روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت. ↵{{پایان منبع جامع}}' به '}}') |
||
(۴۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[حکومت جهانی امام مهدی]] / [[روش حکومتی امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = [[شیوه حکومت امام مهدی]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | پاسخدهندگان = ۳ پاسخ | ||
| مدخل وابسته | |||
| پاسخدهندگان | |||
}} | }} | ||
'''روش [[حکومت امام مهدی]] چگونه است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. | '''روش [[حکومت امام مهدی]] چگونه است؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.. | ||
== | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:1368171.jpg|100px|راست|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]] | |||
[[آیت الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«میتوان دو توجیه را برای این [[امر]] بیان کرد: | |||
# از جمله اصول کلی در نزد [[پیشوایان دین]]، مجاز بودن کشتن مجروحان [[دشمن]] در جبهه [[جنگ]]، تعقیب شخصی فراری از میدان [[نبرد]] و کشتن اسیر و ... میباشد؛ جز آن که [[پیشوایان]] نخستین به [[دلیل]] شرایط عصر خویش به آن عمل نمیکردند. [[امام علی]] {{ع}} در این باره میفرماید: {{عربی|"وَ لَكِنْ تَرَكْتُ ذَلِكَ لِلْعَاقِبَةِ مِنْ أَصْحَابِي إِنْ جُرِحُوا لَمْ يُقْتَلُوا..."}}؛ ولی این کار را به منظور رعایت حال یارانم ترک کردم تا اگر آنها نیز زخمی شدند، کشته نشوند ... . مسلما این [[مصلحتاندیشی]] در زمان [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} وجود نخواهد داشت. | |||
# اصل کلی برای [[پیشوایان دین]]، نکشتن مجروح و تعقیب نکردن [[دشمن]] فراری و ... میباشد و آن بزرگواران به [[دلیل]] مجاز نبودن این اعمال، آنها را به کار نبستهاند اما همین اقدامات برای [[حضرت]] در زمان [[فتح]] [[جهان]]، جایز میگردد "و او بر اساس کتابی که نزد اوست، [[مأمور]] اجرای این کار است" و این تنها یک استثناست و پس از [[پیروزی]] جهانی، دیگر مجاز نخواهد بود. در آن مرحله است که "نه خونی میریزد و نه خفتهای را بیدار میسازد". سر این تفاوت (با هر کدام از دو توجیه بالا) در [[اختلاف]] سطح بسیار زیاد [[جامعه]] [[صدر اسلام]] با [[جامعه مهدوی]] است. | |||
مهمترین ویژگی [[جامعه]] [[مسلمانان]] در [[صدر اسلام]] آن است که [[ایمان]] و [[کفر]] در آن دوره، [[ایمان]] و [[کفر]] پیش از [[امتحانات الهی]] است؛ آن اجتماع هم چون [[جامعه]] [[پیش از ظهور]] نیست که از کوره آزمایشهای طاقتفرسا گذشته باشد. [[ایمان]] و [[کفر]] در [[جامعه مهدوی]]، [[ایمان]] و [[کفر]] پس از [[امتحان]] و ابتلائات عظیم الهی است. عبور آن [[مردم]] از این دوره، چیز ساده و ناچیزی نیست بلکه کافی است بیندیشیم که در [[صدر اسلام]] [[امتحانات الهی]] شامل [[مؤمن]] [[قاتل]] و [[کافر]] مقتول نمیشده است و از این رو [[درک]] آنها از اهمیت آن پیکار و نتایجش، نسبت به زمانی که آنها نیز از گذرگاه ابتلائات عظیم الهی گذشته باشند، بسیار اندک بوده است؛ زیرا اگر چنین بود، اهمیت [[ایمان]] در [[دل]] [[مؤمن]] و [[جایگاه]] [[کفر]] در [[دل]] [[کافر]] یا شخص [[منحرف]]، عمق و ژرفای بیشتری مییافت و افق [[اندیشه]] و بینش آنها تا [[میزان]] بسیار زیادی گسترش پیدا میکرد. | |||
کافری که در مرحله پیش از ابتلائات الهی قرار دارد، به [[دلیل]] سادگی و عدم پیچیدگیاش و نیز سطح نازل شخصیتی، [[شایسته]] چنین [[رفتار]] [[قاطع]] نظامی نیست اما [[کافر]] پس از دوره [[آزمایشهای الهی]]، آن [[قدر]] [[کفر]] پیچیدهای دارد که کمترین مجازاتش، [[جنگ]] با اوست؛ زیرا او همواره در دوران [[امتحانات الهی]] با کمال هوشیاری و [[آگاهی]] به ستیز کینهتوزانه با [[حق]] و [[عدل]] پرداخته است. از این رو رواست که پاسخی مناسب و همسان با [[رفتار]] خشن و لجاجتآمیز خود دریافت دارد: {{عربی|"لاَ يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ"}}»<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ پس از ظهور (کتاب)|تاریخ پس از ظهور]]، ص۳۵۱، ۳۵۲.</ref>. | |||
{{ | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | |||
| تصویر = 136863.JPG | |||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
== | «از [[روایات]] و قرائن مختلف، ثابت میشود که روش حکومتی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به طور دقیق همان روش حکومتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] {{عم}} است. البته نباید از نگاه دور داشت که، [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} به جهت محدودیتها و موانع تحمیل شده فراوان، نتوانستند تمام اهداف خود را تحقق بخشند. آنگونه که از سخنان نورانی [[معصومین]] {{عم}} استفاده میشود: تمام محدودیتها و موانع که تا آن زمان از برپایی حکومتی جامع و جهانی جلوگیری میکرده است، از سر راه [[امام مهدی]] {{ع}} برداشته میشود و آن [[حضرت]] اهداف [[معصومین]] {{عم}} را تحقق خواهد بخشید. در این رابطه دو دسته [[روایت]] وجود دارد: | ||
{{ | # روایاتی که میگوید روش آن [[حضرت]]، همان [[سیره]] و روش [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} است. این [[روایات]] ناظر بر روش ایشان در امور اجرایی است. | ||
{{ | # روایاتی که سخن از تفاوت روش و [[سیره]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با [[سیره]] [[پیامبر]] {{صل}}، [[امام علی]] {{ع}} و [[ائمه]] {{عم}} به میان آورده است. | ||
* برخی از [[روایات]] دسته نخست عبارتاند از: | |||
* [[عبد اللّه بن عطا]] گوید: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: هنگامی که [[قائم]] {{ع}} [[قیام]] کند، به کدام روش در میان [[مردم]] [[رفتار]] خواهد کرد؟ آن [[حضرت]] فرمود: "... آنچه را [[بدعت]] و پیرایه پیش از او بوده، از اساس ویران خواهد کرد، چنانکه [[رسول خدا]] {{صل}} عمل کرد، و او [[اسلام]] را از نو آغاز خواهد فرمود" <ref>{{عربی|" يَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً"}}؛ الغیبة، ص ۳۳۵، ح ۱۷؛ ر. ک: تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ روضة الواعظین، ص ۲۶۵.</ref> | |||
* [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: "چرا به فرا رسیدن [[خروج قائم]] شتاب میکنید؟ به [[خدا]] قسم [[لباس]] او جز جامه درشت و خشن نخواهد بود و غذایش جز خوراک ناگوار و ناخوش نباشد و جز [[شمشیر]] برای [[دشمنان]] چیزی در کار نبوده و [[مرگ]] زیر سایه [[شمشیر]] او خواهد بود". <ref>{{عربی|" مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِ السَّيْفِ"}}؛ الغیبة، ص ۳۳۶، ح ۲۰.</ref>. همچنین آن [[حضرت]] فرمود: "همانا [[قائم]] ما [[اهل بیت]] آنگاه که [[قیام]] فرماید [[لباس علی]] را بر تن خواهد داشت و بر [[سیره]] او عمل خواهد کرد" <ref>{{عربی|" أَنَ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ {{عم}} إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِيَابَ عَلِيٍّ {{ع}} وَ سَارَ بِسِيرَةِ عَلِيٍّ {{ع}}"}}؛ کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۴؛ ج ۶، ص ۴۴۴، ح ۱۵.</ref>. از این [[روایتها]] به روشنی استفاده میشود که روش آن [[حضرت]] مطابق روش پدران خود است. | |||
{{ | * پارهای از [[روایات]] دسته دوم عبارتند از: [[زراره]] گوید: "به [[امام باقر]] {{ع}} عرض کردم: صالحی از [[صالحان]] را برایم نام ببر- و منظورم [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} بود- پس فرمود: اسم او اسم من است. عرض کردم: آیا همچون [[پیامبر خاتم|محمّد]] {{صل}} [[رفتار]] میکند؟ فرمود: هرگز! هرگز! ای [[زراره]] [[رفتار]] او را پیش نمیگیرد، عرض کردم: فدایت شوم، برای چه؟! فرمود: همانا [[رسول خدا]] {{صل}} در [[امت]] خود چنان [[رفتار]] میکرد که توأم با [[بخشش]] بود و دلهای [[مردم]] را به خود جذب میکرد؛ ولی [[رفتار]] [[قائم]] به جهت [[ستم]] فراوانی که [[جهان]] را فرا گرفته با [[خشونت]] و [[کشتار]] است؛ زیرا در کتابی که به همراه دارد، [[مأمور]] شده است که با [[کشتار]] [[رفتار]] کند و از کسی [[توبه]] نپذیرد. وای بر کسی که با او [[دشمنی]] کند و به ستیز برخیزد!". <ref> الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۴.</ref>. | ||
{{ | * [[ابو خدیجه]] از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده که فرمود: "همانا [[امام علی]] {{ع}} فرمود: مرا چنین اختیاری بود که فراریان از جبهه [[جنگ]] را بکشم و کار مجروحان را یکسره سازم؛ لکن من به ملاحظه [[آیندهنگری]] برای [[یاران]] خود این کار را نکردم که چون مجروح شدند کشته نشوند. اما برای [[قائم]] مقرر است آنان را که از [[جنگ]] میگریزند، بکشد و کار زخمیها را یکسره سازد". <ref> الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۵.</ref> | ||
* همچنین از [[امام صادق]] {{ع}} [[سؤال]] شد: آیا [[سیره]] [[قائم]] برخلاف [[سیره]] و روش [[امام علی]] {{ع}} است؟ [[حضرت]] فرمود: بلی! به جهت آنکه [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} سیرهاش از روی منّت و گذشت بود؛ چون میدانست که شیعیانش زود مغلوب خواهند شد. اما [[امام مهدی|حضرت قائم]] {{ع}} چون [[قیام]] کند، با [[شمشیر]] و اسیر گرفتن است؛ چون میداند شیعیانش هرگز مغلوب نخواهند شد". <ref> کافی، ج ۵، ص ۳۳، ح ۴؛ تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۹؛ المحاسن، ج ۲، ص ۳۹، ح ۱۱۲۶.</ref>. | |||
* کوتاه سخن اینکه [[سیره]] و روش آن [[حضرت]] در جهت اجرای تمام [[احکام]] و [[حدود الهی]] است که با توجّه به شرایط خاصّ آن [[حضرت]]، تمام آن ها تحقق خواهد یافت.<ref> ر. ک: تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۱، ح ۱۱۴.</ref>. | |||
* صرف نظر از صحیح بودن و یا صحیح نبودن اسناد [[روایات]] دسته دوم، وجه جمع بین این دو دسته [[روایت]]، اینگونه قابل ذکر است که بر فرض اگر روش آن [[حضرت]] با [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}} تفاوت کند، تنها به خاطر شرایطی است که در آن [[حکومت جهانی]] فراهم میآید. و این شرایط به دلیلهایی برای دیگر [[امامان]] فراهم نشده بود. فراموش نشود آنچه از آن به عنوان سختگیریهای [[حضرت]] یاد شده فقط در مرحله آغازین [[ظهور]] و پس از [[اتمام حجّت]] بر تمام انسانها و برای نابودی [[ستمگران]] است وگرنه [[روایات]] فراوانی در دست است که مراحل بعدی [[حکومت]] را، سرشار از [[صلح]] و [[صفا]] و [[صمیمیت]] دانسته، سخن از [[رضایت]] همگانی از آن [[حاکمیت جهانی]] به میان آمده است. | |||
* [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در این باره فرمود: "[[بشارت]] باد بر شما به [[مهدی]]! در هنگام [[اختلاف]] مردمان و [[زلزلهها]]، در [[امت]] من برانگیخته میشود. [[زمین]] را آکنده از [[عدل و قسط]] میکند آنگونه که پر از [[ظلم]] وجور شده باشد. از او ساکنان [[آسمان]] و [[زمین]] [[راضی]] خواهند شد". <ref>{{عربی|" أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ"}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۸.</ref> چه اینکه ساکن [[آسمان]] را [[فرشتگان الهی]] بدانیم و یا اینکه آنها را انسانهایی بدانیم که بر اثر [[پیشرفت]] خارق العاده [[علم]] و [[دانش در عصر ظهور]] در کرات آسمانی ساکن شدهاند، که هردو، حکایت از [[گزینش]] [[بهترین]] روش در [[حاکمیت]] توسط آن [[حضرت]] است. اما اینکه [[فرشتگان]] و ساکنان آسمانها و مردگان از [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} خوشحال میشوند به خاطر این است که [[کفر]] و [[ستم]] و [[بیداد]] و [[گناه]] از ابتدای [[آفرینش]] آنها را [[آزار]] داده و اندوهگین نموده است و وقتی میبینند که [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} با [[مرگ]] [[باطل]] و زنده شدن [[حق]] و خاموش شدن [[آتش]] [[کفر]] و [[شرک]] و گسترش [[ایمان]] و [[توحید]] همراه است خوشحال میشوند، و بلکه میتوان گفت به این خاطر، همه چیز در [[آسمان]] و [[زمین]] از [[ظهور]] آن [[حضرت]] مسرور میشوند. افزون بر این مطالب، چون [[امام]] واسطه [[نزول]] [[فیض]] [[پروردگار]] بر تمام موجودات [[عالم هستی]] است و [[اراده]] [[پروردگار]] در اصل وجود اشیاء و کمّ و کیف و دیگر وجوه عنایات الهی، به موجودات، از راه [[امام]] محقق میشود، بنابراین بین [[امام]] {{ع}} و دیگر موجودات رابطهای معنوی برقرار است که وقتی [[امام]] به [[مصیبت]] و اندوهی مبتلا شود آنها اندوهگین و هرگاه مسرور باشد آنها مسرور میشوند<ref> علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۲۰۹.</ref> و شکی نیست که آن [[حضرت]] نیز همچون دیگر موجودات از [[ظهور]] [[اراده الهی]] در تحقق [[عدل]] و [[عدالت]] در نهایت خوشحالی خواهد بود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۷۷- ۲۸۱.</ref>. | |||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ | |||
| تصویر = 92816972.jpg | |||
| پاسخدهنده = داوود الهامی | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود الهامی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[مهدی]] [[موعود آخرین]] [[امام]] و واپسین [[معصوم]]، از سلاله پاک [[پیامبر]] و تحققبخش ایدهآل همه [[پیامبران]] و [[امامان]]، تشکیلدهنده [[حکومت عدل]] [[اسلامی]] و اجراء کننده نقشههای [[پیامبر اسلام]]، در صحنه [[گیتی]] است، [[سیرت]] او همانند [[سیرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه هدی]] و برنامه دولتش تجدید [[عظمت]] [[قرآن]] و احیای [[تعالیم]] عالی [[اسلام]] میباشد او مانند جدش [[محمد]] {{صل}} رحمة للعالمین و [[مهر]] بر جهانیان است و [[هنگام ظهور]] [[پرچم]] و نشانههای [[پیامبر]] با اوست، پیراهن وی بر تن و [[شمشیر]] آن [[حضرت]] را در دست دارد و نشانههای ظاهری و [[باطنی]] [[پیامبر]] در او نمایان است<ref>[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۴۹۰.</ref>. | |||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} درباره [[سیرت]] و روش کلی او فرمود: "مردی از [[اهل بیت]] من [[قیام]] میکند و به [[سنت]] و روش من عمل مینماید و [[خداوند]] برای وی روزی فرستد و [[زمین]] آنچه دارد بیرون میریزد و او [[زمین]] را پر از [[عدل]] کند چنانکه پر از [[ظلم و ستم]] باشد"<ref>{{متن حدیث|يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ يَعْمَلُ بِسُنَّتِي وَ يُنَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَكَةَ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا وَ تُمْلَأُ بِهِ الْأَرْضُ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ بحار، ج۵۱، ص۸۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹۵.</ref>. باز فرمود: "[[قائم]] از [[فرزندان]] من، همنام و هم [[کنیه]] من است، [[خوی]] او [[خوی]] من وسیرت او [[سیرت]] من میباشد، [[مردم]] را بر [[ملت]] و [[دین]] من وادار مینماید و آنان را به سوی [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) فرا میخواند"<ref>{{متن حدیث|الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ...}}؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۸۲.</ref>. و همچنین در اینباره فرمود: "دوازدهمی از فرزندانم به طوری [[غائب]] میشود که اصلاً دیده نمیشود، زمانی خواهد آمد که از [[اسلام]] جز اسمی و از [[قرآن]] جز اثری باقی نمیماند، در آن هنگام [[خدا]] به وی اجازه [[قیام]] میدهد و به وسیله او [[اسلام]] را تقویت نموده و از نو تجدیدش میکند"<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى وَ يَأْتِي عَلَى أُمَّتِي زَمَنٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ فَيُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ يُجَدِّدُ الدِّينَ}}[[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص۹۸.</ref>. باز در اینباره میفرماید: "[[مهدی]] مردی است از [[عترت]] من که برای [[سنت]] من [[جنگ]] میکند، همانطوری که من بر [[وحی]] آسمانی [[پیکار]] کردم"<ref>{{متن حدیث|اَلمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِن عِتْرَتِي يُقاتِلُ عَلی سُنَّتِي كَمَا قَاتَلْتُ اَنَا عَلَی الْوَحْيِ}}؛ ینابیع المودة، ج۲، ص۱۷۹.</ref>. | |||
این [[احادیث]] به روشنی دلالت دارد بر اینکه [[سیرت]] [[مهدی]] {{ع}} عین [[سیرت]] [[پیامبر]] {{صل}} بوده و برنامه دولتش، [[ترویج]] [[اسلام]] و تجدید [[عظمت]] [[قرآن]] است او بدعتهایی را که در [[دین خدا]] گذاشته شده، از بین میبرد و از حیثیت و اصالت [[اسلام]] در برابر توطئههای [[فکری]] و [[علمی]] [[دشمنان]] و تحریفات دوستنمایان، [[دفاع]] مینماید و [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] را همانطوری که صادر شده، [[ظاهر]] میسازد و معلوم است که چنین برنامهای کاملاً برای [[مردم]] تازگی دارد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "وقتی [[قائم]] [[قیام]] کرد به [[سیرت]] [[رسول خدا]] [[رفتار]] میکند، لکن آثار [[محمد]] {{صل}} را [[تفسیر]] و [[بیان]] مینماید"<ref>{{متن حدیث| إِذَا قَامَ القَائِمُ سَارَ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} إِلَّا أَنَّهُ يُبَيِّنُ آثَارَ مُحَمَّدٍ {{صل}}}}؛ بحار، ج۵۲، ص۳۵۲.</ref>. | |||
[[شیخ طوسی]] در کتاب [[تهذیب]] با [[سند]] خود از [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] میکند که گفت: از [[حضرت]] [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم [[قائم]] چگونه در میان [[مردم]] [[رفتار]] میکند؟ فرمود: "به روش [[پیغمبر]] {{صل}} عمل مینماید تا آنکه [[اسلام]] را آشکار میسازد. عرض کردم: [[روش پیامبر]] چگونه بود؟ فرمود: [[پیغمبر]] [[آثار کفر]] [[جاهلیت]] را از میان برد و با [[مردم]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کرد [[قائم]] هم موقعی که [[قیام]] میکند هر [[اعمال]] [[نامشروع]] و بدعتی را که هنگام [[صلح]] و [[سازش]] با بیگانگان [[اسلام]] در میان [[مسلمین]] مرسوم گشته، از میان میبرد و [[مردم]] را به [[عدالتگستری]] [[رهبری]] مینماید"<ref>{{متن حدیث|يَسِيرُ بِسِيرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} حَتَّى يُظْهِرَ الْإِسْلَامَ قُلْتُ وَ مَا كَانَتْ سِيرَةُ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} قَالَ أَبْطَلَ مَا كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ {{ع}} إِذَا قَامَ يُبْطِلُ مَا كَانَ فِي الْهُدْنَةِ مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ يَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ}}؛ التهذیب ج۲، ص۵۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۴؛ بحار، ج۵۲، ص۳۸۱.</ref>. | |||
و نیز [[نعمانی]] در [[کتاب الغیبة]] از [[عبدالله بن عطا]] [[روایت]] کرده که گفت: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم [[مهدی]] با چه روشی در میان [[مردم]] [[حکومت]] میکند؟ فرمود: همان روشی را که [[رسول خدا]] اتخاذ کرده بود او هم اتخاذ میکند، آنچه از آثار [[بدعت]] و [[گمراهی]] قبل از وی بوده است، منهدم میکند، چنانکه [[پیامبر]] اساس [[جاهلیت]] را منهدم کرد آنگاه از نو، [[اسلام]] را از سر میگیرد<ref>{{متن حدیث|يَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ صيَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً}}؛ به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۵۳؛ این روایت از امام باقر {{ع}} نیز نقل شده است.</ref>. و چند [[روایت]] دیگر که به همین مضمون [[نقل]] شده است. | |||
اگر در بعضی از [[روایات]] از آن [[حضرت]] به [[صاحب السیف]] و از قیامش به [[قیام مسلحانه]] و توأم با [[خشونت]] و [[خونریزی]] تعبیر شده است<ref>مثل روایتی که از امام صادق {{ع}} نقل شده {{متن حدیث| إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ... عَلَى الْعَرَبِ شَدِيدٌ لَيْسَ شَأْنُهُ إِلَّا الْقَتْلَ وَ لَا يَسْتَتِيبُ أَحَداً وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ}}. و چند روایت دیگر، بحار، ج۵۲، ص۳-۳۵۴، ۳۵۵ و منابع دیگر.</ref>، منافات با مضمون [[روایات]] فوق ندارد؛ زیرا [[حضرت مهدی]] {{ع}} مانند جدش [[جهاد]] را آخرین راه [[مبارزه]] برمیگزیند و در مرحله نخست از راه [[منطق]] و [[برهان]] و تنویر [[افکار]] بدون هیچگونه [[خشونت]] و سختدلی [[وظیفه الهی]] خود را انجام میدهد، ولی قهری است اشخاصی پیدا میشوند در راه وصول این [[خیر]] عمومی به [[مردم]] [[مانع]] ایجاد میکنند با نیرو و [[قدرت]] بین آن و [[مردم]] حائل میگردند، اینجاست که [[امام]] {{ع}} در مرحله دوم به [[زور]] [[متوسل]] میشود چنانکه [[امام باقر]] {{ع}} میفرماید: "[[مهدی]] از این لحاظ با جدش [[محمد]] {{صل}} شباهت دارد که با [[شمشیر]] [[قیام]] میکند و [[دشمنان]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[ستمکاران]] و [[طاغوتیان]] را به [[قتل]] میرساند و با [[شمشیر]] و [[ترس]] [[نصرت]] مییابد و هیچیک از پرچمهایش [[شکست]] خورده برنمیگردد"<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى {{صل}} فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ {{صل}} وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ}}بحار، ج۵۱، ص۰۲۱۸</ref>. | |||
البته منظور از [[خروج]] بالسیف که در [[روایات]] آمده است، کنایه از [[جهاد]] است یعنی: [[جهاد]] جزء برنامه رسمی [[امام زمان]] {{ع}} میباشد و [[هدف]] او از [[جهاد]] همان [[هدف]] [[پیامبر اسلام]] است، هدفش این است که [[جهان]] [[بشریت]] را از تاریکیهای شدید [[گمراهی]] بیرون آورد و از [[بیماری]] کشنده [[نادانی]] نجاتشان بخشد و آنان را به سوی [[نور]] و [[زندگی]] [[انسانی]] در پرتو [[عدل]] [[اسلامی]] رهنمون شود. | |||
بنابراین میتوان گفت: [[سیرت]] [[مهدی]]، عین [[سیرت]] جدش [[پیامبر اسلام]] است، او مردی است که در دلش [[قلب]] [[محمد]] {{صل}} میتپد و در دستش [[شمشیر]] او را دارد و [[نجات]] [[بشریت]] [[اسیر]]، به این دو [[نیازمند]] است. و اگر احیاناً در طرز [[زندگی]] آن [[حضرت]] تفاوتی با [[پیامبر]] و سائر [[ائمه]] باشد، ناشی از شرائط و محیط مختلفی است که در [[زندگی]] آن [[حضرت]] پیش خواهد آمد وگرنه [[سیرت]] کلی او به [[سیرت]] عمومی [[پیامبر]] و [[امامان]] دیگر منطبق میگردد و چون [[حکومت]] [[عظیم]] [[اسلامی]] با دست توانای او در [[جهان]] تأسیس خواهد شد و در دولتش، دستگاه [[شرک]] و [[کفر]] به کلی برچیده شده و [[پرچم]] [[توحید]] در سرتاسر [[گیتی]] به اهتزاز درخواهد آمد، لذا برخلاف [[سیره]] پدرانش که [[مأمور]] به [[تقیه]] بودند، در محیط آزادانه و بیتقیه [[وظائف]] خود را انجام خواهد داد. | |||
چنانکه شخصی به نام ابوخدیجه از [[امام صادق]] {{ع}} راجع به [[امام]] [[قائم]] {{ع}} پرسید، فرمود: "همه ما [[قائم]] به [[امر]] خدائیم: یکی پس از دیگری تا زمانی که [[صاحب]] [[شمشیر]] بیاید و چون [[صاحب]] [[شمشیر]] آمد، [[امر]] و دستوری غیر از آنچه بوده میآورد یعنی پدرانش [[مأمور]] به [[تقیه]] و [[صبر]] بودند و او [[مأمور]] به [[جهاد]] و برانداختن [[ظلم]] است"<ref>{{متن حدیث|كُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَجِيءَ صَاحِبُ السَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السَّيْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذِي كَانَ}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۶.</ref>. | |||
در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} از [[پدران]] بزرگوارش از [[علی]] {{ع}} و آن [[حضرت]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[روایت]] میکند که فرمود: "[[یا علی]]! موقعی که [[قائم]] [[ظهور]] کند ۳۱۳ نفر به تعداد مردان [[جنگ بدر]] به گرد وی اجتماع کنند، چون وقت آمدنش نزدیک شود. [[شمشیر]] غلاف شدهای دارد که همان [[شمشیر]] به او میگوید: ای [[ولی خدا]] برخیز و [[دشمنان]] را بکش<ref>{{متن حدیث|لَهُ سَيْفٌ مَغْمُودٌ نَادَاهُ السَّيْفُ قُمْ يَا وَلِيَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ}}؛ کفایة الاثر، به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.</ref>. | |||
[[شیخ مفید]] در کتاب اختصاص از [[حذیفه یمانی]] [[روایت]] کرده که گفت: از [[پیغمبر]] {{صل}} شنیدم که فرمود:در وقت آمدن [[قائم]] گویندهای از [[آسمان]] بانگ میزند ای [[مردم]]! زمان [[حکومت]] [[ستمگران]] به پایان رسید [[ولی امر]] [[بهترین]] [[امت محمد]] {{صل}} [[قیام]] کرده است، در [[مکه]] به وی ملحق شوید، آنگاه [[نجباء]] از [[مصر]] و [[ابدال]] از [[شام]] و جوانمردانی از [[عراق]] که شبها را به [[عبادت]] مشغول و روزها همچون شیر میباشند و دلهایشان مانند [[پارههای آهن]] است، بیایند و در بین [[رکن و مقام]] با وی [[بیعت]] کنند<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ قُطِعَ عَنْكُمْ مُدَّةُ الْجَبَّارِينَ وَ وَلِيَ الْأَمْرَ خَيْرُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ فَالْحَقُوا بِمَكَّةَ فَيَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ}}؛ الاختصاص به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.</ref>»<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۲۸۰-۲۸۵</ref>. | |||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آقای تونهای (پزوهشگر معارف مهدویت)؛ | |||
| تصویر = 13681078.jpg | |||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | |||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: [[قائم]] بر طبق شیوه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[رفتار]] میکند و آنچه از نشانههای [[جاهلیت]] باقی باشد را از میان برمیدارد و پس از ریشهکن ساختن [[بدعتها]]، [[اسلام]] را از نو پیاده میکند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲؛ [[منتخب الاثر (کتاب)|منتخب الاثر]]، ص ۳۰۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۴۶.</ref>. | |||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۴. آقای فقیهایمانی؛ | |||
| تصویر = 1368227.jpg | |||
| پاسخدهنده = مهدی فقیهایمانی | |||
| پاسخ = آقای '''[[مهدی فقیهایمانی]]'''، در کتاب''«[[مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«{{متن حدیث|يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا}}؛ او [[هوای نفس]] را به [[هدایت]] و رهنمود [[الهی]] برمیگرداند؛ آن هنگام که [[مردم]] [[هدایت الهی]] را به خواستههای نفسانی برگرداندهاند. و آنگاه که [[مردم]] [[قرآن]] را [[تفسیر به رأی]] کنند او آراء و نظریات را به [[قرآن]] [[گرایش]] دهد. [[ابن ابی الحدید]] میگوید: این [[کلام]] اشاره به امامی است که [[خداوند]] او را در [[آخر الزمان]] به وجود میآورد و همو باشد که در [[روایات]] و آثار به او نوید داده شده است و مقصود از [[گرایش]] به [[قرآن]]، لغو [[احکام]] صادر شده از روی [[رأی]] و [[قیاس]]، و منع از عمل برطبق [[گمان]] و تخمین، و جایگزین کردن عمل برطبق [[قرآن]] است. بدین ترتیب [[ابن ابی الحدید]] به [[پیشگویی]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} از [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} و [[مهدویت]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، ص۲۷ نقش او در [[حاکمیت]] [[هدایت الهی]] و [[قرآن]] به جای [[هوا و هوس]] و [[رأی]] و [[قیاس]]- که روش [[عقیدتی]] و [[فقهی]] [[اهل تسنن]]، به ویژه [[فرقه]] [[حنفی]] را تشکیل میدهد- اعتراف نموده، اما ولادت [[حضرت]] را نپذیرفته و تصریح میکند که بعد از این متولد خواهد شد. آنچه ما از [[کلام]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} میفهمیم این است که روش آن [[امام]] بزرگوار و [[موعود]] [[اسلام]]، همچون [[زمامداران]] [[جهان]]، بر هواوهوس و دینسازی و زورگویی و [[قوانین]] تحمیلی [[استوار]] نیست، بلکه براساس رشد [[عقلی]] و پیشرفتهای [[علمی]] است. همانگونه که [[پیامبر]] [[عالی]] [[مقام]] [[اسلام]] {{صل}} در پرتو [[قرآن]] و دستورهای [[اسلام]]، در مدت کوتاهی [[روح]] [[ایمان]]، [[یکتاپرستی]]، [[عدالت]] و [[نظم]] و [[امنیت]] همهجانبه را جایگزین [[عقاید]] شرکآمیز، [[رذایل اخلاقی]] و انواع تبعیضات نمود و سرانجام وضع نکبتبار [[زندگی]] [[جاهلی]] را از ریشه دگرگون ساخت و عالیترین راهورسم [[زندگی]] و کسب [[سعادت]] را به [[مردم]] آموخت. | |||
[[امام]] {{ع}} در بخش بعد چنین میفرماید: رویدادها بدانجا منتهی میشود که [[جنگ]] همه را بهپا خیزاند و مانند حیوان درندهای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن، تا آخرین حد باز [[مهدویت]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، ص۲۸ میکند به شما نیشخند زند. پستانهای آن از شیر پر گشته<ref>شاید کنایه از مواد و مهمات جنگی باشد که از هرسو به جنگجویان اعطا و بدین وسیله آتش جنگ برافروختهتر میگردد.</ref> مکیدن شیر آن بس شیرین است و سرانجام بس زهرآگین. [[امام]] {{ع}} سخن خود را چنین ادامه میدهد: {{متن حدیث|أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ [[آگاه]] باشید، در فردا- فردایی که از آمدنش و آنچه همراه دارد ناآگاهید- [[والی]] و [[زمامدار]]، کارفرمایان و گماشتگان آن [[حکومتها]] را به سبب تجاوزات و خیانتهایشان [[محاکمه]] نموده، به [[کیفر]] رساند و [[زمین]] پارههای جگر خود را برای او بیرون آورد و از [[فروتنی]] کلیدهای خود را به سوی او اندازد و آنگاه او روش [[زمامداری]] و [[آیین]] دادگستری [[پیامبر]] را به شما نشان دهد و آثار مرده و فراموش شده [[کتاب و سنت]] را دگربار زنده سازد و به [[اجرا]] و گسترش در آورد. [[ابن ابی الحدید]] نوشته است: بدون [[شک]] مقصود از [[والی]] در این عبارت، امامی است که [[خداوند]] او را در [[آخر الزمان]] خواهد آفرید»<ref>[[مهدی فقیهایمانی|فقیهایمانی، مهدی]]، [[مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص ۲۸.</ref>. | |||
}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده: | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(ات): پرسشهایی با ۳ پاسخ]] | [[رده:(ات): پرسشهایی با ۳ پاسخ]] | ||
[[رده:(ات): پرسشهای مهدویت با ۳ پاسخ]] | [[رده:(ات): پرسشهای مهدویت با ۳ پاسخ]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۰
روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / روش حکومتی امام مهدی |
مدخل اصلی | شیوه حکومت امام مهدی |
روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
پاسخ نخست
آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
«میتوان دو توجیه را برای این امر بیان کرد:
- از جمله اصول کلی در نزد پیشوایان دین، مجاز بودن کشتن مجروحان دشمن در جبهه جنگ، تعقیب شخصی فراری از میدان نبرد و کشتن اسیر و ... میباشد؛ جز آن که پیشوایان نخستین به دلیل شرایط عصر خویش به آن عمل نمیکردند. امام علی (ع) در این باره میفرماید: "وَ لَكِنْ تَرَكْتُ ذَلِكَ لِلْعَاقِبَةِ مِنْ أَصْحَابِي إِنْ جُرِحُوا لَمْ يُقْتَلُوا..."؛ ولی این کار را به منظور رعایت حال یارانم ترک کردم تا اگر آنها نیز زخمی شدند، کشته نشوند ... . مسلما این مصلحتاندیشی در زمان حضرت ولی عصر (ع) وجود نخواهد داشت.
- اصل کلی برای پیشوایان دین، نکشتن مجروح و تعقیب نکردن دشمن فراری و ... میباشد و آن بزرگواران به دلیل مجاز نبودن این اعمال، آنها را به کار نبستهاند اما همین اقدامات برای حضرت در زمان فتح جهان، جایز میگردد "و او بر اساس کتابی که نزد اوست، مأمور اجرای این کار است" و این تنها یک استثناست و پس از پیروزی جهانی، دیگر مجاز نخواهد بود. در آن مرحله است که "نه خونی میریزد و نه خفتهای را بیدار میسازد". سر این تفاوت (با هر کدام از دو توجیه بالا) در اختلاف سطح بسیار زیاد جامعه صدر اسلام با جامعه مهدوی است.
مهمترین ویژگی جامعه مسلمانان در صدر اسلام آن است که ایمان و کفر در آن دوره، ایمان و کفر پیش از امتحانات الهی است؛ آن اجتماع هم چون جامعه پیش از ظهور نیست که از کوره آزمایشهای طاقتفرسا گذشته باشد. ایمان و کفر در جامعه مهدوی، ایمان و کفر پس از امتحان و ابتلائات عظیم الهی است. عبور آن مردم از این دوره، چیز ساده و ناچیزی نیست بلکه کافی است بیندیشیم که در صدر اسلام امتحانات الهی شامل مؤمن قاتل و کافر مقتول نمیشده است و از این رو درک آنها از اهمیت آن پیکار و نتایجش، نسبت به زمانی که آنها نیز از گذرگاه ابتلائات عظیم الهی گذشته باشند، بسیار اندک بوده است؛ زیرا اگر چنین بود، اهمیت ایمان در دل مؤمن و جایگاه کفر در دل کافر یا شخص منحرف، عمق و ژرفای بیشتری مییافت و افق اندیشه و بینش آنها تا میزان بسیار زیادی گسترش پیدا میکرد.
کافری که در مرحله پیش از ابتلائات الهی قرار دارد، به دلیل سادگی و عدم پیچیدگیاش و نیز سطح نازل شخصیتی، شایسته چنین رفتار قاطع نظامی نیست اما کافر پس از دوره آزمایشهای الهی، آن قدر کفر پیچیدهای دارد که کمترین مجازاتش، جنگ با اوست؛ زیرا او همواره در دوران امتحانات الهی با کمال هوشیاری و آگاهی به ستیز کینهتوزانه با حق و عدل پرداخته است. از این رو رواست که پاسخی مناسب و همسان با رفتار خشن و لجاجتآمیز خود دریافت دارد: "لاَ يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ"»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است:
«از روایات و قرائن مختلف، ثابت میشود که روش حکومتی حضرت مهدی (ع) به طور دقیق همان روش حکومتی پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) و دیگر امامان (ع) است. البته نباید از نگاه دور داشت که، پیامبر (ص) و ائمه (ع) به جهت محدودیتها و موانع تحمیل شده فراوان، نتوانستند تمام اهداف خود را تحقق بخشند. آنگونه که از سخنان نورانی معصومین (ع) استفاده میشود: تمام محدودیتها و موانع که تا آن زمان از برپایی حکومتی جامع و جهانی جلوگیری میکرده است، از سر راه امام مهدی (ع) برداشته میشود و آن حضرت اهداف معصومین (ع) را تحقق خواهد بخشید. در این رابطه دو دسته روایت وجود دارد:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین داوود الهامی، در کتاب «آخرین امید» در اینباره گفته است:
«مهدی موعود آخرین امام و واپسین معصوم، از سلاله پاک پیامبر و تحققبخش ایدهآل همه پیامبران و امامان، تشکیلدهنده حکومت عدل اسلامی و اجراء کننده نقشههای پیامبر اسلام، در صحنه گیتی است، سیرت او همانند سیرت پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی و برنامه دولتش تجدید عظمت قرآن و احیای تعالیم عالی اسلام میباشد او مانند جدش محمد (ص) رحمة للعالمین و مهر بر جهانیان است و هنگام ظهور پرچم و نشانههای پیامبر با اوست، پیراهن وی بر تن و شمشیر آن حضرت را در دست دارد و نشانههای ظاهری و باطنی پیامبر در او نمایان است[۱۲]. پیامبر اکرم (ص) درباره سیرت و روش کلی او فرمود: "مردی از اهل بیت من قیام میکند و به سنت و روش من عمل مینماید و خداوند برای وی روزی فرستد و زمین آنچه دارد بیرون میریزد و او زمین را پر از عدل کند چنانکه پر از ظلم و ستم باشد"[۱۳]. باز فرمود: "قائم از فرزندان من، همنام و هم کنیه من است، خوی او خوی من وسیرت او سیرت من میباشد، مردم را بر ملت و دین من وادار مینماید و آنان را به سوی کتاب خدا (قرآن) فرا میخواند"[۱۴]. و همچنین در اینباره فرمود: "دوازدهمی از فرزندانم به طوری غائب میشود که اصلاً دیده نمیشود، زمانی خواهد آمد که از اسلام جز اسمی و از قرآن جز اثری باقی نمیماند، در آن هنگام خدا به وی اجازه قیام میدهد و به وسیله او اسلام را تقویت نموده و از نو تجدیدش میکند"[۱۵]. باز در اینباره میفرماید: "مهدی مردی است از عترت من که برای سنت من جنگ میکند، همانطوری که من بر وحی آسمانی پیکار کردم"[۱۶]. این احادیث به روشنی دلالت دارد بر اینکه سیرت مهدی (ع) عین سیرت پیامبر (ص) بوده و برنامه دولتش، ترویج اسلام و تجدید عظمت قرآن است او بدعتهایی را که در دین خدا گذاشته شده، از بین میبرد و از حیثیت و اصالت اسلام در برابر توطئههای فکری و علمی دشمنان و تحریفات دوستنمایان، دفاع مینماید و تعالیم عالیه اسلام را همانطوری که صادر شده، ظاهر میسازد و معلوم است که چنین برنامهای کاملاً برای مردم تازگی دارد. امام صادق (ع) فرمود: "وقتی قائم قیام کرد به سیرت رسول خدا رفتار میکند، لکن آثار محمد (ص) را تفسیر و بیان مینماید"[۱۷]. شیخ طوسی در کتاب تهذیب با سند خود از محمد بن مسلم روایت میکند که گفت: از حضرت امام باقر (ع) پرسیدم قائم چگونه در میان مردم رفتار میکند؟ فرمود: "به روش پیغمبر (ص) عمل مینماید تا آنکه اسلام را آشکار میسازد. عرض کردم: روش پیامبر چگونه بود؟ فرمود: پیغمبر آثار کفر جاهلیت را از میان برد و با مردم به عدالت رفتار کرد قائم هم موقعی که قیام میکند هر اعمال نامشروع و بدعتی را که هنگام صلح و سازش با بیگانگان اسلام در میان مسلمین مرسوم گشته، از میان میبرد و مردم را به عدالتگستری رهبری مینماید"[۱۸]. و نیز نعمانی در کتاب الغیبة از عبدالله بن عطا روایت کرده که گفت: از امام صادق (ع) پرسیدم مهدی با چه روشی در میان مردم حکومت میکند؟ فرمود: همان روشی را که رسول خدا اتخاذ کرده بود او هم اتخاذ میکند، آنچه از آثار بدعت و گمراهی قبل از وی بوده است، منهدم میکند، چنانکه پیامبر اساس جاهلیت را منهدم کرد آنگاه از نو، اسلام را از سر میگیرد[۱۹]. و چند روایت دیگر که به همین مضمون نقل شده است. اگر در بعضی از روایات از آن حضرت به صاحب السیف و از قیامش به قیام مسلحانه و توأم با خشونت و خونریزی تعبیر شده است[۲۰]، منافات با مضمون روایات فوق ندارد؛ زیرا حضرت مهدی (ع) مانند جدش جهاد را آخرین راه مبارزه برمیگزیند و در مرحله نخست از راه منطق و برهان و تنویر افکار بدون هیچگونه خشونت و سختدلی وظیفه الهی خود را انجام میدهد، ولی قهری است اشخاصی پیدا میشوند در راه وصول این خیر عمومی به مردم مانع ایجاد میکنند با نیرو و قدرت بین آن و مردم حائل میگردند، اینجاست که امام (ع) در مرحله دوم به زور متوسل میشود چنانکه امام باقر (ع) میفرماید: "مهدی از این لحاظ با جدش محمد (ص) شباهت دارد که با شمشیر قیام میکند و دشمنان خدا و رسول و ستمکاران و طاغوتیان را به قتل میرساند و با شمشیر و ترس نصرت مییابد و هیچیک از پرچمهایش شکست خورده برنمیگردد"[۲۱]. البته منظور از خروج بالسیف که در روایات آمده است، کنایه از جهاد است یعنی: جهاد جزء برنامه رسمی امام زمان (ع) میباشد و هدف او از جهاد همان هدف پیامبر اسلام است، هدفش این است که جهان بشریت را از تاریکیهای شدید گمراهی بیرون آورد و از بیماری کشنده نادانی نجاتشان بخشد و آنان را به سوی نور و زندگی انسانی در پرتو عدل اسلامی رهنمون شود. بنابراین میتوان گفت: سیرت مهدی، عین سیرت جدش پیامبر اسلام است، او مردی است که در دلش قلب محمد (ص) میتپد و در دستش شمشیر او را دارد و نجات بشریت اسیر، به این دو نیازمند است. و اگر احیاناً در طرز زندگی آن حضرت تفاوتی با پیامبر و سائر ائمه باشد، ناشی از شرائط و محیط مختلفی است که در زندگی آن حضرت پیش خواهد آمد وگرنه سیرت کلی او به سیرت عمومی پیامبر و امامان دیگر منطبق میگردد و چون حکومت عظیم اسلامی با دست توانای او در جهان تأسیس خواهد شد و در دولتش، دستگاه شرک و کفر به کلی برچیده شده و پرچم توحید در سرتاسر گیتی به اهتزاز درخواهد آمد، لذا برخلاف سیره پدرانش که مأمور به تقیه بودند، در محیط آزادانه و بیتقیه وظائف خود را انجام خواهد داد. چنانکه شخصی به نام ابوخدیجه از امام صادق (ع) راجع به امام قائم (ع) پرسید، فرمود: "همه ما قائم به امر خدائیم: یکی پس از دیگری تا زمانی که صاحب شمشیر بیاید و چون صاحب شمشیر آمد، امر و دستوری غیر از آنچه بوده میآورد یعنی پدرانش مأمور به تقیه و صبر بودند و او مأمور به جهاد و برانداختن ظلم است"[۲۲]. در روایتی از امام صادق (ع) از پدران بزرگوارش از علی (ع) و آن حضرت از پیامبر اکرم (ص) روایت میکند که فرمود: "یا علی! موقعی که قائم ظهور کند ۳۱۳ نفر به تعداد مردان جنگ بدر به گرد وی اجتماع کنند، چون وقت آمدنش نزدیک شود. شمشیر غلاف شدهای دارد که همان شمشیر به او میگوید: ای ولی خدا برخیز و دشمنان را بکش[۲۳]. شیخ مفید در کتاب اختصاص از حذیفه یمانی روایت کرده که گفت: از پیغمبر (ص) شنیدم که فرمود:در وقت آمدن قائم گویندهای از آسمان بانگ میزند ای مردم! زمان حکومت ستمگران به پایان رسید ولی امر بهترین امت محمد (ص) قیام کرده است، در مکه به وی ملحق شوید، آنگاه نجباء از مصر و ابدال از شام و جوانمردانی از عراق که شبها را به عبادت مشغول و روزها همچون شیر میباشند و دلهایشان مانند پارههای آهن است، بیایند و در بین رکن و مقام با وی بیعت کنند[۲۴]»[۲۵]. |
۳. آقای تونهای (پزوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
۴. آقای فقیهایمانی؛ |
---|
آقای مهدی فقیهایمانی، در کتاب«مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه» در اینباره گفته است:
««يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا»؛ او هوای نفس را به هدایت و رهنمود الهی برمیگرداند؛ آن هنگام که مردم هدایت الهی را به خواستههای نفسانی برگرداندهاند. و آنگاه که مردم قرآن را تفسیر به رأی کنند او آراء و نظریات را به قرآن گرایش دهد. ابن ابی الحدید میگوید: این کلام اشاره به امامی است که خداوند او را در آخر الزمان به وجود میآورد و همو باشد که در روایات و آثار به او نوید داده شده است و مقصود از گرایش به قرآن، لغو احکام صادر شده از روی رأی و قیاس، و منع از عمل برطبق گمان و تخمین، و جایگزین کردن عمل برطبق قرآن است. بدین ترتیب ابن ابی الحدید به پیشگویی امیر مؤمنان (ع) از ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه، ص۲۷ نقش او در حاکمیت هدایت الهی و قرآن به جای هوا و هوس و رأی و قیاس- که روش عقیدتی و فقهی اهل تسنن، به ویژه فرقه حنفی را تشکیل میدهد- اعتراف نموده، اما ولادت حضرت را نپذیرفته و تصریح میکند که بعد از این متولد خواهد شد. آنچه ما از کلام امیر مؤمنان (ع) میفهمیم این است که روش آن امام بزرگوار و موعود اسلام، همچون زمامداران جهان، بر هواوهوس و دینسازی و زورگویی و قوانین تحمیلی استوار نیست، بلکه براساس رشد عقلی و پیشرفتهای علمی است. همانگونه که پیامبر عالی مقام اسلام (ص) در پرتو قرآن و دستورهای اسلام، در مدت کوتاهی روح ایمان، یکتاپرستی، عدالت و نظم و امنیت همهجانبه را جایگزین عقاید شرکآمیز، رذایل اخلاقی و انواع تبعیضات نمود و سرانجام وضع نکبتبار زندگی جاهلی را از ریشه دگرگون ساخت و عالیترین راهورسم زندگی و کسب سعادت را به مردم آموخت. امام (ع) در بخش بعد چنین میفرماید: رویدادها بدانجا منتهی میشود که جنگ همه را بهپا خیزاند و مانند حیوان درندهای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن، تا آخرین حد باز مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه، ص۲۸ میکند به شما نیشخند زند. پستانهای آن از شیر پر گشته[۲۸] مکیدن شیر آن بس شیرین است و سرانجام بس زهرآگین. امام (ع) سخن خود را چنین ادامه میدهد: «أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ»؛ آگاه باشید، در فردا- فردایی که از آمدنش و آنچه همراه دارد ناآگاهید- والی و زمامدار، کارفرمایان و گماشتگان آن حکومتها را به سبب تجاوزات و خیانتهایشان محاکمه نموده، به کیفر رساند و زمین پارههای جگر خود را برای او بیرون آورد و از فروتنی کلیدهای خود را به سوی او اندازد و آنگاه او روش زمامداری و آیین دادگستری پیامبر را به شما نشان دهد و آثار مرده و فراموش شده کتاب و سنت را دگربار زنده سازد و به اجرا و گسترش در آورد. ابن ابی الحدید نوشته است: بدون شک مقصود از والی در این عبارت، امامی است که خداوند او را در آخر الزمان خواهد آفرید»[۲۹]. |
پانویس
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۳۵۱، ۳۵۲.
- ↑ " يَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً"؛ الغیبة، ص ۳۳۵، ح ۱۷؛ ر. ک: تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ روضة الواعظین، ص ۲۶۵.
- ↑ " مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِ السَّيْفِ"؛ الغیبة، ص ۳۳۶، ح ۲۰.
- ↑ " أَنَ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ (ع) إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِيَابَ عَلِيٍّ (ع) وَ سَارَ بِسِيرَةِ عَلِيٍّ (ع)"؛ کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۴؛ ج ۶، ص ۴۴۴، ح ۱۵.
- ↑ الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۴.
- ↑ الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۵.
- ↑ کافی، ج ۵، ص ۳۳، ح ۴؛ تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۹؛ المحاسن، ج ۲، ص ۳۹، ح ۱۱۲۶.
- ↑ ر. ک: تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۱، ح ۱۱۴.
- ↑ " أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۸.
- ↑ علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۲۰۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۷۷- ۲۸۱.
- ↑ منتخب الاثر، ص۴۹۰.
- ↑ «يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ يَعْمَلُ بِسُنَّتِي وَ يُنَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَكَةَ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا وَ تُمْلَأُ بِهِ الْأَرْضُ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحار، ج۵۱، ص۸۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹۵.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ...»؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۸۲.
- ↑ «وَ إِنَّ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى وَ يَأْتِي عَلَى أُمَّتِي زَمَنٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ فَيُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ يُجَدِّدُ الدِّينَ»منتخب الاثر، ص۹۸.
- ↑ «اَلمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِن عِتْرَتِي يُقاتِلُ عَلی سُنَّتِي كَمَا قَاتَلْتُ اَنَا عَلَی الْوَحْيِ»؛ ینابیع المودة، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ « إِذَا قَامَ القَائِمُ سَارَ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِلَّا أَنَّهُ يُبَيِّنُ آثَارَ مُحَمَّدٍ (ص)»؛ بحار، ج۵۲، ص۳۵۲.
- ↑ «يَسِيرُ بِسِيرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) حَتَّى يُظْهِرَ الْإِسْلَامَ قُلْتُ وَ مَا كَانَتْ سِيرَةُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) قَالَ أَبْطَلَ مَا كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ (ع) إِذَا قَامَ يُبْطِلُ مَا كَانَ فِي الْهُدْنَةِ مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ يَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ»؛ التهذیب ج۲، ص۵۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۴؛ بحار، ج۵۲، ص۳۸۱.
- ↑ «يَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ صيَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً»؛ به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۵۳؛ این روایت از امام باقر (ع) نیز نقل شده است.
- ↑ مثل روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده « إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ... عَلَى الْعَرَبِ شَدِيدٌ لَيْسَ شَأْنُهُ إِلَّا الْقَتْلَ وَ لَا يَسْتَتِيبُ أَحَداً وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ». و چند روایت دیگر، بحار، ج۵۲، ص۳-۳۵۴، ۳۵۵ و منابع دیگر.
- ↑ «وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى (ص) فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ (ص) وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ»بحار، ج۵۱، ص۰۲۱۸
- ↑ «كُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَجِيءَ صَاحِبُ السَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السَّيْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذِي كَانَ»؛ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۶.
- ↑ «لَهُ سَيْفٌ مَغْمُودٌ نَادَاهُ السَّيْفُ قُمْ يَا وَلِيَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ»؛ کفایة الاثر، به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.
- ↑ «أَيُّهَا النَّاسُ قُطِعَ عَنْكُمْ مُدَّةُ الْجَبَّارِينَ وَ وَلِيَ الْأَمْرَ خَيْرُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ فَالْحَقُوا بِمَكَّةَ فَيَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ»؛ الاختصاص به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۲۸۰-۲۸۵
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲؛ منتخب الاثر، ص ۳۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۴۶.
- ↑ شاید کنایه از مواد و مهمات جنگی باشد که از هرسو به جنگجویان اعطا و بدین وسیله آتش جنگ برافروختهتر میگردد.
- ↑ فقیهایمانی، مهدی، مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه، ص ۲۸.