آزادی اندیشه: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '“' به '«') |
||
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[آزادی اندیشه در | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = آزادی مدنی | |||
| عنوان مدخل = آزادی اندیشه | |||
| مداخل مرتبط = [[آزادی اندیشه در قرآن]] - [[آزادی اندیشه در فقه سیاسی]] - [[آزادی اندیشه در سیره نبوی]] - [[آزادی اندیشه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = آزادی (پرسش) | |||
}} | |||
[[ | [[انسان]] ذاتا موجودی [[عاقل]] و متفکر است و [[آزادی تفکر]] ناشی از [[استعداد]] ذاتی اوست. [[اسلام]] نیز مخالفتی با این نوع از [[آزادی]] ندارد. آزادی تفکر سبب [[رشد]] و ماندگاری اسلام شده است. برخی از ضرورتهایی که برای آزاداندیشی بیان شده عبارت است از اینکه: بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی، [[علمی]]، [[فکری]] و [[فلسفی]] امکان ندارد؛ آزاداندیشی لازمه علمی بودن [[جامعه]] و فرد است و... . | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
آزادی در اندیشه از مهمترین جلوههای آزادی فردی است و ناظر به آزادی افراد در [[گزینش]] هر اندیشه و باوری است که آن را درست میدانند<ref>منوچهر طباطبایی مؤتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۶۵.</ref>. اصل آزادی عقیده، از اصول مورد [[احترام]] در [[آموزههای اسلامی]] است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۱؛ ج۴، ص۴۳۵؛ ج۶، ص۲۶۲؛ ج۱۴، ص۹۳.</ref> و [[اسلام]]، [[مکتب]] [[تحمیل]] نیست<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۵۷.</ref>؛ زیرا تحمیل دیدگاه و جلوگیری از آزادی اندیشه، به اختناق و [[استبداد]] میانجامد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۹۱.</ref>.<ref>[[حمید فاضل قانع|فاضل قانع، حمید]]، [[آزادی - فاضل قانع (مقاله)| مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۱؛ [[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۵۶؛ [[منصور میراحمدی|میراحمدی]] و [[رجبعلی اسفندیار|اسفندیار]]، [[آزادی - میراحمدی و اسفندیار (مقاله)| مقاله «آزادی»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی]]، ص ۱۰.</ref> | |||
=== | ==معناشناسی== | ||
=== آزادی اندیشه و آزادی بیان === | |||
{{همچنین|آزادی بیان}} | |||
اندیشه [[انسان]] در قالب بیان گفتاری، نوشتاری و [[رفتاری]] جلوهگر میشود و بدین ترتیب، آزادی بیان از لوازم آزادی اندیشه است و از آن جدا نخواهد بود<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، ج۱، ص۵۹۰.</ref>. [[آزادی اندیشه]] بدون آزادی بیان معنا پیدا نمیکند. آزادی بیان یعنی اینکه [[انسان]] بتواند آزادانه [[اندیشهها]]، [[اعتقادات]] و [[احساسات]] خود را به صورت طبیعی و مرسوم بیان کند. [[اسلام]] چون آزادی را در جهت [[تحول]] و [[رشد]] و [[تکامل]] [[بشر]] میخواهد، در هیچ جا مانع این گونه آزادی نشده و حتی مشوّق هم بوده است. آزادی آراء در اسلام از زمان[[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] وجود داشته و [[مخالفان]] حرفهایشان را میزدند؛ چراکه اسلام دلیل و [[حجت]] دارد و هر کس دلیل یا حجت داشته باشد از آزادی بیان نمیترسد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۲۷۷.</ref>. [[قرآن کریم]] [[انسانها]] را به گوش دادن سخنها و [[انتخاب]] بهترینها [[تشویق]] میکند<ref>سوره زمر، آیه ۱۸.</ref>. آزادی بیان ضوابط و محدودههایی هم دارد که [[مصالح]] نوعی و عمومی آن را ایجاب میکند. مهمترین آنها [[حرمت]] خصوصی افراد، رعایت مرز [[اخلاقی]]، [[حفظ]] [[اسرار]] [[جامعه]] و [[مصالح عمومی]] آن جامعه است که همه کشورها در این منظر متفقالقول هستند<ref>[[علی حسنزاده|حسنزاده، علی]]، [[آزادی اسلامی - حسنزاده (مقاله)| مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]].</ref>. | |||
== | == ضرورت و جایگاه == | ||
[[آزادی فکر]] و بیان یکی از مهمترین مظاهر [[آزادی عقیده]] است . مفهوم آزادی فکر، تابع موضوع «آزادی فکر از...» است. در بسیاری از مصادیق آزادی، وجه برجسته آزادی از یک امر خارجی چون [[ظلم و ستم]] [[حاکمان]] است؛ اما مسأله عمده آزادی فکر، آزادی از خودباختگی و [[تقلید]] است. موضوع آزاداندیشی شامل همه موضوعاتی است که ماهیت [[فرهنگی]] دارند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکلها، کانونها، نشریات، هیئتهای مذهبی و شماری از نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.</ref>. | |||
جنبه ایجابی آزاداندیشی عبارت از آزادانه [[فکر]] کردن و تصمیم گرفتن و جنبه سلبی آن ترجمهای [[تقلیدی]] و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی حرکت نکردن است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمعی از اعضای تشکلها، کانونها، نشریات هیئتهای مذهبی و شماری از نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.</ref>. اگر در جامعهای آزادی فکر پذیرفته شد، [[آزادی بیان]] نیز پذیرفته میشود. حتی اگر فردی در فکر و اندیشه خود آزاد بود، در بیان آن مقید به [[اجازه]] دیگران نخواهد شد. | |||
# | برخی برای [[ضرورت]] آزاداندیشی از مواضع مختلفی [[استدلال]] میآورد: | ||
# بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی، [[علمی]]، [[فکری]] و [[فلسفی]] امکان ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۹/۳/۱۳۸۵.</ref>. کار [[حقیقی]] در زمینه گسترش و [[توسعه]] واقعیِ [[فرهنگ]] و [[اندیشه]] و [[علم]] نیازمند آزاداندیشی است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱.</ref>. نبود آزاداندیشی، یعنی خودباختگی و [[تقلید]] در اندیشه. این امر ملازم با قبول [[سلطه]] [[بیگانه]] است. | |||
# آزاداندیشی لازمه [[علمی]] بودن [[جامعه]] و فرد است و [[تحجر]] در میدان علم، اصولاً معنا ندارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با هزاران نفر از بسیجیان استان قم، ۲/۸/۱۳۸۹.</ref>. | |||
# همواره رشد در [[کلام]]، [[فلسفه]] و هر علم دیگر، در [[سایه]] مباحثه و [[جدل]] و بحث و وجود معارض بوده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. اساساً رشد [[شیعه]] حاصل آزاد [[فکری]] و عقلانیت آن است که از تعالیم [[اهل بیت]]{{عم}} اخذ کرده است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با روحانیون، ۱۷/۸/۱۳۸۵.</ref>. | |||
# [[آزادی]] به مثابه یک [[حق]] [[انسانی]] برای [[اندیشیدن]] و گفتن، مصداقی از آزادی تأکید و تجلیل شده در [[قرآن کریم]] و کلمات [[ائمه]]{{عم}} است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.</ref>. به همین جهت، آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی باید به شمار آید<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۹/۳/۱۳۸۵.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۵۳.</ref> | |||
== اصول و مبانی == | |||
# آزاداندیشی یک امر تشریفاتی یا [[شعار]] تبلیغاتی نیست، بلکه باید به مثابه یک [[کارزار]] [[فکری]] باشد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. | |||
# آزاداندیشی بدون نهاد [[اجتماعی]] ممکن نیست. بنابراین، نسبت به مسأله آزاداندیشی، [[احساس]] [[مسئولیت همگانی]]، در [[دولت]]، [[مردم]] و [[نخبگان]]، [[ضرورت]] دارد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در صحن جامع رضوی مشهد مقدس، ۱/۱/۱۳۸۴.</ref>. | |||
# آزاداندیشی مخصوص محافل تخصصی است؛ نه محافل عمومی<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ ۳۱/۵/۱۳۸۹.</ref>. | |||
#آزاداندیشی، جهت لازم دارد و آن [[دعوت]] به سوی [[خدا]] است<ref>سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>.<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۸۹.</ref> | |||
# آزاداندیشی به رشته یا سطح خاصی مقید نیست؛ بلکه باید در سطوح مختلف گسترش و تعمیق یابد و [[اهل]] [[فکر]]، در همه رشتهها، همه گونه آراء و افکار خود را، آزادانه بیان کنند<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم، ۲/۸/۱۳۸۹.</ref>. | |||
# حمایت به روش سالم از [[افکار]] و آزاداندیشی [[وظیفه]] [[حکومت]] است<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ دیدار اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. | |||
# حمایت از [[آزاد]] اندیشی نباید به حمایت از [[باطل]] و باز گذاشتن دست [[اهل باطل]] منجر شود<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.</ref>. | |||
# آزاد اندیشی در زمینه سالم به نتایج مطلوب میرسد؛ بنابراین، آزاد اندیشی نباید به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای [[هویت ملی]] بینجامد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان سمنان، ۱۸/۸/۱۳۸۵.</ref>. | |||
# برای آزاداندیشی ایجاد فضای گفتمانی لازم است و راهکار آن آزاداندیشی فردی و سازمانی است: [[فکر]] کردن، گفتن، [[نوشتن]]، انعکاس دادن در مجامعِ علمی، راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی و نهادینه کردن گفتگوی محترمانه، عاقلانه، منصفانه و با [[استدلال]]<ref>حضرت¬آیتالله¬خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ ۳/۷/۱۳۹۰.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۱۵۳.</ref> | |||
== جنبههای فقهی == | |||
{{همچنین|آزادی اندیشه در فقه سیاسی}} | |||
این نوع [[آزادی]] در ارتباط [[انسان]] با پروردگارش اتفاق میافتد و مربوط به [[اعتقادات]] و چگونگی رابطه انسان و [[خداوند]] است و با مفاهیم [[جبر و اختیار]] سر و کار دارد. در این نوع آزادی، انسان باید دارای [[اختیار]] و اراده آزاد باشد تا با خدای خود ارتباط برقرار کند. تأکید [[اسلام]] بر اصل [[نفی ولایت انسان]] بر انسان دیگر به جز [[اذن الهی]] دلیل همین مدعاست<ref>سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۳.</ref>، همچنین تأکید بر [[آزمایش الهی]] [[بندگان]]، خود دلیلی بر وجود چنین آزادی است<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. | |||
دستور [[شریعت]] بر [[امر به معروف و نهی از منکر]] بندگان که از فروعات [[دین]] بوده و حاکی از [[نظارت]] [[مؤمنان]] بر [[رفتار]] یکدیگر است، نشان دیگری از آموزه [[دین اسلام]] در خصوص آزادی است<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۰۴، سوره توبه، آیه ۷۱.</ref>.<ref>[[علی حسنزاده|حسنزاده، علی]]، [[آزادی اسلامی - حسنزاده (مقاله)| مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۷۸۴.</ref> | |||
== آزادی اندیشه و آزادی عقیده == | |||
{{اصلی|تفاوت آزادی عقیده با آزادی اندیشه چیست؟ (پرسش)}} | |||
مقصود از آزادی عقیده، [[آزادی]] [[انسان]] در [[انتخاب]] ایده و نظری از میان نظریات و آرای مختلف در مقولات گوناگون است. آزادی عقیده میتواند در عرصههای [[سیاست]]، [[فرهنگ]]، [[اخلاق]]، [[علوم]] نظری و تجربی، هنر و به ویژه [[دین]] مطرح و جاری باشد. [[تأمل]] در ماهیت آزادی عقیده این نکته را روشن میکند که [[آزادی]] [[حقیقی]] نه در اتخاذ و [[گزینش]] عقیده، بلکه در راهکار و مقدمه آن است؛ به این معنا که انسان ابتدائاً [[آزاد]] است درباره آرای مختلف مطالعه و تحقیق کند و ابعاد مثبت و منفی هرکدام را بسنجد؛ رهآورد چنین تحقیقی، انتخاب و [[اختیار]] یک نظریه خاصی است که از آن به «عقیده” تعبیر میشود. | |||
# '''تفاوت آزادی عقیده و آزادی اندیشه:''' [[آزادی]] [[اندیشه]] با دلیل و [[علم]] و [[برهان]] همراه و قرین است؛ اما [[آزادی عقیده]] با [[تقلید]]، دلیل نما، [[تعصب]] و چه بسا [[عناد]] و [[لجاجت]]. | |||
# '''ترجیح [[آزادی]] [[اندیشه]] بر [[عقیده]]:''' [[انسان]] مرکب از دو عنصر مادی و فرامادی است و هدف آفرینش انسان، تعالی و [[تکامل]] عنصر معنوی «روح” است و [[حیات]] و [[سعادت]] اصلی و [[جاودانه]] انسان در عالم دیگر تأمین خواهد شد. بر این اساس، هر امر و راهکاری که موجب دوری انسان از غایت نهاییاش گردد، محکوم و غیرمشروع خواهد بود؛ از این رو [[انتخاب]] عقیدهای [[باطل]]، مثلاً [[بتپرستی]]، ستارهپرستی یا [[تحریف]] در [[دین الهی]]، به دلیل اینکه موجب دوری انسان از غایت نهایی میشود، با [[مخالفت]] و مقابله [[پیامبران]] روبهرو میشد، زیرا اصل [[حرمت]] انسانیت انسان و سعادت [[جاودانگی]] او بر هر امری، هر چند عقیده خود انسان، ترجیح دارد. | |||
# '''عدم [[تحمیل]] اندیشه بر عقیده:''' لازمه ترجیح اندیشه بر عقیده، تحمیل آن بر عقیده نیست، به گونهای که صاحب عقیده، هر چند عقیده باطل، با [[اجبار]] و [[اکراه]] از عقیده خود دست بردارد، بلکه این تفاوت مربوط به وعاء نظر و واقعیت است و از آن، تحمیل عقیده، هر چند با فشار و [[سیطره]] [[استنتاج]] نمیشود<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۱۰۲-۱۰۹.</ref>. | |||
== پرسش وابسته == | |||
* [[تفاوت آزادی عقیده با آزادی اندیشه چیست؟ (پرسش)]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:1100648.jpg|22px]] [[شریف لکزایی|لکزایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|'''آزادی''']] | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:1100721.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|'''آزادی در فقه و حدود آن''']] | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[حمید فاضل قانع|فاضل قانع، حمید]]، [[آزادی - فاضل قانع (مقاله)| مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:1100697.jpg|22px]] [[منصور میراحمدی|میراحمدی]] و [[رجبعلی اسفندیار|اسفندیار]]، [[آزادی - میراحمدی و اسفندیار (مقاله)| مقاله «آزادی»]]، [[مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی (کتاب)|'''مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی''']] | |||
# [[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[علی حسنزاده|حسنزاده، علی]]، [[آزادی اسلامی - حسنزاده (مقاله)| مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']] | |||
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۰۱
انسان ذاتا موجودی عاقل و متفکر است و آزادی تفکر ناشی از استعداد ذاتی اوست. اسلام نیز مخالفتی با این نوع از آزادی ندارد. آزادی تفکر سبب رشد و ماندگاری اسلام شده است. برخی از ضرورتهایی که برای آزاداندیشی بیان شده عبارت است از اینکه: بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد؛ آزاداندیشی لازمه علمی بودن جامعه و فرد است و... .
مقدمه
آزادی در اندیشه از مهمترین جلوههای آزادی فردی است و ناظر به آزادی افراد در گزینش هر اندیشه و باوری است که آن را درست میدانند[۱]. اصل آزادی عقیده، از اصول مورد احترام در آموزههای اسلامی است[۲] و اسلام، مکتب تحمیل نیست[۳]؛ زیرا تحمیل دیدگاه و جلوگیری از آزادی اندیشه، به اختناق و استبداد میانجامد[۴].[۵]
معناشناسی
آزادی اندیشه و آزادی بیان
اندیشه انسان در قالب بیان گفتاری، نوشتاری و رفتاری جلوهگر میشود و بدین ترتیب، آزادی بیان از لوازم آزادی اندیشه است و از آن جدا نخواهد بود[۶]. آزادی اندیشه بدون آزادی بیان معنا پیدا نمیکند. آزادی بیان یعنی اینکه انسان بتواند آزادانه اندیشهها، اعتقادات و احساسات خود را به صورت طبیعی و مرسوم بیان کند. اسلام چون آزادی را در جهت تحول و رشد و تکامل بشر میخواهد، در هیچ جا مانع این گونه آزادی نشده و حتی مشوّق هم بوده است. آزادی آراء در اسلام از زمانپیامبر اکرم (ص) و ائمه وجود داشته و مخالفان حرفهایشان را میزدند؛ چراکه اسلام دلیل و حجت دارد و هر کس دلیل یا حجت داشته باشد از آزادی بیان نمیترسد[۷]. قرآن کریم انسانها را به گوش دادن سخنها و انتخاب بهترینها تشویق میکند[۸]. آزادی بیان ضوابط و محدودههایی هم دارد که مصالح نوعی و عمومی آن را ایجاب میکند. مهمترین آنها حرمت خصوصی افراد، رعایت مرز اخلاقی، حفظ اسرار جامعه و مصالح عمومی آن جامعه است که همه کشورها در این منظر متفقالقول هستند[۹].
ضرورت و جایگاه
آزادی فکر و بیان یکی از مهمترین مظاهر آزادی عقیده است . مفهوم آزادی فکر، تابع موضوع «آزادی فکر از...» است. در بسیاری از مصادیق آزادی، وجه برجسته آزادی از یک امر خارجی چون ظلم و ستم حاکمان است؛ اما مسأله عمده آزادی فکر، آزادی از خودباختگی و تقلید است. موضوع آزاداندیشی شامل همه موضوعاتی است که ماهیت فرهنگی دارند[۱۰].
جنبه ایجابی آزاداندیشی عبارت از آزادانه فکر کردن و تصمیم گرفتن و جنبه سلبی آن ترجمهای تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی حرکت نکردن است[۱۱]. اگر در جامعهای آزادی فکر پذیرفته شد، آزادی بیان نیز پذیرفته میشود. حتی اگر فردی در فکر و اندیشه خود آزاد بود، در بیان آن مقید به اجازه دیگران نخواهد شد.
برخی برای ضرورت آزاداندیشی از مواضع مختلفی استدلال میآورد:
- بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد[۱۲]. کار حقیقی در زمینه گسترش و توسعه واقعیِ فرهنگ و اندیشه و علم نیازمند آزاداندیشی است[۱۳]. نبود آزاداندیشی، یعنی خودباختگی و تقلید در اندیشه. این امر ملازم با قبول سلطه بیگانه است.
- آزاداندیشی لازمه علمی بودن جامعه و فرد است و تحجر در میدان علم، اصولاً معنا ندارد[۱۴].
- همواره رشد در کلام، فلسفه و هر علم دیگر، در سایه مباحثه و جدل و بحث و وجود معارض بوده است[۱۵]. اساساً رشد شیعه حاصل آزاد فکری و عقلانیت آن است که از تعالیم اهل بیت(ع) اخذ کرده است[۱۶].
- آزادی به مثابه یک حق انسانی برای اندیشیدن و گفتن، مصداقی از آزادی تأکید و تجلیل شده در قرآن کریم و کلمات ائمه(ع) است[۱۷]. به همین جهت، آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی باید به شمار آید[۱۸].[۱۹]
اصول و مبانی
- آزاداندیشی یک امر تشریفاتی یا شعار تبلیغاتی نیست، بلکه باید به مثابه یک کارزار فکری باشد[۲۰].
- آزاداندیشی بدون نهاد اجتماعی ممکن نیست. بنابراین، نسبت به مسأله آزاداندیشی، احساس مسئولیت همگانی، در دولت، مردم و نخبگان، ضرورت دارد[۲۱].
- آزاداندیشی مخصوص محافل تخصصی است؛ نه محافل عمومی[۲۲].
- آزاداندیشی، جهت لازم دارد و آن دعوت به سوی خدا است[۲۳].[۲۴]
- آزاداندیشی به رشته یا سطح خاصی مقید نیست؛ بلکه باید در سطوح مختلف گسترش و تعمیق یابد و اهل فکر، در همه رشتهها، همه گونه آراء و افکار خود را، آزادانه بیان کنند[۲۵].
- حمایت به روش سالم از افکار و آزاداندیشی وظیفه حکومت است[۲۶].
- حمایت از آزاد اندیشی نباید به حمایت از باطل و باز گذاشتن دست اهل باطل منجر شود[۲۷].
- آزاد اندیشی در زمینه سالم به نتایج مطلوب میرسد؛ بنابراین، آزاد اندیشی نباید به ساختارشکنی و شالودهشکنی و بر هم زدن پایههای هویت ملی بینجامد[۲۸].
- برای آزاداندیشی ایجاد فضای گفتمانی لازم است و راهکار آن آزاداندیشی فردی و سازمانی است: فکر کردن، گفتن، نوشتن، انعکاس دادن در مجامعِ علمی، راهاندازی کرسیهای آزاداندیشی و نهادینه کردن گفتگوی محترمانه، عاقلانه، منصفانه و با استدلال[۲۹].[۳۰]
جنبههای فقهی
این نوع آزادی در ارتباط انسان با پروردگارش اتفاق میافتد و مربوط به اعتقادات و چگونگی رابطه انسان و خداوند است و با مفاهیم جبر و اختیار سر و کار دارد. در این نوع آزادی، انسان باید دارای اختیار و اراده آزاد باشد تا با خدای خود ارتباط برقرار کند. تأکید اسلام بر اصل نفی ولایت انسان بر انسان دیگر به جز اذن الهی دلیل همین مدعاست[۳۱]، همچنین تأکید بر آزمایش الهی بندگان، خود دلیلی بر وجود چنین آزادی است[۳۲].
دستور شریعت بر امر به معروف و نهی از منکر بندگان که از فروعات دین بوده و حاکی از نظارت مؤمنان بر رفتار یکدیگر است، نشان دیگری از آموزه دین اسلام در خصوص آزادی است[۳۳].[۳۴]
آزادی اندیشه و آزادی عقیده
مقصود از آزادی عقیده، آزادی انسان در انتخاب ایده و نظری از میان نظریات و آرای مختلف در مقولات گوناگون است. آزادی عقیده میتواند در عرصههای سیاست، فرهنگ، اخلاق، علوم نظری و تجربی، هنر و به ویژه دین مطرح و جاری باشد. تأمل در ماهیت آزادی عقیده این نکته را روشن میکند که آزادی حقیقی نه در اتخاذ و گزینش عقیده، بلکه در راهکار و مقدمه آن است؛ به این معنا که انسان ابتدائاً آزاد است درباره آرای مختلف مطالعه و تحقیق کند و ابعاد مثبت و منفی هرکدام را بسنجد؛ رهآورد چنین تحقیقی، انتخاب و اختیار یک نظریه خاصی است که از آن به «عقیده” تعبیر میشود.
- تفاوت آزادی عقیده و آزادی اندیشه: آزادی اندیشه با دلیل و علم و برهان همراه و قرین است؛ اما آزادی عقیده با تقلید، دلیل نما، تعصب و چه بسا عناد و لجاجت.
- ترجیح آزادی اندیشه بر عقیده: انسان مرکب از دو عنصر مادی و فرامادی است و هدف آفرینش انسان، تعالی و تکامل عنصر معنوی «روح” است و حیات و سعادت اصلی و جاودانه انسان در عالم دیگر تأمین خواهد شد. بر این اساس، هر امر و راهکاری که موجب دوری انسان از غایت نهاییاش گردد، محکوم و غیرمشروع خواهد بود؛ از این رو انتخاب عقیدهای باطل، مثلاً بتپرستی، ستارهپرستی یا تحریف در دین الهی، به دلیل اینکه موجب دوری انسان از غایت نهایی میشود، با مخالفت و مقابله پیامبران روبهرو میشد، زیرا اصل حرمت انسانیت انسان و سعادت جاودانگی او بر هر امری، هر چند عقیده خود انسان، ترجیح دارد.
- عدم تحمیل اندیشه بر عقیده: لازمه ترجیح اندیشه بر عقیده، تحمیل آن بر عقیده نیست، به گونهای که صاحب عقیده، هر چند عقیده باطل، با اجبار و اکراه از عقیده خود دست بردارد، بلکه این تفاوت مربوط به وعاء نظر و واقعیت است و از آن، تحمیل عقیده، هر چند با فشار و سیطره استنتاج نمیشود[۳۵].
پرسش وابسته
منابع
- لکزایی، شریف، آزادی
- قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن
- فاضل قانع، حمید، مقاله «آزادی»، دانشنامه امام خمینی ج۱
- میراحمدی و اسفندیار، مقاله «آزادی»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی
- حسنزاده، علی، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی
- حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲
پانویس
- ↑ منوچهر طباطبایی مؤتمنی، آزادیهای عمومی و حقوق بشر، ص۶۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۱؛ ج۴، ص۴۳۵؛ ج۶، ص۲۶۲؛ ج۱۴، ص۹۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۱۵۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۹۱.
- ↑ فاضل قانع، حمید، مقاله «آزادی»، دانشنامه امام خمینی، ج۱؛ لکزایی، شریف، آزادی، ص ۵۶؛ میراحمدی و اسفندیار، مقاله «آزادی»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۱۰.
- ↑ منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، ج۱، ص۵۹۰.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۲۷۷.
- ↑ سوره زمر، آیه ۱۸.
- ↑ حسنزاده، علی، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکلها، کانونها، نشریات، هیئتهای مذهبی و شماری از نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جمعی از اعضای تشکلها، کانونها، نشریات هیئتهای مذهبی و شماری از نخبگان دانشجویی، ۱۵/۸/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۹/۳/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با هزاران نفر از بسیجیان استان قم، ۲/۸/۱۳۸۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با روحانیون، ۱۷/۸/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، ۲۹/۳/۱۳۸۵.
- ↑ حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۱۵۳.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در صحن جامع رضوی مشهد مقدس، ۱/۱/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ ۳۱/۵/۱۳۸۹.
- ↑ سوره نحل، آیه ۱۲۵.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۸۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم، ۲/۸/۱۳۸۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ دیدار اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت، ۸/۶/۱۳۸۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای استان سمنان، ۱۸/۸/۱۳۸۵.
- ↑ حضرت¬آیتالله¬خامنهای، بیانات در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم، ۷/۱۱/۱۳۸۱؛ ۳/۷/۱۳۹۰.
- ↑ حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۱۵۳.
- ↑ سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۱۰۴، سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ حسنزاده، علی، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۷۸۴.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۱۰۲-۱۰۹.