دین سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[دین]] [[سفیانی]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]] / [[خروج سفیانی]]  
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[دین سفیانی]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانه‌های ظهور امام مهدی]] / [[خروج سفیانی]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   = [[دین سفیانی]]
| تعداد پاسخ = 4
| مدخل وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = 4 پاسخ
| چکیده پاسخ      = [[روایات]] در این مورد سه دسته هستند: ۱. [[مسیحی]] است؛ ۲. [[مسلمان]] است؛ ۳. ابتدا [[مسلمان]] است سپس [[مسیحی]] می‌شود. از آنجا که هیچ کدام از این [[روایات معتبر]] نیستند لذا نمی‌شود قاطعانه نظر داد اما توجه به این نکته لازم است که [[روایات معتبر]] حکایت از عناد و [[تعصب]] شدید او علیه [[شیعیان]] دارند.
}}
}}
'''[[دین]] [[سفیانی]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
[[روایات]] در این مورد سه دسته هستند: ۱. [[مسیحی]] است؛ ۲. [[مسلمان]] است؛ ۳. ابتدا [[مسلمان]] است سپس [[مسیحی]] می‌شود. از آنجا که هیچ کدام از این [[روایات معتبر]] نیستند لذا نمی‌شود قاطعانه نظر داد. اما توجه به این نکته لازم است که [[روایات معتبر]] حکایت از [[عناد]] و [[تعصب]] شدید او علیه [[شیعیان]] دارند.


== پاسخ جامع اجمالی==
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
== پاسخ جامع اجمالی ==
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
=== [[دین سفیانی]] چیست؟ ===
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
* روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
{|style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
# [[سفیانی]] نصرانی است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ [[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص ۲۳۵.</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند:<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۲۴، ابن صفار، حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۹: «وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب»</ref> «... و [[خروج سفیانی]] با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست.»<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ [[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص ۲۳۵.</ref> این [[روایت]] بر نصرانی بودن [[سفیانی]] دلالت دارد.
|-
# [[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
|[[پرونده:1368171.jpg|80px]]||[[پرونده:151956.jpg|80px]]||[[پرونده:151879.jpg|80px]]
# [[سفیانی]]، [[مسلمان]] است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود‌ند:<ref>عقد الدرر، ب ۴، ف ۲، ص۹۰: «وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ»</ref> «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌‌روند و به او می‌‌گویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا [[ذلت]] [[مردم]] و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی ‌بینی؟ از [[خدا]] بترس و [[خروج]] کن، آیا دینت را [[یاری]] نمی‌کنی؟» این [[روایت]] تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۸، ب ۱۸، ح۱۸: «السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط»</ref> «[[سفیانی]] ... [[خدا]] را هرگز [[عبادت]] نکرده و هیچ ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است.» در این [[روایت]] [[حقیقت اسلام]] از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی ‌توان استفاده کرد [[مسلمان]] نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آنجا که [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده، می‌‌توان فهمید که [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
|-
* در میان [[احادیث]] می‌‌توان با استفاده از [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمودند:<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]] ص۶۵: «وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً» به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است.)</ref> «او برای از میان بردن [[حکومت]] [[خراسانی]] به [[روم]] می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آنجا باز می‌گردد.»<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور (کتاب)|عصر ظهور]]، ص ۱۱۶ـ ۱۱۹</ref> سایر [[روایات]] را توجیه کرد که [[سفیانی]] در ابتدا به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌‌گرود. انگیزه این گرایش می‌‌تواند بهره‌ گیری از امکانات غرب در رویارویی با [[حرکت امام مهدی]] {{ع}} باشد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
|<sub>[[سید محمد صدر|صدر]]</sub>||<sub>[[علی کورانی|کورانی]]</sub>||<sub>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی]]</sub>
* در نهایت باید توجه داشت از آنجا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی ‌توانیم دربارۀ [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه ‌ای دست یابیم. البته دربارۀ گرایش ‌‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، مطلب قطعی وجود دارد و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
|-
|}
===دین [[سفیانی]] چیست؟===
*روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
#[[سفیانی]] نصرانی است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند:<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۲۴، ابن صفار، حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۹: «وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب»</ref> «... و [[خروج سفیانی]] با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست.»<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> این [[روایت]] بر نصرانی بودن [[سفیانی]] دلالت دارد.  
#[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
#[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]،[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۶۴۷؛ [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود‌ند:<ref>عقد الدرر، ب ۴، ف ۲، ص۹۰: «وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ»</ref> «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌‌روند و به او می‌‌گویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا [[ذلت]] [[مردم]] و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی ‌بینی؟ از [[خدا]] بترس و [[خروج]] کن، آیا دینت را [[یاری]] نمی‌کنی؟» این [[روایت]] تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref> [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمودند:<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۸، ب ۱۸، ح۱۸: «السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط»</ref> «[[سفیانی]] ... [[خدا]] را هرگز [[عبادت]] نکرده و هیچ ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است.» در این [[روایت]] [[حقیقت اسلام]] از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی ‌توان استفاده کرد [[مسلمان]] نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آنجا که [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده، می‌‌توان فهمید که [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
*در میان [[احادیث]] می‌‌توان با استفاده از [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که فرمودند:<ref>[[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]] ص۶۵: «وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً» به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است.)</ref> «او برای از میان بردن [[حکومت]] [[خراسانی]] به [[روم]] می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آنجا باز می‌گردد.»<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ [[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور (کتاب)|عصر ظهور]]، ص ۱۱۶ـ ۱۱۹</ref> سایر [[روایات]] را توجیه کرد که [[سفیانی]] در ابتدا به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌‌گرود. انگیزه این گرایش می‌‌تواند بهره‌ گیری از امکانات غرب در رویارویی با [[حرکت امام مهدی]]{{ع}} باشد.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>
*در نهایت باید توجه داشت از آنجا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی ‌توانیم دربارۀ [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه ‌ای دست یابیم. البته دربارۀ گرایش ‌‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، مطلب قطعی وجود دارد و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است.<ref>ر.ک. [[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰</ref>


==پاسخ‌های دیگر==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش
{{جمع شدن|۱. آیت‌ الله شهید صدر؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آیت‌ الله شهید صدر؛
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
| تصویر = 1368171.jpg
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ‌دهنده = سید محمد صدر
::::::«از برخی از [[روایات]] استفاده می‌‏شود که وی [[مسیحی]] و یا از ساخته ‏شده‏‌های دست [[مسیحیت]] است؛ همچون روایتی که [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] [[نقل]] کرده است که: «[[سفیانی]] از شهرهای [[روم]] روی می‌‏آورد برای [[انتقام]] (یا: در حالی که نصرانی شده) و در گردنش [[صلیب]] است و ...»<ref>غیبت شیخ طوسی، ۲۷۸.</ref> و از برخی [[روایات]] چنین استفاده می‌‏شود که وی [[مسلمان]] منحرفی است که‏ [[کینه]] [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]] را به [[دل]] دارد؛ مانند روایتی که [[شیخ طوسی]]‏<ref>غیبت شیخ طوسی، ۲۷۳.</ref> از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است، که می‌‏فرماید: «گویا [[سفیانی]] را می‌‏بینم (یا [[صاحب]] [[سفیانی]] را) که در میدان [[کوفه]] شما [[جایگاه]] خود را گسترده، و منادی او فریاد می‏‌زند؛ هر کس سر [[شیعه]] [[علی بن ابی طالب]] را بیاورد هزار درهم مزد خواهد گرفت. [[همسایه]] بر [[همسایه]] می‏‌جهد و گردنش را می‌‏زند و هزار درهم را می‌‏گیرد. [[آگاه]] باشید که در آن روز [[حکومت]] شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود.» <ref>غیبت نعمانی، ۲۸۰.</ref><ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۴۷.</ref>.
| پاسخ = [[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین کورانی؛}}
[[پرونده:151956.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی کورانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[روایات]]، نشانگر این معناست که [[سفیانی]] [[فرهنگ]] و [[آموزش]] غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب [[الغیبة ۲ (کتاب)|غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[بشر بن غالب]] به‌صورت مرسل [[روایت]] شده است که گفت: "[[سفیانی]] در حالیکه [[رهبری]] گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی [[صلیب]] بر گردن دارد و از سرزمین [[رومیان]] روی می‌آورد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
::::::در [[روایت]] کلمه [[منتصر]] آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، [[مسلمان]] [[مسیحی]] شده. و جمله "از سرزمین [[رومیان]] می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین [[روم]] (غرب) به [[شام]] می‌آید و آنگاه دست به جنبش و [[قیام]] می‌زند. و نیز نشانگر این است که او [[رهبری سیاسی]] غربی‌ها و [[یهودیان]] را بر عهده دارد و با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[دشمن]] [[روم]] یعنی غربیهاست به [[نبرد]] می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد [[جنگ]] می‌شود. و [[سفیانی]] پایتخت خود را در حوادث [[زمان ظهور]] و در پیشاپیش لشکرکشی [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[دمشق]] به [[رمله]] [[فلسطین]] منتقل می‌سازد همانجائی که طبق [[روایت]]، [[شورشیان]] رومی در آنجا فرود می‌آیند.
::::::بلکه به‌طوری که پیداست، بعنوان خط مقدم دفاعی بنفع [[یهودیان]] و رومی‌ها وارد [[پیکار]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود و [[روایات]]، بطوری که خواهید دانست درباره [[شکست]] او که به [[شکست]] [[یهودیان]] منتهی خواهد شد سخن می‌گوید. همچنین [[دلیل]] دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از [[شکست]] و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه [[یاران]] [[امام مهدی]] {{ع}} آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.
::::::از [[ابن خلیل ازدی]]، [[روایت]] شده است که گفت: از [[ابو جعفر]] ([[امام باقر]]) {{ع}} شنیدم که درباره این [[آیه شریفه]] "وقتی آنان [[خشم]] و [[عذاب]] ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی [[قائم]] [[قیام]] کند و سپاهی بسوی [[بنی امیه]] به [[شام]] گسیل دارد آنان به سوی [[روم]] (غرب) بگریزند [[رومیان]] به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین [[مسیحیت]] درآئید، آنگاه [[صلیب]] به گردن خود آویزند و [[رومیان]] آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} به قصد [[نبرد]] با [[رومیان]]، رویاروی آنان فرود آیند، [[رومیان]] از آنها درخواست [[امان]] و [[صلح]] کنند اما [[یاران قائم]] می‌گویند: [[امان]] نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس [[رومیان]] آنها را به [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باز می‌گردانند و این است معنی فرموده [[خداوند]]: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سؤال می‌کند. در حالیکه او بهتر از هرکس از آنها [[آگاه]] است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت [[ستمکار]] بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه [[شمشیر]] [[مرگ]] و [[هلاکت]] ساختیم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.</ref>.
::::::و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای [[موقعیت]] [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
:::::*'''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
::::::گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالیکه [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
::::::ازاین‌رو [[علماء]] را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛}}
«از برخی از [[روایات]] استفاده می‌‏شود که وی [[مسیحی]] و یا از ساخته ‏شده‏‌های دست [[مسیحیت]] است؛ همچون روایتی که [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبه]] [[نقل]] کرده است که: «[[سفیانی]] از شهرهای [[روم]] روی می‌‏آورد برای [[انتقام]] (یا: در حالی که نصرانی شده) و در گردنش [[صلیب]] است و ...»<ref>غیبت شیخ طوسی، ۲۷۸.</ref> و از برخی [[روایات]] چنین استفاده می‌‏شود که وی [[مسلمان]] منحرفی است که‏ [[کینه]] [[حضرت]] [[علی بن ابی طالب]] را به [[دل]] دارد؛ مانند روایتی که [[شیخ طوسی]]‏<ref>غیبت شیخ طوسی، ۲۷۳.</ref> از [[امام صادق|حضرت صادق]] {{ع}} [[نقل]] کرده است، که می‌‏فرماید: «گویا [[سفیانی]] را می‌‏بینم (یا [[صاحب]] [[سفیانی]] را) که در میدان [[کوفه]] شما [[جایگاه]] خود را گسترده، و منادی او فریاد می‏‌زند؛ هر کس سر [[شیعه]] [[علی بن ابی طالب]] را بیاورد هزار درهم مزد خواهد گرفت. [[همسایه]] بر [[همسایه]] می‏‌جهد و گردنش را می‌‏زند و هزار درهم را می‌‏گیرد. [[آگاه]] باشید که در آن روز [[حکومت]] شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود.» <ref>غیبت نعمانی، ۲۸۰.</ref><ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۶۴۷.</ref>.
[[پرونده:151879.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[نصرت‌الله آیتی]]]]
}}
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] [[نصرت‌الله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]»'' در اين باره گفته است:
{{پاسخ پرسش
::::::«روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین کورانی؛
::::#'''[[سفیانی]] نصرانی است:''' [[امام علی]] {{ع}} در این‌باره فرموده‌اند: {{عربی|"وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب‏"}}<ref>... و خروج [[سفیانی]] با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۲۴، به نقل از مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
| تصویر = 151956.jpg
::::#[[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "}}<ref>او برای از میان بردن حکومت [[خراسانی]] به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
| پاسخ‌دهنده = علی کورانی
::::#'''[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است:''' [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{عربی|" وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ "}}<ref>... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: {{عربی|"السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط"}}<ref>[[سفیانی]] ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)</ref>.
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*[[روایت]] اوّل تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد، و در [[روایت]] دوم [[حقیقت]] [[اسلام]] از او نفی شده است، اما از ظاهر آن نمی‌توان استفاده کرد که او [[مسلمان]] ([[مسلمان]] شناسنامه‌ای) نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آن‌جا که در [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده است، می‌توان فهمید که او [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آن‌جا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد. در میان چهار [[حدیث]] یاد شده که ما بدان دست یافتیم، می‌توان با [[حدیث]] دوم، میان این [[روایات]] آشتی برقرار کرد. یعنی [[سفیانی]] در ابتدا، به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌گرود. انگیزه این گرایش می‌تواند بهره‌گیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} باشد. به هر حال، از آن‌جا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی‌توانیم درباره [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه‌ای دست یابیم. البته درباره گرایش‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، یک مطلب قطعی وجود دارد، و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است و در بخش‌های بعد، به آن خواهیم پرداخت»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله][[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
«[[روایات]]، نشانگر این معناست که [[سفیانی]] [[فرهنگ]] و [[آموزش]] غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب [[الغیبة ۲ (کتاب)|غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[بشر بن غالب]] به‌صورت مرسل [[روایت]] شده است که گفت: "[[سفیانی]] در حالی که [[رهبری]] گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی [[صلیب]] بر گردن دارد و از سرزمین [[رومیان]] روی می‌آورد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
 
در [[روایت]] کلمه [[منتصر]] آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، [[مسلمان]] [[مسیحی]] شده. و جمله "از سرزمین [[رومیان]] می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین [[روم]] (غرب) به [[شام]] می‌آید و آنگاه دست به جنبش و [[قیام]] می‌زند. و نیز نشانگر این است که او [[رهبری سیاسی]] غربی‌ها و [[یهودیان]] را بر عهده دارد و با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[دشمن]] [[روم]] یعنی غربیهاست به [[نبرد]] می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد [[جنگ]] می‌شود. و [[سفیانی]] پایتخت خود را در حوادث [[زمان ظهور]] و در پیشاپیش لشکرکشی [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[دمشق]] به [[رمله]] [[فلسطین]] منتقل می‌سازد همانجائی که طبق [[روایت]]، [[شورشیان]] رومی در آنجا فرود می‌آیند.
 
بلکه به‌طوری که پیداست، به‌عنوان خط مقدم دفاعی بنفع [[یهودیان]] و رومی‌ها وارد [[پیکار]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود و [[روایات]]، بطوری که خواهید دانست درباره [[شکست]] او که به [[شکست]] [[یهودیان]] منتهی خواهد شد سخن می‌گوید. همچنین [[دلیل]] دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از [[شکست]] و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه [[یاران امام مهدی]] {{ع}} آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.
 
از [[ابن خلیل ازدی]]، [[روایت]] شده است که گفت: از [[ابو جعفر]] ([[امام باقر]]) {{ع}} شنیدم که درباره این [[آیه شریفه]] "وقتی آنان [[خشم]] و [[عذاب]] ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی [[قائم]] [[قیام]] کند و سپاهی به‌سوی [[بنی امیه]] به [[شام]] گسیل دارد آنان به سوی [[روم]] (غرب) بگریزند [[رومیان]] به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین [[مسیحیت]] درآئید، آنگاه [[صلیب]] به گردن خود آویزند و [[رومیان]] آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} به قصد [[نبرد]] با [[رومیان]]، رویاروی آنان فرود آیند، [[رومیان]] از آنها درخواست [[امان]] و [[صلح]] کنند اما [[یاران قائم]] می‌گویند: [[امان]] نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس [[رومیان]] آنها را به [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باز می‌گردانند و این است معنی فرموده [[خداوند]]: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سؤال می‌کند. در حالی که او بهتر از هرکس از آنها [[آگاه]] است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت [[ستمکار]] بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه [[شمشیر]] [[مرگ]] و [[هلاکت]] ساختیم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.</ref>.
 
و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای موقعیت [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
* '''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
 
گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
 
ازاین‌رو [[علماء]] را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
| تصویر = 151879.jpg
| پاسخ‌دهنده = نصرت‌الله آیتی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین [[نصرت‌الله آیتی]] در کتاب ''«[[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]»'' در اين باره گفته است:
 
«روایاتی را که به [[دین]] [[سفیانی]] پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
# '''[[سفیانی]] نصرانی است:''' [[امام علی]] {{ع}} در این‌باره فرموده‌اند: {{متن حدیث|"وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب‏"}}<ref>... و خروج [[سفیانی]] با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست؛ معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج۵، ص۲۲۴، به نقل از مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
# [[سفیانی]] در ابتدا [[مسلمان]] است، ولی به نصرانیت می‌گرود: [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "}}<ref>او برای از میان بردن حکومت [[خراسانی]] به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)</ref>؛
# '''[[سفیانی]]، [[مسلمان]] است:''' [[امام علی]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|" وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ "}}<ref>... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد [[سفیانی]] می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن [[اسلام]] شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: {{متن حدیث|"السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط"}}<ref>[[سفیانی]] ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)</ref>.
* [[روایت]] اوّل تصریح به [[مسلمان]] بودن او دارد، و در [[روایت]] دوم [[حقیقت]] [[اسلام]] از او نفی شده است، اما از ظاهر آن نمی‌توان استفاده کرد که او [[مسلمان]] ([[مسلمان]] شناسنامه‌ای) نیست. افزون بر آن، ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] برای غیر [[مسلمان]] [[مذمت]] نیست. بنابراین، از آن‌جا که در [[روایت]] یاد شده در [[مقام]] تنقیص و [[مذمت]] او به ندیدن [[مکه]] و [[مدینه]] اشاره شده است، می‌توان فهمید که او [[مسلمان]] است. آغاز [[قیام]] او از [[شام]] و بالا گرفتن کار او در آن‌جا که کشوری [[اسلامی]] است، می‌تواند قرینه و شاهدی بر [[اسلام]] ظاهری او باشد. در میان چهار [[حدیث]] یاد شده که ما بدان دست یافتیم، می‌توان با [[حدیث]] دوم، میان این [[روایات]] آشتی برقرار کرد. یعنی [[سفیانی]] در ابتدا، به ظاهر [[مسلمان]] است و در نهایت به [[آیین]] [[مسیحیان]] می‌گرود. انگیزه این گرایش می‌تواند بهره‌گیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت [[امام مهدی]] {{ع}} باشد. به هر حال، از آن‌جا که [[روایات]] یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی‌توانیم درباره [[دین]] [[سفیانی]] به نظر قاطعانه‌ای دست یابیم. البته درباره گرایش‌های [[دینی]] [[سفیانی]]، یک مطلب قطعی وجود دارد، و آن عناد و [[تعصب]] شدید او بر ضدّ [[شیعیان]] است که در [[روایات معتبر]] گزارش شده است و در بخش‌های بعد، به آن خواهیم پرداخت»<ref>[[نصرت‌الله آیتی|آیتی، نصرت‌الله]]، [[تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور (کتاب)|تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور]]، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. آقای کامل (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
| تصویر = 151931.jpg
| پاسخ‌دهنده = حیدر کامل
| پاسخ = آقای '''[[حیدر کامل]] '''، در کتاب ''«[[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]»'' در این‌باره گفته است:


«با استفاده از برخی اخبار آشکار می‌گردد که او مسیحی یا از ساخته‌های دست مسیحیان است. مانند خبری که [[محمد بن حسن طوسی|شیخ طوسی]] در کتاب "[[الغیبة ۲ (کتاب)|الغیبه]]" نقل می‌کند: [[سفیانی]] از شهرهای روم، با هدف انتقام‌جویی عازم می‌گردد؛ در حالی که بر گردن او صلیب آویخته است و زعیم قوم خود است»<ref>[[حیدر کامل]]، [[دجال آخرالزمان (کتاب)|دجال آخرالزمان]]، ص 235.</ref>.
}}
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان خروج سفیانی}}
{{پرسمان خروج سفیانی}}


== جستارهای وابسته ==
{{مدخل سفیانی}}
{{مدخل سفیانی}}


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
== پانویس ==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{پانویس}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
[[رده:پرسش]]
{{یادآوری پانویس}}
[[رده:پرسمان مهدویت]]
{{پانویس2}}
 
[[رده:مهدویت]]
[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌هایی با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:(ات): پرسش‌های مهدویت با ۳ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
 
[[en:What is the Religion of the Sufyani? (Question)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۲۱

دین سفیانی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانه‌های ظهور امام مهدی / خروج سفیانی
مدخل اصلیدین سفیانی
تعداد پاسخ۴ پاسخ

روایات در این مورد سه دسته هستند: ۱. مسیحی است؛ ۲. مسلمان است؛ ۳. ابتدا مسلمان است سپس مسیحی می‌شود. از آنجا که هیچ کدام از این روایات معتبر نیستند لذا نمی‌شود قاطعانه نظر داد. اما توجه به این نکته لازم است که روایات معتبر حکایت از عناد و تعصب شدید او علیه شیعیان دارند.

در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاه‌های متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصل‌تری قابل بررسی است.

پاسخ جامع اجمالی

دین سفیانی چیست؟

  • روایاتی را که به دین سفیانی پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:
  1. سفیانی نصرانی است.[۱] امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:[۲] «... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست.»[۳] این روایت بر نصرانی بودن سفیانی دلالت دارد.
  2. سفیانی در ابتدا مسلمان است، ولی به نصرانیت می‌گرود.[۴]
  3. سفیانی، مسلمان است.[۵] امیرالمؤمنین (ع) فرمود‌ند:[۶] «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد سفیانی می‌‌روند و به او می‌‌گویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن اسلام شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی ‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟» این روایت تصریح به مسلمان بودن او دارد.[۷] امام باقر (ع) نیز فرمودند:[۸] «سفیانی ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ ‌گاه مکه و مدینه را ندیده است.» در این روایت حقیقت اسلام از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی ‌توان استفاده کرد مسلمان نیست. افزون بر آن، ندیدن مکه و مدینه برای غیر مسلمان مذمت نیست. بنابراین، از آنجا که روایت یاد شده در مقام تنقیص و مذمت او به ندیدن مکه و مدینه اشاره شده، می‌‌توان فهمید که مسلمان است. آغاز قیام او از شام و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری اسلامی است، می‌‌تواند قرینه و شاهدی بر اسلام ظاهری او باشد.[۹]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌ الله شهید صدر؛
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است: «از برخی از روایات استفاده می‌‏شود که وی مسیحی و یا از ساخته ‏شده‏‌های دست مسیحیت است؛ همچون روایتی که شیخ طوسی در کتاب الغیبه نقل کرده است که: «سفیانی از شهرهای روم روی می‌‏آورد برای انتقام (یا: در حالی که نصرانی شده) و در گردنش صلیب است و ...»[۱۴] و از برخی روایات چنین استفاده می‌‏شود که وی مسلمان منحرفی است که‏ کینه حضرت علی بن ابی طالب را به دل دارد؛ مانند روایتی که شیخ طوسی[۱۵] از حضرت صادق (ع) نقل کرده است، که می‌‏فرماید: «گویا سفیانی را می‌‏بینم (یا صاحب سفیانی را) که در میدان کوفه شما جایگاه خود را گسترده، و منادی او فریاد می‏‌زند؛ هر کس سر شیعه علی بن ابی طالب را بیاورد هزار درهم مزد خواهد گرفت. همسایه بر همسایه می‏‌جهد و گردنش را می‌‏زند و هزار درهم را می‌‏گیرد. آگاه باشید که در آن روز حکومت شما فقط به دست زنازادگان خواهد بود.» [۱۶][۱۷].
۲. حجت الاسلام و المسلمین کورانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی کورانی، در کتاب «عصر ظهور» در این‌باره گفته است:

«روایات، نشانگر این معناست که سفیانی فرهنگ و آموزش غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب غیبت شیخ طوسی از بشر بن غالب به‌صورت مرسل روایت شده است که گفت: "سفیانی در حالی که رهبری گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی صلیب بر گردن دارد و از سرزمین رومیان روی می‌آورد"[۱۸].

در روایت کلمه منتصر آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، مسلمان مسیحی شده. و جمله "از سرزمین رومیان می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین روم (غرب) به شام می‌آید و آنگاه دست به جنبش و قیام می‌زند. و نیز نشانگر این است که او رهبری سیاسی غربی‌ها و یهودیان را بر عهده دارد و با حضرت مهدی (ع) که دشمن روم یعنی غربیهاست به نبرد می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد جنگ می‌شود. و سفیانی پایتخت خود را در حوادث زمان ظهور و در پیشاپیش لشکرکشی حضرت مهدی (ع) از دمشق به رمله فلسطین منتقل می‌سازد همانجائی که طبق روایت، شورشیان رومی در آنجا فرود می‌آیند.

بلکه به‌طوری که پیداست، به‌عنوان خط مقدم دفاعی بنفع یهودیان و رومی‌ها وارد پیکار با حضرت مهدی (ع) می‌شود و روایات، بطوری که خواهید دانست درباره شکست او که به شکست یهودیان منتهی خواهد شد سخن می‌گوید. همچنین دلیل دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از شکست و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه یاران امام مهدی (ع) آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.

از ابن خلیل ازدی، روایت شده است که گفت: از ابو جعفر (امام باقر) (ع) شنیدم که درباره این آیه شریفه "وقتی آنان خشم و عذاب ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی قائم قیام کند و سپاهی به‌سوی بنی امیه به شام گسیل دارد آنان به سوی روم (غرب) بگریزند رومیان به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین مسیحیت درآئید، آنگاه صلیب به گردن خود آویزند و رومیان آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی یاران قائم (ع) به قصد نبرد با رومیان، رویاروی آنان فرود آیند، رومیان از آنها درخواست امان و صلح کنند اما یاران قائم می‌گویند: امان نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس رومیان آنها را به یاران قائم (ع) باز می‌گردانند و این است معنی فرموده خداوند: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سؤال می‌کند. در حالی که او بهتر از هرکس از آنها آگاه است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت ستمکار بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه شمشیر مرگ و هلاکت ساختیم"[۱۹].

و معنی این جمله که "هنگامیکه یاران قائم رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها امان می‌طلبند" این است که یاران حضرت، انبوه نیروهای خود را در مقابل رومیان گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از بنی امیه در این روایت یاران سفیانی است که در دیگر روایات نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها مشاوران و فرماندهان سپاه اویند که دارای موقعیت سیاسی عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، حضرت مهدی (ع) و یارانش رومیان را، در صورت تسلیم نکردن این افراد، تهدید به کارزار می‌نمایند.

گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که صلیب به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با مسیحیان زندگی می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که صلیب زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها حضور می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت تظاهر به نماز و دیانت، فرمانروای مسلمانان گردانند تا مسلمانان را با این ترفند که وی از خود آنهاست فریب دهد، بلکه عبارت روایت قبل که "اهل فضل و دانش را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای نیل به مقاصد خود، از آنها یاری می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"[۲۰] حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و حکومت خود رنگ اسلامی و شرعی بدهد.

ازاین‌رو علماء را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»[۲۱].
۳. حجت الاسلام و المسلمین آیتی؛
حجت الاسلام و المسلمین نصرت‌الله آیتی در کتاب «تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور» در اين باره گفته است:

«روایاتی را که به دین سفیانی پرداخته‌اند، به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:

  1. سفیانی نصرانی است: امام علی (ع) در این‌باره فرموده‌اند: «"وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب‏"»[۲۲]؛
  2. سفیانی در ابتدا مسلمان است، ولی به نصرانیت می‌گرود: امام صادق (ع) فرموده‌اند: «" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "»[۲۳]؛
  3. سفیانی، مسلمان است: امام علی (ع) فرموده‌اند: «" وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ "»[۲۴]. امام باقر (ع) نیز فرموده‌اند: «"السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط"»[۲۵].
۴. آقای کامل (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای حیدر کامل ، در کتاب «دجال آخرالزمان» در این‌باره گفته است: «با استفاده از برخی اخبار آشکار می‌گردد که او مسیحی یا از ساخته‌های دست مسیحیان است. مانند خبری که شیخ طوسی در کتاب "الغیبه" نقل می‌کند: سفیانی از شهرهای روم، با هدف انتقام‌جویی عازم می‌گردد؛ در حالی که بر گردن او صلیب آویخته است و زعیم قوم خود است»[۲۷].

پرسش‌های وابسته

  1. سفیانی که خروجش از نشانه‌های حتمی ظهور است کیست؟ (پرسش)
    1. نام سفیانی چیست؟ (پرسش)
    2. لقب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    3. نسب سفیانی چیست؟ (پرسش)
    4. آیا سفیانی نماد است یا به یک شخصیت انسانی اشاره دارد؟ (پرسش)
  2. ویژگی‌های جسمانی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  3. روش شناسایی سفیانی چیست؟ (پرسش)
  4. دین سفیانی چیست؟ (پرسش)
  5. آیا روایات سفیانی تنها در منابع شیعه آمده است؟ (پرسش)
  6. سفیانی و دجال چه تفاوت‌هایی دارند؟ (پرسش)
  7. خروج سفیانی در چه زمان و مکانی خواهد بود؟ (پرسش)
  8. اهداف قیام سفیانی چیست؟ (پرسش)
  9. ماجرای شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  10. جنایات سفیانی چیست؟ (پرسش)
  11. سپاه سفیانی چه تعداد است؟ (پرسش)
  12. اصهب و ابقع کیستند و چه ارتباطی با خروج سفیانی دارند؟ (پرسش)
  13. آیا ظهور امام مهدی همزمان با قیام سفیانی است؟ (پرسش)
  14. سفیانی در قیام خود چه اقدام‌های انجام می‌دهد؟ (پرسش)
  15. چگونه ممکن است سفیانی چندین کشور را تصرف کند و جامعه بین الملل واکنشی نشان ندهند؟ (پرسش)
  16. حکمرانی سفیانی چقدر به طول می‌انجامد؟ (پرسش)
  17. آیا به قدرت رسیدن سفیانی بر اساس قوانین است یا کودتا؟ (پرسش)
  18. آیا این ادعا که سفیانی در ارتش سوریه دیده شده صحیح است؟ (پرسش)
  19. آیا سفیانی واقعا به جنگ با امام مهدی خواهد پرداخت؟ (پرسش)
  20. از میان قیام‌‏های یمانی و خراسانی و سفیانی کدام قیام مقدم است؟ (پرسش)
  21. وظیفه شیعیان در هنگام شورش سفیانی چیست؟ (پرسش)
  22. رفتار سفیانی با شیعیان اهل بیت چگونه است؟ (پرسش)
  23. پرچم زرد از آن کدام سپاه است و چه ارتباطی با سفیانی دارد؟ (پرسش)
  24. آیا سفیانی در مصر پیروانی خواهد داشت؟ (پرسش)
  25. آیا دشمن امام مهدی (سفیانی) در حال حاضر زنده است یا آن‏که متولد خواهد شد؟ وی از چه طایفه‏ای و اهل کجاست؟ (پرسش)
  26. آیا امکان دارد در زمان‌های مختلف سفیانی‌های متعددی وجود داشته باشد؟ (پرسش)
  27. قرقیسیا کجاست و چه حوادثی در آن اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  28. محدوده جغرافیایی قرقیسیا چه مناطقی است؟ (پرسش)
  29. نبرد قرقیسیا چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ (پرسش)
  30. سفیانی در چه منطقه‌ای با صاحبان پرچم سیاه و پرچم زرد نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  31. سفیانی در کجا به هلاکت می‌رسد؟ (پرسش)
  32. مردمان چه مناطقی سفیانی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  33. فرمانده سپاه سفیانی چه کسی است؟ (پرسش)
  34. سپاه سفیانی در کجا با سپاه خراسانی نبرد می‌کند؟ (پرسش)
  35. امام مهدی در کجا با سپاه سفیانی روبه‌رو می‌شود و به نبرد می‌پردازد؟ (پرسش)
  36. کدام یک از فرماندهان سپاه امام مهدی سفیانی را دستگیر می‌کند؟ (پرسش)
  37. فرجام سفیانی چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۴۷؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص ۲۳۵.
  2. معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۲۴، ابن صفار، حسن، بصائر الدرجات، ص۱۹۹: «وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب»
  3. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص ۲۳۵.
  4. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  5. ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۶۴۷؛ آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  6. عقد الدرر، ب ۴، ف ۲، ص۹۰: «وَ يَكُونُ لَهُ بِالْوادِ الْيَابِسِ عِدَّةٍ عَدِيدَةٍ فَيَقُولُونَ لَهُ: يَا هَذَا مَا يَحِلُّ لَكَ أَنْ تُضَيِّعَ الْإِسْلَامِ، أَ مَا تَرَى إِلَى النَّاسُ فِيهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ الْفِتَنَ فَاتَّقِ اللَّهَ وَ اخْرُجْ لِنَصْرِ دِينُكَ»
  7. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  8. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۳۱۸، ب ۱۸، ح۱۸: «السُّفْيَانِيُّ ... لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَط»
  9. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  10. هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی ص۶۵: «وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً» به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است.)
  11. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰؛ کورانی، علی، عصر ظهور، ص ۱۱۶ـ ۱۱۹
  12. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  13. ر.ک. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ ـ ۱۴۰
  14. غیبت شیخ طوسی، ۲۷۸.
  15. غیبت شیخ طوسی، ۲۷۳.
  16. غیبت نعمانی، ۲۸۰.
  17. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۶۴۷.
  18. غیبت طوسی، ص ۲۷۸.
  19. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.
  20. نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.
  21. کورانی، علی، عصر ظهور، ص۱۱۶-۱۱۹.
  22. ... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۲۴، به نقل از مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹. (این حدیث مرسله است)
  23. او برای از میان بردن حکومت خراسانی به روم می‌رود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن‌جا باز می‌گردد؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع)، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)
  24. ... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد سفیانی می‌روند و به او می‌گویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن اسلام شوی، آیا ذلت مردم و فتنه‌هایی که آنان را فراگرفته، نمی‌بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمی‌کنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.
  25. سفیانی ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ‌گاه مکه و مدینه را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)
  26. آیتی، نصرت‌الله، تأملی در نشانه‌های حتمی ظهور، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.
  27. حیدر کامل، دجال آخرالزمان، ص 235.