شود باید در مورد کسی باشد که در بین مردم شناخته شده باشد، و گرنه نمی‏‌تواند دلالت بر چیزی بکند و نشانه ظهور قرار گیرد و نیز تأکید پیشوایان دینی بر حتمیت این رویداد، اهمیت فوق‌العاده آن و مهم بودن شخصیت "نفس زکیه" را نمایان می‌‌کند[۲].

در مورد اینکه منظور از "نفس زکیه" چیست دو احتمال وجود دارد:

  1. مراد شخص خاصی است که دارای این ویژگی است. هنگامی‌که چنین شخصی کشته می‌شود، طبیعی است شهادت او در جامعه موج ایجاد کرده و تأثیر می‌گذارد.
  2. احتمال داده شده است منظور از "نفس زکیه"، افراد پاک سرشت باشند که در فتنه‌های آخر الزمان به دست ظالمان کشته می‌شوند و خونشان به ناحق جاری می‌گردد.

احتمال اول با روایات تناسب بیشتری دارد، چرا که قتل نفس زکیه در بین جامعه تأثیر و انعکاس ایجاد می‌کند. بنابراین منظور از "نفس زکیه" یکی از اشخاص با اخلاص و آزمایش شده در دوران غیبت کبری خواهد بود که بر اثر فتنه‌های آخر الزمان و انحرافات حاکم در آن زمان به شهادت می‌‏رسد و خونشان به ناحق جاری می‌گردد. در قرآن کریم آمده است: ﴿قَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا[۳]، "نفس زکیه" انسانی است که بر اثر شخصیت والای او قتل آن اهمیتی بسزا دارد، که جلب نظر می‌‏کند و موجب تأثر و تأسف عمیق مردم می‌‏شود. در ضمن چیزی که می‌‏خواهد نشانه شود می‌‏بایست در مورد کسی باشد که در بین مردم شناخته شده باشد، و گرنه نمی‏‌تواند دلالت بر چیزی بکند و نشانۀ ظهور قرار گیرد[۴].

مصادیق نفس زکیه

در مورد اینکه "نفس زکیه" کیست و به چه کسی اطلاق می‌شود و به عبارت دیگر آیا قتل نفس زکیه یک واقعه در گذشته بوده که اتفاق افتاده یا اینکه هنوز به وقوع نپیوسته و از علائم نزدیک به ظهور حضرت مهدی (ع) است نظرات مختلفی بیان شده است که به آنها اشاره می‌شود:

  1. "نفس زکیه" همان محمد بن عبدالله محض ملقب به "نفس زکیه" است که در زمان بنی العباس به قتل رسید و از اولاد امام حسن مجتبی (ع) است. قرائنی بر این دلیل ارائه شده است، لکن این سخن و نظر را نمی‌توان پذیرفت، زیرا پس از بررسی روایات "نفس زکیه"، اشکالاتی به این دیدگاه وارد است از جمله:
    1. قتل نفس زکیه بین رکن و مقام است، در حالی که محمد بن عبدالله محض در نزدیکی مدینه و منطقه احجار الزیت به قتل رسیده است.
    2. "نفس زکیه" یعنی نفسی پاک و طاهر، اما این شخص را نمی‌توان با چنین صفتی معرفی کرد و او را مورد تأیید اهل بیت دانست؛ چرا که او خود را مهدی (ع) می‌دانست و مردم را برابر اهل بیت، به خود دعوت می‌کرد.
    3. فاصله میان ظهور تا قتل این شخص، پانزده روزاست که به زمان قیام حضرت مهدی (ع) اشاره دارد؛ لذا با محمد بن عبدالله محض مطابقت نمی‌کند و این مطلب، هنوز رخ نداده است.
    4. خود "نفس زکیه" و پیروان وی تنها ادعای مهدی بودن او را داشته‌‏اند نه اینکه کشته شدن او را نشانه ظهور مهدی (ع) بدانند و همین ادعای کاذب، سبب می‌شود آن فرد آرمانی که کشته شدنش در روایات از نشانه‏‌های ظهور معرفی شده، بر این ادعاکننده دروغ‏گو منطبق نشود.
  2. "نفس زکیه" فردی است که قبل از ظهور امام زمان (ع) قیام می‌کند و در کنار کعبه ما بین رکن و مقام کشته می‌شود. از روایات استفاده می‌شود در آستانه ظهور حضرت مهدی (ع) در گیر و دار مبارزات زمینه‌ساز انقلاب مهدی (ع)، فردی پاک باخته و مخلص، در راه امام (ع) می‌کوشد و مظلومانه کشته می‌شود. این رخداد عظیم، طبق بیان روایات بین رکن و مقام ـ در بهترین مکان‌های زمین ـ اتفاق می‌افتد. فرد یادشده از اولاد امام حسن مجتبی (ع) است[۵] و نیز گفته شده حسینی نسب است. امام باقر (ع) در حدیثی طولانی نقل فرموده‌اند: «قائم (ع) به اصحاب خود می‌فرماید: "ای قوم! اهل مکه مرا نمی‌خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آنها می‌فرستم تا حجت را بر ایشان تمام کنم... پس مردی از اصحاب خود را می‌خواند و به او می‌فرماید: به سوی اهل مکه برو و بگو:‌ای اهل مکه! من فرستادۀ مهدی هستم. او خطاب به شما می‌گوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و ما فرزندان محمد (ص) و سلالۀ پیامبرانیم و به راستی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتیم و از زمانی که پیامبر از دنیا رفت، تا امروز، حق ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به یاری می‌خوانیم؛ ما را یاری کنید. چون آن جوان این سخن را بگوید مردم، او را بین رکن و مقام می‌کشند. او نفس زکیّه است[۶]. برابر بعضی از روایات[۷] بین کشته شدن "نفس زکیه" و قیام قائم آل محمد (ص) تنها پانزده شب فاصله خواهد بود. محدث قمی می‌گوید: نفس زکیه پسری است از خاندان محمد (ص) که مابین رکن و مقام در مسجد الحرام کشته می‌شود[۸].
  3. "نفس زکیه" مجاهدی است از زمره بسترسازان ظهور که رهبری عده‌ای از عاشقان امام مهدی (ع) را بر عهده دارد و در راه حضرت در میان هفتاد تن از علمای زمانه در منطقه‌ای پشت شهر کوفه به شهادت می‌رسد. او غیر از سید هاشمی‌تباری است که در مکه و بین رکن کعبه و مقام ابراهیم سر از تنش جدا می‌شود و این هر دو، غیر از سید حسنی هستند که به قتل می‌رسد[۹].
  4. "نفس زکیه" شخصی است به نام محمد بن الحسن که میان رکن کعبه و مقام ابراهیم کشته خواهد شد. از فحوای این نظریه و تعابیر قائل آن چنین استنباط می‌شود که "نفس زکیه"، از سادات حسنی و در واقع همان سید حسنی است[۱۰].
  5. "نفس زکیه" سیدی والا تبار و حسینی‌نسب است و هموست که مظلومانه در ۲۵ ذی الحجه سر مبارکش در حرم امن الهی مکه مکرمه از تن جدا می‌شود و کمی پیش از ذبح شدن وی، سیدی هاشمی و حسنی‌تبار در کوفه به همراه هفتاد تن از علمای امت به دست سپاهیان سفیانی و در اثنای ورود سپاه مجاهد خراسانی از طریق شهرهای قصر شیرین و خانقین به شهادت می‌رسد. طبق این نظریه، رجل هاشمی و سید حسنی یک تن هستند[۱۱].

شایان ذکر است، از برخی اخبار چنین استفاده می‌شود، دو سید در مکه و دو سید در مدینه کشته می‌شوند اما دو سیدی که در مکه کشته می‌شوند یکی همان ""نفس زکیه"" است که برخی او را سید حسینی می‌دانند و ما بین رکن و مقام کشته می‌شود و دیگری سیدی است که اهل مکه بر او یورش می‌برند و او را می‌کشند و سرش را به شام می‌فرستند و او سید حسنی است[۱۲]. اما آن دو سید دیگر که در مدینه، کشته می‌شوند، یکی برادر "نفس زکیه" و دیگری پسر عموی اوست[۱۳]. کشته شدن پسر عموی "نفس زکیه" از نشانه‌های ظهور دانسته شده است و درباره شیوه قتلش در روایتی از امیرالمؤمنین این‌گونه آمده: سفیانی می‌نویسد، برای آن کسی که در کوفه است بعد از آن که کوفه را کوبیده باشد، به او فرمان می‌دهد که به طرف حجاز برود، پس او به طرف مدینه حرکت می‌کند و شمشیر کشیده چهار صد نفر از قریش و انصار را می‌کشد و شکم‌ها را دریده و بچه‌ها را به قتل می‌رساند و یک برادر و خواهر را که نام آنها (محمد و فاطمه) است می‌کشد و کشته آنها را بر در مسجد مدینه به دار می‌زند[۱۴].[۱۵]

حتمی بودن نفس زکیه

از جمله علائم حتمیۀ ظهور امام مهدی (ع) قتل نفس زکیه است؛ نفس زکیه سیدی پاکدل است که در مکه، بین رکن و مقام، بدون جرم و گناه به شهادت می‌رسد. فاصلۀ میان کشته شدن او و ظهور مهدی (ع) بیشتر از پانزده روز نخواهد بود. نام او نفس زکیه محمد بن الحسن است. نفس زکیه از اصحاب حضرت مهدی (ع) است که ایشان او را پیش از ظهور خود نزد مردم مکه می‌فرستد تا بشارت ظهور را به مردم بدهد و چون او ظهور حضرت (ع) را آشکار می‌کند، اهل مکه بر او حمله می‌برند و او را به قتل می‌رسانند.

دلیل روایی: روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه قتل نفس زکیه از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی (ع) است:

  1. ابوحمزه ثمالیاز امام صادق (ع) می‌پرسد: "امام باقر (ع) پیوسته می‌فرمودند خروج سفیانی از محتومات است. امام صادق (ع) در پاسخ فرمودند: بله و اختلاف فرزندان عباس و کشته شدن نفس زکیه از محتومات است[۱۶].
  2. امام صادق (ع) فرمودند: «از امور حتمی‌که به ناچار، قبل از قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود، خروج سفیانی و خسف بیداء و قتل نفس زکیه و ندا دهنده از آسمان است.»[۱۷].[۱۸]

پرسش‌های وابسته

مدخل‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. « أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِآخِرِ مُلْكِ بَنِي فُلَانٍ قُلْنَا بَلَى يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَتْلُ نَفْسٍ حَرَامٍ فِي يَوْمٍ حَرَام‏»، نعمانی، ابو عبدالله محمد بن ابراهیم، الغیبة للنعمانی، ۲۶۶، باب۱۴، ح۱۷.
  2. ر.ک: صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۲۵ – ۲۲۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ج۳، ص۲۲۱ ـ ۲۲۴ و ص ۲۲۶ ـ ۲۳۱.
  3. سوره کهف، آیه ۷۴.
  4. ر.ک: طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانه‌های ظهور؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانه‌های ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص ۲۰۳-۲۰۶؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۸، ۶۲۹؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۸۷.
  5. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.
  6. «یَا قَوْمِ إِنَّ أَهْلَ مَکَّةَ لَا یُرِیدُونَنِی وَ لَکِنِّی مُرْسِلٌ إِلَیْهِمْ لِأَحْتَجَّ عَلَیْهِمْ بِمَا یَنْبَغِی لِمِثْلِی أَنْ یَحْتَجَّ عَلَیْهِمْ فَیَدْعُو رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ فَیَقُولُ لَهُ امْضِ إِلَی أَهْلِ مَکَّةَ فَقُلْ یَا أَهْلَ مَکَّةَ أَنَا رَسُولُ فُلَانٍ إِلَیْکُمْ وَ هُوَ یَقُولُ لَکُمْ إِنَّا أَهْلُ بَیْتِ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ الْخِلَافَةِ وَ نَحْنُ ذُرِّیَّةُ مُحَمَّدٍ وَ سُلَالَةُ النَّبِیِّینَ وَ إِنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ اضْطُهِدْنَا وَ قُهِرْنَا وَ ابْتُزَّ مِنَّا حَقُّنَا مُنْذُ قُبِضَ نَبِیُّنَا إِلَی یَوْمِنَا هَذَا فَنَحْنُ نَسْتَنْصِرُکُمْ فَانْصُرُونَا فَإِذَا تَکَلَّمَ هَذَا الْفَتَی بِهَذَا الْکَلَامِ أَتَوْا إِلَیْهِ فَذَبَحُوهُ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ هِیَ النَّفْسُ الزَّکِیَّةُ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷، ص ۸۱.
  7. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۵۷، ح ۲، ص ۵۵۴.
  8. قمی، عباس، منتهی الآمال، ج ۲، ص ۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ب ۲۲، ح ۱۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۲
  9. نظریه شیخ مفید، ر. ک: الارشاد، ج ۲، ص ۳۶۸.
  10. آیت الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۴۵۴.
  11. نظر کامل سلیمان ر.ک: یوم الخلاص، صص ۶۳۳ ـ ۶۳۸ و صص ۶۶۱ ـ ۶۶۸.
  12. بشارة الاسلام، ص ۱۳۹، روضه کافی، ص ۲۲۵ ح ۶۶ و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۰.
  13. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۷- ۲۰۸ ح ۴۵ و غیبت شیخ طوسی، ص ۲۷۹.
  14. الملاحم و الفتن، ص ۵۶، باب ۱۰۷ ط- منشورات الرضی.
  15. ر.ک: طبسی، نجم الدین، تاملی نو در نشانه‌های ظهور، ص۱۱، ۱۲؛ رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات: ص۵۲۳؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ اسماعیلی، اسماعیل، بررسی نشانه‌های ظهور، چشم به راه مهدی، ص ۲۸۱-۲۸۳؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۱۴؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۳۰ ـ ۶۳۵؛ علی‌زاده، مهدی، نشانه‌های یار و چکامه‌ انتظار، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۰۳-۲۰۶؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۳۴۵ و ۳۴۶؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۲۲۸ و ۲۵۹؛ اکبرنژاد، مهدی، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل‌سنت، ص ۱۷۴.
  16. «إِنَّ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) كَانَ يَقُولُ إِنَّ خُرُوجَ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ قَالَ لِي نَعَمْ وَ اخْتِلَافُ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِيَّةِ مِنَ الْمَحْتُوم»؛ ابن‌بابویه، محمد بن علی، کمال‌الدین، ص۶۵۲، باب۵۷، ح۱۴.
  17. غیبت، نعمانی، ص ۲۶۴، باب ۱۴، ح ۲۶؛ «مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ قَبْلِ‏ قِيَامِ‏ الْقَائِمِ‏ خُرُوجُ‏ السُّفْيَانِيِ‏ وَ خَسْفٌ‏ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَتْلُ‏ النَّفْسِ‏ الزَّكِيَّةِ وَ الْمُنَادِي‏ مِنَ‏ السَّمَاءِ»
  18. ر.ک: آیتی، نصرت الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص۲۲۳ ـ ۲۲۵؛ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۲۶ ـ ۶۲۸؛ زمانی، سید حسن، نشانه‌های قیام حضرت مهدی، ص ۵۶ ـ ۵۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج ۲، ص ۱۶۹ ـ ۱۷۲؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۷۳۶.