اتباع در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۹: خط ۱۹:
*{{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«از چیزى که از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروى کنید. و از اولیا و معبودهاى دیگر جز او، پیروى نکنید» سوره اعراف، آیه ۳.</ref>. در این [[آیه]] - همانگونه که روشن است - ابتدا امر به [[تبعیت از قرآن]] [[کریم]] آمده و سپس از [[تبعیت]] [[حاکمان]] و [[رهبران]] غیر [[الهی]] [[نهی]] شده است.
*{{متن قرآن|اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«از چیزى که از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروى کنید. و از اولیا و معبودهاى دیگر جز او، پیروى نکنید» سوره اعراف، آیه ۳.</ref>. در این [[آیه]] - همانگونه که روشن است - ابتدا امر به [[تبعیت از قرآن]] [[کریم]] آمده و سپس از [[تبعیت]] [[حاکمان]] و [[رهبران]] غیر [[الهی]] [[نهی]] شده است.
*'''[[آیه]] دوم:'''
*'''[[آیه]] دوم:'''
*{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ * ثُمَّ جَعَلْنَاک عَلَى شَرِیعَه مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ}}<ref>«ما بنى اسرائیل را کتاب آسمانى و حکومت و نبوّت بخشیدیم و از نعمت‌هاى پاکیزه به آنها روزى دادیم و آنان را بر جهانیان [= مردم عصر خویش] برترى بخشیدیم * و دلایل روشنى از امر (نبوّت و شریعت) در اختیارشان قرار دادیم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهى؛ و این اختلاف به خاطر ستم و برترى‌جویى آنان بود؛ امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه پیوسته اختلاف داشتند داورى مى‌کند * سپس تو را بر آیینی از فرمان قرار دادیم، پس از آن پیروی کن، و از هوای نفس جاهلان پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۶-۱۸.</ref>.
*{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ * {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}}}<ref>«ما بنى اسرائیل را کتاب آسمانى و حکومت و نبوّت بخشیدیم و از نعمت‌هاى پاکیزه به آنها روزى دادیم و آنان را بر جهانیان [= مردم عصر خویش] برترى بخشیدیم * و دلایل روشنى از امر (نبوّت و شریعت) در اختیارشان قرار دادیم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهى؛ و این اختلاف به خاطر ستم و برترى‌جویى آنان بود؛ امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه پیوسته اختلاف داشتند داورى مى‌کند * سپس تو را بر آیینی از فرمان قرار دادیم، پس از آن پیروی کن، و از هوای نفس جاهلان پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۶-۱۸.</ref>.
*[[فیروزآبادی]] در القاموس در شرح معنای {{متن قرآن|شَرِيعَةٍ}} - که در [[آیه]] پیشین آمده - می گوید: [[شریعت]] یعنی قانونی که [[خداوند]] برای بندگانش مقرر فرموده و [[مذهب]] ظاهر و مستقیم و راست<ref>{{عربی|الشَّرِيعَةُ: ما شَرَعَ اللَّه تعالَى لِعِبَادِه و الظاهر المستقيم من المذاهب}}؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ماده «شرع».</ref>.
*[[فیروزآبادی]] در القاموس در شرح معنای {{متن قرآن|شَرِيعَةٍ}} - که در [[آیه]] پیشین آمده - می گوید: [[شریعت]] یعنی قانونی که [[خداوند]] برای بندگانش مقرر فرموده و [[مذهب]] ظاهر و مستقیم و راست<ref>{{عربی|الشَّرِيعَةُ: ما شَرَعَ اللَّه تعالَى لِعِبَادِه و الظاهر المستقيم من المذاهب}}؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ماده «شرع».</ref>.
*و [[راغب اصفهانی]] در المفردات در شرح معنای "شَرَع" می گوید: "شَرْع یعنی راه روشن؛ گفته می‌شود: شَرَعْتُ له طریقا. و الشَّرْعُ: مصدر بوده سپس نامی برای راه راست و روشن قرار داده شد و به آن گفتند: شِرع، شَرع و [[شریعت]]، و به عنوان استعاره در [[طریقت]] و راه و رسم [[الهی]] به کار برده می‌شود. {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}<ref>«برای هریک از شما شرعت و منهاجی قرار دادیم» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref><ref>{{عربی|الشَّرْعُ: نهج الطّريق الواضح. يقال: شَرَعْتُ له طريقاً، و الشَّرْعُ: مصدر، ثم جعل اسماً للطريق النّهج، فقيل له: شِرْعٌ، و شَرْعٌ، و شَرِيعَةٌ، و استعير ذلك للطريقة الإلهيّة. قال تعالى:}} {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}؛ راغب اصفهانی، مفردات، ص۴۵۰، ماده «شرع».</ref>.
*و [[راغب اصفهانی]] در المفردات در شرح معنای "شَرَع" می گوید: "شَرْع یعنی راه روشن؛ گفته می‌شود: شَرَعْتُ له طریقا. و الشَّرْعُ: مصدر بوده سپس نامی برای راه راست و روشن قرار داده شد و به آن گفتند: شِرع، شَرع و [[شریعت]]، و به عنوان استعاره در [[طریقت]] و راه و رسم [[الهی]] به کار برده می‌شود. {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}<ref>«برای هریک از شما شرعت و منهاجی قرار دادیم» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref><ref>{{عربی|الشَّرْعُ: نهج الطّريق الواضح. يقال: شَرَعْتُ له طريقاً، و الشَّرْعُ: مصدر، ثم جعل اسماً للطريق النّهج، فقيل له: شِرْعٌ، و شَرْعٌ، و شَرِيعَةٌ، و استعير ذلك للطريقة الإلهيّة. قال تعالى:}} {{متن قرآن|لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا}}؛ راغب اصفهانی، مفردات، ص۴۵۰، ماده «شرع».</ref>.
خط ۳۵: خط ۳۵:
#در [[آیه]] آخر از [[آیات]] فوق چهار [[دستور]] از سوی [[خداوند]] به [[رسول خدا]]{{صل}} صادر شده است:
#در [[آیه]] آخر از [[آیات]] فوق چهار [[دستور]] از سوی [[خداوند]] به [[رسول خدا]]{{صل}} صادر شده است:
##{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ}}. بدین راه و [[قانون]] و شریعتی که [[خداوند]] بر تو فرستاده است، [[مردم]] را فرا بخوان، این فراخوانی همان است که در [[آیه]] دیگری به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي}}<ref>«بگو این است راه من، بر اساس آگاهی و بصیرت فرا می‌خوانم، خود، و پیروانم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>.
##{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ}}. بدین راه و [[قانون]] و شریعتی که [[خداوند]] بر تو فرستاده است، [[مردم]] را فرا بخوان، این فراخوانی همان است که در [[آیه]] دیگری به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي}}<ref>«بگو این است راه من، بر اساس آگاهی و بصیرت فرا می‌خوانم، خود، و پیروانم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>.
##{{متن قرآن|وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}. راه راست پیشه گیر - که همان راه و [[شریعت]] خداست - آنچنان که بدان [[مأمور]] گشتی با این [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}}، نه تنها خود [[مأموریت]] راست رفتاری و راست زیستن یافته، بلکه [[مأموریت]] راست زیستی و درست کرداری دیگران نیز به او محوّل گردیده است؛ آنچنان که در [[سوره هود]] به آن تصریح شده است: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«استواری در راه راست پیشه کن، آنچنان‌که مأمور گشتی تو و پیروانت، و سرکشی نکنید، همانا او به آنچه می‌کنید بیناست * و جانب ستمگران را نگیرید که گرفتار آتش خواهید شد. و جز خدا سرپرست و یاوری نخواهید داشت» سوره هود، آیه ۱۱۲-۱۱۳.</ref>. در این [[آیه]] [[تکلیف]] به [[استقامت]] یا راستزیستی، با بهکارگیری واژگان صریح در [[شخصیت]] جمعی [[رسول خدا]]{{صل}} - که همان [[رسالت الهی]] [[اجتماعی]] اوست - صورت گرفته است، لکن در [[آیه]] قبل ([[آیه]] پانزدهم [[سوره شوری]]) [[زبان]] خطاب به شخص [[رسول الله]]{{صل}} است. {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}. [[رهبران]] جامعه‌ها نماد [[شخصیت]] جمعی [[جوامع]] خویش اند، لهذا امر و دستوری که در اینجا به [[رسول خدا]]{{صل}} صادر شده "استقم" در عین آنکه دستوری است به [[رسول خدا]]{{صل}}، دستوری است به همه [[پیروان]]، تا با [[پیروی]] از ایشان راه [[استقامت]] و راستزیستی و درستبودن را پیشه کنند. بنابراین، [[دستور]] {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}} با [[دستور]] {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ}} یک دستوراند، لکن [[دستور]] نخست، [[اجمال]] [[دستور]] دوم و [[دستور]] دوم تفصیل [[دستور]] اول است.
##{{متن قرآن|وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}. راه راست پیشه گیر - که همان راه و [[شریعت]] خداست - آنچنان که بدان [[مأمور]] گشتی با این [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}}، نه تنها خود [[مأموریت]] راست رفتاری و راست زیستن یافته، بلکه [[مأموریت]] راست زیستی و درست کرداری دیگران نیز به او محوّل گردیده است؛ آنچنان که در [[سوره هود]] به آن تصریح شده است: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«استواری در راه راست پیشه کن، آنچنان‌که مأمور گشتی تو و پیروانت، و سرکشی نکنید، همانا او به آنچه می‌کنید بیناست * و جانب ستمگران را نگیرید که گرفتار آتش خواهید شد. و جز خدا سرپرست و یاوری نخواهید داشت» سوره هود، آیه ۱۱۲-۱۱۳.</ref>. در این [[آیه]] [[تکلیف]] به [[استقامت]] یا راستزیستی، با به کارگیری واژگان صریح در [[شخصیت]] جمعی [[رسول خدا]]{{صل}} - که همان [[رسالت الهی]] [[اجتماعی]] اوست - صورت گرفته است، لکن در [[آیه]] قبل ([[آیه]] پانزدهم [[سوره شوری]]) [[زبان]] خطاب به شخص [[رسول الله]]{{صل}} است. {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}}. [[رهبران]] جامعه‌ها نماد [[شخصیت]] جمعی [[جوامع]] خویش اند، لهذا امر و دستوری که در اینجا به [[رسول خدا]]{{صل}} صادر شده {{متن قرآن|اسْتَقِمْ}} در عین آنکه دستوری است به [[رسول خدا]]{{صل}}، دستوری است به همه [[پیروان]]، تا با [[پیروی]] از ایشان راه [[استقامت]] و راستزیستی و درستبودن را پیشه کنند. بنابراین، [[دستور]] {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ}} با [[دستور]] {{متن قرآن|اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ}} یک دستوراند، لکن [[دستور]] نخست، [[اجمال]] [[دستور]] دوم و [[دستور]] دوم تفصیل [[دستور]] اول است.
##{{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}}. این [[دستور]] دلالت بر آن دارد که هر راه و مسلک و آیینی به‌جز [[راه مستقیم]] [[الهی]] که همان [[قانون]] خداست، مبتنی بر [[هوای نفس]] قانونگذاران مدّعی [[حاکمیت]] و [[فرمانروایی]] است و [[رسول خدا]]{{صل}} و [[پیروان]] او مجاز نیستند از [[دستور]] [[حاکمان]] غیر [[الهی]] که برخاسته از [[هوای نفس]] آنهاست، [[پیروی]] کنند؛ همانگونه که [[خداوند]] در خطاب به [[موسی]]{{ع}} و [[هارون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«پس در راه راست استوار باشید و از راه جاهلان پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref>.
##{{متن قرآن|وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ}}. این [[دستور]] دلالت بر آن دارد که هر راه و مسلک و آیینی به‌جز [[راه مستقیم]] [[الهی]] که همان [[قانون]] خداست، مبتنی بر [[هوای نفس]] قانونگذاران مدّعی [[حاکمیت]] و [[فرمانروایی]] است و [[رسول خدا]]{{صل}} و [[پیروان]] او مجاز نیستند از [[دستور]] [[حاکمان]] غیر [[الهی]] که برخاسته از [[هوای نفس]] آنهاست، [[پیروی]] کنند؛ همانگونه که [[خداوند]] در خطاب به [[موسی]]{{ع}} و [[هارون]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«پس در راه راست استوار باشید و از راه جاهلان پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.</ref>.
##{{متن قرآن|قُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}. [[خدای متعال]] در این [[آیه]] خطاب به [[رسول خدا]]{{صل}} او را به معرفی خود به [[مردم]]، [[دستور]] می دهد و به او [[فرمان]] می دهد که خود را در میان [[مردم]] اینگونه بشناسان: "به آنچه از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] فرستاده شده [[ایمان]] آورده ام و [[مأموریت]] من عمل به [[عدالت]] در میان شماست".
##{{متن قرآن|قُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}. [[خدای متعال]] در این [[آیه]] خطاب به [[رسول خدا]]{{صل}} او را به معرفی خود به [[مردم]]، [[دستور]] می دهد و به او [[فرمان]] می دهد که خود را در میان [[مردم]] اینگونه بشناسان: "به آنچه از سوی [[خدا]] برای [[مردم]] فرستاده شده [[ایمان]] آورده ام و [[مأموریت]] من عمل به [[عدالت]] در میان شماست".
*نتیجه اینکه از این [[آیات]] چنین استفاده می شود: [[شریعت]] [[خدا]] و [[قانون]] او تنها [[شریعت]] و قانونی است که راه راست [[زندگی]] را به [[مردم]] می آموزد و [[عدالت]] و [[راستی و درستی]] را در [[جامعه بشر]] تحقق می بخشد و [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} [[برپایی حکومت عدل]] بر مبنای [[قوانین الهی]] است و این [[فرمانروایی]] تنها [[فرمانروایی]] [[مشروع]] و مبتنی بر [[عدل]] و [[دانایی]] است.
*نتیجه اینکه از این [[آیات]] چنین استفاده می شود: [[شریعت]] [[خدا]] و [[قانون]] او تنها [[شریعت]] و قانونی است که راه راست [[زندگی]] را به [[مردم]] می آموزد و [[عدالت]] و [[راستی و درستی]] را در [[جامعه بشر]] تحقق می بخشد و [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} [[برپایی حکومت عدل]] بر مبنای [[قوانین الهی]] است و این [[فرمانروایی]] تنها [[فرمانروایی]] [[مشروع]] و مبتنی بر [[عدل]] و [[دانایی]] است.
*اینکه در این [[آیه]] [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} "[[اقامه عدل]]" در بین [[مردم]] معرفی شده با اینکه در [[آیه]] دیگری [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} منحصراً [[عبادت]] مخلصانه [[خدا]] و [[اسلام]] معرفی شده است:
*اینکه در این [[آیه]] [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} "[[اقامه عدل]]" در بین [[مردم]] معرفی شده با اینکه در [[آیه]] دیگری [[مأموریت رسول خدا]]{{صل}} منحصراً [[عبادت]] مخلصانه [[خدا]] و [[اسلام]] معرفی شده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«تنها مأموریت من پرستش خدایی است که این شهر را قرق‌گاه خود ساخته و همه چیز از آنِ اوست، و مأموریت یافته‌ام که از سرسپردگان -اسلام آورندگان- باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.</ref>.
{{متن قرآن|إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«تنها مأموریت من پرستش خدایی است که این شهر را قرق‌گاه خود ساخته و همه چیز از آنِ اوست، و مأموریت یافته‌ام که از سرسپردگان -اسلام آورندگان- باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.</ref>.
*دلالت بر این دارد که از دیدگاه [[قرآن]] "[[عبادت]] مخلصانه [[خدا]]" و "[[اسلام]]" و "[[عدل]]" عین یکدیگرند و [[اسلام]] همان [[عدل]] است و [[عدل]] همان [[عبادت]] مخلصانه خداست، [[آیات]] ذیل [[شاهد]] دیگری بر این مدعای‌اند:
*دلالت بر این دارد که از دیدگاه [[قرآن]] "[[عبادت]] مخلصانه [[خدا]]" و "[[اسلام]]" و "[[عدل]]" عین یکدیگرند و [[اسلام]] همان [[عدل]] است و [[عدل]] همان [[عبادت]] مخلصانه خداست، [[آیات]] ذیل [[شاهد]] دیگری بر این مدعای‌اند:
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: "نمازم، عبادتم، زندگیم و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. * شریک و انبازی ندارد، و بدین مأموریت یافتم و من نخستین سرسپردگانم"» سوره انعام، آیه ۱۶۲-۱۶۳.</ref>.
#{{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«بگو: "نمازم، عبادتم، زندگیم و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. * شریک و انبازی ندارد، و بدین مأموریت یافتم و من نخستین سرسپردگانم"» سوره انعام، آیه ۱۶۲-۱۶۳.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اتباع است. "اتباع" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اتباع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

  • پیروی که معادل آن در زبان عربی "تبعیّت" است به معنای با کسی همراه شدن و امری را جست و جو کردن [۱]، یا‌‌ پُشت سر کسی راه رفتن، و موافقت با فرمان[۲] است، بنابراین در تفاوت این واژه با اطاعت می‌‌توان گفت که پیروی اعم از اطاعت است، زیرا در تحقق اطاعت وجود امر و فرمان ضروری است؛ ولی در پیروی و تبعیّت لازم نیست که حتماً امر و فرمانی باشد[۳].

مقدمه

دسته اول

  • آیاتی که با مضمون وجوب اتّباع از امر خدا و رهبران الهی و ممنوعیت اتّباع از امر جباران و رهبران مستکبر و طغیانگر وارد شدهاند، نظیر:
  • آیه اول:
  • ﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ[۴]. در این آیه - همانگونه که روشن است - ابتدا امر به تبعیت از قرآن کریم آمده و سپس از تبعیت حاکمان و رهبران غیر الهی نهی شده است.
  • آیه دوم:
  • ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ * وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ * ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۵].
  • فیروزآبادی در القاموس در شرح معنای ﴿شَرِيعَةٍ - که در آیه پیشین آمده - می گوید: شریعت یعنی قانونی که خداوند برای بندگانش مقرر فرموده و مذهب ظاهر و مستقیم و راست[۶].
  • و راغب اصفهانی در المفردات در شرح معنای "شَرَع" می گوید: "شَرْع یعنی راه روشن؛ گفته می‌شود: شَرَعْتُ له طریقا. و الشَّرْعُ: مصدر بوده سپس نامی برای راه راست و روشن قرار داده شد و به آن گفتند: شِرع، شَرع و شریعت، و به عنوان استعاره در طریقت و راه و رسم الهی به کار برده می‌شود. ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا[۷][۸].
  • بنابراین، معنای این جمله در آیه کریمه فوق: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا این است که: پس از قانون و شریعتی که برای فرمانروایی و حکومت بر بنی‌اسرائیل نازل کردیم: ﴿وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ[۹]، قانون فرمانروایی و شریعتی بر تو - نبی اکرم محمد مصطفی(ص) - فرو فرستادیم و تو را قیم و مسئول آن قرار دادیم: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ[۱۰] اکنون به تو دستور تبعیت و پیروی از این قانون و شریعت می دهیم: ﴿فَاتَّبِعْهَا و اینکه از هوای نفس جاهلان و بیدانشان پیروی نکن: ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ. این بخش از آیه به طور ضمنی حاکمیت حاکمان غیر الهی را حاکمیتی مبتنی بر جهل و هوای نفس که نقطه مقابل علم و عدالت است، معرفی می کند: ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۱۱].
  • اینکه مقصود از ﴿شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ قانون فرمانروایی است، بسیار روشن است و قرائن دال بر آن متعدد است:
  • قرینه اول: کلمه ﴿الْأَمْرِ در ﴿مِنَ الْأَمْرِ به معنای فرمان است؛ بنابراین، شریعتی که بر رسول اکرم(ص) فرو فرستاده شده شریعت فرمانروایی است.
  • قرینه دوم: اینکه این شریعت در پی شریعت موسی(ع) آمده که بر بنی‌اسرائیل فرو فرستاده شده است و از آنجا که شریعت موسی(ع) بنابر آنچه در همین آیات آمده: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ[۱۲] و نیز ﴿وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ[۱۳] فرمان و دستور حکومت و اداره شئون مردم بوده، بنابراین، شریعت محمد(ص) نیز که در پی آن شریعت آمده برای همین منظور - یعنی حکومت و اداره شئون مردم - فرستاده شده است.
  • قرینه سوم: واژه شریعت به معنای راه زندگی است و راه زندگی همان قانون فرمانروایی و حکومت بر جامعه است؛ زیرا هر قانونی که به وسیله حکومتی اجرا می شود، راه زندگی مردم را ترسیم می کند و در حقیقت قانون هر جامعه ای راه و آیین زندگی مردم آن جامعه است.
  • بنابراین، آیات فوق به روشنی دلالت بر این دارند که تنها قانون و فرمانی شایسته حکمرانی بر جامعه بشر است و استحقاق پیروی و عمل دارد که شریعت و قانون حکومت الهی باشد و هیچ قانون دیگری شایسته تبعیت و پیروی نیست؛ زیرا هر قانون دیگری مبتنی بر جهل و هوای نفس قانون گذارانی است که به سبب نادانی و هواپرستی، فاقد دو شرط اصلی حاکمیت مشروع، یعنی علم و عدالتند؛ همان که در آیه هشتاد و نهم از سوره یونس(ع) - خطاب به موسی(ع) و هارون - آمده است: ﴿فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۱۴].
  • آیه ذیل با مضامینی نظیر آیه فوق الذکر و با تفصیل و توضیح بیشتری بر حاکمیت منحصر به فرد خدا و انحصار حق حاکمیت و تشریع در ذات مقدس پروردگار دلالت دارد:
  • آیه سوم:
  • ﴿شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ * وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ * فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ[۱۵].
  • خلاصه مطالبی که از این آیات استفاده می شود، عبارت است از:
  1. خدای متعال در طول تاریخ بشر از دوره نوح(ع) تاکنون همواره قانون و شریعتی برای زندگی سالم و سعادتمند بشر نازل کرده و پیامبرانی را برای عمل به این قانون و شریعت و رهبری مردم بر اساس آن فرستاده است.
  2. در آیه آخر از آیات فوق چهار دستور از سوی خداوند به رسول خدا(ص) صادر شده است:
    1. ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ. بدین راه و قانون و شریعتی که خداوند بر تو فرستاده است، مردم را فرا بخوان، این فراخوانی همان است که در آیه دیگری به آن اشاره شده است: ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي[۱۶].
    2. ﴿وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ. راه راست پیشه گیر - که همان راه و شریعت خداست - آنچنان که بدان مأمور گشتی با این مأموریت رسول خدا(ص)، نه تنها خود مأموریت راست رفتاری و راست زیستن یافته، بلکه مأموریت راست زیستی و درست کرداری دیگران نیز به او محوّل گردیده است؛ آنچنان که در سوره هود به آن تصریح شده است: ﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ[۱۷]. در این آیه تکلیف به استقامت یا راستزیستی، با به کارگیری واژگان صریح در شخصیت جمعی رسول خدا(ص) - که همان رسالت الهی اجتماعی اوست - صورت گرفته است، لکن در آیه قبل (آیه پانزدهم سوره شوری) زبان خطاب به شخص رسول الله(ص) است. ﴿اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ. رهبران جامعه‌ها نماد شخصیت جمعی جوامع خویش اند، لهذا امر و دستوری که در اینجا به رسول خدا(ص) صادر شده ﴿اسْتَقِمْ در عین آنکه دستوری است به رسول خدا(ص)، دستوری است به همه پیروان، تا با پیروی از ایشان راه استقامت و راستزیستی و درستبودن را پیشه کنند. بنابراین، دستور ﴿اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ با دستور ﴿اسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ یک دستوراند، لکن دستور نخست، اجمال دستور دوم و دستور دوم تفصیل دستور اول است.
    3. ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ. این دستور دلالت بر آن دارد که هر راه و مسلک و آیینی به‌جز راه مستقیم الهی که همان قانون خداست، مبتنی بر هوای نفس قانونگذاران مدّعی حاکمیت و فرمانروایی است و رسول خدا(ص) و پیروان او مجاز نیستند از دستور حاکمان غیر الهی که برخاسته از هوای نفس آنهاست، پیروی کنند؛ همانگونه که خداوند در خطاب به موسی(ع) و هارون می‌فرماید: ﴿فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۱۸].
    4. ﴿قُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ. خدای متعال در این آیه خطاب به رسول خدا(ص) او را به معرفی خود به مردم، دستور می دهد و به او فرمان می دهد که خود را در میان مردم اینگونه بشناسان: "به آنچه از سوی خدا برای مردم فرستاده شده ایمان آورده ام و مأموریت من عمل به عدالت در میان شماست".
  1. ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ[۲۰].
  2. ﴿قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ * وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ[۲۱].
  3. ﴿قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ[۲۲].
  4. ﴿هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۲۳].

پیروی در قرآن

پیروی در جهت هدایت و کمال

پیروی از حق

پیروی از پیامبران

  • اگر به درستی خداوند را دوست دارید، از من که مانند عیسی پیامبرم پیروی کنید: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي[۴۶][۴۷]
  • و همچنین فلاح و رستگاری اهل کتاب و نیز دیگران را در گرو پیروی از پیامبر اسلام و آیین وی که همان آیین یکتاپرستی و شرک‌‌ستیزی ابراهیم است می‌‌داند: ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۴۸][۴۹]، از این‌رو پیامبر اسلام‌(ص) مأمور شده تا به همه انسان‌ها بگوید ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم، پس به خدا و رسول و پیامبر وی ایمان آورده، از او پیروی کنید، باشد که هدایت یابید: ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۵۰]
  • و نیز به مشرکان بگوید این راه مستقیم و آیین استوار من است، از آن پیروی کنید و از دیگر راه‌ها که زمینه‌‌ساز تفرّق و انحراف از مسیر حق است پیروی نکنید: ﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ[۵۱]،
  • چنان‌‌که خود نیز مأمور است از شریعت خویش پیروی کند و از هوس‌های ناآگاهان دوری جوید: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۵۲][۵۳]
  • و به مشرکان گوشزد کند که او فقط از آنچه به وی وحی می‌‌شود پیروی می‌‌کند: ﴿إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ[۵۴]، ﴿قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي[۵۵].
  1. ملحق شدن به پیامبران: ﴿فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي[۵۶]،
  2. بهره‌‌مندی از عنایت ویژه آنان: ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۵۷][۵۸]،
  3. علوّ و برتری بر کافران: ﴿وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا[۵۹]،
  4. غلبه و سلطه بر جباران و مستکبران: ﴿وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ[۶۰]،
  5. دوری از ترس و اندوه: ﴿فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۶۱]،
  6. برخورداری از رأفت و رحمت: ﴿وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً[۶۲]
  7. و نجات از گمراهی و شقاوت: ﴿فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى[۶۳][۶۴].

پیروی از قرآن

  • از آنجا که قرآن کتاب هدایت است: ﴿هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ[۶۵]، پیروی از آن از مهم‌‌ترین مصداق‌های پیروی در مسیر هدایت به شمار می‌‌آید، از این‌رو خداوند متعال به مؤمنان دستور داده تا از قرآن پیروی کرده: ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ[۶۶] و از پیروی دیگران بپرهیزند: ﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ[۶۷].
  • جمله ﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ جمله‌‌ای کنایی است، و مراد از آن، امر به دخول در تحت ولایت خدای سبحان است، زیرا در ادامه به جای آنکه بگوید: و لاتتبعوا غیر ما انزل الیکم می‌‌فرماید: ﴿وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ[۶۸] و در حقیقت بدین معناست که با پیروی از قرآن خود را در ولایت خداوند داخل کرده و با دوری کردن از تبعیّت دیگران خویش را از سلطه دیگران نجات دهید. به گفته برخی در آیه ﴿الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[۶۹]، پیروی از بهترین‌ها پیروی از قرآن است[۷۰][۷۱].

پیروی از رضوان الهی

پیروی در جهت گمراهی

  • این قسم از پیروی نیز دارای مصادیق و مواردی است که قرآن کریم از آنها سخن گفته است. عمده آن مصادیق عبارت است از[۸۱]:

پیروی از شیطان

  • شیطان به عنوان دشمن فرزندان آدم سوگند یاد کرده تا آنها را گمراه سازد: ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ[۸۲] و نیز جهت محقق ساختن هدف خود، از همه امکانات و راه‌های گوناگون استفاده می‌‌کند: ﴿ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ[۸۳] و بر پیروان خویش که از بندگی خدا سر‌‌باز زده‌‌اند چیره می‌‌گردد: ﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ[۸۴]، از این‌‌رو می‌‌توان پیروی از شیطان را، مهم‌‌ترین مصداق از مصادیق پیروی در مسیر ضلالت و گمراهی دانست، بر این اساس خداوند به مردم هشدار داده و آنان را از پیروی شیطان به عنوان دشمنی آشکار، برحذر داشته است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[۸۵]؛ و نیز ﴿كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[۸۶] و به مؤمنان درباره پیروی از شیطان می‌‌فرماید: او به کارهای زشت و ناپسند فرمان می‌‌دهد: ﴿وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ[۸۷] و به طور حتم خدا وعده داده که جهنم را از شیطان و پیروان او لبریز کند: ﴿لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ[۸۸]؛ و نیز ﴿قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ[۸۹]؛ ﴿قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا[۹۰][۹۱].
  • از دعوت مؤمنان به تسلیم شدن بعد از ایمان در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ[۹۲] به دست می‌‌آید که مراد از پیروی از خطوات شیطان در این آیه پیروی در همه دعوت‌های وی به باطل نیست، بلکه مراد پیروی در دعوت‌هایی است که با نام دین صورت می‌‌گیرد و شیطان در این‌‌گونه موارد باطل را زینت داده، با پوشاندن لباس زیبای دین به آن، انسان‌ها را بدان فرا می‌‌خواند[۹۳]، زیرا خطوات (گام‌ها) فقط در راهی فرض می‌‌شود که مورد سلوک واقع شود، و هرگاه سالکِ آن طریق، مؤمنی باشد که در راه ایمان گام برمی‌‌دارد، معلوم می‌‌شود که آن راه، راه شیطانی در مسیر ایمان است[۹۴].
  • خداوند در مورد پیروی از شیطان، به صرف هشدار کلی بسنده نکرده است، بلکه با یادآوری برخی از موارد عینی[۹۵]، بر روشنگری و هدایت خویش افزوده است؛ مثلاً در آیه ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ[۹۶] به پیامبر خویش دستور می‌‌دهد تا سرگذشت عبرت‌‌آموز بلعم باعورا را که بر اثر پیروی از شیطان از راه حق خارج شد و هلاک گردید، برای مردم تلاوت کند؛ باشد که آنان در سرگذشت وی اندیشیده، عبرت لازم را بگیرند[۹۷].
  • خداوند در برخی از آیات گوشزد کرده که اگر فضل و رحمت الهی شامل حال مؤمنان نباشد همه آنها جز شماری اندک از شیطان پیروی خواهند کرد: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۹۸]، ﴿وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[۹۹][۱۰۰].

پیروی از هواهای نفسانی

  • قرآن کریم کسانی را که به جای بهره‌‌گیری از هدایت الهی از هواهای نفسانی خویش پیروی می‌‌کنند گمراه‌‌ترین افراد معرفی کرده است: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ[۱۰۱]، زیرا این‌گونه افراد همواره در لذت‌های مادّی و جسمانی غرق بوده، در نتیجه از سعادت معنوی و روحانی باز می‌‌مانند[۱۰۲].
  • از نظر قرآن پیروی از هواها در بسیاری از موارد همراه با اعتقاد نداشتن به قیامت: ﴿إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ[۱۰۳]،
  • غفلت از یاد خداوند: ﴿وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ[۱۰۴]،
  • عدول از حق: ﴿فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا[۱۰۵]،
  • گمراهی از راه خدا: ﴿وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ...[۱۰۶]،
  • آرزوی انحراف افراد مؤمن از مسیر هدایت: ﴿وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا[۱۰۷]،
  • نیکو دیدن اعمال بد: ﴿أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ[۱۰۸]،
  • طبع قلب: ﴿طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ[۱۰۹]،
  • تکذیب آیات خدا: ﴿وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ[۱۱۰]،
  • پاسخ ندادن به دعوت پیامبران: ﴿فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ[۱۱۱]
  • و ستمکاری: ﴿بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُمْ[۱۱۲] ‌‌است.
  • خداوند، به پیامبر خویش دستور می‌‌دهد تا صریحاً به مشرکان بگوید من از هواهای شما پیروی نمی‌‌کنم: ﴿قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ[۱۱۳] و به وی هشدار داده که اگر از هواهای آنان پیروی کند در زمره ستمکاران قرار خواهد گرفت: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ[۱۱۴] و در برابر خدا سرور و یاوری نخواهد داشت: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ[۱۱۵]؛ و نیز ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ[۱۱۶]؛
  • همچنین در مواردی متعدّد، او را از پیروی هواهای مشرکان باز می‌‌دارد: ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ[۱۱۷]؛ ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ[۱۱۸]؛ ﴿وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا[۱۱۹]؛ ﴿وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ[۱۲۰].
  • خود خداوند نیز درباره خویش می‌‌فرماید: بر فرض محال اگر حق از هواهای مشرکان پیروی کند آسمان‌ها و زمین و همه کسانی که در آنها هستند به فساد و نابودی کشانده می‌‌شوند: ﴿وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ...[۱۲۱][۱۲۲][۱۲۳].

پیروی از جباران

پیروی از گمان و تخمین

پیروی از متشابهات

  • بر اساس آیه ﴿هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۱۳۶]، قسمتی از آیات قرآن محکم و صریح و روشن است که اساس قرآن را تشکیل می‌‌دهد و قسمتی از آن متشابه است و به سبب بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر در نگاه نخستین احتمال‌های مختلفی در آن می‌‌رود؛ ولی با توجه به آیات محکم معنای مراد از آنها روشن می‌‌شود[۱۳۷]؛ ولی بیماردلان کج‌‌اندیش آیات محکم قرآن را کنار گذاشته، یکسره به دنبال آیات متشابه‌‌اند تا فتنه‌‌انگیزی کرده، مردم را گمراه سازند: ﴿فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ...، بنابراین ریشه مذاهب فاسد که سبب اختلاف و ایجاد فرقه‌‌های اسلامی شده است، به پیروی از آیات متشابه و تأویل آنها به نحوی که مرضیّ خدا نیست باز می‌‌گردد[۱۳۸][۱۳۹].

پیروی کورکورانه

  • علت سرپیچی برخی کافران از احکام الهی پیروی بی‌‌دلیل و کورکورانه از پیشینیان است: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا[۱۴۰]؛ و نیز: ﴿بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ[۱۴۱]. خداوند در این باره می‌‌فرماید: آیا اگر پدران آنها چیزی نفهمیده و هدایت نیافته باشند باز هم از آنها پیروی خواهند کرد: ﴿أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ[۱۴۲].
  • تقلید و پیروی از غیر اگر با علم به حقانیت پیروی‌شونده همراه باشد مانند پیروی از انبیا و تقلید از مجتهدان در احکام دین نه تنها مذموم نیست، بلکه از مصادیق پیروی از ما انزل الله است[۱۴۳]؛ ولی برخی از افراد، رهبران شایسته پیروی را رها کرده، دنبال گمراهان نیازمند هدایت می‌‌روند. قرآن کریم می‌‌فرماید: آیا کسی که به سوی حق رهبری می‌‌کند سزاوار پیروی است یا کسی که راه نمی‌‌یابد، مگر آنکه هدایت شود؟ شما را چه شده! و چگونه داوری می‌‌کنید: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ[۱۴۴] و خطاب به موسی و هارون(ع) می‌‌فرماید: در مسیر خویش ثابت‌ قدم بمانید و راه کسانی را که نمی‌‌دانند پیروی نکنید: ﴿فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۱۴۵] و نیز نصیحت مؤمن آل فرعون را یادآور شده است: ای قوم من مرا پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم: ﴿وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ[۱۴۶]. آنان که از پیروی راهنمایان صالح سر‌‌باز بزنند و از کسانی که صلاحیت پیروی شدن را ندارند تبعیت کنند، در قیامت که روز آشکار شدن حقایق است، پشیمان شده، بر کارهای ناپسند و زشت خویش حسرت می‌‌خورند و نیز از آتش جهنم رهایی نخواهند یافت: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ[۱۴۷][۱۴۸].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. لسان العرب، ج۲، ص۱۳، «تبع».
  2. المصباح، ص۷۲، «تبع».
  3. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  4. «از چیزى که از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروى کنید. و از اولیا و معبودهاى دیگر جز او، پیروى نکنید» سوره اعراف، آیه ۳.
  5. «ما بنى اسرائیل را کتاب آسمانى و حکومت و نبوّت بخشیدیم و از نعمت‌هاى پاکیزه به آنها روزى دادیم و آنان را بر جهانیان [= مردم عصر خویش] برترى بخشیدیم * و دلایل روشنى از امر (نبوّت و شریعت) در اختیارشان قرار دادیم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از علم و آگاهى؛ و این اختلاف به خاطر ستم و برترى‌جویى آنان بود؛ امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه پیوسته اختلاف داشتند داورى مى‌کند * سپس تو را بر آیینی از فرمان قرار دادیم، پس از آن پیروی کن، و از هوای نفس جاهلان پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۶-۱۸.
  6. الشَّرِيعَةُ: ما شَرَعَ اللَّه تعالَى لِعِبَادِه و الظاهر المستقيم من المذاهب؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ماده «شرع».
  7. «برای هریک از شما شرعت و منهاجی قرار دادیم» سوره مائده، آیه ۴۸.
  8. الشَّرْعُ: نهج الطّريق الواضح. يقال: شَرَعْتُ له طريقاً، و الشَّرْعُ: مصدر، ثم جعل اسماً للطريق النّهج، فقيل له: شِرْعٌ، و شَرْعٌ، و شَرِيعَةٌ، و استعير ذلك للطريقة الإلهيّة. قال تعالى: ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا؛ راغب اصفهانی، مفردات، ص۴۵۰، ماده «شرع».
  9. «و به آنان از کار (شریعت) برهان‌هایی (روشن) بخشیدیم» سوره جاثیه، آیه ۱۷.
  10. «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوس‌های کسانی که (چیزی) نمی‌دانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  11. «از هوای نفس جاهلان پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  12. «به بنی‌اسرائیل کتاب و حکم و نبوت را عطا کردیم» سوره جاثیه، آیه ۱۶.
  13. «و به آنان دستور و فرمان روشن تعلیم کردیم» سوره جاثیه، آیه ۱۷.
  14. «استوار و راست کردار باشید و از راه جاهلان پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  15. «آیینى را براى شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: همان دین (خالص) را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید. و آنچه مشرکان را به آن دعوت مى‌کنید [= توحید] بر آنها گران است. خداوند هرکس را بخواهد برمى‌گزیند، و کسى را که توبه کند به سوى هدایت مى‌نماید. * آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهى به سراغشان آمد؛ و این (تفرقه‌جویى) به خاطر انحراف از حق بود؛ و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنى (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داورى مى‌شد (و به کیفر خود مى‌رسیدند)؛ و کسانى که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شکى توأم با بدگمانى‌اند! * پس به همین خاطر تو (نیز آنان را به سوى این آیین توحیدى) دعوت کن و آنچنان که مأمور شده‌اى استقامت نما، و از هوى و هوس‌هاى آنان پیروى مکن، و بگو: "به تمام کتاب‌هایى که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ (نتیجه) اعمال ما از آن ماست و (نتیجه) اعمال شما از آن شما؛ خصومت شخصى در میان ما و شما نیست؛ و خداوند ما و شما را (در قیامت) جمع مى‌کند، و بازگشت (همه) به سوى اوست"» سوره شوری، آیه ۱۳-۱۵.
  16. «بگو این است راه من، بر اساس آگاهی و بصیرت فرا می‌خوانم، خود، و پیروانم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.
  17. «استواری در راه راست پیشه کن، آنچنان‌که مأمور گشتی تو و پیروانت، و سرکشی نکنید، همانا او به آنچه می‌کنید بیناست * و جانب ستمگران را نگیرید که گرفتار آتش خواهید شد. و جز خدا سرپرست و یاوری نخواهید داشت» سوره هود، آیه ۱۱۲-۱۱۳.
  18. «پس در راه راست استوار باشید و از راه جاهلان پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  19. «تنها مأموریت من پرستش خدایی است که این شهر را قرق‌گاه خود ساخته و همه چیز از آنِ اوست، و مأموریت یافته‌ام که از سرسپردگان -اسلام آورندگان- باشم» سوره نمل، آیه ۹۱.
  20. «بگو: "نمازم، عبادتم، زندگیم و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است. * شریک و انبازی ندارد، و بدین مأموریت یافتم و من نخستین سرسپردگانم"» سوره انعام، آیه ۱۶۲-۱۶۳.
  21. «بگو: "من مأمورم که خدا را پرستش کنم درحالى‌که دینم را براى او خالص کرده باشم، * و مأمورم که نخستین مسلمان باشم"» سوره زمر، آیه ۱۱-۱۲.
  22. «بگو: "من از پرستش معبودهایى که شما غیر از خدا مى‌خوانید نهى شده‌ام، چون دلایل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است؛ و مأمورم که تنها در برابر پروردگار جهانیان تسلیم باشم"» سوره غافر، آیه ۶۶.
  23. «آیا او، با کسى که امر به عدل و داد مى‌کند، و بر راهى راست قرار دارد، برابر است؟!» سوره نحل، آیه ۷۶.
  24. «فرمان یافته‌ام که نخستین کس باشم که تسلیم (خداوند) می‌شود» سوره انعام، آیه ۱۴.
  25. «من نخستین پرستنده (ی اوی) ام» سوره زخرف، آیه ۸۱.
  26. المعجم الاحصائی، ج۱، ص۳۸۷؛ دائرة‌‌الفرائد، ج۴، ص۹.
  27. لغت‌‌نامه قرآن کریم، ج۱، ص۴۰۲، «تبع».
  28. تبیین اللغات، ج۱، ص۲۱۷، «تبع».
  29. التحقیق، ج۲، ص۳۷۷، «تبع».
  30. «موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموخته‌اند به من بیاموزی؟» سوره کهف، آیه ۶۶.
  31. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  32. «بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۹.
  33. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  34. «این از آن روست که کافران از باطل و مؤمنان از حق -که از سوی پروردگارشان است- پیروی کردند»؛ سوره محمد، آیه ۳.
  35. المیزان، ج۱۸، ص۲۲۴.
  36. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  37. مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.
  38. «ای قوم من، از این فرستادگان پیروی کنید از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود رهیافته‌اند پیروی کنید»؛ سوره یس، آیه ۲۰-۲۱.
  39. روح المعانی، مج ۲، ج۲، ص۳۳۸.
  40. «و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند»؛ سوره یوسف، آیه ۳۸.
  41. المیزان، ج۱۱، ص۱۷۳.
  42. «سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کن و (او) از مشرکان نبود» سوره نحل، آیه ۱۲۳.
  43. «بگو خداوند راست فرموده است؛ بنابراین از آیین ابراهیم پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۹۵.
  44. «بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.
  45. «و به‌دین‌تر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند، کیست؟» سوره نساء، آیه ۱۲۵.
  46. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  47. التبیان، ج۲، ص۴۳۸؛ مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۳؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۲۱۱.
  48. «همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند پس کسانی که به او ایمان آورده و او را بزرگ داشته و بدو یاری رسانده‌اند و از نوری که همراه وی فرو فرستاده شده است پیروی کرده‌اند رستگارند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷.
  49. مجمع البیان، ج۴، ۷۴۹-۷۵۰.
  50. «بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخوانده‌ای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.
  51. «و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند» سوره انعام، آیه ۱۵۳.
  52. «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوس‌های کسانی که (چیزی) نمی‌دانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
  53. جامع البیان، مج ۱۳، ج۲۵، ص۱۹۱.
  54. «جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره انعام، آیه ۵۰.
  55. «بگو من تنها از آنچه از سوی پروردگارم به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم» سوره اعراف، آیه ۲۰۳؛ و نیز ﴿أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ «من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره یونس، آیه ۱۵.
  56. «پس هر که از من پیروی کند از من است» سوره ابراهیم، آیه ۳۶.
  57. «و با مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند افتادگی کن» سوره شعراء، آیه ۲۱۵.
  58. المیزان، ج۵، ص۳۲۹.
  59. «و پیروان تو را تا روز رستخیز بر کافران برتر می‌گمارم» سوره آل عمران، آیه ۵۵.
  60. «فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند می‌گردانیم و به هر دوتان چیرگی‌یی می‌بخشیم که با نشانه‌های ما دستشان به شما نرسد. پیروز شمایید و هر کس که از شما پیروی کند» سوره قصص، آیه ۳۵.
  61. «کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره بقره، آیه ۳۸.
  62. «و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم» سوره حدید، آیه ۲۷.
  63. «هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
  64. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  65. «این (ها) بینش‌هایی است از سوی پروردگارتان و رهنمود و بخشایشی است برای مردمی که ایمان دارند» سوره اعراف، آیه ۲۰۳.
  66. «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستاده‌ایم پس، از آن پیروی کنید» سوره انعام، آیه ۱۵۵.
  67. «از آنچه از سوی پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز وی از سرورانی (دیگر) پیروی نکنید» سوره اعراف، آیه ۳.
  68. المیزان، ج۸، ص۸.
  69. «کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند»؛ سوره زمر، آیه ۱۸.
  70. التحریر والتنویر، ج۲۳، ص۳۶۵.
  71. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  72. «و در پی خشنودی خداوند بودند و خداوند دارای بخششی سترگ است» سوره آل عمران، آیه ۱۷۴.
  73. الجدید، ج۲، ص۱۷۶.
  74. روح المعانی، مج ۳، ج۴، ص۱۷۴.
  75. تفسیر لاهیجی، ج۱، ص۴۰۷.
  76. «آیا آن کس که در پی خشنودی خداوند است با آن کس که دچار خشم خداوند است، برابر است؟» سوره آل عمران، آیه ۱۶۲.
  77. «خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ‌ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.
  78. مجمع‌‌البیان، ج۳، ص۲۷۰؛ المیزان، ج۵، ص۲۴۵.
  79. تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۷۰.
  80. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  81. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  82. «گفت: به ارجمندی تو سوگند که همگی آنان را گمراه خواهم کرد» سوره ص، آیه ۸۲.
  83. «آنگاه از پیش و پس و راست و چپ آنان به سراغشان خواهم رفت و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.
  84. «بی‌گمان تو بر بندگان من چیرگی نداری مگر آن گمراهان که از تو پیروی کنند» سوره حجر، آیه ۴۲.
  85. «ای مردم از آنچه در زمین حلال و پاک است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۱۶۸.
  86. «از آنچه خداوند روزی شما کرده است بخورید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره انعام، آیه ۱۴۲.
  87. «و هر کس گام‌های شیطان را پی بگیرد (بداند که) بی‌گمان او به کار زشت و ناپسند فرمان می‌دهد» سوره نور، آیه ۲۱.
  88. «که دوزخ را از تو و هر کس از ایشان که از تو پیروی کند همگی، خواهم انباشت» سوره ص، آیه ۸۵.
  89. «فرمود: نکوهیده و رانده از آنجا بیرون رو! سوگند که از ایشان هر کس از تو پیروی کند دوزخ را از همه شما خواهم انباشت» سوره اعراف، آیه ۱۸.
  90. «فرمود: برو که از آنان هر که از تو پیروی کند بی‌گمان دوزخ کیفر شماست، کیفری تمام (و کامل)» سوره اسراء، آیه ۶۳.
  91. المیزان، ج۱۷، ص۶۴.
  92. «ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید» سوره بقره، آیه ۲۰۸.
  93. المیزان ج۲، ص۱۰۱.
  94. المیزان، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۲.
  95. المیزان، ج۸، ص۳۳۲.
  96. «و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد» سوره اعراف، آیه ۱۷۵.
  97. تفسیر ماوردی، ج۲، ص۲۸۰.
  98. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  99. «و به راستی ابلیس گمان خویش را درباره آنان درست یافت؛ پس (همه) جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند» سوره سبأ، آیه ۲۰.
  100. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  101. «پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهش‌ها (ی نفس) شان پیروی می‌کنند و گمراه‌تر از آنکه بی‌رهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۵۰.
  102. التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۰.
  103. «که رستخیز آمدنی است پس آن کس که بدان ایمان ندارد و از هوای نفس خویش پیروی کرده است نباید تو را از آن باز دارد» سوره طه، آیه ۱۵-۱۶.
  104. «و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  105. «پس (در گواهی دادن) از هوا (ی نفس) پیروی نکنید که به یک سو‌گرایید» سوره نساء، آیه ۱۳۵.
  106. «و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.
  107. «و آنان که از شهوت‌ها پیروی دارند می‌خواهند که شما به کجروی سترگی بیفتید» سوره نساء، آیه ۲۷.
  108. «آیا آنانکه از سوی پروردگارشان برهانی دارند با آن کسانی که کردار ناپسندشان را (در چشم آنها) آراسته‌اند و از هوا و هوس‌های خود پیروی کرده‌اند، برابرند؟» سوره محمد، آیه ۱۴.
  109. «خداوند بر دل‌هایشان مهر کوبیده است و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کرده‌اند» سوره محمد، آیه ۱۶.
  110. «و دروغ انگاشتند و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کردند» سوره قمر، آیه ۳.
  111. «پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهش‌ها (ی نفس) شان پیروی می‌کنند» سوره قصص، آیه ۵۰.
  112. «بلکه، ستمگران از هوا و هوس‌هایشان پیروی کرده‌اند» سوره روم، آیه ۲۹.
  113. «بگو: از خواسته‌های (نفسانی) شما پیروی نمی‌کنم» سوره انعام، آیه ۵۶.
  114. «و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بی‌گمان از ستمکارانی» سوره بقره، آیه ۱۴۵.
  115. «و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰.
  116. «و پس از دانشی که به تو رسیده است اگر از خواسته‌های آنان پیروی کنی در برابر خداوند هیچ یاور و نگهدارنده‌ای نداری»؛ سوره رعد، آیه ۳۷.
  117. «و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن» سوره مائده، آیه ۴۸.
  118. «و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز» سوره مائده، آیه ۴۹.
  119. «و از خواست‌های کسانی که به آیات ما دروغ بستند پیروی مکن» سوره انعام، آیه ۱۵۰.
  120. «و چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و از هوس‌های آنان پیروی مکن» سوره شوری، آیه ۱۵.
  121. «و اگر حقّ از خواست‌های آنان پیروی می‌کرد آسمان‌ها و زمین و هر که در آنهاست به تباهی می‌افتادند» سوره مؤمنون، آیه ۷۱.
  122. روض الجنان، ج۱۴، ص۴۳.
  123. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  124. «و این (قوم) عاد بودند که به آیات پروردگارشان انکار ورزیدند و از پیامبران وی سرپیچیدند و از فرمان هر گردنکش ستیهنده پیروی کردند» سوره هود، آیه ۵۹.
  125. المیزان، ج۱۰، ص۳۰۴.
  126. «آنگاه، آن (سرکرده)‌ها از فرمان فرعون پیروی کردند و فرمان فرعون از سر کاردانی نبود» سوره هود، آیه ۹۷.
  127. المیزان، ج۱۰، ص۳۸۰.
  128. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  129. المیزان، ج۷، ص۳۳۰-۳۳۱.
  130. «و آنان که شریکانی را در برابر خداوند (به پرستش) می‌خوانند از چه پیروی می‌کنند؟ آنان جز از گمان پیروی ندارند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره یونس، آیه ۶۶.
  131. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند؛ جز پندار را پی نمی‌گیرند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  132. «بیشتر آنان جز از گمانی پیروی نمی‌کنند، به راستی گمان برای (شناخت) حقیقت، هیچ بسنده نیست»؛ سوره یونس، آیه ۳۶.
  133. «و آنچه تو را بدان دانشی نیست، پی مگیر» سوره اسراء، آیه ۳۶.
  134. «آنها جز از گمان و هوس‌هایی که در دل دارند پیروی نمی‌کنند» سوره نجم، آیه ۲۳.
  135. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  136. اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.
  137. نمونه، ج۲، ص۴۳۲-۴۳۵.
  138. المیزان، ج۳، ص۴۱.
  139. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.
  140. «و چون به آنان گفته شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید می‌گویند: (نه) بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  141. «بلکه گفتند: ما به راستی پدرانمان را بر آیینی یافته‌ایم و ما نیز در پی آنان رهجوییم و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۲-۲۳.
  142. «آیا حتی اگر پدرانشان چیزی را در نمی‌یافته و راه به جایی نمی‌برده‌اند، (باز از پدرانشان پیروی می‌کنند؟)» سوره بقره، آیه ۱۷۰.
  143. تفسیر بیضاوی، ج۱، ص۱۶۱؛ تفسیر المنار، ج۲، ص‌‌۹۱.
  144. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
  145. «پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید» سوره یونس، آیه ۸۹.
  146. «و آنکه مؤمن (آل فرعون) بود گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه رستگاری رهنمون شوم» سوره غافر، آیه ۳۸.
  147. «و پیروان (آنان) می‌گویند: کاش برگشتی (به دنیا) می‌داشتیم تا از آنها دوری می‌جستیم چنان که آنان از ما دوری جستند؛ بدین گونه خداوند کردارهایشان را (چون) دریغ‌هایی به آنان می‌نمایاند در حالی که آنان از آتش بیرون آمدنی نیستند» سوره بقره، آیه ۱۶۷.
  148. رمضانی، حسن، پیروی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۶.