محمد حنفیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = فرزندان امام علی | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[محمد حنفیه در تراجم و رجال]] - [[محمد حنفیه در معارف و سیره حسینی]] - [[محمد حنفیه در معارف مهدویت]] - [[محمد حنفیه در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[محمد حنفیه در تراجم و رجال]] - [[محمد حنفیه در تاریخ اسلامی]] - [[محمد حنفیه در معارف و سیره حسینی]] - [[محمد حنفیه در معارف مهدوی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = محمد بن علی بن ابی طالب
| مشهور به =  ابن الحنفیه
| نام تصویر = قبرستان بقیع.jpg
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = قبرستان بقیع
| نام کامل = محمد بن علی بن ابی طالب
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه =
| لقب = 
| اهل = مدینه
| از قبیله = [[قریش]]
| از تیره = [[بنی هاشم]]
| پدر = [[علی ابن ابی‌طالب]]
| مادر = [[خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة]]
| همسر =
| پسر = {{فهرست جعبه| [[عبدالله بن محمد بن حنفیه]] | [[حسن بن محمد بن حنفیه]] | [[ابراهیم بن محمد بن حنفیه]] | [[عون بن محمد بن حنفیه]] }}
| دختر =
| خواهر =
| برادر = 
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد =  [[۲۱ هجری]]
| محل تولد = [[مدینه]]
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت = [[۷۳ هجری]]
| محل درگذشت = مدینه
| تاریخ شهادت = 
| محل شهادت =
| طول عمر = ۵۲ سال
| محل دفن = مدینه
| دین = اسلام
| مذهب = شیعه
| از اصحاب = [[امام علی]]
| از طبقه =
| در جنگ = 
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =
| علت شهرت = فرزند امیرالمؤمنین{{ع}}
| علت درگذشت =
| علت شهادت = 
| راوی از =
| روایات مشهور =
| مشایخ او =
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}
'''[[محمد بن علی بن ابی طالب]] {{ع}}'''، معروف به [[ابن الحنفیه]] در سال ۱۳ و یا ۲۱ هجری به [[دنیا]] آمده و مادرش «خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة» نام دارد. ایشان مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود و در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از فرماندهان بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.


'''[[محمد بن علی بن ابی طالب]]{{ع}}'''، معروف به [[ابن الحنفیه]] در سال ۱۳ و یا ۲۱ هجری به [[دنیا]] آمده و مادرش "خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة" نام دارد. ایشان مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود و در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} از فرماندهان بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.
[[محمد بن حنفیه]] در حادثه [[کربلا]] حضور نداشت و علت عدم حضور امر [[امام حسین]] {{ع}} بوده است؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود. ایشان سرانجام در سال ۷۳ به دیدار [[معبود]] خویش شتافت و در مقبره [[قریش]] به خاک سپرده شد.


[[محمد بن حنفیه]] در حادثه [[کربلا]] حضور نداشت و علت عدم حضور امر [[امام حسین]]{{ع}} بوده است؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود. ایشان سرانجام در سال ۷۳ به دیدار [[معبود]] خویش شتافت و در مقبره [[قریش]] به خاک سپرده شد.
== مقدمه ==
 
[[محمد بن علی بن ابی طالب]] {{ع}}، معروف به [[ابن الحنفیه]] و مکنی به [[ابوالقاسم]] از فرزندان حضرت علی {{ع}} است که به قولی در سال ۱۳ و به قولی در سال ۲۱ [[هجری]] به [[دنیا]] آمده است. مادرش، [[خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة]] و خود، از [[راویان حدیث]] است که در [[فرق اسلامی]] [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد.
==مقدمه==
[[محمد بن علی بن ابی طالب]]{{ع}}، معروف به [[ابن الحنفیه]] و مکنی به [[ابوالقاسم]] از فرزندان حضرت علی{{ع}} است که به قولی در سال ۱۳ و به قولی در سال ۲۱ [[هجری]] به [[دنیا]] آمده است. مادرش، [[خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة]] و خود، از [[راویان حدیث]] است که در [[فرق اسلامی]] [[جایگاه]] ویژه‌ای دارد.


[[مادر]] ایشان از کسانی بود که در [[جنگ‌های رده]]، [[اسیر]] و به [[مدینه]] آورده شد<ref>تهذیب الکمال، مزی، ج۲۶، ص۱۴۷ -۱۴۸.</ref>. او را [[محمد الاکبر]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] نیز نامیده‌اند<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۴.</ref> و این عنوان نسبت او را به مادر گرامی‌اش مشخص می‌کند.
[[مادر]] ایشان از کسانی بود که در [[جنگ‌های رده]]، [[اسیر]] و به [[مدینه]] آورده شد<ref>تهذیب الکمال، مزی، ج۲۶، ص۱۴۷ -۱۴۸.</ref>. او را [[محمد الاکبر]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] نیز نامیده‌اند<ref>تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۴.</ref> و این عنوان نسبت او را به مادر گرامی‌اش مشخص می‌کند.


[[نسل]] [[امام علی]]{{ع}} از طریق [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و [[محمد بن حنفیه]]<ref>المختصر فی أخبار البشر تاریه أبی الفداء، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ادامه یافت. از ویژگی‌های [[محمد بن علی]]{{ع}} آن است که او هم‌نام و هم‌کنیه [[رسول‌الله]]{{صل}} بوده است<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۱۳۰.</ref> و در این باره [[روایات]] متعددی در منابع [[فریقین]] آمده است؛ مثلاً؛ از [[حضرت علی]]{{ع}} نقل شده که [[رسول الله]]{{صل}} به ایشان فرمود: "به زودی [[خداوند]] [[فرزندی]] به تو عطا خواهد کرد که هم‌نام و هم‌کنیه من خواهد بود"<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۹۲ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۴، ص۳۲۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۳۱ و إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۳-۵۰۵؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>
[[نسل]] [[امام علی]] {{ع}} از طریق [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} و [[محمد بن حنفیه]]<ref>المختصر فی أخبار البشر تاریه أبی الفداء، ج۱، ص۱۸۱.</ref> ادامه یافت. از ویژگی‌های [[محمد بن علی]] {{ع}} آن است که او هم‌نام و هم‌کنیه [[رسول‌الله]] {{صل}} بوده است<ref>مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۱۳۰.</ref> و در این باره [[روایات]] متعددی در منابع [[فریقین]] آمده است؛ مثلاً؛ از [[حضرت علی]] {{ع}} نقل شده که [[رسول الله]] {{صل}} به ایشان فرمود: «به زودی [[خداوند]] [[فرزندی]] به تو عطا خواهد کرد که هم‌نام و هم‌کنیه من خواهد بود»<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۹۲ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۴، ص۳۲۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۳۱ و إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۳، ص۱۸۶.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۳-۵۰۵؛ [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>
 
[[محمد بن حنفیه]] مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود. از [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] است که فرمود: "محمدها از اینکه [[خدای عزوجل]] [[نافرمانی]] شود، خودداری می‌کنند." [[راوی]] گوید: من از آن [[حضرت]] پرسیدم: "محمدها چه کسانی هستند؟" فرمود: "[[محمد بن جعفر]]، [[محمد بن ابی‌ بکر]]، [[محمد بن ابی‌ حذیفه]] و [[محمد بن حنفیه]]". نیز [[روایت]] است که روزی [[امام علی]]{{ع}} [[حسنین]] را به حضور‌طلبید و ضمن سفارش‌هایی به آنان خطاب به ابن‌حنفیه گفت: "پس بدان که من تو را نیز به همان‌ها [[وصیت]] می‌کنم و نیز به تو سفارش می‌کنم که [[احترام]] برادرانت را نگه‌داری، زیرا [[حق]] آن دو بر تو بزرگ است، پس کاری را بدون نظر آنها انجام مده." آن‌گاه به [[حسن]]{{ع}} و [[حسین]]{{ع}} نیز فرمود: "شما را نیز سفارش می‌کنم، زیرا که وی [[برادر]] شما و پسر [[پدر]] شماست و به خوبی دانسته‌اید که پدرتان او را پیوسته [[دوست]] می‌داشت"<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>.


==مادر [[محمد بن حنفیه]]==
[[محمد بن حنفیه]] مردی عالم، [[شجاع]]، نیرومند و [[قوی]] بود. از [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] است که فرمود: «محمدها از اینکه [[خدای عزوجل]] [[نافرمانی]] شود، خودداری می‌کنند.» [[راوی]] گوید: من از آن [[حضرت]] پرسیدم: «محمدها چه کسانی هستند؟» فرمود: «[[محمد بن جعفر]]، [[محمد بن ابی‌ بکر]]، [[محمد بن ابی‌ حذیفه]] و [[محمد بن حنفیه]]». نیز [[روایت]] است که روزی [[امام علی]] {{ع}} [[حسنین]] را به حضور‌طلبید و ضمن سفارش‌هایی به آنان خطاب به ابن‌حنفیه گفت: «پس بدان که من تو را نیز به همان‌ها [[وصیت]] می‌کنم و نیز به تو سفارش می‌کنم که [[احترام]] برادرانت را نگه‌داری، زیرا [[حق]] آن دو بر تو بزرگ است، پس کاری را بدون نظر آنها انجام مده.» آن‌گاه به [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}} نیز فرمود: «شما را نیز سفارش می‌کنم، زیرا که وی [[برادر]] شما و پسر [[پدر]] شماست و به خوبی دانسته‌اید که پدرتان او را پیوسته [[دوست]] می‌داشت»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>.
نام مادر [[محمد بن علی]]{{ع}}، [[خولة بنت أیاس بن جعفر]] از [[بنی حنیفة]] است<ref>بحارالانوار، ج۴۲، ص۹۰ و أعیان الشیعة، سید محسن امین امینی، ج۶، ص۳۶۰.</ref>. در [[منابع حدیثی]] او را از [[اسیران]] [[جنگ‌های رده]] در زمان [[ابی‌بکر]] محسوب کرده‌اند<ref>شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۲۹۵ ـ ۲۹۶.</ref> و لذا گفته شده که آیا [[خولة بنت أیاس]]، [[مرتد]] بوده است یا نه؟ که بسیاری با این مطلب مخالف‌اند<ref>صلاة التراویح، سنة مشروعة أو بدعة محدثه؟ شیخ جعفر باقری: ۱۹۷.</ref>. او در سال ۱۳ [[هجری]] و به قولی ۲۱ هجری صاحب [[فرزندی]] به نام [[محمد]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] شد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، سبحانی، ج۱، ص۵۱۷؛ تاج الموالید (المجموعة)، شیخ طبرسی، ص۱۸؛ مناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۸۹-۹۰ و المستجاد من الإرشاد (المجموعهعلامه حلی، ص۱۳۹ – ۱۴۰ و عمدة القاری، ج۲، ص۲۱۴؛ وی تولد محمد را سال سیزده هجری می‌داند.</ref>.


به خاطر جلالت قدر این بانو، [[فرزند]] گرامی‌اش به نام الحنفیه، که جد اعلای این بانو بوده، خوانده شده است<ref>منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله هاشمی خوئی، ج۱۵، ص۲۴۱ - ۲۴۲.</ref>؛ هنگامی که او را به صورت [[اسیر]] به [[مدینه]] وارد کردند، ابتدا [[أسامة بن زید بن حارثة]] او را خرید و بعد از مشخص شدن [[خانواده]] و اصالتش [[مولای متقیان]] [[حضرت علی]]{{ع}} او را به همسری [[انتخاب]] کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۵-۵۰۷.</ref>.
== مادر [[محمد بن حنفیه]] ==
نام مادر [[محمد بن علی]] {{ع}}، [[خولة بنت أیاس بن جعفر]] از [[بنی حنیفة]] است<ref>بحارالانوار، ج۴۲، ص۹۰ و أعیان الشیعة، سید محسن امین امینی، ج۶، ص۳۶۰.</ref>. در [[منابع حدیثی]] او را از [[اسیران]] [[جنگ‌های رده]] در زمان [[ابی‌بکر]] محسوب کرده‌اند<ref>شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۲۹۵ ـ ۲۹۶.</ref> و لذا گفته شده که آیا [[خولة بنت أیاس]]، [[مرتد]] بوده است یا نه؟ که بسیاری با این مطلب مخالف‌اند<ref>صلاة التراویح، سنة مشروعة أو بدعة محدثه؟ شیخ جعفر باقری: ۱۹۷.</ref>. او در سال ۱۳ [[هجری]] و به قولی ۲۱ هجری صاحب [[فرزندی]] به نام [[محمد]]، معروف به [[ابن الحنفیه]] شد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، سبحانی، ج۱، ص۵۱۷؛ تاج الموالید (المجموعةشیخ طبرسی، ص۱۸؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۸۹-۹۰ و المستجاد من الإرشاد (المجموعه)، علامه حلی، ص۱۳۹ – ۱۴۰ و عمدة القاری، ج۲، ص۲۱۴؛ وی تولد محمد را سال سیزده هجری می‌داند.</ref>.


==[[محمد بن حنفیه]]؛ در رکاب [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}==
به خاطر جلالت قدر این بانو، [[فرزند]] گرامی‌اش به نام الحنفیه، که جد اعلای این بانو بوده، خوانده شده است<ref>منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله هاشمی خوئی، ج۱۵، ص۲۴۱ - ۲۴۲.</ref>؛ هنگامی که او را به صورت [[اسیر]] به [[مدینه]] وارد کردند، ابتدا [[أسامة بن زید بن حارثة]] او را خرید و بعد از مشخص شدن [[خانواده]] و اصالتش [[مولای متقیان]] [[حضرت علی]] {{ع}} او را به همسری [[انتخاب]] کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۵-۵۰۷.</ref>.
[[محمد بن حنفیه]] در دوران خود، کسی است که نمی‌تواند بی‌عدالتی‌های اموی‌ها را [[تحمل]] کند و او [[معتقد]] است که [[ابن عفان]]، [[مسئول]] [[فساد]]<ref>الغارات، إبراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۴۹.</ref> و از [[رحمت خدا]] دور است<ref>تقریب المعارف، أبوصلاح حلبی، ص۲۹۵ و ۹ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۰۸.</ref>. او در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} از [[فرماندهان]] بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.


در [[جنگ جمل]]<ref>مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۵۲ و ج۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ نصب الرایة، زیلعی، ج۴، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص۱۰۳ و عمدة القاری، ج۱۵، ص۴۹ - ۵۰.</ref> [[پرچمدار]] [[لشکر]] [[اسلام]] بوده است<ref>وقعة الجمل، ضامن بن شدقم حسینی مدنی، ص۱۴۱ و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۵۸ - ۱۵۹ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۳۹ - ۳۴۰.</ref>؛ به طوری که شجاعتش در [[شعر]] [[خزیمه بن ثابت]] [[نقل]] شده است<ref>التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون، ج۲، ص۴۸۴ و المستطرف فی کل فن مستظرف، أبشیهی، ج۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نقل]] است که در [[جنگ جمل]] پس از حمله نخستین [[امام]]{{ع}} به [[قلب]] [[لشکر]] [[جمل]]، [[پرچم]] به‌دست [[محمد بن حنفیه]] سپرده شد و [[امام]] به او فرمود: "حمله نخستین را با حمله دوم محو و نابود کن و این گروه [[انصار]] و هم همراه تو خواهند بود." و [[خُزَیمة بن ثابت]] [[ذوالشهادتین]] را با گروهی از [[انصار]] که بسیاری از ایشان از شرکت‌کنندگان در [[جنگ بدر]] بودند با [[محمد]] همراه فرمود. [[محمد]] حمله‌های فراوان و پی‌درپی انجام داد و [[دشمن]] را از [[جایگاه]] خود عقب راند و سخت [[دلاوری]] و [[ایستادگی]] کرد.
== [[محمد بن حنفیه]]؛ در رکاب [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} ==
[[محمد بن حنفیه]] در دوران خود، کسی است که نمی‌تواند بی‌عدالتی‌های اموی‌ها را [[تحمل]] کند و او [[معتقد]] است که [[ابن عفان]]، [[مسئول]] [[فساد]]<ref>الغارات، إبراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۴۹.</ref> و از [[رحمت خدا]] دور است<ref>تقریب المعارف، أبوصلاح حلبی، ص۲۹۵ و ۹ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۰۸.</ref>. او در زمان [[حکومت]] [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} از [[فرماندهان]] بزرگ [[لشکر]] [[اسلام]] بود و در همه جنگ‌های زمان [[امام]] شرکت داشت.


در [[جنگ صفین]] نیز به [[فرمان]] [[مالک اشتر]] نزد [[سپاه]] [[شام]] رفت و در برتری‌های [[امام علی]]{{ع}} چنان [[سخنرانی]] کرد که همگان [[فضل]] او را ستودند. [[امام]]{{ع}} در [[نبرد صفین]] او را به همراه مرقال در [[جناح چپ]] [[سپاه]] خود مستقر کرد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۴۴.</ref> و فعالیت او در [[نبرد]] با نهروانیان نیز ستودنی است<ref>ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵۶. </ref>؛ هنگام [[نبرد نهروان]] [[امام]]{{ع}} به او فرمود: "برخیز پسرم و [[پرچم]] را در دست بگیر<ref>قرب الأسناد، حمیری قمی، ص۲۷-۲۸.</ref> و او در [[مقام]] [[پرچمدار]] [[لشکر حق]]، [[شجاعت]] خود را ثابت کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۷-۵۰۹.</ref>.
در [[جنگ جمل]]<ref>مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۵۲ و ج۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ نصب الرایة، زیلعی، ج۴، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص۱۰۳ و عمدة القاری، ج۱۵، ص۴۹ - ۵۰.</ref> [[پرچمدار]] [[لشکر]] [[اسلام]] بوده است<ref>وقعة الجمل، ضامن بن شدقم حسینی مدنی، ص۱۴۱ و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۵۸ - ۱۵۹ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۳۹ - ۳۴۰.</ref>؛ به طوری که شجاعتش در [[شعر]] [[خزیمه بن ثابت]] [[نقل]] شده است<ref>التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون، ج۲، ص۴۸۴ و المستطرف فی کل فن مستظرف، أبشیهی، ج۱، ص۳۶۴.</ref>. [[نقل]] است که در [[جنگ جمل]] پس از حمله نخستین [[امام]] {{ع}} به [[قلب]] [[لشکر]] [[جمل]]، [[پرچم]] به‌دست [[محمد بن حنفیه]] سپرده شد و [[امام]] به او فرمود: «حمله نخستین را با حمله دوم محو و نابود کن و این گروه [[انصار]] و هم همراه تو خواهند بود.» و [[خُزَیمة بن ثابت]] [[ذوالشهادتین]] را با گروهی از [[انصار]] که بسیاری از ایشان از شرکت‌کنندگان در [[جنگ بدر]] بودند با [[محمد]] همراه فرمود. [[محمد]] حمله‌های فراوان و پی‌درپی انجام داد و [[دشمن]] را از [[جایگاه]] خود عقب راند و سخت [[دلاوری]] و [[ایستادگی]] کرد.


پس از [[شهادت امام علی]]{{ع}} [[محمد بن حنفیه]] به فراگیری و [[تعلیم]] [[حدیث]] ممارست داشت و در برابر سیاست‌های حکومت‌های جبار زمان درباره منع [[حدیث]]، در عمل به [[مبارزه]] برخاست. بیشتر [[احادیث]] او منقول از [[امام علی]]{{ع}} است. هم‌چنین [[امام باقر]]{{ع}} و برخی [[راویان]] معروف مانند [[اصبغ بن نباته]]، [[عمران]] بن [[داوود]]، ابوالعباس دینوری، [[عبدالله]] بن [[محمد بن حنفیه]]... از وی [[حدیث]] [[نقل]] کرده‌اند. محتوای [[احادیث]] وی متنوع و شامل وصایای [[امام علی]]{{ع}}، [[محبت]] [[اهل بیت]]، اختصاصات [[اهل بیت]]{{عم}}، [[تفسیر]]، [[کلام]] و [[زیارت]] است. افزون بر [[نقل]] و [[تعلیم]] [[حدیث]]، اظهار نظرهایی نیز از وی به [[ثبت]] رسیده است، از جمله آن‌که واژه [[صمد]] را به [[قائم]] به نفس و [[بی‌نیاز]] از غیر خود [[تفسیر]] کرد و تکلم در ذات [[حق]] را موجب [[هلاکت]] شمرد.
در [[جنگ صفین]] نیز به [[فرمان]] [[مالک اشتر]] نزد [[سپاه]] [[شام]] رفت و در برتری‌های [[امام علی]] {{ع}} چنان [[سخنرانی]] کرد که همگان [[فضل]] او را ستودند. [[امام]] {{ع}} در [[نبرد صفین]] او را به همراه مرقال در [[جناح چپ]] [[سپاه]] خود مستقر کرد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۴۴.</ref> و فعالیت او در [[نبرد]] با نهروانیان نیز ستودنی است<ref>ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵۶. </ref>؛ هنگام [[نبرد نهروان]] [[امام]] {{ع}} به او فرمود: «برخیز پسرم و [[پرچم]] را در دست بگیر<ref>قرب الأسناد، حمیری قمی، ص۲۷-۲۸.</ref> و او در [[مقام]] [[پرچمدار]] [[لشکر حق]]، [[شجاعت]] خود را ثابت کرد<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۷-۵۰۹.</ref>.


[[امام علی]]{{ع}} در فرازهایی چند از [[نهج البلاغه]] [[فرزند]] خویش [[محمد بن حنفیه]] را مخاطب قرار داده است. در فرازی [[آیین]] [[جنگاوری]] را به او [[یادآوری]] می‌کند: اگر کوه‌ها [[متزلزل]] شوند، تو پایدار بمان، دندان‌ها را به هم بفشر و سرت را به عاریت به [[خداوند]] بسپار و پاهایت را چونان میخ در [[زمین]] [[استوار]] کن و تا دورترین کرانه‌های میدان [[نبرد]] را زیر نظر گیر و صحنه‌های وحشت‌خیز را نادیده بگیر و بدان که [[پیروزی]] [[وعده]] [[خداوند سبحان]] است<ref>{{متن حدیث|تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ، تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ، ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَكَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه  ۱۱</ref>. و در فرازی دیگر نیز او را این‌گونه مخاطب قرار می‌دهد: ای [[فرزند]] [[بیم]] دارم که تو [[فقیر]] شوی، پس به [[خدا]] [[پناه]] ببر از [[فقر]]، زیرا [[فقر]] سبب [[نقص]] در [[دین]] و [[سرگردانی]] [[عقل]] و ایجادکننده [[دشمنی]] است<ref>{{متن حدیث|يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ؛ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت  ۳۱۱</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>
پس از [[شهادت امام علی]] {{ع}} [[محمد بن حنفیه]] به فراگیری و [[تعلیم]] [[حدیث]] ممارست داشت و در برابر سیاست‌های حکومت‌های جبار زمان درباره منع [[حدیث]]، در عمل به [[مبارزه]] برخاست. بیشتر [[احادیث]] او منقول از [[امام علی]] {{ع}} است. هم‌چنین [[امام باقر]] {{ع}} و برخی [[راویان]] معروف مانند [[اصبغ بن نباته]]، [[عمران]] بن [[داوود]]، ابوالعباس دینوری، [[عبدالله]] بن [[محمد بن حنفیه]]... از وی [[حدیث]] [[نقل]] کرده‌اند. محتوای [[احادیث]] وی متنوع و شامل وصایای [[امام علی]] {{ع}}، [[محبت]] [[اهل بیت]]، اختصاصات [[اهل بیت]] {{عم}}، [[تفسیر]]، [[کلام]] و [[زیارت]] است. افزون بر [[نقل]] و [[تعلیم]] [[حدیث]]، اظهار نظرهایی نیز از وی به [[ثبت]] رسیده است، از جمله آن‌که واژه [[صمد]] را به [[قائم]] به نفس و [[بی‌نیاز]] از غیر خود [[تفسیر]] کرد و تکلم در ذات [[حق]] را موجب [[هلاکت]] شمرد.


==[[محمد بن حنفیه]] و [[امام حسین]]{{ع}}==
[[امام علی]] {{ع}} در فرازهایی چند از [[نهج البلاغه]] [[فرزند]] خویش [[محمد بن حنفیه]] را مخاطب قرار داده است. در فرازی [[آیین]] [[جنگاوری]] را به او [[یادآوری]] می‌کند: اگر کوه‌ها [[متزلزل]] شوند، تو پایدار بمان، دندان‌ها را به هم بفشر و سرت را به عاریت به [[خداوند]] بسپار و پاهایت را چونان میخ در [[زمین]] [[استوار]] کن و تا دورترین کرانه‌های میدان [[نبرد]] را زیر نظر گیر و صحنه‌های وحشت‌خیز را نادیده بگیر و بدان که [[پیروزی]] [[وعده]] [[خداوند سبحان]] است<ref>{{متن حدیث|تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ، تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ، ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَكَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱</ref>. و در فرازی دیگر نیز او را این‌گونه مخاطب قرار می‌دهد: ای [[فرزند]] [[بیم]] دارم که تو [[فقیر]] شوی، پس به [[خدا]] [[پناه]] ببر از [[فقر]]، زیرا [[فقر]] سبب [[نقص]] در [[دین]] و [[سرگردانی]] [[عقل]] و ایجادکننده [[دشمنی]] است<ref>{{متن حدیث|يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ؛ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱۱</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 668-670.</ref>
وقتی [[امام حسین]]{{ع}} از [[مدینة النبی]]{{صل}} خارج شد، عده‌ای از [[یاران]] و [[خانواده]] [[امام]]{{ع}} ایشان را [[همراهی]] کردند، اما به [[گواه]] متون [[تاریخی]]، [[محمد بن حنفیه]] در این [[سفر]] [[امام حسین]]{{ع}} را [[همراهی]] نکرد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۷۱- ۱۷۲ و بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۹-۳۳۰. </ref>؛ ولی با مراجعه دقیق به متون [[تاریخی]] می‌توان فهمید که حضور نداشتن او در کاروان [[امام]]{{ع}} به امر [[امام حسین]]{{ع}} بوده است؛ زیرا [[امام حسین]]{{ع}} به او فرمود: {{متن حدیث|أَمَّا أَنْتَ يَا أَخِي فَلَا عَلَيْكَ أَنْ تُقِيمَ بِالْمَدِينَةِ فَتَكُونَ لِي عَيْناً لَا تُخْفِي عَنِّي شَيْئاً مِنْ أُمُورِهِمْ}}<ref>لواعج الأشجان، سید محسن امین عاملی، ص۲۹ - ۳۰.</ref>؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود<ref>الصحیح من سیرة الإمام علی{{ع}}، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۱، ص۲۹۷ - ۳۰۰.</ref> و چون [[محمد بن حنفیه]] بزرگ [[بنی‌هاشم]] بود، نامه‌های [[امام حسین]]{{ع}} که خطاب به [[بنی هاشم]] صادر می‌شد، به نام [[محمد بن حنفیه]] بوده است؛ مانند: نامه‌ای که [[امام]]{{ع}} از [[مکه]] به او نوشت<ref>کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷.</ref> و یا [[نامه]] دیگری که [[امام]]{{ع}} از [[کربلا]] برای او نوشت<ref>کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷ - ۱۵۸، قال: کتب الحسین بن علی{{عم}} إلی محمد بن علی{{ع}} من کربلاء.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۹-۵۱۱.</ref>


==[[ابن الحنفیه]] و [[ابن زبیر]]==
== [[محمد بن حنفیه]] و [[امام حسین]] {{ع}} ==
[[یزید]] در سال ۶۳ هجری از [[دنیا]] رفت و [[عبدالله بن زبیر]] وقت را مغتنم شمرده، توانست بر [[عراق]] و [[حجاز]] و [[خراسان]] [[تسلط]] یابد. البته او نیز در سال ۷۳ [[هجری]] کشته شد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ او در دوران [[حکومت]]، جوی [[خفقان]]‌آور پدید آورد و سخت‌گیری خود را درباره [[اهل بیت]]{{ع}} و طرفداران ایشان به اوج رساند؛ او [[ابن عباس]]، دانشمند معروف [[اسلامی]] را به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>مجمع الزوائد، ج۳، ص۳۵.</ref> بر [[ابن الحنفیه]] نیز بسیار سخت گرفت<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۶۲.</ref>؛ [[محمد بن حنفیه]] هرگز با [[ابن زبیر]] [[بیعت]] نکرد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸، ظاهرا "ابن الحنفیه" با یزید به خاطر حفظ یکپارچگی جامعه بیعت کرده است. (موسوعه التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۶، ص۵۹).</ref> و [[ابن زبیر]] هم او را زندانی کرد<ref>الفرج بعد الشدة، قاضی تنوخی، ج۲، ص۴۳۷.</ref>؛ همچنین او قصد [[سوزاندن]] [[ابن الحنفیه]] را داشت<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۲- ۱۷۳ و شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۳ - ۱۲۴: ابن زبیر هفده نفر از اهل بیت را زندانی کرد و قصد قتل یا سوزاندن آنها را داشت و افرادی مانند حسن مثنی در بین آنها بود. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۴۶ - ۱۴۷).</ref> که [[مختار بن ابی عبید]] او را [[نجات]] داده، به [[طائف]] فرستاد<ref>عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۶۷.</ref>. هنگامی که [[حاکم]] بدسرشت [[زبیری]] به [[مولای متقیان]]، [[حضرت علی]]{{ع}} آشکارا توهین کرد، [[محمد بن علی بن ابی طالب]] با [[شجاعت]] در مقابل او ایستاد و در حالی که حاضران در مجلس را [[سرزنش]] می‌کرد، رو به [[عبدالله بن زبیر]] هتاک کرد و فرمود: "به [[درستی]] که [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} [[دست خدا]] و مانند صاعقه‌ای از طرف [[خدا]] بر ضد [[دشمنان دین]] خداست" و در ادامه [[کینه]] و [[حسد]] [[ابن زبیر]] نسبت به [[حضرت علی]]{{ع}} را یادآور شد و او را [[سرزنش]] کرد که چگونه به خود جرأت داده است تا از [[حضرت علی]]{{ع}} به [[زشتی]] یاد کند. [[محمد بن حنفیه]] به [[فرزند]] [[زبیر]] یادآور شد که [[دشمن]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} یا [[منافق]] است<ref>مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، ج۳، ص۸۰ و مواقف الشیعة، أحمدی میانجی، ج۱، ص۵۵.</ref> و یا [[کافر]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۲-۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref> و هنگامی که [[حاکم]] [[زبیری]] سخنان مستدل [[محمد بن حنفیه]] را شنید، مجبور شد دوباره بر [[منبر]] رفته، عذرخواهی کند<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۱-۵۱۳.</ref>
وقتی [[امام حسین]] {{ع}} از [[مدینة النبی]] {{صل}} خارج شد، عده‌ای از [[یاران]] و [[خانواده]] [[امام]] {{ع}} ایشان را [[همراهی]] کردند، اما به [[گواه]] متون [[تاریخی]]، [[محمد بن حنفیه]] در این [[سفر]] [[امام حسین]] {{ع}} را [[همراهی]] نکرد<ref>روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۷۱- ۱۷۲ و بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۹-۳۳۰. </ref>؛ ولی با مراجعه دقیق به متون [[تاریخی]] می‌توان فهمید که حضور نداشتن او در کاروان [[امام]] {{ع}} به امر [[امام حسین]] {{ع}} بوده است؛ زیرا [[امام حسین]] {{ع}} به او فرمود: {{متن حدیث|أَمَّا أَنْتَ يَا أَخِي فَلَا عَلَيْكَ أَنْ تُقِيمَ بِالْمَدِينَةِ فَتَكُونَ لِي عَيْناً لَا تُخْفِي عَنِّي شَيْئاً مِنْ أُمُورِهِمْ}}<ref>لواعج الأشجان، سید محسن امین عاملی، ص۲۹ - ۳۰.</ref>؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به [[کربلا]] برود<ref>الصحیح من سیرة الإمام علی {{ع}}، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۱، ص۲۹۷ - ۳۰۰.</ref> و چون [[محمد بن حنفیه]] بزرگ [[بنی‌هاشم]] بود، نامه‌های [[امام حسین]] {{ع}} که خطاب به [[بنی هاشم]] صادر می‌شد، به نام [[محمد بن حنفیه]] بوده است؛ مانند: نامه‌ای که [[امام]] {{ع}} از [[مکه]] به او نوشت<ref>کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷.</ref> و یا [[نامه]] دیگری که [[امام]] {{ع}} از [[کربلا]] برای او نوشت<ref>کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷ - ۱۵۸، قال: کتب الحسین بن علی {{عم}} إلی محمد بن علی {{ع}} من کربلاء.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۰۹-۵۱۱.</ref>


==[[محمد بن علی]]{{ع}} و [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید الثقفی]]==
== [[ابن الحنفیه]] و [[ابن زبیر]] ==
هنگامی که [[مغیره بن شعبه]] به امر [[معاویه]] به [[حکومت]] [[کوفه]] [[منصوب]] شد، او بر [[منبر]] به حضرت{{ع}} توهین می‌کرد و این در حالی بود که مختار به خاطر ارتباطی که با [[محمد بن علی]]{{ع}} داشت، شیفته [[اهل بیت]]{{عم}} بود. پس هرگاه در [[کوفه]] سخنان [[مغیره]] را می‌شنید [[بغض]] اموی‌ها در او زیادتر می‌شد<ref>ذوب النضار، ص۶۷ - ۶۸.</ref>؛ [[امام سجاد]]{{ع}} و [[محمد بن حنفیه]] حرکت [[مختار ثقفی]] را برای گرفتن [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]]{{ع}} [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ذوب النضار، ص۹۶ – ۹۷. {{متن حدیث|قال يا عم لو أن عبدا زنجيا تعصب لنا أهل البيت لوجب على الناس موازرته و قد وليتك هذا الأمر فاصنع ما شئت فخرجوا و قد سمعوا كلامه و هم يقولون أذن لنا زين العابدين{{ع}} و محمد بن الحنفية}}.</ref>؛ از کارهای [[مختار ثقفی]] رها کردن [[محمد بن حنفیه]] از [[حبس]] [[عبدالله بن زبیر]] است<ref>فتح الباری، ج۸، ص۲۴۵ - ۲۴۶ و موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸.</ref>؛ از دیگر کارهای [[مختار ثقفی]] به [[هلاکت]] رساندن: [[ابن زیاد]]، [[حصین بن نمیر]] و [[شرحبیل بن ذی الکلاع]] است که سر آنها را برای [[ابن الحنفیه]] و [[امام سجاد]]{{ع}} در [[مکه]] فرستاد<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲.</ref> و [[امام سجاد]]{{ع}} نیز [[خدا]] را [[شکر]] کرد<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲ - ۲۴۳ و عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۴۱.</ref>.
[[یزید]] در سال ۶۳ هجری از [[دنیا]] رفت و [[عبدالله بن زبیر]] وقت را مغتنم شمرده، توانست بر [[عراق]] و [[حجاز]] و [[خراسان]] [[تسلط]] یابد. البته او نیز در سال ۷۳ [[هجری]] کشته شد<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۰۳ - ۱۰۴.</ref>؛ او در دوران [[حکومت]]، جوی [[خفقان]]‌آور پدید آورد و سخت‌گیری خود را درباره [[اهل بیت]] {{ع}} و طرفداران ایشان به اوج رساند؛ او [[ابن عباس]]، دانشمند معروف [[اسلامی]] را به [[طائف]] [[تبعید]] کرد<ref>مجمع الزوائد، ج۳، ص۳۵.</ref> بر [[ابن الحنفیه]] نیز بسیار سخت گرفت<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۶۲.</ref>؛ [[محمد بن حنفیه]] هرگز با [[ابن زبیر]] [[بیعت]] نکرد<ref>موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸، ظاهرا «ابن الحنفیه» با یزید به خاطر حفظ یکپارچگی جامعه بیعت کرده است. (موسوعه التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۶، ص۵۹).</ref> و [[ابن زبیر]] هم او را زندانی کرد<ref>الفرج بعد الشدة، قاضی تنوخی، ج۲، ص۴۳۷.</ref>؛ همچنین او قصد [[سوزاندن]] [[ابن الحنفیه]] را داشت<ref>وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۲- ۱۷۳ و شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۳ - ۱۲۴: ابن زبیر هفده نفر از اهل بیت را زندانی کرد و قصد قتل یا سوزاندن آنها را داشت و افرادی مانند حسن مثنی در بین آنها بود. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۴۶ - ۱۴۷).</ref> که [[مختار بن ابی عبید]] او را [[نجات]] داده، به [[طائف]] فرستاد<ref>عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۶۷.</ref>. هنگامی که [[حاکم]] بدسرشت [[زبیری]] به [[مولای متقیان]]، [[حضرت علی]] {{ع}} آشکارا توهین کرد، [[محمد بن علی بن ابی طالب]] با [[شجاعت]] در مقابل او ایستاد و در حالی که حاضران در مجلس را [[سرزنش]] می‌کرد، رو به [[عبدالله بن زبیر]] هتاک کرد و فرمود: «به [[درستی]] که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} [[دست خدا]] و مانند صاعقه‌ای از طرف [[خدا]] بر ضد [[دشمنان دین]] خداست» و در ادامه [[کینه]] و [[حسد]] [[ابن زبیر]] نسبت به [[حضرت علی]] {{ع}} را یادآور شد و او را [[سرزنش]] کرد که چگونه به خود جرأت داده است تا از [[حضرت علی]] {{ع}} به [[زشتی]] یاد کند. [[محمد بن حنفیه]] به [[فرزند]] [[زبیر]] یادآور شد که [[دشمن]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} یا [[منافق]] است<ref>مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، ج۳، ص۸۰ و مواقف الشیعة، أحمدی میانجی، ج۱، ص۵۵.</ref> و یا [[کافر]]<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۲-۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref> و هنگامی که [[حاکم]] [[زبیری]] سخنان مستدل [[محمد بن حنفیه]] را شنید، مجبور شد دوباره بر [[منبر]] رفته، عذرخواهی کند<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۱-۵۱۳.</ref>


و در هنگام بررسی [[فرقه‌ها]] و نحله‌های [[کلامی]] و [[فقهی]] همیشه از فرقه‌ای به نام کیسانی بحث می‌شود، در منابع [[شیعی]] و [[اهل سنت]] این [[فرقه]] از [[پیروان]] [[مختار ثقفی]] دانسته شده است. آنها درباره [[شخصیت]] [[ابن الحنفیه]] به [[اشتباه]] دچار شدند و او را نزد [[پیروان]] [[مختار ثقفی]]، [[مهدی موعود]] معرفی می‌کنند<ref>من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۴، ص۵۴۳ و تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۹، ص۳۱۵؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ابن اثیر، ج۳، ص۱۷۵؛ العوالم، الإمام الحسین{{ع}} ص۶۶۶-۶۶۷؛ الفصول العشرة، شیخ مفید، ص۱۰۹- ۱۱۰ و الصراط المستقیم، علی بن یونس عاملی نباطی بیاضی، ج۱، ص۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۳-۵۱۴.</ref>
== [[محمد بن علی]] {{ع}} و [[مختار ثقفی|مختار بن ابی عبید الثقفی]] ==
هنگامی که [[مغیره بن شعبه]] به امر [[معاویه]] به [[حکومت]] [[کوفه]] [[منصوب]] شد، او بر [[منبر]] به حضرت {{ع}} توهین می‌کرد و این در حالی بود که مختار به خاطر ارتباطی که با [[محمد بن علی]] {{ع}} داشت، شیفته [[اهل بیت]] {{عم}} بود. پس هرگاه در [[کوفه]] سخنان [[مغیره]] را می‌شنید [[بغض]] اموی‌ها در او زیادتر می‌شد<ref>ذوب النضار، ص۶۷ - ۶۸.</ref>؛ [[امام سجاد]] {{ع}} و [[محمد بن حنفیه]] حرکت [[مختار ثقفی]] را برای گرفتن [[انتقام]] از [[قاتلان امام حسین]] {{ع}} [[تأیید]] کرده‌اند<ref>ذوب النضار، ص۹۶ – ۹۷. {{متن حدیث|قال يا عم لو أن عبدا زنجيا تعصب لنا أهل البيت لوجب على الناس موازرته و قد وليتك هذا الأمر فاصنع ما شئت فخرجوا و قد سمعوا كلامه و هم يقولون أذن لنا زين العابدين {{ع}} و محمد بن الحنفية}}.</ref>؛ از کارهای [[مختار ثقفی]] رها کردن [[محمد بن حنفیه]] از [[حبس]] [[عبدالله بن زبیر]] است<ref>فتح الباری، ج۸، ص۲۴۵ - ۲۴۶ و موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸.</ref>؛ از دیگر کارهای [[مختار ثقفی]] به [[هلاکت]] رساندن: [[ابن زیاد]]، [[حصین بن نمیر]] و [[شرحبیل بن ذی الکلاع]] است که سر آنها را برای [[ابن الحنفیه]] و [[امام سجاد]] {{ع}} در [[مکه]] فرستاد<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲.</ref> و [[امام سجاد]] {{ع}} نیز [[خدا]] را [[شکر]] کرد<ref>الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲ - ۲۴۳ و عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۴۱.</ref>.


==[[ابن الحنفیه]] و [[امام سجاد]]{{ع}}==
و در هنگام بررسی [[فرقه‌ها]] و نحله‌های [[کلامی]] و [[فقهی]] همیشه از فرقه‌ای به نام کیسانی بحث می‌شود، در منابع [[شیعی]] و [[اهل سنت]] این [[فرقه]] از [[پیروان]] [[مختار ثقفی]] دانسته شده است. آنها درباره [[شخصیت]] [[ابن الحنفیه]] به [[اشتباه]] دچار شدند و او را نزد [[پیروان]] [[مختار ثقفی]]، [[مهدی موعود]] معرفی می‌کنند<ref>من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۴، ص۵۴۳ و تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۹، ص۳۱۵؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ابن اثیر، ج۳، ص۱۷۵؛ العوالم، الإمام الحسین {{ع}} ص۶۶۶-۶۶۷؛ الفصول العشرة، شیخ مفید، ص۱۰۹- ۱۱۰ و الصراط المستقیم، علی بن یونس عاملی نباطی بیاضی، ج۱، ص۱۵۵.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۳-۵۱۴.</ref>
در بسیاری از متون [[روائی]] آمده است که [[محمد بن حنفیه]] بعد از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} [[ادعای امامت]] داشت و در مقابل [[حجت خدا]]، [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین السجاد]]{{ع}} موضع گرفته و کار به حدی بالا گرفت که [[امام سجاد]]{{ع}} عموی خود را برای قسم نزد [[حجر الاسود]] فرا خواند و در این زمان، [[محمد بن حنفیه]] [[تسلیم]] [[معجزه]] [[امام]]{{ع}} شد و بعد از [[اقرار]] [[حجر الاسود]] به [[حقانیت]] ادعای [[امام سجاد]]{{ع}} او [[توبه]] می‌کرد<ref>ذوب النضار، ص۵۱- ۵۲، الغیبة، شیخ طوسی، ص۱۸ - ۱۹ و ۱۹۶؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۷ - ۳۴۸؛ الصحیفة السجادیة (ابطحی)، امام زین العابدین{{ع}}، ص۶۰۴- ۶۰۵ و معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۵۴ – ۵۶.</ref>، اما در متون [[روائی]] [[شیعه]] آمده که [[امام علی]]{{ع}} فرموده است: محامده نمی‌گذارند از [[خدا]] [[نافرمانی]] شود<ref>{{متن حدیث|قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ إِنَّ الْمَحَامِدَةَ تَأْبَى أَنْ يُعْصَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ الغارات، ج۲، ص۷۵۲؛ اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج۳۳، ص۲۴۲- ۲۴۳ و ج۳۴، ص۲۸۲؛ نقد الرجال، تفرشی، ج۴، ص۹۷؛ جامع الرواة، محمد علی اردبیلی، ج۲، ص۴۵؛ منتهی المقال فی احوال الرجال، شیخ محمد بن اسماعیل مازندرانی، ج۵، ص۲۹۳؛ طرائف المقال، سیدعلی بروجردی، ج۲، ص۱۰۶؛ شعب المقال فی درجات الرجال، میرزا أبوالقاسم نراقی، ص۳۰۳ و معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۲۴۷.</ref> و بدون [[شک]]، [[محمد بن حنفیه]] از محامده است و کدام [[گناه]] بزرگ‌تر از ادعای [[منصب امامت]]؟ همچنین با بررسی اجمالی [[شخصیت]] [[محمد بن علی]]{{ع}} خواهیم فهمید که محال است صاحب سرّی مانند وی چنین خطای فاحشی داشته باشد و [[کلام]] آخر آنکه در همه منابع آمده است که وی [[توبه]] کرده است که این، خود جهادی بزرگ است. در برخی [[روایات]] [[محمد بن علی]]{{ع}} به [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[تشبیه]] شده است و [[دشمنان]] درباره او به اشتباه [[قضاوت]] کرده، او را از [[یاوران امام باقر]]{{ع}} دانسته‌اند<ref>تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، شیخ محمد بن محمد رضا قمی مشهدی، ج۴، ص۴۸۸ – ۴۸۹.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۵-۵۱۶.</ref>


==سرانجام==
== [[ابن الحنفیه]] و [[امام سجاد]] {{ع}} ==
سرانجام [[محمد بن حنفیه]] در سال ۷۳ به [[دیدار]] [[معبود]] خویش شتافت<ref>اسعاف المبطا برجال الموطا، ص۹۵ ولی در المختصر فی اخبار البشر تاریخ ابی الفداء سال وفات او ۷۶ ق دانسته شده است؛ عمدة القاری (ج۲، ص۲۱۴) تاریخ وفات او سال ۸۰ یا ۸۴ ق نقل شده است.</ref> و به [[اذن]] [[امام باقر]]{{ع}} در [[مقبره]] [[قریش]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>الفصول المختاره، شیخ مفید، ص۲۹۸.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۸.</ref>
در بسیاری از متون [[روائی]] آمده است که [[محمد بن حنفیه]] بعد از [[شهادت امام حسین]] {{ع}} [[ادعای امامت]] داشت و در مقابل [[حجت خدا]]، [[امام سجاد|حضرت علی بن الحسین السجاد]] {{ع}} موضع گرفته و کار به حدی بالا گرفت که [[امام سجاد]] {{ع}} عموی خود را برای قسم نزد [[حجر الاسود]] فرا خواند و در این زمان، [[محمد بن حنفیه]] [[تسلیم]] [[معجزه]] [[امام]] {{ع}} شد و بعد از [[اقرار]] [[حجر الاسود]] به [[حقانیت]] ادعای [[امام سجاد]] {{ع}} او [[توبه]] می‌کرد<ref>ذوب النضار، ص۵۱- ۵۲، الغیبة، شیخ طوسی، ص۱۸ - ۱۹ و ۱۹۶؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۷ - ۳۴۸؛ الصحیفة السجادیة (ابطحی)، امام زین العابدین {{ع}}، ص۶۰۴- ۶۰۵ و معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۵۴ – ۵۶.</ref>، اما در متون [[روائی]] [[شیعه]] آمده که [[امام علی]] {{ع}} فرموده است: محامده نمی‌گذارند از [[خدا]] [[نافرمانی]] شود<ref>{{متن حدیث|قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ إِنَّ الْمَحَامِدَةَ تَأْبَى أَنْ يُعْصَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ الغارات، ج۲، ص۷۵۲؛ اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج۳۳، ص۲۴۲- ۲۴۳ و ج۳۴، ص۲۸۲؛ نقد الرجال، تفرشی، ج۴، ص۹۷؛ جامع الرواة، محمد علی اردبیلی، ج۲، ص۴۵؛ منتهی المقال فی احوال الرجال، شیخ محمد بن اسماعیل مازندرانی، ج۵، ص۲۹۳؛ طرائف المقال، سیدعلی بروجردی، ج۲، ص۱۰۶؛ شعب المقال فی درجات الرجال، میرزا أبوالقاسم نراقی، ص۳۰۳ و معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۲۴۷.</ref> و بدون [[شک]]، [[محمد بن حنفیه]] از محامده است و کدام [[گناه]] بزرگ‌تر از ادعای [[منصب امامت]]؟ همچنین با بررسی اجمالی [[شخصیت]] [[محمد بن علی]] {{ع}} خواهیم فهمید که محال است صاحب سرّی مانند وی چنین خطای فاحشی داشته باشد و [[کلام]] آخر آنکه در همه منابع آمده است که وی [[توبه]] کرده است که این، خود جهادی بزرگ است. در برخی [[روایات]] [[محمد بن علی]] {{ع}} به [[حضرت عیسی]] {{ع}} [[تشبیه]] شده است و [[دشمنان]] درباره او به اشتباه [[قضاوت]] کرده، او را از [[یاوران امام باقر]] {{ع}} دانسته‌اند<ref>تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، شیخ محمد بن محمد رضا قمی مشهدی، ج۴، ص۴۸۸ – ۴۸۹.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۵-۵۱۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== سرانجام ==
== جستارهای وابسته ==
سرانجام [[محمد بن حنفیه]] در سال ۷۳ به [[دیدار]] [[معبود]] خویش شتافت<ref>اسعاف المبطا برجال الموطا، ص۹۵ ولی در المختصر فی اخبار البشر تاریخ ابی الفداء سال وفات او ۷۶ ق دانسته شده است؛ عمدة القاری (ج۲، ص۲۱۴) تاریخ وفات او سال ۸۰ یا ۸۴ ق نقل شده است.</ref> و به [[اذن]] [[امام باقر]] {{ع}} در [[مقبره]] [[قریش]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>الفصول المختاره، شیخ مفید، ص۲۹۸.</ref>.<ref>[[سید حمید روحانی|روحانی، سید حمید]]، [[محمد بن حنفیه (مقاله)|مقاله «محمد بن حنفیه»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)| اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص ۵۱۸.</ref>
{{مدخل‌ وابسته}}
* [[آرماگدون]]
* [[بحران معنویت]]
* [[پارکلیت]]
* [[جیش الغضب]]
* [[حکومت امام زمان]] {{ع}}
* [[خروج جنبنده‌ای از زمین]]
* [[خروج سفیانی]]
* [[خروج منبعث سوم]]
* [[رجعت]]
* [[رویارویی امام مهدی]] {{ع}} با جاهلان
* [[سوشیانس]]
* [[سوشینت]]
* [[صلح و آرامش پایدار|صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان]]
* [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}
* [[ظهور دجال]]
* [[ظهور منجی|ظهور منجی بزرگ بشر]]
* [[فارقلیط]]
* [[ماشیح]]
* [[موعودباوری]]
* [[میتریا]]
* [[ندای آسمانی]]
* [[نزول عیسی]] {{ع}}
* [[نشانه‌های آخر الزمان|نشانه‌ها و رخدادهای مهم آخر الزمان]]
* [[نشانه‌های ظهور]]
* [[وقوع اختلاف‌ها و درگیری‌های بسیار]]
* [[وقوع مصائب]]
* [[هجوم یأجوج و مأجوج]]
* [[هوشیدر]]
* [[هوشیدرماه]]
*[[ابدال]]
*[[ابر رام]]
*[[ابر سخت]]
*[[ابراهیم بن ادریس]]
*[[ابراهیم بن محمد تبریزی]]
*[[ابراهیم بن محمد همدانی]]
*[[ابراهیم بن مهزیار اهوازی]]
*[[ابروهای حضرت]]
*[[ابقع]]
*[[ابن ابی العزاقر]]
*[[ابن ابی زینب]]
*[[ابن الحسین]]
*[[ابن انباری]]
*[[ابن بابویه]]
*[[ابن جنید]]
*[[ابن حسام]]
*[[ابن حوشب]]
*[[ابن خلدون]]
*[[ابن شاذان]]
*[[ابن متیل]]
*[[ابن مغازلی]]
*[[ابن یمین]]
*[[ابو ابراهیم]]
*[[ابو اسحاق ابو عبیده ثقفی]]
*[[ابو الادیان]]
*[[ابو الحسن]]
*[[ابو الدنیا]]
*[[ابو العنبس]]
*[[ابو القاسم حسن بن احمد]]
*[[ابو القاسم]]
*[[ابو بکر بغدادی]]
*[[ابو جعفر]]
*[[ابو حامد عمران بن مفلس]]
*[[ابو دجانه انصاری]]
*[[ابو دلف کاتب]]
*[[ابو سهل نوبختی]]
*[[ابو صالح]]
*[[ابو عبد الله بزوفری]]
*[[ابو عبد الله]]
*[[ابو علی حجدر]]
*[[ابو غالب]]
*[[ابو محمد حسین بن ابراهیم]]
*[[ابو محمد]]
*[[ابو هاشم جعفری]]
*[[اثبات الوصیه]]
*[[اثبات امامت حضرت]]
*[[اثبات وجود مهدی]]
*[[اثنی عشری]]
*[[احبشیه]]
*[[احجار الزیت]]
*[[احسان]]
*[[احکام جدید]]
*[[احمد الکاتب]]
*[[احمد امین مصری]]
*[[احمد بن ابراهیم]]
*[[احمد بن اسحاق اشعری]]
*[[احمد بن عبد الله هاشمی]]
*[[احمد بن محمد زجورجی]]
*[[احمد بن هلال]]
*[[احمد]]
*[[احمدیه]]
*[[احیای سنت محمدی]]
*[[اخباریه]]
*[[اخلاق حضرت]]
*[[اخنس]]
*[[اخیار]]
*[[ادعای ارتباط با حضرت]]
*[[ادعای مهدویت]]
*[[ادعای نیابت]]
*[[ادعیه امام زمان]]
*[[اذاعه]]
*[[اذن سامعه]]
*[[اربعینیات درباره حضرت]]
*[[ارتباط با حضرت]]
*[[ارشاد]]
*[[ارمینیه]]
*[[ارنون]]
*[[ازد]]
*[[ازدواج حضرت]]
*[[اسامی حضرت در کتب ادیان]]
*[[اسب حضرت]]
*[[استخاره امام زمان]]
*[[استخلاف]]
*[[استضعاف]]
*[[استغاثه به حضرت مهدی]]
*[[استکبار جهانی و مهدی‌باوری]]
*[[اسحاق احمر]]
*[[اسحاق بن اسماعیل]]
*[[اسحاق بن یعقوب]]
*[[اسدی]]
*[[اسراء]]
*[[اسرافیل]]
*[[اسکافی]]
*[[اسم اصلی حضرت]]
*[[اسم حضرت]]
*[[اسماعیل بن جعفر الصادق]]
*[[اسماعیل بن صادق]]
*[[اسماعیل بن علی]]
*[[اسماعیل بن موسی بن جعفر]]
*[[اسماعیلیه]]
*[[اشتراط الساعه]]
*[[اشعیا]]
*[[اصحاب حضرت]]
*[[اصحاب طالوت]]
*[[اصحاب کهف]]
*اصل
*[[اصهب]]
*[[اعاجم]]
*[[اعتقاد به منجی]]
*[[اعتقاد به مهدی]]
*[[اعلام الوری]]
*[[اعلام ظهور]]
*[[اعیان الشیعه]]
*[[افضل الاعمال]]
*[[افیق]]
*[[اقامتگاه حضرت]]
*[[اقتصاد در عصر ظهور]]
*[[اقلیت‌ها در حکومت حضرت]]
*[[البیعه لله]]
*[[الر]]
*[[الغیبه]]
*[[الفصول العشره فی الغیبه]]
*[[المهدی]]
*[[الواح موسی]]
*[[الیاس]]
*[[ام ایمن]]
*[[ام خالد]]
*[[ام محمد]]
*[[امام زمان]]
* [[امام مهدی]] {{ع}}  
*[[امامیه]]
*[[امان زمین]]
*[[امت امت]]
*[[امت معدوده]]
*[[امر به منکر]]
*[[امر ناگهانی]]
*[[امکان رجعت]]
*[[امن یجیب]]
*[[امنیت پس از ظهور]]
*[[امنیت پیش از ظهور]]
*[[امیر الامره]]
*[[امیر المومنین]]
*[[انا انزلنا]]
*[[انتظار در مسیحیت]]
*[[انتظار فرج]]
*[[انتظار مثبت]]
*[[انتظار منفی]]
*[[انتظار و بهداشت روان]]
*[[انتظار و صهیونیسم]]
*[[انتظار]]
*[[انجیل و بشارت موعود]]
*[[اندام حضرت]]
*انصار حضرت
*[[انطاکیه]]
*[[انکار حضرت]]
*[[انگشتر سلیمان]]
*[[انگشتری حضرت]]
*[[انوری]]
*[[اوپانیشاد]]
*[[اوتاد]]
*[[اوقات مخصوص حضرت]]
*[[اوقات و حالات دعا برای حضرت]]
*[[اوقیدمو]]
*[[اولین برنامه حضرت]]
*[[اولین پرچم]]
*[[اولین جنگ حضرت]]
*[[اولین خطبه حضرت]]
*[[اولین دادگاه پس از ظهور]]
*[[اولین رجعت‌کننده]]
*[[اولین سپاه حضرت]]
*[[اولین کشتار]]
*[[اولین مدعی نیابت]]
*[[اولین نایب خاص]]
*[[اهداف نیابت]]
*[[اهل سنت و مهدی]]
*[[اهل کتاب]]
*[[اهلی شیرازی]]
*[[ایام الله]]
*[[ایدی]]
*[[ایرانیان]]
*[[ایزدشناس]]
*[[ایزدنشان]]
*[[ایستاده]]
*[[ایلیا]]
*[[ایوب بن نوح]]
*[[آتش و دود]]
*[[آثار انتظار]]
*[[آثار حضرت]]
*[[آثار دعای فرج]]
*[[آثار ظهور]]
*[[آخر الزمان]]
*[[آخرین دولت]]
*[[آخرین دیدار عمومی حضرت]]
*[[آداب ملاقات با حضرت]]
*[[آدینه]]
*[[آرماگدون]]
*[[آزمون غیبت]]
*[[آزمون یاران حضرت]]
*[[آس]]
*[[آسیب‌شناسی تربیتی مهدویت]]
*[[آشوب‌های جهانی]]
*[[آل اعین]]
*[[آمادگی برای غیبت]]
*[[آینده جهان و نظریه‌پردازان]]
*[[آیین جدید]]
*[[باب الله]]
*[[باب غیبت]]
*[[باب لد]]
*[[باب]]
*[[بابا فغانی شیرازی]]
*[[بابیه]]
*[[باد زرد]]
*[[باد سرخ]]
*[[باد سیاه]]
*[[باران بی‌موقع]]
*[[باران‌های فراوان]]
*[[بازرگانی در عصر ظهور]]
*[[بازوی حضرت]]
*[[باسط]]
*[[باسک]]
*[[باقریه]]
*[[باقطانی]]
*[[بانوی کنیزان]]
*[[باهله]]
*[[بتریه]]
*[[بحر العلوم]]
*[[بخش دوم:برشمردن دعاها و زیارات مربوط به امام عصر]]
*[[بخشش حضرت]]
*[[بداء]]
*[[بدر]]
*[[براق]]
*[[برکت در عصر ظهور]]
*[[برهان الله]]
*[[برهان]]
*[[بشر بن سلیمان]]
*[[بشقاب‌ پرنده]]
*[[بشیریه]]
*[[بصره]]
*[[بطن ارزق]]
*[[بغداد]]
*[[بغوطه]]
*[[بقیه الانبیاء]]
*[[بقیه الله]]
*[[بکمینابدو]]
*[[بلد الامین]]
*[[بنده یزدان]]
*[[بنی اصفر]]
*[[بنی شیبه]]
*[[بنی ضبه]]
*[[بنی قنطوره]]
*[[بنی هاشم]]
*[[بنیان‌گذار بهاییت]]
*[[بواسیر]]
*[[بهاییه]]
*[[بهداشت در عصر ظهور]]
*[[بهرام]]
*[[بیت الحمد]]
*[[بیت المقدس]]
*[[بیداء]]
*[[بیر معطله]]
*[[بیعت]]
*[[بی‌نیازی در عصر ظهور]]
*[[بیوح]]
*[[پاتیکل]]
*[[پایان تاریخ]]
*[[پایان حکومت امام مهدی]]
*پدر حضرت
*[[پرچم پیامبر ]]
*[[پرچم پیش از قیام]]
*[[پرچم زرد]]
*[[پرچم سبز]]
*[[پرچم سفید]]
*[[پرچم سیاه]]
*[[پرچم قیام]]
*[[پرچم هدایت]]
*[[پروژه بولیمود]]
*[[پرویز]]
*[[پسر انسان]]
*[[پنج سالگی حضرت]]
*[[پیراهن حضرت ادم]]
*[[پیراهن حضرت]]
*[[پیروان ادیان]]
*[[پیشانی حضرت]]
*[[پیشگویی ارماگدون]]
*[[پیشگویی غیبت]]
*[[پیشگویی ولادت حضرت]]
*[[پیشگویی‌های کتاب مقدس]]
*[[پیشگویی‌های نوستر اداموس]]
*[[پیشگویی‌های واقع شده]]
*[[تابوت سکینه]]
*[[تابوت موسی]]
*[[تادیب]]
*[[تالی کتاب الله]]
*[[تالی]]
*[[تالیف قلوب]]
*[[تایید]]
*[[تجدید دین]]
*[[تخت سلیمان]]
*[[تخریب مساجد]]
*[[تخریب مسجد الاقصی]]
*[[تداوم امامت]]
*[[تذکره]]
*[[تردید در حضرت]]
*[[ترس حضرت]]
*[[ترس]]
*[[تسبیح حضرت]]
*[[تشرف]]
*[[تقیه]]
*[[تکریم اماکن منسوب به حضرت]]
*[[تکریم ایمه از حضرت]]
*[[تکریم پیامبر از حضرت]]
*[[تکریم نام حضرت]]
*[[تمارین]]
*تمام
*[[تمنیحا]]
*[[تناثر نجوم]]
*[[تورات و بشارت موعود]]
*[[توسل به حضرت]]
*[[توقیت]]
*[[توقیع ابتدایی]]
*[[توقیع اسحاق بن یعقوب]]
*[[توقیع]]
*[[تهران در اخر الزمان]]
*[[ثایر]]
*[[ثویه]]
*[[جابر]]
*[[جابلسا]]
*[[جابلقا]]
*[[جابیه]]
*[[جارودیه]]
*[[جاماسب‌نامه]]
*[[جامعه]]
*[[جاموس]]
*[[جبرییل]]
*[[جبیر بن خابور]]
*[[جده]]
*[[جذام]]
*[[جزیره خضراء]]
*[[جزیه]]
*[[جعفر کذاب]]
*[[جعفر]]
*[[جعفریه]]
*[[جفر]]
*[[جمادی]]
*[[جمعه]]
*[[جمکران]]
*[[جموداندیشان]]
*[[جن]]
*[[جنب]]
*[[جنگ و کشتار]]
*[[جوار الکنس]]
*[[جوانان]]
*[[جویای تبریزی]]
*[[جهان‌گشایی امام]]
*[[جهانی‌سازی حضرت]]
*[[جهینه]]
*[[جیحون]]
*[[جیش الغضب]]
*[[چراغ مخفی]]
*[[چشمان حضرت]]
*[[چهارمین نایب خاص]]
*[[چهره‌شناسی حضرت]]
*[[چهل روز قبل از قیامت]]
*[[چهل]]
*[[چهل‌روزگی حضرت]]
*[[حاجز بن یزید]]
*[[حارث بن حارث]]
*[[حاشر]]
*[[حافظ شیرازی]]
*[[حبابه والبیه]]
*[[حبه]]
*[[حج در اخر الزمان]]
*[[حج کردن به نیابت حضرت]]
*[[حج و مهدی]]
*[[حجاب]]
*[[حجاز]]
*[[حجت پنهان]]
*[[حجت ظاهر]]
*[[حجت]]
*[[حجتیه]]
*[[حجر الاسود]]
*[[حجه الله]]
*[[حجی نبی]]
*[[حدیثه]]
*[[حذیفه بن یمان]]
*[[حرب و قیس]]
*[[حرز حضرت]]
*[[حرستا]]
*[[حزقیال نبی]]
*[[حزین لاهیجی]]
*[[حسن بن حسین عسکری]]
*[[حسن بن علی وجناء]]
*[[حسن بن قاسم بن علا]]
*[[حسن بن مثله]]
*[[حسن بن محبوب]]
*[[حسن خالص]]
*[[حسین بن الحسن العلوی]]
*[[حسین بن روح]]
*[[حسین و مهدی]]
*[[حصینه]]
*[[حضرت شوونیه]]
*[[حق]]
*[[حقوق حضرت بر شیعیان]]
*[[حکم داود]]
*[[حکومت اسلامی در غیبت کبری]]
*[[حکومت واحد جهانی]]
*[[حکیمه]]
*[[حلاج]]
*[[حمد و حامد]]
*[[حملاها]]
*[[حمیری قمی]]
*[[حیره]]
*[[خاتم الایمه]]
*[[خاتم الایمه]]
*[[خازن]]
*[[خاقانی]]
*[[خاک‌سپاری حضرت]]
*[[خال حضرت]]
*[[خاندان نوبختی]]
*[[خبر ولادت حضرت]]
*[[ختم وصایت]]
*[[ختنه]]
*[[خجسته]]
*[[خداشناس]]
*[[خدمت به حضرت]]
*[[خراسان]]
*[[خروج دجال]]
*[[خروج سفیانی]]
*[[خروج یاجوج و ماجوج]]
*[[خروج یمنی]]
*[[خزیمه]]
*[[خسرو]]
*[[خسف بیداء]]
*[[خسف]]
*[[خسوف و کسوف]]
*[[خشک شدن نیل]]
*[[خضر ]]
*[[خطبه امام سجاد]]
*[[خطبه‌های حضرت]]
*[[خلف صالح]]
*[[خلفای دوران غیبت صغری]]
*[[خلفای عباسی]]
*[[خلوت حضرت]]
*[[خلیفه الاتقیاء]]
*[[خلیفه الله]]
*[[خلیل]]
*[[خماهن]]
*[[خمط]]
*[[خنس]]
*[[خواب مخزومی]]
*[[خواجوی کرمانی]]
*[[خورشید پشت ابر]]
*[[خورشید و ماه]]
*[[خون‌خواهی حسین]]
*[[خیر الفوارس]]
*[[دابه الارض]]
*[[دادتگ]]
*[[داعی]]
*[[دام‌پروری در عصر ظهور]]
*[[دانش حضرت]]
*[[دانش در عصر ظهور]]
*[[دانشمندان اخر الزمان]]
*[[دانیال]]
*[[داوری حضرت]]
*[[دجال]]
*[[دروازه اصطخر]]
*[[دروزی]]
*[[دریاچه طبریه]]
*[[دزدان کعبه]]
*[[دست بر سر گذاردن]]
*[[دست حضرت]]
*[[دشواری انتظار]]
*[[دعا برای امام زمان]]
*[[دعا برای سلامتی حضرت]]
*[[دعا برای فرج]]
*[[دعاهایی که در ارتباط غیرمستقیم با حضرت است]]
*[[دعاهایی که در مورد خود حضرت است]]
*[[دعای افتتاح]]
*[[دعای جدید]]
*[[دعای حضرت برای شیعیان]]
*[[دعای حضرت مهدی]]
*[[دعای سمات]]
*[[دعای صلوات]]
*[[دعای عبرات]]
*[[دعای عهد]]
*[[دعای غریق]]
*[[دعای غیبت]]
*[[دعای فرج]]
*[[دعای قنوت]]
*[[دعای ندبه]]
*[[دعای نور]]
*[[دعبل خزاعی]]
*[[دلدل]]
*[[دمنسیان]]
*[[دندان حضرت]]
*[[دو خون]]
*دو [[غیبت]]
*[[دوازده امام]]
*[[دوران حیرت]]
*[[دوشنبه]]
*[[دولت کریمه]]
*[[دومین نایب خاص]]
*[[دید]]
*[[دین اینده جهان]]
*[[دین جدید]]
*[[دین‌داری در عصر غیبت]]
*[[دین‌فروشی]]
*[[ذو السویقتین]]
*[[ذو الفقار]]
*[[ذو القرنین]]
*[[ذی حجه]]
*[[ذی طوی]]
*[[ذی قعده]]
*[[راحت‌طلبان]]
*[[راضی بالله]]
*[[راویان احادیث مهدی از اهل سنت]]
*[[راویان احادیث مهدی از صحابه]]
*[[راه اثبات نیابت]]
*[[راهنما]]
*[[رایقه]]
*[[رب الارض]]
*[[ربا]]
*[[ربیع]]
*[[رجب]]
*[[رجعت امامان]]
*[[رجعت پیامبران]]
*[[رجعت در ادعیه و زیارات]]
*[[رجعت در امت‌های پیشین]]
*[[رجعت در روایات]]
*[[رجعت در قران]]
*[[رجعت زنان]]
*[[رجعت و اندیشمندان]]
*[[رجعت]]
*[[رجعت‌کنندگان]]
*[[رجل]]
*[[رحبه]]
*[[رشوه]]
*[[رشیق]]
*[[رضوی]]
*[[رفاه در عصر ظهور]]
*[[رفتار امام با دشمنان]]
*[[رفقا]]
*[[رقعه حاجت]]
*[[رکن و مقام]]
*[[رمضان]]
*[[رمیله]]
*[[رنگ چهره حضرت]]
*[[روح القدس]]
*[[روز قیام]]
*[[روزها در عصر حضرت]]
*[[رومیان]]
*[[رونی]]
*[[رویای نرجس]]
*[[ری]]
*[[ریحانه]]
*[[ریزش و رویش]]
*[[ریگ ودا]]
*[[زاهره]]
*[[زبور]]
*[[زبیده]]
*[[زرتشت و بشارت موعود]]
*[[زره پیامبر]]
*[[زکریا]]
*[[زلزله]]
*[[زمامداران اخر الزمان]]
*[[زمان ظهور]]
*[[زمانی بیاید]]
*[[زمینه‌سازان ظهور]]
*[[زمینه‌سازی غیبت]]
*[[زنان اخر الزمان]]
*[[زنان در دوران ظهور]]
*[[زنان در غیبت صغری]]
*[[زنج]]
*[[زند افریس]]
*[[زند]]
*[[زندیق]]
*[[زوراء]]
*[[زهد حضرت]]
*[[زیات]]
*[[زیارت ال یاسین]]
*[[زیارت امام زمان]]
*[[زیارت جامعه]]
*[[زیارت عاشورا]]
*[[زیارت مادر حضرت]]
*[[زیارت ناحیه مقدسه]]
*[[زیدیه]]
*[[زیور بیت المقدس]]
*[[ساعت مخصوص حضرت]]
*[[ساعه]]
*[[سال فرد]]
*[[سامرا]]
*[[سباییه]]
*[[سبیکه]]
*[[سبیل]]
*[[ستاره دنباله‌دار]]
*[[سجده حضرت]]
*[[سحاب]]
*[[سخاوت حضرت]]
*[[سدره المنتهی]]
*[[سرخی اسمان]]
*[[سرداب سامرا]]
*[[سردابیه]]
*[[سرگذشت نرجس]]
*[[سرمه در چشم]]
*[[سرور اهل بهشت]]
*[[سروش ایزد]]
*[[سطیح کاهن]]
*[[سعیده]]
*[[سفط]]
*[[سفیانی]]
*[[سلاح حضرت]]
*[[سلاح یاران حضرت]]
*[[سلار]]
*[[سلام بر حضرت]]
*[[سلطان مامول]]
*[[سلمان فارسی]]
*[[سمات]]
*[[سمان]]
*[[سمری]]
*[[سمیه]]
*[[سن حضرت هنگام ظهور]]
*[[سنا]]
*[[سنایی]]
*[[سنت جدید]]
*[[سند دعای ندبه]]
*[[سنگ موسی]]
*[[سنوسی]]
*[[سوار بر ابر]]
*[[سوره کهف]]
*[[سوسن]]
*[[سوشیانس]]
*[[سومین نایب خاص]]
*[[سه جور استخاره امده است]]
*[[سهم امام]]
*[[سیحون]]
*[[سید بن طاووس]]
*[[سید حسنی]]
*[[سید خراسانی]]
*[[سید شمس الدین]]
*[[سید هاشمی]]
*[[سید]]
*[[سیره حضرت]]
*[[سیصد و سیزده]]
*[[سیف]]
*[[سیما]]
*[[سیمای دوران ظهور]]
*[[شاخص‌های دینداری]]
*[[شادمانی جهان از ظهور]]
*[[شاکمونی]]
*[[شام]]
*[[شاهدان ولادت حضرت]]
*[[شب جمعه]]
*[[شباهت حضرت]]
*[[شجاعت حضرت]]
*[[شرعه التسمیه]]
*[[شروسی]]
*[[شرید]]
*[[شریعی]]
*[[شعار پرچم قیام]]
*[[شعار یاران حضرت]]
*[[شعبان]]
*[[شعر مهدوی]]
*[[شعیب بن صالح]]
*[[شفاعت حضرت]]
*[[شکر امام]]
*[[شلمغانی]]
*[[شماطیل]]
*[[شمایل حضرت]]
*[[شمشیرهای اسمانی]]
*[[شمعون]]
*[[شنوءه]]
*[[شواذ ال محمد]]
*[[شوال]]
*[[شورش بر حضرت]]
*[[شوق دیدار]]
*[[شهاب ثاقب]]
*[[شهادت در رکاب حضرت]]
*[[شهادت کنیزان به رویت حضرت]]
*[[شهادت وکلا به رویت حضرت]]
*[[شیخ الاوصیاء]]
*[[شیصبانی]]
*[[شیطان]]
*[[شیعه در عصر ظهور]]
*[[شیعه و مهدی]]
*[[شیلو]]
*[[شیوه حکومت حضرت]]
*[[صاحب الامر]]
*[[صاحب الدار]]
*[[صاحب الدوله الزهراء]]
*[[صاحب الرجعه]]
*[[صاحب الزمان]]
*[[صاحب السیف]]
*[[صاحب العصر]]
*[[صاحب الغیبه]]
*[[صاحب الناحیه]]
*[[صاحب سرداب]]
*[[صاحب کره البیضاء]]
*[[صاحب]]
*[[صاعقه]]
*[[صافیه]]
*[[صالح]]
*[[صاید بن صید]]
*[[صایدیه]]
*[[صبح مسفر]]
*[[صبر بر غیبت]]
*[[صبر حضرت]]
*[[صحاح]]
*[[صدای زمینی]]
*[[صدق]]
*[[صدقه]]
*[[صدوق]]
*[[صراط]]
*[[صفر]]
*[[صفنیا]]
*[[صلوات]]
*[[صله با حضرت]]
*[[صمصام الاکبر]]
*[[صندل]]
*[[صورت حضرت]]
*[[صورتی در خورشید]]
*[[صورتی در ماه]]
*[[صهیونیسم مسیحی]]
*[[صیاح]]
*[[صیانه ماشطه]]
*[[صیحه اسمانی]]
*[[صیقل]]
*[[ضحی]]
*[[ضیاء]]
*[[طاعون]]
*[[طاغوت]]
*[[طالب التراث]]
*[[طالب املی]]
*[[طالب]]
*[[طالقان]]
*[[طلوع خورشید از مغرب]]
*[[طلوم]]
*[[طوسی]]
*[[طول عمر حضرت]]
*[[طی الارض]]
*[[ظریف]]
*[[ظهور]]
*[[عاشورا و انتظار]]
*[[عاشورا]]
*[[عاق والدین]]
*[[عاقبه الدار]]
*[[عالم]]
*[[عاموس نبی]]
*[[عباس فاطمی]]
*[[عبای حضرت]]
*[[عبد الله بن شریک عامری]]
*[[عبد الله بن شریک]]
*[[عبد الله بن صالح]]
*[[عبد الله بن عباس علوی]]
*[[عبد الله]]
*[[عبقری الحسان]]
*[[عثمان بن سعید]]
*[[عجله‌کنندگان]]
*[[عدالت مهدی]]
*[[عدل]]
*[[عذاب ادنی]]
*[[عرب]]
*[[عرض اعمال]]
*[[عرض حاجت به حضرت]]
*[[عرفات]]
*[[عرق و علق]]
*[[عریضه به حضرت]]
*[[عریضه‌نویسی]]
*[[عزاقریه]]
*[[عزه]]
*[[عسکر]]
*[[عسکری]]
*[[عسکریه]]
*[[عصای موسی]]
*[[عصایب]]
*[[عصر امام خمینی]]
*[[عصر]]
*[[عطار نیشابوری]]
*[[عطر حضرت]]
*[[عطسه]]
*[[عقل]]
*[[عقید]]
*[[عقیقه حضرت]]
*[[علامه حلی]]
*[[علت غیبت]]
*[[علم مصبوب]]
*[[علم منصوب]]
*[[علی بن ابراهیم بن مهزیار]]
*[[علی بن بلال]]
*[[علی بن زیاد]]
*[[علی بن عاصم کوفی]]
*[[علی بن فاضل مازندرانی]]
*[[علی بن فرات]]
*[[علی بن محمد سمری]]
*[[علی بن مطهر]]
*[[علی بن مهزیار]]
*[[عمامه حضرت]]
*[[عمانی]]
*[[عمر بن زید]]
*[[عمرو الاهوازی]]
*[[عمری]]
*[[عناطیس]]
*[[عنصری بلخی]]
*[[عوف سلمی]]
*[[عهد عتیق]]
*[[عیسی ]]
*[[عیسی بن مهدی جواهری]]
*عین
*[[غار انطاکیه]]
*[[غار ثور]]
*[[غانم]]
*[[غایب]]
*[[غایه الطالبین]]
*[[غایه القصوی]]
*[[غرب و اخر الزمان]]
*[[غرب و مهدویت]]
*[[غربت حضرت]]
*[[غرقد]]
*[[غریم]]
*[[غضباء]]
*[[غلام]]
*[[غنی]]
*[[غوث الفقرا]]
*[[غوث]]
*[[غوطه]]
*[[غیب]]
*[[غیبت شانیه]]
*[[غیبت صغری]]
*[[غیبت کبری]]
*[[غیبت]]
*[[فارس الحجاز]]
*[[فارس]]
*[[فاضل]]
*[[فایده امام غایب]]
*[[فایده حضرت]]
*[[فایده غیبت]]
*[[فتح]]
*[[فترت]]
*[[فتن و ملاحم]]
*[[فتنه سرا]]
*[[فتنه فلسطین]]
*[[فتنه]]
*[[فجر]]
*[[فرات]]
*[[فراگیر شدن ظلم]]
*[[فراید السمطین]]
*[[فرج الاعظم]]
*[[فرج المومنین]]
*[[فرج]]
*[[فرخنده]]
*[[فردوس الاکبر]]
*[[فرزندان حضرت]]
*[[فرزندان مهدوی]]
*[[فرشتگان]]
*[[فرقه]]
*[[فرقه‌گرایی]]
*[[فرماندهان سپاه حضرت]]
*[[فرود امدن عیسی]]
*[[فضل بن شاذان]]
*[[فضل بن یحیی]]
*[[فضیلت انتظار]]
*[[فطحیه]]
*[[فطرت و مهدویت]]
*[[فقیه]]
*[[فقیهان]]
*[[فلان]]
*[[فلسفه انتظار]]
*[[فلسفه غیبت]]
*[[فواید الشمسیه]]
*[[فوتوریسم]]
*[[فیذموا]]
*[[فیروز]]
*[[فیض کاشانی]]
*[[قابض]]
*[[قابله حضرت]]
*[[قاتل الکفره]]
*[[قادیانی]]
*[[قاسم انوار]]
*[[قاسم بن علاء]]
*[[قاسم بن علی]]
*[[قاطع]]
*[[قانون ارث]]
*[[قاهر بالله]]
*[[قایم الزمان]]
*[[قایم]]
*[[قبیله کلب]]
*[[قتاد]]
*[[قتل نفس زکیه]]
*[[قد حضرت]]
*[[قدر]]
*[[قدرت حضرت]]
*[[قذف]]
*[[قرامطه]]
*[[قران و بشارت موعود]]
*[[قران]]
*[[قرقیسیا]]
*[[قریش]]
*[[قزوین]]
*[[قسط]]
*[[قسطنطنیه]]
*[[قشری‌گری]]
*[[قصیده ابن عرندس]]
*[[قضای جدید]]
*[[قطایع]]
*[[قطب]]
*[[قطران تبریزی]]
*[[قطع رحم]]
*[[قطوانی]]
*[[قم]]
*[[قنواء]]
*[[قوه]]
*[[قیام با شمشیر]]
*[[قیامت]]
*[[قیس]]
*[[قیم الزمان]]
*[[کار]]
*[[کارگزاران حکومت مهدی]]
*[[کاسر عینه]]
*[[کاشف الغطاء]]
*[[کافور بن ابراهیم]]
*[[کافور]]
*[[کافی]]
*[[کامل بن ابراهیم]]
*[[کامل سلیمان]]
*[[کبریت احمر]]
*[[کتاب جدید]]
*[[کتاب حضرت]]
*[[کتابنامه دعای ندبه]]
*[[کتابنامه رجعت]]
*[[کتاب‌های غیبت]]
*[[کذاب مفتر]]
*[[کرخ]]
*[[کرعه]]
*[[کسادی]]
*[[کسروی]]
*[[کسوف]]
*[[کشاورزی در عصر ظهور]]
*[[کشته شدن شیطان]]
*[[کشف الغمه]]
*[[کشف هیکل]]
*[[کف دست]]
*[[کفایه الاثر]]
*[[کفش حضرت]]
*[[کلمه الحق]]
*[[کلینی]]
*[[کمال الدین و تمام النعمه]]
*[[کمال]]
*[[کمالات در عصر ظهور]]
*[[کمبود باران]]
*[[کمسلیما]]
*[[کنگره]]
*[[کنیز اذری]]
*[[کنیه حضرت]]
*[[کوفه]]
*[[کوکما]]
*[[کهیعص]]
*[[کیسانیه]]
*[[کیقباد دوم]]
*[[گات‌ها]]
*[[گرسنگی]]
*[[گریه کردن برای حضرت]]
*[[گل نرگس]]
*[[گنج‌های نهفته]]
*[[گونه حضرت]]
*[[لا اله الا الله]]
*[[لسان الصدق]]
*[[لطف وجود حضرت]]
*[[لقب حضرت]]
*[[لندیطارا]]
*[[لواء اعظم
*[[لوح فاطمه]]
*[[لوح محو و اثبات]]
*[[ما منا الا مقتول]]
*[[ماء معین]]
*[[مادر]] [[حضرت]]
*[[ماریه]]
*[[ماشع]]
*[[مالک اشتر]]
*[[مامور]]
*[[مامول]]
*[[مایده]]
*[[مبدا الایات]]
*[[مبلی السرایر]]
*[[متشحط]]
*[[متمهدی]]
*[[مثلث الهی]]
*[[مثلث برمودا]]
*[[مجازی بالاعمال]]
*[[مجالس المومنین]]
*[[مجالس حضرت]]
*[[مجلسی]]
*[[محاسن حضرت]]
*[[محاضیر]]
*[[محبت حضرت]]
*[[محبوب کردن حضرت]]
*[[محجه]]
*[[محرم]]
*[[محسن]]
*[[محل ظهور حضرت]]
*[[محمد بن ابراهیم بن مهزیار]]
*[[محمد بن احمد قطان]]
*[[محمد بن ادریس]]
*[[محمد بن ایوب بن نوح]]
*[[محمد بن بشیر]]
*[[محمد بن جعفر اسدی]]
*[[محمد بن حسن صیرفی]]
*[[محمد بن شاذان بن نعیم]]
*[[محمد بن عبد الله محض]]
*[[محمد بن عثمان]]
*[[محمد بن علی بن بلال]]
*[[محمد بن فضل موصلی]]
*[[محمد بن نصیر نمیری]]
*[[محمد بن نفیس]]
*محمد حنفیه
*[[محمد]]
*[[محمد،علی و حسن]]
*[[محمدیه]]
*مخالفان حضرت
*[[مخبر بما یعلن]]
*[[مخفی بودن ولادت]]
*[[مد هامتان]]
*[[مدبر]]
*[[مدت حکومت امام مهدی]]
*[[مدعیان مهدویت]]
*[[مدعیان نیابت]]
*[[مدینه فاضله مهدی]]
*[[مدینه]]
*[[مرابطه]]
*[[مراقبه]]
*[[مربوع]]
*[[مرجیه]]
*[[مردان اخر الزمان]]
*[[مردی از قم]]
*[[مرکز بیت المال در عصر ظهور]]
*[[مرکز حکومت حضرت]]
*[[مرکز قضاوت حضرت]]
*[[مرگ جاهلیت]]
*[[مرگ حضرت]]
*[[مرگ سرخ]]
*[[مرگ سفید]]
*[[مرگ ناگهانی]]
*[[مروانی]]
*[[مروزی]]
*[[مریم]]
*[[مزامله]]
*[[مسبحات]]
*[[مستضعفین]]
*[[مستنصر]]
*[[مسجد الحرام]]
*[[مسجد النبی]]
*[[مسجد براثا]]
*[[مسجد جمکران]]
*[[مسجد زید]]
*[[مسجد سهله]]
*[[مسجد صعصعه]]
*[[مسجد کوفه]]
*[[مسخ]]
*[[مسلمیه]]
*[[مسیح الزمان]]
*[[مسیح دروغین]]
*[[مسیح]]
*[[مسیحیت سیاسی امریکا]]
*[[مسیحیت صهیونیستی]]
*[[مسیحیت یهودی]]
*[[مشرق]]
*[[مشیخه]]
*[[مصباح الشدید الضیاء]]
*[[مصحف امیر المومنین ]]
*[[مصحف فاطمه]]
*[[مصر در دوران ظهور]]
*[[مضطر]]
*[[مظهر الفضایح]]
*[[معتضد بالله
*[[معتمد بالله]]
*[[معجزات حضرت مهدی]]
*[[معراج]]
*[[معرفت امام]]
*[[معمرین]]
*[[معنویت پس از ظهور]]
*[[معنویت پیش از ظهور]]
*[[مغرب]]
*[[مغیریه]]
*[[مفاسد اخر الزمان]]
*[[مفتوحه عنوه]]
*[[مفرج اعظم]]
*[[مفضل]]
*[[مفید]]
*[[مقام ابراهیم]]
*[[مقام امام زمان]]
*[[مقبوله عمر بن حنظله]]
*[[مقتدر بالله]]
*[[مقتصر]]
*[[مقداد]]
*[[مقدره]]
*[[مقدس اردبیلی]]
*[[مقدس‌ماب]]
*[[مقنع]]
*[[مکان‌های دعا برای حضرت]]
*[[مکتفی بالله]]
*[[مکه]]
*[[ملاحم]]
*[[ملاقات‌کنندگان حضرت]]
*[[ملاک تعیین نواب]]
*[[ملخ سرخ]]
*[[ملعون ملعون]]
*[[ملیکه]]
*[[ممطوره]]
*[[ممهدون للمهدی]]
*[[من لم یجعل الله له شبیها]]
*[[منادی اسمانی]]
*[[منافقان]]
*[[منان]]
*[[منبر سلیمان]]
*[[منتظر]]
*[[منتظر]]
*[[منتظران حقیقی]]
*[[منتقم]]
*[[منجم یهودی]]
*[[منجی اعظم]]
*[[منجی]]
*[[منصور]]
*[[منعم]]
*[[موالی خاصه]]
*[[موتور]]
*[[موسوعه الامام المهدی]]
*[[موعود در اقوام و ملل]]
*[[موعود یهود]]
*[[موعود]]
*[[مولی]]
*[[مومل]]
*[[مومن ال فرعون]]
*[[موی حضرت]]
*[[مهدویت از دیدگاه اهل سنت]]
*[[مهدویت از دیدگاه شیعه]]
*[[مهدویت شخصیه]]
*[[مهدویت نوعیه]]
*[[مهدویت]]
*[[مهدی بن محمد]]
*[[مهدی در روایات]]
*[[مهدی در قران]]
*[[مهدی سودانی]]
*[[مهدی عباسی]]
*[[مهدی موعود]]
*[[مهدی و نشانه‌های پیامبران]]
*[[مهدی هرعی]]
*[[مهدی]]
*[[مهدی‌باوری در ادیان]]
*[[مهدیه]]
*[[مهمید اخر]]
*[[میراث پیامبر اکرم]]
*[[میراث پیامبران]]
*[[میرزا حسین نوری]]
*[[میرزا علی محمد باب]]
*[[میزان الحق]]
*[[میکاییل]]
*[[میلخاء]]
*[[ناامیدی از ظهور]]
*[[ناجی النجار]]
*[[ناحیه مقدسه]]
*[[ناشناخته بودن حضرت]]
*[[ناصبی‌ها]]
*[[ناطق]]
*[[نافله]]
*[[ناقور]]
*[[ناووسیه]]
*[[نجبا]]
*[[نجف]]
*[[نجم
*[[نجم الثاقب]]
*[[ندای اسمانی]]
*[[نرجس]]
*[[نسب حضرت]]
*[[نسیم
*[[نشانه‌های حتمی ظهور]]
*[[نشانه‌های نزدیک ظهور]]
*[[نظامی گنجوی]]
*[[نعمانی]]
*[[نعمت باطن]]
*[[نعمت حضرت]]
*[[نعمت ظاهر]]
*[[نفس زکیه]]
*[[نفس]]
*[[نقبا]]
*[[نماز امام زمان]]
*[[نماز بر پیکر پدر]]
*[[نماز تسبیح]]
*[[نماز جماعت]]
*[[نماز جمعه]]
*[[نماز حاجت]]
*[[نماز عید]]
*[[نماز هدیه به حضرت]]
*[[نمازگزاران بر پیکر امام عسکری]]
*[[نمک در طعام]]
*[[نمیریه]]
*[[نواب اربعه]]
*[[نوبختیه]]
*[[نور ال محمد]]
*[[نور الاتقیاء]]
*[[نور الاصفیاء]]
*[[نور الرب]]
*[[نور حضرت]]
*[[نوروز]]
*[[نوستر اداموس]]
*[[نهار]]
*[[نهج البلاغه و مهدی]]
*[[نیابت خاصه]]
*[[نیابت عامه]]
*[[نیابت]]
*[[نیمه شعبان]]
*[[نیه الصابرین]]
*[[وادی السلام]]
*[[وادی یابس]]
*[[وارث]]
*[[واعظ قزوینی]]
*[[واقفه]]
*[[واقفیه]]
*[[واقیذ]]
*[[وتر]]
*[[وتر]]
*[[وتیره]]
*[[وتیره]]
*[[وجه]]
*[[وشن جوک]]
*[[وظایف منتظران]]
*[[وظایف نواب خاص]]
*[[وقاتون]]
*[[وقت ظهور]]
*[[وقت معلوم]]
*[[وکالت]]
*[[وکیلان حضرت]]
*[[ولادت حضرت]]
*[[ولایت فقیه]]
*[[ولایتی‌ها]]
*[[ولی الله]]
*[[ولی عصر]]
*[[ولی نعمت]]
*[[وهوه‌ل]]
*[[ویژگی‌های یاران امام مهدی]]
*[[ویژگی‌های امام مهدی]]
*[[هادی]]
*[[هالیوود و اخر الزمان]]
*[[هالیوود و مهدویت]]
*[[هدف قیام]]
*[[هراوه]]
*[[هرج‌ومرج]]
*[[هرشا]]
*[[هزاره‌گرایی]]
*[[هفت تکبیر]]
*[[همدان]]
*[[همسر امام مهدی]]
*[[هندوها و بشارت موعود]]
*[[هوشع نبی]]
*[[یا لثارات الحسین]]
*[[یاجوج و ماجوج]]
*[[یادکرد امام مهدی]]
*[[یاران حضرت]]
*[[یاری کردن حضرت]]
*[[یاوران امام مهدی]]
*[[ید الباسطه]]
*[[یشوعا]]
*[[یعسوب الدین]]
*[[یعفور]]
*[[یعقوب بن منقوش]]
*[[یعقوب بن یوسف]]
*[[یک‌سوم]]
*[[یمانی]]
*[[یمن در دوران ظهور]]
*[[یمین]]
*[[ینابیع الموده]]
*[[یوشع بن نون]]
*[[یوفولوژی]]
*[[یوم الخلاص]]
*[[یوم الفتح]]
*[[یوییل نبی]]
*[[یهود در اخر الزمان]]
*[[یهود و مسیح موعود]]
*[[یهود و نصاری و مهدویت]]
*[[یهودا]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱٬۳۶۸: خط ۱۰۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اصحاب امام حسین]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:محمد حنفیه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:فرزندان امام علی]]
[[رده:بنی‌هاشم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹

محمد بن علی بن ابی طالب
مشهور به ابن الحنفیه
قبرستان بقیع
نام کاملمحمد بن علی بن ابی طالب
جنسیتمرد
اهلمدینه
از قبیلهقریش
از تیرهبنی هاشم
پدرعلی ابن ابی‌طالب
مادرخولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة
پسر
تاریخ تولد۲۱ هجری
محل تولدمدینه
درگذشت۷۳ هجری، مدینه
طول عمر۵۲ سال
محل آرامگاهمدینه
دیناسلام، شیعه
از اصحابامام علی
علت شهرتفرزند امیرالمؤمنین(ع)

محمد بن علی بن ابی طالب (ع)، معروف به ابن الحنفیه در سال ۱۳ و یا ۲۱ هجری به دنیا آمده و مادرش «خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة» نام دارد. ایشان مردی عالم، شجاع، نیرومند و قوی بود و در زمان حکومت امام علی بن ابی طالب (ع) از فرماندهان بزرگ لشکر اسلام بود و در همه جنگ‌های زمان امام شرکت داشت.

محمد بن حنفیه در حادثه کربلا حضور نداشت و علت عدم حضور امر امام حسین (ع) بوده است؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به کربلا برود. ایشان سرانجام در سال ۷۳ به دیدار معبود خویش شتافت و در مقبره قریش به خاک سپرده شد.

مقدمه

محمد بن علی بن ابی طالب (ع)، معروف به ابن الحنفیه و مکنی به ابوالقاسم از فرزندان حضرت علی (ع) است که به قولی در سال ۱۳ و به قولی در سال ۲۱ هجری به دنیا آمده است. مادرش، خولة بنت جعفر بن قیس الحنفیة و خود، از راویان حدیث است که در فرق اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد.

مادر ایشان از کسانی بود که در جنگ‌های رده، اسیر و به مدینه آورده شد[۱]. او را محمد الاکبر، معروف به ابن الحنفیه نیز نامیده‌اند[۲] و این عنوان نسبت او را به مادر گرامی‌اش مشخص می‌کند.

نسل امام علی (ع) از طریق امام حسن و امام حسین (ع) و محمد بن حنفیه[۳] ادامه یافت. از ویژگی‌های محمد بن علی (ع) آن است که او هم‌نام و هم‌کنیه رسول‌الله (ص) بوده است[۴] و در این باره روایات متعددی در منابع فریقین آمده است؛ مثلاً؛ از حضرت علی (ع) نقل شده که رسول الله (ص) به ایشان فرمود: «به زودی خداوند فرزندی به تو عطا خواهد کرد که هم‌نام و هم‌کنیه من خواهد بود»[۵].[۶]

محمد بن حنفیه مردی عالم، شجاع، نیرومند و قوی بود. از امام رضا (ع) نقل است که فرمود: «محمدها از اینکه خدای عزوجل نافرمانی شود، خودداری می‌کنند.» راوی گوید: من از آن حضرت پرسیدم: «محمدها چه کسانی هستند؟» فرمود: «محمد بن جعفر، محمد بن ابی‌ بکر، محمد بن ابی‌ حذیفه و محمد بن حنفیه». نیز روایت است که روزی امام علی (ع) حسنین را به حضور‌طلبید و ضمن سفارش‌هایی به آنان خطاب به ابن‌حنفیه گفت: «پس بدان که من تو را نیز به همان‌ها وصیت می‌کنم و نیز به تو سفارش می‌کنم که احترام برادرانت را نگه‌داری، زیرا حق آن دو بر تو بزرگ است، پس کاری را بدون نظر آنها انجام مده.» آن‌گاه به حسن (ع) و حسین (ع) نیز فرمود: «شما را نیز سفارش می‌کنم، زیرا که وی برادر شما و پسر پدر شماست و به خوبی دانسته‌اید که پدرتان او را پیوسته دوست می‌داشت»[۷].

مادر محمد بن حنفیه

نام مادر محمد بن علی (ع)، خولة بنت أیاس بن جعفر از بنی حنیفة است[۸]. در منابع حدیثی او را از اسیران جنگ‌های رده در زمان ابی‌بکر محسوب کرده‌اند[۹] و لذا گفته شده که آیا خولة بنت أیاس، مرتد بوده است یا نه؟ که بسیاری با این مطلب مخالف‌اند[۱۰]. او در سال ۱۳ هجری و به قولی ۲۱ هجری صاحب فرزندی به نام محمد، معروف به ابن الحنفیه شد[۱۱].

به خاطر جلالت قدر این بانو، فرزند گرامی‌اش به نام الحنفیه، که جد اعلای این بانو بوده، خوانده شده است[۱۲]؛ هنگامی که او را به صورت اسیر به مدینه وارد کردند، ابتدا أسامة بن زید بن حارثة او را خرید و بعد از مشخص شدن خانواده و اصالتش مولای متقیان حضرت علی (ع) او را به همسری انتخاب کرد[۱۳].

محمد بن حنفیه؛ در رکاب علی بن ابی طالب (ع)

محمد بن حنفیه در دوران خود، کسی است که نمی‌تواند بی‌عدالتی‌های اموی‌ها را تحمل کند و او معتقد است که ابن عفان، مسئول فساد[۱۴] و از رحمت خدا دور است[۱۵]. او در زمان حکومت امام علی بن ابی طالب (ع) از فرماندهان بزرگ لشکر اسلام بود و در همه جنگ‌های زمان امام شرکت داشت.

در جنگ جمل[۱۶] پرچمدار لشکر اسلام بوده است[۱۷]؛ به طوری که شجاعتش در شعر خزیمه بن ثابت نقل شده است[۱۸]. نقل است که در جنگ جمل پس از حمله نخستین امام (ع) به قلب لشکر جمل، پرچم به‌دست محمد بن حنفیه سپرده شد و امام به او فرمود: «حمله نخستین را با حمله دوم محو و نابود کن و این گروه انصار و هم همراه تو خواهند بود.» و خُزَیمة بن ثابت ذوالشهادتین را با گروهی از انصار که بسیاری از ایشان از شرکت‌کنندگان در جنگ بدر بودند با محمد همراه فرمود. محمد حمله‌های فراوان و پی‌درپی انجام داد و دشمن را از جایگاه خود عقب راند و سخت دلاوری و ایستادگی کرد.

در جنگ صفین نیز به فرمان مالک اشتر نزد سپاه شام رفت و در برتری‌های امام علی (ع) چنان سخنرانی کرد که همگان فضل او را ستودند. امام (ع) در نبرد صفین او را به همراه مرقال در جناح چپ سپاه خود مستقر کرد[۱۹] و فعالیت او در نبرد با نهروانیان نیز ستودنی است[۲۰]؛ هنگام نبرد نهروان امام (ع) به او فرمود: «برخیز پسرم و پرچم را در دست بگیر[۲۱] و او در مقام پرچمدار لشکر حق، شجاعت خود را ثابت کرد[۲۲].

پس از شهادت امام علی (ع) محمد بن حنفیه به فراگیری و تعلیم حدیث ممارست داشت و در برابر سیاست‌های حکومت‌های جبار زمان درباره منع حدیث، در عمل به مبارزه برخاست. بیشتر احادیث او منقول از امام علی (ع) است. هم‌چنین امام باقر (ع) و برخی راویان معروف مانند اصبغ بن نباته، عمران بن داوود، ابوالعباس دینوری، عبدالله بن محمد بن حنفیه... از وی حدیث نقل کرده‌اند. محتوای احادیث وی متنوع و شامل وصایای امام علی (ع)، محبت اهل بیت، اختصاصات اهل بیت (ع)، تفسیر، کلام و زیارت است. افزون بر نقل و تعلیم حدیث، اظهار نظرهایی نیز از وی به ثبت رسیده است، از جمله آن‌که واژه صمد را به قائم به نفس و بی‌نیاز از غیر خود تفسیر کرد و تکلم در ذات حق را موجب هلاکت شمرد.

امام علی (ع) در فرازهایی چند از نهج البلاغه فرزند خویش محمد بن حنفیه را مخاطب قرار داده است. در فرازی آیین جنگاوری را به او یادآوری می‌کند: اگر کوه‌ها متزلزل شوند، تو پایدار بمان، دندان‌ها را به هم بفشر و سرت را به عاریت به خداوند بسپار و پاهایت را چونان میخ در زمین استوار کن و تا دورترین کرانه‌های میدان نبرد را زیر نظر گیر و صحنه‌های وحشت‌خیز را نادیده بگیر و بدان که پیروزی وعده خداوند سبحان است[۲۳]. و در فرازی دیگر نیز او را این‌گونه مخاطب قرار می‌دهد: ای فرزند بیم دارم که تو فقیر شوی، پس به خدا پناه ببر از فقر، زیرا فقر سبب نقص در دین و سرگردانی عقل و ایجادکننده دشمنی است[۲۴].[۲۵]

محمد بن حنفیه و امام حسین (ع)

وقتی امام حسین (ع) از مدینة النبی (ص) خارج شد، عده‌ای از یاران و خانواده امام (ع) ایشان را همراهی کردند، اما به گواه متون تاریخی، محمد بن حنفیه در این سفر امام حسین (ع) را همراهی نکرد[۲۶]؛ ولی با مراجعه دقیق به متون تاریخی می‌توان فهمید که حضور نداشتن او در کاروان امام (ع) به امر امام حسین (ع) بوده است؛ زیرا امام حسین (ع) به او فرمود: «أَمَّا أَنْتَ يَا أَخِي فَلَا عَلَيْكَ أَنْ تُقِيمَ بِالْمَدِينَةِ فَتَكُونَ لِي عَيْناً لَا تُخْفِي عَنِّي شَيْئاً مِنْ أُمُورِهِمْ»[۲۷]؛ همچنین او از نظر جسمی در شرایطی نبود که بتواند به کربلا برود[۲۸] و چون محمد بن حنفیه بزرگ بنی‌هاشم بود، نامه‌های امام حسین (ع) که خطاب به بنی هاشم صادر می‌شد، به نام محمد بن حنفیه بوده است؛ مانند: نامه‌ای که امام (ع) از مکه به او نوشت[۲۹] و یا نامه دیگری که امام (ع) از کربلا برای او نوشت[۳۰].[۳۱]

ابن الحنفیه و ابن زبیر

یزید در سال ۶۳ هجری از دنیا رفت و عبدالله بن زبیر وقت را مغتنم شمرده، توانست بر عراق و حجاز و خراسان تسلط یابد. البته او نیز در سال ۷۳ هجری کشته شد[۳۲]؛ او در دوران حکومت، جوی خفقان‌آور پدید آورد و سخت‌گیری خود را درباره اهل بیت (ع) و طرفداران ایشان به اوج رساند؛ او ابن عباس، دانشمند معروف اسلامی را به طائف تبعید کرد[۳۳] بر ابن الحنفیه نیز بسیار سخت گرفت[۳۴]؛ محمد بن حنفیه هرگز با ابن زبیر بیعت نکرد[۳۵] و ابن زبیر هم او را زندانی کرد[۳۶]؛ همچنین او قصد سوزاندن ابن الحنفیه را داشت[۳۷] که مختار بن ابی عبید او را نجات داده، به طائف فرستاد[۳۸]. هنگامی که حاکم بدسرشت زبیری به مولای متقیان، حضرت علی (ع) آشکارا توهین کرد، محمد بن علی بن ابی طالب با شجاعت در مقابل او ایستاد و در حالی که حاضران در مجلس را سرزنش می‌کرد، رو به عبدالله بن زبیر هتاک کرد و فرمود: «به درستی که علی بن ابی طالب (ع) دست خدا و مانند صاعقه‌ای از طرف خدا بر ضد دشمنان دین خداست» و در ادامه کینه و حسد ابن زبیر نسبت به حضرت علی (ع) را یادآور شد و او را سرزنش کرد که چگونه به خود جرأت داده است تا از حضرت علی (ع) به زشتی یاد کند. محمد بن حنفیه به فرزند زبیر یادآور شد که دشمن علی بن ابی طالب (ع) یا منافق است[۳۹] و یا کافر[۴۰] و هنگامی که حاکم زبیری سخنان مستدل محمد بن حنفیه را شنید، مجبور شد دوباره بر منبر رفته، عذرخواهی کند[۴۱].[۴۲]

محمد بن علی (ع) و مختار بن ابی عبید الثقفی

هنگامی که مغیره بن شعبه به امر معاویه به حکومت کوفه منصوب شد، او بر منبر به حضرت (ع) توهین می‌کرد و این در حالی بود که مختار به خاطر ارتباطی که با محمد بن علی (ع) داشت، شیفته اهل بیت (ع) بود. پس هرگاه در کوفه سخنان مغیره را می‌شنید بغض اموی‌ها در او زیادتر می‌شد[۴۳]؛ امام سجاد (ع) و محمد بن حنفیه حرکت مختار ثقفی را برای گرفتن انتقام از قاتلان امام حسین (ع) تأیید کرده‌اند[۴۴]؛ از کارهای مختار ثقفی رها کردن محمد بن حنفیه از حبس عبدالله بن زبیر است[۴۵]؛ از دیگر کارهای مختار ثقفی به هلاکت رساندن: ابن زیاد، حصین بن نمیر و شرحبیل بن ذی الکلاع است که سر آنها را برای ابن الحنفیه و امام سجاد (ع) در مکه فرستاد[۴۶] و امام سجاد (ع) نیز خدا را شکر کرد[۴۷].

و در هنگام بررسی فرقه‌ها و نحله‌های کلامی و فقهی همیشه از فرقه‌ای به نام کیسانی بحث می‌شود، در منابع شیعی و اهل سنت این فرقه از پیروان مختار ثقفی دانسته شده است. آنها درباره شخصیت ابن الحنفیه به اشتباه دچار شدند و او را نزد پیروان مختار ثقفی، مهدی موعود معرفی می‌کنند[۴۸].[۴۹]

ابن الحنفیه و امام سجاد (ع)

در بسیاری از متون روائی آمده است که محمد بن حنفیه بعد از شهادت امام حسین (ع) ادعای امامت داشت و در مقابل حجت خدا، حضرت علی بن الحسین السجاد (ع) موضع گرفته و کار به حدی بالا گرفت که امام سجاد (ع) عموی خود را برای قسم نزد حجر الاسود فرا خواند و در این زمان، محمد بن حنفیه تسلیم معجزه امام (ع) شد و بعد از اقرار حجر الاسود به حقانیت ادعای امام سجاد (ع) او توبه می‌کرد[۵۰]، اما در متون روائی شیعه آمده که امام علی (ع) فرموده است: محامده نمی‌گذارند از خدا نافرمانی شود[۵۱] و بدون شک، محمد بن حنفیه از محامده است و کدام گناه بزرگ‌تر از ادعای منصب امامت؟ همچنین با بررسی اجمالی شخصیت محمد بن علی (ع) خواهیم فهمید که محال است صاحب سرّی مانند وی چنین خطای فاحشی داشته باشد و کلام آخر آنکه در همه منابع آمده است که وی توبه کرده است که این، خود جهادی بزرگ است. در برخی روایات محمد بن علی (ع) به حضرت عیسی (ع) تشبیه شده است و دشمنان درباره او به اشتباه قضاوت کرده، او را از یاوران امام باقر (ع) دانسته‌اند[۵۲].[۵۳]

سرانجام

سرانجام محمد بن حنفیه در سال ۷۳ به دیدار معبود خویش شتافت[۵۴] و به اذن امام باقر (ع) در مقبره قریش به خاک سپرده شد[۵۵].[۵۶]

منابع

پانویس

  1. تهذیب الکمال، مزی، ج۲۶، ص۱۴۷ -۱۴۸.
  2. تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۴.
  3. المختصر فی أخبار البشر تاریه أبی الفداء، ج۱، ص۱۸۱.
  4. مرآة الجنان و عبرة الیقظان، ج۱، ص۱۳۰.
  5. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۹۲ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۵۴، ص۳۲۷؛ کنز العمال، متقی هندی، ج۱۴، ص۳۱ و إمتاع الأسماع، مقریزی، ج۱۳، ص۱۸۶.
  6. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۰۳-۵۰۵؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 668-670.
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 668-670.
  8. بحارالانوار، ج۴۲، ص۹۰ و أعیان الشیعة، سید محسن امین امینی، ج۶، ص۳۶۰.
  9. شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۳، ص۲۹۵ ـ ۲۹۶.
  10. صلاة التراویح، سنة مشروعة أو بدعة محدثه؟ شیخ جعفر باقری: ۱۹۷.
  11. موسوعة طبقات الفقهاء، سبحانی، ج۱، ص۵۱۷؛ تاج الموالید (المجموعة)، شیخ طبرسی، ص۱۸؛ مناقب آل أبی طالب، ابن‌شهرآشوب، ج۳، ص۸۹-۹۰ و المستجاد من الإرشاد (المجموعه)، علامه حلی، ص۱۳۹ – ۱۴۰ و عمدة القاری، ج۲، ص۲۱۴؛ وی تولد محمد را سال سیزده هجری می‌داند.
  12. منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله هاشمی خوئی، ج۱۵، ص۲۴۱ - ۲۴۲.
  13. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۰۵-۵۰۷.
  14. الغارات، إبراهیم بن محمد ثقفی کوفی، ج۲، ص۷۴۹.
  15. تقریب المعارف، أبوصلاح حلبی، ص۲۹۵ و ۹ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۰۸.
  16. مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۵۲ و ج۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ نصب الرایة، زیلعی، ج۴، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص۱۰۳ و عمدة القاری، ج۱۵، ص۴۹ - ۵۰.
  17. وقعة الجمل، ضامن بن شدقم حسینی مدنی، ص۱۴۱ و منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۵۸ - ۱۵۹ مناقب آل أبی طالب، ج۲، ص۳۳۹ - ۳۴۰.
  18. التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون، ج۲، ص۴۸۴ و المستطرف فی کل فن مستظرف، أبشیهی، ج۱، ص۳۶۴.
  19. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۱، ص۲۴۴.
  20. ذوب النضار، ابن نما حلی، ص۵۶.
  21. قرب الأسناد، حمیری قمی، ص۲۷-۲۸.
  22. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۰۷-۵۰۹.
  23. «تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِكَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَكَ، تِدْ فِي الْأَرْضِ قَدَمَكَ، ارْمِ بِبَصَرِكَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَكَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱
  24. «يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ؛ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱۱
  25. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص 668-670.
  26. روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ص۱۷۱- ۱۷۲ و بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۹-۳۳۰.
  27. لواعج الأشجان، سید محسن امین عاملی، ص۲۹ - ۳۰.
  28. الصحیح من سیرة الإمام علی (ع)، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۱، ص۲۹۷ - ۳۰۰.
  29. کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷.
  30. کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن قولویه، ص۱۵۷ - ۱۵۸، قال: کتب الحسین بن علی (ع) إلی محمد بن علی (ع) من کربلاء.
  31. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۰۹-۵۱۱.
  32. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۰۳ - ۱۰۴.
  33. مجمع الزوائد، ج۳، ص۳۵.
  34. موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۱۶۲.
  35. موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸، ظاهرا «ابن الحنفیه» با یزید به خاطر حفظ یکپارچگی جامعه بیعت کرده است. (موسوعه التاریخ الاسلامی، محمد هادی یوسفی غروی، ج۶، ص۵۹).
  36. الفرج بعد الشدة، قاضی تنوخی، ج۲، ص۴۳۷.
  37. وفیات الاعیان، ج۴، ص۱۷۲- ۱۷۳ و شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۲۳ - ۱۲۴: ابن زبیر هفده نفر از اهل بیت را زندانی کرد و قصد قتل یا سوزاندن آنها را داشت و افرادی مانند حسن مثنی در بین آنها بود. (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۱۴۶ - ۱۴۷).
  38. عمدة القاری، ج۱۸، ص۲۶۷.
  39. مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، ج۳، ص۸۰ و مواقف الشیعة، أحمدی میانجی، ج۱، ص۵۵.
  40. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۲-۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.
  41. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۴، ص۶۳ و بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۰۲.
  42. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۱۱-۵۱۳.
  43. ذوب النضار، ص۶۷ - ۶۸.
  44. ذوب النضار، ص۹۶ – ۹۷. «قال يا عم لو أن عبدا زنجيا تعصب لنا أهل البيت لوجب على الناس موازرته و قد وليتك هذا الأمر فاصنع ما شئت فخرجوا و قد سمعوا كلامه و هم يقولون أذن لنا زين العابدين (ع) و محمد بن الحنفية».
  45. فتح الباری، ج۸، ص۲۴۵ - ۲۴۶ و موسوعة طبقات الفقهاء، ج۱، ص۵۱۸.
  46. الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲.
  47. الأمالی، شیخ طوسی، ص۲۴۲ - ۲۴۳ و عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۴۱.
  48. من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۴، ص۵۴۳ و تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۹، ص۳۱۵؛ اللباب فی تهذیب الأنساب، ابن اثیر، ج۳، ص۱۷۵؛ العوالم، الإمام الحسین (ع) ص۶۶۶-۶۶۷؛ الفصول العشرة، شیخ مفید، ص۱۰۹- ۱۱۰ و الصراط المستقیم، علی بن یونس عاملی نباطی بیاضی، ج۱، ص۱۵۵.
  49. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۱۳-۵۱۴.
  50. ذوب النضار، ص۵۱- ۵۲، الغیبة، شیخ طوسی، ص۱۸ - ۱۹ و ۱۹۶؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۷ - ۳۴۸؛ الصحیفة السجادیة (ابطحی)، امام زین العابدین (ع)، ص۶۰۴- ۶۰۵ و معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۵۴ – ۵۶.
  51. «قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ إِنَّ الْمَحَامِدَةَ تَأْبَى أَنْ يُعْصَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ الغارات، ج۲، ص۷۵۲؛ اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، شیخ طوسی، ج۱، ص۲۸۶؛ بحارالأنوار، ج۳۳، ص۲۴۲- ۲۴۳ و ج۳۴، ص۲۸۲؛ نقد الرجال، تفرشی، ج۴، ص۹۷؛ جامع الرواة، محمد علی اردبیلی، ج۲، ص۴۵؛ منتهی المقال فی احوال الرجال، شیخ محمد بن اسماعیل مازندرانی، ج۵، ص۲۹۳؛ طرائف المقال، سیدعلی بروجردی، ج۲، ص۱۰۶؛ شعب المقال فی درجات الرجال، میرزا أبوالقاسم نراقی، ص۳۰۳ و معجم رجال الحدیث، ج۱۵، ص۲۴۷.
  52. تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، شیخ محمد بن محمد رضا قمی مشهدی، ج۴، ص۴۸۸ – ۴۸۹.
  53. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۱۵-۵۱۶.
  54. اسعاف المبطا برجال الموطا، ص۹۵ ولی در المختصر فی اخبار البشر تاریخ ابی الفداء سال وفات او ۷۶ ق دانسته شده است؛ عمدة القاری (ج۲، ص۲۱۴) تاریخ وفات او سال ۸۰ یا ۸۴ ق نقل شده است.
  55. الفصول المختاره، شیخ مفید، ص۲۹۸.
  56. روحانی، سید حمید، مقاله «محمد بن حنفیه»، اصحاب امام حسن مجتبی، ص ۵۱۸.