اضلال: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اضلال در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== معناشناسی == | |||
"اضلال" یا "اغواء" و "اغفال" یعنی کاری توأم با [[دروغ]]، توأم با [[تبلیغات]] [[نادرست]] انجام دادن<ref>پیرامون انقلاب اسلامی، ص۶۴.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۱۷.</ref> | |||
== | == اضلال الهی == | ||
== نکوهش اضلال دیگران == | |||
[[ضلالت]] از منظر [[اهل ایمان]]، معادل [[کفر]] و به معنای [[منحرف]] شدن از [[صراط مستقیم]] تحت تأثیر هواخواهی، [[غفلت]]، [[استکبار]] و... است و [[اضلال]] به معنای گمراهسازی و به [[اشتباه]] انداختن و سوقدهی به الگوهای زیستی غیرمؤمنانه و... است. این مفهوم، هر [[اقدام]] و تدبیری را که به غفلتزایی و انصراف از [[دین]] و [[ارزشها]] و [[احکام]] آن منجر شود و از [[میزان]] توجه و دغدغه [[فکری]]، احساسی و عملی آنها بکاهد؛ و بالاتر از آن به [[ایدئولوژیها]] و مرامهای [[انحرافی]] به مثابه شیوههای جایگزین [[ترغیب]] و [[تشویق]] نماید؛ شامل میگردد. [[قرآن کریم]] در آیاتی از گمراهسازی [[خلق]] [[تفسیر نمونه]] در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref> مینویسد: آنها که قبلاً [[گمراه]] بودند و بعد که با [[تبلیغات]] خود دیگران را نیز گمراه کردند. به [[گمراهی]] جدیدی افتادند، زیرا کسی که سعی میکند دیگران را هم به گمراهی بکشاند، در [[حقیقت]] از همه کس گمراهتر است، چراکه نیروهای خود را در مسیر [[بدبختی]] خویش و دیگران تلف کرده و بار مسؤلیت [[گناهان]] دیگران را نیز بر دوش کشیده است<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۱.</ref>. [[علامه طباطبایی]] نیز در توضیح واژه {{متن قرآن|لَهْوَ الْحَدِيثِ}} که آیه {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.</ref> از آن به عنوان یکی از شیوههای گمراهی یاد کرده، مینویسد: {{متن قرآن|لَهْوَ الْحَدِيثِ}}، آن سخنی است که [[آدمی]] را از [[حق]] منصرف نموده و به خود مشغول سازد مانند حکایات [[خرافی]]، و داستانهایی که آدمی را به [[فساد]] و [[فجور]] میکشاند، یا از قبیل [[سرگرمی]] به [[شعر]] و موسیقی و مزمار و سایر آلات [[لهو]] که همه اینها از مصداقهای {{متن قرآن|لَهْوَ الْحَدِيثِ}} هستند. [و هدفشان از این کار گمراهی است: {{متن قرآن|لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ}} مراد از [[سبیل]] قرآن کریم و [[معارف]] حق و صحیح، از [[اعتقادات]] و دستورالعملها، و به خصوص داستانهای [[انبیا]] و امم گذشته است و چون {{متن قرآن|لَهْوَ الْحَدِيثِ}} و [[خرافات]] ساخته و پرداخته [[فکر]] انسانهاست که دست به دست گشته، در [[درجه]] اول معارض با این داستانهای [[حق]] و صحیح است و در درجه دوم بنیان سایر [[معارف]] حق و صحیح را در انظار [[مردم]] [[سست]] نموده، و سپس منهدم میسازد<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۳.</ref>. [[سیاست]] اغواگری و [[اضلال]] در عصر و [[زمان]] حاضر با بهرهگیری وسیع از امکانات نوظهور رسانهای و با استفاده از انواع شگردها و شیوههای مسحورکننده، با شدت و گستره روزافزون، در حال اجراست. | |||
برای نمونه، یکی از شگردهای باسابقه [[مخالفان]] [[ادیان]] و [[تعالیم]] آسمانی برای اضلال و [[گمراهی]] [[مؤمنان]]، تلاش برای کجومعوج معرفی کردن، برجسته ساختن [[متشابهات]] و ارائه تفسیرهای ناصواب از تعالیم و [[آموزههای دینی]] است که غالباً با [[هدف]] کاستن از [[جاذبه معنوی]] آنها، [[تضعیف]] [[انگیزه]] و [[اراده]] تودهها برای ارجاع و بهرهگیری از این تعالیم در عرصههای مختلف [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] و انصراف مؤمنان از [[رکون]] و [[اعتماد]] به صحت و واقع نمایی آنها صورت میپذیرد. طبق [[آیات]]، برخی از علمای [[اهل کتاب]] به ویژه در مراحل اولیه [[ظهور اسلام]]، از چنین شیوههایی برای تضعیف موقعیت این [[دین حنیف]] بهره گرفتند. زیر سؤال بردن [[هویت]] و اصالت [[دین]]، مخدوش ساختن انتساب الوهی آن، خردهگیری بر [[شخصیت]] [[حضرت]] {{صل}}، زیر سؤال بردن اعتبار مسانید و [[میراث]] مکتوب، طرح سؤالهای بیپایه، القای [[شبههها]]، شایعهسازی، [[بزرگنمایی]] [[ضعفها]]، [[تمسک]] به متشابهات، دامن زدن به اختلافهای [[تاریخی]] و عصری خواندن برخی [[احکام]]، توجیهناپذیر خواندن برخی آموزهها و... بخشی از شناختهترین نمونههای این شیوههاست. آنها با این سنخ اقدامها، باب [[هدایت]] را بر خود و دیگران مُنسدّ ساخته و در مسیر پیشروی این دین و [[هدایت مردم]] ایجاد مانع کرده و میکنند. [[تفسیر نمونه]] در توضیح [[آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ}}<ref>«همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۹.</ref> مینویسد: یعنی با انواع [[تحریفها]] و کم و زیاد کردن، [[تفسیر به رأی]] و مخفی ساختن حقایق چنان میکنند که این [[صراط مستقیم]] به صورت اصلیاش در نظرها جلوهگر نشود، تا [[مردم]] نتوانند از این راه بروند، و افراد حقطلب جاده اصلی را پیدا نکنند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۹، ص۶۲.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۶۴.</ref> | |||
== [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط == | |||
# [[نکوهش]] طالبان سخنان [[لغو]] و [[باطل]] با [[هدف]] گمراهسازی دیگران: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ}}<ref>«و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند» سوره لقمان، آیه ۶.</ref>. | |||
# [[نهی]] از [[متابعت]] هواپرستان [[گمراه]] و گمراهکنندگان دیگران: {{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ}}<ref>«و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.</ref>. | |||
# نکوهش [[اهل کتاب]] به سبب [[اشتیاق]] به [[گمراهی]] [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمیکنند و درنمییابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref>. نکوهش مفتریان گمراه (افترازنندگان ظالمانه به [[خداوند]]) به سبب [[مشارکت]] در گمراهی دیگران<ref>{{متن قرآن|وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}} «و از شتر دو (تا) و از گاو دو (تا)؛ بگو آیا آن دو نر را حرام کرده است یا آن دو ماده را یا آنچه را که زهدانهای آن دو ماده دربردارد؟ آیا هنگامی که خداوند این (امر) را به شما سفارش میکرد حضور داشتید؟ پس ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ میبندد تا با نادانی مردم را گمراه گرداند کیست؟ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نخواهد کرد» سوره انعام، آیه ۱۴۴.</ref>؛ مطلوبیت محدودسازی فعالیت [[منحرفان]] در جهت گمراهسازی دیگران<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا}} «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار * که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه میکنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمیآورند» سوره نوح، آیه ۲۶-۲۷.</ref>؛ توجه دادن خردهگیرانه به نقش گردنکشان و دنیاداران کفرپیشه در گمراهسازی [[بندگان]] [[ضعیف]]<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ}} «و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و داراییهایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه میگردانند؛ پروردگارا! داراییهایشان را نابود و دلهاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.</ref> و نیز [[وعده]] [[عذاب]] مضاعف به گمراهکنندگان و [[گمراه]] شدگان از راه [[حق]]<ref>{{متن قرآن|قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ}} «(خداوند) میفرماید: در میان امّتهایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بودهاند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت میکند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان میگویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) میفرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمیدانید» سوره اعراف، آیه ۳۸.</ref> نیز بخش دیگری از مواضع [[قرآن]] در خصوص فعالیت [[انحرافی]] “اضلال” است که در آیاتی بدان اشاره شده است. | |||
# [[نهی]] از کج نمایاندن طریق [[حق]]: {{متن قرآن|وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا...}}<ref>«و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آوردهاند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بیشمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.</ref>. | |||
# [[نکوهش]] [[اهل کتاب]] به دلیل کج نمایاندن طریق حق: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا...}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز میدارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ میخواهید و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.</ref>. | |||
# نثار [[لعن]] و [[نفرین]] به کج نمایانان طریق حق: {{متن قرآن|أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا...}}<ref>«هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! * همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را ناراست (و ناهموار) میخواهند» سوره هود، آیه ۱۸-۱۹.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۶۴.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[گمراهی]] | |||
* [[هدایت]] | |||
* [[ابلیس]] | |||
* [[شیطان]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | # [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']] | ||
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | |||
[[رده:اضلال]] | [[رده:اضلال]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۸
معناشناسی
"اضلال" یا "اغواء" و "اغفال" یعنی کاری توأم با دروغ، توأم با تبلیغات نادرست انجام دادن[۱][۲]
اضلال الهی
نکوهش اضلال دیگران
ضلالت از منظر اهل ایمان، معادل کفر و به معنای منحرف شدن از صراط مستقیم تحت تأثیر هواخواهی، غفلت، استکبار و... است و اضلال به معنای گمراهسازی و به اشتباه انداختن و سوقدهی به الگوهای زیستی غیرمؤمنانه و... است. این مفهوم، هر اقدام و تدبیری را که به غفلتزایی و انصراف از دین و ارزشها و احکام آن منجر شود و از میزان توجه و دغدغه فکری، احساسی و عملی آنها بکاهد؛ و بالاتر از آن به ایدئولوژیها و مرامهای انحرافی به مثابه شیوههای جایگزین ترغیب و تشویق نماید؛ شامل میگردد. قرآن کریم در آیاتی از گمراهسازی خلق تفسیر نمونه در توضیح آیه ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ﴾[۳] مینویسد: آنها که قبلاً گمراه بودند و بعد که با تبلیغات خود دیگران را نیز گمراه کردند. به گمراهی جدیدی افتادند، زیرا کسی که سعی میکند دیگران را هم به گمراهی بکشاند، در حقیقت از همه کس گمراهتر است، چراکه نیروهای خود را در مسیر بدبختی خویش و دیگران تلف کرده و بار مسؤلیت گناهان دیگران را نیز بر دوش کشیده است[۴]. علامه طباطبایی نیز در توضیح واژه ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾ که آیه ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾[۵] از آن به عنوان یکی از شیوههای گمراهی یاد کرده، مینویسد: ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾، آن سخنی است که آدمی را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد مانند حکایات خرافی، و داستانهایی که آدمی را به فساد و فجور میکشاند، یا از قبیل سرگرمی به شعر و موسیقی و مزمار و سایر آلات لهو که همه اینها از مصداقهای ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾ هستند. [و هدفشان از این کار گمراهی است: ﴿لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾ مراد از سبیل قرآن کریم و معارف حق و صحیح، از اعتقادات و دستورالعملها، و به خصوص داستانهای انبیا و امم گذشته است و چون ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾ و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که دست به دست گشته، در درجه اول معارض با این داستانهای حق و صحیح است و در درجه دوم بنیان سایر معارف حق و صحیح را در انظار مردم سست نموده، و سپس منهدم میسازد[۶]. سیاست اغواگری و اضلال در عصر و زمان حاضر با بهرهگیری وسیع از امکانات نوظهور رسانهای و با استفاده از انواع شگردها و شیوههای مسحورکننده، با شدت و گستره روزافزون، در حال اجراست.
برای نمونه، یکی از شگردهای باسابقه مخالفان ادیان و تعالیم آسمانی برای اضلال و گمراهی مؤمنان، تلاش برای کجومعوج معرفی کردن، برجسته ساختن متشابهات و ارائه تفسیرهای ناصواب از تعالیم و آموزههای دینی است که غالباً با هدف کاستن از جاذبه معنوی آنها، تضعیف انگیزه و اراده تودهها برای ارجاع و بهرهگیری از این تعالیم در عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی و انصراف مؤمنان از رکون و اعتماد به صحت و واقع نمایی آنها صورت میپذیرد. طبق آیات، برخی از علمای اهل کتاب به ویژه در مراحل اولیه ظهور اسلام، از چنین شیوههایی برای تضعیف موقعیت این دین حنیف بهره گرفتند. زیر سؤال بردن هویت و اصالت دین، مخدوش ساختن انتساب الوهی آن، خردهگیری بر شخصیت حضرت (ص)، زیر سؤال بردن اعتبار مسانید و میراث مکتوب، طرح سؤالهای بیپایه، القای شبههها، شایعهسازی، بزرگنمایی ضعفها، تمسک به متشابهات، دامن زدن به اختلافهای تاریخی و عصری خواندن برخی احکام، توجیهناپذیر خواندن برخی آموزهها و... بخشی از شناختهترین نمونههای این شیوههاست. آنها با این سنخ اقدامها، باب هدایت را بر خود و دیگران مُنسدّ ساخته و در مسیر پیشروی این دین و هدایت مردم ایجاد مانع کرده و میکنند. تفسیر نمونه در توضیح آیه ﴿الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾[۷] مینویسد: یعنی با انواع تحریفها و کم و زیاد کردن، تفسیر به رأی و مخفی ساختن حقایق چنان میکنند که این صراط مستقیم به صورت اصلیاش در نظرها جلوهگر نشود، تا مردم نتوانند از این راه بروند، و افراد حقطلب جاده اصلی را پیدا نکنند[۸][۹]
آیات قرآنی مرتبط
- نکوهش طالبان سخنان لغو و باطل با هدف گمراهسازی دیگران: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾[۱۰].
- نهی از متابعت هواپرستان گمراه و گمراهکنندگان دیگران: ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ﴾[۱۱].
- نکوهش اهل کتاب به سبب اشتیاق به گمراهی مؤمنان: ﴿وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ﴾[۱۲]. نکوهش مفتریان گمراه (افترازنندگان ظالمانه به خداوند) به سبب مشارکت در گمراهی دیگران[۱۳]؛ مطلوبیت محدودسازی فعالیت منحرفان در جهت گمراهسازی دیگران[۱۴]؛ توجه دادن خردهگیرانه به نقش گردنکشان و دنیاداران کفرپیشه در گمراهسازی بندگان ضعیف[۱۵] و نیز وعده عذاب مضاعف به گمراهکنندگان و گمراه شدگان از راه حق[۱۶] نیز بخش دیگری از مواضع قرآن در خصوص فعالیت انحرافی “اضلال” است که در آیاتی بدان اشاره شده است.
- نهی از کج نمایاندن طریق حق: ﴿وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا...﴾[۱۷].
- نکوهش اهل کتاب به دلیل کج نمایاندن طریق حق: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا...﴾[۱۸].
- نثار لعن و نفرین به کج نمایانان طریق حق: ﴿أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا...﴾[۱۹][۲۰]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ پیرامون انقلاب اسلامی، ص۶۴.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۱۷.
- ↑ «بگو ای اهل کتاب! در دین خود ناحق غلو نورزید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۱.
- ↑ «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۶، ص۳۱۳.
- ↑ «همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را کژ میشمرند و جهان واپسین را انکار میکنند» سوره هود، آیه ۱۹.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۹، ص۶۲.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۶۴.
- ↑ «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند» سوره لقمان، آیه ۶.
- ↑ «و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه بودند، و بسیاری را گمراه کردند و از راه میانه به بیراه افتادند پیروی نکنید» سوره مائده، آیه ۷۷.
- ↑ «دستهای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمیکنند و درنمییابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.
- ↑ ﴿وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ «و از شتر دو (تا) و از گاو دو (تا)؛ بگو آیا آن دو نر را حرام کرده است یا آن دو ماده را یا آنچه را که زهدانهای آن دو ماده دربردارد؟ آیا هنگامی که خداوند این (امر) را به شما سفارش میکرد حضور داشتید؟ پس ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ میبندد تا با نادانی مردم را گمراه گرداند کیست؟ بیگمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نخواهد کرد» سوره انعام، آیه ۱۴۴.
- ↑ ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا﴾ «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار * که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه میکنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمیآورند» سوره نوح، آیه ۲۶-۲۷.
- ↑ ﴿وَقَالَ مُوسَى رَبَّنَا إِنَّكَ آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِكَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَى أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ﴾ «و موسی گفت: پروردگارا تو به فرعون و سرکردگانش آراستگی و داراییهایی در زندگانی دنیا بخشیدی که سرانجام (مردم را) از راه تو بیراه میگردانند؛ پروردگارا! داراییهایشان را نابود و دلهاشان را در بند کن چندان که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۸۸.
- ↑ ﴿قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ «(خداوند) میفرماید: در میان امّتهایی از پریان و آدمیان که پیش از شما بودهاند، در آتش (دوزخ) درآیید! هر گاه امّتی (در دوزخ) درآید همگون خویش را لعنت میکند تا آنگاه که همگان با هم در آن به هم پیوندند؛ پیروان درباره پیشوایان میگویند: پروردگارا! اینان ما را بیراه کردند پس به آنها عذابی دو چندان از آتش (دوزخ) بده! (خداوند) میفرماید: برای همگان دو چندان خواهد بود اما نمیدانید» سوره اعراف، آیه ۳۸.
- ↑ «و بر سر هر راهی منشینید که (مردم را) بترسانید و کسانی را که به آن ایمان آوردهاند از راه خداوند باز دارید و آن را ناراست (و ناهموار) بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید و شما را بیشمار گردانید و بنگرید که سرانجام تبهکاران چگونه بود» سوره اعراف، آیه ۸۶.
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! چرا مؤمنان را از راه خداوند باز میدارید و آن را با آنکه خود (به درستی آن) گواهید کژ میخواهید و خداوند از آنچه میکنید غافل نیست» سوره آل عمران، آیه ۹۹.
- ↑ «هان! لعنت خداوند بر ستمکاران باد! * همان کسانی که (مردم را) از راه خداوند باز میدارند و آن را ناراست (و ناهموار) میخواهند» سوره هود، آیه ۱۸-۱۹.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۶۴.