|
|
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}} | | {{مدخل مرتبط |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | موضوع مرتبط = زیارت |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زیارت کربلا در تاریخ اسلام]] - [[زیارت کربلا در حدیث]] - [[زیارت کربلا در کلام اسلامی]] - [[زیارت کربلا در معارف و سیره حسینی]]</div>
| | | عنوان مدخل = |
| <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[زیارت کربلا (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| | | مداخل مرتبط = [[زیارت کربلا در معارف و سیره حسینی]] |
| | | پرسش مرتبط = |
| | }} |
|
| |
|
| ==[[زیارت]] [[کربلا]]== | | == مقدمه == |
| *آنچه در [[زیارت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} بسیار چشمگیر است، ثوابهای کلان و پاداشهای [[عظیم]] و محیّر العقولی است که در [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}}، برای آن بیان شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی، برای [[زیارت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}}، ثوابی همچون پاداشِ [[نبرد]] در رکاب [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امام]] [[عادل]] بیان میکند<ref> ثواب الأعمال، ص ۸۱.</ref>. در جای دیگر، پاداشی همچون [[اجر]] [[شهیدان]] [[بدر]] را نوید میدهد<ref>کامل الزیارات، ص ۱۸۳.</ref>. و در [[احادیث]] بسیاری، [[ثواب]] [[حج]] و [[عمره]] مکرّر را برای آن بر میشمارد. و در سخنی، [[امام صادق]]{{ع}} برای کسی که به [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} برود، با این خصوصیت که نسبت به [[حق]] آن [[حضرت]]، [[معرفت]] و [[شناخت]] داشته باشد "عارفاً بحقّه"[[پاداش]] ### [[313]]### کردن هزار برده، و آماده کردن هزار اسب برای [[مجاهدان]] [[راه خدا]] را [[بشارت]] داده است<ref>کامل الزیارات، ص ۱۶۴.</ref>. و با تعبیرات دیگر، پاداشهایی کمتر و بیشتر [[نقل]] شده است. [[راز]] آن چیست؟ میدانیم که هر عمل با توجه به اینکه در چه زمانی، در چه مکانی، و در چه شرایطی و از سوی چه کسی و با چه [[انگیزه]] و هدفی و با چه [[میزان]]، [[رشد]] و [[آگاهی]] و [[بصیرت]]، انجام بگیرد، ارزشهای متفاوت و تأثیراتی مختلف پیدا میکند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>.
| | آنچه در [[زیارت]] [[حسین بن علی]]{{ع}} بسیار چشمگیر است، ثوابهای کلان و پاداشهای عظیم و محیّر العقولی است که در [[روایات]] [[ائمه]]{{عم}}، برای آن بیان شده است. [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی، برای زیارت حسین بن علی{{ع}}، ثوابی همچون پاداشِ [[نبرد]] در رکاب [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام عادل]] بیان میکند<ref> ثواب الأعمال، ص۸۱.</ref>. در جای دیگر، پاداشی همچون [[اجر]] [[شهیدان]] [[بدر]] را نوید میدهد<ref>کامل الزیارات، ص۱۸۳.</ref>. و در [[احادیث]] بسیاری، [[ثواب]] [[حج]] و [[عمره]] مکرّر را برای آن بر میشمارد. و در سخنی، امام صادق{{ع}} برای کسی که به زیارت حسین{{ع}} برود، با این خصوصیت که نسبت به [[حق]] آن حضرت، [[معرفت]] و [[شناخت]] داشته باشد "عارفاً بحقّه"[[پاداش]] زیارت کردن هزار برده، و آماده کردن هزار اسب برای [[مجاهدان]] [[راه خدا]] را [[بشارت]] داده است<ref>کامل الزیارات، ص۱۶۴.</ref>. و با تعبیرات دیگر، پاداشهایی کمتر و بیشتر نقل شده است. [[راز]] آن چیست؟ میدانیم که هر عمل با توجه به اینکه در چه زمانی، در چه مکانی، و در چه شرایطی و از سوی چه کسی و با چه انگیزه و هدفی و با چه [[میزان]]، [[رشد]] و [[آگاهی]] و [[بصیرت]]، انجام بگیرد، ارزشهای متفاوت و تأثیراتی مختلف پیدا میکند. |
| * [[مرحوم علامه]] [[مجلسی]]، در بیان رمز این [[اختلاف]] پاداشها و گوناگونی تعبیرهادر [[ثواب]] آن، میگوید: "... شاید [[اختلاف]] این [[اخبار]]، در اندازه [[ارزش]] و [[فضیلت]] و [[ثواب]] [[زیارت]] را بتوان بر [[اختلاف]] اشخاص و عملها، و نیز، کم و زیادی [[ترس]] در راه [[زیارت]]، یا دوری و نزدیکی مسافت و... حمل کرد؛ زیرا هر عمل [[نیکی]]، نسبت به [[اختلاف]] مراتب [[اخلاص]] و [[شناخت]] و [[تقوا]] و دیگر شرایطی که موجب کمال یک عمل است، دارای [[ثواب]] و ارزشهای متفاوت میشود. علاوه بر اینکه در بسیاری از [[احادیث]]، [[امامان]]، طبق [[درک]] و [[شعور]] و اندازه [[ایمان]] و ظرفیت و گنجایش [[فکری]] طرف، [[سخن]] میگفتند..."<ref>بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۴۴.</ref>. آنچه مسلم است، [[زیارت]] [[کربلا]]، همیشه [[آزاد]] نبوده، بلکه همراه با [[گرفتاریها]] و محدودیتهایی بوده است که موجب دشواری [[زیارت]] میگشته است ولی [[ائمه]]، برای همین شرایط هم، [[تکلیف]] را ساقط ندانسته و به [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} [[دستور]] میدادند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>.
| |
| * [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]]{{صل}}، خطاب به [[امام حسین|حسین]]{{ع}}، هنگامی که جای [[شمشیر]] را بر پیکر او میبوسید، فرمود: تو و پدرت و برادرت، [[شهید]] خواهید شد. [[حسین]]، میپرسد: از [[امت]] تو، چه کسانی ما را [[زیارت]] خواهند کرد؟ [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمود: مرا، و [[پدر]] و برادرت و خودت را، جز کسانی از [[امت]] راستینِ من، [[زیارت]] نمیکند<ref> بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۱۱۹؛ کامل الزیارات، ص ۷۰.</ref> در [[حدیثی]] هم، [[زیارت]] [[ائمه]]{{عم}}، در ردیف [[جهاد]] با [[دشمنان]] به حساب آمده است<ref>کامل الزیارات، ص ۱۲۴.</ref> [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}}، برای تهی دستان، به جای [[زیارت]] [[حج]] محسوب میشود و [[خداوند]]، [[پاداش]] [[حج]] را به آنان میدهد<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۶۰.</ref> <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>.
| |
| *یکی از [[زنان]] [[شیعه]]، به نام "امّ سعید احمسیّه" که [[اهل عراق]] بود و برای [[زیارت]] [[قبور]] شهدای [[احد]]، به [[مدینه]] مشرف شده بود، در [[مدینه]]، به خدمتکار خود گفت: مرکبی برای رفتن به [[مزار]] [[شهدا]] کرایه کن. آنگاه، [[تصمیم]] گرفت تا آماده شدن مرکب، به [[دیدار]] [[فرزند]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}}، [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} برود. در حالی که [[دیدار]] وی با [[امام]] در منزل آن [[حضرت]]، طول کشیده و کرایه چی، معطل گشته بود، خدمتکارش آمد و به "امّ احمسیّه" گفت: مرکب، آماده است. [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چه مرکب؟ کجا میخواهی بروی؟ آن [[زن]]، میگوید: گفتم: سرِ [[خاک]] [[شهدا]]. [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: [[تعجب]] از شما [[مردم]] [[عراق]] است، برای [[زیارت]] [[شهدا]]، راهی طولانی و سفری دراز را طی میکنید ولی [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} را وا میگذارید و به زیارتش نمیروید! گفتم: [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} کیست؟ فرمود: [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}}. گفتم: من زنی بیش نیستم. [[امام]]: باشد!... برای کسی مثل تو، مانعی ندارد که به زیارتش بروی. آنگاه، از [[ثواب]] [[عظیم]] این [[زیارت]]، برایم بیان فرمود<ref>وسائل الشیعه، ص ۳۳۹؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۳۶و ۷۱با اندکی اختلاف و تغییر در عبارتها.</ref>. در مورد [[زیارت]] شائقانه و عاشقانه که از روی [[محبت]] و شیفتگی انجام گیرد، نیز، احادیثی [[نقل]] شده است که به ذکر دو نمونه اکتفا میشود: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[روز قیامت]]، یک منادی ندا میدهد: "[[زائران]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} کجایند؟" جمعی بر میخیزند. به آنان گفته میشود: در [[زیارت]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}}، چه میخواستید و چه [[اراده]] کردید؟ میگویند: [[زیارت]] ما، به خاطر [[محبت]] به [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} بود. به آنان گفته میشود: اینک، این [[پیامبر خاتم|محمد]]{{صل}} و [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[فاطمه زهرا|فاطمه]]{{س}} و [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}! پس به آنان بپیوندید. شما در درجات آنان هستید. به [[پرچم]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} ملحق شوید. آنگاه، آنان، در سایهسار لوای خاصّی که در دست [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است قرار میگیرند تا وارد [[بهشت]] گردند<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۸۷.</ref>. [[محبت]]، [[انسان]] را در [[دنیا]] به این دودمان، پیوند میدهد. [[زیارت]] محبتآمیز هم، در نهایت، [[انسان]] را در [[آخرت]]، به [[خاندان رسالت]] پیوند میدهد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>.
| |
| *آشنایی [[انسانها]] در این [[دنیا]] با دستگاه [[ولایت]] و [[خاندان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} عامل جذب به این عروه الوثقی است که در آن [[دنیا]] هم حبل المتین [[نجات]] و [[سعادت]] خواهد شد. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است که: خواستار سکونت در [[بهشت]]، باید [[زیارت]] [[مظلوم]] را رها نکند. میپرسند: [[مظلوم]] کیست؟ میفرماید: [[امام حسین|حسین]]{{ع}} است. هرکس با [[شوق]] به او و [[محبت]] به [[رسول الله]] و [[فاطمه]] و [[علی]]، او را [[زیارت]] کند، بر سفرههای بهشتی، مهمانِ [[اهل بیت]]{{عم}} خواهد بود<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۸۷.</ref>. تأکیدی که [[امام]]، روی عنصر [[مظلومیت]] در [[زیارت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} دارد، جای دقت و [[تأمل]] است و [[انگیزه]] [[حمایت از مظلوم]] و احیای یاد او و [[سپاس]] از [[فداکاری]] [[انسانی]] والا در برابر [[ظالمان]] را بیان میکند. [[ائمه]]{{عم}}، درصدد [[تشویق]] [[مردم]] به زیارتاند. یعنی ایجاد [[شوق]] و رغبت و [[انگیزه]] و علاقه، و این [[اشتیاق]]، در صورتی فراهم میآید که آثار یک عمل و نتایج یک [[اقدام]]، برای شخص، روشن باشد. در [[زیارت]] [[کربلا]]، چه پاداشی میتواند بزرگتر از [[بهشت]] باشد؟ و چه انگیزهای قویتر از مرضیّ [[حق]] بودن و [[خشنودی]] [[رسول خدا]] را جذب کردن؟ و چه نتیجه ای بالاتر از پیوند با [[اهل بیت]]{{عم}}، در [[دنیا]] و [[آخرت]]؟ <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>.
| |
| *در [[تاریخ]] معاصر ما هم، [[کربلا]]، نقش الهامبخشی خود را به خوبی ایفا کرده و میکند. فعلًا از [[جایگاه]] [[کربلا]] در [[فکر]] و [[اندیشه]] و [[احساس]] [[مردم ایران]]، و نقش این [[شوق]] و [[عشق]]، در [[انقلاب اسلامی]] و پس از [[پیروزی]] و در رابطه با [[جنگ]] تحمیلی، بحث نمیکنیم که مقولهای دیگر است و جداگانه [[نیاز]] به تحلیلی عمیق و گسترده دارد. در مورد [[عراق]] و خود [[کربلا]] [[سخن]] داریم. دستههایی که به عنوان [[عزاداری]] و [[زیارت]]، راه میافتد و به [[حرم]] [[حسینی]] ختم میشود، سابقهای بس طولانی دارد. همین موکبها و هیئتها، یاد [[امام حسین|حسین]]{{ع}} و [[کربلا]] را در [[دلها]] و ذهنها و زندگیها زنده نگه داشتهاند. مرحوم کاشف الغطا، مینویسد: "... آغاز بیرون آمدن دستههای [[عزاداری]] برای [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}} پیش از هزار سال، در زمان معزّالدوله و [[رکن الدوله]] بود، که دستههای [[عزاداران]]، در حالی که برای [[امام حسین|حسین]]{{ع}} [[ندبه]] میکردند و [[شب]]، مشعلهایی به دست داشتند، [[بغداد]] و راههایش، یکباره پر از شیون شد. و این، به [[نقل]] [[ابن اثیر]] در [[تاریخ]] خویش، اواخر [[قرن چهارم]] بود... و اگر بیرون آمدن این موکبها در راهها نبود، [[هدف]] و غرض از [[یادآوری]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} از بین میرفت و ثمره [[فاسد]] میشد و [[راز]] [[شهادت]] [[امام حسین|حسین بن علی]]{{ع}} منتفی میگشت..."<ref>المواکب الحسینیه، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، ص ۱۵چاپ ۱۳۴۵ قمری در نجف.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref>.
| |
| *وقتی هیئتی و موکبی راه میافتد، پیشاپیش آن، پرچمی در اهتزاز است. مگر نه اینکه [[پرچمها]]، نشانه یک گروه منسجم و مجموعه ای از [[لشکر]] است؟! بر افراشتن [[پرچم]] در این هیئتهای [[زائر]] و [[عزادار]]، نوعی [[سازماندهی]] نیروهای عاشورایی تحت [[پرچم]] [[حسینی]] است. این گروهها، به ویژه در [[کربلا]] و راههایی که به [[کربلا]] منتهی میشود، علاوه بر جنبه [[عزاداری]] از بُعد زیارتی هم برخوردارند. [[عزاداران]] [[زائر]]، یا [[زائران]] [[عزادار]]. [[هجوم]] عاشقانه [[زائران]] [[امام حسین|حسین]]{{ع}} به [[کربلا]]، به خصوص در روزهایی همچون [[عاشورا]]، [[اربعین]]، ایام [[رجب]]، [[نیمه شعبان]] و... حال و هوای دیگری دارد. [[قبله]] [[کربلا]]، چنان [[جاذبه]] ای دارد که دلهای تودههای وسیعی از علاقمندان را به آن کوی [[عشق]] و [[مکتب]] [[شهادت]] میکشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref>.
| |
| *در [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[عراق]]، مخصوصاً در میان عشایر حاشیه [[فرات]] و دجله، این تعلّق خاطر و [[دلبستگی]] [[معنوی]]، افزونتر است. به [[راستی]] که [[کربلا]]، [[محشر]] است، [[رستاخیز]] [[عظیم]] حضور [[زائران]] پاکباخته و شیفته [[دل]] است. به تعبیر [[شهید]] [[قاضی]] طباطبایی: "... در روزهای زیارتی، در [[نجف]] و یا [[کربلا]] و سایر [[مشاهد مشرفه]]، اشخاصی که همیشه در بیابان و صحرا و در اطراف [[فرات]] و دجله به [[کشاورزی]] و گلهداری و [[دامپروری]] و زراعت، اشتغال دارند و کمتر به [[شهرها]] آمد و رفت میکنند و اغلب در ایام زیارتی رو به [[شهر]] میآورند، از هر طرف، به [[مشاهد مشرفه]]، خصوصاً [[کربلا]] [[هجوم]] آورده و در ایام [[سوگواری]]، با [[شعار]] عزا و در [[اعیاد]]، با [[شعار]] [[شادی]] که در میان [[زنان]] [[اعراب]] [[عراق]] مرسوم است، وارد شده و در [[صحن]] [[مقدس]] و رواقهای [[حرم مطهر]]، مسکن کرده و [[شب]] و روز، زیر [[آسمان]] کبود [[عراق]] و در سرما و [[گرما]]، اطاق نشیمن آنها بوده و مینشینند و میخوابند و [[زندگی]] مینمایند، ولی دیده نمیشود با آن [[کثرت]] و ازدحام، آنها که برای رفتن به [[حرم مطهر]]، به جز یک راه باریک از میان [[مردم]] باز بوده، که یک یا دو نفر به زحمت میتوانند از آنجا عبور کنند، در میانشان نزاعی درگیرد، و شبها، سرهای خانوادهای که فضای [[صحن]] [[مطهر]] و در بعضی از خیابانها مسکن کرده و در موقع [[خواب]]، با پاهای [[خانواده]] دیگر چسبیده است، و با [[آرامش روحی]] و جسمی که پیاده و اغلب، پابرهنه راه آمدهاند و خسته و خوابیدهاند، ابداً کسی با دیگری به [[مقام]] [[نزاع]] و گلایه نیامده و [[جنگ]] و جدالی به راه نمیاندازند، در صورتی که بر حسب عادت، در آن [[کثرت]] جمعیت و ازدحام و ضیق مکان برای سکونت [[خانوادهها]]، [[نزاع]] و اوقات تلخی بیشتری درگیرد و برای اشغال مکان با همدیگر به [[مقام]] [[جنگ]] و [[جدل]] برخیزند، ولی ابداً از ستیزگی و [[جدال]]، آثاری دیده نمیشود و اصلًا از آنها دزدی از اشیای دیگر دیده نشده..."<ref>تحقیق درباره اولین اربعین [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}}، شهید قاضی طباطبایی، چاپ اول ۱۳۹۷هجری، ص ۵۵۶.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref>.
| |
| == جستارهای وابسته ==
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | [[مرحوم علامه مجلسی]]، در بیان رمز این [[اختلاف]] [[پاداشها]] و گوناگونی تعبیرهادر ثواب آن، میگوید: "... شاید اختلاف این [[اخبار]]، در اندازه [[ارزش]] و [[فضیلت]] و ثواب زیارت را بتوان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نیز، کم و زیادی [[ترس]] در راه زیارت، یا دوری و نزدیکی مسافت و... حمل کرد؛ زیرا هر [[عمل]] [[نیکی]]، نسبت به اختلاف مراتب [[اخلاص]] و شناخت و [[تقوا]] و دیگر شرایطی که موجب کمال یک عمل است، دارای ثواب و ارزشهای متفاوت میشود. علاوه بر اینکه در بسیاری از احادیث، [[امامان]]، طبق [[درک]] و [[شعور]] و اندازه [[ایمان]] و ظرفیت و گنجایش [[فکری]] طرف، [[سخن]] میگفتند..."<ref>بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۴۴.</ref>. آنچه مسلم است، زیارت کربلا، همیشه [[آزاد]] نبوده، بلکه همراه با [[گرفتاریها]] و محدودیتهایی بوده است که موجب دشواری [[زیارت]] میگشته است ولی [[ائمه]]، برای همین شرایط هم، [[تکلیف]] را ساقط ندانسته و به زیارت حسین{{ع}} دستور میدادند. |
| | |
| | [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، خطاب به حسین{{ع}}، هنگامی که جای [[شمشیر]] را بر پیکر او میبوسید، فرمود: تو و پدرت و برادرت، [[شهید]] خواهید شد. حسین، میپرسد: از [[امت]] تو، چه کسانی ما را زیارت خواهند کرد؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: مرا، و پدر و برادرت و خودت را، جز کسانی از امت راستینِ من، [[زیارت]] نمیکند<ref> بحار الأنوار، ج ۹۷، ص۱۱۹؛ کامل الزیارات، ص۷۰.</ref> در [[حدیثی]] هم، زیارت ائمه{{عم}}، در ردیف [[جهاد]] با [[دشمنان]] به [[حساب]] آمده است<ref>کامل الزیارات، ص۱۲۴.</ref> زیارت حسین{{ع}}، برای [[تهی دستان]]، به جای زیارت[[حج]] محسوب میشود و [[خداوند]]، [[پاداش]] حج را به آنان میدهد<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۶۰.</ref>. |
| | |
| | یکی از [[زنان]] [[شیعه]]، به نام "امّ سعید احمسیّه" که [[اهل عراق]] بود و برای [[زیارت قبور]] [[شهدای احد]]، به [[مدینه]] مشرف شده بود، در مدینه، به خدمتکار خود گفت: مرکبی برای رفتن به [[مزار]] [[شهدا]] کرایه کن. آنگاه، تصمیم گرفت تا آماده شدن مرکب، به دیدار [[فرزند پیامبر]]{{صل}}، [[حضرت صادق]]{{ع}} برود. در حالی که دیدار وی با [[امام]] در [[منزل]] آن حضرت، طول کشیده و کرایه چی، معطل گشته بود، خدمتکارش آمد و به "امّ احمسیّه" گفت: مرکب، آماده است. [[امام صادق]]{{ع}} پرسید: چه مرکب؟ کجا میخواهی بروی؟ آن [[زن]]، میگوید: گفتم: سرِ خاک شهدا. حضرت صادق{{ع}} فرمود: [[تعجب]] از شما [[مردم عراق]] است، برای زیارت شهدا، راهی طولانی و سفری دراز را طی میکنید ولی [[سیدالشهدا]]{{ع}} را وا میگذارید و به زیارتش نمیروید! گفتم: سیدالشهدا{{ع}} کیست؟ فرمود: [[حسین بن علی]]{{ع}}. گفتم: من زنی بیش نیستم. امام: باشد!... برای کسی مثل تو، مانعی ندارد که به زیارتش بروی. آنگاه، از [[ثواب]] عظیم این زیارت، برایم بیان فرمود<ref>وسائل الشیعه، ص۳۳۹؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص۳۶و ۷۱با اندکی اختلاف و تغییر در عبارتها.</ref>. در مورد [[زیارت]] شائقانه و عاشقانه که از روی [[محبت]] و [[شیفتگی]] انجام گیرد، نیز، احادیثی نقل شده است که به ذکر دو نمونه اکتفا میشود: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[روز قیامت]]، یک منادی ندا میدهد: "[[زائران]] حسین{{ع}} کجایند؟" جمعی بر میخیزند. به آنان گفته میشود: در زیارت حسین{{ع}}، چه میخواستید و چه [[اراده]] کردید؟ میگویند: [[زیارت]] ما، به خاطر محبت به [[پیامبر]]{{صل}} و علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} بود. به آنان گفته میشود: اینک، این محمد{{صل}} و علی{{ع}} و فاطمه{{س}} و حسن و حسین{{عم}}! پس به آنان بپیوندید. شما در درجات آنان هستید. به [[پرچم پیامبر]]{{صل}} ملحق شوید. آنگاه، آنان، در سایهسار لوای خاصّی که در دست [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است قرار میگیرند تا وارد [[بهشت]] گردند<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.</ref>. محبت، [[انسان]] را در [[دنیا]] به این [[دودمان]]، پیوند میدهد. زیارت محبتآمیز هم، در نهایت، انسان را در [[آخرت]]، به [[خاندان رسالت]] پیوند میدهد. |
| | |
| | آشنایی [[انسانها]] در این دنیا با دستگاه [[ولایت]] و [[خاندان پیامبر]]{{صل}} عامل جذب به این عروه الوثقی است که در آن دنیا هم حبل المتین [[نجات]] و [[سعادت]] خواهد شد. از امام صادق{{ع}} [[روایت]] شده است که: خواستار سکونت در بهشت، باید زیارت [[مظلوم]] را رها نکند. میپرسند: مظلوم کیست؟ میفرماید: حسین{{ع}} است. هرکس با [[شوق]] به او و محبت به [[رسول الله]] و فاطمه و علی، او را زیارت کند، بر سفرههای [[بهشتی]]، مهمانِ [[اهل بیت]]{{عم}} خواهد بود<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص۳۸۷.</ref>. تأکیدی که [[امام]]، روی عنصر [[مظلومیت]] در زیارت [[سیدالشهدا]]{{ع}} دارد، جای دقت و [[تأمل]] است و انگیزه [[حمایت از مظلوم]] و [[احیای یاد]] او و [[سپاس]] از [[فداکاری]] [[انسانی]] والا در برابر [[ظالمان]] را بیان میکند. [[ائمه]]{{عم}}، درصدد [[تشویق]] [[مردم]] به زیارتاند. یعنی ایجاد شوق و [[رغبت]] و انگیزه و علاقه، و این [[اشتیاق]]، در صورتی فراهم میآید که آثار یک عمل و نتایج یک اقدام، برای شخص، روشن باشد. در زیارت کربلا، چه پاداشی میتواند بزرگتر از [[بهشت]] باشد؟ و چه انگیزهای قویتر از مرضیّ [[حق]] بودن و [[خشنودی]] [[رسول خدا]] را جذب کردن؟ و چه نتیجه ای بالاتر از پیوند با [[اهل بیت]]{{عم}}، در [[دنیا]] و [[آخرت]]؟ <ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۰۵، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰.</ref>. |
| | |
| | در [[تاریخ]] معاصر ما هم، [[کربلا]]، نقش الهامبخشی خود را به خوبی ایفا کرده و میکند. فعلًا از جایگاه کربلا در [[فکر]] و [[اندیشه]] و [[احساس]] [[مردم ایران]]، و نقش این [[شوق]] و [[عشق]]، در [[انقلاب اسلامی]] و پس از [[پیروزی]] و در رابطه با [[جنگ]] تحمیلی، بحث نمیکنیم که مقولهای دیگر است و جداگانه نیاز به تحلیلی عمیق و گسترده دارد. در مورد [[عراق]] و خود کربلا[[سخن]] داریم. دستههایی که به عنوان [[عزاداری]] و [[زیارت]]، راه میافتد و به [[حرم حسینی]] ختم میشود، سابقهای بس طولانی دارد. همین موکبها و هیئتها، [[یاد حسین]]{{ع}} و کربلا را در [[دلها]] و ذهنها و زندگیها زنده نگه داشتهاند. مرحوم کاشف الغطا، مینویسد: "... آغاز بیرون آمدن دستههای عزاداری برای [[سیدالشهدا]]{{ع}} پیش از هزار سال، در [[زمان]] معزّالدوله و [[رکن الدوله]] بود، که دستههای [[عزاداران]]، در حالی که برای حسین{{ع}} [[ندبه]] میکردند و شب، مشعلهایی به دست داشتند، [[بغداد]] و راههایش، یکباره پر از شیون شد. و این، به نقل [[ابن اثیر]] در تاریخ خویش، اواخر [[قرن چهارم]] بود... و اگر بیرون آمدن این موکبها در راهها نبود، [[هدف]] و غرض از یادآوری [[حسین بن علی]]{{ع}} از بین میرفت و ثمره [[فاسد]] میشد و [[راز]] [[شهادت حسین بن علی]]{{ع}} منتفی میگشت..."<ref>المواکب الحسینیه، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، ص۱۵چاپ ۱۳۴۵ قمری در نجف.</ref>. |
| | |
| | وقتی هیئتی و موکبی راه میافتد، پیشاپیش آن، پرچمی در اهتزاز است. مگر نه اینکه [[پرچمها]]، نشانه یک گروه منسجم و مجموعه ای از [[لشکر]] است؟! بر افراشتن [[پرچم]] در این هیئتهای [[زائر]] و [[عزادار]]، نوعی [[سازماندهی]] نیروهای [[عاشورایی]] تحت پرچم [[حسینی]] است. این گروهها، به ویژه در [[کربلا]] و راههایی که به کربلا منتهی میشود، علاوه بر جنبه [[عزاداری]] از بُعد زیارتی هم برخوردارند. [[عزاداران]] [[زائر]]، یا [[زائران]] [[عزادار]]. [[هجوم]] عاشقانه زائران حسین{{ع}} به کربلا، به خصوص در روزهایی همچون [[عاشورا]]، [[اربعین]]، ایام [[رجب]]، [[نیمه شعبان]] و... [[حال]] و هوای دیگری دارد. [[قبله]] کربلا، چنان [[جاذبه]] ای دارد که دلهای تودههای وسیعی از علاقمندان را به آن کوی [[عشق]] و [[مکتب]] [[شهادت]] میکشد. |
| | |
| | در [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[عراق]]، مخصوصاً در میان عشایر حاشیه [[فرات]] و دجله، این تعلّق خاطر و [[دلبستگی]] [[معنوی]]، افزونتر است. به [[راستی]] که کربلا، [[محشر]] است، [[رستاخیز]] عظیم حضور زائران پاکباخته و شیفته [[دل]] است. به تعبیر [[شهید]] [[قاضی]] طباطبایی: "... در روزهای زیارتی، در [[نجف]] و یا کربلا و سایر [[مشاهد مشرفه]]، اشخاصی که همیشه در بیابان و صحرا و در اطراف فرات و دجله به [[کشاورزی]] و گلهداری و [[دامپروری]] و [[زراعت]]، [[اشتغال]] دارند و کمتر به [[شهرها]] آمد و رفت میکنند و اغلب در ایام زیارتی رو به [[شهر]] میآورند، از هر طرف، به مشاهد مشرفه، خصوصاً کربلا هجوم آورده و در ایام [[سوگواری]]، با [[شعار]] [[عزا]] و در [[اعیاد]]، با شعار [[شادی]] که در میان [[زنان]] [[اعراب]] عراق مرسوم است، وارد شده و در [[صحن]] [[مقدس]] و رواقهای [[حرم مطهر]]، [[مسکن]] کرده و شب و [[روز]]، زیر [[آسمان]] کبود عراق و در سرما و [[گرما]]، [[اطاق]] نشیمن آنها بوده و مینشینند و میخوابند و [[زندگی]] مینمایند، ولی دیده نمیشود با آن کثرت و ازدحام، آنها که برای رفتن به حرم مطهر، به جز یک راه باریک از میان [[مردم]] باز بوده، که یک یا دو نفر به [[زحمت]] میتوانند از آنجا عبور کنند، در میانشان نزاعی درگیرد، و شبها، سرهای خانوادهای که فضای صحن [[مطهر]] و در بعضی از خیابانها مسکن کرده و در موقع [[خواب]]، با پاهای [[خانواده]] دیگر چسبیده است، و با [[آرامش روحی]] و جسمی که پیاده و اغلب، پابرهنه راه آمدهاند و خسته و خوابیدهاند، ابداً کسی با دیگری به [[مقام]] [[نزاع]] و [[گلایه]] نیامده و [[جنگ]] و جدالی به راه نمیاندازند، در صورتی که بر حسب [[عادت]]، در آن کثرت [[جمعیت]] و ازدحام و ضیق مکان برای سکونت [[خانوادهها]]، نزاع و اوقات تلخی بیشتری درگیرد و برای اشغال مکان با همدیگر به مقام[[جنگ]] و [[جدل]] برخیزند، ولی ابداً از ستیزگی و [[جدال]]، آثاری دیده نمیشود و اصلًا از آنها [[دزدی]] از اشیای دیگر دیده نشده..."<ref>تحقیق درباره اولین اربعین [[امام حسین|سیدالشهدا]]{{ع}}، شهید قاضی طباطبایی، چاپ اول ۱۳۹۷هجری، ص۵۵۶.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref> |
| | |
| | == منابع == |
| {{منابع}} | | {{منابع}} |
| * [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']]
| | # [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']] |
| {{پایان منابع}} | | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
خط ۲۶: |
خط ۳۴: |
|
| |
|
| [[رده:زیارت]] | | [[رده:زیارت]] |
| [[رده:زیارت کربلا]] | | [[رده:کربلا]] |
| [[رده:مدخل فرهنگ زیارت]] | | [[رده:مدخل فرهنگ زیارت]] |