استقامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (removed Category:استقامت using HotCat)
 
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[استقامت در قرآن]] - [[استقامت در حدیث]] - [[استقامت در فقه سیاسی]] - [[استقامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[استقامت در قرآن]] - [[استقامت در حدیث]] - [[استقامت در نهج البلاغه]] - [[استقامت در اخلاق اسلامی]] - [[استقامت در معارف دعا و زیارات]] - [[استقامت در فقه سیاسی]]</div>


==مقدمه==
'''استقامت''' به معنای [[اعتدال]]، [[ثبات]] و مداومت و [[پایداری]] است و در عرف به معنای ثبات قدم و تحمل همه [[سختی‌ها]]ست و در مفهوم [[قرآنی]] اصطلاحی برای [[پایداری]] در [[دین]] و مسیر [[حق]] در برابر کژی‌هاست. اساس پیروزی در [[کارها]] استقامت و [[پایمردی]] است که آثاری را در پی دارد مانند: بهره‌مندی از [[ولایت الهی]] در [[دنیا]] و [[آخرت]].
منظور [[استقامت]] و ایستادگی‌های [[پیامبر]] در طول [[دعوت]] است که [[خداوند]] بارها [[فرمان]] به آن می‌دهد و یکی از علل موفقیت وی در به انجام رسیدن اهداف [[رسالت]] است که [[قرآن]] در [[آیات]] فراوان با آن اشاره کرده است:
*{{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>
*{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردا» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>
*'''نکته''': [[پیامبر]] همراه [[مؤمنین]]، [[مأمور]] به استقامت در امر [[توحید]] و [[دعوت]] به آن است. در این حرکت جمعی او و همراهان باید مواظب باشند که دچار [[تجاوز]] و [[طغیان]] نشوند و از هواها و [[تمایلات]] [[انسان‌ها]] [[پیروی]] نکنند و اساس حرکت و [[مأموریت]]، [[دعوت به توحید]]، [[کتاب خدا]] و [[عدالت]] و عدم تخطی از [[احکام]] است، که استقامت می‌طلبد و [[پیامبر]] به چنین استقامتی [[مأمور]] است و همچنین [[مؤمنان]] پیرو [[پیامبر]]<ref>اینکه پیامبرفرموده: سوره هود من را پیر کرد. مربوط به همین آیه استقامت است که بسیار مشکل است؛ مخصوصاً حفظ عدالت وطغیان نکردن. ر. ک: البرهان</ref>
*{{متن قرآن|إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ}}<ref>«اینها آیات خداوند است که آن را به درستی بر تو می‌خوانیم و همانا تو بی‌گمان از فرستادگانی» سوره بقره، آیه ۲۵۲.</ref>
*{{متن قرآن|عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و دروغ انگاران آیات ما، کران و لالانی در تاریکی‌هایند؛ هر کس را خداوند بخواهد، در بیراهی وا می‌نهد و هر کس را بخواهد، بر راهی راست می‌دارد» سوره انعام، آیه ۳۹.</ref>
*{{متن قرآن|قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو ای قوم من! هر چه می‌توانید کرد انجام دهید من نیز خواهم کرد، به زودی خواهید دانست که سرانجام (نیکوی) جهان واپسین از آن کیست؛ به راستی ستمگران رستگار نمی‌گردند» سوره انعام، آیه ۱۳۵.</ref>
*در این دو [[آیه]] نیز [[خداوند]] استقامت و [[پایداری]] [[محمد]]{{صل}} را تأیید کرده است و به او [[دستور]] داده که به [[مخالفان]] بگو شما در [[جایگاه]] خود باشید و من هم در [[جایگاه]] خودم که [[توحید]] است، با استقامت عمل می‌کنم و شما در [[آینده]] نتیجه را خواهید دید<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۰۶.</ref>.


==استقامت در فرهنگ قرآن==
== معناشناسی ==
استقامت از ریشه «[[قوم]]» دارای معانی مختلفی مانند [[اعتدال]]<ref>تاج العروس، ج۱۷، ص۵۹۲؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.</ref>، [[ثبات]] و مداومت<ref>النهایه، ج۴، ص۱۲۵.</ref>، استمرار<ref> الفروق اللغویه، ص۵۱؛ ترتیب العین، ص۶۹۴.</ref>، [[پایداری]]، ایستادن، درست شدن و قیمت نهادن<ref>لغت‌نامه، ج۶، ص۲۱۸۱؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۵۵.</ref> است<ref>القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۱۷؛ المعجم الوسیط، ص۷۶۸؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>


[[آیات]] استقامت در ضمن نه [[آیه]] در هشت [[سوره]] [[قرآن مجید]] آمده است. بنا بر روش معمول خود در این اثر، پس از تنظیم آیات به ترتیب مصحفی‌شان، به بررسی لغوی و اصطلاحی واژه استقامت می‌پردازیم. بعد از آن، طیّ تحقیقی که از [[تفاسیر]] درباره استقامت خواهیم داشت، آن را از دیدگاه [[روایات]] بررسی نموده و در پایان هم با [[لطف الهی]] درباره آن [[تدبّر]] می‌کنیم.
در ادبیات فارسی استقامت به معنای [[راستی]]، ایستادن، پایداری‌کردن، ثبات و استقرار در کار آمده است<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۹.</ref>. این واژه در عرف رایج به معنای ثبات قدم و تحمل همه [[سختی‌ها]] و ناامید نشدن در مقابل آنهاست<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۴–۳۸۵.</ref>.<ref>[[منیره طبرسی|طبرسی، منیره]]، [[استقامت - طبرسی (مقاله)|مقاله «استقامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.</ref>


==تنظیم آیات استقامت به ترتیب مصحفی‌شان==
استقامت در مفهوم [[قرآنی]] اصطلاحی برای [[پایداری]] در [[دین]] و مسیر [[حق]] در برابر کژی‌هاست<ref>التحریر والتنویر، ج۱۱، ص۲۸۲.</ref>.<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
#{{متن قرآن|كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۷.</ref>.
#{{متن قرآن|قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref>.
#{{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>.
#{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافته‌ام که میان شما دادگری کنم، خداوند پروردگار ما و شماست، کردارهای ما از آن ما و کردا» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره احقاف، آیه ۱۳.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا}}<ref>«و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.</ref>.
#{{متن قرآن|لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ}}<ref>«برای هر کس از شما که بخواهد راه راست در پیش گیرد» سوره تکویر، آیه ۲۸.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۴۱.</ref>


==در معنای استقامت==
== نگرش قرآنی و روایی ==
راغب در مفردات فرموده: به راهی که بر خط راست است، استقامت گفته می‌شود. [[راه]] [[حق]] به این چنین راهی [[تشبیه]] شده است، مانند: {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref>. لازمه آن، استقامت [[انسان]] بر راه و روش مستقیم است؛ مانند قوله: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا}}<ref>«فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>، و قوله: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>، و قوله: {{متن قرآن|فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ}}<ref>«پس به او رو آورید» سوره فصلت، آیه ۶.</ref><ref>مفردات، ص۴۱۸.</ref>.
===از نگاه قرآنی===
فخرالدین هم در این باره در مجمع‌البحرین فرموده: و استقامت، [[اعتدال]] در امر است.{{متن قرآن|فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ}}: در توجّه نمودن بدون [[الهه]]، و قوله: {{متن قرآن|وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ}}؛ یعنی بر [[طاعت]]، و گفته اند: چیزی را با او [[شریک]] قرار نداند<ref>مجمع البحرین، ص۱۴۵.</ref>.
{{اصلی|استقامت در قرآن}}
مصطفوی در التحقیق فی کلمات القرآن فرموده: استقامت، باب استفعال است و دلالت می‌کند بر [[طلب]] [[قیام]] در امر، خواه ارادی باشد و خواه طبیعی و یا عملی، مانند: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}، {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَقَامُوا}}، {{متن قرآن|فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ}}، که طلب قیام را [[اراده]] می‌کنند، و نیز اراده می‌کنند که آن امر و به فعلیت درآمدنش، دوام یابد و نفس خود را بر آن امر، در عمل، در قول [[توحید]] و در [[عهد]]، [[منصوب]] نمایند، و طلب طبیعی هم چنان است که در: {{متن قرآن|الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} آمده است<ref>التحقیق، ج۹، ص۳۴۳.</ref>.
[[قرآن]] در سطح فردی به استقامت در برابر [[وسوسه‌های شیطان]] و در سطح [[اجتماعی]] به ثبات قدم [[امر]] کرده است.
استقامت ابعاد مختلفی دارد، در بُعد [[سیاسی]]، موفقیت‌ها در صحنه سیاسی رهین [[همت]] مردم و استقامت [[رزمندگان]] و در بُعد اقتصادی، حل مشکلات [[اقتصادی]] نیازمند مقاومت [[ملت]] است و در بُعد [[فرهنگی]] ـ اجتماعی، مراکز دانشگاهی محلی برای تربیت انسانی و ایجاد استقامت عمومی است<ref>[[منیره طبرسی|طبرسی، منیره]]، [[استقامت - طبرسی (مقاله)|مقاله «استقامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.</ref>.


هم‌چنین [[شیخ طوسی]] در تبیان، و [[طبرسی]] در [[مجمع‌البیان]]، در معنای استقامت در [[آیه]]: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}، فرموده‌اند: و استقامت استمرار داشتن در جهت واحد است و این که نه به سمت راست [[عدول]] کند، و نه به سمت چپ<ref>تبیان، ج۶، ص۷۷؛ مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۳.</ref>.
استقامت در انجام [[وظایف]]، در آیاتی چون {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا}}<ref>«آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref> و نظایر آنها تأکید شده است. در [[روایات]] نیز استقامت در [[حق]] به عنوان [[لازمه ایمان]] و شرط بهره‌مندی از آثار آن فراوان آمده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}} «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره احقاف، آیه ۱۳؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ}} «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.</ref>.
باز شیخ طوسی در تبیان فرموده: استقامت [[استمرار]] بر جهت صواب است و هر وقت استمرار بر وجه [[خطا]] باشد، استقامت نامیده نمی‌شود<ref>تبیان، ج۵، ص۱۷۶.</ref>.
===از نگاه روایی===
نیز او فی قوله: {{متن قرآن|وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ}}، فرموده: استقامت بر طریق [[حق]] که [[عقل]] به آن [[دعوت]] می‌کند، طاعت [[خدای متعال]] است<ref>تبیان، ج۱۰، ص۱۵۴.</ref>.
{{اصلی|استقامت در حدیث}}
در گفتار [[امام علی]] {{ع}} چنین می‌یابیم: بر شما باد کار و تلاش باز هم کار و تلاش سپس کار را به پایان رساندن باز هم پایان رساندن کار آنگاه استقامت در [[حفظ]] عمل و حراست از آثار و [[برکات]] آن باز هم استقامت<ref>{{متن حدیث|الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ}}، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۶۰.</ref>


همین طور فی قوله: {{متن قرآن|لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ}}، فرموده: برای امر خدای متعال، [[وعظ]] استمرار و [[پایداری]] داشته باشند.
== جایگاه و ضرورت ==
[[علامه طباطبایی]] در [[المیزان]] فرموده: استقامت، طلب قیام شیء و درخواست [[ظهور]] و آشکار شدن همه آثار و [[منافع]] آن است. پس استقامت [[راه]]، متّصف نمودن آن است به آنچه از راه قصد می‌شود، مانند: مستقیم بودن، واضح و آشکار بودن. و عدم [[تمایل]] و [[انحراف]] و استقامت [[انسان]] در امر، به این است که از نفس خودش [[قیام]] آن و اصلاحش را [[طلب]] نماید، به گونه‌ای که با [[فساد]] و نقصی مواجه نشود و به طور کامل و تمام حاصل گردد؛ قال [[الله]] تعالی: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}؛ یعنی [[حق]] [[توحید]] او جلّ و [[علا]] را به جا می‌آورند<ref>المیزان، ج۴، ص۳۶۳.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۴۲.</ref>
از قرآن و [[روایات اسلامی]] فهمیده می‌شود اساس پیروزی در [[کارها]] استقامت و [[پایمردی]] است. قرآن سربازان کم‌تعدادِ [[اسلام]] را که یاری خداوند شامل آنان شده با همین وصف معرفی می‌کند و [[صابران]] را کسانی می‌داند که در [[سختی‌ها]]، استقامت به [[خرج]] می‌دهند و از پای درنمی‌آیند<ref>سوره انفال، آیه ۶۵.</ref> .<ref>طباطبایی، المیزان، ۹/۱۲۲–۱۲۳.</ref> استقامت تنها تسلیم‌ نشدن در برابر [[مشکلات]] نیست؛ چنان‌که [[پایداری]] در میدان [[جهاد]] و عدم [[خضوع]] در برابر [[دشمن]] به مراتب اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند؛ به گونه‌ای که مجاهدت‌های [[امت‌های پیشین]] به همراه پیامبران الهی (صبر و [[شکیبایی]] طالوتیان در برابر [[سپاه]] [[جالوت]]) الگویی آموزنده برای [[مجاهدان]] [[آینده]] معرفی شده است<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۰.</ref>.<ref>[[منیره طبرسی|طبرسی، منیره]]، [[استقامت - طبرسی (مقاله)|مقاله «استقامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.</ref>


===[[صراط المستقیم]]===
== آثار و پیامدها ==
در تحقیقی که در معنای استقامت انجام شد، [[ارتباط]] تطبیقی استقامت و «[[صراط مستقیم]]» حاصل می‌گردد. لذا با استناد به [[آیات]] ۱۲۵، ۱۲۶، ۱۵۱، ۱۵۲، ۱۵۳ [[سوره]] [[مبارکه]] انعام به تحقیق درباره مفهوم صراط مستقیم می‌پردازیم تا معنای استقامت بیشتر مفهوم گردد:
در [[قرآن کریم]] آثاری برای استقامت بازگو شده که بخشی از آن، [[پاداش]] اهل استقامت در [[دنیا]] و پاره‌ای دیگر [[پاداش]] در [[آخرت]] است؛ برخی از این آثار عبارت‌اند از:
قوله تعالی: {{متن قرآن|مَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>؛ یعنی هر که را [[خدای متعال]] [[اراده]] [[هدایت]] او کند، سینه او را برای [[قبول اسلام]] گشاده می‌نماید.
# ویژگی بهره‌مندی از [[ولایت الهی]]، در [[دنیا]] و [[آخرت]] شامل [[بندگان]] با استقامت می‌گردد<ref>سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.</ref>.
و قوله تعالی: {{متن قرآن|وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا}}<ref>«و این راه راست پروردگار توست» سوره انعام، آیه ۱۲۶.</ref>: بنابراین مفهوم صراط مستقیم، [[شرح صدر]] پیدا نمودن برای قبول اسلام است.<ref>عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱، ص ۱۴۴.</ref>
# اهل استقامت، از رهگذر بهره‌ای که از [[ولایت الهی]] و [[نزول فرشتگان]] [[بشارت دهنده]] دارند، از چنبره [[ترس]] و [[اندوه]] آزادند<ref>سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.</ref>.
# اهل استقامت در [[دنیا]] از [[برکات]] [[خداوند]] بهره‌مند می‌شوند<ref>سوره جن، آیه ۱۶.</ref>.
# در [[آخرت]] [[زندگی]] جاودانه در [[بهشت]] موعودی که همه چیز در آن فراهم است، فرجام نیکوی بندگانی است که بر [[ربوبیت خداوند]] استقامت می‌ورزند<ref>سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱؛ سوره احقاف، آیه ۱۴.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۱۹۶. [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>


===شرح صدر چیست؟ و علامت آن کدام است؟===
== موانع و چالش‌ها ==
هنگامی که [[آیه]]: {{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}<ref>«آیا به دلت گشایش ندادیم؟» سوره انشراح، آیه ۱.</ref>، نازل شد، از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال کردند، شرح صدر چیست؟ پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|نُورٌ يَقْذِفُهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ قَلْبِ‏ مَنْ يَشَاءُ فینشرح له صدره و ینفخ}}: نوری است که خدای متعال در [[دل]] هر کس که بخواهد افکنده و در پرتو آن، سینه او وسیع و گشاده می‌شود (دارای آن چنان [[روح]] بزرگی می‌گردد که برای پذیرش هر مسأله و واقعه‌ای، هر چند در کیفیت، عجیب، و در کمیت، بزرگ و [[عظیم]] باشد، [[آمادگی]] می‌یابد).
استقامت‌ورزی برای [[مؤمنان]]، به سبب عوامل بازدارنده‌ای در بیرون و درون وجود [[آدمی]]، همواره با موانع و دشواری‌هایی همراه است که با توجه به مفهوم استقامت، هر کوتاهی و نقصی در [[عبودیت]] [[خدا]] را، می‌توان مانع استقامت تلقی کرد، ازاین‌رو در بعضی از [[آیات]] مرتبط با استقامت به چند عامل کلی اشاره شده است. این موانع عبارت است از: [[فراموشی]] [[یاد خدا]]<ref>سوره جن، آیه ۱۷.</ref>؛ [[پیروی]] از [[هوا و هوس]]<ref>سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>؛ [[پیروی]] از راه نادانان<ref>سوره یونس، آیه ۸۹.</ref>؛ ممانعت [[شیطان]] از حرکت [[انسان]] در [[صراط مستقیم]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۶.</ref>؛ [[اختلاف]] و تنازع<ref>سوره انفال، آیه ۴۶.</ref> و [[دنیاطلبی]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref> [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
و نیز از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد که داشتن [[شرح صدر]]، آیا علامت و نشانه‌ای هم دارد که با آن شناخته شود؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|نَعَمْ، الْإِنَابَةُ إِلَى‏ دَارِ الْخُلُودِ، وَ التَّجَافِي عَنْ دَارِ الْغُرُورِ، وَ الِاسْتِعْدَادُ لِلْمَوْتِ ِ قَبْلَ نُزُولِ الْمَوْتِ}}: آری، توجه داشتن به سرای جاویدان ([[آخرت]])، و مهیای رها شدن از سرای [[فریب]] ([[دنیا]])، و با [[عمل صالح]] و [[ایمان]] آماده [[مرگ]] بودن، پیش از این که فرا رسد<ref>المیزان، ج۱۱، ص۴۷.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۴۴.</ref>
 
===مصادیق [[صراط مستقیم]]===
معلوم گردید که مفهوم «صراط مستقیم»، شرح صدر پیدا کردن برای پذیرش و [[قبول اسلام]] است. در [[آیات]] ۱۵۱ و ۱۵۲ [[سوره]] [[مبارکه]] انعام، به مصادیق آن اشاره شده و [[آیه]] ۱۵۳ هم امر به [[تبعیت]] از آن می‌کند:
#{{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref>.
#{{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پ» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>.
#{{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
 
بنا بر استناد به [[آیات]] فوق، مصادیق [[صراط مستقیم]] عبارتند از:
# [[تمسک]] به [[توحید]]: {{متن قرآن|أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}}.
# [[نیکی]] نمودن به [[والدین]]: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}.
#نکشتن [[فرزندان]] به خاطر [[فقر]] و [[تنگدستی]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ}}.
#دوری نمودن از [[فحشا]] و کارهای [[زشت]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}.
# [[پرهیز]] از [[خون]] به ناحق ریختن: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ}}.
# پرهیز از [[مال یتیم]] برای [[جلب منافع]] شخصی: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}.
#پیمانه و وزن را تمام و کامل دادن و [[احتراز]] از [[کم‌فروشی]]:{{متن قرآن|وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ}}.
#از روی [[عدالت]] [[سخن گفتن]] ([[گواهی دادن]]) هر چند در مورد [[خویشاوندان]] باشد: {{متن قرآن|وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى}}.
# [[وفا]] نمودن به [[عهد]] و [[پیمان الهی]] (همه [[تکالیف الهی]]): {{متن حدیث|وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا}}.
#و البتّه، این [[راه مستقیم]] من است (یعنی موارد ذکر شده در بالا)، پس از آن [[پیروی]] و [[تبعیت]] کنید: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۱۴۵.</ref>
 
==[[کلمات قصار]] پیرامون استقامت==
در کتاب غررالحکم و دررالکلم در «باب الاستقامة»، سخنانی به اقتصار از مولای [[موحدان]]، [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}}، بیان شده است که در این جا به برخی از آنها اشاره می‌شود:
#{{متن حدیث|الِاسْتِقَامَةُ سَلَامَةٌ}}: [[پایداری]] و [[ایستادگی]] بر [[راه راست]]، [[سلامتی]] (از تمام [[مهالک]]) است.
#{{متن حدیث|لَا سَبِيلَ أَشْرَفُ‏ مِنَ‏ الِاسْتِقَامَةِ}}: هیچ راهی بلند مرتبه‌تر از استقامت و [[راستی]] (در گفتار و [[کردار]]) نیست.
#{{متن حدیث|لَا مَسْلَكَ أَسْلَمُ‏ مِنَ‏ الِاسْتِقَامَةِ}}: هیچ طریقه‌ای، سالم‌تر از استقامت و راستی نیست.
#{{متن حدیث|كَيْفَ يَسْتَقِيمُ مَنْ‏ لَمْ‏ يَسْتَقِمْ‏ دِينُهُ‏}}: کسی که [[دین]] او مستقیم نشده است، چگونه [[دل]] او مستقیم می‌شود؟
#{{متن حدیث|مَنْ‏ لَزِمَ‏ الِاسْتِقَامَةَ لَمْ يَعْدَمِ السَّلَامَةَ}}: هر کس ملازم با استقامت و راه راست باشد، [[سلامت]] را از دست ندهد.
#{{متن حدیث|لَا يُقِيمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلَّا مَنْ لَا يُصَانِعُ وَ لَا يُخَادِعُ وَ لَا تَغُرُّهُ‏ الْمَطَامِعُ‏}}: [[فرمان]] [[خدای سبحان]] را بر پا ندارد جز آن‌که (در امور به ویژه در [[امور دینی]]) [[سستی]] ننماید، و [[مکر]] نکند، و طمع‌ها او رانفریبد.
پروردگارا! تو خود فرموده‌ای که: {{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ}}<ref>«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>، پس به [[فضل]] و کرمت تو را [[سوگند]] می‌دهیم که [[سرمایه]] اصلی استقامت را که همان [[هدایت]] به [[راه مستقیم]] است، و منشأ هدایت را که همان [[شرح صدر]] برای [[اسلام]] است، در حد [[اخلاص]] به سوی خودت، در ما قرار بدهی<ref>عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱، ص ۱۶۶.</ref>
 
== پرسش‌های وابسته ==


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۸۳: خط ۳۸:
* [[سداد]]
* [[سداد]]
* [[شجاعت]]
* [[شجاعت]]
* [[صبر]]
* [[مقاومت]]
* [[صراط مستقیم]]
* [[آثار استقامت]]
* [[آثار استقامت]]
* [[حق پوشی]]
* [[حق پوشی]]
خط ۹۱: خط ۴۹:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100560.jpg|22px]] [[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن''']]
# [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]] و [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']]
# [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[منیره طبرسی|طبرسی، منیره]]، [[استقامت - طبرسی (مقاله)|مقاله «استقامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']]
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۹۹: خط ۵۹:
{{فضایل اخلاقی}}
{{فضایل اخلاقی}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل‌های بازبینی شده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۲

استقامت به معنای اعتدال، ثبات و مداومت و پایداری است و در عرف به معنای ثبات قدم و تحمل همه سختی‌هاست و در مفهوم قرآنی اصطلاحی برای پایداری در دین و مسیر حق در برابر کژی‌هاست. اساس پیروزی در کارها استقامت و پایمردی است که آثاری را در پی دارد مانند: بهره‌مندی از ولایت الهی در دنیا و آخرت.

معناشناسی

استقامت از ریشه «قوم» دارای معانی مختلفی مانند اعتدال[۱]، ثبات و مداومت[۲]، استمرار[۳]، پایداری، ایستادن، درست شدن و قیمت نهادن[۴] است[۵].[۶]

در ادبیات فارسی استقامت به معنای راستی، ایستادن، پایداری‌کردن، ثبات و استقرار در کار آمده است[۷]. این واژه در عرف رایج به معنای ثبات قدم و تحمل همه سختی‌ها و ناامید نشدن در مقابل آنهاست[۸].[۹]

استقامت در مفهوم قرآنی اصطلاحی برای پایداری در دین و مسیر حق در برابر کژی‌هاست[۱۰].[۱۱]

نگرش قرآنی و روایی

از نگاه قرآنی

قرآن در سطح فردی به استقامت در برابر وسوسه‌های شیطان و در سطح اجتماعی به ثبات قدم امر کرده است. استقامت ابعاد مختلفی دارد، در بُعد سیاسی، موفقیت‌ها در صحنه سیاسی رهین همت مردم و استقامت رزمندگان و در بُعد اقتصادی، حل مشکلات اقتصادی نیازمند مقاومت ملت است و در بُعد فرهنگی ـ اجتماعی، مراکز دانشگاهی محلی برای تربیت انسانی و ایجاد استقامت عمومی است[۱۲].

استقامت در انجام وظایف، در آیاتی چون فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ[۱۳] و إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا[۱۴] و نظایر آنها تأکید شده است. در روایات نیز استقامت در حق به عنوان لازمه ایمان و شرط بهره‌مندی از آثار آن فراوان آمده است[۱۵].

از نگاه روایی

در گفتار امام علی (ع) چنین می‌یابیم: بر شما باد کار و تلاش باز هم کار و تلاش سپس کار را به پایان رساندن باز هم پایان رساندن کار آنگاه استقامت در حفظ عمل و حراست از آثار و برکات آن باز هم استقامت[۱۶].[۱۷]

جایگاه و ضرورت

از قرآن و روایات اسلامی فهمیده می‌شود اساس پیروزی در کارها استقامت و پایمردی است. قرآن سربازان کم‌تعدادِ اسلام را که یاری خداوند شامل آنان شده با همین وصف معرفی می‌کند و صابران را کسانی می‌داند که در سختی‌ها، استقامت به خرج می‌دهند و از پای درنمی‌آیند[۱۸] .[۱۹] استقامت تنها تسلیم‌ نشدن در برابر مشکلات نیست؛ چنان‌که پایداری در میدان جهاد و عدم خضوع در برابر دشمن به مراتب اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند؛ به گونه‌ای که مجاهدت‌های امت‌های پیشین به همراه پیامبران الهی (صبر و شکیبایی طالوتیان در برابر سپاه جالوت) الگویی آموزنده برای مجاهدان آینده معرفی شده است[۲۰].[۲۱]

آثار و پیامدها

در قرآن کریم آثاری برای استقامت بازگو شده که بخشی از آن، پاداش اهل استقامت در دنیا و پاره‌ای دیگر پاداش در آخرت است؛ برخی از این آثار عبارت‌اند از:

  1. ویژگی بهره‌مندی از ولایت الهی، در دنیا و آخرت شامل بندگان با استقامت می‌گردد[۲۲].
  2. اهل استقامت، از رهگذر بهره‌ای که از ولایت الهی و نزول فرشتگان بشارت دهنده دارند، از چنبره ترس و اندوه آزادند[۲۳].
  3. اهل استقامت در دنیا از برکات خداوند بهره‌مند می‌شوند[۲۴].
  4. در آخرت زندگی جاودانه در بهشت موعودی که همه چیز در آن فراهم است، فرجام نیکوی بندگانی است که بر ربوبیت خداوند استقامت می‌ورزند[۲۵].[۲۶]

موانع و چالش‌ها

استقامت‌ورزی برای مؤمنان، به سبب عوامل بازدارنده‌ای در بیرون و درون وجود آدمی، همواره با موانع و دشواری‌هایی همراه است که با توجه به مفهوم استقامت، هر کوتاهی و نقصی در عبودیت خدا را، می‌توان مانع استقامت تلقی کرد، ازاین‌رو در بعضی از آیات مرتبط با استقامت به چند عامل کلی اشاره شده است. این موانع عبارت است از: فراموشی یاد خدا[۲۷]؛ پیروی از هوا و هوس[۲۸]؛ پیروی از راه نادانان[۲۹]؛ ممانعت شیطان از حرکت انسان در صراط مستقیم[۳۰]؛ اختلاف و تنازع[۳۱] و دنیاطلبی[۳۲].[۳۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تاج العروس، ج۱۷، ص۵۹۲؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۵۶۶.
  2. النهایه، ج۴، ص۱۲۵.
  3. الفروق اللغویه، ص۵۱؛ ترتیب العین، ص۶۹۴.
  4. لغت‌نامه، ج۶، ص۲۱۸۱؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۵۵.
  5. القاموس المحیط، ج۲، ص۱۵۱۷؛ المعجم الوسیط، ص۷۶۸؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۱۷.
  6. رضوی، سید عباس و قدمی، غلام رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  7. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۲/۱۸۳۹.
  8. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۳۸۴–۳۸۵.
  9. طبرسی، منیره، مقاله «استقامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.
  10. التحریر والتنویر، ج۱۱، ص۲۸۲.
  11. رضوی، سید عباس و قدمی، غلام رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  12. طبرسی، منیره، مقاله «استقامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.
  13. «پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن» سوره هود، آیه ۱۱۲.
  14. «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند» سوره فصلت، آیه ۳۰.
  15. إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره احقاف، آیه ۱۳؛ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.
  16. «الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَايَةَ النِّهَايَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ»، نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶.
  17. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۱۶۰.
  18. سوره انفال، آیه ۶۵.
  19. طباطبایی، المیزان، ۹/۱۲۲–۱۲۳.
  20. سوره بقره، آیه ۲۵۰.
  21. طبرسی، منیره، مقاله «استقامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۱، ص ۶۸۲ – ۶۸۷.
  22. سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.
  23. سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱.
  24. سوره جن، آیه ۱۶.
  25. سوره فصلت، آیه ۳۰-۳۱؛ سوره احقاف، آیه ۱۴.
  26. المیزان، ج۱۸، ص۱۹۶. رضوی، سید عباس و قدمی، غلام رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  27. سوره جن، آیه ۱۷.
  28. سوره شوری، آیه ۱۵.
  29. سوره یونس، آیه ۸۹.
  30. سوره اعراف، آیه ۱۶.
  31. سوره انفال، آیه ۴۶.
  32. سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.
  33. رضوی، سید عباس و قدمی، غلام رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.