تبری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'سعیدیانفر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، [[فرهنگنامه' به 'سعیدیانفر و ایازی، [[فرهنگنامه') |
(←نکات) |
||
(۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تبری | |||
| عنوان مدخل = تبری | |||
| مداخل مرتبط = [[تبری در لغت]] - [[تبری در قرآن]] - [[تبری در فقه اسلامی]] - [[تبری در فقه سیاسی]] - [[تبری در کلام اسلامی]] - [[تبری در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تبری در معارف و سیره حسینی]] - [[تبری از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==نکات== | == معناشناسی == | ||
[[برائت]] تعبیری [[قرآنی]] است به مفهوم [[بیزاری]] و اجتناب از [[مشرکان]] و [[دشمنان]] [[مسلمانان]] و قطع پیوند با آنها. در [[قرآن]] گذشته از نکوهش و مذمت [[شرک]] و مشرکان، بر [[ضرورت]] گسستن پیوند از مشرکان و توصیه جدی به مقابله با آنان در [[آیات]] مختلف<ref>نساء / ۴۸ و ۱۱۶؛ انعام / ۷۹ و ۱۰۶؛ یونس / ۱۰۵؛ حجر / ۹۴؛ قصص / ۸۷؛ روم / ۳۱؛ فصلت /۶۰؛ توبه / ۵ و ۳۶؛ بینه / ۶؛ احزاب / ۷۳؛ فتح / ۶.</ref> تصریح شده و آیاتی در برائت [[انبیا]] از مشرکان و [[اعلام بیزاری]] آنها از شرک در سورههای<ref>انعام / ۱۹ و ۷۸؛ توبه / ۳ و ۱۱۴؛ هود / ۳۵ و ۵۴؛ یونس / ۴۱؛ شعراء / ۲۷۶؛ زخرف / ۲۶.</ref> متعدد آمده است. [[خداوند متعال]] در قرآن میفرماید: {{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ}}<ref>«خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند» سوره توبه، آیه ۳.</ref>. در ترجمههای فارسی «برائت» به واژه «بیزاری» تعبیر شده است و شاید این واژه به خاطر بعد احساسی و [[عاطفی]] آن، برای بیان معنا و مفهوم اصل برائت رسا و کافی نباشد. | |||
برائت به معنای دوری جستن و [[کنارهگیری]] کردن و منزوی ساختن [[دشمن]] است و این در زمان صلح، به منظور بازداشتن دشمن از سوء استفاده از روابط صلحآمیز، بر ضد [[اسلام]] و [[امت اسلامی]]، به شیوهای مناسب و با مقتضای [[زمان]]، انجام میگیرد<ref>در راه برپایی حج ابراهیمی، عمید زنجانی، ص۱۰۴.</ref>. | |||
و بالأخره [[برائت از مشرکین]]، تعبیری است قرآنی به مفهوم بیزاری و اجتناب از [[مشرکین]] و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. این تعریف، توسعاً به فعالیتهایی که در بعد [[سیاسی]] [[حج]] به صورت [[اجتماعی]] انجام میگیرد، نیز اطلاق میشود. | |||
برائت به این معنا، با معنای لغوی آن بیتناسب نیست و در واقع، مفهوم برائت، از بیزاری که یک [[امر قلبی]] و عاطفی باشد، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری، منزوی ساختن و طرد عمل [[مشرکان]] و [[توطئهگران]] است و همانگونه که [[مفسران]] گفتهاند: به معنای رفع [[امان]] و سلب مصونیت و عدم [[تعهد]] در برابر مشرکان و حتی [[جنگ]] با آنان میباشد، چه، آنان آغازگر [[توطئه]] بوده و [[نقض عهد]] کرده و مهلت و مدت پیمانشان به پایان رسیده است<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۸۲.</ref>. | |||
== پیشینه [[تاریخی]] [[برائت]] == | |||
# '''در امتهای پیشین:''' به [[گواهی]] [[قرآن]]، [[برائت از مشرکان]] در امتهای پیشین نیز بوده و [[پیامبران]] آن [[امتها]] [[اعلام برائت]] نمودهاند، که نمونه بارز اعلام برائت از مشرکان در امتهای پیشین، طبق فرموده قرآن، آنجاست که میفرماید: {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ...}}<ref>«بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref>. [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و یارانش بودند که قاطعانه برائت خود را از مشرکان و بتهای آنها اعلام داشتند. | |||
# '''در دوره اسلامی:''' گرچه اعلام برائت از مشرکان، در امتهای پیشین بوده است ولی با ظهور اسلام و [[بعثت پیامبر]]، این امر در [[دین اسلام]] به اوج خود رسید؛ به طوری که [[اعلان]] عمومی «[[برائت از مشرکین]]» و [[احکام]] الحاقی آن، در تاریخ اسلام برای نخستین بار، پس از نقض عهد مشرکینی بود که پس از [[فتح مکه]] (۸ ه. ق) با [[پیامبر اسلام]] [[پیمان]] عدم تهاجم و [[دشمنی]] بسته بودند. در [[ابلاغ]] «برائت از مشرکین» [[حضرت علی]]{{ع}}، در بعد از ظهر [[دهم ذیحجه]] در [[منا]]، با [[شمشیر]] برهنه، به [[خطبه]] ایستاد و پس از [[تلاوت آیات]] نخست [[سوره]] برائت، چهار [[حکم]] الحاقی [[رسول خدا]]{{صل}} را ابلاغ کرد<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۶۲۷.</ref>. | |||
در هر حال، اعلام برائت یکی از وقایع مهم [[تاریخ]] عصر رسالت، در اواخر عمر پیامبر بود که بدین وسیله [[دولت اسلامی]] تثبیت شد و [[دعوت]] جهانی [[اسلام]] نیز آغاز گردید و پیامها و پیکهای آن حضرت به سران دول و [[ملل]] گسیل شدند. | |||
پس، بدین ترتیب در دوره پس از [[اسلام]]، بنیانگذار اعلام [[برائت از مشرکین]] شخص [[رسول]] خداست. | |||
[[پیامبر]]{{صل}} با این عمل خود، راهی را به [[مسلمانان]] نشان دادند تا روی پای خود بایستند و [[سلطه]] [[کافران]] را بر خود [[نفی]] کنند، همانگونه که [[قرآن]] نفی کرده است: {{متن قرآن|لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}<ref>«و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref><ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۶۲۷.</ref>. | |||
از آنجایی که نخستین [[اعلام برائت]] توسط پیامبر نسبت به [[مشرکان]]، در ایام [[حج]] انجام گرفت و از آنجایی که [[سنت]] و [[سیره نبوی]] جاوید است؛ این [[سنت نبوی]] در ایام حج به اجرا در میآید. | |||
گرچه اعلام برائت از مشرکین مقطعی و موسمی نبوده که هر [[مسلمانی]] باید همواره در سراسر [[حیات]] خویش از مشرکان [[برائت]] جوید و [[تنفر]] خویش را نسبت به آنان اظهار کند<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۸۳.</ref>. | |||
== هدف از برائت از مشرکان == | |||
برخی از [[مفسران]] [[هدف]] از اعلام برائت را «رسیدن به [[توحید]] ناب» میدانند و از نظر آنان خاستگاه اصلی برائت، همان اصلی «[[تولی و تبری]]» است: «هدف نهایی ساختن [[بیت الله]]»، رسیدن به توحید است و نیل به توحید ناب، بدون [[تبری]] تام از هر [[مشرک]] و ملحد میسر نخواهد بود؛ لذا اعلام این هدف نهایی به صورت اعلام تبری [[خدا]] و [[رسول اکرم]] از مشرکان متبلور شده است و تا [[انسان]] در روی [[زمین]] [[زندگی]] میکند [[وظیفه]] حج و [[زیارت]] به عهده اوست و تا مشرک در [[جهان]] هست، اعلام تبری از او نیز جزو مهمترین وظیفه حج به شمار میرود و هیچ جایی برای تبری از [[ملحدان]] مناسبتر از [[حرم]] خدا نخواهد بود»<ref>صهبای صفا، آیتالله جوادی آملی، ص۲۱۳.</ref>. | |||
خاستگاه اصلی دیدگاه [[امام خمینی]] در [[برائت از مشرکان]]، همان «اصلی تولی و تبری» است و ایشان هم اعلام برائت از مشرکان را از «ارکان [[توحیدی]]» میدانند و میفرمایند: «مگر تحقق [[دیانت]]، جز اعلام [[محبت]] و [[وفاداری]] نسبت به [[حق]] و اظهار [[خشم]] و [[برائت]] نسبت به [[باطل]] است؟ حاشا که [[خلوص]] [[عشق]] موحدین جز به ظهور کامل [[نفرت]] از [[مشرکین]] و [[منافقین]] میسر شود و کدام خانهای سزاوارتر از [[کعبه]] و [[خانه]] [[امن]] و [[طهارت]] و ناس که در آن هر چه [[تجاوز]] و [[ستم]] و [[استثمار]] و [[بردگی]] و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید [[میثاق]] {{متن قرآن|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}<ref>«آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> [[بت]] الههها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت [[سیاسی]] [[پیامبر]] در {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است» سوره توبه، آیه ۳.</ref> زنده بماند و تکرار شود؛ چراکه [[سنت پیامبر]] و [[اعلام برائت]]، کهنه شدنی نیست»<ref>صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۱۱.</ref>. | |||
[[امام]] با [[اعلان برائت]] در [[حج]] به عنوان «مرحله اول [[مبارزه]]» بیان میدارند: «اعلام برائت، به [[شعار]] خلاصه نمیشود بلکه همانطور که [[حاجی]] باید در حج هم دستورالعمل [[جهاد با نفس]] را بگیرد و هم برنامه مبارزه با [[کفر]] و [[شرک]] را و همانطور که [[امتها]] باید از احرام حج به [[احرام]] [[حرب]] و از [[طواف]] کعبه و [[حرم]] به طواف صاحب [[بیت]] و از توضُّؤ [[زمزم]] به [[غسل]] [[شهادت]] و [[خون]] رو آورند و به امتی شکست ناپذیر و بنیانی [[مرصوص]] مبدل گردند، همانگونه هم «اعلان برائت در حج» میثاق مبارزه و تمرین [[تشکل]] [[مجاهدان]] برای ادامه [[نبرد]] با کفر و شرک و بتپرستهاست و به شعار خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی [[جنود]] [[خدای تعالی]] در برابر جنود [[ابلیس]] و ابلیس صفتان است و از اصول اولیه [[توحید]] به شمار میرود... خلاصه، اعلام برائت مرحله اول مبارزه و ارائه آن، مراحل دیگر [[وظایف]] ماست»<ref>صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۸۳.</ref> | |||
== نقش [[برائت از مشرکین]] در [[جهان اسلام]] == | |||
# '''[[نفی]] قدرتهای استکباری:''' نقش [[برائت از مشرکین]] در جهان اسلام، در صورت فراگیر شدن آن، نفی قدرتهای استکباری و سلطهجویی آنهاست. منشأ همه مصائبی که جهان اسلام امروز گرفتار آن است، سلطهطلبی قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکای تبهکار است. | |||
# '''به هم پیوستن [[مسلمانان]]:''' [[امام راحل]] با فراخواندن عموم [[زائران]] و مسلمانان به اعلام [[برائت از مشرکان]]، در واقع، به آنان درس [[اتحاد]] و [[همبستگی]] میدهد و آنان را از [[تفرقه]] و [[اختلاف]] بر حذر میدارد و خطرات این تفرقه را متذکر میشود که به سود مسلمانان نیست و از مسلمانان میخواهد آنجا که پای [[مصالح]] عالی [[اسلام]] و [[مسلمین]] در میان است، [[اختلافات]] را کنار نهاده و به اتحاد و همبستگی با یکدیگر بیاندیشند تا با این اتحاد خود بتوانند کاخهای [[ستم]] را از میان بردارند. «یکی از بزرگترین و اساسیترین [[مشکلات]]، عدم اتحاد میان مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران [[کشورهای اسلامی]] منشأ آن میباشند که مع الأسف برای رفع آن تا کنون اقدام چشمگیری نشده است، بلکه جنایتکاران سودجو که از اختلافات [[ملتها]] و [[دولتها]] به سود خودشان بهرهبرداری میکنند، با دست عُمال از [[خدا]] بیخبر خود به اختلافات دامن میزنند و هرگاه شالوده [[وحدت]] بین مسلمانان ریخته میشود، با تمام نیرو بر میخیزند و بذر خلاف میافشانند»<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۲۴ و ۱۲۳.</ref>. | |||
# '''[[آگاهی]] و [[بیداری]] سادهدلان:''' «در پناه برائت از مشرکین است که سادهدلان هم میفهمند که نباید سر بر آستان قدرتهای استکباری نهاد و در برابرشان [[خاضع]] بود و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتی سادهدلان میفهمند که نباید سر بر آستان شوروی و آمریکا نهاد»<ref>فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۲۱۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۸۳.</ref> | |||
== پیامبر و برائت از مشرکان == | |||
منظور از [[برائت]]، مشخص کردن موضع و صف بندی و جبهه [[مؤمنان]] با [[مشرکان]] [[مکه]] است که نقض [[عهد]] با [[پیامبر]] کردند و از سوی [[خدا]] [[وحی]] رسید که [[پیامبر]] باید رسما موضع خود را با این گروه مشخص کند و دیگر اجازه ندهد که [[مؤمنان]] با آنان [[دوست]] باشند و بدانند که: «{{متن قرآن|أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref>». [[خدا]] و رسولش از این [[مشرکان]] [[برائت]] میجوید<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص۲۲۵.</ref>. | |||
# {{متن قرآن|قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>؛ | |||
# {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref> {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref>؛ | |||
# {{متن قرآن|وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.</ref>؛ | |||
# {{متن قرآن|فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref>؛ | |||
# {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref>«بگو: ای کافران! * آنچه شما میپرستید، نمیپرستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * دین شما از شما و دین من از من» سوره کافرون، آیه ۱-۶.</ref>. | |||
# {{متن قرآن|وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ}}<ref>«و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.</ref>؛ | |||
# {{متن قرآن|فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref>. | |||
=== نکات === | |||
در این [[آیات]] این محورها تأکید شده است: | در این [[آیات]] این محورها تأکید شده است: | ||
#[[پیامبر]] [[مأمور]] شده از طرف [[خدا]] به اعلان [[یگانگی خداوند]]، و اظهار [[بیزاری]] از [[مشرکان]] | # [[پیامبر]] [[مأمور]] شده از طرف [[خدا]] به اعلان [[یگانگی خداوند]]، و اظهار [[بیزاری]] از [[مشرکان]]: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>؛ | ||
#[[بیزاری]] [[محمد]]{{صل}} از [[اعمال]] [[مشرکان]] | # [[بیزاری]] [[محمد]] {{صل}} از [[اعمال]] [[مشرکان]]: {{متن قرآن|فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref>؛ | ||
#[[بیزاری]] [[پیامبر]] از معبودهای [[مشرکان]] | # [[بیزاری]] [[پیامبر]] از معبودهای [[مشرکان]]: {{متن قرآن|لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ}}<ref>«آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.</ref>... {{متن قرآن|وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ}}<ref>«و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم» سوره کافرون، آیه ۴.</ref>؛ | ||
#[[بیزاری جستن]] [[مشرکان]] از [[اعمال]] و [[کردار]] [[پیامبر]]: «{{متن قرآن|أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ}}<ref>«و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، | # [[بیزاری جستن]] [[مشرکان]] از [[اعمال]] و [[کردار]] [[پیامبر]]: «{{متن قرآن|أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ}}<ref>«و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۲۶۶.</ref> | ||
# [[برائت]] [[خدا]] و [[پیامبر]] از [[مشرکین]] برای فاصله گرفتن از آنها جهت جلوگیری از دسیسهها و توطئههای آنان اعلام شده و جمله: «{{متن قرآن|الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.</ref>» اشاره به گروهی است که با [[مسلمانان]] [[پیمان]] داشتند و [[نقض پیمان]] کردند. | |||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] [[دعوت به توحید]] است و باید [[برائت]] خود را از [[شرک]] اعلام کند: {{متن قرآن|إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>. | |||
# [[پیامبر]] باید در مقابل [[عصیان]] و [[شرک]] عملی افزون بر [[شرک]] قولی و [[رفتار]] مشرکانه، [[برائت]] خود را اعلام کند: {{متن قرآن|فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص۲۲۵.</ref> | |||
==منابع== | == منابع == | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱''']] | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:تبری | [[رده:تبری]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۵
معناشناسی
برائت تعبیری قرآنی است به مفهوم بیزاری و اجتناب از مشرکان و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. در قرآن گذشته از نکوهش و مذمت شرک و مشرکان، بر ضرورت گسستن پیوند از مشرکان و توصیه جدی به مقابله با آنان در آیات مختلف[۱] تصریح شده و آیاتی در برائت انبیا از مشرکان و اعلام بیزاری آنها از شرک در سورههای[۲] متعدد آمده است. خداوند متعال در قرآن میفرماید: ﴿أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ﴾[۳]. در ترجمههای فارسی «برائت» به واژه «بیزاری» تعبیر شده است و شاید این واژه به خاطر بعد احساسی و عاطفی آن، برای بیان معنا و مفهوم اصل برائت رسا و کافی نباشد.
برائت به معنای دوری جستن و کنارهگیری کردن و منزوی ساختن دشمن است و این در زمان صلح، به منظور بازداشتن دشمن از سوء استفاده از روابط صلحآمیز، بر ضد اسلام و امت اسلامی، به شیوهای مناسب و با مقتضای زمان، انجام میگیرد[۴].
و بالأخره برائت از مشرکین، تعبیری است قرآنی به مفهوم بیزاری و اجتناب از مشرکین و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. این تعریف، توسعاً به فعالیتهایی که در بعد سیاسی حج به صورت اجتماعی انجام میگیرد، نیز اطلاق میشود.
برائت به این معنا، با معنای لغوی آن بیتناسب نیست و در واقع، مفهوم برائت، از بیزاری که یک امر قلبی و عاطفی باشد، فراتر رفته و مستلزم کنارهگیری، منزوی ساختن و طرد عمل مشرکان و توطئهگران است و همانگونه که مفسران گفتهاند: به معنای رفع امان و سلب مصونیت و عدم تعهد در برابر مشرکان و حتی جنگ با آنان میباشد، چه، آنان آغازگر توطئه بوده و نقض عهد کرده و مهلت و مدت پیمانشان به پایان رسیده است[۵].
پیشینه تاریخی برائت
- در امتهای پیشین: به گواهی قرآن، برائت از مشرکان در امتهای پیشین نیز بوده و پیامبران آن امتها اعلام برائت نمودهاند، که نمونه بارز اعلام برائت از مشرکان در امتهای پیشین، طبق فرموده قرآن، آنجاست که میفرماید: ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ...﴾[۶]. حضرت ابراهیم(ع) و یارانش بودند که قاطعانه برائت خود را از مشرکان و بتهای آنها اعلام داشتند.
- در دوره اسلامی: گرچه اعلام برائت از مشرکان، در امتهای پیشین بوده است ولی با ظهور اسلام و بعثت پیامبر، این امر در دین اسلام به اوج خود رسید؛ به طوری که اعلان عمومی «برائت از مشرکین» و احکام الحاقی آن، در تاریخ اسلام برای نخستین بار، پس از نقض عهد مشرکینی بود که پس از فتح مکه (۸ ه. ق) با پیامبر اسلام پیمان عدم تهاجم و دشمنی بسته بودند. در ابلاغ «برائت از مشرکین» حضرت علی(ع)، در بعد از ظهر دهم ذیحجه در منا، با شمشیر برهنه، به خطبه ایستاد و پس از تلاوت آیات نخست سوره برائت، چهار حکم الحاقی رسول خدا(ص) را ابلاغ کرد[۷].
در هر حال، اعلام برائت یکی از وقایع مهم تاریخ عصر رسالت، در اواخر عمر پیامبر بود که بدین وسیله دولت اسلامی تثبیت شد و دعوت جهانی اسلام نیز آغاز گردید و پیامها و پیکهای آن حضرت به سران دول و ملل گسیل شدند. پس، بدین ترتیب در دوره پس از اسلام، بنیانگذار اعلام برائت از مشرکین شخص رسول خداست.
پیامبر(ص) با این عمل خود، راهی را به مسلمانان نشان دادند تا روی پای خود بایستند و سلطه کافران را بر خود نفی کنند، همانگونه که قرآن نفی کرده است: ﴿لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾[۸][۹].
از آنجایی که نخستین اعلام برائت توسط پیامبر نسبت به مشرکان، در ایام حج انجام گرفت و از آنجایی که سنت و سیره نبوی جاوید است؛ این سنت نبوی در ایام حج به اجرا در میآید.
گرچه اعلام برائت از مشرکین مقطعی و موسمی نبوده که هر مسلمانی باید همواره در سراسر حیات خویش از مشرکان برائت جوید و تنفر خویش را نسبت به آنان اظهار کند[۱۰].
هدف از برائت از مشرکان
برخی از مفسران هدف از اعلام برائت را «رسیدن به توحید ناب» میدانند و از نظر آنان خاستگاه اصلی برائت، همان اصلی «تولی و تبری» است: «هدف نهایی ساختن بیت الله»، رسیدن به توحید است و نیل به توحید ناب، بدون تبری تام از هر مشرک و ملحد میسر نخواهد بود؛ لذا اعلام این هدف نهایی به صورت اعلام تبری خدا و رسول اکرم از مشرکان متبلور شده است و تا انسان در روی زمین زندگی میکند وظیفه حج و زیارت به عهده اوست و تا مشرک در جهان هست، اعلام تبری از او نیز جزو مهمترین وظیفه حج به شمار میرود و هیچ جایی برای تبری از ملحدان مناسبتر از حرم خدا نخواهد بود»[۱۱].
خاستگاه اصلی دیدگاه امام خمینی در برائت از مشرکان، همان «اصلی تولی و تبری» است و ایشان هم اعلام برائت از مشرکان را از «ارکان توحیدی» میدانند و میفرمایند: «مگر تحقق دیانت، جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانهای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق ﴿أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ﴾[۱۲] بت الههها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر در ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ﴾[۱۳] زنده بماند و تکرار شود؛ چراکه سنت پیامبر و اعلام برائت، کهنه شدنی نیست»[۱۴].
امام با اعلان برائت در حج به عنوان «مرحله اول مبارزه» بیان میدارند: «اعلام برائت، به شعار خلاصه نمیشود بلکه همانطور که حاجی باید در حج هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرد و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را و همانطور که امتها باید از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از توضُّؤ زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتی شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند، همانگونه هم «اعلان برائت در حج» میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بتپرستهاست و به شعار خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و ابلیس صفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار میرود... خلاصه، اعلام برائت مرحله اول مبارزه و ارائه آن، مراحل دیگر وظایف ماست»[۱۵].[۱۶]
نقش برائت از مشرکین در جهان اسلام
- نفی قدرتهای استکباری: نقش برائت از مشرکین در جهان اسلام، در صورت فراگیر شدن آن، نفی قدرتهای استکباری و سلطهجویی آنهاست. منشأ همه مصائبی که جهان اسلام امروز گرفتار آن است، سلطهطلبی قدرتهای استکباری و در رأس آنها آمریکای تبهکار است.
- به هم پیوستن مسلمانان: امام راحل با فراخواندن عموم زائران و مسلمانان به اعلام برائت از مشرکان، در واقع، به آنان درس اتحاد و همبستگی میدهد و آنان را از تفرقه و اختلاف بر حذر میدارد و خطرات این تفرقه را متذکر میشود که به سود مسلمانان نیست و از مسلمانان میخواهد آنجا که پای مصالح عالی اسلام و مسلمین در میان است، اختلافات را کنار نهاده و به اتحاد و همبستگی با یکدیگر بیاندیشند تا با این اتحاد خود بتوانند کاخهای ستم را از میان بردارند. «یکی از بزرگترین و اساسیترین مشکلات، عدم اتحاد میان مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران کشورهای اسلامی منشأ آن میباشند که مع الأسف برای رفع آن تا کنون اقدام چشمگیری نشده است، بلکه جنایتکاران سودجو که از اختلافات ملتها و دولتها به سود خودشان بهرهبرداری میکنند، با دست عُمال از خدا بیخبر خود به اختلافات دامن میزنند و هرگاه شالوده وحدت بین مسلمانان ریخته میشود، با تمام نیرو بر میخیزند و بذر خلاف میافشانند»[۱۷].
- آگاهی و بیداری سادهدلان: «در پناه برائت از مشرکین است که سادهدلان هم میفهمند که نباید سر بر آستان قدرتهای استکباری نهاد و در برابرشان خاضع بود و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتی سادهدلان میفهمند که نباید سر بر آستان شوروی و آمریکا نهاد»[۱۸].[۱۹]
پیامبر و برائت از مشرکان
منظور از برائت، مشخص کردن موضع و صف بندی و جبهه مؤمنان با مشرکان مکه است که نقض عهد با پیامبر کردند و از سوی خدا وحی رسید که پیامبر باید رسما موضع خود را با این گروه مشخص کند و دیگر اجازه ندهد که مؤمنان با آنان دوست باشند و بدانند که: «﴿أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ﴾[۲۰]». خدا و رسولش از این مشرکان برائت میجوید[۲۱].
- ﴿قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُلْ لَا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۲۲]؛
- ﴿بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۲۳] ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ﴾[۲۴]؛
- ﴿وَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ لِي عَمَلِي وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۵]؛
- ﴿فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۶]؛
- ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾[۲۷].
- ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ﴾[۲۸]؛
- ﴿فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۲۹].
نکات
در این آیات این محورها تأکید شده است:
- پیامبر مأمور شده از طرف خدا به اعلان یگانگی خداوند، و اظهار بیزاری از مشرکان: ﴿قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۳۰]؛
- بیزاری محمد (ص) از اعمال مشرکان: ﴿فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۱]؛
- بیزاری پیامبر از معبودهای مشرکان: ﴿لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ﴾[۳۲]... ﴿وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ﴾[۳۳]؛
- بیزاری جستن مشرکان از اعمال و کردار پیامبر: «﴿أَنْتُمْ بَرِيئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ﴾[۳۴].[۳۵]
- برائت خدا و پیامبر از مشرکین برای فاصله گرفتن از آنها جهت جلوگیری از دسیسهها و توطئههای آنان اعلام شده و جمله: «﴿الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾[۳۶]» اشاره به گروهی است که با مسلمانان پیمان داشتند و نقض پیمان کردند.
- پیامبر مأمور دعوت به توحید است و باید برائت خود را از شرک اعلام کند: ﴿إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ﴾[۳۷].
- پیامبر باید در مقابل عصیان و شرک عملی افزون بر شرک قولی و رفتار مشرکانه، برائت خود را اعلام کند: ﴿فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ﴾[۳۸].[۳۹]
منابع
پانویس
- ↑ نساء / ۴۸ و ۱۱۶؛ انعام / ۷۹ و ۱۰۶؛ یونس / ۱۰۵؛ حجر / ۹۴؛ قصص / ۸۷؛ روم / ۳۱؛ فصلت /۶۰؛ توبه / ۵ و ۳۶؛ بینه / ۶؛ احزاب / ۷۳؛ فتح / ۶.
- ↑ انعام / ۱۹ و ۷۸؛ توبه / ۳ و ۱۱۴؛ هود / ۳۵ و ۵۴؛ یونس / ۴۱؛ شعراء / ۲۷۶؛ زخرف / ۲۶.
- ↑ «خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ در راه برپایی حج ابراهیمی، عمید زنجانی، ص۱۰۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۸۲.
- ↑ «بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم، شما را انکار میکنیم.».. سوره ممتحنه، آیه ۴.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۶۲۷.
- ↑ «و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۶۲۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۸۳.
- ↑ صهبای صفا، آیتالله جوادی آملی، ص۲۱۳.
- ↑ «آیا من پروردگارتان نیستم؟» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
- ↑ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۱۱.
- ↑ صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۱۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۸۳.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۲۴ و ۱۲۳.
- ↑ فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۲۱۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، محمدنامه، ص ۱۸۳.
- ↑ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ «(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.
- ↑ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ «و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.
- ↑ «آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.
- ↑ «بگو: ای کافران! * آنچه شما میپرستید، نمیپرستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * دین شما از شما و دین من از من» سوره کافرون، آیه ۱-۶.
- ↑ «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
- ↑ «آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ «آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.
- ↑ «آنچه شما میپرستید، نمیپرستم» سوره کافرون، آیه ۲.
- ↑ «و من (نیز) پرستشگر پرستیده شما نیستم» سوره کافرون، آیه ۴.
- ↑ «و اگر تو را دروغگو میشمارند بگو کردار من از آن من و کردار شما، از آن شما شما از آنچه من انجام میدهم بیزارید و من (نیز) از آنچه شما انجام میدهید بیزارم» سوره یونس، آیه ۴۱.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۲۶۶.
- ↑ «(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بستهاید» سوره توبه، آیه ۱.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم، آیا شما گواهی میدهید که با خداوند خدایان دیگری هست؟ بگو: من گواهی نمیدهم؛ بگو: تنها ا» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ «آنگاه اگر با تو نافرمانی کردند بگو من از آنچه انجام میدهید بیزارم» سوره شعراء، آیه ۲۱۶.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص۲۲۵.