همسر علی بن مظاهر اسدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

علی بن مظاهر اسدی، برادر حبیب بن مظاهر اسدی است که همراه حبیب به کربلا آمد[۱].

نام همسر علی بن مظاهر اسدی در کتاب‌های تاریخی نیامده است، ولی عمل او بیان‌گر آن است که وی دوستدار اهل بیت و از زنان شجاع و مسئولیت‌شناسی است که در حماسه کربلا حضور داشته است، به طوری که با همه وجود به نهضت حسینی یاری رسانده و با اهل بیت امام حسین (ع) همراهی و هم گامی کامل داشته است.

برای این که اندکی با شخصیت این زن عاشورایی آشنا شویم، اشاره‌ای به گفت و گویی که بین او و همسرش در شب عاشورا واقع شده است، مفید می‌نماید: در شب عاشورا پس از آنکه امام با یاران خود سخن گفت و همه آنها را مرخص کرد، همه آنان اظهار آمادگی و وفاداری کردند. آن گاه امام برای آنان دعا کرد و فرمود: هر کس که همسرش را همراه آورده است می‌تواند او را به قبیله بنی اسد برساند؛ زیرا من فردا کشته و بانوانم اسیر می‌گردند و من بر زنان شما از اسیری می‌ترسم.

در تاریخ آمده است که علی بن مظاهر اسدی به خیمه همسرش آمد همسرش وقتی او را دید، گفت: امام برای شما خطبه خواند و اما در آخر همهمه‌ای بلند شد، نفهمیدم امام چه فرمودند. او پیام امام را در رساندن خانواده‌ها به بنی اسد اعلام کرد. همسرش گفت: تو چه می‌کنی؟ گفت: برخیز تا تو را به نزد خویشانت ببرم. زن برآشفت واز شدت ناراحتی سرش را به عمود خیمه زد و به شوهرش گفت: به خدا سوگند ای فرزند مظاهر! با من منصفانه رفتار نمی‌کنی. آیا می‌پسندی که دختران رسول خدا (ص) اسیر شوند و من از اسیری در امان باشم؟ آیا شایسته است که حجاب از سر زینب بردارند، گوشواره از گوش دختران زهرا بربایند و من در امان باشم؟ آیا شایسته است تو نزد رسول خدا رو سفید باشی و من نزد فاطمه زهرا رو سیاه باشم؟ به خدا سوگند! شما با مردان مواسات دارید و آنها را یاری می‌کنید و ما بانوان را. علی بن مظاهر با چشم گریان به سوی امام برگشت. امام پرسید: چرا گریانی؟ عرض کرد: مولای من! همسر اسدی من جز یاری و همراهی با شما را نمی‌پذیرد. امام (ع) گریه کرد و فرمود: خداوند به شما در راه یاری ما پاداش نیک عنایت کند[۲].

در این گفت و گوی کوتاه چند نکته در خور یادآوری است:

  1. در این گفت و گو آنچه بیش از هر مطلب دیگر جلب توجه می‌کند، مسئله احساس تکلیف و درک وظیفه است که دعای خیر امام را برای این خانواده در پی دارد. گریه و اشک این بانو از ترس و وحشت نبود، بلکه بدین جهت بود که بیش از این نمی‌تواند کاری انجام دهد. چه زیباست این ویژگی، که در هرانسانی به وجود بیاید او را در یاری دین و حمایت از امام و پیشوای خود تا سر حد مرگ و شهادت پیش خواهد برد و اگر این صفت از انسانی رخت بربندد، باعث سقوط خود و دیگران خواهد شد.
  2. همسر علی بن مظاهر در آن شرایط خاص نیز از بر خورد خوب با همسرش غافل نیست.
  3. پرسش همسر علی بن مظاهر که به همسرش گفت: در پایان سخنان امام همهمه‌ای شنیدم که نفهمیدم امام چه فرمودند، دلیل بر آن است که زنان عاشورایی سخنان امام را پی‌گیری می‌کرده‌اند.[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الخصائص الزینبیه، ص۲۶۲.
  2. معالی السبطین، ج۱، ص۳۴۲.
  3. مزینانی، محمد صادق، نقش زنان در حماسه عاشورا، ص۸۰-۸۲.