طول عمر امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام مهدی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[طول عمر امام مهدی در کلام اسلامی]] - [[طول عمر امام مهدی در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش)}} | ||
[[حضرت مهدی]]{{ع}} عمری طولانی تا هنگام [[ظهور]] دارد و این [[اعتقاد]] از [[ضروریات مذهب شیعه]] است. [[ادله]] مختلفی مانند [[اعجاز]] و [[قدرت الهی]] و دلایل عقلی و تجربی]] و [[تاریخی]] بر این امر اقامه شده است | |||
== مقدمه == | |||
طبق [[روایات]]، حضرت مهدی{{ع}} که در [[آخر الزمان]] ظهور کرده و [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] خواهد نمود فرزند [[امام عسکری]]{{ع}} است که در [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن [[ذخیره الهی]]، دارای [[عمر طولانی]] است. | |||
تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از [[عمر]] [[مبارک]] آن حضرت گذشته است. در برخی روایات، [[سخن]] از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده است. [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ضمن بیانی مفصل درباره آن حضرت فرمود: "نهمین از [[فرزندان]] برادرم، فرزند [[بانوی کنیزان]] است. [[خداوند]] در دوران [[غیبت]]، عمر او را طولانی خواهد کرد؛ آنگاه به [[قدرت]] خویش وی را در سیمای [[جوانی]] کمتر از چهل سال برخواهد انگیخت، تا دانسته شود خداوند بر هرچیز توانا است"<ref>{{متن حدیث|التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍ ابْنِ دُونِ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَ اللَّهَ عَلى كُلِ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۱۵.</ref>. | |||
==پرسش مستقیم== | نخستین [[دانشمندی]] که به طرح مسأله [[طول عمر امام زمان]]{{ع}} پرداخت، [[ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه]] [[قمی]]، معروف به شیخ صدوق است. وی در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة]] به تفصیل درباره [[طول عمر]] بحث کرده و به پرسشهای [[مخالفان]] طول عمر امام مهدی{{ع}} پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از کتاب یاد شده را به [[زندگی]] "معمّرین" (صاحبان عمر طولانی) اختصاص داده است و دهها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشتهاند نام میبرد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر میکند. | ||
[[شیخ صدوق]]، مسأله [[طول عمر حضرت مهدی]]{{ع}} را فقط از راه "[[تجربه]] [[تاریخی]]" و افراد دارای [[عمر طولانی]]، بررسی کرده و به دیگر [[ادله]] نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طبرسی]]، خواجه نصر الدین [[طوسی]]، [[علامه حلی]]، [[فیض کاشانی]]، [[علامه مجلسی]] و دیگر بزرگان [[شیعه]] ادامه یافت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>. | |||
== ادلۀ طول عمر امام مهدی{{ع}} == | |||
=== [[اعجاز]] و [[قدرت الهی]] === | |||
مهمترین مسأله در [[طول عمر حضرت]]، قدرت الهی است. همانگونه که [[خداوند]] بر سرد شدن [[آتش]] بر [[ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و [[تولد حضرت عیسی]] بدون پدر<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۱.</ref> [[قادر]] بود، [[قدرت]] دارد [[حجت]] خود را سالهای متمادی زنده نگه دارد؛ زیرا هرگز نمیتوان [[اثبات]] کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹.</ref>. | |||
=== [[آیات قرآن]] کریم=== | |||
شماری از افرادی که در [[قرآن]]، دارای عمری طولانی و [[غیر طبیعی]] شمرده شدهاند، عبارتاند از: | |||
# '''[[حضرت نوح]]{{ع}}:''' قرآن، درباره حضرت نوح{{ع}} میگوید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref>. این بیان [[الهی]]، روشن نکرده است که این مدت، بر دوره [[عمر]] رسالت حضرت نوح{{ع}} دلالت دارد یا عمر آن حضرت؛ از اینرو در پارهای [[روایات اسلامی]] آمده است که مراد از عمر، دوره [[رسالت]] حضرت نوح{{ع}} است؛ ولی مدت [[زندگی]] او ۲۵۰۰ سال بوده است. از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: "در [[قائم]] سنّتی از نوح است و آن [[طول عمر]] است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۲، ح۴.</ref>. | |||
# '''[[عیسی بن مریم]]{{ع}}:''' [[قرآن]]، درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} میفرماید: "{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا}}<ref>و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۹.</ref>. بیشتر [[مفسران]] [[مسلمان]]، در تبیین [[آیه]] یاد شده بر این باورند که حضرت عیسی{{ع}} زنده است و در [[آخر الزمان]] نازل شده، در [[نماز]] به [[امام مهدی]]{{ع}} [[اقتدا]] خواهد کرد. حال اگر [[تاریخ]] میلادی، از [[صحت]] و دقت کافی برخوردار باشد، [[عمر]] حضرت عیسی{{ع}}، اکنون افزون بر دو هزار سال است و بر این اساس، عمر ۱۱۷۰ ساله برای [[حضرت مهدی]]{{ع}} امر بعیدی نخواهد بود. | |||
# '''[[حضرت خضر]]{{ع}}:''' یکی از کسانی که [[عمر طولانی]] دارد، حضرت خضر{{ع}} است. در قرآن از وی به [[صراحت]] یاد نشده است؛ اما داستان [[ملاقات]] و [[همراهی]] [[موسای کلیم]] با این [[بنده]] [[دانا]] و باتجربه [[خداوند سبحانه و تعالی]]، در [[سوره کهف]] آمده است<ref>ر.ک: سوره کهف: آیه ۶۵.</ref>. [[اعتقاد]] به زنده بودن حضرت خضر{{ع}}، اختصاصی به [[شیعه]] نداشته، بلکه میان [[اهل سنت]] نیز عقیدهای پذیرفته شده است. | |||
# '''[[اصحاب]] کهف:''' [[قرآن]] درباره آنان میگوید: {{متن قرآن|وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا}}<ref>و در غار خود سیصد سال درنگ داشتند و نه سال بر آن افزودند؛ سوره کهف، آیه ۲۵.</ref>. قرآن در این [[آیه]]، به زنده بودن [[اصحاب کهف]] به مدّت بیش از سه [[قرن]] ـ آن هم در [[خواب]] و بدون آب و [[غذا]] ـ تصریح میکند. به [[راستی]] کدام یک شگفتانگیزتر است؛ کسی که سیصد سال بدون آب و غذا زنده مانده یا کسی که صدها سال باقی مانده است؛ اما غذا میخورد، آب میآشامد، راه میرود، میخوابد و بیدار میشود؟<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref> | |||
=== روایات === | |||
سخنان [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بر طول عمر [[انسان]]، صحه میگذارد و آن را امری ممکن میشمارد. یکی از کسانی که در [[سنّت پیامبر]]{{صل}} ـ به ویژه در [[منابع اهل سنت]] ـ به طول عمر او اشاره شده، [[دجال]] است. [[اهل سنت]]، بر اساس همین [[روایات]]، [[عقیده]] دارند دجال در [[عصر پیامبر]]{{صل}} متولد شده و به [[زندگی]] خود ادامه میدهد، تا در [[آخر الزمان]] خروج کند<ref>ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. حال اگر این [[احادیث]] درست باشد ـ چنان که اهل سنت بر این باورند ـ در این صورت، [[شایسته]] نیست که آنان در [[حیات]] و عمر طولانی امام مهدی{{ع}}، [[تردید]] کنند. | |||
از طرفی حال که [[دشمن خدا]]، به مصالحی میتواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا [[بنده]] و [[خلیفه]] و [[ولی خدا]] نتواند عمر طولانی داشته باشد؟<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref> | |||
=== دلیل عقلی === | |||
امر محال به سه گونه تقسیم میشود: | |||
# محال عادّی، | |||
# محال وقوعی، | |||
# محال ذاتی. | |||
تمام [[معجزات]] و کراماتها و سایر امور [[خارقالعاده]]، اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ اما از راه [[خرق عادت]] رخ دادهاند. [[طول عمر]] [[خارقالعاده]] در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید، ([[اجتماع]] نقیضین) محال وقوعی نیز نیست که معلول و پدیدهای بدون علّت ایجاد شود. زنده ماندن یک [[انسان]] بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر [[عقل]] مردود نیست؛ لذا [[عمر بسیار]] طولانی خلاف عقل نیست. | |||
یادآور میشود هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق [[قدرت]] [[خدای تعالی]] قرار میگیرد و پس از آنکه روشن شد طول [[عمر انسان]] ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت [[حقّ]] تعالی واقع میشود، باید توجّه کرد اگر مصلحتی اقتضا کند [[خداوند]] بندهای را هزاران سال زنده نگه میدارد تا آن [[مصلحت]] حاصل گردد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹.</ref>. | |||
=== از نظر علوم تجربی === | |||
از نظر علوم تجربی[[انسان]] چه [[میزان]] [[قادر]] است [[زندگی]] کند، بهگونهای که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا [[علم]] میتواند سقف [[قطعی]] و بدون استثنا برای [[عمر]] [[بشر]] تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر [[علمی]] طول عمر انسان و [[مرگ]] او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، [[محل زندگی]]، [[شغل]]، وضعیّت معیشتی، [[اخلاق]] و [[رفتار]]، [[خورد و خوراک]]، در معرض حوادث بودن و.... | |||
چرخه عمر در بسیاری از جانوران که [[مشکلات]] انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاکپشت دویست سال عمر میکند و سلولهای داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده میماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاشهای علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاشها همچنان ادامه دارد. | |||
[[دانشمندان]] توانستهاند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض [[حفظ]] کرد میتوان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت [[مرگ انسان]] هفتاد یا هشتاد سال [[عمر]] کردن نیست بلکه فرسودگیها، دچار [[حمله]] میکروبها شدن و سایر عوارض است که با [[حفظ]] او از این خطرات، [[پیری]] و [[مرگ]] از بین میرود. به هر حال [[عمر طولانی]] از نظر [[علم]] نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش [[دانشمندان]] نیز هست<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۱-۴۷۳؛ [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۹۹؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>. | |||
=== از نظر [[تاریخ]] === | |||
نه تنها [[طول عمر]] زیاد برای [[انسان]] امری ممکن است که واقع نیز شده است: در [[متون دینی]] و غیر آن اشخاصی معرّفی شدهاند که هزاران سال عمر کردهاند و برخی از آنها هم اینک در قید حیاتاند. این مطلب در متون دینی [[یهود]]، [[مسیح]] و [[اسلام]] آمده است. (به عنوان مثال در [[تورات]]، [[سفر]] [[تکوین]]، اصحاح پنجم، [[آیه]] ۵ عمر [[حضرت آدم]] ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر [[شیث]] ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) [[قرآن]] نیز بر این مطلب دلالت دارد و میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال ـ میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref>. از نظر [[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال میشود. | |||
در مورد طول عمر [[هشام بن سالم]] از [[امام]] [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: "نوح{{ع}} [[دو هزار و پانصد سال]] عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال [[قبل از بعثت]] و نهصد و پنجاه سال بین [[قوم]] خود آنها را به سوی [[حق]] [[دعوت]] میکرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن [[طوفان]])، آنگاه [[شهرها]] را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در [[آفتاب]] بود [[ملک الموت]] سراغ او آمد و به او [[سلام]] کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمدهای؟ گفت: برای [[قبض روح]] تو آمدهام. به او گفت: مرا میگذاری از آفتاب به [[سایه]] بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آنگاه نوح{{ع}} جای خود را [[تغییر]] داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از [[دنیا]] بر من گذشت (مدت [[دو هزار و پانصد سال]]) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. [[دنیا]] در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: [[مأموریت]] خود را انجام بده، پس [[روح]] حضرت را [[قبض]] کرد"<ref>کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.</ref>. البته نام معمّرین دیگری نیز در [[روایات]] [[یهود]]، [[مسیحیّت]] و [[اسلام]] آمده است از قبیل [[حضرت خضر]]، [[الیاس]] و...<ref>کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۱-۴۷۳؛ [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۹۹.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکانپذیر شده است؟ (پرسش)]] | * [[چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکانپذیر شده است؟ (پرسش)]] | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسمان امکان طول عمر}} | {{پرسمان امکان طول عمر}} | ||
== | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
{{ | # [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']] | ||
{{ | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵''']] | |||
# [[پرونده:000046.jpg|22px]] [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|'''سیمای آفتاب''']] | |||
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰
حضرت مهدی(ع) عمری طولانی تا هنگام ظهور دارد و این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است. ادله مختلفی مانند اعجاز و قدرت الهی و دلایل عقلی و تجربی]] و تاریخی بر این امر اقامه شده است
مقدمه
طبق روایات، حضرت مهدی(ع) که در آخر الزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود فرزند امام عسکری(ع) است که در نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن ذخیره الهی، دارای عمر طولانی است.
تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است. در برخی روایات، سخن از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده است. امام حسن مجتبی(ع) ضمن بیانی مفصل درباره آن حضرت فرمود: "نهمین از فرزندان برادرم، فرزند بانوی کنیزان است. خداوند در دوران غیبت، عمر او را طولانی خواهد کرد؛ آنگاه به قدرت خویش وی را در سیمای جوانی کمتر از چهل سال برخواهد انگیخت، تا دانسته شود خداوند بر هرچیز توانا است"[۱].
نخستین دانشمندی که به طرح مسأله طول عمر امام زمان(ع) پرداخت، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق است. وی در کتاب کمال الدین و تمام النعمة به تفصیل درباره طول عمر بحث کرده و به پرسشهای مخالفان طول عمر امام مهدی(ع) پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از کتاب یاد شده را به زندگی "معمّرین" (صاحبان عمر طولانی) اختصاص داده است و دهها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشتهاند نام میبرد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر میکند.
شیخ صدوق، مسأله طول عمر حضرت مهدی(ع) را فقط از راه "تجربه تاریخی" و افراد دارای عمر طولانی، بررسی کرده و به دیگر ادله نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، شیخ طبرسی، خواجه نصر الدین طوسی، علامه حلی، فیض کاشانی، علامه مجلسی و دیگر بزرگان شیعه ادامه یافت[۲].
ادلۀ طول عمر امام مهدی(ع)
اعجاز و قدرت الهی
مهمترین مسأله در طول عمر حضرت، قدرت الهی است. همانگونه که خداوند بر سرد شدن آتش بر ابراهیم[۳] و تولد حضرت عیسی بدون پدر[۴] قادر بود، قدرت دارد حجت خود را سالهای متمادی زنده نگه دارد؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند[۵].
آیات قرآن کریم
شماری از افرادی که در قرآن، دارای عمری طولانی و غیر طبیعی شمرده شدهاند، عبارتاند از:
- حضرت نوح(ع): قرآن، درباره حضرت نوح(ع) میگوید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ﴾[۶]. این بیان الهی، روشن نکرده است که این مدت، بر دوره عمر رسالت حضرت نوح(ع) دلالت دارد یا عمر آن حضرت؛ از اینرو در پارهای روایات اسلامی آمده است که مراد از عمر، دوره رسالت حضرت نوح(ع) است؛ ولی مدت زندگی او ۲۵۰۰ سال بوده است. از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: "در قائم سنّتی از نوح است و آن طول عمر است"[۷].
- عیسی بن مریم(ع): قرآن، درباره حضرت عیسی(ع) میفرماید: "﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا﴾[۸]. بیشتر مفسران مسلمان، در تبیین آیه یاد شده بر این باورند که حضرت عیسی(ع) زنده است و در آخر الزمان نازل شده، در نماز به امام مهدی(ع) اقتدا خواهد کرد. حال اگر تاریخ میلادی، از صحت و دقت کافی برخوردار باشد، عمر حضرت عیسی(ع)، اکنون افزون بر دو هزار سال است و بر این اساس، عمر ۱۱۷۰ ساله برای حضرت مهدی(ع) امر بعیدی نخواهد بود.
- حضرت خضر(ع): یکی از کسانی که عمر طولانی دارد، حضرت خضر(ع) است. در قرآن از وی به صراحت یاد نشده است؛ اما داستان ملاقات و همراهی موسای کلیم با این بنده دانا و باتجربه خداوند سبحانه و تعالی، در سوره کهف آمده است[۹]. اعتقاد به زنده بودن حضرت خضر(ع)، اختصاصی به شیعه نداشته، بلکه میان اهل سنت نیز عقیدهای پذیرفته شده است.
- اصحاب کهف: قرآن درباره آنان میگوید: ﴿وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا﴾[۱۰]. قرآن در این آیه، به زنده بودن اصحاب کهف به مدّت بیش از سه قرن ـ آن هم در خواب و بدون آب و غذا ـ تصریح میکند. به راستی کدام یک شگفتانگیزتر است؛ کسی که سیصد سال بدون آب و غذا زنده مانده یا کسی که صدها سال باقی مانده است؛ اما غذا میخورد، آب میآشامد، راه میرود، میخوابد و بیدار میشود؟[۱۱]
روایات
سخنان رسول خدا(ص) نیز بر طول عمر انسان، صحه میگذارد و آن را امری ممکن میشمارد. یکی از کسانی که در سنّت پیامبر(ص) ـ به ویژه در منابع اهل سنت ـ به طول عمر او اشاره شده، دجال است. اهل سنت، بر اساس همین روایات، عقیده دارند دجال در عصر پیامبر(ص) متولد شده و به زندگی خود ادامه میدهد، تا در آخر الزمان خروج کند[۱۲]. حال اگر این احادیث درست باشد ـ چنان که اهل سنت بر این باورند ـ در این صورت، شایسته نیست که آنان در حیات و عمر طولانی امام مهدی(ع)، تردید کنند.
از طرفی حال که دشمن خدا، به مصالحی میتواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا بنده و خلیفه و ولی خدا نتواند عمر طولانی داشته باشد؟[۱۳].[۱۴]
دلیل عقلی
امر محال به سه گونه تقسیم میشود:
- محال عادّی،
- محال وقوعی،
- محال ذاتی.
تمام معجزات و کراماتها و سایر امور خارقالعاده، اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ اما از راه خرق عادت رخ دادهاند. طول عمر خارقالعاده در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید، (اجتماع نقیضین) محال وقوعی نیز نیست که معلول و پدیدهای بدون علّت ایجاد شود. زنده ماندن یک انسان بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر عقل مردود نیست؛ لذا عمر بسیار طولانی خلاف عقل نیست. یادآور میشود هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق قدرت خدای تعالی قرار میگیرد و پس از آنکه روشن شد طول عمر انسان ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت حقّ تعالی واقع میشود، باید توجّه کرد اگر مصلحتی اقتضا کند خداوند بندهای را هزاران سال زنده نگه میدارد تا آن مصلحت حاصل گردد[۱۵].
از نظر علوم تجربی
از نظر علوم تجربیانسان چه میزان قادر است زندگی کند، بهگونهای که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا علم میتواند سقف قطعی و بدون استثنا برای عمر بشر تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر علمی طول عمر انسان و مرگ او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، محل زندگی، شغل، وضعیّت معیشتی، اخلاق و رفتار، خورد و خوراک، در معرض حوادث بودن و....
چرخه عمر در بسیاری از جانوران که مشکلات انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاکپشت دویست سال عمر میکند و سلولهای داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده میماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاشهای علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاشها همچنان ادامه دارد.
دانشمندان توانستهاند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض حفظ کرد میتوان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت مرگ انسان هفتاد یا هشتاد سال عمر کردن نیست بلکه فرسودگیها، دچار حمله میکروبها شدن و سایر عوارض است که با حفظ او از این خطرات، پیری و مرگ از بین میرود. به هر حال عمر طولانی از نظر علم نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش دانشمندان نیز هست[۱۶].
از نظر تاریخ
نه تنها طول عمر زیاد برای انسان امری ممکن است که واقع نیز شده است: در متون دینی و غیر آن اشخاصی معرّفی شدهاند که هزاران سال عمر کردهاند و برخی از آنها هم اینک در قید حیاتاند. این مطلب در متون دینی یهود، مسیح و اسلام آمده است. (به عنوان مثال در تورات، سفر تکوین، اصحاح پنجم، آیه ۵ عمر حضرت آدم ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر شیث ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارد و میفرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ﴾[۱۷]. از نظر قرآن کریم حضرت عیسی(ع) هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال میشود.
در مورد طول عمر هشام بن سالم از امام جعفر بن محمد الصادق(ع) نقل کرده است که فرمود: "نوح(ع) دو هزار و پانصد سال عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال قبل از بعثت و نهصد و پنجاه سال بین قوم خود آنها را به سوی حق دعوت میکرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن طوفان)، آنگاه شهرها را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در آفتاب بود ملک الموت سراغ او آمد و به او سلام کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمدهای؟ گفت: برای قبض روح تو آمدهام. به او گفت: مرا میگذاری از آفتاب به سایه بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آنگاه نوح(ع) جای خود را تغییر داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از دنیا بر من گذشت (مدت دو هزار و پانصد سال) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. دنیا در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: مأموریت خود را انجام بده، پس روح حضرت را قبض کرد"[۱۸]. البته نام معمّرین دیگری نیز در روایات یهود، مسیحیّت و اسلام آمده است از قبیل حضرت خضر، الیاس و...[۱۹].[۲۰]
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- آیا طول عمر امکان فلسفی و منطقی دارد؟ (پرسش)
- آیا طول عمر به این حد از حیث علمی امکان دارد؟ (پرسش)
- آیا طول عمر امکان عملی داشته است؟ (پرسش)
- آیا از دیدگاه قرآن کریم عمر طولانی ممکن است؟ (پرسش)
- چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکانپذیر شده است؟ (پرسش)
- آیا کسانی در امتهای پیشین عمر طولانی داشتهاند؟ (پرسش)
- دلایلی که نشان میدهد کسانی در طول تاریخ عمر طولانی داشتهاند چیستند؟ (پرسش)
- نظر دانشمندان نسبت به طول عمر چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ اللَّهُ عُمُرَهُ فِي غَيْبَتِهِ ثُمَ يُظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فِي صُورَةِ شَابٍ ابْنِ دُونِ أَرْبَعِينَ سَنَةً ذَلِكَ لِيُعْلَمَ أَنَ اللَّهَ عَلى كُلِ شَيْءٍ قَدِيرٌ»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۶۹.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۹۱.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۱۷۶-۱۷۹.
- ↑ و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۲، ح۴.
- ↑ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان میآورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۹.
- ↑ ر.ک: سوره کهف: آیه ۶۵.
- ↑ و در غار خود سیصد سال درنگ داشتند و نه سال بر آن افزودند؛ سوره کهف، آیه ۲۵.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
- ↑ ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج۹، ص۱۳۳.
- ↑ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۱۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۱۷۶-۱۷۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۱۷۶-۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۹۹؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
- ↑ «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال ـ میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.
- ↑ کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۱۷۶-۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۹۹.