رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پاسخ جامع مهدویت بالا}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = رابطه [[محبت]] با [[انتظار فرج]] چیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[رابطه انتظار با محبت]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]] / [[انتظار فرج]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   = [[رابطه انتظار با محبت]]
| تعداد پاسخ = ۱
| مدخل وابسته   =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۱ پاسخ
 
}}
}}
'''رابطه [[محبت]] با [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''رابطه [[محبت]] با [[انتظار فرج]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ جامع اجمالی ==
==پاسخ جامع اجمالی==
* وادی [[محبت]] قاعده‌ای دارد، هر مقدار [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض [[محبوب]] در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالص‌تر و درجۀ آن بالاتر می‌‌شود تا جایی که اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این [[ناراحتی]] و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او نشده و [[مانع]] عرض ارادتش نمی‌شود؛ چرا که خود را نمی‌بیند و تنها به [[محبوب]] [[فکر]] می‌کند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست؛ به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا [[پول]] خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به [[محبوب]] برایش [[سختی]] داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختی‌اش [[تحمل]] می‌کند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین می‌رود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد، بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به محبوبش [[تحمل]] کند. آنقدر محبوبش برایش [[عزیز]] است که [[تحمل]] آن [[رنج‌ها]] نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه را به [[جان]] می‌خرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند [[محبوب]] که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] او باشد به همۀ آن مشکلات و [[سختی‌ها]] می‌ارزد و آنچه برای این [[محب]] اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی [[محبت]] می‌تواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد<ref>ر.ک: [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.</ref>.
<div style="border-right-style: solid; border-right-color: #FFCC33; background-color: #FFF1B9; font-size: 100%;">* ''<sub>پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:</sub>''</div>
* یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در [[دوست داشتن]] [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست داشتن]] خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌‌دارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است به گونه‌ای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]] {{ع}} درمی‌‌یابیم، ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفته‌اند. [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref>.
{| style="text-align: center; background-color:##fff; width:40%; border-radius:0px; align:left !important; margin:left"
* کسی که به [[ظهور امام زمان]] {{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‌شود. این [[دوست داشتن]] فقط زمانی به وجود می‌‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]]، ص؟؟؟.</ref>.
|-
* [[عشق]] با خود، تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آنکه [[سستی]] می‌‌ورزد [[عاشق]] نیست؛ با این نگرش، [[منتظر]] می‌‌کوشد به گونه‌ای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نموده‌اند: «هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال می‌‌شود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحۀ [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.</ref><ref>ر.ک: [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱.</ref>
 
|[[پرونده:152046.jpg|75px|link=سید محمد بنی‌هاشمی]]||[[پرونده:136863.JPG|75px|link=خدامراد سلیمیان]]||[[پرونده:11434.jpg|75px|link=محمد صابر جعفری]]
 
|-
 
|<sub>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی]]</sub>||<sub>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]]</sub>||<sub>[[محمد صابر جعفری|جعفری]]</sub>


|-
|}
*وادی [[محبت]] قاعده‌ای دارد، هر مقدار [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض [[محبوب]] در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالص‌تر و درجۀ آن بالاتر می‌‌شود تا جایی که اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این [[ناراحتی]] و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او نشده و [[مانع]] عرض ارادتش نمی‌شود؛ چرا که خود را نمی‌بیند و تنها به [[محبوب]] [[فکر]] می‌کند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست؛ به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا [[پول]] خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به [[محبوب]] برایش [[سختی]] داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختی‌اش [[تحمل]] می‌کند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین می‌رود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد، بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به محبوبش [[تحمل]] کند. آنقدر محبوبش برایش [[عزیز]] است که [[تحمل]] آن [[رنج‌ها]] نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه را به [[جان]] می‌خرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند [[محبوب]] که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] او باشد به همۀ آن مشکلات و [[سختی‌ها]] می‌ارزد و آنچه برای این [[محب]] اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی [[محبت]] می‌تواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد<ref>ر.ک: [[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.</ref>.
*یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در [[دوست داشتن]] [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست داشتن]] خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌‌دارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است به گونه‌ای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]]{{ع}} درمی‌‌یابیم، ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفته‌اند. [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref>.
*کسی که به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‌شود. این [[دوست داشتن]] فقط زمانی به وجود می‌‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]]، ص؟؟؟.</ref>.
*[[عشق]] با خود، تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آنکه [[سستی]] می‌‌ورزد [[عاشق]] نیست؛ با این نگرش، [[منتظر]] می‌‌کوشد به گونه‌ای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نموده‌اند: «هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال می‌‌شود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحۀ [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱.</ref>
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
| تصویر = 152046.jpg
| تصویر = 152046.jpg
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی]]]]
| پاسخ‌دهنده = سید محمد بنی‌هاشمی
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید محمد بنی‌هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در وادی [[محبت]] قاعده‌ای وجود دارد که به وسیله آن می‌توان شد و ضعف [[محبت]] را محک زد. آن قاعده این است که هر [[قدر]] [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، او خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. به تعبیر دیگر: هر [[قدر]] دلبستگی محب به [[محبوب]] زیادتر شود، "خود" محب کنارتر می‌رود و بر عکس، هر چقدر خودش را بیشتر بخواهد، علاقه‌اش به محبوبش به همان اندازه کمتر است. بنابراین پایین‌ترین درجه [[محبت]] این است که [[انسان]] محبوبش را برای نفعی که به حال او دارد، [[دوست]] بدارد و در واقع چون خودش را [[دوست]] دارد، محبوبش را هم [[دوست]] بدارد، بسیاری از افرادی که با هم [[دوست]] می‌شوند، چنین رابطه‌ای با هم دارند، ولی هر [[قدر]] که [[دوستی]] آنها شدیدتر شود، خودشان و [[منافع]] خودشان را بیشتر فراموش می‌کنند و بیشتر به [[فکر]] [[دوست]] خود خواهند بود. ممکن است دو نفر با هم به گونه [[دوست]] باشند که هر کدام نسبت به دیگری یا فقط یکی از آنها چنین باشد، یعنی دوستش را برای [[منافع]] خودش نخواهد، بلکه او را به خاطر خود او [[دوست]] داشته باشد.  
 
::::::[[بهترین]] و شایع‌ترین مثالی که برای چنین محبتی می‌توان ذکر کرد، [[محبت]] پدر و مادر به فرزندشان است. معمولاً چنین است که پدر و مادر، [[فرزند]] خود را به خاطر خودش [[دوست]] می‌دارند، نه به خاطر نفعی که به حال او دارند. هیچ پدر و مادری به خاطر نفعی که در آینده می‌خواهند از [[فرزند]] خود ببرند، او را [[دوست]] نمی‌دارند و اصلاً به این نمی‌اندیشند که آیا بعدها می‌توانند از [[فرزند]] خویش نفعی ببرند یا خیر. البته ممکن است استثنائاً پدر و مادری چنین باشند، ولی قاعده این نیست و آنها موارد استثنایی محسوب می‌شوند. [[لذت]] پدر و مادر این است که ببینند فرزندشان از محبت‌های آنان لبریز شده و خوشحالی آنها به این است که [[فرزند]] را خوشحال ببینند. وقتی [[فرزند]] بزرگ می شود. توفیقات شخصی او برای خودش، پدر و مادر را بیشتر خوشحال می‌کند تا بهره‌ای که احیاناً برای آنها دارد. پس [[محبت]] والدین به [[فرزند]] بسیار خالص‌تر از [[محبت]] دوستانی است که به خاطر [[منافع]] شخصی یکدیگر را [[دوست]] می‌دارند. [[خلوص]] این [[محبت]] به خاطر همین است که خود را کنار گذاشته‌اند و به جای خود، [[فرزند]] خود را در [[قلب]] خویش نشانده‌اند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالص‌تر و درجه آن بالاتر می‌باشد.
«در وادی [[محبت]] قاعده‌ای وجود دارد که به وسیله آن می‌توان شد و ضعف [[محبت]] را محک زد. آن قاعده این است که هر [[قدر]] [[محبت]] کسی در [[قلب]] [[انسان]] بیشتر و شدیدتر باشد، او خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. به تعبیر دیگر: هر [[قدر]] دلبستگی محب به [[محبوب]] زیادتر شود، "خود" محب کنارتر می‌رود و بر عکس، هر چقدر خودش را بیشتر بخواهد، علاقه‌اش به محبوبش به همان اندازه کمتر است. بنابراین پایین‌ترین درجه [[محبت]] این است که [[انسان]] محبوبش را برای نفعی که به حال او دارد، [[دوست]] بدارد و در واقع چون خودش را [[دوست]] دارد، محبوبش را هم [[دوست]] بدارد، بسیاری از افرادی که با هم [[دوست]] می‌شوند، چنین رابطه‌ای با هم دارند، ولی هر [[قدر]] که [[دوستی]] آنها شدیدتر شود، خودشان و [[منافع]] خودشان را بیشتر فراموش می‌کنند و بیشتر به [[فکر]] [[دوست]] خود خواهند بود. ممکن است دو نفر با هم به گونه [[دوست]] باشند که هر کدام نسبت به دیگری یا فقط یکی از آنها چنین باشد، یعنی دوستش را برای [[منافع]] خودش نخواهد، بلکه او را به خاطر خود او [[دوست]] داشته باشد.
::::::[[میزان]] [[محبت]] [[فرزند]] به پدر و مادرش را نیز می‌توانیم با همین معیار محک بزنیم. اگر فرزندی مادرش را به خاطر این که کارهای شخصی او را انجام می‌دهد، [[دوست]] بدارد، یا پدرش را به خاطر این که مخارج او را می‌پردازد، [[دوست]] داشته باشد، این [[محبت]] بسیار ضعیف و ناچیز است و در عالم [[انسانیت]] [[ارزش]] چندانی برای ان نمی‌توان قائل شد. ولی هر [[قدر]] فرزندی خودش را و [[منافع]] خودش را بیشتر کنار بگذارد وبه جای آن پدر و مادر خود را بشناسد، [[خلوص]] و [[ارزش]] محبتش بیشتر می‌شود و با معیارهای انسانی و الهی [[قدر]] و [[منزلت]] والاتری می‌یابد. [[دوستی]] [[خالص]] آن است که فرزندی پدر و مادرش را به خاطر خودشان [[دوست]] بدارد، هر چند که این [[دوستی]] به ظاهر برای او خسارت آور و زیان بخش باشد. آری، [[فرزند]] عاقل و فهمیده آن کسی است که به هر قیمتی می‌خواهد [[محبت]] و ارادت خود را به پدر و مادرش برساند و اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این ناراحتی و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او را نمی‌شود و مانع عرض ارادتش نمی‌شود، چرا که خودش را نمی‌بیند و فقط به محبوبش [[فکر]] می‌کند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست. به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا پول خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به والدین برایش [[سختی]] داشته باشد – که البته آن را با وجود سختی‌اش [[تحمل]] می‌کند – ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین می‌رود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد که بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به پدر و مادرش [[تحمل]] کند. آن [[قدر]] محبوبش برایش عزیز است که [[تحمل]] آن رنج‌ها نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه‌اش را به [[جان]] می‌خرد. در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند پدر و مادر که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] آنها باشد، به همه آن مشکلات و سختی‌ها می‌ارزد و آن چه برای این [[فرزند]] محب اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی [[محبت]] می‌تواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷-۱۴۰.</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
[[بهترین]] و شایع‌ترین مثالی که برای چنین محبتی می‌توان ذکر کرد، [[محبت]] پدر و مادر به فرزندشان است. معمولاً چنین است که پدر و مادر، [[فرزند]] خود را به خاطر خودش [[دوست]] می‌دارند، نه به خاطر نفعی که به حال او دارند. هیچ پدر و مادری به خاطر نفعی که در آینده می‌خواهند از [[فرزند]] خود ببرند، او را [[دوست]] نمی‌دارند و اصلاً به این نمی‌اندیشند که آیا بعدها می‌توانند از [[فرزند]] خویش نفعی ببرند یا خیر. البته ممکن است استثنائاً پدر و مادری چنین باشند، ولی قاعده این نیست و آنها موارد استثنایی محسوب می‌شوند. [[لذت]] پدر و مادر این است که ببینند فرزندشان از محبت‌های آنان لبریز شده و خوشحالی آنها به این است که [[فرزند]] را خوشحال ببینند. وقتی [[فرزند]] بزرگ می شود. توفیقات شخصی او برای خودش، پدر و مادر را بیشتر خوشحال می‌کند تا بهره‌ای که احیاناً برای آنها دارد. پس [[محبت]] والدین به [[فرزند]] بسیار خالص‌تر از [[محبت]] دوستانی است که به خاطر [[منافع]] شخصی یکدیگر را [[دوست]] می‌دارند. [[خلوص]] این [[محبت]] به خاطر همین است که خود را کنار گذاشته‌اند و به جای خود، [[فرزند]] خود را در [[قلب]] خویش نشانده‌اند. هر [[قدر]] این ویژگی بیشتر تحقق یابد، [[محبت]] خالص‌تر و درجه آن بالاتر می‌باشد.
 
[[میزان]] [[محبت]] [[فرزند]] به پدر و مادرش را نیز می‌توانیم با همین معیار محک بزنیم. اگر فرزندی مادرش را به خاطر این که کارهای شخصی او را انجام می‌دهد، [[دوست]] بدارد، یا پدرش را به خاطر این که مخارج او را می‌پردازد، [[دوست]] داشته باشد، این [[محبت]] بسیار ضعیف و ناچیز است و در عالم [[انسانیت]] [[ارزش]] چندانی برای ان نمی‌توان قائل شد. ولی هر [[قدر]] فرزندی خودش را و [[منافع]] خودش را بیشتر کنار بگذارد وبه جای آن پدر و مادر خود را بشناسد، [[خلوص]] و [[ارزش]] محبتش بیشتر می‌شود و با معیارهای انسانی و الهی [[قدر]] و [[منزلت]] والاتری می‌یابد. [[دوستی]] [[خالص]] آن است که فرزندی پدر و مادرش را به خاطر خودشان [[دوست]] بدارد، هر چند که این [[دوستی]] به ظاهر برای او خسارت آور و زیان بخش باشد. آری، [[فرزند]] عاقل و فهمیده آن کسی است که به هر قیمتی می‌خواهد [[محبت]] و ارادت خود را به پدر و مادرش برساند و اگر در این مسیر به [[سختی]] بیفتد و رنجی را [[تحمل]] کند، این ناراحتی و [[رنج]]، سد راه [[محبت]] او را نمی‌شود و مانع عرض ارادتش نمی‌شود، چرا که خودش را نمی‌بیند و فقط به محبوبش [[فکر]] می‌کند و قلبش مالامال از [[محبت]] اوست. به همین [[دلیل]] ابتدای امر چه بسا پول خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار [[محبت]] به والدین برایش [[سختی]] داشته باشد – که البته آن را با وجود سختی‌اش [[تحمل]] می‌کند – ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم [[سختی]] آن از بین می‌رود و [[تحمل]] مشکلات در این مسیر دیگر برایش [[رنج]] آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد که بتواند [[رنج]] و زحمتی را برای عرض ارادت و [[محبت]] بیشتر به پدر و مادرش [[تحمل]] کند. آن [[قدر]] محبوبش برایش عزیز است که [[تحمل]] آن رنج‌ها نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها [[سختی]] ندارد، بلکه [[آرامش]] بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه‌اش را به [[جان]] می‌خرد. در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند پدر و مادر که برخاسته از [[قلب]] خوشحال و [[خشنود]] آنها باشد، به همه آن مشکلات و سختی‌ها می‌ارزد و آن چه برای این [[فرزند]] محب اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی [[محبت]] می‌تواند معیار [[خلوص]] و شدت آن باشد»<ref>[[سید محمد بنی‌هاشمی|بنی‌هاشمی، سید محمد]]، [[سلسله درس‌های مهدویت ج۱۰ (کتاب)|انتظار فرج]]، ص ۱۳۷-۱۴۰.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
| تصویر = 136863.JPG
| تصویر = 136863.JPG
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان]]]]
| پاسخ‌دهنده = خدامراد سلیمیان
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در مقاله ''«[[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)|مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«کسی که به [[ظهور امام زمان]]{{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت که [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود، و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‌شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌شماری کنند.  
 
::::::متأسفانه تصویر دوران [[ظهور حضرت مهدی]]{{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و تفریط‌هایی برخوردار بوده است. گاهی از دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] به عنوان سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوران یاد شده، و گاهی آن دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] و تن‌پروری معرفی کرده‌اند که بدون تردید هر دو تصویر زیان‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.  
«کسی که به [[ظهور امام زمان]] {{ع}} صد در صد [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر [[قدر]] آن وضعیت که [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود، و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‌شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‌آید که [[مؤمنان]] تصویر روشنی از [[زمان ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌شماری کنند.
::::::یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در [[دوست]] داشتن [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست]] داشتن خود [[حضرت مهدی]]{{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[حضرت مهدی]]{{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌‌دارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است. و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است. به گونه‌ای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]]{{ع}} درمی‌‌یابیم ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفته‌اند. رسول اکرم{{صل}} آن‌گاه که سخن از آخرین وصی خود به میان می‌‌آورد، در نهایت فروتنی می‌‌فرماید: {{متن حدیث|بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]].</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
متأسفانه تصویر دوران [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و تفریط‌هایی برخوردار بوده است. گاهی از دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] به عنوان سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوران یاد شده، و گاهی آن دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] و تن‌پروری معرفی کرده‌اند که بدون تردید هر دو تصویر زیان‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.


یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در [[دوست]] داشتن [[ظهور]] داشته باشد، [[دوست]] داشتن خود [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. هر کس [[محبت]] و علاقه‌اش به [[حضرت مهدی]] {{ع}} بیشتر باشد، [[ظهور]] ایشان را بیشتر [[دوست]] می‌‌دارد و هر کس به [[ظهور]] آن [[حضرت]] بیشتر علاقه داشته باشد، [[انتظار]] او شدیدتر است. و البته این [[محبت]] برخاسته از [[شناخت]] و [[معرفت]] به آن [[حضرت]] است. به گونه‌ای که از [[سخنان ائمه]] [[معصوم]] {{ع}} درمی‌‌یابیم ایشان به سبب [[معرفت]] فراوانشان به آن [[آخرین حجت الهی]] از [[بهترین]] واژگان [[محبت]] بهره گرفته‌اند. رسول اکرم {{صل}} آن‌گاه که سخن از آخرین وصی خود به میان می‌‌آورد، در نهایت فروتنی می‌‌فرماید: {{متن حدیث|بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّورِ}}<ref>علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]].</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛
| تصویر = 11434.jpg
| تصویر = 11434.jpg
| پاسخ‌دهنده =  محمد صابر جعفری]]]]
| پاسخ‌دهنده =  محمد صابر جعفری
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[ محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین ''' [[محمد صابر جعفری]]'''، در مقاله ''«[[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[عشق]] با خود تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آن که [[سستی]] می‌‌ورزد [[عاشق]] نیست. و هرچه [[معشوق]] دلرباتر و [[دوست]] داشتنی‌تر باشد. با این نگرش، فرد می‌‌کوشد به گونه‌ای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نموده‌اند. "هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال می‌‌شود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحه [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب۱۱، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱</ref>.
 
{{پایان جمع شدن}}
«[[عشق]] با خود تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آن که [[سستی]] می‌‌ورزد [[عاشق]] نیست. و هرچه [[معشوق]] دلرباتر و [[دوست]] داشتنی‌تر باشد. با این نگرش، فرد می‌‌کوشد به گونه‌ای [[رضایت]] [[امام]] خود که تبلور [[رضایت الهی]] است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون [[تقوی]] و [[ورع]] را برای او به عنوان [[منتظر]] بیان نموده‌اند. "هرکس [[دوست]] دارد و خوشحال می‌‌شود که از [[اصحاب قائم]] باشد، پس [[منتظر]] باشد، [[ورع]] را سرلوحه [[اعمال]] خود قرار داده و [[محاسن اخلاق]] را در حال [[انتظار]] زینت [[جان]] خود سازد"<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب۱۱، ص۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد صابر جعفری|جعفری، محمد صابر]]، [[سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت (مقاله)|سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت]]، ص۳۴۱</ref>.
}}


== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان انتظار فرج}}
{{پرسمان انتظار فرج}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{انتظار افقی}}
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های مهدویت با ۱ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به انتظار فرج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۲۶

رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / انتظار فرج
مدخل اصلیرابطه انتظار با محبت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

  • وادی محبت قاعده‌ای دارد، هر مقدار محبت کسی در قلب انسان بیشتر و شدیدتر باشد، خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض محبوب در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. هر قدر این ویژگی بیشتر تحقق یابد، محبت خالص‌تر و درجۀ آن بالاتر می‌‌شود تا جایی که اگر در این مسیر به سختی بیفتد و رنجی را تحمل کند، این ناراحتی و رنج، سد راه محبت او نشده و مانع عرض ارادتش نمی‌شود؛ چرا که خود را نمی‌بیند و تنها به محبوب فکر می‌کند و قلبش مالامال از محبت اوست؛ به همین دلیل ابتدای امر چه بسا پول خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار محبت به محبوب برایش سختی داشته باشد ـ که البته آن را با وجود سختی‌اش تحمل می‌کند ـ ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم سختی آن از بین می‌رود و تحمل مشکلات در این مسیر دیگر برایش رنج آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد، بتواند رنج و زحمتی را برای عرض ارادت و محبت بیشتر به محبوبش تحمل کند. آنقدر محبوبش برایش عزیز است که تحمل آن رنج‌ها نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها سختی ندارد، بلکه آرامش بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه را به جان می‌خرد در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند محبوب که برخاسته از قلب خوشحال و خشنود او باشد به همۀ آن مشکلات و سختی‌ها می‌ارزد و آنچه برای این محب اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی محبت می‌تواند معیار خلوص و شدت آن باشد[۱].
  • یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در دوست داشتن ظهور داشته باشد، دوست داشتن خود حضرت مهدی (ع) است. هر کس محبت و علاقه‌اش به حضرت مهدی (ع) بیشتر باشد، ظهور ایشان را بیشتر دوست می‌‌دارد و هر کس به ظهور آن حضرت بیشتر علاقه داشته باشد، انتظار او شدیدتر است و البته این محبت برخاسته از شناخت و معرفت به آن حضرت است به گونه‌ای که از سخنان ائمه معصوم (ع) درمی‌‌یابیم، ایشان به سبب معرفت فراوانشان به آن آخرین حجت الهی از بهترین واژگان محبت بهره گرفته‌اند. رسول اکرم (ص) فرمودند: «بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِیِّی وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَلَیْهِ جُیُوبُ النُّورِ»[۲].
  • کسی که به ظهور امام زمان (ع) صد در صد معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر قدر آن وضعیت موعود را بیشتر دوست بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و سست می‌‌شود. این دوست داشتن فقط زمانی به وجود می‌‌آید که مؤمنان تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت مهدی (ع) داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه شماری کنند[۳].
  • عشق با خود، تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آنکه سستی می‌‌ورزد عاشق نیست؛ با این نگرش، منتظر می‌‌کوشد به گونه‌ای رضایت امام خود که تبلور رضایت الهی است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون تقوی و ورع را برای او به عنوان منتظر بیان نموده‌اند: «هرکس دوست دارد و خوشحال می‌‌شود که از اصحاب قائم باشد، پس منتظر باشد، ورع را سرلوحۀ اعمال خود قرار داده و محاسن اخلاق را در حال انتظار زینت جان خود سازد»[۴][۵]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین بنی‌هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمد بنی‌هاشمی، در کتاب «انتظار فرج» در این‌باره گفته است:

«در وادی محبت قاعده‌ای وجود دارد که به وسیله آن می‌توان شد و ضعف محبت را محک زد. آن قاعده این است که هر قدر محبت کسی در قلب انسان بیشتر و شدیدتر باشد، او خودش را بیشتر فراموش می‌کند و در عوض محبوبش در قلبش جای بیشتری باز می‌کند. به تعبیر دیگر: هر قدر دلبستگی محب به محبوب زیادتر شود، "خود" محب کنارتر می‌رود و بر عکس، هر چقدر خودش را بیشتر بخواهد، علاقه‌اش به محبوبش به همان اندازه کمتر است. بنابراین پایین‌ترین درجه محبت این است که انسان محبوبش را برای نفعی که به حال او دارد، دوست بدارد و در واقع چون خودش را دوست دارد، محبوبش را هم دوست بدارد، بسیاری از افرادی که با هم دوست می‌شوند، چنین رابطه‌ای با هم دارند، ولی هر قدر که دوستی آنها شدیدتر شود، خودشان و منافع خودشان را بیشتر فراموش می‌کنند و بیشتر به فکر دوست خود خواهند بود. ممکن است دو نفر با هم به گونه دوست باشند که هر کدام نسبت به دیگری یا فقط یکی از آنها چنین باشد، یعنی دوستش را برای منافع خودش نخواهد، بلکه او را به خاطر خود او دوست داشته باشد.

بهترین و شایع‌ترین مثالی که برای چنین محبتی می‌توان ذکر کرد، محبت پدر و مادر به فرزندشان است. معمولاً چنین است که پدر و مادر، فرزند خود را به خاطر خودش دوست می‌دارند، نه به خاطر نفعی که به حال او دارند. هیچ پدر و مادری به خاطر نفعی که در آینده می‌خواهند از فرزند خود ببرند، او را دوست نمی‌دارند و اصلاً به این نمی‌اندیشند که آیا بعدها می‌توانند از فرزند خویش نفعی ببرند یا خیر. البته ممکن است استثنائاً پدر و مادری چنین باشند، ولی قاعده این نیست و آنها موارد استثنایی محسوب می‌شوند. لذت پدر و مادر این است که ببینند فرزندشان از محبت‌های آنان لبریز شده و خوشحالی آنها به این است که فرزند را خوشحال ببینند. وقتی فرزند بزرگ می شود. توفیقات شخصی او برای خودش، پدر و مادر را بیشتر خوشحال می‌کند تا بهره‌ای که احیاناً برای آنها دارد. پس محبت والدین به فرزند بسیار خالص‌تر از محبت دوستانی است که به خاطر منافع شخصی یکدیگر را دوست می‌دارند. خلوص این محبت به خاطر همین است که خود را کنار گذاشته‌اند و به جای خود، فرزند خود را در قلب خویش نشانده‌اند. هر قدر این ویژگی بیشتر تحقق یابد، محبت خالص‌تر و درجه آن بالاتر می‌باشد.

میزان محبت فرزند به پدر و مادرش را نیز می‌توانیم با همین معیار محک بزنیم. اگر فرزندی مادرش را به خاطر این که کارهای شخصی او را انجام می‌دهد، دوست بدارد، یا پدرش را به خاطر این که مخارج او را می‌پردازد، دوست داشته باشد، این محبت بسیار ضعیف و ناچیز است و در عالم انسانیت ارزش چندانی برای ان نمی‌توان قائل شد. ولی هر قدر فرزندی خودش را و منافع خودش را بیشتر کنار بگذارد وبه جای آن پدر و مادر خود را بشناسد، خلوص و ارزش محبتش بیشتر می‌شود و با معیارهای انسانی و الهی قدر و منزلت والاتری می‌یابد. دوستی خالص آن است که فرزندی پدر و مادرش را به خاطر خودشان دوست بدارد، هر چند که این دوستی به ظاهر برای او خسارت آور و زیان بخش باشد. آری، فرزند عاقل و فهمیده آن کسی است که به هر قیمتی می‌خواهد محبت و ارادت خود را به پدر و مادرش برساند و اگر در این مسیر به سختی بیفتد و رنجی را تحمل کند، این ناراحتی و رنج، سد راه محبت او را نمی‌شود و مانع عرض ارادتش نمی‌شود، چرا که خودش را نمی‌بیند و فقط به محبوبش فکر می‌کند و قلبش مالامال از محبت اوست. به همین دلیل ابتدای امر چه بسا پول خرج کردن یا زحمت کشیدن در راه اظهار محبت به والدین برایش سختی داشته باشد – که البته آن را با وجود سختی‌اش تحمل می‌کند – ولی وقتی محبتش بیشتر شد، کم کم سختی آن از بین می‌رود و تحمل مشکلات در این مسیر دیگر برایش رنج آور نخواهد بود، بلکه از خدای خود می‌خواهد که بتواند رنج و زحمتی را برای عرض ارادت و محبت بیشتر به پدر و مادرش تحمل کند. آن قدر محبوبش برایش عزیز است که تحمل آن رنج‌ها نه تنها تلخی ندارد، بلکه شیرین است و نه تنها سختی ندارد، بلکه آرامش بخش است و نه تنها از آنها گله نمی‌کند، بلکه همه‌اش را به جان می‌خرد. در نهایت، تنها چیزی که در این مسیر بدان می‌اندیشد، فقط و فقط راحتی محبوبش است. یک لبخند پدر و مادر که برخاسته از قلب خوشحال و خشنود آنها باشد، به همه آن مشکلات و سختی‌ها می‌ارزد و آن چه برای این فرزند محب اهمیت دارد همین است و لا غیر. این همان قاعده‌ای است که در وادی محبت می‌تواند معیار خلوص و شدت آن باشد»[۶].
۲. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در مقاله «مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین» در این‌باره گفته است:

«کسی که به ظهور امام زمان (ع) صد در صد معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک می‌‌بیند، هر قدر آن وضعیت که موعود را بیشتر دوست بدارد، انتظارش نسبت به آن بیشتر خواهد بود، و اگر آن را خوش نداشته باشد انتظارش ضعیف و سست می‌‌شود. این دوست داشتن فقط زمانی به وجود می‌‌آید که مؤمنان تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت مهدی (ع) داشته باشند، تا اینکه نه فقط از آن نترسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌شماری کنند.

متأسفانه تصویر دوران ظهور حضرت مهدی (ع) همواره از افراط‌ها و تفریط‌هایی برخوردار بوده است. گاهی از دوران حکومت آن حضرت به عنوان سخت‌ترین و تلخ‌ترین دوران یاد شده، و گاهی آن دوران رفاه و آسایش و تن‌پروری معرفی کرده‌اند که بدون تردید هر دو تصویر زیان‌های خود را در باورهای جامعه گذاشته است.

یکی از عواملی که می‌‌تواند نقش بسیاری در دوست داشتن ظهور داشته باشد، دوست داشتن خود حضرت مهدی (ع) است. هر کس محبت و علاقه‌اش به حضرت مهدی (ع) بیشتر باشد، ظهور ایشان را بیشتر دوست می‌‌دارد و هر کس به ظهور آن حضرت بیشتر علاقه داشته باشد، انتظار او شدیدتر است. و البته این محبت برخاسته از شناخت و معرفت به آن حضرت است. به گونه‌ای که از سخنان ائمه معصوم (ع) درمی‌‌یابیم ایشان به سبب معرفت فراوانشان به آن آخرین حجت الهی از بهترین واژگان محبت بهره گرفته‌اند. رسول اکرم (ص) آن‌گاه که سخن از آخرین وصی خود به میان می‌‌آورد، در نهایت فروتنی می‌‌فرماید: «بِأَبِي وَ أُمِّي سَمِيِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَلَيْهِ جُيُوبُ النُّورِ»[۷][۸].
۳. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد صابر جعفری، در مقاله «سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت» در این‌باره گفته است: «عشق با خود تلاش خستگی ناپذیر می‌‌آورد. آن که سستی می‌‌ورزد عاشق نیست. و هرچه معشوق دلرباتر و دوست داشتنی‌تر باشد. با این نگرش، فرد می‌‌کوشد به گونه‌ای رضایت امام خود که تبلور رضایت الهی است را به دست آورد. از سوی دیگر، می‌‌کوشد مصداق روایاتی گردد که وظایفی چون تقوی و ورع را برای او به عنوان منتظر بیان نموده‌اند. "هرکس دوست دارد و خوشحال می‌‌شود که از اصحاب قائم باشد، پس منتظر باشد، ورع را سرلوحه اعمال خود قرار داده و محاسن اخلاق را در حال انتظار زینت جان خود سازد"[۹]»[۱۰].

پرسش‌های وابسته

  1. معنای انتظار چیست؟ (پرسش)
  2. منظور از انتظار به معنای عام چیست؟ (پرسش)
  3. منظور از انتظار به معنای خاص چیست؟ (پرسش)
  4. ارکان انتظار چیست؟ (پرسش)
  5. عناصر و اجزاء انتظار چیستند؟ (پرسش)
  6. هدف از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  7. انتظار فرج چه ضرورتی دارد؟ (پرسش)
    1. ضرورت عقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
    2. ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)
  8. آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش)
  9. جایگاه انتظار در مکاتب فکری غیر دینی چیست؟ (پرسش)
  10. نقش انتظار در حرکت توحیدی چیست؟ (پرسش)
  11. انواع انتظار چیست؟ (پرسش)
  12. شدت انتظار شخص منتظر چگونه در آرزوها و دعاهای او تجلی پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  13. لوازم انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
    1. آیا زندگی با یاد امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    2. آیا آرزوی یاری کردن امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    3. آیا ایجاد آمادگی برا پیوستن به امام مهدی از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
    4. آیا تربیت منتظران راستین از لوازم انتظار فرج است؟ (پرسش)
  14. دیدگاه اهل سنت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  15. دیدگاه آیین بودا درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  16. آیا جنیان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  17. آیا فرشتگان در انتظار منجی موعود هستند؟ (پرسش)
  18. چرا گفته می‌شود امام مهدی منتظر ظهور است؟ (پرسش)
  19. دلایل انتظار فرج و امید به آینده چیست؟ (پرسش)
  20. آیا شیعیان در امر انتظار عجول و شتاب‌زده هستند؟ (پرسش)
  21. آیا مسئله انتظار سبب فراگیری ظلم و ستم می‌شود؟ (پرسش)
  22. آیا مسئله انتظار سبب تعطیلی احکام اسلامی می‌شود؟ (پرسش)
  23. آیا اندیشه انتظار موعود در امت‌های پیشین بوده است؟ (پرسش)
  24. آیا انتظار در میان ادیان و ملل گوناگون سابقه‌ای دارد؟ (پرسش)
  25. منشأ نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  26. آفات نگاه عامیانه به ظهور منجی چیست؟ (پرسش)
  27. گونه‌های احادیث درباره انتظار چیستند؟ (پرسش)
  28. نمادهای انتظار چیستند؟ (پرسش)
    1. آیا دعای ندبه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    2. آیا دعای عهد از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    3. آیا زیارت آل یاسین از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    4. آیا مسجد جمکران از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    5. آیا مسجد کوفه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    6. آیا مسجد صعصعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    7. آیا مسجد سهله از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    8. آیا عید نیمه شعبان از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
    9. آیا روز جمعه از نمادهای انتظار است؟ چرا؟ (پرسش)
  29. چرا کسانی که انتظار امام مهدی را می‌کشیده‌اند بعد از ظهور به مخالفت با ایشان برمی‌خیزند؟ (پرسش)
  30. ویژگی‌های اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  31. شیوه ابراز اعتراض به وضع موجود در راستای انتظار امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  32. منظور از عمومیت انتظار چیست؟ (پرسش)
  33. مبانی اشتیاق به فرج چیست؟ (پرسش)
  34. چگونه می‌توان انتظار را در جامعه ترویج داد؟ (پرسش)
  35. آیا مراد از انتظار تنها انتظار قلبی است؟ (پرسش)
  36. منظور از انتظار، انتظار فردی است یا انتظار امت؟ (پرسش)
  37. منظور از انتظار امام و امت چیست؟ (پرسش)
  38. شرایط انتظار واقعی چیست؟ (پرسش)
  39. انتظار عملی به چه معناست؟ (پرسش)
  40. آیا انتظار مذهب اعتراض است؟ (پرسش)
  41. آیا انتظار به معنای گوشه‌گیری و احتراز است؟ (پرسش)
  42. آیا انتظار فرج مورد اتفاق همه مسلمین است؟ (پرسش)
  43. مسئولیت اجتماعی مسلمین درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  44. کامل‌ترین شکل انتظار عملی برای مقدمه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  45. انتظار فرج با سرنوشت بشریت چه پیوندی دارد؟ (پرسش)
  46. مقصود از انتظار مسیحا چیست؟ (پرسش)
  47. منظور از انتظار ویرانگر چیست؟ (پرسش)
  48. منظور از انتظار سازنده چیست؟ (پرسش)
  49. منظور از انتظار مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  50. منظور از انتظار غیر مسئولانه چیست؟ (پرسش)
  51. انواع برداشت از انتظار چیست؟ (پرسش)
  52. دیدگاه شیعه درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  53. دیدگاه آیین زرتشت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  54. دیدگاه آیین هندو درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  55. دیدگاه یهود درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  56. دیدگاه مسیحیت درباره انتظار چیست؟ (پرسش)
  57. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  58. علت برداشت‌های انحرافی از انتظار چیست؟ (پرسش)
  59. آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش)
  60. عوامل ایجاد کننده انتظار چیستند؟ (پرسش)
  61. لوازم تعریف انتظار چیست؟ (پرسش)
  62. نقطه مقابل انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  63. رابطه انتظار با شدت گرفتاری‌ها چیست؟ (پرسش)
  64. امام مهدی منتظر چه چیزی است؟ (پرسش)
  65. آیا انتظار فرج باید با قصد قربت باشد؟ (پرسش)
  66. مراتب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  67. رابطه محبت با انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  68. بالاترین درجه انتظار فرج امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  69. مشاهده وقوع ظلم در زمین چگونه انتظار فرج را در مؤمن تشدید می‌کند؟ (پرسش)
  70. چه رابطه‌ای میان انتظار فرج و ایمان وجود دارد؟ (پرسش)
  71. انتظار منجی در ادوار مختلف دعوت‌های الهی چه معنایی داشته است؟ (پرسش)
  72. اندیشه انتظار موعود در اسلام چگونه است؟ (پرسش)
  73. آیا انتظار فرج افضل الاعمال است؟ (پرسش)
  74. انتظار فرج چیست و چرا بهترین عمل خوانده شده است؟ (پرسش)
  75. برداشت‌های نادرست از انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  76. آیا مکاتب فلسفی نیز انتظار فرج را امری ارزشی می‌‏دانند؟ (پرسش)
  77. آیا در کتاب مقدس یهود سخن از انتظار فرج به میان آمده است؟ (پرسش)
  78. مقصود از روایات مطلق در باب انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  79. چه امتیازی در انتظار منجی موجود است؟ (پرسش)
  80. آیا تأخیر در فرج موجب قساوت قلب می‌‏شود؟ (پرسش)
  81. آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالت‌‏آور است؟ (پرسش)
  82. علت سختی انتظار چیست و چرا می‏‌گویند انتظار زیباست؟ زیبایی انتظار در چیست؟ (پرسش)
  83. امام مهدی در قبال منتظران و شیعیان چه عنایاتی دارند؟ (پرسش)
  84. منتظران امام مهدی که در قرن‏های گذشته بدون پاین انتظارشان فوت کرده‌اند؛ چه تضمینی وجود دارد که انتظار ما به ثمر برسد؟ (پرسش)
  85. آیا انتظار موجب انفعال جامعه نمی‌شود؟ (پرسش)
  86. فرج مردم جهان در چیست و چرا انتظار فرج فضیلت و ارزش بیشتری دارد؟ (پرسش)
  87. خاستگاه و منشأ اصلی انتظار ظهور «مصلح و نجات‏‌دهنده بزرگ» چیست؟ (پرسش)
  88. دعا برای تعجیل فرج چه تأثیری در فرج شیعیان دارد؟ (پرسش)
  89. دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن به چه منظوری خوانده می‌شود؟ (پرسش)
  90. آیات مربوط به ظهور و انتظار کدامند؟ (پرسش)
  91. انتظار در دیگر روزهای سال چگونه معنا پیدا می‏‌کند؟ (پرسش)
  92. رابطه انتظار با بهداشت روان چیست؟ (پرسش)
  93. رابطه انتظار با آینده جهان چیست؟ (پرسش)
  94. فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش)
  95. باور به ظهور امام مهدی چگونه عامل پایداری و استقامت شیعه می‌شود؟ (پرسش)
  96. انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
  97. جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
  98. چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجسته‌ای دارد؟ (پرسش)
  99. چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
  100. ویژگی‌‏های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش)
  101. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  102. چه نوع انتظاری راجح است؟ (پرسش)
  103. دانش ‏آموزان چگونه باید منتظر امام مهدی باشند؟ (پرسش)
  104. رضایت امام مهدی از چه راهی به دست می‌آید؟ (پرسش)
  105. آیا شیعیان و منتظران ظهور افزون‌بر وظایف فردی و دینی تکالیف سیاسی و اجتماعی نیز دارند؟ (پرسش)
  106. آیا برای منتظر واقعی بودن اقدام‌های سیاسی و اجتماعی خاصی باید انجام داد؟ (پرسش)
  107. وظایف ما در دوران غیبت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  108. چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟ (پرسش)
  109. چه مقام و منزلتی در روایات برای منتظران بیان شده است؟ (پرسش)
  110. جامعه منتظر دارای چه ویژگی‌هایی است؟ (پرسش)
  111. انتظارات امام مهدی از منتظران چیست؟ (پرسش)
  112. صرف‏‌نظر از وظایف شخصی در قبال امام مهدی وظایف خود انسان منتظر به‌طور کلی چیست؟ (پرسش)
  113. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  114. منتظران راستین امام مهدی دارای چه فضیلت و منزلتی هستند؟
  115. منتظران برجسته همچون علما باید چه عملکردی داشته باشند؟ (پرسش)
  116. در روایات چه پاداشی برای منتظران امام مهدی بیان شده است؟ (پرسش)
  117. ویژگی‏های منتظران واقعی در این دوران چیست؟ (پرسش)
  118. آیا تنها انتظار فرج برای ظهور امام مهدی کافی است؟ (پرسش)
  119. ویژگی‌های انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  120. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد اعتقادی چیست؟ (پرسش)
  121. ویژگی‌های فرهنگ انتظار در ابعاد علمی و اخلاقی چیست؟ (پرسش)
  122. فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
  123. آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  124. آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  125. آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
  126. چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش می‌شود؟ (پرسش)
  127. عنصر انتظار چگونه در آمادگی نظامی منتظران تأثیر دارد؟ (پرسش)
  128. چگونه روحیه انتظار را در خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  129. آیا انتظار فرج منشأ فرج‌های مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
  130. انتظار چه ابعادی دارد؟ (پرسش)
  131. ابعاد اعتقادی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)
  132. ابعاد عملی انتظار فرج چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. ر.ک: بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۳۷ـ۱۴۰.
  2. علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.
  3. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]]، ص؟؟؟.
  4. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب ۱۱، ص۲۰۰.
  5. ر.ک: جعفری، محمد صابر، سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت، ص۳۴۱.
  6. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۱۳۷-۱۴۰.
  7. علی بن محمد خراز قمی، کفایه الاثر، ص ۱۵۶.
  8. سلیمیان، خدامراد، [[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین (مقاله)[مؤلفه‌­های انتظار توان­مند از نگاه روایات معصومین]].
  9. «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، باب۱۱، ص۲۰۰.
  10. جعفری، محمد صابر، سستی و مسئولیت‌گریزی چالشی در عصر غیبت، ص۳۴۱