اصلاح در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصلاح
| موضوع مرتبط = اصلاح
| عنوان مدخل  = اصلاح
| عنوان مدخل  = اصلاح
| مداخل مرتبط = [[اصلاح در قرآن]] - [[اصلاح در حدیث]] - [[اصلاح در نهج البلاغه]] - [[اصلاح در معارف دعا و زیارات]] - [[اصلاح در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[اصلاح در فقه سیاسی]]
| مداخل مرتبط = [[اصلاح در لغت]] - [[اصلاح در قرآن]] - [[اصلاح در معارف و سیره علوی]] - [[اصلاح در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[اصلاح در فقه اسلامی]] - [[اصلاح در فقه سیاسی]] - [[اصلاح در سیره معصوم]] - [[اصلاح در معارف و سیره حسینی]]
| پرسش مرتبط  = اصلاح (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==صلاح و ارزش اجتماعی بودن آن==
== صلاح و ارزش اجتماعی بودن آن ==
از جمله واژگان قرآنی برگرفته از ماده [[صلح]]، واژه “صلاح” و “اصلاح” در مقابل “[[فساد]]” و “[[افساد]]” است که در دایره‌ای محدودتر از [[عمل صالح]]، یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های [[اجتماعی]] مثبت است. “اصلاح” در [[قرآن]] به معنای انجام عمل صالح، [[اصلاح]] نفس، جبران انحراف‌های گذشته، از میان بردن [[مفاسد اجتماعی]] و [[اصلاح ذات البین]] به کار رفته است. در بحث [[ارزش‌ها]]، بیشتر به دو معنای اخیر آن توجه شده است.
از جمله واژگان قرآنی برگرفته از ماده [[صلح]]، واژه “صلاح” و “اصلاح” در مقابل “[[فساد]]” و “[[افساد]]” است که در دایره‌ای محدودتر از [[عمل صالح]]، یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های [[اجتماعی]] مثبت است. “اصلاح” در [[قرآن]] به معنای انجام عمل صالح، [[اصلاح]] نفس، جبران انحراف‌های گذشته، از میان بردن [[مفاسد اجتماعی]] و [[اصلاح ذات البین]] به کار رفته است. در بحث [[ارزش‌ها]]، بیشتر به دو معنای اخیر آن توجه شده است.


دو واژه [[صلاح]] و اصلاح در صورتی که مطلق به کار رود، غالباً به حوزه عمل و [[رفتار]] [[عینی]] و مجسم ناظر است. اصلاح یک دیدگاه یا [[خلق]] یا عمل یا پدیده با رفع نقائص و فسادهای آن محقق می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۳۲۳؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ص۴۹۰.</ref>.
دو واژه [[صلاح]] و اصلاح در صورتی که مطلق به کار رود، غالباً به حوزه عمل و [[رفتار]] عینی و مجسم ناظر است. اصلاح یک دیدگاه یا [[خلق]] یا عمل یا پدیده با رفع نقائص و فسادهای آن محقق می‌شود<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۳۲۳؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ص۴۹۰.</ref>. واژه “صلح” نیز بیشتر به معنای یک هنجار خاص یعنی [[دوستی]]، [[آشتی]] و [[سازش]] در مقابل [[دشمنی]]، قهر و ناسازگاری به کار رفته است.
واژه “صلح” نیز بیشتر به معنای یک [[هنجار]] خاص یعنی [[دوستی]]، [[آشتی]] و [[سازش]] در مقابل [[دشمنی]]، [[قهر]] و [[ناسازگاری]] به کار رفته است.


[[علامه طباطبایی]] در توضیح [[اصلاح اجتماعی]] و اهمیت آن می‌نویسد: از نظر [[اسلام]]، مهم‌ترین هدفی که در تعالیمش دنبال شده [[صلاح]] مجتمع و [[اصلاح]] عموم است، چون هر چند [[انسان‌ها]] فرد فردند و هر فردی برای خود شخصیت و خیر و شری دارد، لکن از نظر طبیعتی که همه انسان‌ها دارند یعنی [[طبیعت]] [[مدنیت]]، [[سعادت]] هر شخصی مبنی بر صلاح و اصلاح ظرف [[اجتماعی]] است که در آن [[زندگی]] می‌کند، به طوری که در ظرف [[اجتماع]] [[فاسد]] که از هر سو [[فساد]] آن را محاصره کرده باشد، [[رستگاری]] یک فرد و [[صالح]] شدن او بسیار دشوار است (و به تعبیر دیگر عادتاً محال است). به همین جهت اسلام در اصلاح اجتماعی اهتمامی ورزیده که هیچ [[نظام]] غیر [[اسلامی]] به پای آن نمی‌رسد. اسلام منتها درجه جد و جهد را در [[جعل]] [[دستورها]] و [[تعالیم دینی]]، حتی در [[عبادات]] از [[نماز]] و [[حج]] و [[روزه]] مبذول داشته تا انسان‌ها را، هم در ذات خود و هم در ظرف اجتماع صالح سازد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۴۷۶.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در توضیح [[اصلاح اجتماعی]] و اهمیت آن می‌نویسد: از نظر [[اسلام]]، مهم‌ترین هدفی که در تعالیمش دنبال شده [[صلاح]] مجتمع و [[اصلاح]] عموم است، چون هر چند [[انسان‌ها]] فرد فردند و هر فردی برای خود شخصیت و خیر و شری دارد، لکن از نظر طبیعتی که همه انسان‌ها دارند یعنی طبیعت مدنیت، [[سعادت]] هر شخصی مبنی بر صلاح و اصلاح ظرف [[اجتماعی]] است که در آن [[زندگی]] می‌کند، به طوری که در ظرف [[اجتماع]] [[فاسد]] که از هر سو [[فساد]] آن را محاصره کرده باشد، [[رستگاری]] یک فرد و [[صالح]] شدن او بسیار دشوار است (و به تعبیر دیگر عادتاً محال است). به همین جهت اسلام در اصلاح اجتماعی اهتمامی ورزیده که هیچ [[نظام]] غیر [[اسلامی]] به پای آن نمی‌رسد. اسلام منتها درجه جد و جهد را در جعل [[دستورها]] و [[تعالیم دینی]]، حتی در [[عبادات]] از [[نماز]] و [[حج]] و [[روزه]] مبذول داشته تا انسان‌ها را، هم در ذات خود و هم در ظرف اجتماع صالح سازد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۴۷۶.</ref>.


==آیات قرآنی مرتبط==
== آیات قرآنی مرتبط ==
# [[اصلاح‌گری]] در [[جامعه]] از جمله [[وظایف]] [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ...}}<ref>«تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست» سوره هود، آیه ۸۸.</ref>.
# [[اصلاح‌گری]] در [[جامعه]] از جمله [[وظایف]] [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ...}}<ref>«تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست» سوره هود، آیه ۸۸.</ref>.
#امر به اصلاج رابطه [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>.
# امر به اصلاج رابطه [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>.
# [[ترغیب]] به [[اصلاح امور مردم]]: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>.
# ترغیب به اصلاح امور مردم: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref>.
#در برخی [[آیات]] نیز به [[اصلاح]] امور یا [[برقراری صلح]] میان [[مؤمنان]] در [[جنگ]] و [[مخاصمه]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>؛ اصلاح امور [[ایتام]]<ref>{{متن قرآن|فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref> و اصلاح [[روابط]] زوجین در معرض [[ناسازگاری]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}} «و اگر زنی از کناره‌گیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جان‌ها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> توصیه شده است. [[اصلاح]] [[امور اجتماعی]]، همچنین [[جامعه]] را از [[ابتلا]] به [[عذاب الهی]] به دور می‌دارد<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}} «و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref> در آیاتی نیز به [[مصلحان اجتماعی]] [[وعده]] [[پاداش]] [[عظیم]] داده شده است<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}} «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref><ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۴۲.</ref>
# در برخی [[آیات]] نیز به [[اصلاح]] امور یا [[برقراری صلح]] میان [[مؤمنان]] در [[جنگ]] و [[مخاصمه]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}} «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>؛ اصلاح امور [[ایتام]]<ref>{{متن قرآن|فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}} «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.</ref> و اصلاح روابط زوجین در معرض ناسازگاری<ref>{{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}} «و اگر زنی از کناره‌گیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جان‌ها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> توصیه شده است. [[اصلاح]] امور اجتماعی، همچنین [[جامعه]] را از [[ابتلا]] به [[عذاب الهی]] به دور می‌دارد<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}} «و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref> در آیاتی نیز به مصلحان اجتماعی [[وعده]] [[پاداش]] عظیم داده شده است<ref>{{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}} «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جستجوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۴۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۸: خط ۲۶:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}


[[رده:اصلاح]]
[[رده:اصلاح]]
[[رده:مدخل]]
{{ارزش‌های اجتماعی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۶

صلاح و ارزش اجتماعی بودن آن

از جمله واژگان قرآنی برگرفته از ماده صلح، واژه “صلاح” و “اصلاح” در مقابل “فساد” و “افساد” است که در دایره‌ای محدودتر از عمل صالح، یک مفهوم عام ناظر به ارزش‌های اجتماعی مثبت است. “اصلاح” در قرآن به معنای انجام عمل صالح، اصلاح نفس، جبران انحراف‌های گذشته، از میان بردن مفاسد اجتماعی و اصلاح ذات البین به کار رفته است. در بحث ارزش‌ها، بیشتر به دو معنای اخیر آن توجه شده است.

دو واژه صلاح و اصلاح در صورتی که مطلق به کار رود، غالباً به حوزه عمل و رفتار عینی و مجسم ناظر است. اصلاح یک دیدگاه یا خلق یا عمل یا پدیده با رفع نقائص و فسادهای آن محقق می‌شود[۱]. واژه “صلح” نیز بیشتر به معنای یک هنجار خاص یعنی دوستی، آشتی و سازش در مقابل دشمنی، قهر و ناسازگاری به کار رفته است.

علامه طباطبایی در توضیح اصلاح اجتماعی و اهمیت آن می‌نویسد: از نظر اسلام، مهم‌ترین هدفی که در تعالیمش دنبال شده صلاح مجتمع و اصلاح عموم است، چون هر چند انسان‌ها فرد فردند و هر فردی برای خود شخصیت و خیر و شری دارد، لکن از نظر طبیعتی که همه انسان‌ها دارند یعنی طبیعت مدنیت، سعادت هر شخصی مبنی بر صلاح و اصلاح ظرف اجتماعی است که در آن زندگی می‌کند، به طوری که در ظرف اجتماع فاسد که از هر سو فساد آن را محاصره کرده باشد، رستگاری یک فرد و صالح شدن او بسیار دشوار است (و به تعبیر دیگر عادتاً محال است). به همین جهت اسلام در اصلاح اجتماعی اهتمامی ورزیده که هیچ نظام غیر اسلامی به پای آن نمی‌رسد. اسلام منتها درجه جد و جهد را در جعل دستورها و تعالیم دینی، حتی در عبادات از نماز و حج و روزه مبذول داشته تا انسان‌ها را، هم در ذات خود و هم در ظرف اجتماع صالح سازد[۲].

آیات قرآنی مرتبط

  1. اصلاح‌گری در جامعه از جمله وظایف پیامبران الهی: إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ...[۳].
  2. امر به اصلاج رابطه مؤمنان: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۴].
  3. ترغیب به اصلاح امور مردم: وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۵].
  4. در برخی آیات نیز به اصلاح امور یا برقراری صلح میان مؤمنان در جنگ و مخاصمه[۶]؛ اصلاح امور ایتام[۷] و اصلاح روابط زوجین در معرض ناسازگاری[۸] توصیه شده است. اصلاح امور اجتماعی، همچنین جامعه را از ابتلا به عذاب الهی به دور می‌دارد[۹] در آیاتی نیز به مصلحان اجتماعی وعده پاداش عظیم داده شده است[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۶، ص۳۲۳؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن ص۴۹۰.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۴۷۶.
  3. «تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست» سوره هود، آیه ۸۸.
  4. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.
  5. «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  6. وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم می‌کند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره حجرات، آیه ۹.
  7. فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «در (کار) این جهان و جهان واپسین. و از تو، درباره یتیمان می‌پرسند، بگو سامان‌بخشی به کار آنان نیکوتر است و چون با آنان به سر برید (بدانید که) برادران شمایند و خداوند، تباهکار را از مصلح باز می‌شناسد و اگر خداوند می‌خواست، شما را در تنگنا می‌نهاد، بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره بقره، آیه ۲۲۰.
  8. وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا «و اگر زنی از کناره‌گیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جان‌ها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
  9. وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ «و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.
  10. لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جستجوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  11. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۴۲.