طول عمر امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام مهدی | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[طول عمر امام مهدی در کلام اسلامی]] - [[طول عمر امام مهدی در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)}}
{{مهدویت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''امام مهدی'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] | [[امام مهدی در حدیث]] | [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[حضرت مهدی]]{{ع}} عمری طولانی تا هنگام [[ظهور]] دارد و این [[اعتقاد]] از [[ضروریات مذهب شیعه]] است. [[ادله]] مختلفی مانند [[اعجاز]] و [[قدرت الهی]] و دلایل عقلی و تجربی]] و [[تاریخی]] بر این امر اقامه شده است
*درباره [[طول عمر]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} سخن‌های بسیاری گفته‌اند. مهم‌ترین مسأله دخیل در [[طول عمر حضرت]]، [[قدرت الهی]] است. اگر کسی به [[کتب آسمانی]] به‌ویژه [[قرآن کریم]] آشنایی داشته باشد، می‌داند که کارهای [[خارق العاده]] بسیاری در عالَم واقع شده و [[معجزات]] بسیاری صادر گردیده که همگی حاکی از [[قدرت]] لایزال [[الهی]] است؛ از قبیل: توفان [[نوح]]<ref>سوره هود، ۳۸ تا ۴۸.</ref>، سرد شدن [[آتش]] برای [[ابراهیم]] {{ع}}<ref>سوره انبیاء، ۶۹.</ref>، [[عصای موسی]] {{ع}} و تبدیل شدن به اژدها<ref>سوره قصص، ۳۲ و طه، ۲۰ و شعرا، ۳۲.</ref>، بی‌پدر متولد شدن [[حضرت عیسی]] {{ع}}<ref>سوره انبیاء، ۹۱.</ref>، و سخن گفتن او در گهواره<ref>سوره مریم، ۲۷ تا ۳۴.</ref>، و امثال این‌ها. اگر [[خداوند]] قادر است این کارهای [[خارق العاده]] را انجام دهد، قادر است [[حجت]] و ولی خود را نیز سال‌های متمادی نگه دارد<ref>سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری، ۹۹.</ref>.
 
*و '''اما [[طول عمر]] از نظر [[ادیان]]''': همه [[ادیان]] از [[عمر طولانی]] جمعی از افراد [[بشر]] خبر داده‌اند، به عنوان مثال در اصحاح (سوره) پنجم از سفر [[تکوین]] [[تورات]]، [[آیات]] ۵، ۸، ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۲۰، ۲۷، ۳۱ در اصحاح نهم، [[آیه]] ۲۹ و اصحاح یازده [[آیه]] ۱۰ تا ۱۷ و در موارد دیگر، افرادی را از [[پیامبران]] و دیگران نام برده و عمرهای طولانی هریک را که متجاوز از ۴۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰، ۸۰۰ و ۹۰۰ سال بوده به صراحت بیان داشته است. [[ادیان]] باستانی دیگر مانند زرتشتی، [[بودایی]]، [[برهمایی]] و... نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد [[بشر]] مخصوصا رهبرانشان خبر داده‌اند و همه قائل به [[طول عمر]]، بلکه بقای حیات اشخاص تا این زمان هستند<ref>امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۳.</ref>. و مسیحی‌ها عموما معتقدند که [[حضرت عیسی]] {{ع}} پس از [[قتل]] زنده شده و تاکنون زنده است.
== مقدمه ==
*'''[[طول عمر]] از دیدگاه [[قرآن]]''': با مراجعه به [[قرآن کریم]] معلوم می‌شود که بعضی‌ها از [[عمر طولانی]] برخوردار بوده و هستند، به عنوان نمونه درباره [[حضرت نوح]] {{ع}} می‌خوانیم که قبل از توفان، ۹۵۰ سال در میان [[قوم]] خود بوده<ref>سوره عنکبوت، ۱۴.</ref> و پس از توفان نیز زنده بود. در [[تاریخ]] تا ۲۵۰۰ سال درباره [[طول عمر]] آن [[حضرت]] نوشته‌اند. همچنین درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} وقتی [[یهودیان]] گفتند: ما او را به دار آویخته و کشته‌ایم، [[قرآن کریم]] نظر آنان را مردود دانسته و فرمود: [[خداوند]] او را به [[آسمان]] برده است<ref>سوره نساء، ۱۵۸.</ref>. لذا در [[روایات]] داریم که [[حضرت عیسی]] {{ع}} زنده و در [[آسمان]] است و [[پس از ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[آسمان]] نازل شده و پشت سر [[حضرت]] [[نماز]] می‌خواند. در مورد [[زندگی]] [[حضرت خضر]] {{ع}} گرچه در [[قرآن]] ذکر نشده، اما در داستان [[حضرت موسی]] {{ع}}<ref>سوره کهف، ۶۵ تا ۸۲.</ref>، و پیر مراد و معلم او در [[روایات]] آمده که آن [[رجل]] [[الهی]] [[حضرت خضر]] بوده و همچنان زنده است. پس طبق [[آیات قرآن]] و [[روایات]]، داشتن [[عمر طولانی]] امری ممکن و قابل تحقق است.
طبق [[روایات]]، حضرت مهدی{{ع}} که در [[آخر الزمان]] ظهور کرده و [[جهان]] را پر از [[عدل ‏و داد]] خواهد نمود فرزند [[امام عسکری]]{{ع}} است که در [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن [[ذخیره الهی]]، دارای [[عمر طولانی]] است.
*'''[[طول عمر]] از منظر [[تاریخ]]''': در بیشتر کتبی که [[دانشمندان]] درباره [[زندگی]] و وجود [[امام زمان]] {{ع}} نوشته‌اند، بابی را به "معمّرین" اختصاص داده و [[اسامی]] افرادی را که [[عمر طولانی]] داشته‌اند، ضبط‍‌ کرده‌اند که ما [[اسامی]] برخی از آنان را در باب "معمّرین" آورده‌ایم.
 
*'''[[طول عمر]] در تحقیقات [[جهان]] پزشکی''': از نظر پزشکی، [[عمر]] [[انسان]] محدود به هفتاد و هشتاد سال نیست، بلکه تمام اعضای [[بدن انسان]]، جداگانه برای یک [[عمر طولانی]] ساخته شده است. یکی از [[دانشمندان]] در [[مقام]] مقایسه [[عمر]] [[انسان]] با سایر موجودات، مطالعات فراوانی نموده و بالاخره ثابت کرد که [[بدن]] [[آدمی]] برای آن ساخته شده که هزاران سال [[عمر]] کند<ref>اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۲، ص ۲۲۰.</ref>. یکی از پزشکان می‌گوید: برای مدت زندگانی [[انسان]]، حدی که [[تجاوز]] از آن محال باشد، معین نشده است<ref>مصلح جهانی، ص ۶۷.</ref>. یکی دیگر از [[دانشمندان]] می‌گوید: اگر می‌توانستیم نیم پایین روده‌ها را از تفاله [[پاک]] نگهداریم و نگذاریم [[بدن]] از آن [[ناحیه]] [[مسموم]] شود، [[مرگ]] را جواب می‌گفتیم و بعض دیگر این ادعا را درباره جهازات دیگر کرده‌اند<ref>آخرین امید، داود الهامی، ص ۳۳۷.</ref>. چیزی که تاکنون ثابت شده است، این است که [[علت]] اصلی [[مرگ]]، امراض و عوارضی است که به یکی از اعضاء، عارض شده، در نتیجه آن عضو را از انجام کار بازمی‌دارد و به‌واسطه ارتباط‍‌ و اتصالی که میان اعضاء برقرار است، از [[مرگ]] آن عضو، [[مرگ]] سایر اعضاء نیز فرامی‌رسد. امروزه [[بشر]] در این [[فکر]] است که به کرات دوردست آسمانی که احتمالا صدها و یا هزارها سال وقت می‌خواهد سفر کند، و چون [[عمر]] کوتاه [[انسان]] با این نوع مسافرت‌های طولانی وفق نمی‌دهد در این صدد برآمده‌اند که برای رسیدن به کرات آسمانی، اول باید [[عمر]] [[انسان]] را زیادتر کرد. لذا امروز در دانشگاه‌های مهم [[دنیا]]، [[کرسی]] دو [[علم]] جدید "ژریاتری" و "جرونتولوژی" به همین منظور مشغول فعالیت است و [[دانشمندان]] پیش‌بینی می‌کنند که روزی خواهد رسید که [[بشر]هم [[عمر]] خود را به هزاران سال می‌رساند و هم به کرات دوردست آسمانی سفر می‌کند. لذا [[عمر]] [[انسان]] از نظر [[علمی]] حد ثابت و معینی ندارد، بلکه [[انسان]] قابلیت آن را دارد که هزاران سال [[عمر]] کند.
تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از [[عمر]] [[مبارک]] آن حضرت گذشته است. در برخی روایات، [[سخن]] از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده است. [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ضمن بیانی مفصل درباره آن حضرت فرمود: "نهمین از [[فرزندان]] برادرم، فرزند [[بانوی کنیزان]] است. [[خداوند]] در دوران‏ [[غیبت]]، عمر او را طولانی خواهد کرد؛ آن‏گاه به [[قدرت]] خویش وی را در سیمای [[جوانی]] کمتر از چهل سال برخواهد انگیخت، تا دانسته شود خداوند بر هرچیز توانا است"<ref>{{متن حدیث|التَّاسِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِ أَخِي‏ الْحُسَيْنِ‏ ابْنُ‏ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ‏ اللَّهُ‏ عُمُرَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ ثُمَ‏ يُظْهِرُهُ‏ بِقُدْرَتِهِ‏ فِي‏ صُورَةِ شَابٍ‏ ابْنِ‏ دُونِ‏ أَرْبَعِينَ‏ سَنَةً ذَلِكَ‏ لِيُعْلَمَ‏ أَنَ‏ اللَّهَ‏ عَلى‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ‏‏}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۱، ص۳۱۵.</ref>.
*و اما [[حضرت]] [[آیت الله]] [[وحید خراسانی]] درباره کلمه "[[امام زمان]]" می‌گوید: اگر درباره کلمه "[[امام زمان]]" و "[[صاحب الزمان]]" دقت کنید می‌بینید آن [[حضرت]]، جلوی زمان است و زمان، پشت سر اوست. آن [[حضرت]]، [[امام]] و [[صاحب]] زمان است و چون مقدم بر زمان است، بر زمان هم [[امامت]] می‌کند. اگر کسی عمق این مطلب را بفهمد، خواهد دانست که چرا [[امام زمان]] {{ع}} پیر نمی‌شود<ref>پیام [[امام زمان]]، حجازی، ص ۱۷۳.</ref>. پس با این‌همه، [[طول عمر]] هم امکان دارد و هم واقع شده است<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۱-۴۷۳.</ref>.
 
==پرسش مستقیم==
نخستین [[دانشمندی]] که به طرح مسأله [[طول عمر امام زمان]]{{ع}} پرداخت، [[ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه]] [[قمی]]، معروف به شیخ صدوق است. وی در کتاب [[کمال الدین و تمام النعمة]] به تفصیل درباره [[طول عمر]] بحث کرده و به پرسش‏‌های [[مخالفان]] طول عمر امام مهدی{{ع}} پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از کتاب یاد شده را به [[زندگی]] "معمّرین" (صاحبان عمر طولانی) اختصاص داده است و ده‏ها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشته‏‌اند نام می‌‏برد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر می‌‏کند.
 
[[شیخ صدوق]]، مسأله [[طول عمر حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را فقط از راه "[[تجربه]] [[تاریخی]]" و افراد دارای [[عمر طولانی]]، بررسی کرده و به دیگر [[ادله]] نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون [[شیخ مفید]]، [[شیخ طوسی]]، [[سید مرتضی]]، [[شیخ طبرسی]]، خواجه نصر الدین [[طوسی]]، [[علامه حلی]]، [[فیض کاشانی]]، [[علامه مجلسی]] و دیگر بزرگان [[شیعه]] ادامه یافت<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>.
 
== ادلۀ طول عمر امام مهدی{{ع}} ==
=== [[اعجاز]] و [[قدرت الهی]] ===
مهم‌ترین مسأله در [[طول عمر حضرت]]، قدرت الهی است. همانگونه که [[خداوند]] بر سرد شدن [[آتش]] بر [[ابراهیم]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref> و [[تولد حضرت عیسی]] بدون پدر<ref>سوره انبیاء، آیه ۹۱.</ref> [[قادر]] بود، [[قدرت]] دارد [[حجت]] خود را سال‌ها‌ی متمادی زنده نگه دارد؛ زیرا هرگز نمی‌توان [[اثبات]] کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹.</ref>.
 
=== [[آیات قرآن]] کریم‏===
شماری از افرادی که در [[قرآن]]، دارای عمری طولانی و [[غیر طبیعی]] شمرده شده‌‏اند، عبارت‌اند از:
# '''[[حضرت نوح]]{{ع}}‏:''' قرآن، درباره حضرت نوح{{ع}} می‏‌گوید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref> و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref>. این بیان [[الهی]]، روشن نکرده است که این مدت، بر دوره [[عمر]] رسالت‏ حضرت نوح{{ع}} دلالت دارد یا عمر آن حضرت؛ از این‌‏رو در پاره‏‌ای [[روایات اسلامی]] آمده است که مراد از عمر، دوره [[رسالت]] حضرت نوح{{ع}} است؛ ولی مدت [[زندگی]] او ۲۵۰۰ سال بوده است. از [[امام سجاد]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: "در [[قائم]] سنّتی از نوح است و آن [[طول عمر]] است"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۲، ح۴.</ref>.
# '''[[عیسی بن مریم]]{{ع}}:''' [[قرآن]]، درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} می‌‏فرماید: "{{متن قرآن|وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا}}<ref>و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان می‌آورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۹.</ref>. بیشتر [[مفسران]] [[مسلمان]]، در تبیین [[آیه]] یاد شده بر این باورند که حضرت عیسی{{ع}} زنده است و در [[آخر الزمان]] نازل شده، در [[نماز]] به [[امام مهدی]]{{ع}} [[اقتدا]] خواهد کرد. حال اگر [[تاریخ]] میلادی، از [[صحت]] و دقت کافی برخوردار باشد، [[عمر]] حضرت عیسی{{ع}}، اکنون افزون بر دو هزار سال است و بر این اساس، عمر ۱۱۷۰ ساله برای [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ امر بعیدی نخواهد بود.
# '''[[حضرت خضر]]{{ع}}‏:''' یکی از کسانی که [[عمر طولانی]] دارد، حضرت خضر{{ع}} است. در قرآن از وی به [[صراحت]] یاد نشده است؛ اما داستان [[ملاقات]] و [[همراهی]] [[موسای کلیم]] با این [[بنده]] [[دانا]] و باتجربه‏ [[خداوند سبحانه و تعالی]]، در [[سوره کهف]] آمده است<ref>ر.ک: سوره کهف: آیه ۶۵.</ref>. [[اعتقاد]] به زنده بودن حضرت خضر{{ع}}، اختصاصی به [[شیعه]] نداشته، بلکه میان [[اهل سنت]] نیز عقیده‏‌ای پذیرفته شده است.
# '''[[اصحاب]] کهف‏:''' [[قرآن]] درباره آنان می‌‏گوید: {{متن قرآن|وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا}}<ref>و در غار خود سیصد سال درنگ داشتند و نه سال بر آن افزودند؛ سوره کهف، آیه ۲۵.</ref>. قرآن در این [[آیه]]، به زنده بودن [[اصحاب کهف]] به مدّت بیش از سه [[قرن]] ـ آن هم در [[خواب]] و بدون آب و [[غذا]] ـ تصریح می‏‌کند. به [[راستی]] کدام یک شگفت‏‌انگیزتر است؛ کسی که سیصد سال بدون آب و غذا زنده مانده یا کسی که صدها سال باقی مانده است؛ اما غذا می‏‌خورد، آب می‏‌آشامد، راه می‌‏رود، می‏‌خوابد و بیدار می‏‌شود؟<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>
 
=== روایات ‏===
سخنان [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بر طول عمر [[انسان]]، صحه می‏‌گذارد و آن را امری ممکن می‌‏شمارد. یکی از کسانی که در [[سنّت پیامبر]]{{صل}} ـ به ویژه در [[منابع اهل سنت]] ـ به طول عمر او اشاره شده، [[دجال]] است. [[اهل سنت]]، بر اساس همین [[روایات]]، [[عقیده]] دارند دجال در [[عصر پیامبر]]{{صل}} متولد شده و به [[زندگی]] خود ادامه می‌‏دهد، تا در [[آخر الزمان]] خروج کند<ref>ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج۹، ص۱۳۳.</ref>. حال اگر این [[احادیث]] درست باشد ـ چنان که اهل سنت بر این باورند ـ در این صورت، [[شایسته]] نیست که آنان در [[حیات]] و عمر طولانی امام مهدی{{ع}}، [[تردید]] کنند.
 
از طرفی حال که [[دشمن خدا]]، به مصالحی می‌‏تواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا [[بنده]] و [[خلیفه]] و [[ولی خدا]] نتواند عمر طولانی داشته باشد؟<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص۱۱۴.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>
 
=== دلیل عقلی ===
امر محال به سه گونه تقسیم می‌شود:
# محال عادّی،
# محال وقوعی،
# محال ذاتی.
 
تمام [[معجزات]] و کرامات‌ها و سایر امور [[خارق‌العاده]]، اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ اما از راه [[خرق عادت]] رخ داده‌اند. [[طول عمر]] [[خارق‌العاده]] در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید، ([[اجتماع]] نقیضین) محال وقوعی نیز نیست که معلول و پدیده‌ای بدون علّت ایجاد شود. زنده ماندن یک [[انسان]] بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر [[عقل]] مردود نیست؛ لذا [[عمر بسیار]] طولانی خلاف عقل نیست.
یادآور می‌شود هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق [[قدرت]] [[خدای تعالی]] قرار می‌گیرد و پس از آنکه روشن شد طول [[عمر انسان]] ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت [[حقّ]] تعالی واقع می‌شود، باید توجّه کرد اگر مصلحتی اقتضا کند [[خداوند]] بنده‌ای را هزاران سال زنده نگه می‌دارد تا آن [[مصلحت]] حاصل گردد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹.</ref>.
 
=== از نظر علوم تجربی ===
از نظر علوم تجربی[[انسان]] چه [[میزان]] [[قادر]] است [[زندگی]] کند، به‌گونه‌ای که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا [[علم]] می‌تواند سقف [[قطعی]] و بدون استثنا برای [[عمر]] [[بشر]] تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر [[علمی]] طول عمر انسان و [[مرگ]] او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، [[محل زندگی]]، [[شغل]]، وضعیّت معیشتی، [[اخلاق]] و [[رفتار]]، [[خورد و خوراک]]، در معرض حوادث بودن و....
 
چرخه عمر در بسیاری از جانوران که [[مشکلات]] انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاک‌پشت دویست سال عمر می‌کند و سلول‌های داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده می‌ماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاش‌های علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاش‌ها همچنان ادامه دارد.
 
[[دانشمندان]] توانسته‌اند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض [[حفظ]] کرد می‌توان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت [[مرگ انسان]] هفتاد یا هشتاد سال [[عمر]] کردن نیست بلکه فرسودگی‌ها، دچار [[حمله]] میکروب‌ها شدن و سایر عوارض است که با [[حفظ]] او از این خطرات، [[پیری]] و [[مرگ]] از بین می‌رود. به هر حال [[عمر طولانی]] از نظر [[علم]] نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش [[دانشمندان]] نیز هست<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۱-۴۷۳؛ [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۹۹؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.</ref>.
 
=== از نظر [[تاریخ]] ===
نه تنها [[طول عمر]] زیاد برای [[انسان]] امری ممکن است که واقع نیز شده است: در [[متون دینی]] و غیر آن اشخاصی معرّفی شده‌اند که هزاران سال عمر کرده‌اند و برخی از آنها هم اینک در قید حیات‌اند. این مطلب در متون دینی [[یهود]]، [[مسیح]] و [[اسلام]] آمده است. (به عنوان مثال در [[تورات]]، [[سفر]] [[تکوین]]، اصحاح پنجم، [[آیه]] ۵ عمر [[حضرت آدم]] ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر [[شیث]] ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) [[قرآن]] نیز بر این مطلب دلالت دارد و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال ـ میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref>. از نظر [[قرآن کریم]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال می‌شود.
 
در مورد طول عمر [[هشام بن سالم]] از [[امام]] [[جعفر بن محمد الصادق]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: "نوح{{ع}} [[دو هزار و پانصد سال]] عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال [[قبل از بعثت]] و نهصد و پنجاه سال بین [[قوم]] خود آنها را به سوی [[حق]] [[دعوت]] می‌کرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن [[طوفان]])، آن‌گاه [[شهرها]] را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در [[آفتاب]] بود [[ملک الموت]] سراغ او آمد و به او [[سلام]] کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمده‌ای؟ گفت: برای [[قبض روح]] تو آمده‌ام. به او گفت: مرا می‌گذاری از آفتاب به [[سایه]] بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آن‌گاه نوح{{ع}} جای خود را [[تغییر]] داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از [[دنیا]] بر من گذشت (مدت [[دو هزار و پانصد سال]]) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. [[دنیا]] در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: [[مأموریت]] خود را انجام بده، پس [[روح]] حضرت را [[قبض]] کرد"<ref>کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.</ref>. البته نام معمّرین دیگری نیز در [[روایات]] [[یهود]]، [[مسیحیّت]] و [[اسلام]] آمده است از قبیل [[حضرت خضر]]، [[الیاس]] و...<ref>کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۷۶-۱۷۹؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۷۱-۴۷۳؛ [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص۹۹.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
* [[چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکان‌پذیر شده است؟ (پرسش)]]
* [[چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکان‌پذیر شده است؟ (پرسش)]]


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان امکان طول عمر}}
{{پرسمان امکان طول عمر}}
{{جستارهای وابسته}}
==منابع==
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]


==پانویس==
== منابع ==
{{یادآوری پانویس}}
{{منابع}}
{{پانویس2}}
# [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']]
{{امام مهدی}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:000046.jpg|22px]] [[حبیب الله طاهری|طاهری، حبیب الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|'''سیمای آفتاب''']]
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:طول عمر امام مهدی]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۰

حضرت مهدی(ع) عمری طولانی تا هنگام ظهور دارد و این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است. ادله مختلفی مانند اعجاز و قدرت الهی و دلایل عقلی و تجربی]] و تاریخی بر این امر اقامه شده است

مقدمه

طبق روایات، حضرت مهدی(ع) که در آخر الزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل ‏و داد خواهد نمود فرزند امام عسکری(ع) است که در نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق زاده شده است. معنای روشن این سخن، آن است که آن ذخیره الهی، دارای عمر طولانی است.

تاکنون، افزون بر ۱۱۷۰ سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است. در برخی روایات، سخن از عمر طولانی آن حضرت به میان آمده است. امام حسن مجتبی(ع) ضمن بیانی مفصل درباره آن حضرت فرمود: "نهمین از فرزندان برادرم، فرزند بانوی کنیزان است. خداوند در دوران‏ غیبت، عمر او را طولانی خواهد کرد؛ آن‏گاه به قدرت خویش وی را در سیمای جوانی کمتر از چهل سال برخواهد انگیخت، تا دانسته شود خداوند بر هرچیز توانا است"[۱].

نخستین دانشمندی که به طرح مسأله طول عمر امام زمان(ع) پرداخت، ابو جعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق است. وی در کتاب کمال الدین و تمام النعمة به تفصیل درباره طول عمر بحث کرده و به پرسش‏‌های مخالفان طول عمر امام مهدی(ع) پاسخ داده است. وی، فصل جامعی از کتاب یاد شده را به زندگی "معمّرین" (صاحبان عمر طولانی) اختصاص داده است و ده‏ها نفر از اشخاص را که عمری بیش از ۱۲۰ سال داشته‏‌اند نام می‌‏برد و شرح حال و زندگی هریک از آنان را به صورت مختصر ذکر می‌‏کند.

شیخ صدوق، مسأله طول عمر حضرت مهدی(ع)‏ را فقط از راه "تجربه تاریخی" و افراد دارای عمر طولانی، بررسی کرده و به دیگر ادله نپرداخته است. این راه از سوی دانشمندانی همچون شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی، شیخ طبرسی، خواجه نصر الدین طوسی، علامه حلی، فیض کاشانی، علامه مجلسی و دیگر بزرگان شیعه ادامه یافت[۲].

ادلۀ طول عمر امام مهدی(ع)

اعجاز و قدرت الهی

مهم‌ترین مسأله در طول عمر حضرت، قدرت الهی است. همانگونه که خداوند بر سرد شدن آتش بر ابراهیم[۳] و تولد حضرت عیسی بدون پدر[۴] قادر بود، قدرت دارد حجت خود را سال‌ها‌ی متمادی زنده نگه دارد؛ زیرا هرگز نمی‌توان اثبات کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند[۵].

آیات قرآن کریم‏

شماری از افرادی که در قرآن، دارای عمری طولانی و غیر طبیعی شمرده شده‌‏اند، عبارت‌اند از:

  1. حضرت نوح(ع)‏: قرآن، درباره حضرت نوح(ع) می‏‌گوید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ[۶]. این بیان الهی، روشن نکرده است که این مدت، بر دوره عمر رسالت‏ حضرت نوح(ع) دلالت دارد یا عمر آن حضرت؛ از این‌‏رو در پاره‏‌ای روایات اسلامی آمده است که مراد از عمر، دوره رسالت حضرت نوح(ع) است؛ ولی مدت زندگی او ۲۵۰۰ سال بوده است. از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: "در قائم سنّتی از نوح است و آن طول عمر است"[۷].
  2. عیسی بن مریم(ع): قرآن، درباره حضرت عیسی(ع) می‌‏فرماید: "﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا[۸]. بیشتر مفسران مسلمان، در تبیین آیه یاد شده بر این باورند که حضرت عیسی(ع) زنده است و در آخر الزمان نازل شده، در نماز به امام مهدی(ع) اقتدا خواهد کرد. حال اگر تاریخ میلادی، از صحت و دقت کافی برخوردار باشد، عمر حضرت عیسی(ع)، اکنون افزون بر دو هزار سال است و بر این اساس، عمر ۱۱۷۰ ساله برای حضرت مهدی(ع)‏ امر بعیدی نخواهد بود.
  3. حضرت خضر(ع)‏: یکی از کسانی که عمر طولانی دارد، حضرت خضر(ع) است. در قرآن از وی به صراحت یاد نشده است؛ اما داستان ملاقات و همراهی موسای کلیم با این بنده دانا و باتجربه‏ خداوند سبحانه و تعالی، در سوره کهف آمده است[۹]. اعتقاد به زنده بودن حضرت خضر(ع)، اختصاصی به شیعه نداشته، بلکه میان اهل سنت نیز عقیده‏‌ای پذیرفته شده است.
  4. اصحاب کهف‏: قرآن درباره آنان می‌‏گوید: ﴿وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا[۱۰]. قرآن در این آیه، به زنده بودن اصحاب کهف به مدّت بیش از سه قرن ـ آن هم در خواب و بدون آب و غذا ـ تصریح می‏‌کند. به راستی کدام یک شگفت‏‌انگیزتر است؛ کسی که سیصد سال بدون آب و غذا زنده مانده یا کسی که صدها سال باقی مانده است؛ اما غذا می‏‌خورد، آب می‏‌آشامد، راه می‌‏رود، می‏‌خوابد و بیدار می‏‌شود؟[۱۱]

روایات ‏

سخنان رسول خدا(ص) نیز بر طول عمر انسان، صحه می‏‌گذارد و آن را امری ممکن می‌‏شمارد. یکی از کسانی که در سنّت پیامبر(ص) ـ به ویژه در منابع اهل سنت ـ به طول عمر او اشاره شده، دجال است. اهل سنت، بر اساس همین روایات، عقیده دارند دجال در عصر پیامبر(ص) متولد شده و به زندگی خود ادامه می‌‏دهد، تا در آخر الزمان خروج کند[۱۲]. حال اگر این احادیث درست باشد ـ چنان که اهل سنت بر این باورند ـ در این صورت، شایسته نیست که آنان در حیات و عمر طولانی امام مهدی(ع)، تردید کنند.

از طرفی حال که دشمن خدا، به مصالحی می‌‏تواند بیش از هزار سال زنده بماند، چرا بنده و خلیفه و ولی خدا نتواند عمر طولانی داشته باشد؟[۱۳].[۱۴]

دلیل عقلی

امر محال به سه گونه تقسیم می‌شود:

  1. محال عادّی،
  2. محال وقوعی،
  3. محال ذاتی.

تمام معجزات و کرامات‌ها و سایر امور خارق‌العاده، اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ اما از راه خرق عادت رخ داده‌اند. طول عمر خارق‌العاده در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید، (اجتماع نقیضین) محال وقوعی نیز نیست که معلول و پدیده‌ای بدون علّت ایجاد شود. زنده ماندن یک انسان بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر عقل مردود نیست؛ لذا عمر بسیار طولانی خلاف عقل نیست. یادآور می‌شود هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق قدرت خدای تعالی قرار می‌گیرد و پس از آنکه روشن شد طول عمر انسان ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت حقّ تعالی واقع می‌شود، باید توجّه کرد اگر مصلحتی اقتضا کند خداوند بنده‌ای را هزاران سال زنده نگه می‌دارد تا آن مصلحت حاصل گردد[۱۵].

از نظر علوم تجربی

از نظر علوم تجربیانسان چه میزان قادر است زندگی کند، به‌گونه‌ای که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا علم می‌تواند سقف قطعی و بدون استثنا برای عمر بشر تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر علمی طول عمر انسان و مرگ او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، محل زندگی، شغل، وضعیّت معیشتی، اخلاق و رفتار، خورد و خوراک، در معرض حوادث بودن و....

چرخه عمر در بسیاری از جانوران که مشکلات انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاک‌پشت دویست سال عمر می‌کند و سلول‌های داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده می‌ماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاش‌های علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاش‌ها همچنان ادامه دارد.

دانشمندان توانسته‌اند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض حفظ کرد می‌توان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت مرگ انسان هفتاد یا هشتاد سال عمر کردن نیست بلکه فرسودگی‌ها، دچار حمله میکروب‌ها شدن و سایر عوارض است که با حفظ او از این خطرات، پیری و مرگ از بین می‌رود. به هر حال عمر طولانی از نظر علم نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش دانشمندان نیز هست[۱۶].

از نظر تاریخ

نه تنها طول عمر زیاد برای انسان امری ممکن است که واقع نیز شده است: در متون دینی و غیر آن اشخاصی معرّفی شده‌اند که هزاران سال عمر کرده‌اند و برخی از آنها هم اینک در قید حیات‌اند. این مطلب در متون دینی یهود، مسیح و اسلام آمده است. (به عنوان مثال در تورات، سفر تکوین، اصحاح پنجم، آیه ۵ عمر حضرت آدم ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر شیث ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارد و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ[۱۷]. از نظر قرآن کریم حضرت عیسی(ع) هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال می‌شود.

در مورد طول عمر هشام بن سالم از امام جعفر بن محمد الصادق(ع) نقل کرده است که فرمود: "نوح(ع) دو هزار و پانصد سال عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال قبل از بعثت و نهصد و پنجاه سال بین قوم خود آنها را به سوی حق دعوت می‌کرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن طوفان)، آن‌گاه شهرها را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در آفتاب بود ملک الموت سراغ او آمد و به او سلام کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمده‌ای؟ گفت: برای قبض روح تو آمده‌ام. به او گفت: مرا می‌گذاری از آفتاب به سایه بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آن‌گاه نوح(ع) جای خود را تغییر داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از دنیا بر من گذشت (مدت دو هزار و پانصد سال) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. دنیا در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: مأموریت خود را انجام بده، پس روح حضرت را قبض کرد"[۱۸]. البته نام معمّرین دیگری نیز در روایات یهود، مسیحیّت و اسلام آمده است از قبیل حضرت خضر، الیاس و...[۱۹].[۲۰]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «التَّاسِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِ أَخِي‏ الْحُسَيْنِ‏ ابْنُ‏ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطِيلُ‏ اللَّهُ‏ عُمُرَهُ‏ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ ثُمَ‏ يُظْهِرُهُ‏ بِقُدْرَتِهِ‏ فِي‏ صُورَةِ شَابٍ‏ ابْنِ‏ دُونِ‏ أَرْبَعِينَ‏ سَنَةً ذَلِكَ‏ لِيُعْلَمَ‏ أَنَ‏ اللَّهَ‏ عَلى‏ كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ‏‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۵.
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
  3. سوره انبیاء، آیه ۶۹.
  4. سوره انبیاء، آیه ۹۱.
  5. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹.
  6. و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند؛ سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
  7. کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۲، ح۴.
  8. و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان می‌آورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء، آیه ۱۵۷ ـ ۱۵۹.
  9. ر.ک: سوره کهف: آیه ۶۵.
  10. و در غار خود سیصد سال درنگ داشتند و نه سال بر آن افزودند؛ سوره کهف، آیه ۲۵.
  11. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
  12. ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۴۴۴؛ بخاری، صحیح، ج۹، ص۱۳۳.
  13. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۱۱۴.
  14. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
  15. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹.
  16. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۹۹؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۹۲ ـ ۲۹۶.
  17. «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال ـ میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
  18. کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.
  19. کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.
  20. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۷۶-۱۷۹؛ فرهنگ شیعه، ص۳۳۰ ـ ۳۳۱؛ مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳؛ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ص۹۹.