ویژگی یاران خاص امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = ویژگی یاران خاص [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] /  [[عصر ظهور امام مهدی]] / [[یاران امام مهدی]] /  [[ویژگی یاران امام مهدی]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  
| نمایه وابسته      =
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی        = [[مهدویت]]
| تعداد پاسخ = 3
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[محسن قرائتی]]
}}
}}
'''ویژگی یاران خاص [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''ویژگی یاران خاص [[امام مهدی]] {{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ جامع اجمالی ==
=== یاران خاص [[امام عصر]] {{ع}} ===
یاران خاص امام زمان {{ع}} ۳۱۳ نفر [[مسلمانان]] [[شجاع]] و سلحشوری هستند که در [[روایات]] به [[یاران پیامبر]] در [[جنگ بدر]] [[تشبیه]] شده‌اند. اینها پرچمداران روی [[زمین]] و [[حاکمان]] [[خدا]] بر [[مردم]] در سراسر [[زمین]] هستند و لذا این افراد علاوه بر سلحشوری و [[شجاعت]] باید دارای [[علم]] و [[بینش]] بوده و [[لیاقت]] [[رهبری]] بر جامعه‌ها را داشته باشند<ref>ر.ک. [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.</ref>.


== پاسخ نخست==
=== صفات یاران خاص امام زمان {{ع}} ===
[[پرونده:639225282.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محسن قرائتی]]]]
این گروه ویژگی‌ها و [[صفات]] [[شایسته]] ای دارند که چنین افتخاری نصیب آنها می‌‌شود. مهمترین ویژگی‌های ایشان در قالب چند دسته بیان می‌‌شود:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محسن قرائتی]]'''، در کتاب ''«[[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«مهم‌ترین ویژگی‌ها و صفات شایستۀ خواص و یاران [[امام زمان]]{{ع}} که موجب می‌شود افتخار سرداری و سربازی حضرت نصیب ایشان شود، عبارت است از:
:::::#'''[[ایمان مستحکم]]:''' باور به [[خدا]]، آن گونه که هیچ تردیدی در آن نباشد، یکی از صفات بارز انصارالمهدی و بلکه از اصلی‌ترین آن‌هاست؛ هم چنان که [[امام صادق]]{{ع}} در برخی از اوصاف یاران [[امام زمان]]{{ع}} فرمود: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است؛ شکی در [[ایمان]] به خدا در آن راه نیافته و در طریق [[ایمان]]، از سنگ محکم‌ترند<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. گویا ایشان در عمل به آیۀ: {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> ای مؤمنان! چون با دسته‌ای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.</ref>. نمونۀ  کاملی هستند. البته چنین [[ایمان]] ثابتی، قطعاً به دلیل معرفت بالای آن‌ها به حضرت حق و اعمال صالحی است که به تصریح روایات [[معصومان]]{{عم}}، موجب تثبیت [[ایمان]] در قلب آن‌ها شده است.
:::::#'''[[عبادت]] و [[مناجات]]:''' بدون شک، عبودیت خدا یک دفعه حاصل نمی‌شود، بلکه این امر نیازمند تمرین و اظهار خضوع در پیشگاه اوست. فلسفۀ عبادت نیز جز این نیست که انسان با تذکر و تمرین [[خضوع]] و [[خشوع]] در مقابل پروردگار عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصه‌های زندگی تسلیم خواستۀ خدا باشد و البته هر قدر که امتحان‌های الهی سخت‌تر باشد، اهمیت عبادت بیشتر است؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات یاران [[امام مهدی]]{{ع}}، عبادت و راز و نیاز آن‌ها با حضرت معبود است؛ چنان که در وصفشان آمده است: مردانی در میان آن‌ها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند؛ زمزمه آن‌ها در حال عبادت، هم‌چون زمزمه زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند و روزها سواره به دشمن حمله می‌کنند. آن‌ها در وقت شب، راهب، و هنگام روز، شیرند<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
:::::#'''[[معرفت به امام]]:''' پس از معرفت به خدا، مهم‌ترین سرمایۀ یاران [[امام زمان]]{{ع}}، همانا معرفت عمیق به اوست که آن چنان، ایشان را مجذوب و مطیع حضرت کرده است. بی‌شک، کسب چنین معرفتی یک دفعه نبوده است، بلکه آن‌ها در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} و هم گام با انتظار ظهورش، موفق به تحصیل آن شده‌اند. این حقیقت در کلام [[امام سجاد]]{{ع}} به خوبی روشن است. ایشان فرمود:{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ لِأَنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالَى‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ الْأَفْهَامِ‏ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ‏ بِهِ‏ الْغَيْبَة‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا  خداوند عقل، فهم و معرفتی به آن ها عطا کرده که غیبت نزد آن ها چون مشاهده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>. از همین روست که بر خواندن دعای معرفت در عصر [[غیبت]] تأکید شده است:{{عربی|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا! خودت را به من بشناسان. به درستی که اگر خودت را به من نشناسانی، نمی‌توانم پیغمبرت را بشناسم. خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان. به  درستی که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، نمی‌توانم امامت را بشناسم. خدایا! امامت را به من بشناسان. اگر امام را نشناسم، به درستی که گمراه و از ضالین می‌شوم؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. در روایتی نیز می‌خوانیم: اگر شخصی شب‌ها را نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و تمام اموالش را در راه خدا بدهد و هر سال به [[مکه]] و حج رود، اما ولیّ خدا را نشناسد و کارهای خود را به رهبری او قرار ندهد، هیچ حقی بر خدا ندارد و اهل [[ایمان]] نیست<ref>ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸.</ref>.
:::::#'''[[ولایت پذیری]] و [[اطاعت از امام]]:''' اگر بخواهیم از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی که موجب توفیق ما در قرار گرفتن سپاه [[امام زمان]]{{ع}} می‌شود نامی‌ببریم، به جرئت می‌توان از اطاعت بی‌چون و چرا و ولایت‌پذیری از وی نام برد؛ هم چنان که این نکته در توصیف انصار [[حضرت مهدی]]{{ع}} این چنین آمده است: "فرمان برداری آن‌ها از [[امام]]، بیش از فرمان‌برداری کنیز از آقایش است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. [[جابر بن یزید جعفی]] گوید: از [[جابر بن عبداللَّه انصاری]] شنیدم که می‌گفت: وقتی که خدای تعالی بر پیامبرش این آیه را فرو فرستاد که: {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}﴾}}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref>، گفتم: یا [[پیامبر خاتم|رسول اللَّه]]! خدا و رسولش را شناخته‌ایم؛ پس اولو الامری که خداوند، طاعت آن‌ها را مقرون به طاعت خود کرده، چه کسانی هستند؟ فرمود: ای جابر! آن‌ها جانشینان من و [[ائمه]]{{عم}} مسلمین پس از من هستند. اولِ ایشان [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است و بعد از او [[امام حسن|حسن]]، [[امام حسین|حسین]]، [[امام سجاد|علی بن الحسین]]، [[امام باقر|محمد بن علی]] که در تورات به باقر معروف است و تو ای جابر! او را می‌بینی و آن گاه که او را دیدار کردی، سلام مرا به او برسان! و پس از او [[امام صادق|جعفر بن محمد صادق]]، [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]، [[امام رضا|علی بن موسی]]، [[امام جواد|محمد بن علی]]، [[امام هادی|علی بن محمد]]، [[امام عسکری|حسن بن علی]] و پس از او هم نام و هم کنیه من حجّه الله در زمینش و بقیه الله در بین عبادش، فرزند [[امام عسکری|حسن بن علی]]، [[ائمه]] مسلمین خواهند بود. او کسی است که خدای تعالی مشرق و مغرب زمین را به دست او بگشاید. او کسی است که از شیعیان و اولیایش غایب شود؛ غیبتی که بر عقیده به [[امامت]] او باقی نماند، مگر کسی که خداوند قلبش را به [[ایمان]] امتحان کرده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۵۳.</ref>. هم چنین [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]]{{صل}} دربارۀ لزوم اطاعت از [[امام مهدی|قائم آل محمد]]{{ع}} فرمود: {{عربی|" الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ اسْمُهُ‏ اسْمِي‏ وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُ فِي غَيْبَتِهِ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ كَذَّبَهُ فَقَدْ كَذَّبَنِي وَ مَنْ صَدَّقَهُ فَقَدْ صَدَّقَنِي إِلَى اللَّهِ أَشْكُو الْمُكَذِّبِينَ لِي فِي أَمْرِهِ وَ الْجَاحِدِينَ لِقَوْلِي فِي شَأْنِهِ وَ الْمُضِلِّينَ لِأُمَّتِي عَنْ طَرِيقَتِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>قائم از فرزندان من است. نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من است؛ شمایل او شمایل من و روش  او روش من است و مردم را بر آیین و دینم بدارد و آن ها را به کتاب پروردگارم فراخواند. کسی که او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است؛ کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و کسی که او را تصدیق کند، مرا تصدیق کرده است. از کسانی که گفتار مرا درباره او انکار و تکذیب می‌کنند و از کسانی از امتم که مردم را از طریقه او گمراه می‌سازند، به خداوند شکایت می‌برم؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۱۱.</ref>. کارگزاران [[امام مهدی|حضرت]]{{ع}} کسانی هستند که این سخنان نورانی را با گوش جان شنیده و سخت به آن پای بند هستند.
:::::#'''[[جان نثاری برای امام]] و شهادت طلبی:''' یکی از ویژگی‌هایی که برای یاران [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} در احادیث شمرده شده آن است که: "آن‌ها برای تبرک، بدن خود را به‌زین اسبِ [[امام]] می‌سایند. آن‌ها در جنگ‌ها، [[امام]] را در میان گرفته و با جان خود از وی دفاع می‌کنند و هر کاری داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آن‌ها ادعای شهادت دارند و تمنا می‌کنند که در راه خداوند کشته شوند"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. بدین سان، معلوم می‌شود که ایشان به ترازی رسیده‌اند که از هیچ چیز، حتی بذل و فدا کردن جان برای مولای معصوم خویش دریغ نمی‌ورزند و شهادت طلبانه در قیام جهانی [[امام مهدی|امام موعود]] شرکت می‌کنند. 
:::::#'''[[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]:''' [[امام صادق]]{{ع}} به صراحت، [[تقوا]] را پیش شرط یاوری [[امام زمان]]{{ع}} معرفی کرده و می‌فرماید:{{عربی|" مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>هر کس که بودن در شمار یاران قائم شادمانش می¬سازد، باید در انتظار باشد و با حال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش برسد و امام قائم پس از درگذشت او قیام کند، بهره او هم¬چون بهره کسی است که آن حضرت را دریافته باشد. پس بکوشید و منتظر باشید!؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>. معلوم می‌شود که هیچ کسی بدون داشتن این ویژگی ممتازی که [[قرآن کریم]] مکرراً بر آن تأکید کرده است، شایستگی قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب [[امام زمان]]{{ع}} را نخواهد داشت.
:::::#'''[[اخلاق محوری]]:''' زندگی بر محور اخلاق اسلامی، یکی دیگر از صفات و خصوصیات ممتاز یاران [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است؛ چنان که به این مقوله در حدیث سابق، [[امام صادق]]{{ع}} با عبارت: {{عربی|" مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} بیان گردید. این نکته در ضمن تفسیری از ایشان، ذیل آیۀ مهدوی نیز به چشم می‌خورد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>  ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. ایشان، یاران [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} را از مصداق‌های کامل این آیه دانسته و فرمودند: آنان، همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان فرموده: "خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند؛ در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران باعزت، درشت خو و سخت گیرند"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۳۱۶.</ref>. همان گونه که ملاحظه می‌کنید، به فروتنی در برابر مؤمنان و عزت طلبی، که دو خصوصیت مهم اخلاقی اند، در یاران [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} تصریح شده است.
:::::#'''[[نصرت دین خدا]] و [[ترویج احکام الهی]]:''' سنت‌های الهیِ فراوانی در هستی جاری است که [[قرآن کریم]] به برخی از آن‌ها اشاره کرده است. یکی از آن‌ها، سنت نصرت در مقابل نصرت است. قرآن می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ }}﴾}}<ref>  ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد؛ سوره محمد، آیه: ۷.</ref>. یکی از ویژگی‌های انصار [[حضرت مهدی]]{{ع}}، دغدغۀ ترویج [[دین]] حق و رساندن آن به مردم است. [[امام سجاد]]{{ع}} در شمارش اوصاف کسانی که منتظر آقا [[امام زمان]]{{ع}} هستند، فرمود: {{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>مردم  زمان غیبت او، که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>.
:::::#'''[[کارآمدی]] و [[تخصص]]:''' شاید برخی چنین پندارند که یاران [[حضرت مهدی]]{{ع}} تنها اهل مسجد و عبادتند و بس؛ در حالی که یاران [[امام زمان]] علاوه بر تعهد، بر طبق آموزه‌های قرآنی، تخصص هم دارند. شخصی از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: آیا در هنگام ظهور، مؤمنی غیر از آن ۳۱۳ نفر نیست؟ ایشان فرمودند:{{عربی|" بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الْعِدَّةُ الَّتِي‏ يُخْرِجُ‏ اللَّهُ‏ فِيهَا الْقَائِمَ{{ع}}، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّين‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>بله، ولی این عده ای که حضرت قائم با آن¬ها قیام می‌کند، از نجیبان،  قاضیان، حاکمان و فقیهان دین هستند؛ محمد بن جریر طبری آملی، دلائل الامامه، ص۵۶۲.</ref>. از این روایت فهمیده می‌شود که برای قرار گرفتن در کادر حضرت، تنها تعهد، [[ایمان]] و محبت به [[امام]] کافی نیست. [[امام زمان]]{{ع}} قرار است تمام دنیا را اداره کند و به همین علت، به یاران زبده و دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون نیاز دارد. اساساً مدیریت و [[حکومت]]، به لیاقت و صلاحیت‌های خاصی نیاز دارد؛ لذا [[قرآن]] می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}﴾}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> طبق این آیۀ شریفه که از جمله آیات  مهدوی است، وارثان زمین دو ویژگی دارند: یکی، بندۀ خدا بودن و داشتن تقوای الهی و دیگری برخورداری از صلاحیت که همان لیاقت، تخصص و مدیریت لازم است.
:::::#'''[[توانایی جسمانی]]:''' اگر پیش تر گفتیم که [[حکومت]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} علاوه بر تأییدات الهی، متکی به مؤمنان صالح و جریان عادی است، بنابراین برای کارآمدی، قدرت جسمانی یکی دیگر از صفات اصحاب [[امام مهدی|امام زمان]]{{ع}} است. این بدان جهت است که انجام مدیریت امور سنگین با وسعت جهانی، نیازمند توانایی بدنی است؛ هم چنان که در [[قرآن]] نیز دربارۀ شرایط یک مدیر علاوه بر دارا بودن علم و دانش، قدرت جسمانی نیز طرح شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.</ref>. در روایات مهدوی نیز به این ویژگی پرداخته شده است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود:{{عربی|"  إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ‏ قُلُوبَهُمْ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ‏ قُوَّةَ الرَّجُلِ‏ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‏ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ‏ حُكَّامَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ سَنَامَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>هنگامی‌که قائم ما  قیام کند، خداوند از شیعه ما آفت را برطرف سازد و دل هایشان را همچون پاره های آهن کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی چهل مرد قرار دهد و فرمانروایان و بزرگان روی زمین خواهند بود؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱.</ref>. هم چنین [[ابو بصیر]] گوید: شخصی از اهل [[کوفه]] از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: به همراه [[قائم]] چند نفر خروج می‌کنند که می‌گویند: او به همراه ۳۱۳ تن که شمار اصحاب جنگ بدر است، خروج می‌کند؟ [[امام]] فرمود: {{عربی|" قَالَ وَ مَا يَخْرُجُ‏ إِلَّا فِي‏ أُولِي‏ قُوَّةٍ وَ مَا تَكُونُ‏ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَ‏ مِنْ‏ عَشَرَةِ آلَافٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} او به همراه اصحابی نیرومند خروج می‌کند و آن کمتر از ده هزار تن نیست؛  <ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱ ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۵۴.</ref>
:::::#'''[[صبر]] و [[استقامت]]:''' در احادیث معصومان{{عم}}، صبر و پیروزی ملازم با هم هستند. در [[قرآن]] نیز بارها بر این اصل تصریح شده است؛ برای نمونه، در جریان نبرد طالوت و جالوت، از زبان یاران طالوت نقل می‌کند که آن‌ها در هنگامۀ جنگ از خدا مسئلت می‌کردند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا }}﴾}}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۰.</ref>. در آیه ای دیگر از [[قرآن کریم]] نیز استقامت، مقدمۀ نصرت الهی معرفی شده و آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا}}﴾}}<ref>سوره انعام، آیه: ۳۴.</ref> بر آنچه تکذیب شدند و  آزار دیدند، شکیبایی کردند تا یاری ما به آنان رسید. بر این پایه، پیروزی [[امام زمان]]{{ع}} و تشکیل حکومت عدل جهانی، نیازمند صبر و استواری در امور بوده و عنصر صبر در انجام کارها نیز بی تردید، از صفات حتمی‌کارگزاران حضرت است؛ البته این صبر در باشگاه عصر غیبت کسب شده است؛ هم چنان که [[امام حسین]]{{ع}} فرمودند: {{عربی|" مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ‏ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِ‏ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ‏ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏ أَمَا إِنَّ الصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>از ما (خانواده) دوازده نفر مهدی هستند، که اولیِ ایشان امیرالمؤمنین علیه السلام و آخرین آن ها نهمی‌از فرزندان من است؛ اوست قیام کننده به حق که  خداوند به وسیله او زمین را پس از مرگش زنده گرداند و دین حق را به دست او بر تمامی‌ادیان پیروز کند، اگرچه مشرکان نخواهند. برای او غیبتی است که جمعی در آن مرتدّ شوند و جمعی دیگر، ثابت قدم در دین بمانند و آزار شوند و به ایشان گفته شود: کجاست این وعده اگر راست گو هستید؟! هر آینه، بردباران در غیبت او بر آزار و تکذیب (مردم)، همانند جهادکنندگانِ با شمشیرند در رکاب رسول خدا{{صل}}؛ علی بن محمد خزاز، کفایه الاثر، ص۲۳۲.</ref>
:::::#'''[[اخلاص]] و [[انگیزه الهی]]:''' یارانی که با [[حضرت مهدی]]{{ع}} هستند، برای رسیدن به منافع شخصی خود قدم در راه یاری حضرت ننهاده‌اند، بلکه تنها انگیزۀ ایشان خدا و تقرب به اوست و در این راه، از هیچ گونه حمایتی دریغ نمی‌ورزند. ایشان به گواه [[امام سجاد]]{{ع}} در زمانۀ [[غیبت]]، مشق [[اخلاص]] را تمرین کرده‌اند:{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و  منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما می‌باشند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>
:::::#'''[[دوری از غرور]]:''' انصار [[امام زمان]]{{ع}}، تربیت یافتگان مکتب [[قرآن]] هستند و همواره این سفارش خدای متعال را نصب العین خود می‌دانند که: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ}}﴾}}<ref>سوره انفال، آیه:۱۷.</ref>؛ و هنگامی‌ که تو تیر انداختی (و به هدف زدی)، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی خدا بود)؛ بدین جهت، در پیروزی‌های خود هرگز دچار غرور نمی‌شوند، که از آن‌ها جز این نیز توقع نیست.
:::::#'''[[روحیه جهاد]] و [[روحیه مبارزه|مبارزه]]:''' در فرهنگ [[قرآن]]، بارها این سنت الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ}}﴾}}<ref>  با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.</ref> و نیز می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}﴾}}<ref> و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.</ref>. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ ظهور [[امام زمان]]{{ع}}، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از آیات مهدوی که دربارۀ انصار المهدی است، این آیۀ شریفه است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref>  ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. در این آیه، صفاتی برای یاران حضرت شمرده شده که از جملۀ آن‌ها جهاد و مبارزه است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در لشکر [[امام مهدی|امام]]{{ع}} هستند، باید به این صفت مزین شوند.
:::::#'''[[اصلاح گری]] در [[جامعه]]:''' کسانی که آرزوی همراهی با مصلح کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاح‌گری در جامعه برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف، نشانۀ عشق انسان به مردم است؛ نشانۀ تعهد و سوز و علاقۀ انسان به سلامتی جامعه است؛ نشانۀ فطرت بیدار است. امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. امر به معروف و نهی از منکر، نشانۀ رشد است. [[حضرت لوط]]{{ع}} در برابر گروه گناه کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و مردم از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی‌ سیاسی و حکومتی مشوق خوبی‌ها و مانع بدی‌ها باشد، بهترین امت خواهیم بود؛ چنان که قرآن می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.</ref>. منتظر حقیقی و مشتاق ظهور که خواستار فراگیری توحید در جهان است، باید بداند که عزت یافتن کلمۀ توحید، به امر به معروف و نهی از منکر است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} عذاب الهی را از انسان دور می‌کند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از [[پیامبر]]{{صل}} پرسید: چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناه کار را نهی نکند و او را تغییر ندهد، به توحید اهانت شده است<ref>محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. اگر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آمران به معروف، خلیفۀ خدا در زمینند"<ref>میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.</ref> و اگر [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} بیان کرد: "امر به معروف و نهی از منکر، دو خلق از اخلاق الهی است که هر کس این دو فریضه را یاری کند، خداوند به او عزت می‌دهد"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.</ref>، قطعاً آن هایی که در سایۀ ولایت مهدوی، فرمانروایان زمین شده و بدین صورت عزت می‌یابند، باید با امر و نهی، چه در عصر ظهور و چه در زمانۀ غیبت نیز با بهره‌گیری از این دو ابزار، به اصلاح جامعه بپردازند. از همین روست که [[امام مهدی|امام زمان]] در آغاز قیام جهانی خویش و در عهدنامه‌ای که با کارگزاران خویش می‌بندد، یکی از مفاد عهد نامه را التزام به امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و می‌فرماید:{{عربی|" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن‏ ... تَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ تَنْهَوْنَ‏ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ - ۹۲.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==== صفات یاران امام عصر {{ع}} از دیدگاه [[قرآنی]] ====
{{یادآوری پاسخ}}
# [[نصرت]] [[دین خدا]] و [[ترویج]] [[احکام الهی]]: سنت‌های الهیِ فراوانی در [[جهان]] جاری است که [[قرآن کریم]] به برخی از آنها اشاره کرده است. یکی از [[سنت‌های الهی]]، [[سنت]] [[نصرت]] در مقابل [[نصرت]] است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.</ref>. یکی از ویژگی‌های [[انصار حضرت مهدی]] {{ع}}، دغدغۀ [[ترویج دین]] [[حق]] و رساندن آن به [[مردم]] است. [[امام سجاد]] {{ع}} فرمودند: «[[مردم]] [[زمان غیبت]] او، که [[معتقد به امامت]] او بوده و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند... آنان به [[حق]]، [[مخلصان]] و به [[درستی]]، [[شیعیان]] ما و [[دعوت]] کنندگان به [[دین خدا]] در [[پنهان]] و آشکارند»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَیْبَتِهِ‏ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِینَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ کُلِ‏ زَمَانٍ‏... أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"‏‏‏‏‏}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref><ref>ر.ک. [[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ ـ ۹۲.</ref>
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛}}
# آنها [[امت معدوده]] و همچون پاره‌های ابرهای متراکم هستند: [[امام باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیۀ: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا}}<ref>«هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد» سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref> فرمودند: «منظور [[یاران قائم]] {{ع}} هستند که ۳۱۳ نفرند، به [[خدا]] [[سوگند]]! منظور از [[امت معدوده]] آنها هستند. به [[خدا]] [[سوگند]]! در یک [[ساعت]] همگی جمع می‌شوند همچون پاره‌های [[ابر]] پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‌گردد»<ref>{{متن حدیث|یَعْنِی أَصْحَابَ الْقَائِمِ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ یَجْتَمِعُونَ‏ وَ اللَّهِ‏ فِی‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ‏ کَقَزَعِ‏ الْخَرِیفِ‏‏‏‏‏‏‏}}؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۲.</ref><ref>ر.ک. [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.</ref>
[[پرونده:136863.JPG|بندانگشتی|right|100px|[[خدامراد سلیمیان]]]]
# آنها رکن‌ها و پایه‌های خلل‌ناپذیر و [[پشتیبان]] محکمند: [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] آیۀ: {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>«گفت: کاش برای رویارویی با شما توانی داشتم یا به گوشه‌ای استوار پناه می‌جستم» سوره هود، آیه ۸۰.</ref> فرمودند: «منظور از [[قوة]]، همان [[قائم]] {{ع}} است و منظور از [[رکن شدید]] ([[پشتیبان]] محکم) ۳۱۳ نفر از یارانش هستند»<ref>{{متن حدیث|قوة: القائم {{ع}}، و الرکن الشدید: الثلاثمائة و ثلاثة عشر أصحابه"}}؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۲۷.</ref><ref>ر.ک. [[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.</ref>
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«در باره ویژگی‌های یاران خاص حضرت، نکات فراوانی در روایات ذکر شده که بعضی از آنها چنین است:
::::#'''جوان بودن:''' جوانی، دلپذیرترین لحظات زندگی و شورانگیزترین فرصت‌های حیات انسانی است. فصلی است برای شکفتن غنچه‌های کمال و معرفت و موسمی است برای جوشش زلال [[ایمان]] و معنویت. جوانان، جوانه‌های سرسبز و شاداب و شکوفه‌های زیبا و دلپذیر درخت زندگی و حیات انسانی‌اند. با توجه به جایگاه مهم جوان و جوانی، آموزه‌های دینی همواره بر این موقعیت تأکید فراوانی کرده و به مناسبت بدان توجه نموده است. یکی از این موارد مورد تأکید این است که در برپایی قیام جهانی منجی موعود، نه فقط خود حضرت در هیئت مردی جوان [[ظهور]] خواهد کرد که بیشتر یاران خاص او در سن جوانی بوده و بزرگسالان میان آنان کم شمارخواهند بود. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این‌باره فرمود: "همانا یاران [[قائم]]{{ع}} همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۱۵، ح۱۰.</ref>.
::::#'''محدود بودن شمار آنها:''' با توجه به سختی [[دین]] داری در دوران غیبت و بویژه در آستانه [[ظهور]]، کسانی که شایستگی ملازمت با آن حجت الهی را پیدا کنند و به بالاترین درجه [[ایمان]] برسند، محدود خواهند بود؛ از این جهت در شماری از روایات گفته شده است: شمار یاران خاص [[حضرت مهدی]] {{ع}} ۳۱۳ تن است<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۵۴؛ سیوطی، عقد الدرر، ص۵۹.</ref>. این عدد نیز مانند بسیاری از اعداد دیگر، دارای رمز و رازهایی است که بر ما پنهان و پوشیده است.
::::#'''نخستین بیعت کنندگان:''' [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "نخستین کسی که با [[قائم]] بیعت می‌کند جبرئیل است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ {{ع}} جَبْرَئِيلُ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۱، ح ۱۸.</ref>؛ [[امام باقر]]{{ع}} درباره نخستین کسانی که پس از فرشته [[وحی]] بیعت می‌کنند فرمود:{{عربی|" يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَيُقِيمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يُقِيمَ"}}<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶.</ref>؛
::::#'''پرچم داری و حاکم بودن آنها:''' قیام جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای برپایی عدل و قسط در همه گیتی است و یاران او در مبارزه علیه ستمگران، آن حضرت را برای این مهم یاری خواهند کرد. پس از آنکه در مبارزه با دشمنان "پرچم‌دار" [[امام]] بودند، در دوران [[حکومت]] از کارگزاران و حاکمان وی بر مناطق مختلف جهان خواهند بود. این مطلب در کلام [[امام صادق]] {{ع}} چنین آمده است: "گویا به [[قائم]]{{ع}} می‌نگرم که بر منبر کوفه است و اصحابش که ۳۱۳ تن و به شمار اصحاب جنگ بدر‌اند در اطراف او هستند و آنان پرچمداران و حاکمان خدای تعالی بر خلقش در زمین می‌باشند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲، ح۲۵.</ref>؛
::::#'''قدرتمند بودن:''' یاری [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن قیام جهانی، افزون بر قدرت روحی و معنوی، نیازمند قدرت جسمانی نیز است؛ از این‌رو در روایاتی به توانایی فوق العاده یاران خاص اشاره شده است. [[عبدالملک بن اعین]] گوید: در نزد [[امام باقر]]{{ع}} از جا برخاستم و از پیری تکیه بر دستم زده، گریستم. حضرت فرمود: تو را چه شده؟ عرض کردم: من امید آن داشتم که تا نیرویی در تن دارم، حکومت حقه شما و پیروزیتان را درک کنم؟ [[امام]] فرمود: به راستی اگر این جریان بشود، (و هنگام [[ظهور]] و پیروزی ما گردد)، بر مردی از شما نیروی چهل مرد داده شود و دل‌های شما چون پاره‌های آهن گردد؛ اگر با آنها به کوه‌ها زنند آنها را از جای برکنند، و شما در آن زمان حاکمان روی زمین و خزینه داران آن می‌باشید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّهُ لَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ أُعْطِيَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُكُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ كُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹.</ref>؛ البته این قدرتمندی برای رهبر قیام در نقل [[ریان بن صلت]] چنین آمده است: به [[امام رضا]]{{ع}} گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم، اما آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد، همچنان که پر از جور شده باشد، نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا می‌بینی. قائم کسی است که در سن پیران و منظر جوانان قیامی کند چنان نیرومند است که اگر دستش را به بزرگ‌ترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای برمی کند و اگر بین کوه‌ها فریاد برآورد، صخره‌های آن فرو می‌پاشد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۶، ح۷.</ref>.
::::#'''کرامت داشتن:''' در بعضی روایات از کرامات یاران حضرت سخن به میان آمده است. یکی از این کرامت‌ها آن است که دارای قدرت طی الارض هستند. اگر چه حقیقت این امر برای ما به روشنی معلوم نیست؛ اما این قدرتی است که خداوند در اختیار برخی بندگان خود قرار می‌دهد که با آن مسافت‌های بسیار طولانی را در اندک زمانی سپری کنند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره طی الارض یاران [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"پس، از گوشه و کنار زمین پیروان او به سویش گرد می‌آیند و زمین برای آنها به هم پیچیده می‌شود، تا اینکه با او بیعت می‌کنند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"فَيَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمُ الْأَرْضُ حَتَّى يُبَايِعُوهُ "}}؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۲۶۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛}}
==== صفات یاران امام عصر {{ع}} از دیدگاه [[روایی]] ====
[[پرونده:152012.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد محمدی اشتهاردی]]]]
# [[ایمان]] مستحکم: یکی از صفات بارز [[انصار المهدی]] [[باور]] به [[خداوند]] است، چنان که هیچ تردیدی در آن ندارند؛ همچنان که [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است؛ شکی در [[ایمان به خدا]] در آن راه نیافته و در طریق [[ایمان]]، از سنگ محکم‌ترند»<ref>{{متن حدیث|رِجَالٌ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَکٌّ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ}}؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص۳۰۸.</ref>.
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»''  در این‌باره گفته است:
# [[عبادت]] و [[مناجات]]: فلسفۀ [[عبادت]] جز این نیست که [[انسان]] با [[تذکر]] و تمرین [[خضوع]] و [[خشوع]] در مقابل [[پروردگار]] عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصه‌های [[زندگی]] [[تسلیم]] خواستۀ [[خدا]] باشد؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات [[یاران امام مهدی]] {{ع}} [[عبادت]] و [[راز و نیاز]] با [[حضرت]] [[معبود]] است<ref>ر.ک. [[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ ـ ۹۲.</ref>.
::::::«این افراد، در روایات بسیار، تشبیه به ۳۱۳ نفر مسلمانان شجاع و سلحشوری شده‌اند که در جنگ بدر، نخستین شکست بزرگ را بر کفار و دشمنان اسلام وارد آوردند، که تا آن وقت دشمنان چنین شکستی از اسلام نخورده بودند و اصلا تصور چنین شکستی را نمی‌کردند. به علاوه، این ۳۱۳ نفر پرچمداران روی زمین و حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمین می‌باشند، این ویژگی‌ها حکایت از آن می‌کند که این افراد علاوه بر سلحشوری و شجاعت، دارای علم و بینش بوده که لیاقت رهبری جامعه‌ها را دارند و شایستگی آن را دارند که پرچمدار کشورها باشند. شاید بتوان گفت: هنگام برقراری [[حکومت]] جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} همه جهان به ۳۱۳ ایالت و استان تقسیم گردد و در هریک از این ایالت‌ها و استان‌ها، این مردان بزرگ رهبر آنجا گردند. اینک به اصل روایت توجه کنید که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "گویا [[امام]] [[قائم]] {{ع}} را بر بالای منبر کوفه می‌نگرم که یارانش ۳۱۳ نفر، به تعداد جنگاوران مسلمان جنگ بدر، اطرافش را گرفته‌اند، این یاران پرچمداران و حاکمان بر مردم در زمین از جانب خدا هستند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى‏ مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ‏ أَصْحَابُهُ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ ‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۳۶.</ref>.
# [[معرفت به امام]]: پس از [[معرفت به خدا]]، مهم‌ترین سرمایۀ [[یاران امام زمان]] {{ع}}، [[معرفت]] عمیق به اوست. کسب آنها در [[زمان غیبت]] و همگام با [[انتظار ظهور]] موفق به تحصیل آن شده‌اند. این [[حقیقت]] در [[کلام]] [[امام سجاد]] {{ع}} به خوبی روشن است. ایشان فرمود: «[[مردم]] [[زمان غیبت]] او که [[معتقد به امامت]] او و [[منتظر]] ظهورش هستند، از [[مردم]] هر زمانی برترند، زیرا [[خداوند]] [[عقل]]، [[فهم]] و [[معرفتی]] به آنها عطا کرده که [[غیبت]] نزد آنها چون [[مشاهده]] است»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَیْبَتِهِ‏ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِینَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ کُلِ‏ زَمَانٍ‏ لِأَنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَکَ‏ وَ تَعَالَی‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ الْأَفْهَامِ‏ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ‏ بِهِ‏ الْغَیْبَة‏}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>.
::::::'''آنها امت معدوده و همچون پاره‌های ابرهای متراکم هستند:''' در [[قرآن]] می‌خوانیم: "هرجا باشید، خداوند همه شما را حاضر می‌کند"<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref>. در تفسیر این آیه، [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "منظور یاران [[قائم]] {{ع}} هستند که ۳۱۳ نفرند، به خدا سوگند! منظور از امت معدوده (که در آیه ۸، سوره هود آمده) آنها هستند. به خدا سوگند! در یک ساعت همگی جمع می‌شوند همچون پاره‌های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‌گردد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِمِ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ يَجْتَمِعُونَ‏ وَ اللَّهِ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ‏ كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹، به نقل از روضه کافی و اثبات الهداة، ج ۷، ص ۵۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۲.</ref>. و در حقیقت آیه مبارکه مذکور می‌گوید: خدایی که قدرت دارد ذرات پراکنده خاک انسان‌ها را در قیامت از نقاط مختلف جهان جمع‌آوری کند، به آسانی می‌تواند [[یاران مهدی]]{{ع}} را در یک روز و یک ساعت برای افروختن نخستین جرقه‌های انقلاب به منظور تأسیس [[حکومت]] جهانی عدل الهی و پایان دادن به ظلم و ستم جمع نماید. تعبیر {{عربی|اندازه=120%|" الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} و همچنین به پاره‌های ابر پاییزی که توده‌های آن جمع و متراکم هستند و همچون توده‌های ابر متراکم، خلل‌ناپذیر و تیزپرواز و نیرومند می‌باشند.
# [[ولایت‌پذیری]] و [[اطاعت از امام]]: مهم‌ترین ویژگی عملی که موجب قرار گرفتن در سپاه [[امام زمان]] {{ع}} می‌شود، [[ولایت‌پذیری]] از [[حضرت]] است؛ [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه فرمودند: «[[فرمان برداری]] آنها از [[امام]]، بیش از [[فرمان‌برداری]] [[کنیز]] از آقایش است»<ref>{{متن حدیث|هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیِّدِهَا}}؛ بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref> و...<ref>ر.ک. [[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ ـ ۹۲.</ref>.
::::::'''آنها رکن‌ها و پایه‌های خلل‌ناپذیر و پشتیبان محکمند:''' [[امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه ۸۰، سوره هود، که در آن آمده، [[حضرت لوط]]{{ع}} به قوم سرکش و تبهکار خود گفت:{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}﴾}}؛ <ref>(افسوس) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود (آن‌گاه می‌دانستم که با شما پست‌فطرتان چه کنم).</ref> فرمود: "منظور از قوة، همان [[قائم]] {{ع}} است و منظور از رکن شدید (پشتیبان محکم) ۳۱۳ نفر از یارانش هستند"<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۲۸،؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۰۰.</ref>. آری، [[حضرت لوط]]{{ع}} آرزو می‌کند که ای کاش مردانی مصمم، با قدرت روحی و جسمی کافی و هم‌پیمان‌های نیرومند همانند ۳۱۳ نفر مردانی که هسته مرکزی [[حکومت]] جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} را تشکیل می‌دهند، در اختیار داشت تا قیام کند و با تکیه بر قدرت، با فساد و انحراف مبارزه نماید. و طبق روایتی می‌خوانیم آنها همچون پاره‌های آهن، محکم استوار هستند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.</ref>.
::::::'''دست خدا بالای سر [[امام]]{{ع}} و یارانش:''' از آنجا که این مردان آزاده، به راستی به [[امام]] [[قائم]] {{ع}} می‌پیوندند تا در راه او هرگونه جانبازی لازم را بنمایند، خداوند نیز یار و یاور آنهاست و با نیروهای غیبی‌اش آنها را کمک می‌کند. چنان‌که قرآن می‌فرماید: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}﴾}}<ref>اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری می‌کند و گام‌های شما را استوار می‌دارد؛ سوره محمد {{صل}}، آیه ۷.</ref>. [[امام سجاد]] فرمود: "گویا صاحب شما (حضرت [[قائم]] {{ع}}) را می‌بینم که همراه‌ سیصد و اندی نفر در پشت کوفه به نجف مشرف شده، جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپ و اسرافیل در پیش روی او است، پرچم [[پیامبر]] {{صل}} را برافراشته و آن پرچم را به جانب هیچ گروهی از مخالفان متمایل نکند، مگر اینکه خداوند آنان را به هلاکت می‌رساند"<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.</ref>. نیز در ضمن روایتی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: "هنگام خروج [[قائم]] {{ع}} منادی خدا از آسمان فریاد می‌زند: ای مردم! مدت ستمگران تمام شد و کار به دست بهترین امت [[محمد]]{{صل}} افتاد، روانه [[مکه]] شوید"<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.</ref>. به این ترتیب می‌بینیم دست خدا همراه [[مهدی]]{{ع}} و یارانش است، در این صورت پیروزی آنها حتمی است. از طرفی در روایات می‌خوانیم: خداوند خروج [[قائم]] {{ع}} را در یک شب سامان می‌بخشد<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۴؛ {{عربی|" يُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ "}}.</ref>. به هر حال طبق مضمون فرموده [[امام باقر]]{{ع}}، این انقلاب نیاز به یاران قهرمان و رشید دارد، و باید در این راه خون‌ها ریخته شود و عرق‌ها در بدن جاری گردد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۸.</ref>. یارانی که شایسته اطراف امامی باشند که پرچم [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} را به دست گرفته و اسلحه‌های [[پیامبر]] {{صل}} را با خود حمل می‌کنند و پیراهن خونی شده‌ای را که [[پیامبر]] {{صل}} در جنگ احد در تن داشت، به تن دارد.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۲؛ ۳۰۱.</ref>»<ref>[[ محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۴۲ - ۱۴۶.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
== پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
| تصویر = 639225282.jpg
| پاسخ‌دهنده = محسن قرائتی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محسن قرائتی]]'''، در کتاب ''«[[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته است:


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
«مهم‌ترین ویژگی‌ها و صفات شایستۀ [[خواص]] و [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} که موجب می‌شود افتخار سرداری و سربازی حضرت نصیب ایشان شود، عبارت است از:
{{پرسش‌های وابسته}}
# '''[[ایمان مستحکم]]:''' باور به [[خدا]]، آن گونه که هیچ تردیدی در آن نباشد، یکی از صفات بارز انصارالمهدی و بلکه از اصلی‌ترین آن‌هاست؛ هم چنان که [[امام صادق]] {{ع}} در برخی از اوصاف [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}} فرمود: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند [[پاره‌های آهن]] است؛ شکی در [[ایمان]] به [[خدا]] در آن راه نیافته و در طریق [[ایمان]]، از سنگ محکم‌ترند<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. گویا ایشان در عمل به آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! چون با دسته‌ای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.</ref>. نمونۀ  کاملی هستند. البته چنین [[ایمان]] ثابتی، قطعاً به [[دلیل]] [[معرفت]] بالای آن‌ها به حضرت [[حق]] و اعمال صالحی است که به تصریح [[روایات]] [[معصومان]] {{عم}}، موجب تثبیت [[ایمان]] در [[قلب]] آن‌ها شده است.
{{ستون-شروع|3}}
# '''[[عبادت]] و [[مناجات]]:''' بدون [[شک]]، [[عبودیت]] [[خدا]] یک دفعه حاصل نمی‌شود، بلکه این امر نیازمند تمرین و اظهار [[خضوع]] در پیشگاه اوست. فلسفۀ [[عبادت]] نیز جز این نیست که [[انسان]] با تذکر و تمرین [[خضوع]] و [[خشوع]] در مقابل [[پروردگار]] عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصه‌های زندگی [[تسلیم]] خواستۀ [[خدا]] باشد و البته هر [[قدر]] که امتحان‌های الهی سخت‌تر باشد، اهمیت [[عبادت]] بیشتر است؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات [[یاران امام مهدی]] {{ع}}، [[عبادت]] و [[راز]] و نیاز آن‌ها با حضرت معبود است؛ چنان که در وصفشان آمده است: مردانی در میان آن‌ها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند؛ زمزمه آن‌ها در حال [[عبادت]]، هم‌چون زمزمه [[زنبور عسل]] است. تمام شب را به [[عبادت]] مشغولند و روزها سواره به [[دشمن]] حمله می‌کنند. آن‌ها در وقت شب، راهب، و هنگام روز، شیرند<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>.
# '''[[معرفت به امام]]:''' پس از [[معرفت]] به [[خدا]]، مهم‌ترین سرمایۀ [[یاران]] [[امام زمان]] {{ع}}، همانا [[معرفت]] عمیق به اوست که آن چنان، ایشان را مجذوب و [[مطیع]] حضرت کرده است. بی‌شک، کسب چنین معرفتی یک دفعه نبوده است، بلکه آن‌ها در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] {{ع}} و هم گام با [[انتظار]] ظهورش، موفق به تحصیل آن شده‌اند. این [[حقیقت]] در [[کلام]] [[امام سجاد]] {{ع}} به خوبی روشن است. ایشان فرمود:{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ لِأَنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالَى‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ الْأَفْهَامِ‏ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ‏ بِهِ‏ الْغَيْبَة‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا  خداوند عقل، فهم و معرفتی به آن ها عطا کرده که غیبت نزد آن ها چون مشاهده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>. از همین روست که بر خواندن دعای [[معرفت]] در عصر [[غیبت]] تأکید شده است:{{عربی|" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>خدایا! خودت را به من بشناسان. به درستی که اگر خودت را به من نشناسانی، نمی‌توانم پیغمبرت را بشناسم. خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان. به  درستی که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، نمی‌توانم امامت را بشناسم. خدایا! امامت را به من بشناسان. اگر امام را نشناسم، به درستی که گمراه و از ضالین می‌شوم؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. در روایتی نیز می‌خوانیم: اگر شخصی شب‌ها را [[نماز]] بخواند و روزها را [[روزه]] بگیرد و تمام اموالش را در [[راه خدا]] بدهد و هر سال به [[مکه]] و [[حج]] رود، اما ولیّ [[خدا]] را نشناسد و کارهای خود را به [[رهبری]] او قرار ندهد، هیچ حقی بر [[خدا]] ندارد و اهل [[ایمان]] نیست<ref>ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸.</ref>.
# '''[[ولایت پذیری]] و [[اطاعت از امام]]:''' اگر بخواهیم از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی که موجب [[توفیق]] ما در قرار گرفتن [[سپاه]] [[امام زمان]] {{ع}} می‌شود نامی‌ببریم، به جرئت می‌توان از [[اطاعت]] بی‌چون و چرا و [[ولایت‌پذیری]] از وی نام برد؛ هم چنان که این نکته در توصیف [[انصار]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} این چنین آمده است: "[[فرمان]] برداری آن‌ها از [[امام]]، بیش از فرمان‌برداری کنیز از آقایش است"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. [[جابر بن یزید جعفی]] گوید: از [[جابر بن عبداللَّه انصاری]] شنیدم که می‌گفت: وقتی که [[خدای تعالی]] بر پیامبرش این [[آیه]] را فرو فرستاد که: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref>، گفتم: یا [[پیامبر خاتم|رسول اللَّه]]! [[خدا]] و رسولش را شناخته‌ایم؛ پس اولو الامری که [[خداوند]]، [[طاعت]] آن‌ها را مقرون به [[طاعت]] خود کرده، چه کسانی هستند؟ فرمود: ای [[جابر]]! آن‌ها [[جانشینان]] من و [[ائمه]] {{عم}} [[مسلمین]] پس از من هستند. اولِ ایشان [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است و بعد از او [[امام حسن|حسن]]، [[امام حسین|حسین]]، [[امام سجاد|علی بن الحسین]]، [[امام باقر|محمد بن علی]] که در [[تورات]] به [[باقر]] معروف است و تو ای [[جابر]]! او را می‌بینی و آن گاه که او را [[دیدار]] کردی، [[سلام]] مرا به او برسان! و پس از او [[امام صادق|جعفر بن محمد صادق]]، [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]، [[امام رضا|علی بن موسی]]، [[امام جواد|محمد بن علی]]، [[امام هادی|علی بن محمد]]، [[امام عسکری|حسن بن علی]] و پس از او هم نام و هم کنیه من حجّه الله در زمینش و [[بقیه الله]] در بین عبادش، [[فرزند]] [[امام عسکری|حسن بن علی]]، [[ائمه]] [[مسلمین]] خواهند بود. او کسی است که [[خدای تعالی]] [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]] را به دست او بگشاید. او کسی است که از [[شیعیان]] و اولیایش [[غایب]] شود؛ غیبتی که بر [[عقیده]] به [[امامت]] او باقی نماند، مگر کسی که [[خداوند]] قلبش را به [[ایمان]] [[امتحان]] کرده است<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۵۳.</ref>. هم چنین [[پیامبر خاتم|پیامبر اعظم]] {{صل}} دربارۀ [[لزوم اطاعت]] از [[امام مهدی|قائم آل محمد]] {{ع}} فرمود: {{عربی|" الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ اسْمُهُ‏ اسْمِي‏ وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُ فِي غَيْبَتِهِ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ كَذَّبَهُ فَقَدْ كَذَّبَنِي وَ مَنْ صَدَّقَهُ فَقَدْ صَدَّقَنِي إِلَى اللَّهِ أَشْكُو الْمُكَذِّبِينَ لِي فِي أَمْرِهِ وَ الْجَاحِدِينَ لِقَوْلِي فِي شَأْنِهِ وَ الْمُضِلِّينَ لِأُمَّتِي عَنْ طَرِيقَتِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>قائم از فرزندان من است. نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من است؛ شمایل او شمایل من و روش  او روش من است و مردم را بر آیین و دینم بدارد و آن ها را به کتاب پروردگارم فراخواند. کسی که او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است؛ کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و کسی که او را تصدیق کند، مرا تصدیق کرده است. از کسانی که گفتار مرا درباره او انکار و تکذیب می‌کنند و از کسانی از امتم که مردم را از طریقه او گمراه می‌سازند، به خداوند شکایت می‌برم؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۱۱.</ref>. [[کارگزاران]] [[امام مهدی|حضرت]] {{ع}} کسانی هستند که این سخنان نورانی را با گوش [[جان]] شنیده و سخت به آن پای بند هستند.
# '''[[جان نثاری برای امام]] و [[شهادت]] طلبی:''' یکی از ویژگی‌هایی که برای [[یاران]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} در [[احادیث]] شمرده شده آن است که: "آن‌ها برای [[تبرک]]، [[بدن]] خود را به‌زین اسبِ [[امام]] می‌سایند. آن‌ها در جنگ‌ها، [[امام]] را در میان گرفته و با [[جان]] خود از وی [[دفاع]] می‌کنند و هر کاری داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آن‌ها ادعای [[شهادت]] دارند و تمنا می‌کنند که در راه [[خداوند]] کشته شوند"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.</ref>. بدین سان، معلوم می‌شود که ایشان به ترازی رسیده‌اند که از هیچ چیز، حتی بذل و [[فدا]] کردن [[جان]] برای مولای [[معصوم]] خویش دریغ نمی‌ورزند و [[شهادت]] طلبانه در [[قیام]] جهانی [[امام مهدی|امام موعود]] شرکت می‌کنند. 
# '''[[تقوا]] و [[پرهیزگاری]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} به صراحت، [[تقوا]] را پیش شرط یاوری [[امام زمان]] {{ع}} معرفی کرده و می‌فرماید:{{عربی|" مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>هر کس که بودن در شمار یاران قائم شادمانش می¬سازد، باید در انتظار باشد و با حال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش برسد و امام قائم پس از درگذشت او قیام کند، بهره او هم¬چون بهره کسی است که آن حضرت را دریافته باشد. پس بکوشید و منتظر باشید!؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.</ref>. معلوم می‌شود که هیچ کسی بدون داشتن این ویژگی ممتازی که [[قرآن کریم]] مکرراً بر آن تأکید کرده است، [[شایستگی]] قرار گرفتن در زمرۀ [[اصحاب]] [[امام زمان]] {{ع}} را نخواهد داشت.
# '''[[اخلاق محوری]]:''' زندگی بر محور [[اخلاق]] اسلامی، یکی دیگر از صفات و خصوصیات ممتاز [[یاران]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} است؛ چنان که به این مقوله در [[حدیث]] سابق، [[امام صادق]] {{ع}} با عبارت: {{عربی|" مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} بیان گردید. این نکته در ضمن تفسیری از ایشان، ذیل آیۀ مهدوی نیز به چشم می‌خورد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>  ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. ایشان، [[یاران]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} را از مصداق‌های کامل این [[آیه]] دانسته و فرمودند: آنان، همان کسانی هستند که [[خداوند]] درباره آنان فرموده: "[[خداوند]] به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را [[دوست]] می‌دارد و آنان نیز او را [[دوست]] می‌دارند؛ در برابر [[مؤمنان]] فروتن و در برابر [[کافران]] باعزت، درشت خو و سخت گیرند"<ref>نعمانی، الغیبه، ص۳۱۶.</ref>. همان گونه که ملاحظه می‌کنید، به [[فروتنی]] در برابر [[مؤمنان]] و [[عزت]] طلبی، که دو خصوصیت مهم [[اخلاقی]] اند، در [[یاران]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} تصریح شده است.
# '''[[نصرت دین خدا]] و [[ترویج احکام الهی]]:''' سنت‌های الهیِ فراوانی در هستی جاری است که [[قرآن کریم]] به برخی از آن‌ها اشاره کرده است. یکی از آن‌ها، [[سنت]] [[نصرت]] در مقابل [[نصرت]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ }}<ref>  ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد؛ سوره محمد، آیه: ۷.</ref>. یکی از ویژگی‌های [[انصار]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، دغدغۀ ترویج [[دین]] [[حق]] و رساندن آن به [[مردم]] است. [[امام سجاد]] {{ع}} در شمارش اوصاف کسانی که [[منتظر]] آقا [[امام زمان]] {{ع}} هستند، فرمود: {{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>مردم  زمان غیبت او، که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>.
# '''[[کارآمدی]] و [[تخصص]]:''' شاید برخی چنین پندارند که [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} تنها اهل [[مسجد]] و عبادتند و بس؛ در حالی که [[یاران]] [[امام زمان]] علاوه بر [[تعهد]]، بر طبق آموزه‌های قرآنی، تخصص هم دارند. شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: آیا در [[هنگام ظهور]]، مؤمنی غیر از آن ۳۱۳ نفر نیست؟ ایشان فرمودند:{{عربی|" بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الْعِدَّةُ الَّتِي‏ يُخْرِجُ‏ اللَّهُ‏ فِيهَا الْقَائِمَ {{ع}}، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّين‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>بله، ولی این عده ای که حضرت قائم با آن¬ها قیام می‌کند، از نجیبان،  قاضیان، حاکمان و فقیهان دین هستند؛ محمد بن جریر طبری آملی، دلائل الامامه، ص۵۶۲.</ref>. از این [[روایت]] فهمیده می‌شود که برای قرار گرفتن در کادر حضرت، تنها [[تعهد]]، [[ایمان]] و [[محبت]] به [[امام]] کافی نیست. [[امام زمان]] {{ع}} قرار است تمام [[دنیا]] را اداره کند و به همین علت، به [[یاران]] زبده و دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون نیاز دارد. اساساً [[مدیریت]] و [[حکومت]]، به لیاقت و صلاحیت‌های خاصی نیاز دارد؛ لذا [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref> و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.</ref> طبق این [[آیۀ شریفه]] که از جمله [[آیات]]  مهدوی است، [[وارثان زمین]] دو ویژگی دارند: یکی، بندۀ [[خدا]] بودن و داشتن [[تقوای الهی]] و دیگری برخورداری از صلاحیت که همان لیاقت، تخصص و [[مدیریت]] لازم است.
# '''[[توانایی جسمانی]]:''' اگر پیش تر گفتیم که [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} علاوه بر تأییدات الهی، متکی به [[مؤمنان]] [[صالح]] و جریان عادی است، بنابراین برای کارآمدی، [[قدرت جسمانی]] یکی دیگر از صفات [[اصحاب]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} است. این بدان جهت است که انجام [[مدیریت]] امور سنگین با وسعت جهانی، نیازمند [[توانایی]] بدنی است؛ هم چنان که در [[قرآن]] نیز دربارۀ شرایط یک مدیر علاوه بر دارا بودن [[علم]] و [[دانش]]، [[قدرت جسمانی]] نیز طرح شده است: {{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref> و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.</ref>. در [[روایات مهدوی]] نیز به این ویژگی پرداخته شده است. [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود:{{عربی|"  إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ‏ قُلُوبَهُمْ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ‏ قُوَّةَ الرَّجُلِ‏ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‏ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ‏ حُكَّامَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ سَنَامَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>هنگامی‌که قائم ما  قیام کند، خداوند از شیعه ما آفت را برطرف سازد و دل هایشان را همچون پاره های آهن کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی چهل مرد قرار دهد و فرمانروایان و بزرگان روی زمین خواهند بود؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱.</ref>. هم چنین [[ابو بصیر]] گوید: شخصی از اهل [[کوفه]] از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: به همراه [[قائم]] چند نفر [[خروج]] می‌کنند که می‌گویند: او به همراه ۳۱۳ تن که شمار [[اصحاب]] [[جنگ بدر]] است، [[خروج]] می‌کند؟ [[امام]] فرمود: {{عربی|" قَالَ وَ مَا يَخْرُجُ‏ إِلَّا فِي‏ أُولِي‏ قُوَّةٍ وَ مَا تَكُونُ‏ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَ‏ مِنْ‏ عَشَرَةِ آلَافٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} او به همراه اصحابی نیرومند [[خروج]] می‌کند و آن کمتر از ده هزار تن نیست؛  <ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱ ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۵۴.</ref>
# '''[[صبر]] و [[استقامت]]:''' در [[احادیث]] [[معصومان]] {{عم}}، [[صبر]] و [[پیروزی]] ملازم با هم هستند. در [[قرآن]] نیز بارها بر این اصل تصریح شده است؛ برای نمونه، در جریان [[نبرد]] [[طالوت]] و جالوت، از زبان [[یاران]] [[طالوت]] [[نقل]] می‌کند که آن‌ها در هنگامۀ [[جنگ]] از [[خدا]] مسئلت می‌کردند: {{متن قرآن|رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا }}<ref>سوره بقره، آیه:۲۵۰.</ref>. در [[آیه]] ای دیگر از [[قرآن کریم]] نیز [[استقامت]]، مقدمۀ [[نصرت الهی]] معرفی شده و آمده است: {{متن قرآن|فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا}}<ref>سوره انعام، آیه: ۳۴.</ref> بر آنچه [[تکذیب]] شدند و  [[آزار]] دیدند، [[شکیبایی]] کردند تا [[یاری]] ما به آنان رسید. بر این پایه، [[پیروزی]] [[امام زمان]] {{ع}} و تشکیل [[حکومت عدل جهانی]]، نیازمند [[صبر]] و [[استواری]] در امور بوده و عنصر [[صبر]] در انجام کارها نیز بی [[تردید]]، از صفات حتمی‌کارگزاران حضرت است؛ البته این [[صبر]] در باشگاه [[عصر غیبت]] کسب شده است؛ هم چنان که [[امام حسین]] {{ع}} فرمودند: {{عربی|" مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ {{ع}} وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ‏ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِ‏ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ‏ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏ أَمَا إِنَّ الصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>از ما (خانواده) دوازده نفر مهدی هستند، که اولیِ ایشان امیرالمؤمنین علیه السلام و آخرین آن ها نهمی‌از فرزندان من است؛ اوست قیام کننده به حق که  خداوند به وسیله او زمین را پس از مرگش زنده گرداند و دین حق را به دست او بر تمامی‌ادیان پیروز کند، اگرچه مشرکان نخواهند. برای او غیبتی است که جمعی در آن مرتدّ شوند و جمعی دیگر، ثابت قدم در دین بمانند و آزار شوند و به ایشان گفته شود: کجاست این وعده اگر راست گو هستید؟! هر آینه، بردباران در غیبت او بر آزار و تکذیب (مردم)، همانند جهادکنندگانِ با شمشیرند در رکاب رسول خدا {{صل}}؛ علی بن محمد خزاز، کفایه الاثر، ص۲۳۲.</ref>
# '''[[اخلاص]] و [[انگیزه الهی]]:''' یارانی که با [[حضرت مهدی]] {{ع}} هستند، برای رسیدن به [[منافع]] شخصی خود قدم در راه [[یاری]] حضرت ننهاده‌اند، بلکه تنها انگیزۀ ایشان [[خدا]] و [[تقرب]] به اوست و در این راه، از هیچ گونه حمایتی دریغ نمی‌ورزند. ایشان به گواه [[امام سجاد]] {{ع}} در زمانۀ [[غیبت]]، مشق [[اخلاص]] را تمرین کرده‌اند:{{عربی|" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} <ref>مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و  منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما می‌باشند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.</ref>
# '''[[دوری از غرور]]:''' [[انصار]] [[امام زمان]] {{ع}}، [[تربیت]] یافتگان [[مکتب]] [[قرآن]] هستند و همواره این سفارش [[خدای متعال]] را [[نصب]] العین خود می‌دانند که: {{متن قرآن|وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ}}<ref>سوره انفال، آیه:۱۷.</ref>؛ و هنگامی‌ که تو تیر انداختی (و به [[هدف]] زدی)، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی [[خدا]] بود)؛ بدین جهت، در پیروزی‌های خود هرگز دچار [[غرور]] نمی‌شوند، که از آن‌ها جز این نیز توقع نیست.
# '''[[روحیه جهاد]] و [[روحیه مبارزه|مبارزه]]:''' در [[فرهنگ]] [[قرآن]]، بارها این [[سنت]] الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل [[نزول]] [[نصرت الهی]]، [[جهاد]] و [[مبارزه]] با [[ستمگران]] است. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ}}<ref>  با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.</ref> و نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.</ref>. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ [[ظهور امام زمان]] {{ع}}، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از [[آیات مهدوی]] که دربارۀ [[انصار المهدی]] است، این [[آیۀ شریفه]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>  ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.</ref>. در این [[آیه]]، صفاتی برای [[یاران]] حضرت شمرده شده که از جملۀ آن‌ها [[جهاد]] و [[مبارزه]] است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در [[لشکر]] [[امام مهدی|امام]] {{ع}} هستند، باید به این صفت مزین شوند.
# '''[[اصلاح گری]] در [[جامعه]]:''' کسانی که آرزوی همراهی با [[مصلح]] کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاح‌گری در [[جامعه]] برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در [[جامعه]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[امر به معروف]]، نشانۀ [[عشق]] [[انسان]] به [[مردم]] است؛ نشانۀ [[تعهد]] و سوز و علاقۀ [[انسان]] به [[سلامتی]] [[جامعه]] است؛ نشانۀ [[فطرت]] بیدار است. [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر [[مصالح]] [[جامعه]]. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. [[امر به معروف و نهی از منکر]]، نشانۀ رشد است. [[حضرت لوط]] {{ع}} در برابر گروه [[گناه]] کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و [[مردم]] از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی‌ [[سیاسی]] و حکومتی مشوق خوبی‌ها و مانع بدی‌ها باشد، [[بهترین]] [[امت]] خواهیم بود؛ چنان که [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ }}<ref> شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.</ref>. [[منتظر]] حقیقی و مشتاق [[ظهور]] که خواستار فراگیری [[توحید]] در [[جهان]] است، باید بداند که [[عزت]] یافتن کلمۀ [[توحید]]، به [[امر به معروف و نهی از منکر]] است. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "کلمه {{عربی|" لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} [[عذاب الهی]] را از [[انسان]] دور می‌کند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از [[پیامبر]] {{صل}} پرسید: چگونه ممکن است کلمه [[توحید]] مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر [[گناهان]] علنی انجام گیرد و کسی [[گناه]] کار را [[نهی]] نکند و او را تغییر ندهد، به [[توحید]] اهانت شده است<ref>محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.</ref>. اگر [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمود: "[[آمران به معروف]]، خلیفۀ [[خدا]] در زمینند"<ref>میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.</ref> و اگر [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} بیان کرد: "[[امر به معروف و نهی از منکر]]، دو خلق از [[اخلاق]] الهی است که هر کس این دو فریضه را [[یاری]] کند، [[خداوند]] به او [[عزت]] می‌دهد"<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.</ref>، قطعاً آن هایی که در سایۀ [[ولایت]] مهدوی، [[فرمانروایان]] [[زمین]] شده و بدین صورت [[عزت]] می‌یابند، باید با [[امر و نهی]]، چه در [[عصر ظهور]] و چه در زمانۀ [[غیبت]] نیز با بهره‌گیری از این دو ابزار، به [[اصلاح]] [[جامعه]] بپردازند. از همین روست که [[امام مهدی|امام زمان]] در آغاز [[قیام]] جهانی خویش و در عهدنامه‌ای که با [[کارگزاران]] خویش می‌بندد، یکی از مفاد [[عهد]] [[نامه]] را [[التزام]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]] قرار داده و می‌فرماید:{{عربی|" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن‏ ... تَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ تَنْهَوْنَ‏ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.</ref>»<ref>[[محسن قرائتی|قرائتی، محسن]]، [[شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم (کتاب)|شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم]]، ص ۷۳ - ۹۲.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| تصویر = 136863.JPG
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در این‌باره گفته است:
*«در باره ویژگی‌های [[یاران خاص]] حضرت، نکات فراوانی در [[روایات]] ذکر شده که بعضی از آنها چنین است:
# '''[[جوان بودن]]:''' [[جوانی]]، دلپذیرترین لحظات زندگی و شورانگیزترین فرصت‌های حیات انسانی است. فصلی است برای شکفتن غنچه‌های کمال و [[معرفت]] و موسمی است برای جوشش زلال [[ایمان]] و [[معنویت]]. [[جوانان]]، جوانه‌های سرسبز و شاداب و شکوفه‌های زیبا و دلپذیر درخت زندگی و حیات انسانی‌اند. با توجه به [[جایگاه]] مهم [[جوان]] و [[جوانی]]، [[آموزه‌های دینی]] همواره بر این [[موقعیت]] تأکید فراوانی کرده و به مناسبت بدان توجه نموده است. یکی از این موارد مورد تأکید این است که در برپایی [[قیام]] جهانی [[منجی موعود]]، نه فقط خود حضرت در هیئت مردی [[جوان]] [[ظهور]] خواهد کرد که بیشتر [[یاران خاص]] او در سن [[جوانی]] بوده و بزرگسالان میان آنان کم شمارخواهند بود. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این‌باره فرمود: "همانا [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه [[سرمه در چشم]] یا به [[قدر]] نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"<ref>{{عربی|"إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۱۵، ح۱۰.</ref>.
# '''محدود بودن شمار آنها:''' با توجه به [[سختی]] [[دین]] داری در [[دوران غیبت]] و به‌ویژه در آستانه [[ظهور]]، کسانی که [[شایستگی]] ملازمت با آن [[حجت الهی]] را پیدا کنند و به بالاترین درجه [[ایمان]] برسند، محدود خواهند بود؛ از این جهت در شماری از [[روایات]] گفته شده است: شمار [[یاران خاص]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} ۳۱۳ تن است<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۵۴؛ سیوطی، عقد الدرر، ص۵۹.</ref>. این عدد نیز مانند بسیاری از اعداد دیگر، دارای رمز و رازهایی است که بر ما [[پنهان]] و پوشیده است.
# '''نخستین [[بیعت کنندگان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "نخستین کسی که با [[قائم]] [[بیعت]] می‌کند [[جبرئیل]] است"<ref>{{عربی|" أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ {{ع}} جَبْرَئِيلُ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۱، ح ۱۸.</ref>؛ [[امام باقر]] {{ع}} درباره نخستین کسانی که پس از [[فرشته وحی]] [[بیعت]] می‌کنند فرمود:{{عربی|" يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَيُقِيمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يُقِيمَ"}}<ref>طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶.</ref>؛
# '''[[پرچم]] داری و [[حاکم]] بودن آنها:''' [[قیام]] جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} برای برپایی [[عدل و قسط]] در همه [[گیتی]] است و [[یاران]] او در [[مبارزه]] علیه [[ستمگران]]، آن حضرت را برای این مهم [[یاری]] خواهند کرد. پس از آنکه در [[مبارزه]] با [[دشمنان]] "[[پرچم‌دار]]" [[امام]] بودند، در دوران [[حکومت]] از [[کارگزاران]] و [[حاکمان]] وی بر مناطق مختلف [[جهان]] خواهند بود. این مطلب در [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} چنین آمده است: "گویا به [[قائم]] {{ع}} می‌نگرم که بر [[منبر]] [[کوفه]] است و اصحابش که ۳۱۳ تن و به شمار [[اصحاب]] [[جنگ]] بدر‌اند در اطراف او هستند و آنان پرچمداران و [[حاکمان]] [[خدای تعالی]] بر خلقش در [[زمین]] می‌باشند"<ref>{{عربی|" كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ "}}؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲، ح۲۵.</ref>؛
# '''قدرتمند بودن:''' [[یاری]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آن [[قیام]] جهانی، افزون بر [[قدرت]] روحی و معنوی، نیازمند [[قدرت جسمانی]] نیز است؛ از این‌رو در روایاتی به [[توانایی]] فوق العاده [[یاران خاص]] اشاره شده است. [[عبدالملک بن اعین]] گوید: در نزد [[امام باقر]] {{ع}} از جا برخاستم و از پیری تکیه بر دستم زده، گریستم. حضرت فرمود: تو را چه شده؟ عرض کردم: من [[امید]] آن داشتم که تا نیرویی در تن دارم، [[حکومت]] حقه شما و پیروزیتان را [[درک]] کنم؟ [[امام]] فرمود: به [[راستی]] اگر این جریان بشود، (و هنگام [[ظهور]] و [[پیروزی]] ما گردد)، بر مردی از شما نیروی [[چهل]] مرد داده شود و دل‌های شما چون [[پاره‌های آهن]] گردد؛ اگر با آنها به کوه‌ها زنند آنها را از جای برکنند، و شما در آن زمان [[حاکمان]] روی [[زمین]] و خزینه داران آن می‌باشید"<ref>{{عربی|"إِنَّهُ لَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ أُعْطِيَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُكُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ كُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹.</ref>؛ البته این قدرتمندی برای [[رهبر]] [[قیام]] در [[نقل]] [[ریان بن صلت]] چنین آمده است: به [[امام رضا]] {{ع}} گفتم: آیا شما [[صاحب الامر]] هستید؟ فرمود: من [[صاحب الامر]] هستم، اما آن کسی که [[زمین]] را از [[عدل]] آکنده سازد، همچنان که پر از [[جور]] شده باشد، نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف [[بدن]] مرا می‌بینی. [[قائم]] کسی است که در سن پیران و منظر [[جوانان]] قیامی کند چنان نیرومند است که اگر دستش را به بزرگ‌ترین درخت روی [[زمین]] دراز کند، آن را از جای برمی کند و اگر بین کوه‌ها فریاد برآورد، صخره‌های آن فرو می‌پاشد<ref>صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۶، ح۷.</ref>.
# '''[[کرامت]] داشتن:''' در بعضی [[روایات]] از [[کرامات]] [[یاران]] حضرت [[سخن]] به میان آمده است. یکی از این کرامت‌ها آن است که دارای [[قدرت]] [[طی الارض]] هستند. اگر چه [[حقیقت]] این امر برای ما به روشنی معلوم نیست؛ اما این قدرتی است که [[خداوند]] در [[اختیار]] برخی [[بندگان]] خود قرار می‌دهد که با آن مسافت‌های بسیار طولانی را در اندک زمانی سپری کنند. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[طی الارض]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود: "پس، از گوشه و کنار [[زمین]] [[پیروان]] او به سویش گرد می‌آیند و [[زمین]] برای آنها به هم پیچیده می‌شود، تا اینکه با او [[بیعت]] می‌کنند"<ref>{{عربی|"فَيَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمُ الْأَرْضُ حَتَّى يُبَايِعُوهُ "}}؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۲۶۳.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.</ref>.
*«بیشتر [[یاران]] خاصّ حضرت در سن جوانی‌‏اند و بزرگسالان میان آنان کم هستند. این [[یاران]]، دارای افکاری متحد و آرایی یکنواخت بوده و دل‏های‏شان به هم پیوسته است.
 
[[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} در این‏ باره فرمود: "همانا [[یاران]] [[امام مهدی|قائم]] {{ع}} همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه [[سرمه در چشم]] یا به [[قدر]] نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است<ref> {{عربی|" إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏ ‏‏"}}، نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰</ref>.
 
لازم یادآوری است در تشکیل هسته اصلی آن پیکار بزرگ و [[جهاد]] [[مقدس]]، زنان نیز نقش بسزایی دارند و طبق تعبیر برخی از [[احادیث]]، [[حدود]] پنجاه [[زن]]، از [[یاران]] اصلی [[امام]] و همراه هسته مرکزی آن [[قیام]] می‏‌باشند. این موضوع، دو نکته را روشن می‏‌سازند:
# زنان که در طول [[تاریخ]]، از [[حقوق]] خویش محروم بودند و شخصیت آنان تحقیر گشته بود، در دوران آن [[انقلاب]] بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز خواهند یافت و به عنوان [[کارگزاران]] اصلی آن تحوّل عظیم، در [[جامعه جهانی]] شرکت خواهند داشت. این موضوع، اهمیت ویژه‏ای دارد که [[ارزش]] واقعی و پایه [[قدرت]] و [[توانمندی]] نوع [[زن]] و ارزشیابی استعدادهای او را- در صورتی که خود را ساخته باشد- مشخص می‏‌سازد.
# زنان اگر در [[جهاد]] و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پست‏ها و مسؤولیت‌‏ها و سازندگی‌‏ها، می‌‏توانند مشارکت داشته باشند.
 
همچنین در گسترش [[فرهنگ]] اسلامی، [[تبیین]] خطوط اصلی [[دین]]، [[آموزش]] [[معارف الهی]] و جایگزین ساختن معیارها و اصول [[انقلاب مهدوی]]، می‏‌توانند کارامد باشند و نقش‏های اصلی و برجسته‏‌ای را بر عهده گیرند. در مسائل پشت جبهه و دیگر مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی نیز می‌‏توانند نقش سازنده‏‌ای داشته باشند.
 
[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "... به [[خدا]] سوگند سیصد و چند تن از مردان نزد او می‌‏آیند، که با آنان پنجاه [[زن]] نیز هست .... "<ref>{{عربی|" وَ يَجِي‏ءُ وَ اللَّهِ‏ ثَلَاثُ‏ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ‏ خَمْسُونَ‏ امْرَأَة‏‏‏ ‏‏"}}، عیاشی، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۵.</ref>.
 
این موضوع، ارجمندی [[جایگاه]] [[زن]] و بلندای رشد و [[تکامل]] او را روشن می‌‏کند. اثر تربیتی این موضوع مهم، در [[جامعه]] کنونی- که [[جامعه]] [[منتظر]] است- می‌‏تواند خودآیی زنان و بازشناسی توان رشد و بازیابی شخصیت آنان باشد.
 
برای شرکت در آن دگرگونی و [[انقلاب]] بزرگ و جهانی، زنان از هم اکنون باید با معیارهای دقیق اسلامی و [[اخلاقی]]، شخصیت خود را بسازند و در بعد [[علم]] و عمل [[تکامل]] یابند، و بدانند که هم‏اکنون و در آینده، مسؤولیت‌‏های بزرگی بر عهده دارند و در آینده نقش‏های اصولی‌‏تری را به‏ انجام خواهند رساند. پس ناگزیر از هم اکنون به [[شناخت]] دقیق و درست [[اسلام]] بپردازند و در [[تربیت]] خویش بکوشند، تا [[پیش از ظهور]]، در [[جامعه]] زنان [[منتظر]] قرار گیرند، و در [[دوران ظهور]] [[شایستگی]] شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به [[داعی]] [[حق]] را داشته باشند<ref>  محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۵۷- ۷۶(با تصرف).</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۹۳ -۴۹۶.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳ حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛
| تصویر = 152012.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد محمدی اشتهاردی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد محمدی اشتهاردی]]'''، در کتاب ''«[[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]»''  در این‌باره گفته است:
 
«این افراد، در [[روایات]] بسیار، [[تشبیه]] به ۳۱۳ نفر [[مسلمانان]] [[شجاع]] و سلحشوری شده‌اند که در [[جنگ بدر]]، نخستین شکست بزرگ را بر [[کفار]] و [[دشمنان اسلام]] وارد آوردند، که تا آن وقت [[دشمنان]] چنین شکستی از [[اسلام]] نخورده بودند و اصلا تصور چنین شکستی را نمی‌کردند. به علاوه، این ۳۱۳ نفر پرچمداران روی [[زمین]] و [[حاکمان]] [[خدا]] بر [[مردم]] در سراسر [[زمین]] می‌باشند، این ویژگی‌ها حکایت از آن می‌کند که این افراد علاوه بر سلحشوری و [[شجاعت]]، دارای [[علم]] و بینش بوده که لیاقت [[رهبری]] جامعه‌ها را دارند و [[شایستگی]] آن را دارند که [[پرچمدار]] کشورها باشند. شاید بتوان گفت: هنگام برقراری [[حکومت]] جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} همه [[جهان]] به ۳۱۳ ایالت و استان تقسیم گردد و در هریک از این ایالت‌ها و استان‌ها، این مردان بزرگ [[رهبر]] آنجا گردند. اینک به اصل [[روایت]] توجه کنید که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "گویا [[امام]] [[قائم]] {{ع}} را بر بالای [[منبر]] [[کوفه]] می‌نگرم که یارانش ۳۱۳ نفر، به تعداد جنگاوران [[مسلمان]] [[جنگ بدر]]، اطرافش را گرفته‌اند، این [[یاران]] پرچمداران و [[حاکمان]] بر [[مردم]] در [[زمین]] از جانب [[خدا]] هستند"<ref>{{عربی|" كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى‏ مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ‏ أَصْحَابُهُ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ ‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۳۶.</ref>.
 
'''آنها [[امت معدوده]] و همچون پاره‌های ابرهای متراکم هستند:''' در [[قرآن]] می‌خوانیم: "هرجا باشید، [[خداوند]] همه شما را حاضر می‌کند"<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۸.</ref>. در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "منظور [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} هستند که ۳۱۳ نفرند، به [[خدا]] سوگند! منظور از [[امت معدوده]] (که در [[آیه]] ۸، سوره هود آمده) آنها هستند. به [[خدا]] سوگند! در یک ساعت همگی جمع می‌شوند همچون پاره‌های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‌گردد"<ref>{{عربی|" يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِمِ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ يَجْتَمِعُونَ‏ وَ اللَّهِ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ‏ كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹، به نقل از روضه کافی و اثبات الهداة، ج ۷، ص ۵۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۲.</ref>. و در [[حقیقت]] [[آیه مبارکه]] مذکور می‌گوید: خدایی که [[قدرت]] دارد ذرات پراکنده خاک [[انسان‌ها]] را در [[قیامت]] از نقاط مختلف [[جهان]] جمع‌آوری کند، به آسانی می‌تواند [[یاران مهدی]] {{ع}} را در یک روز و یک ساعت برای افروختن نخستین جرقه‌های [[انقلاب]] به منظور تأسیس [[حکومت]] جهانی [[عدل الهی]] و پایان دادن به [[ظلم و ستم]] جمع نماید. تعبیر {{عربی|" الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}} و همچنین به پاره‌های ابر پاییزی که توده‌های آن جمع و متراکم هستند و همچون توده‌های ابر متراکم، خلل‌ناپذیر و تیزپرواز و نیرومند می‌باشند.
 
'''آنها رکن‌ها و پایه‌های خلل‌ناپذیر و پشتیبان محکمند:''' [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] ۸۰، سوره هود، که در آن آمده، [[حضرت لوط]] {{ع}} به [[قوم]] سرکش و تبهکار خود گفت: {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}؛ <ref>(افسوس) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود (آن‌گاه می‌دانستم که با شما پست‌فطرتان چه کنم).</ref> فرمود: "منظور از [[قوة]]، همان [[قائم]] {{ع}} است و منظور از [[رکن شدید]] (پشتیبان محکم) ۳۱۳ نفر از یارانش هستند"<ref>تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۲۸،؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۰۰.</ref>. آری، [[حضرت لوط]] {{ع}} [[آرزو]] می‌کند که ای کاش مردانی مصمم، با [[قدرت]] روحی و جسمی کافی و هم‌پیمان‌های نیرومند همانند ۳۱۳ نفر مردانی که هسته مرکزی [[حکومت]] جهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} را تشکیل می‌دهند، در [[اختیار]] داشت تا [[قیام]] کند و با تکیه بر [[قدرت]]، با [[فساد]] و [[انحراف]] [[مبارزه]] نماید. و طبق روایتی می‌خوانیم آنها همچون [[پاره‌های آهن]]، محکم استوار هستند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.</ref>.
 
'''دست [[خدا]] بالای سر [[امام]] {{ع}} و یارانش:''' از آنجا که این مردان آزاده، به [[راستی]] به [[امام]] [[قائم]] {{ع}} می‌پیوندند تا در راه او هرگونه جانبازی لازم را بنمایند، [[خداوند]] نیز یار و یاور آنهاست و با نیروهای غیبی‌اش آنها را کمک می‌کند. چنان‌که [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ}}<ref>اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری می‌کند و گام‌های شما را استوار می‌دارد؛ سوره محمد {{صل}}، آیه ۷.</ref>. [[امام سجاد]] فرمود: "گویا [[صاحب]] شما (حضرت [[قائم]] {{ع}}) را می‌بینم که همراه‌ سیصد و اندی نفر در [[پشت کوفه]] به [[نجف]] مشرف شده، [[جبرئیل]] در طرف راست و [[میکائیل]] در طرف چپ و [[اسرافیل]] در پیش روی او است، [[پرچم]] [[پیامبر]] {{صل}} را برافراشته و آن [[پرچم]] را به جانب هیچ گروهی از [[مخالفان]] متمایل نکند، مگر اینکه [[خداوند]] آنان را به [[هلاکت]] می‌رساند"<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.</ref>. نیز در ضمن روایتی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "هنگام [[خروج]] [[قائم]] {{ع}} منادی [[خدا]] از [[آسمان]] فریاد می‌زند: ای [[مردم]]! مدت [[ستمگران]] تمام شد و کار به دست [[بهترین]] [[امت محمد]] {{صل}} افتاد، روانه [[مکه]] شوید"<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.</ref>. به این ترتیب می‌بینیم دست [[خدا]] همراه [[مهدی]] {{ع}} و یارانش است، در این صورت [[پیروزی]] آنها حتمی است. از طرفی در [[روایات]] می‌خوانیم: [[خداوند]] [[خروج]] [[قائم]] {{ع}} را در یک شب سامان می‌بخشد<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۴؛ {{عربی|" يُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ "}}.</ref>. به هر حال طبق مضمون فرموده [[امام باقر]] {{ع}}، این [[انقلاب]] نیاز به [[یاران]] قهرمان و رشید دارد، و باید در این راه خون‌ها ریخته شود و عرق‌ها در [[بدن]] جاری گردد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۸.</ref>. یارانی که [[شایسته]] اطراف امامی باشند که [[پرچم]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} را به دست گرفته و اسلحه‌های [[پیامبر]] {{صل}} را با خود حمل می‌کنند و پیراهن خونی شده‌ای را که [[پیامبر]] {{صل}} در [[جنگ احد]] در تن داشت، به تن دارد.<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۲؛ ۳۰۱.</ref>»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۱۴۲ - ۱۴۶.</ref>.
}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان ویژگی یاران امام مهدی}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].  
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].  
{{پایان}}
{{پایان منبع جامع}}
{{پایان}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ا۱): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ا۱): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ویژگی‌های یاران امام مهدی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۶

ویژگی یاران خاص امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر ظهور امام مهدی / یاران امام مهدی / ویژگی یاران امام مهدی
تعداد پاسخ۳ پاسخ

ویژگی یاران خاص امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

یاران خاص امام عصر (ع)

یاران خاص امام زمان (ع) ۳۱۳ نفر مسلمانان شجاع و سلحشوری هستند که در روایات به یاران پیامبر در جنگ بدر تشبیه شده‌اند. اینها پرچمداران روی زمین و حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمین هستند و لذا این افراد علاوه بر سلحشوری و شجاعت باید دارای علم و بینش بوده و لیاقت رهبری بر جامعه‌ها را داشته باشند[۱].

صفات یاران خاص امام زمان (ع)

این گروه ویژگی‌ها و صفات شایسته ای دارند که چنین افتخاری نصیب آنها می‌‌شود. مهمترین ویژگی‌های ایشان در قالب چند دسته بیان می‌‌شود:

صفات یاران امام عصر (ع) از دیدگاه قرآنی

  1. نصرت دین خدا و ترویج احکام الهی: سنت‌های الهیِ فراوانی در جهان جاری است که قرآن کریم به برخی از آنها اشاره کرده است. یکی از سنت‌های الهی، سنت نصرت در مقابل نصرت است. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۲]. یکی از ویژگی‌های انصار حضرت مهدی (ع)، دغدغۀ ترویج دین حق و رساندن آن به مردم است. امام سجاد (ع) فرمودند: «مردم زمان غیبت او، که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند»[۳][۴]
  2. آنها امت معدوده و همچون پاره‌های ابرهای متراکم هستند: امام باقر (ع) در تفسیر آیۀ: ﴿أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا[۵] فرمودند: «منظور یاران قائم (ع) هستند که ۳۱۳ نفرند، به خدا سوگند! منظور از امت معدوده آنها هستند. به خدا سوگند! در یک ساعت همگی جمع می‌شوند همچون پاره‌های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‌گردد»[۶][۷]
  3. آنها رکن‌ها و پایه‌های خلل‌ناپذیر و پشتیبان محکمند: امام صادق (ع) در تفسیر آیۀ: ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ[۸] فرمودند: «منظور از قوة، همان قائم (ع) است و منظور از رکن شدید (پشتیبان محکم) ۳۱۳ نفر از یارانش هستند»[۹][۱۰]

صفات یاران امام عصر (ع) از دیدگاه روایی

  1. ایمان مستحکم: یکی از صفات بارز انصار المهدی باور به خداوند است، چنان که هیچ تردیدی در آن ندارند؛ همچنان که امام صادق (ع) فرمودند: «آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است؛ شکی در ایمان به خدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان، از سنگ محکم‌ترند»[۱۱].
  2. عبادت و مناجات: فلسفۀ عبادت جز این نیست که انسان با تذکر و تمرین خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصه‌های زندگی تسلیم خواستۀ خدا باشد؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات یاران امام مهدی (ع) عبادت و راز و نیاز با حضرت معبود است[۱۲].
  3. معرفت به امام: پس از معرفت به خدا، مهم‌ترین سرمایۀ یاران امام زمان (ع)، معرفت عمیق به اوست. کسب آنها در زمان غیبت و همگام با انتظار ظهور موفق به تحصیل آن شده‌اند. این حقیقت در کلام امام سجاد (ع) به خوبی روشن است. ایشان فرمود: «مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا خداوند عقل، فهم و معرفتی به آنها عطا کرده که غیبت نزد آنها چون مشاهده است»[۱۳].
  4. ولایت‌پذیری و اطاعت از امام: مهم‌ترین ویژگی عملی که موجب قرار گرفتن در سپاه امام زمان (ع) می‌شود، ولایت‌پذیری از حضرت است؛ امام صادق (ع) در این زمینه فرمودند: «فرمان برداری آنها از امام، بیش از فرمان‌برداری کنیز از آقایش است»[۱۴] و...[۱۵].

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در این‌باره گفته است:

«مهم‌ترین ویژگی‌ها و صفات شایستۀ خواص و یاران امام زمان (ع) که موجب می‌شود افتخار سرداری و سربازی حضرت نصیب ایشان شود، عبارت است از:

  1. ایمان مستحکم: باور به خدا، آن گونه که هیچ تردیدی در آن نباشد، یکی از صفات بارز انصارالمهدی و بلکه از اصلی‌ترین آن‌هاست؛ هم چنان که امام صادق (ع) در برخی از اوصاف یاران امام زمان (ع) فرمود: "آنان مردانی هستند که دل‌هایشان مانند پاره‌های آهن است؛ شکی در ایمان به خدا در آن راه نیافته و در طریق ایمان، از سنگ محکم‌ترند[۱۶]. گویا ایشان در عمل به آیۀ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۷]. نمونۀ کاملی هستند. البته چنین ایمان ثابتی، قطعاً به دلیل معرفت بالای آن‌ها به حضرت حق و اعمال صالحی است که به تصریح روایات معصومان (ع)، موجب تثبیت ایمان در قلب آن‌ها شده است.
  2. عبادت و مناجات: بدون شک، عبودیت خدا یک دفعه حاصل نمی‌شود، بلکه این امر نیازمند تمرین و اظهار خضوع در پیشگاه اوست. فلسفۀ عبادت نیز جز این نیست که انسان با تذکر و تمرین خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالم، یاد بگیرد تا در همۀ عرصه‌های زندگی تسلیم خواستۀ خدا باشد و البته هر قدر که امتحان‌های الهی سخت‌تر باشد، اهمیت عبادت بیشتر است؛ لذا یکی دیگر از خصوصیات یاران امام مهدی (ع)، عبادت و راز و نیاز آن‌ها با حضرت معبود است؛ چنان که در وصفشان آمده است: مردانی در میان آن‌ها هستند که شب‌ها نمی‌خوابند؛ زمزمه آن‌ها در حال عبادت، هم‌چون زمزمه زنبور عسل است. تمام شب را به عبادت مشغولند و روزها سواره به دشمن حمله می‌کنند. آن‌ها در وقت شب، راهب، و هنگام روز، شیرند[۱۸].
  3. معرفت به امام: پس از معرفت به خدا، مهم‌ترین سرمایۀ یاران امام زمان (ع)، همانا معرفت عمیق به اوست که آن چنان، ایشان را مجذوب و مطیع حضرت کرده است. بی‌شک، کسب چنین معرفتی یک دفعه نبوده است، بلکه آن‌ها در زمان غیبت امام زمان (ع) و هم گام با انتظار ظهورش، موفق به تحصیل آن شده‌اند. این حقیقت در کلام امام سجاد (ع) به خوبی روشن است. ایشان فرمود:" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ لِأَنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَكَ‏ وَ تَعَالَى‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ الْأَفْهَامِ‏ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ‏ بِهِ‏ الْغَيْبَة‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۱۹]. از همین روست که بر خواندن دعای معرفت در عصر غیبت تأکید شده است:" اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ نَبِيَّكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ فَإِنَّكَ‏ إِنْ‏ لَمْ‏ تُعَرِّفْنِي‏ رَسُولَكَ‏ لَمْ‏ أَعْرِفْ‏ حُجَّتَكَ‏ اللَّهُمَ‏ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۲۰]. در روایتی نیز می‌خوانیم: اگر شخصی شب‌ها را نماز بخواند و روزها را روزه بگیرد و تمام اموالش را در راه خدا بدهد و هر سال به مکه و حج رود، اما ولیّ خدا را نشناسد و کارهای خود را به رهبری او قرار ندهد، هیچ حقی بر خدا ندارد و اهل ایمان نیست[۲۱].
  4. ولایت پذیری و اطاعت از امام: اگر بخواهیم از مهم‌ترین ویژگی‌های عملی که موجب توفیق ما در قرار گرفتن سپاه امام زمان (ع) می‌شود نامی‌ببریم، به جرئت می‌توان از اطاعت بی‌چون و چرا و ولایت‌پذیری از وی نام برد؛ هم چنان که این نکته در توصیف انصار حضرت مهدی (ع) این چنین آمده است: "فرمان برداری آن‌ها از امام، بیش از فرمان‌برداری کنیز از آقایش است"[۲۲]. جابر بن یزید جعفی گوید: از جابر بن عبداللَّه انصاری شنیدم که می‌گفت: وقتی که خدای تعالی بر پیامبرش این آیه را فرو فرستاد که: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۲۳]، گفتم: یا رسول اللَّه! خدا و رسولش را شناخته‌ایم؛ پس اولو الامری که خداوند، طاعت آن‌ها را مقرون به طاعت خود کرده، چه کسانی هستند؟ فرمود: ای جابر! آن‌ها جانشینان من و ائمه (ع) مسلمین پس از من هستند. اولِ ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است و تو ای جابر! او را می‌بینی و آن گاه که او را دیدار کردی، سلام مرا به او برسان! و پس از او جعفر بن محمد صادق، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از او هم نام و هم کنیه من حجّه الله در زمینش و بقیه الله در بین عبادش، فرزند حسن بن علی، ائمه مسلمین خواهند بود. او کسی است که خدای تعالی مشرق و مغرب زمین را به دست او بگشاید. او کسی است که از شیعیان و اولیایش غایب شود؛ غیبتی که بر عقیده به امامت او باقی نماند، مگر کسی که خداوند قلبش را به ایمان امتحان کرده است[۲۴]. هم چنین پیامبر اعظم (ص) دربارۀ لزوم اطاعت از قائم آل محمد (ع) فرمود: " الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ اسْمُهُ‏ اسْمِي‏ وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَانِي وَ مَنْ أَنْكَرَهُ فِي غَيْبَتِهِ فَقَدْ أَنْكَرَنِي وَ مَنْ كَذَّبَهُ فَقَدْ كَذَّبَنِي وَ مَنْ صَدَّقَهُ فَقَدْ صَدَّقَنِي إِلَى اللَّهِ أَشْكُو الْمُكَذِّبِينَ لِي فِي أَمْرِهِ وَ الْجَاحِدِينَ لِقَوْلِي فِي شَأْنِهِ وَ الْمُضِلِّينَ لِأُمَّتِي عَنْ طَرِيقَتِهِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۲۵]. کارگزاران حضرت (ع) کسانی هستند که این سخنان نورانی را با گوش جان شنیده و سخت به آن پای بند هستند.
  5. جان نثاری برای امام و شهادت طلبی: یکی از ویژگی‌هایی که برای یاران امام عصر (ع) در احادیث شمرده شده آن است که: "آن‌ها برای تبرک، بدن خود را به‌زین اسبِ امام می‌سایند. آن‌ها در جنگ‌ها، امام را در میان گرفته و با جان خود از وی دفاع می‌کنند و هر کاری داشته باشد، برایش انجام می‌دهند... آن‌ها ادعای شهادت دارند و تمنا می‌کنند که در راه خداوند کشته شوند"[۲۶]. بدین سان، معلوم می‌شود که ایشان به ترازی رسیده‌اند که از هیچ چیز، حتی بذل و فدا کردن جان برای مولای معصوم خویش دریغ نمی‌ورزند و شهادت طلبانه در قیام جهانی امام موعود شرکت می‌کنند.
  6. تقوا و پرهیزگاری: امام صادق (ع) به صراحت، تقوا را پیش شرط یاوری امام زمان (ع) معرفی کرده و می‌فرماید:" مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" [۲۷]. معلوم می‌شود که هیچ کسی بدون داشتن این ویژگی ممتازی که قرآن کریم مکرراً بر آن تأکید کرده است، شایستگی قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب امام زمان (ع) را نخواهد داشت.
  7. اخلاق محوری: زندگی بر محور اخلاق اسلامی، یکی دیگر از صفات و خصوصیات ممتاز یاران امام عصر (ع) است؛ چنان که به این مقوله در حدیث سابق، امام صادق (ع) با عبارت: " مَنْ‏ سُرَّ أَنْ‏ يَكُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ‏ الْأَخْلَاقِ‏ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" بیان گردید. این نکته در ضمن تفسیری از ایشان، ذیل آیۀ مهدوی نیز به چشم می‌خورد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۲۸]. ایشان، یاران امام عصر (ع) را از مصداق‌های کامل این آیه دانسته و فرمودند: آنان، همان کسانی هستند که خداوند درباره آنان فرموده: "خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان نیز او را دوست می‌دارند؛ در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران باعزت، درشت خو و سخت گیرند"[۲۹]. همان گونه که ملاحظه می‌کنید، به فروتنی در برابر مؤمنان و عزت طلبی، که دو خصوصیت مهم اخلاقی اند، در یاران امام عصر (ع) تصریح شده است.
  8. نصرت دین خدا و ترویج احکام الهی: سنت‌های الهیِ فراوانی در هستی جاری است که قرآن کریم به برخی از آن‌ها اشاره کرده است. یکی از آن‌ها، سنت نصرت در مقابل نصرت است. قرآن می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ [۳۰]. یکی از ویژگی‌های انصار حضرت مهدی (ع)، دغدغۀ ترویج دین حق و رساندن آن به مردم است. امام سجاد (ع) در شمارش اوصاف کسانی که منتظر آقا امام زمان (ع) هستند، فرمود: " إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" [۳۱].
  9. کارآمدی و تخصص: شاید برخی چنین پندارند که یاران حضرت مهدی (ع) تنها اهل مسجد و عبادتند و بس؛ در حالی که یاران امام زمان علاوه بر تعهد، بر طبق آموزه‌های قرآنی، تخصص هم دارند. شخصی از امام صادق (ع) پرسید: آیا در هنگام ظهور، مؤمنی غیر از آن ۳۱۳ نفر نیست؟ ایشان فرمودند:" بَلَى، وَ لَكِنْ هَذِهِ الْعِدَّةُ الَّتِي‏ يُخْرِجُ‏ اللَّهُ‏ فِيهَا الْقَائِمَ (ع)، هُمُ النُّجَبَاءُ وَ الْقُضَاةُ وَ الْحُكَّامُ وَ الْفُقَهَاءُ فِي الدِّين‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" [۳۲]. از این روایت فهمیده می‌شود که برای قرار گرفتن در کادر حضرت، تنها تعهد، ایمان و محبت به امام کافی نیست. امام زمان (ع) قرار است تمام دنیا را اداره کند و به همین علت، به یاران زبده و دارای تخصص در زمینه‌های گوناگون نیاز دارد. اساساً مدیریت و حکومت، به لیاقت و صلاحیت‌های خاصی نیاز دارد؛ لذا قرآن می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۳۳] طبق این آیۀ شریفه که از جمله آیات مهدوی است، وارثان زمین دو ویژگی دارند: یکی، بندۀ خدا بودن و داشتن تقوای الهی و دیگری برخورداری از صلاحیت که همان لیاقت، تخصص و مدیریت لازم است.
  10. توانایی جسمانی: اگر پیش تر گفتیم که حکومت حضرت مهدی (ع) علاوه بر تأییدات الهی، متکی به مؤمنان صالح و جریان عادی است، بنابراین برای کارآمدی، قدرت جسمانی یکی دیگر از صفات اصحاب امام زمان (ع) است. این بدان جهت است که انجام مدیریت امور سنگین با وسعت جهانی، نیازمند توانایی بدنی است؛ هم چنان که در قرآن نیز دربارۀ شرایط یک مدیر علاوه بر دارا بودن علم و دانش، قدرت جسمانی نیز طرح شده است: ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُواْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۳۴]. در روایات مهدوی نیز به این ویژگی پرداخته شده است. امام سجاد (ع) فرمود:" إِذَا قَامَ‏ قَائِمُنَا أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ عَنْ‏ شِيعَتِنَا الْعَاهَةَ وَ جَعَلَ‏ قُلُوبَهُمْ‏ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ وَ جَعَلَ‏ قُوَّةَ الرَّجُلِ‏ مِنْهُمْ‏ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ‏ رَجُلًا وَ يَكُونُونَ‏ حُكَّامَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ سَنَامَهَا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" [۳۵]. هم چنین ابو بصیر گوید: شخصی از اهل کوفه از امام صادق (ع) پرسید: به همراه قائم چند نفر خروج می‌کنند که می‌گویند: او به همراه ۳۱۳ تن که شمار اصحاب جنگ بدر است، خروج می‌کند؟ امام فرمود: " قَالَ وَ مَا يَخْرُجُ‏ إِلَّا فِي‏ أُولِي‏ قُوَّةٍ وَ مَا تَكُونُ‏ أُولُو الْقُوَّةِ أَقَلَ‏ مِنْ‏ عَشَرَةِ آلَافٍ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" او به همراه اصحابی نیرومند خروج می‌کند و آن کمتر از ده هزار تن نیست؛ [۳۶]
  11. صبر و استقامت: در احادیث معصومان (ع)، صبر و پیروزی ملازم با هم هستند. در قرآن نیز بارها بر این اصل تصریح شده است؛ برای نمونه، در جریان نبرد طالوت و جالوت، از زبان یاران طالوت نقل می‌کند که آن‌ها در هنگامۀ جنگ از خدا مسئلت می‌کردند: ﴿رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا [۳۷]. در آیه ای دیگر از قرآن کریم نیز استقامت، مقدمۀ نصرت الهی معرفی شده و آمده است: ﴿فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا[۳۸] بر آنچه تکذیب شدند و آزار دیدند، شکیبایی کردند تا یاری ما به آنان رسید. بر این پایه، پیروزی امام زمان (ع) و تشکیل حکومت عدل جهانی، نیازمند صبر و استواری در امور بوده و عنصر صبر در انجام کارها نیز بی تردید، از صفات حتمی‌کارگزاران حضرت است؛ البته این صبر در باشگاه عصر غیبت کسب شده است؛ هم چنان که امام حسین (ع) فرمودند: " مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ‏ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ (ع) وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ بِهِ‏ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ دِينَ الْحَقِ‏ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‏ لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ وَ يُقَالُ لَهُمْ‏ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‏ أَمَا إِنَّ الصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۹]
  12. اخلاص و انگیزه الهی: یارانی که با حضرت مهدی (ع) هستند، برای رسیدن به منافع شخصی خود قدم در راه یاری حضرت ننهاده‌اند، بلکه تنها انگیزۀ ایشان خدا و تقرب به اوست و در این راه، از هیچ گونه حمایتی دریغ نمی‌ورزند. ایشان به گواه امام سجاد (ع) در زمانۀ غیبت، مشق اخلاص را تمرین کرده‌اند:" إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَيْبَتِهِ‏ الْقَائِلِينَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِينَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ كُلِ‏ زَمَانٍ‏ ... أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" [۴۰]
  13. دوری از غرور: انصار امام زمان (ع)، تربیت یافتگان مکتب قرآن هستند و همواره این سفارش خدای متعال را نصب العین خود می‌دانند که: ﴿وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ[۴۱]؛ و هنگامی‌ که تو تیر انداختی (و به هدف زدی)، تو نبودی (بلکه مؤثر اصلی خدا بود)؛ بدین جهت، در پیروزی‌های خود هرگز دچار غرور نمی‌شوند، که از آن‌ها جز این نیز توقع نیست.
  14. روحیه جهاد و مبارزه: در فرهنگ قرآن، بارها این سنت الهی گوش زد شده است که یکی از عوامل نزول نصرت الهی، جهاد و مبارزه با ستمگران است. قرآن می‌فرماید: ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ[۴۲] و نیز می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ[۴۳]. به سبب این همه تأکیدات است که در مسئلۀ ظهور امام زمان (ع)، روحیۀ جهادی یکی از صفات انصار حضرت معرفی شده است؛ برای نمونه، یکی از آیات مهدوی که دربارۀ انصار المهدی است، این آیۀ شریفه است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۴۴]. در این آیه، صفاتی برای یاران حضرت شمرده شده که از جملۀ آن‌ها جهاد و مبارزه است؛ از این رو، همۀ کسانی که مشتاق حضور در لشکر امام (ع) هستند، باید به این صفت مزین شوند.
  15. اصلاح گری در جامعه: کسانی که آرزوی همراهی با مصلح کل و جهانی دارند، باید خود نیز از روحیۀ اصلاح‌گری در جامعه برخوردار باشند. تجلی عینیِ این روحیه در جامعه، امر به معروف و نهی از منکر است. امر به معروف، نشانۀ عشق انسان به مردم است؛ نشانۀ تعهد و سوز و علاقۀ انسان به سلامتی جامعه است؛ نشانۀ فطرت بیدار است. امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه. در واقع، نوعی کنترل افراد لاابالی است. امر به معروف و نهی از منکر، نشانۀ رشد است. حضرت لوط (ع) در برابر گروه گناه کار پرسید: "آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟ آری! اگر ما از درون، مراقب خود باشیم و مردم از بیرون، مراقب ما باشند و در رأس، نظامی‌ سیاسی و حکومتی مشوق خوبی‌ها و مانع بدی‌ها باشد، بهترین امت خواهیم بود؛ چنان که قرآن می‌فرماید: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ [۴۵]. منتظر حقیقی و مشتاق ظهور که خواستار فراگیری توحید در جهان است، باید بداند که عزت یافتن کلمۀ توحید، به امر به معروف و نهی از منکر است. رسول خدا (ص) فرمود: "کلمه " لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" عذاب الهی را از انسان دور می‌کند؛ به شرط آن که این کلمه مبارک مورد تحقیر و استخفاف قرار نگیرد. مردی از پیامبر (ص) پرسید: چگونه ممکن است کلمه توحید مورد استخفاف قرار گیرد؟فرمود: اگر گناهان علنی انجام گیرد و کسی گناه کار را نهی نکند و او را تغییر ندهد، به توحید اهانت شده است[۴۶]. اگر پیامبر اکرم (ص) فرمود: "آمران به معروف، خلیفۀ خدا در زمینند"[۴۷] و اگر حضرت علی (ع) بیان کرد: "امر به معروف و نهی از منکر، دو خلق از اخلاق الهی است که هر کس این دو فریضه را یاری کند، خداوند به او عزت می‌دهد"[۴۸]، قطعاً آن هایی که در سایۀ ولایت مهدوی، فرمانروایان زمین شده و بدین صورت عزت می‌یابند، باید با امر و نهی، چه در عصر ظهور و چه در زمانۀ غیبت نیز با بهره‌گیری از این دو ابزار، به اصلاح جامعه بپردازند. از همین روست که امام زمان در آغاز قیام جهانی خویش و در عهدنامه‌ای که با کارگزاران خویش می‌بندد، یکی از مفاد عهد نامه را التزام به امر به معروف و نهی از منکر قرار داده و می‌فرماید:" أُبَايِعُكُمْ عَلَى أَن‏ ... تَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ‏ وَ تَنْهَوْنَ‏ عَنِ‏ الْمُنْكَرِ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۴۹]»[۵۰].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:
  • «در باره ویژگی‌های یاران خاص حضرت، نکات فراوانی در روایات ذکر شده که بعضی از آنها چنین است:
  1. جوان بودن: جوانی، دلپذیرترین لحظات زندگی و شورانگیزترین فرصت‌های حیات انسانی است. فصلی است برای شکفتن غنچه‌های کمال و معرفت و موسمی است برای جوشش زلال ایمان و معنویت. جوانان، جوانه‌های سرسبز و شاداب و شکوفه‌های زیبا و دلپذیر درخت زندگی و حیات انسانی‌اند. با توجه به جایگاه مهم جوان و جوانی، آموزه‌های دینی همواره بر این موقعیت تأکید فراوانی کرده و به مناسبت بدان توجه نموده است. یکی از این موارد مورد تأکید این است که در برپایی قیام جهانی منجی موعود، نه فقط خود حضرت در هیئت مردی جوان ظهور خواهد کرد که بیشتر یاران خاص او در سن جوانی بوده و بزرگسالان میان آنان کم شمارخواهند بود. حضرت علی (ع) در این‌باره فرمود: "همانا یاران قائم (ع) همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است"[۵۱].
  2. محدود بودن شمار آنها: با توجه به سختی دین داری در دوران غیبت و به‌ویژه در آستانه ظهور، کسانی که شایستگی ملازمت با آن حجت الهی را پیدا کنند و به بالاترین درجه ایمان برسند، محدود خواهند بود؛ از این جهت در شماری از روایات گفته شده است: شمار یاران خاص حضرت مهدی (ع) ۳۱۳ تن است[۵۲]. این عدد نیز مانند بسیاری از اعداد دیگر، دارای رمز و رازهایی است که بر ما پنهان و پوشیده است.
  3. نخستین بیعت کنندگان: امام صادق (ع) فرمود: "نخستین کسی که با قائم بیعت می‌کند جبرئیل است"[۵۳]؛ امام باقر (ع) درباره نخستین کسانی که پس از فرشته وحی بیعت می‌کنند فرمود:" يُبَايِعُ الْقَائِمَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَيِّفٌ عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَيُقِيمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يُقِيمَ"[۵۴]؛
  4. پرچم داری و حاکم بودن آنها: قیام جهانی حضرت مهدی (ع) برای برپایی عدل و قسط در همه گیتی است و یاران او در مبارزه علیه ستمگران، آن حضرت را برای این مهم یاری خواهند کرد. پس از آنکه در مبارزه با دشمنان "پرچم‌دار" امام بودند، در دوران حکومت از کارگزاران و حاکمان وی بر مناطق مختلف جهان خواهند بود. این مطلب در کلام امام صادق (ع) چنین آمده است: "گویا به قائم (ع) می‌نگرم که بر منبر کوفه است و اصحابش که ۳۱۳ تن و به شمار اصحاب جنگ بدر‌اند در اطراف او هستند و آنان پرچمداران و حاکمان خدای تعالی بر خلقش در زمین می‌باشند"[۵۵]؛
  5. قدرتمند بودن: یاری حضرت مهدی (ع) در آن قیام جهانی، افزون بر قدرت روحی و معنوی، نیازمند قدرت جسمانی نیز است؛ از این‌رو در روایاتی به توانایی فوق العاده یاران خاص اشاره شده است. عبدالملک بن اعین گوید: در نزد امام باقر (ع) از جا برخاستم و از پیری تکیه بر دستم زده، گریستم. حضرت فرمود: تو را چه شده؟ عرض کردم: من امید آن داشتم که تا نیرویی در تن دارم، حکومت حقه شما و پیروزیتان را درک کنم؟ امام فرمود: به راستی اگر این جریان بشود، (و هنگام ظهور و پیروزی ما گردد)، بر مردی از شما نیروی چهل مرد داده شود و دل‌های شما چون پاره‌های آهن گردد؛ اگر با آنها به کوه‌ها زنند آنها را از جای برکنند، و شما در آن زمان حاکمان روی زمین و خزینه داران آن می‌باشید"[۵۶]؛ البته این قدرتمندی برای رهبر قیام در نقل ریان بن صلت چنین آمده است: به امام رضا (ع) گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم، اما آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد، همچنان که پر از جور شده باشد، نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا می‌بینی. قائم کسی است که در سن پیران و منظر جوانان قیامی کند چنان نیرومند است که اگر دستش را به بزرگ‌ترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای برمی کند و اگر بین کوه‌ها فریاد برآورد، صخره‌های آن فرو می‌پاشد[۵۷].
  6. کرامت داشتن: در بعضی روایات از کرامات یاران حضرت سخن به میان آمده است. یکی از این کرامت‌ها آن است که دارای قدرت طی الارض هستند. اگر چه حقیقت این امر برای ما به روشنی معلوم نیست؛ اما این قدرتی است که خداوند در اختیار برخی بندگان خود قرار می‌دهد که با آن مسافت‌های بسیار طولانی را در اندک زمانی سپری کنند. امام صادق (ع) درباره طی الارض یاران حضرت مهدی (ع) فرمود: "پس، از گوشه و کنار زمین پیروان او به سویش گرد می‌آیند و زمین برای آنها به هم پیچیده می‌شود، تا اینکه با او بیعت می‌کنند"[۵۸]»[۵۹].
  • «بیشتر یاران خاصّ حضرت در سن جوانی‌‏اند و بزرگسالان میان آنان کم هستند. این یاران، دارای افکاری متحد و آرایی یکنواخت بوده و دل‏های‏شان به هم پیوسته است.

حضرت علی (ع) در این‏ باره فرمود: "همانا یاران قائم (ع) همگی جوانند و پیر میانشان نیست؛ مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه، نمک است[۶۰].

لازم یادآوری است در تشکیل هسته اصلی آن پیکار بزرگ و جهاد مقدس، زنان نیز نقش بسزایی دارند و طبق تعبیر برخی از احادیث، حدود پنجاه زن، از یاران اصلی امام و همراه هسته مرکزی آن قیام می‏‌باشند. این موضوع، دو نکته را روشن می‏‌سازند:

  1. زنان که در طول تاریخ، از حقوق خویش محروم بودند و شخصیت آنان تحقیر گشته بود، در دوران آن انقلاب بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز خواهند یافت و به عنوان کارگزاران اصلی آن تحوّل عظیم، در جامعه جهانی شرکت خواهند داشت. این موضوع، اهمیت ویژه‏ای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را- در صورتی که خود را ساخته باشد- مشخص می‏‌سازد.
  2. زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پست‏ها و مسؤولیت‌‏ها و سازندگی‌‏ها، می‌‏توانند مشارکت داشته باشند.

همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی، می‏‌توانند کارامد باشند و نقش‏های اصلی و برجسته‏‌ای را بر عهده گیرند. در مسائل پشت جبهه و دیگر مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی نیز می‌‏توانند نقش سازنده‏‌ای داشته باشند.

امام باقر (ع) فرمود: "... به خدا سوگند سیصد و چند تن از مردان نزد او می‌‏آیند، که با آنان پنجاه زن نیز هست .... "[۶۱].

این موضوع، ارجمندی جایگاه زن و بلندای رشد و تکامل او را روشن می‌‏کند. اثر تربیتی این موضوع مهم، در جامعه کنونی- که جامعه منتظر است- می‌‏تواند خودآیی زنان و بازشناسی توان رشد و بازیابی شخصیت آنان باشد.

برای شرکت در آن دگرگونی و انقلاب بزرگ و جهانی، زنان از هم اکنون باید با معیارهای دقیق اسلامی و اخلاقی، شخصیت خود را بسازند و در بعد علم و عمل تکامل یابند، و بدانند که هم‏اکنون و در آینده، مسؤولیت‌‏های بزرگی بر عهده دارند و در آینده نقش‏های اصولی‌‏تری را به‏ انجام خواهند رساند. پس ناگزیر از هم اکنون به شناخت دقیق و درست اسلام بپردازند و در تربیت خویش بکوشند، تا پیش از ظهور، در جامعه زنان منتظر قرار گیرند، و در دوران ظهور شایستگی شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به داعی حق را داشته باشند[۶۲][۶۳].
۳ حجت الاسلام و المسلمین محمدی اشتهاردی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در این‌باره گفته است:

«این افراد، در روایات بسیار، تشبیه به ۳۱۳ نفر مسلمانان شجاع و سلحشوری شده‌اند که در جنگ بدر، نخستین شکست بزرگ را بر کفار و دشمنان اسلام وارد آوردند، که تا آن وقت دشمنان چنین شکستی از اسلام نخورده بودند و اصلا تصور چنین شکستی را نمی‌کردند. به علاوه، این ۳۱۳ نفر پرچمداران روی زمین و حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمین می‌باشند، این ویژگی‌ها حکایت از آن می‌کند که این افراد علاوه بر سلحشوری و شجاعت، دارای علم و بینش بوده که لیاقت رهبری جامعه‌ها را دارند و شایستگی آن را دارند که پرچمدار کشورها باشند. شاید بتوان گفت: هنگام برقراری حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) همه جهان به ۳۱۳ ایالت و استان تقسیم گردد و در هریک از این ایالت‌ها و استان‌ها، این مردان بزرگ رهبر آنجا گردند. اینک به اصل روایت توجه کنید که امام صادق (ع) فرمود: "گویا امام قائم (ع) را بر بالای منبر کوفه می‌نگرم که یارانش ۳۱۳ نفر، به تعداد جنگاوران مسلمان جنگ بدر، اطرافش را گرفته‌اند، این یاران پرچمداران و حاکمان بر مردم در زمین از جانب خدا هستند"[۶۴].

آنها امت معدوده و همچون پاره‌های ابرهای متراکم هستند: در قرآن می‌خوانیم: "هرجا باشید، خداوند همه شما را حاضر می‌کند"[۶۵]. در تفسیر این آیه، امام باقر (ع) فرمود: "منظور یاران قائم (ع) هستند که ۳۱۳ نفرند، به خدا سوگند! منظور از امت معدوده (که در آیه ۸، سوره هود آمده) آنها هستند. به خدا سوگند! در یک ساعت همگی جمع می‌شوند همچون پاره‌های ابر پاییزی که بر اثر باد جمع و متراکم می‌گردد"[۶۶]. و در حقیقت آیه مبارکه مذکور می‌گوید: خدایی که قدرت دارد ذرات پراکنده خاک انسان‌ها را در قیامت از نقاط مختلف جهان جمع‌آوری کند، به آسانی می‌تواند یاران مهدی (ع) را در یک روز و یک ساعت برای افروختن نخستین جرقه‌های انقلاب به منظور تأسیس حکومت جهانی عدل الهی و پایان دادن به ظلم و ستم جمع نماید. تعبیر " الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" و همچنین به پاره‌های ابر پاییزی که توده‌های آن جمع و متراکم هستند و همچون توده‌های ابر متراکم، خلل‌ناپذیر و تیزپرواز و نیرومند می‌باشند.

آنها رکن‌ها و پایه‌های خلل‌ناپذیر و پشتیبان محکمند: امام صادق (ع) در تفسیر آیه ۸۰، سوره هود، که در آن آمده، حضرت لوط (ع) به قوم سرکش و تبهکار خود گفت: ﴿لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ؛ [۶۷] فرمود: "منظور از قوة، همان قائم (ع) است و منظور از رکن شدید (پشتیبان محکم) ۳۱۳ نفر از یارانش هستند"[۶۸]. آری، حضرت لوط (ع) آرزو می‌کند که ای کاش مردانی مصمم، با قدرت روحی و جسمی کافی و هم‌پیمان‌های نیرومند همانند ۳۱۳ نفر مردانی که هسته مرکزی حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) را تشکیل می‌دهند، در اختیار داشت تا قیام کند و با تکیه بر قدرت، با فساد و انحراف مبارزه نماید. و طبق روایتی می‌خوانیم آنها همچون پاره‌های آهن، محکم استوار هستند[۶۹].

دست خدا بالای سر امام (ع) و یارانش: از آنجا که این مردان آزاده، به راستی به امام قائم (ع) می‌پیوندند تا در راه او هرگونه جانبازی لازم را بنمایند، خداوند نیز یار و یاور آنهاست و با نیروهای غیبی‌اش آنها را کمک می‌کند. چنان‌که قرآن می‌فرماید: ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۷۰]. امام سجاد فرمود: "گویا صاحب شما (حضرت قائم (ع)) را می‌بینم که همراه‌ سیصد و اندی نفر در پشت کوفه به نجف مشرف شده، جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپ و اسرافیل در پیش روی او است، پرچم پیامبر (ص) را برافراشته و آن پرچم را به جانب هیچ گروهی از مخالفان متمایل نکند، مگر اینکه خداوند آنان را به هلاکت می‌رساند"[۷۱]. نیز در ضمن روایتی رسول خدا (ص) فرمود: "هنگام خروج قائم (ع) منادی خدا از آسمان فریاد می‌زند: ای مردم! مدت ستمگران تمام شد و کار به دست بهترین امت محمد (ص) افتاد، روانه مکه شوید"[۷۲]. به این ترتیب می‌بینیم دست خدا همراه مهدی (ع) و یارانش است، در این صورت پیروزی آنها حتمی است. از طرفی در روایات می‌خوانیم: خداوند خروج قائم (ع) را در یک شب سامان می‌بخشد[۷۳]. به هر حال طبق مضمون فرموده امام باقر (ع)، این انقلاب نیاز به یاران قهرمان و رشید دارد، و باید در این راه خون‌ها ریخته شود و عرق‌ها در بدن جاری گردد[۷۴]. یارانی که شایسته اطراف امامی باشند که پرچم رسول خدا (ص) را به دست گرفته و اسلحه‌های پیامبر (ص) را با خود حمل می‌کنند و پیراهن خونی شده‌ای را که پیامبر (ص) در جنگ احد در تن داشت، به تن دارد.[۷۵]»[۷۶].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. ر.ک. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.
  2. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  3. «إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَیْبَتِهِ‏ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِینَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ کُلِ‏ زَمَانٍ‏... أُولَئِکَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَی دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً"‏‏‏‏‏»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
  4. ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۷۳ ـ ۹۲.
  5. «هرجا که باشید خداوند همگی شما را باز خواهد آورد» سوره بقره، آیه ۱۴۸.
  6. «یَعْنِی أَصْحَابَ الْقَائِمِ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ یَجْتَمِعُونَ‏ وَ اللَّهِ‏ فِی‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ‏ کَقَزَعِ‏ الْخَرِیفِ‏‏‏‏‏‏‏»؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۲.
  7. ر.ک. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.
  8. «گفت: کاش برای رویارویی با شما توانی داشتم یا به گوشه‌ای استوار پناه می‌جستم» سوره هود، آیه ۸۰.
  9. «قوة: القائم (ع)، و الرکن الشدید: الثلاثمائة و ثلاثة عشر أصحابه"»؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۱۲۷.
  10. ر.ک. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۶.
  11. «رِجَالٌ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَکٌّ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ»؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص۳۰۸.
  12. ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۷۳ ـ ۹۲.
  13. «إِنَ‏ أَهْلَ‏ زَمَانِ‏ غَیْبَتِهِ‏ الْقَائِلِینَ‏ بِإِمَامَتِهِ‏ وَ الْمُنْتَظِرِینَ‏ لِظُهُورِهِ‏ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ کُلِ‏ زَمَانٍ‏ لِأَنَ‏ اللَّهَ‏ تَبَارَکَ‏ وَ تَعَالَی‏ أَعْطَاهُمْ‏ مِنَ‏ الْعُقُولِ‏ وَ الْأَفْهَامِ‏ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ‏ بِهِ‏ الْغَیْبَة‏»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
  14. «هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیِّدِهَا»؛ بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
  15. ر.ک. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۷۳ ـ ۹۲.
  16. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
  17. ای مؤمنان! چون با دسته‌ای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.
  18. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
  19. مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند، زیرا خداوند عقل، فهم و معرفتی به آن ها عطا کرده که غیبت نزد آن ها چون مشاهده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
  20. خدایا! خودت را به من بشناسان. به درستی که اگر خودت را به من نشناسانی، نمی‌توانم پیغمبرت را بشناسم. خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان. به درستی که اگر پیامبرت را به من نشناسانی، نمی‌توانم امامت را بشناسم. خدایا! امامت را به من بشناسان. اگر امام را نشناسم، به درستی که گمراه و از ضالین می‌شوم؛ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۷.
  21. ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج۲، ص۱۸.
  22. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
  23. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.
  24. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۵۳.
  25. قائم از فرزندان من است. نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من است؛ شمایل او شمایل من و روش او روش من است و مردم را بر آیین و دینم بدارد و آن ها را به کتاب پروردگارم فراخواند. کسی که او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و کسی که او را نافرمانی کند، مرا نافرمانی کرده است؛ کسی که او را در دوران غیبتش انکار کند، مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است و کسی که او را تصدیق کند، مرا تصدیق کرده است. از کسانی که گفتار مرا درباره او انکار و تکذیب می‌کنند و از کسانی از امتم که مردم را از طریقه او گمراه می‌سازند، به خداوند شکایت می‌برم؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۱۱.
  26. محمد باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج ۲۵، ص۳۰۸.
  27. هر کس که بودن در شمار یاران قائم شادمانش می¬سازد، باید در انتظار باشد و با حال انتظار به پرهیزگاری و خلق نیکو رفتار کند. پس اگر اجلش برسد و امام قائم پس از درگذشت او قیام کند، بهره او هم¬چون بهره کسی است که آن حضرت را دریافته باشد. پس بکوشید و منتظر باشید!؛ نعمانی، الغیبه، ص۲۰۰.
  28. ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.
  29. نعمانی، الغیبه، ص۳۱۶.
  30. ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد؛ سوره محمد، آیه: ۷.
  31. مردم زمان غیبت او، که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
  32. بله، ولی این عده ای که حضرت قائم با آن¬ها قیام می‌کند، از نجیبان، قاضیان، حاکمان و فقیهان دین هستند؛ محمد بن جریر طبری آملی، دلائل الامامه، ص۵۶۲.
  33. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  34. و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی نداده‌اند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۴۷.
  35. هنگامی‌که قائم ما قیام کند، خداوند از شیعه ما آفت را برطرف سازد و دل هایشان را همچون پاره های آهن کند و نیروی هر یک مرد از آنان را به اندازه نیروی چهل مرد قرار دهد و فرمانروایان و بزرگان روی زمین خواهند بود؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱.
  36. شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص۵۴۱ ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۶۵۴.
  37. سوره بقره، آیه:۲۵۰.
  38. سوره انعام، آیه: ۳۴.
  39. از ما (خانواده) دوازده نفر مهدی هستند، که اولیِ ایشان امیرالمؤمنین علیه السلام و آخرین آن ها نهمی‌از فرزندان من است؛ اوست قیام کننده به حق که خداوند به وسیله او زمین را پس از مرگش زنده گرداند و دین حق را به دست او بر تمامی‌ادیان پیروز کند، اگرچه مشرکان نخواهند. برای او غیبتی است که جمعی در آن مرتدّ شوند و جمعی دیگر، ثابت قدم در دین بمانند و آزار شوند و به ایشان گفته شود: کجاست این وعده اگر راست گو هستید؟! هر آینه، بردباران در غیبت او بر آزار و تکذیب (مردم)، همانند جهادکنندگانِ با شمشیرند در رکاب رسول خدا (ص)؛ علی بن محمد خزاز، کفایه الاثر، ص۲۳۲.
  40. مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت او بوده و منتظر ظهورش هستند، از مردم هر زمانی برترند... آنان به حق، مخلصان و به درستی، شیعیان ما می‌باشند؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۲۰.
  41. سوره انفال، آیه:۱۷.
  42. با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند؛ سوره توبه، آیه: ۱۴.
  43. و راه‌های خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند می‌نماییم و بی‌گمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۹.
  44. ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی می‌دارد و خداوند نعمت‌گستری داناست؛ سوره مائده، آیه: ۵۴.
  45. شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۱۰.
  46. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۶، ص۲۶۶.
  47. میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۷۹.
  48. شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۴۲.
  49. علی یزدی حائری، الزام الناصب، ج۲، ص۱۶۸.
  50. قرائتی، محسن، شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم، ص ۷۳ - ۹۲.
  51. "إِنَّ أَصْحَابَ الْقَائِمِ شَبَابٌ لَا كُهُولَ فِيهِمْ إِلَّا كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْح‏"؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۱۵، ح۱۰.
  52. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۵۵۴؛ سیوطی، عقد الدرر، ص۵۹.
  53. " أَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُ الْقَائِمَ (ع) جَبْرَئِيلُ "؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۱، ح ۱۸.
  54. طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۷۶.
  55. " كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ "؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۷۲، ح۲۵.
  56. "إِنَّهُ لَوْ قَدْ كَانَ ذَلِكَ أُعْطِيَ الرَّجُلُ مِنْكُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُكُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ كُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۹۴، ح۴۴۹.
  57. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۳۷۶، ح۷.
  58. "فَيَصِيرُ إِلَيْهِ شِيعَتُهُ مِنْ أَطْرَافِ الْأَرْضِ تُطْوَى لَهُمُ الْأَرْضُ حَتَّى يُبَايِعُوهُ "؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۲۶۳.
  59. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۲۰۷ - ۲۱۰.
  60. " إِنَ‏ أَصْحَابَ‏ الْقَائِمِ‏ شَبَابٌ‏ لَا كُهُولَ‏ فِيهِمْ‏ إِلَّا كَالْكُحْلِ‏ فِي‏ الْعَيْنِ‏ أَوْ كَالْمِلْحِ فِي الزَّادِ وَ أَقَلُّ الزَّادِ الْمِلْحُ‏‏‏ ‏‏"، نعمانی، الغیبة، ص ۳۱۵، ح ۱۰
  61. " وَ يَجِي‏ءُ وَ اللَّهِ‏ ثَلَاثُ‏ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ‏ خَمْسُونَ‏ امْرَأَة‏‏‏ ‏‏"، عیاشی، تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۶۵.
  62. محمد حکیمی، عصر زندگی، ص ۵۷- ۷۶(با تصرف).
  63. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۹۳ -۴۹۶.
  64. " كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ عَلَى‏ مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ‏ أَصْحَابُهُ‏ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِيَةِ وَ هُمْ حُكَّامُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ عَلَى خَلْقِهِ ‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۳۶.
  65. سوره بقره، آیه ۱۴۸.
  66. " يَعْنِي أَصْحَابَ الْقَائِمِ الثَّلَاثَمِائَةِ وَ الْبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا قَالَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ يَجْتَمِعُونَ‏ وَ اللَّهِ‏ فِي‏ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ‏ كَقَزَعِ‏ الْخَرِيفِ‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۳۹، به نقل از روضه کافی و اثبات الهداة، ج ۷، ص ۵۰؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۲.
  67. (افسوس) ای کاش در برابر شما قدرتی داشتم یا تکیه‌گاه و پشتیبان محکمی در اختیار من بود (آن‌گاه می‌دانستم که با شما پست‌فطرتان چه کنم).
  68. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۲۲۸،؛ اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۰۰.
  69. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۳.
  70. اگر خدا را یاری کنید، خداوند شما را یاری می‌کند و گام‌های شما را استوار می‌دارد؛ سوره محمد (ص)، آیه ۷.
  71. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.
  72. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۳.
  73. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۱۴؛ " يُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ ".
  74. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۸.
  75. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۲؛ ۳۰۱.
  76. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۱۴۲ - ۱۴۶.