شریعت در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = شریعت | | موضوع مرتبط = شریعت | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = شریعت | ||
| مداخل مرتبط = [[شریعت در قرآن]] - [[شریعت در | | مداخل مرتبط = [[شریعت در لغت]] - [[شریعت در قرآن]] - [[شریعت در فقه اسلامی]] - [[شریعت در فقه سیاسی]] - [[شریعت در کلام اسلامی]] - [[شریعت در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
مفهوم عام دیگر در عرف [[قرآن]]، مفهوم «شریعت» یا «شریعه» است. از دید راغب، [[شریعه]] از [[شرع]]، به معنای راه روشن و واضح است. شرع، مصدر است که بعدها به صورت اسم برای «راه» به کار رفته و سپس برای راه خدایی و [[الهی]] استعاره شده است. واژه [[قرآنی]] نسبتاً مرادف با شریعت واژه «منهاج» است. [[منهاج]] همچون مصباح [اسم آلت] به معنای چیزی است که برای تبیین و روشن ساختن مسیر و طریق مورد استفاده واقع میشود. [[عقل]]، [[بصیرت]] [[باطنی]]، [[فهم]]، ذوق و سایر قوای [[هدایتگر]] [[انسان]] در مسیر [[سلوک]] از جمله مصداقهای «منهاج» شمرده میشوند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۲۸۶؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۲۵.</ref>. | مفهوم عام دیگر در عرف [[قرآن]]، مفهوم «شریعت» یا «شریعه» است. از دید راغب، [[شریعه]] از [[شرع]]، به معنای راه روشن و واضح است. شرع، مصدر است که بعدها به صورت اسم برای «راه» به کار رفته و سپس برای راه خدایی و [[الهی]] استعاره شده است. واژه [[قرآنی]] نسبتاً مرادف با شریعت واژه «منهاج» است. [[منهاج]] همچون مصباح [اسم آلت] به معنای چیزی است که برای تبیین و روشن ساختن مسیر و طریق مورد استفاده واقع میشود. [[عقل]]، [[بصیرت]] [[باطنی]]، [[فهم]]، ذوق و سایر قوای [[هدایتگر]] [[انسان]] در مسیر [[سلوک]] از جمله مصداقهای «منهاج» شمرده میشوند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۲۸۶؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۲۵.</ref>. | ||
به بیان دیگر، شریعت طریق روشن و [[آیین]] و شیوهای است که هر [[پیامبر]] ([[پیامبران اولوالعزم]]) از [[طریق وحی]] برای [[هدایت امت]] خود در مسیر نیل به [[سعادت]] و کمال [[تشریع]] کرده است. [[شریعت الهی]] در قالب مجموعهای از دستورهای عملی و [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]] تبلور و تجسم یافته است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۵۲.</ref> و انسان را به آنچه [[فطرت]] او اقتضا دارد، [[راهنمایی]] میکند<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۵۲۶.</ref>؛ از اینرو، مفهوم [[شریعت]] گاه معادل [[دین]] و گاه به بخش خاصتری از دین ناظر است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۷۳.</ref>. بر این اساس، شریعت چه به معنای [[دین الهی]] و چه مجموعه [[احکام]] و فروعات و برنامههای عملی یک دین، [[صراط]] مستقیمی است که [[التزام]] به آن ضامن [[هدایت]] و [[سعادت]] [[مؤمنان]] در نیل به [[غایت]] مقصود خواهد بود. | به بیان دیگر، شریعت طریق روشن و [[آیین]] و شیوهای است که هر [[پیامبر]] ([[پیامبران اولوالعزم]]) از [[طریق وحی]] برای [[هدایت امت]] خود در مسیر نیل به [[سعادت]] و کمال [[تشریع]] کرده است. [[شریعت الهی]] در قالب مجموعهای از دستورهای عملی و [[اخلاقی]] و [[عقیدتی]] تبلور و تجسم یافته است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۵۲.</ref> و انسان را به آنچه [[فطرت]] او اقتضا دارد، [[راهنمایی]] میکند<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۵۲۶.</ref>؛ از اینرو، مفهوم [[شریعت]] گاه معادل [[دین]] و گاه به بخش خاصتری از دین ناظر است<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۷۳.</ref>. بر این اساس، شریعت چه به معنای [[دین الهی]] و چه مجموعه [[احکام]] و فروعات و برنامههای عملی یک دین، [[صراط]] مستقیمی است که [[التزام]] به آن ضامن [[هدایت]] و [[سعادت]] [[مؤمنان]] در نیل به [[غایت]] مقصود خواهد بود. | ||
==آیات مرتبط== | == آیات مرتبط == | ||
#امر [[پیامبر]] به اخذ شریعت به عنوان طریق هدایت: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. در این آیه شق مقابل [[تبعیت]] از شریعت، [[پیروی]] از [[هواهای نفسانی]] جاهلانه ذکر شده که بالطبع مایه [[تباهی]] و [[هلاکت]] است. | # امر [[پیامبر]] به اخذ شریعت به عنوان طریق هدایت: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. در این آیه شق مقابل [[تبعیت]] از شریعت، [[پیروی]] از [[هواهای نفسانی]] جاهلانه ذکر شده که بالطبع مایه [[تباهی]] و [[هلاکت]] است. | ||
#در برخی [[آیات]] به تنوع [[شرایع]] - به رغم [[وحدت]] [[ادیان]] - توجه داده است<ref>{{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}} «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۳۰.</ref> | # در برخی [[آیات]] به تنوع [[شرایع]] - به رغم [[وحدت]] [[ادیان]] - توجه داده است<ref>{{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}} «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۳۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۴
مقدمه
مفهوم عام دیگر در عرف قرآن، مفهوم «شریعت» یا «شریعه» است. از دید راغب، شریعه از شرع، به معنای راه روشن و واضح است. شرع، مصدر است که بعدها به صورت اسم برای «راه» به کار رفته و سپس برای راه خدایی و الهی استعاره شده است. واژه قرآنی نسبتاً مرادف با شریعت واژه «منهاج» است. منهاج همچون مصباح [اسم آلت] به معنای چیزی است که برای تبیین و روشن ساختن مسیر و طریق مورد استفاده واقع میشود. عقل، بصیرت باطنی، فهم، ذوق و سایر قوای هدایتگر انسان در مسیر سلوک از جمله مصداقهای «منهاج» شمرده میشوند[۱]. به بیان دیگر، شریعت طریق روشن و آیین و شیوهای است که هر پیامبر (پیامبران اولوالعزم) از طریق وحی برای هدایت امت خود در مسیر نیل به سعادت و کمال تشریع کرده است. شریعت الهی در قالب مجموعهای از دستورهای عملی و اخلاقی و عقیدتی تبلور و تجسم یافته است[۲] و انسان را به آنچه فطرت او اقتضا دارد، راهنمایی میکند[۳]؛ از اینرو، مفهوم شریعت گاه معادل دین و گاه به بخش خاصتری از دین ناظر است[۴]. بر این اساس، شریعت چه به معنای دین الهی و چه مجموعه احکام و فروعات و برنامههای عملی یک دین، صراط مستقیمی است که التزام به آن ضامن هدایت و سعادت مؤمنان در نیل به غایت مقصود خواهد بود.
آیات مرتبط
- امر پیامبر به اخذ شریعت به عنوان طریق هدایت: ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ[۵]. در این آیه شق مقابل تبعیت از شریعت، پیروی از هواهای نفسانی جاهلانه ذکر شده که بالطبع مایه تباهی و هلاکت است.
- در برخی آیات به تنوع شرایع - به رغم وحدت ادیان - توجه داده است[۶].[۷]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۲، ص۲۸۶؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۲۵.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۵۲.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۵۲۶.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۵۷۳.
- ↑ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن و از هوسهای کسانی که (چیزی) نمیدانند پیروی مکن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.
- ↑ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستادهایم که کتاب پیش از خود را راست میشمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواستههای آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی دادهایم و اگر خداوند میخواست شما را امّتی یگانه میگردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچهتان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف میورزیدید آگاه میگرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۳۰.