فسق در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'تجلی' به 'تجلی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = فسق | |||
| عنوان مدخل = فسق | |||
| مداخل مرتبط = [[فسق در قرآن]] - [[فسق در فقه سیاسی]] - [[فسق در جامعهشناسی اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
“فسق” در لغت به معنای [[خروج]] از مقررات الزامی [[دینی]]، [[عقلی]] و طبیعی است و از مصداقهای آن خروج [[بنده]] از امر [[پروردگار]] و [[اطاعت]] او و [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] و مقررات [[اخلاقی]] مسلم (مانند [[حسد]]، [[بخل]]، [[تکبر]] و...) است. از مصداقهای [[فسق]] در [[قرآن]] میتوان به [[امتناع]] [[ابلیس]] از [[سجده]]، [[تکذیب]] [[آیات]]، خوردن از آنچه [[نام خدا]] بر آن برده نشده، رویگردانی از [[ایمان]] به [[رسول]] و [[یاری]] او، [[حکم]] به غیر [[حکم خدا]]، [[نفاق]] [[کفر]] بعد از ایمان، اطاعتناپذیری و... اشاره کرد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۹۷.</ref>. گستره معنایی فسق وسیعتر از کفر است، چون شامل کفر و نیز مطلق [[نافرمانی]] میشود، اگر چه بیشتر در مورد [[گناه]]، به کار میرود<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۶.</ref>. ایزوتسو نیز در توضیح معنای این واژه مینویسد: دست یازیدن به هر کاری که ضد خواست و [[اراده خداوند]] باشد -خواه این کار نقض حرمتی یا سر باز زدن از امری باشد- در [[قرآن کریم]] فسق خوانده شده و مستوجب [[کیفری]] سخت دانسته شده است. گاه قدم از این نیز فراتر نهاده و بر آنچه مورد [[بیزاری]] و [[کراهت]] [[خداوند]] است، فسق اطلاق شده است<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۰۱.</ref>. بخش زیادی از این نافرمانیها در حوزه [[روابط اجتماعی]] و در قالب [[نقض]] [[وظایف]] و تعهدات، [[سرپیچی]] از رعایت [[قوانین]] ناظر به [[حقوق]] دیگران و انتظارات جمعی، برهم زدن [[نظم عمومی]]، اشاعه [[منکرات]] و [[معاصی]]، [[بیاعتنایی]] به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[آداب]] [[اجتماعی]] و... تجلی و تبلور مییابد. | “فسق” در لغت به معنای [[خروج]] از مقررات الزامی [[دینی]]، [[عقلی]] و طبیعی است و از مصداقهای آن خروج [[بنده]] از امر [[پروردگار]] و [[اطاعت]] او و [[احکام]] و [[مقررات اسلامی]] و مقررات [[اخلاقی]] مسلم (مانند [[حسد]]، [[بخل]]، [[تکبر]] و...) است. از مصداقهای [[فسق]] در [[قرآن]] میتوان به [[امتناع]] [[ابلیس]] از [[سجده]]، [[تکذیب]] [[آیات]]، خوردن از آنچه [[نام خدا]] بر آن برده نشده، رویگردانی از [[ایمان]] به [[رسول]] و [[یاری]] او، [[حکم]] به غیر [[حکم خدا]]، [[نفاق]] [[کفر]] بعد از ایمان، اطاعتناپذیری و... اشاره کرد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۹۷.</ref>. گستره معنایی فسق وسیعتر از کفر است، چون شامل کفر و نیز مطلق [[نافرمانی]] میشود، اگر چه بیشتر در مورد [[گناه]]، به کار میرود<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۶.</ref>. ایزوتسو نیز در توضیح معنای این واژه مینویسد: دست یازیدن به هر کاری که ضد خواست و [[اراده خداوند]] باشد -خواه این کار نقض حرمتی یا سر باز زدن از امری باشد- در [[قرآن کریم]] فسق خوانده شده و مستوجب [[کیفری]] سخت دانسته شده است. گاه قدم از این نیز فراتر نهاده و بر آنچه مورد [[بیزاری]] و [[کراهت]] [[خداوند]] است، فسق اطلاق شده است<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۰۱.</ref>. بخش زیادی از این نافرمانیها در حوزه [[روابط اجتماعی]] و در قالب [[نقض]] [[وظایف]] و تعهدات، [[سرپیچی]] از رعایت [[قوانین]] ناظر به [[حقوق]] دیگران و انتظارات جمعی، برهم زدن [[نظم عمومی]]، اشاعه [[منکرات]] و [[معاصی]]، [[بیاعتنایی]] به [[ارزشهای اخلاقی]] و [[آداب]] [[اجتماعی]] و... تجلی و تبلور مییابد. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۳: | ||
# فسق؛ مانع ایمانورزی [[حقیقی]]: {{متن قرآن|كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بدینگونه سخن پروردگارت در مورد نافرمانان درست آمد که آنان ایمان نمیآورند» سوره یونس، آیه ۳۳.</ref>. | # فسق؛ مانع ایمانورزی [[حقیقی]]: {{متن قرآن|كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بدینگونه سخن پروردگارت در مورد نافرمانان درست آمد که آنان ایمان نمیآورند» سوره یونس، آیه ۳۳.</ref>. | ||
# فسق؛ مانع [[اعتماد]] به [[اخبار]] و گزارشهای [[فاسقان]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. | # فسق؛ مانع [[اعتماد]] به [[اخبار]] و گزارشهای [[فاسقان]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. | ||
#در آیاتی نیز به عدم [[رضایت خداوند]] از [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}} «برای شما سوگند میخورند تا از آنان خشنود شوید، اگر هم شما از آنان خشنود شوید بیگمان خداوند از این گروه نافرمان خشنود نخواهد گشت» سوره توبه، آیه ۹۶.</ref> و [[محرومیت]] ایشان از [[هدایت الهی]]<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «این (روش) نزدیکتر است به اینکه گواهی دادن را درست به جای آورند یا بترسند که سوگندهایی جایگزین سوگندهای آنان شود و از خداوند پروا کنید و گوش فرا دهید و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> توجه داده شده است. نقش زمینهای [[فسق]] در [[نزول]] [[عذاب]] بر برخی از [[اقوام]] پیشین<ref>{{متن قرآن|إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}} «ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که میکردند عذابی از آسمان فرو میآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.</ref> و در نهایت ابتلای فاسقان به عذاب سخت و ماندگار [[اخروی]] نیز در برخی [[آیات]] مورد تأکید قرار گرفته است<ref>{{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ}} «و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۸۶.</ref> | # در آیاتی نیز به عدم [[رضایت خداوند]] از [[فاسقان]]<ref>{{متن قرآن|يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ}} «برای شما سوگند میخورند تا از آنان خشنود شوید، اگر هم شما از آنان خشنود شوید بیگمان خداوند از این گروه نافرمان خشنود نخواهد گشت» سوره توبه، آیه ۹۶.</ref> و [[محرومیت]] ایشان از [[هدایت الهی]]<ref>{{متن قرآن|ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}} «این (روش) نزدیکتر است به اینکه گواهی دادن را درست به جای آورند یا بترسند که سوگندهایی جایگزین سوگندهای آنان شود و از خداوند پروا کنید و گوش فرا دهید و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.</ref> توجه داده شده است. نقش زمینهای [[فسق]] در [[نزول]] [[عذاب]] بر برخی از [[اقوام]] پیشین<ref>{{متن قرآن|إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}} «ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که میکردند عذابی از آسمان فرو میآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.</ref> و در نهایت ابتلای فاسقان به عذاب سخت و ماندگار [[اخروی]] نیز در برخی [[آیات]] مورد تأکید قرار گرفته است<ref>{{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ}} «و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۸۶.</ref> | ||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:فسق]] | |||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۹
مقدمه
“فسق” در لغت به معنای خروج از مقررات الزامی دینی، عقلی و طبیعی است و از مصداقهای آن خروج بنده از امر پروردگار و اطاعت او و احکام و مقررات اسلامی و مقررات اخلاقی مسلم (مانند حسد، بخل، تکبر و...) است. از مصداقهای فسق در قرآن میتوان به امتناع ابلیس از سجده، تکذیب آیات، خوردن از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، رویگردانی از ایمان به رسول و یاری او، حکم به غیر حکم خدا، نفاق کفر بعد از ایمان، اطاعتناپذیری و... اشاره کرد[۱]. گستره معنایی فسق وسیعتر از کفر است، چون شامل کفر و نیز مطلق نافرمانی میشود، اگر چه بیشتر در مورد گناه، به کار میرود[۲]. ایزوتسو نیز در توضیح معنای این واژه مینویسد: دست یازیدن به هر کاری که ضد خواست و اراده خداوند باشد -خواه این کار نقض حرمتی یا سر باز زدن از امری باشد- در قرآن کریم فسق خوانده شده و مستوجب کیفری سخت دانسته شده است. گاه قدم از این نیز فراتر نهاده و بر آنچه مورد بیزاری و کراهت خداوند است، فسق اطلاق شده است[۳]. بخش زیادی از این نافرمانیها در حوزه روابط اجتماعی و در قالب نقض وظایف و تعهدات، سرپیچی از رعایت قوانین ناظر به حقوق دیگران و انتظارات جمعی، برهم زدن نظم عمومی، اشاعه منکرات و معاصی، بیاعتنایی به ارزشهای اخلاقی و آداب اجتماعی و... تجلی و تبلور مییابد.
آیات:
- حکم به عدم تساوی مؤمن و فاسق در پیشگاه حق: ﴿أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ﴾[۴].
- فسق؛ مانع ایمانورزی حقیقی: ﴿كَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴾[۵].
- فسق؛ مانع اعتماد به اخبار و گزارشهای فاسقان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ﴾[۶].
- در آیاتی نیز به عدم رضایت خداوند از فاسقان[۷] و محرومیت ایشان از هدایت الهی[۸] توجه داده شده است. نقش زمینهای فسق در نزول عذاب بر برخی از اقوام پیشین[۹] و در نهایت ابتلای فاسقان به عذاب سخت و ماندگار اخروی نیز در برخی آیات مورد تأکید قرار گرفته است[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۹۷.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۳۶.
- ↑ توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن، ص۲۰۱.
- ↑ «آیا آنکه مؤمن است همگون کسی است که نافرمان است؟ (هرگز) برابر نیستند» سوره سجده، آیه ۱۸.
- ↑ «بدینگونه سخن پروردگارت در مورد نافرمانان درست آمد که آنان ایمان نمیآورند» سوره یونس، آیه ۳۳.
- ↑ «ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید مبادا نادانسته به گروهی زیان رسانید، آنگاه از آنچه کردهاید پشیمان گردید» سوره حجرات، آیه ۶.
- ↑ ﴿يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾ «برای شما سوگند میخورند تا از آنان خشنود شوید، اگر هم شما از آنان خشنود شوید بیگمان خداوند از این گروه نافرمان خشنود نخواهد گشت» سوره توبه، آیه ۹۶.
- ↑ ﴿ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَى وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ «این (روش) نزدیکتر است به اینکه گواهی دادن را درست به جای آورند یا بترسند که سوگندهایی جایگزین سوگندهای آنان شود و از خداوند پروا کنید و گوش فرا دهید و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۱۰۸.
- ↑ ﴿إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ﴾ «ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که میکردند عذابی از آسمان فرو میآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.
- ↑ ﴿وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ﴾ «و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۸۶.