نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبعشناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع جامع}}↵* کتابشناسی مهدویت؛↵* مقالهشناسی مهدویت؛↵* پایاننامهشناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵↵==' به '}} ==') |
|||
(۴۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]] | ||
| مدخل اصلی = [[نقطه مقابل انتظار]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | پاسخدهندگان = ۴ پاسخ | ||
| مدخل وابسته | |||
| پاسخدهندگان | |||
}} | }} | ||
'''نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''نقطه مقابل [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
=== [[یأس]] در شمار [[گناهان کبیره]] === | |||
* یکی از راههای [[شناخت]] یک شیء، [[شناخت]] ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن [[کمک]] میگیرند. مثلاً [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، [[نقطه مقابل انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و [[کمک]] [[الهی]] است. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
* در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} منقول است که فرمودند: «بزرگترین [[گناه کبیره]] [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]؛ زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: "و لا تیأسوا..."»<ref>{{متن حدیث|اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...}}؛ عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref>. [[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] [[دنیوی]] باشد و چه گرفتاری [[معنوی]] و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از [[کمک]] [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] [[اعتماد]] به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در [[گرفتاریها]] بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این امر در مورد همه [[گرفتاریها]]، چه مادی و چه [[معنوی]]، [[صدق]] میکند<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
=== انواع [[ناامیدی]] در [[انتظار فرج]] === | |||
* در مسئلۀ [[انتظار]]، [[ناامیدی]] بر چند گونه است: | |||
# [[یأس]] و [[ناامیدی]] از اصل [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}}: به طور کلی و بدون [[شبهه]] همگی در [[حرام]] بودن آن [[اتفاق نظر]] دارند، زیرا که [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، بلکه احتمال میرود از ضروریات [[دین اسلام]] باشد<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
# [[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: [[حضرت]] تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد. لازمۀ این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
# [[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}}: یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما [[عقاید]] و باورهای خود را بر حدس و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در [[روایات]] [[نقل]] شده است و بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز مشخص است<ref>ر.ک. [[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
=== [[روایات]] و [[یأس]] از [[ظهور]] === | |||
* چیزی که همواره ائمۀ ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، [[یأس]] و [[ناامیدی]] شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و [[وقتگذاران]] را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]] {{ع}}، [[وقتگذاران ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در روحیۀ [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۱.</ref>. | |||
* برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: «امر [[ظهور امام زمان]] {{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. در [[حدیث]] دیگری آمده است: «[[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»<ref>{{متن حدیث|ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.</ref>. از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] باقی نمانده باشد، [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ [[خداوند]] به دست ایشان محقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم [[اهل بیت]] {{ع}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه [[یأس]] در مورد [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند<ref>ر.ک. [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۱.</ref>. | |||
=== نتیجه گیری === | |||
* نتیجه اینکه؛ [[انتظار]] ضد [[یأس]] است و "[[انتظار فرج]]" دقیقاً به این معناست که [[انسان]] در گرفتاریهایش هر [[قدر]] هم سخت و شدید باشد، از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] و مأیوس نباشد. همین [[انتظار]] است که بالاترین [[عبادت]] [[خداوند]] است<ref>ر.ک. [[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
== پاسخ | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛ | |||
| تصویر = 304464.jpg | |||
| پاسخدهنده = سید محمد تقی موسوی اصفهانی | |||
| پاسخ = آیت الله '''[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی]]'''، در کتاب ''«[[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«در این باره میگویم که [[ناامیدی]] بر چند گونه تصور میشود؛ | |||
# [[یأس]] و [[ناامیدی]] از اصل [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} به طور کلی، و بدون [[شبهه]] همگی در [[حرام]] بودن آن [[اتفاق نظر]] دارند، زیرا که [[ظهور]] و [[قیام]] [[حضرت قائم]] {{ع}} از ضروریات [[مذهب امامیه]] است، بلکه احتمال میرود که از ضروریات [[دین اسلام]] باشد، چون که [[احادیث]] در این باره از [[حضرت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} در [[حد]] [[تواتر]]، از طرق [[خاصه]] و [[عامه]] رسیده، بلکه علمای [[عامه]] نیز به این امر اعتراف دارند و [[اختلاف]] در تعیین شخص او است و این که حالا وجود دارد یا نه، در مقابل آنهایی که قایل هستند که آن [[حضرت]] وجود خواهد یافت و متولد خواهد شد. بنابراین [[انکار]] آن به طور کلی [[تکذیب]] [[پیغمبر]] {{صل}} میباشد. و [[شاهد]] بر آنچه یادآور شدیم این که [[مجلسی]] از [[ابن ابی الحدید]] - که از بزرگان علمای [[عامه]] است - حکایت کرده که گفته: البته که فرقههای [[مسلمانان]] اتفاق دارند که [[دنیا]] و [[تکلیف]] پایان نخواهد یافت، مگر پس از [آمدن] [[مهدی]] {{ع}}<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.</ref>. | |||
# [[ناامیدی]] از [[ظهور]] [[حضرت قائم]] {{ع}} در مدت معینی، برحسب پندارها و حدسها، به این که مثلاً گفته شود: [[حضرت قائم]] {{ع}} تا پنجاه سال دیگر [[ظهور]] نخواهد کرد و لازمه این [[پندار]] آن است که در آن مدت [[منتظر]] نباشد، و حال آن که از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشیم، ظاهر میشود که این گونه [[ناامیدی]] هم [[حرام]] باشد، زیرا که ظاهر امر [[وجوب]] است و ترک [[واجب]] قطعاً [[حرام]] است | |||
# [[ناامید]] بودن از نزدیکی زمان [[فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]] {{ع}} میباشد، یعنی این که احتمال نزدیک بودن آن را نفی نماید، چنان که حال بعضی از اهل زمان ما است، آنان که [[عقاید]] و باورهای خود را بر حدس و [[گمان]] و تخمین بنا میکنند و ظاهر از [[دلایل]]، [[حرام]] بودن این گونه [[ناامیدی]] نیز میباشد، به همان دلیلهایی که در گونه دوم آوردیم، زیرا که از [[اخبار]] [[روایت]] شده از [[امامان]] {{عم}} چنین استفاده میشود که بدین جهت [[وقت ظهور]] بر [[مؤمنین]] مخفی مانده، تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند، هرچند که حکمتهای دیگری نیز برای آن هست و [[خداوند]] حقایق امور را میداند»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۹-۱۰۱.</ref>. | |||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ | |||
{{ | | تصویر = 152046.jpg | ||
| پاسخدهنده = سید محمد بنیهاشمی | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنیهاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«یکی از راههای [[شناخت]] چیزی، [[شناخت]] ضد آن است، تا آن جا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". "جز به ضد، ضد را همی نتوان [[شناخت]]". آری، قطعاً [[شناخت]] ضد هر چیز، در [[شناخت]] [[حقیقت]] آن مؤثر و مفید است. این قاعده در مورد "[[انتظار]]" هم [[صدق]] میکند، به طوری که برای [[شناخت]] [[انتظار]] از ضد آن کمک میگیرند. در کتاب شریف مکیال المکارم، پس از ذکر "تهیؤ" که از [[لوازم انتظار]] است، برای تکمیل آن تعریف، از ضدش – که [[یأس]] میباشد – کمک گرفته شده است. [[یأس]] به معنای [[ناامیدی]]، نقطه مقابل [[انتظار]] است که [[امید]] در آن موج میزند. اگر [[انتظار]] به معنای "[[انتظار ظهور]]" باشد، ضد آن "[[یأس]] از [[ظهور]]" میباشد که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری اوقات [[انتظار]] به معنای "[[انتظار فرج]]" به کار رفته است که در این صورت ضد آن [[یأس]] از امداد و کمک الهی میباشد. چنین یأسی از بزرگترین [[گناهان کبیره]] به شمار آمده است. برای [[شناخت]] معنای دقیق "[[انتظار فرج]]" قدری در مورد آن توضیح میدهیم. | |||
در [[قرآن کریم]]، سفارش [[حضرت یعقوب]] به فرزندانش در مورد یافتن [[حضرت یوسف]] [[نقل]] شده است که فرمود: {{متن قرآن|وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>"و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد" سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref> در [[احادیث]] وقتی [[گناهان کبیره]] را بر شمردهاند، بعد از "[[شرک]] به [[خدا]]" که بزرگترین [[گناه]] است، "[[یأس]] از [[رحمت خدا]]" را دومین [[گناه]] بزرگ محسوب کردهاند. از [[حضرت موسی بن جعفر]] {{ع}} منقول است که فرمودند: {{متن حدیث|"اَکبَرُ الکَبائِرِ - الشِرکُ بِاللهِ ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا..."}}<ref>«بزرگترین [[گناه]] کبیره [[شرک]] به خداست... و پس از آن [[ناامیدی]] از رحت [[خدا]]. زیرا [[خدای عزوجل]] میفرماید: "و لا تیأسوا..."» عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.</ref> | |||
[[انسان]] اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، [[مصیبت]] و [[سختی]] دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر [[ابتلا]] به [[معاصی]] برایش حاصل میشود، نباید از کمک [[خداوند]] و [[رحمت]] او [[ناامید]] شود. [[ناامیدی]] از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]]، گناهی است بالاتر از هر [[گناه]] دیگری که [[انسان]] گناهکار را گرفتار کرده است. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ"}}<ref>«بزرگترین گرفتاری، [[ناامید]] شدن است» غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.</ref>. پس هر [[قدر]] گرفتاری [[انسان]] شدید باشد، [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، از آن شدیدتر و سختتر است. هیچ گاه [[امید]] [[انسان]] به دستگیر [[خداوند]] نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که [[انسان]] تصورش را نمیکند، [[رحمت الهی]] شامل حالش گردد. لذا فرمودهاند: {{متن حدیث|"كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو"}}<ref>بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.</ref>. به چیزی که [[امید]] (وقوعش را) نداری، از آن چه [[امید]] (وقوعش را) داری، امیدوار باش. | |||
اگر کسی امیدش به دستگیری [[پروردگار]] باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب [[فرج]] و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی [[امید]] آن میرفت، باز نشده باشد. هر [[قدر]] اعتماد به "[[توحید]]" در [[انسان]] قویتر باشد، امیدش به دستگیری [[خداوند]] در گرفتاریها بیشتر و ناامیدیاش از [[رحمت الهی]] کمتر است. این [[امر]] در مورد همه گرفتاریها، چه مادی و چه معنوی، [[صدق]] میکند. فرض کنید برای کسی یک گرفتاری مالی پیدا میشود. رفع این گرفتاری به چیست؟ اگر آن فرد [[مؤمن]] موحد باشد، کاملاً توجه دارد که رفع این گرفتاری فقط و فقط به دست خداود است. او باید موجبات و اسباب رفع این گرفتاری را فراهم کند. تا [[خداوند]] [[اراده]] نکند، [[تلاش]] هیچ کس در این زمینه به جایی نمیرسد. البته به اسباب و وسائط [[رجوع]] میکند، ولی آنها را فقط وسیله میداند و کار را تنها و تنها به [[خداوند]] میسپارد. | |||
همین طور، اگر [[فرزند]] [[انسان]] [[بیمار]] شود، باید به پزشک مراجعه کند. ولی موحد کسی است که مراجعه به پزشک را صرفاً سبب و وسیلهای میداند که عقلاً و شرعاً مؤظف به انجام آن است و رفع بیماری و گرفتاری را فقط و فقط به دست [[خداوند]] میداند. در مقابل، غیر موحد یا موحدی که [[عقیده]] دارد ولی در عمل از اعتقادش، غافل است و درجه بالایی در [[توحید]] ندارد، در هنگام گرفتاری، بدون توجه به این که رفع آن فقط به دست [[خداوند]] است، به اسباب و وسائط [[رجوع]] میکند و به آنها [[دل]] میبندد، یعنی به صورت ناآگاهانه و از روی [[غفلت]]، برای غیر [[خداوند]] (مخلوقات) به نوعی [[استقلال]] در تأثیر قائل میشود. این همان شرکی است که متأسفانه بیشتر اهل [[ایمان]] گرفتارش هستند. {{متن قرآن|وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ}}<ref>"و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند" سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> این [[شرک]] البته غیر از [[شرک]] در [[عبادت]] و [[بندگی]] خداست و [[انسان]] را از دایره [[توحید]] به کلی خارج نمیکند، ولی البته نشان دهنده ضعف در [[اعتقاد]] به [[توحید]] میباشد که اکثر مؤمان از روی [[غفلت]] و بیتوجهی – و البته ضعف [[اعتقادی]] – به آن مبتلا میگردند. هر چه [[انسان]] اعتقادش به [[توحید]] قویتر شود، امیدش در گرفتاریها به [[خداوند]] بیشتر و به غیر او کمتر میشود. بالاترین حد مطلوب این است که [[انسان]] فقط و فقط به خدای خود [[امید]] داشته باشد. رئیس [[موحدان]] در این باره فرمودهاند: {{متن حدیث|"اجْعَلُوا کل رجائکم لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَ لا تَرْجُوا أَحَداً سِوَاهُ"}}<ref>«همه امیدتان به [[خدای سبحان]] باشد و جز او به کسی [[امید]] نداشته باشید» غرر الحکم، حکمت ۳۸۶۱.</ref>. | |||
بسیاری از انسانهای با [[ایمان]]، اگر گرفتاری بزرگی پیدا کنند، بیشتر و عمیقتر به [[خدا]] [[امید]] میبندند. ولی همین افراد اگر گرفتاری کوچکتری داشته باشند، کمتر به [[خدا]] توجه میکنند و بیشتر به اسباب [[دل]] میبندند. اگر کسی بیماری سرما خوردگی پیدا کند، کمتر به [[یاد خدا]] و دستگیری او میافتد و بیشتر به دارو و معالجات پزشکی [[امید]] میبندد. ولی همین شخص اگر به سرطان مبتلا شود، چون [[امید]] زیادی به تأثیر معالجات پزشکی ندارد، بیشتر و عمیقتر به [[یاد خدا]] میافتد و با انقطاع بیشتری نسبت به اسباب، از [[خداوند]] کمک میخواهد. ولی موحد واقعی این طور نیست. او در هر گرفتاری – چه سخت و چه سبک – به یک اندازه، فقط و فقط به [[خدا]] [[امید]] میبندد و در کنار [[خداوند]] و در عرض او، غیر او [[ناامید]] است. او به این [[حقیقت]] به طور کامل توجه دارد که: گرفتاری سخت و آسان برای ما [[انسانها]] تفاوت میکند و نسبت به [[خداوند]] فرقی بین اینها نیست. شفای سرماخوردگی برای [[خداوند]] از شفای سرطان سادهتر نیست. | |||
بنابراین چه اسباب و وسایل عادی فراهم باشد یا نباشد، باید یکسان به [[خداوند]] – آن هم به طور کامل و صد در صد – امیدوار بود و از غیر [[خدا]] هم [[ناامید]]. مود کامل کسی است که خود را در همه حال – حتی وقتی ظاهراً هیچ گرفتاری هم ندارد – به یک اندازه محتاج و [[فقیر]] نسبت به [[خدا]] خود ببیند، نه این که اگر زمانی گرفتاری خاصی ندارد، توجه و [[امید]] و اتکالش به [[خداوند]] در آن زمان نباشد یا کمتر باشد. او با همه وجودش [[اعتقاد]] دارد که در یک چشم به هم زدن ممکن است سختترین گرفتاریها را پیدا کند و اگر خدایش او را به حال خود رها سازد، به انواع و اقسام بلایا، مبتلا میشود. | |||
البته چنین افرادی بسیار کم یافت میشوند، ولی [[ارزش]] آنها بسیار بسیار زیاد است. [[انتظار]] ضد [[یأس]] است و "[[انتظار فرج]]" دقیقاً به این معناست که [[انسان]] در گرفتاریهایش هر [[قدر]] هم سخت و شدید باشد، از [[رحمت]] و دستگیری [[خداوند]] [[ناامید]] و مأیوس نباشد. همین [[انتظار]] است که بالاترین [[عبادت]] [[خداوند]] میباشد»<ref>[[سید محمد بنیهاشمی|بنیهاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درسهای مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۳۵-۴۰.</ref>. | |||
}} | |||
{{پاسخ پرسش | |||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. آقای حیدرزاده (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ | |||
| تصویر = 13681151.jpg | |||
| پاسخدهنده = عباس حیدرزاده | |||
| پاسخ = آقای '''[[عباس حیدرزاده]]'''، در کتاب ''«[[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«چیزی که همواره ائمه ما در [[دوران غیبت]] از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و [[ناامیدی]] شیعیانشان میباشد، به خاطر همین همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای [[انتظار]] و تعیین نکردن وقت قطعی [[ظهور]] را نیز همین دانست، یعنی یک [[شیعه]] [[حقیقی]] هر لحظه [[انتظار]] میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش آن [[حکومت عدل]] [[جهان]] گستر را ممکن میداند و خود را دچار [[ناامیدی]] نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از [[روایات]] تأکید شده که صبح و [[شام]] توقع [[ظهور]] را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و وقتگذاران را [[دروغگو]] بدانید و همیشه [[امامان]] ما {{عم}} وقتگذاران [[ظهور]] را [[تکذیب]] کردهاند و فقط به دادن [[نشانهها]] و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر [[زمان ظهور]] در [[مشیت الهی]]، ممکن است این تغییرات در [[روحیه]] [[شیعیان]] ایجاد [[ناامیدی]] و [[دل]] سردی کند. اما متأسفانه [[ناامیدی]] بلایی است که خواه ناخواه بعضی را گرفتار خواهد کرد حال ممکن است این [[ناامیدی]]، نسبت به نزدیک بودن [[زمان ظهور]] آن جناب باشد یا [[ناامیدی]] کلی از آمدن [[حضرت]]. برخی نیز با [[تعیین وقت]]، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از [[انتظار]] دور میدارند و [[ناامیدی]] را تا قبل از آن وقت تعیین شده در [[روحیه]] آنان میرویانند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: امر [[ظهور امام زمان]] {{ع}} واقع نخواهد شد مگر زمانی که [[غربال]] شوید و [[امتحان]] شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به [[خدا]] قسم [[ظهور]] به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) [[ناامید]] شده باشید...<ref>کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. | |||
در [[حدیث]] دیگری دارد: که [[مردم]] از فرط [[ناامیدی]] میگویند: [[مهدی]] دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت!<ref>غیبت نعمانی: ص ۱۵۷.</ref> از این روست که در [[روایات]] بسیاری آمده است که [[انتظار]] آمدن آن [[حضرت]] را بکشید زیرا [[خداوند]] برای آمدن ایشان [[وعده]] داده است و [[خداوند]] [[وعده]] خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی [[دنیا]] باقی نمانده باشد [[خداوند]] آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و [[وعده خداوند]] به دست ایشان متحقق شود. با توجه به این [[روایات]] متوجه میشویم که [[اهل بیت]] {{عم}} هیچ گونه مجال برای ورود [[ناامیدی]] قرار ندادهاند و هرگونه یأس در مورد [[ظهور امام زمان]] {{ع}} را برای ما جایز ندانستهاند. | |||
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: سعی کنید توجه ([[دشمنان]]) را به سوی [[حضرت مهدی]] {{ع}} معطوف نکنید، همانا [[امام]] شما سالها از نظر شما [[غایب]] خواهد شد و شما به [[امتحان]] [[سختی]] سنجیده خواهید شد، به حدی که خواهند گفت: او به بیابانها سر نهاده است و از [[دنیا]] رفته است! باید دیده [[مؤمنین]] بر او بگرید...<ref>ر.ک: توقیعات حضرت مهدی {{ع}}.</ref>. | |||
[[رسول خدا]] {{صل}} [[نشانههای آخرالزمان]] را یاد میفرموده، در آن میان فرمود: چنان [[بلا]] و گرفتاری و [[پریشانی]] بر [[مردم]] فرود خواهد آمد... و این [[بلا]] طولانی خواهد شد که یأس و [[ناامیدی]] بر [[مردم]] مستولی خواهد شد و بد گمانی همهگان را فرا میگیرد، به ناگاه [[حضرت]] در آن [[زمان ظهور]] خواهد نمود...<ref>ملاحم: ص ۱۳۳.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۱.</ref>. | |||
}} | |||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
==پانویس== | |||
{{ | |||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | |||
[[رده: | [[رده:(اث): پرسشهایی با ۴ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:(اث): پرسشهای مهدویت با ۴ پاسخ]] | ||
[[رده:( | [[رده:پرسشهای مربوط به انتظار فرج]] | ||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶
نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج |
مدخل اصلی | نقطه مقابل انتظار |
نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
یأس در شمار گناهان کبیره
- یکی از راههای شناخت یک شیء، شناخت ضد آن است، تا آنجا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". این قاعده در مورد "انتظار" هم صدق میکند، به طوری که برای شناخت انتظار از ضد آن کمک میگیرند. مثلاً یأس به معنای ناامیدی، نقطه مقابل انتظار است که امید در آن موج میزند[۱]. اگر انتظار به معنای "انتظار ظهور" باشد، ضد آن "یأس از ظهور" است که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری از اوقات انتظار به معنای "انتظار فرج" به کار رفته است که در این صورت ضد آن یأس از امداد و کمک الهی است. چنین یأسی از بزرگترین گناهان کبیره به شمار آمده است[۲].
- در احادیث وقتی گناهان کبیره را بر شمردهاند، بعد از "شرک به خدا" که بزرگترین گناه است، "یأس از رحمت خدا" را دومین گناه بزرگ محسوب کردهاند. از حضرت موسی بن جعفر (ع) منقول است که فرمودند: «بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست... و پس از آن ناامیدی از رحت خدا؛ زیرا خدای عزوجل میفرماید: "و لا تیأسوا..."»[۳]. انسان اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، مصیبت و سختی دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر ابتلا به معاصی برایش حاصل میشود، نباید از کمک خداوند و رحمت او ناامید شود. امیر مؤمنان (ع) فرمودند: «أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ»[۴]. پس هر قدر گرفتاری انسان شدید باشد، ناامیدی از رحمت خداوند، از آن شدیدتر و سختتر است[۵]. اگر کسی امیدش به دستگیری پروردگار باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب فرج و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی امید آن میرفت، باز نشده باشد. هر قدر اعتماد به "توحید" در انسان قویتر باشد، امیدش به دستگیری خداوند در گرفتاریها بیشتر و ناامیدیاش از رحمت الهی کمتر است. این امر در مورد همه گرفتاریها، چه مادی و چه معنوی، صدق میکند[۶].
انواع ناامیدی در انتظار فرج
- یأس و ناامیدی از اصل ظهور حضرت قائم (ع): به طور کلی و بدون شبهه همگی در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیرا که ظهور و قیام حضرت قائم (ع) از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال میرود از ضروریات دین اسلام باشد[۷].
- ناامیدی از ظهور حضرت قائم (ع) در مدت معین برحسب پندارها و حدسها: اینکه مثلاً گفته شود: حضرت تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد. لازمۀ این پندار آن است که در آن مدت منتظر نباشد؛ حال آنکه از بررسی احادیثی که امر میکند در هر صبح و شام منتظر باشیم، ظاهر میشود این گونه ناامیدی هم حرام است[۸].
- ناامید بودن از نزدیکی زمان فرج و ظهور آن حضرت (ع): یعنی اینکه احتمال نزدیک بودن آن نفی شود. چنانکه بعضی از اهل زمان ما عقاید و باورهای خود را بر حدس و گمان و تخمین بنا میکنند. با توجه به اینکه در روایات نقل شده است و بدین جهت وقت ظهور بر مؤمنین مخفی مانده تا در تمامی زمانها و سالها منتظرش باشند. حرام بودن این گونه ناامیدی نیز مشخص است[۹].
روایات و یأس از ظهور
- چیزی که همواره ائمۀ ما در دوران غیبت از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و ناامیدی شیعیانشان است، به خاطر همین، همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای انتظار و تعیین نکردن وقت قطعی ظهور را نیز همین دانست، یعنی شیعۀ حقیقی هر لحظه انتظار میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش حکومت عدل جهان گستر را ممکن میداند و خود را دچار ناامیدی نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از روایات تأکید شده صبح و شام توقع ظهور را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و وقتگذاران را دروغگو بدانید و همیشه امامان (ع)، وقتگذاران ظهور را تکذیب کردهاند و فقط به دادن نشانهها و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر زمان ظهور در مشیت الهی، ممکن است این تغییرات در روحیۀ شیعیان ایجاد ناامیدی و دل سردی کند[۱۰].
- برخی نیز با تعیین وقت، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از انتظار دور میدارند و ناامیدی را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیۀ آنان میرویانند. امام صادق (ع) فرمود: «امر ظهور امام زمان (ع) واقع نخواهد شد مگر زمانی که غربال شوید و امتحان شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به خدا قسم ظهور به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) ناامید شده باشید»[۱۱]. در حدیث دیگری آمده است: «مردم از فرط ناامیدی میگویند: مهدی دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت»[۱۲]. از این روست که در روایات بسیاری آمده است انتظار آمدن آن حضرت را بکشید زیرا خداوند برای آمدن ایشان وعده داده است و خداوند وعدۀ خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی دنیا باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعدۀ خداوند به دست ایشان محقق شود. با توجه به این روایات متوجه میشویم اهل بیت (ع) هیچ گونه مجال برای ورود ناامیدی قرار ندادهاند و هرگونه یأس در مورد ظهور امام زمان (ع) را برای ما جایز ندانستهاند[۱۳].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه؛ انتظار ضد یأس است و "انتظار فرج" دقیقاً به این معناست که انسان در گرفتاریهایش هر قدر هم سخت و شدید باشد، از رحمت و دستگیری خداوند ناامید و مأیوس نباشد. همین انتظار است که بالاترین عبادت خداوند است[۱۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیت الله موسوی اصفهانی؛ |
---|
آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، در کتاب «تکالیف بندگان نسبت به امام زمان» در اینباره گفته است:
«در این باره میگویم که ناامیدی بر چند گونه تصور میشود؛
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین بنیهاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنیهاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در اینباره گفته است:
«یکی از راههای شناخت چیزی، شناخت ضد آن است، تا آن جا که گفتهاند: "انما تعرف الاشیاء باضدادها". "جز به ضد، ضد را همی نتوان شناخت". آری، قطعاً شناخت ضد هر چیز، در شناخت حقیقت آن مؤثر و مفید است. این قاعده در مورد "انتظار" هم صدق میکند، به طوری که برای شناخت انتظار از ضد آن کمک میگیرند. در کتاب شریف مکیال المکارم، پس از ذکر "تهیؤ" که از لوازم انتظار است، برای تکمیل آن تعریف، از ضدش – که یأس میباشد – کمک گرفته شده است. یأس به معنای ناامیدی، نقطه مقابل انتظار است که امید در آن موج میزند. اگر انتظار به معنای "انتظار ظهور" باشد، ضد آن "یأس از ظهور" میباشد که مفهوم آن کاملاً وجدانی است. اما بسیاری اوقات انتظار به معنای "انتظار فرج" به کار رفته است که در این صورت ضد آن یأس از امداد و کمک الهی میباشد. چنین یأسی از بزرگترین گناهان کبیره به شمار آمده است. برای شناخت معنای دقیق "انتظار فرج" قدری در مورد آن توضیح میدهیم. در قرآن کریم، سفارش حضرت یعقوب به فرزندانش در مورد یافتن حضرت یوسف نقل شده است که فرمود: ﴿وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾[۱۷] در احادیث وقتی گناهان کبیره را بر شمردهاند، بعد از "شرک به خدا" که بزرگترین گناه است، "یأس از رحمت خدا" را دومین گناه بزرگ محسوب کردهاند. از حضرت موسی بن جعفر (ع) منقول است که فرمودند: «"اَکبَرُ الکَبائِرِ - الشِرکُ بِاللهِ ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا..."»[۱۸] انسان اگر در گرفتاری واقع شود، چه این گرفتاری، مصیبت و سختی دنیوی باشد و چه گرفتاری معنوی و روحی که بر اثر ابتلا به معاصی برایش حاصل میشود، نباید از کمک خداوند و رحمت او ناامید شود. ناامیدی از رحمت و دستگیری خداوند، گناهی است بالاتر از هر گناه دیگری که انسان گناهکار را گرفتار کرده است. امیر مؤمنان (ع) فرمودند: «"أَعظَمُ البَلاءِ اِنقِطَاعُ الرَّجَاءِ"»[۱۹]. پس هر قدر گرفتاری انسان شدید باشد، ناامیدی از رحمت خداوند، از آن شدیدتر و سختتر است. هیچ گاه امید انسان به دستگیر خداوند نباید از بین برود، زیرا چه بسا از طریقی که انسان تصورش را نمیکند، رحمت الهی شامل حالش گردد. لذا فرمودهاند: «"كُنْ لِمَا لاَ تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو"»[۲۰]. به چیزی که امید (وقوعش را) نداری، از آن چه امید (وقوعش را) داری، امیدوار باش. اگر کسی امیدش به دستگیری پروردگار باشد، چه بسا در زمانی که به لحاظ محاسبات عادی هیچ گونه امیدی نمیرود، باب فرج و گشایشی برایش باز شود که وقتی روی حسابهای معمولی امید آن میرفت، باز نشده باشد. هر قدر اعتماد به "توحید" در انسان قویتر باشد، امیدش به دستگیری خداوند در گرفتاریها بیشتر و ناامیدیاش از رحمت الهی کمتر است. این امر در مورد همه گرفتاریها، چه مادی و چه معنوی، صدق میکند. فرض کنید برای کسی یک گرفتاری مالی پیدا میشود. رفع این گرفتاری به چیست؟ اگر آن فرد مؤمن موحد باشد، کاملاً توجه دارد که رفع این گرفتاری فقط و فقط به دست خداود است. او باید موجبات و اسباب رفع این گرفتاری را فراهم کند. تا خداوند اراده نکند، تلاش هیچ کس در این زمینه به جایی نمیرسد. البته به اسباب و وسائط رجوع میکند، ولی آنها را فقط وسیله میداند و کار را تنها و تنها به خداوند میسپارد. همین طور، اگر فرزند انسان بیمار شود، باید به پزشک مراجعه کند. ولی موحد کسی است که مراجعه به پزشک را صرفاً سبب و وسیلهای میداند که عقلاً و شرعاً مؤظف به انجام آن است و رفع بیماری و گرفتاری را فقط و فقط به دست خداوند میداند. در مقابل، غیر موحد یا موحدی که عقیده دارد ولی در عمل از اعتقادش، غافل است و درجه بالایی در توحید ندارد، در هنگام گرفتاری، بدون توجه به این که رفع آن فقط به دست خداوند است، به اسباب و وسائط رجوع میکند و به آنها دل میبندد، یعنی به صورت ناآگاهانه و از روی غفلت، برای غیر خداوند (مخلوقات) به نوعی استقلال در تأثیر قائل میشود. این همان شرکی است که متأسفانه بیشتر اهل ایمان گرفتارش هستند. ﴿وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ﴾[۲۱] این شرک البته غیر از شرک در عبادت و بندگی خداست و انسان را از دایره توحید به کلی خارج نمیکند، ولی البته نشان دهنده ضعف در اعتقاد به توحید میباشد که اکثر مؤمان از روی غفلت و بیتوجهی – و البته ضعف اعتقادی – به آن مبتلا میگردند. هر چه انسان اعتقادش به توحید قویتر شود، امیدش در گرفتاریها به خداوند بیشتر و به غیر او کمتر میشود. بالاترین حد مطلوب این است که انسان فقط و فقط به خدای خود امید داشته باشد. رئیس موحدان در این باره فرمودهاند: «"اجْعَلُوا کل رجائکم لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَ لا تَرْجُوا أَحَداً سِوَاهُ"»[۲۲]. بسیاری از انسانهای با ایمان، اگر گرفتاری بزرگی پیدا کنند، بیشتر و عمیقتر به خدا امید میبندند. ولی همین افراد اگر گرفتاری کوچکتری داشته باشند، کمتر به خدا توجه میکنند و بیشتر به اسباب دل میبندند. اگر کسی بیماری سرما خوردگی پیدا کند، کمتر به یاد خدا و دستگیری او میافتد و بیشتر به دارو و معالجات پزشکی امید میبندد. ولی همین شخص اگر به سرطان مبتلا شود، چون امید زیادی به تأثیر معالجات پزشکی ندارد، بیشتر و عمیقتر به یاد خدا میافتد و با انقطاع بیشتری نسبت به اسباب، از خداوند کمک میخواهد. ولی موحد واقعی این طور نیست. او در هر گرفتاری – چه سخت و چه سبک – به یک اندازه، فقط و فقط به خدا امید میبندد و در کنار خداوند و در عرض او، غیر او ناامید است. او به این حقیقت به طور کامل توجه دارد که: گرفتاری سخت و آسان برای ما انسانها تفاوت میکند و نسبت به خداوند فرقی بین اینها نیست. شفای سرماخوردگی برای خداوند از شفای سرطان سادهتر نیست. بنابراین چه اسباب و وسایل عادی فراهم باشد یا نباشد، باید یکسان به خداوند – آن هم به طور کامل و صد در صد – امیدوار بود و از غیر خدا هم ناامید. مود کامل کسی است که خود را در همه حال – حتی وقتی ظاهراً هیچ گرفتاری هم ندارد – به یک اندازه محتاج و فقیر نسبت به خدا خود ببیند، نه این که اگر زمانی گرفتاری خاصی ندارد، توجه و امید و اتکالش به خداوند در آن زمان نباشد یا کمتر باشد. او با همه وجودش اعتقاد دارد که در یک چشم به هم زدن ممکن است سختترین گرفتاریها را پیدا کند و اگر خدایش او را به حال خود رها سازد، به انواع و اقسام بلایا، مبتلا میشود. البته چنین افرادی بسیار کم یافت میشوند، ولی ارزش آنها بسیار بسیار زیاد است. انتظار ضد یأس است و "انتظار فرج" دقیقاً به این معناست که انسان در گرفتاریهایش هر قدر هم سخت و شدید باشد، از رحمت و دستگیری خداوند ناامید و مأیوس نباشد. همین انتظار است که بالاترین عبادت خداوند میباشد»[۲۳]. |
۳. آقای حیدرزاده (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای عباس حیدرزاده، در کتاب «فرهنگنامه آخرالزمان» در اینباره گفته است:
«چیزی که همواره ائمه ما در دوران غیبت از گرفتار شدن ما بدان میترسیدند، یأس و ناامیدی شیعیانشان میباشد، به خاطر همین همیشه ما را از آن بر حذر داشتهاند و پیشاپیش آن را به ما گوشزد کردهاند. شاید بتوان یکی از فلسفههای انتظار و تعیین نکردن وقت قطعی ظهور را نیز همین دانست، یعنی یک شیعه حقیقی هر لحظه انتظار میکشد و در هر زمانی توقع پیدایش آن حکومت عدل جهان گستر را ممکن میداند و خود را دچار ناامیدی نمیکند و به تبع آن گرفتار سردرگمیها و کجرویها نمیشود. از این روست که در بسیاری از روایات تأکید شده که صبح و شام توقع ظهور را داشته باشید و از تعیین وقتی مخصوص برای آن پرهیز کنید و وقتگذاران را دروغگو بدانید و همیشه امامان ما (ع) وقتگذاران ظهور را تکذیب کردهاند و فقط به دادن نشانهها و علامتهایی بسنده کردهاند، زیرا با توجه به امکان تغییر زمان ظهور در مشیت الهی، ممکن است این تغییرات در روحیه شیعیان ایجاد ناامیدی و دل سردی کند. اما متأسفانه ناامیدی بلایی است که خواه ناخواه بعضی را گرفتار خواهد کرد حال ممکن است این ناامیدی، نسبت به نزدیک بودن زمان ظهور آن جناب باشد یا ناامیدی کلی از آمدن حضرت. برخی نیز با تعیین وقت، خود و دیگران را تا سررسید آن مدت از انتظار دور میدارند و ناامیدی را تا قبل از آن وقت تعیین شده در روحیه آنان میرویانند. امام صادق (ع) فرمود: امر ظهور امام زمان (ع) واقع نخواهد شد مگر زمانی که غربال شوید و امتحان شوید و (خوب و بد) از یکدیگر جدا شوید، به خدا قسم ظهور به وقوع نمیپیوندد مگر زمانی که (عدهای از شما) ناامید شده باشید...[۲۴]. در حدیث دیگری دارد: که مردم از فرط ناامیدی میگویند: مهدی دیگر مرد و در بیابانها هلاک شد و از بین رفت![۲۵] از این روست که در روایات بسیاری آمده است که انتظار آمدن آن حضرت را بکشید زیرا خداوند برای آمدن ایشان وعده داده است و خداوند وعده خود را نمیشکند و اگر حتی یک روز بیشر از زندگانی دنیا باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدری طولانی میکند که آن جناب تشریف آورده و وعده خداوند به دست ایشان متحقق شود. با توجه به این روایات متوجه میشویم که اهل بیت (ع) هیچ گونه مجال برای ورود ناامیدی قرار ندادهاند و هرگونه یأس در مورد ظهور امام زمان (ع) را برای ما جایز ندانستهاند. امام صادق (ع) فرمود: سعی کنید توجه (دشمنان) را به سوی حضرت مهدی (ع) معطوف نکنید، همانا امام شما سالها از نظر شما غایب خواهد شد و شما به امتحان سختی سنجیده خواهید شد، به حدی که خواهند گفت: او به بیابانها سر نهاده است و از دنیا رفته است! باید دیده مؤمنین بر او بگرید...[۲۶]. رسول خدا (ص) نشانههای آخرالزمان را یاد میفرموده، در آن میان فرمود: چنان بلا و گرفتاری و پریشانی بر مردم فرود خواهد آمد... و این بلا طولانی خواهد شد که یأس و ناامیدی بر مردم مستولی خواهد شد و بد گمانی همهگان را فرا میگیرد، به ناگاه حضرت در آن زمان ظهور خواهد نمود...[۲۷][۲۸]. |
پرسشهای وابسته
- معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
- ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
- عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
- هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
- نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
- انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
- شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا میکند؟ (پرسش)
- لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
- چرا گفته میشود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
- دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
- آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتابزده هستند؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم میشود؟ (پرسش)
- آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی میشود؟ (پرسش)
- آیا اندیشه انتظار موعود در امتهای پیشین بوده است؟ (پرسش)
- آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقهای دارد؟ (پرسش)
- منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
- گونههای احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
- نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
- آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
- چرا کسانی که انتظار امام مهدی را میکشیدهاند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمیخیزند؟ (پرسش)
- ویژگیهای اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
- منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
- مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
- چگونه میتوان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
- آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
- منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
- منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
- شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
- انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
- آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
- آیا انتظار به معنای گوشهگیری و احتراز است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
- مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- کاملترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
- مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
- انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- علت برداشتهای انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
- آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
- عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
- لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
- نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با شدت گرفتاریها چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
- مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید میکند؟ (پرسش)
- چه رابطهای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
- انتظار منجی در ادوار مختلف دعوتهای الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
- اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
- انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
- برداشتهای نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی میدانند؟ (پرسش)
- آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
- مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
- آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
- علت سختی انتظار چیست و چرا میگویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
- منتظران امام مهدی که در قرنهای گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کردهاند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
- آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمیشود؟ (پرسش)
- فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
- خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجاتدهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
- دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
- دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده میشود؟ (پرسش)
- آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
- انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا میکند؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
- رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
- فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
- باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه میشود؟ (پرسش)
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
- دانش آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
- رضایت امام مهدی از چه راهی به دست میآید؟ (پرسش)
- آیا شیعیان و منتظران ظهور افزونبر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا برای منتظر واقعی بودن اقدامهای سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
- وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
- چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
- جامعه منتظر دارای چه ویژگیهایی است؟ (پرسش)
- انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
- صرفنظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر بهطور کلی چیست؟ (پرسش)
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
- منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
- در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
- ویژگیهای منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
- آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
- ویژگیهای انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
- ویژگیهای فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
- چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
- ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
- ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ «اَکبَرُ الکَبائِرِ الشِرکُ بِاللهِ... وَ بَعدَهُ الیَأسُ مِن رَوحِ اللهِ. لِأنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقولُ: ولا تَیأَسُوا...»؛ عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.
- ↑ «بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است»، غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ ر.ک. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۸۱.
- ↑ «إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی یَشْقَی مَنْ یَشْقَی وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.
- ↑ «ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع)الْقَائِمُ فَقَالَ أَنَّی یَکُونُ ذَلِکَ وَ لَمْ یَسْتَدِرِ الْفَلَکُ حَتَّی یُقَالَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۸۱.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۴ ح ۱۰.
- ↑ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۹-۱۰۱.
- ↑ "و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد" سوره یوسف، آیه ۸۷.
- ↑ «بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست... و پس از آن ناامیدی از رحت خدا. زیرا خدای عزوجل میفرماید: "و لا تیأسوا..."» عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۸۵ و ۲۸۶.
- ↑ «بزرگترین گرفتاری، ناامید شدن است» غرر الحکم، حکمت ۱۳۲۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۴، ح ۹.
- ↑ "و بیشتر آنها که (در ظاهر) به خداوند ایمان میآورند (در باطن همچنان) مشرکند" سوره یوسف، آیه ۱۰۶.
- ↑ «همه امیدتان به خدای سبحان باشد و جز او به کسی امید نداشته باشید» غرر الحکم، حکمت ۳۸۶۱.
- ↑ بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۳۵-۴۰.
- ↑ کافی: ج ۱، ص ۳۷۰.
- ↑ غیبت نعمانی: ص ۱۵۷.
- ↑ ر.ک: توقیعات حضرت مهدی (ع).
- ↑ ملاحم: ص ۱۳۳.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص ۵۸۱.