سیره پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: واگردانی دستی |
(←پانویس) |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:سیره | [[رده:سیره پیامبر خاتم]] | ||
نسخهٔ ۲۹ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۰
سیره به معنای طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته میشود، نمونههایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل میکردند. رفتار پیامبر خاتم (ص) همچون سخنان او برای ما راهنما و سند است: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ﴾. برخی از ابعاد سیره آن حضرت را میتوان در سیرههای فردی، اخلاقی، عبادی، خانوادگی، تربیتی و... مشاهده کرد.
معناشناسی سیره
سیره در لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است[۱] و نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است و در اصطلاح دینی به معانی طریقه، روش و رفتار و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی سیره پیامبر یا امامان گفته میشود، نمونههایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در زندگی بر آن روش عمل میکردند. گاهی هم اخلاق و سیره و سنّت به یک معنی به کار میرود[۲].
پیامبر، اسوه و امام
رفتار پیامبر (ص) همچون سخنان او برای ما راهنما و سند است و باید از آن بهره گیریم. رفتارهای پیامبر معنا و تفسیر دارد و باید در آنها تعمق کرد: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الآخِرَ﴾[۳] وجود ایشان کانونی است که ما از آن کانون باید روش زندگی را استخراج کنیم. رفتار پیامبر آنقدر عمیق است که از جزئیترین کار ایشان میشود قوانینی را استخراج کرد. یک چراغ است که تا مسافتهای بسیار دور را نشان میدهد. رسول یعنی انسان کامل، یعنی انسانی که مشخصات بشریت را دارد با کمال عالی مافوق زمینی؛ یعنی مانند یک بشر گرسنه میشود، تشنه میشود، به خواب پیدا احتیاج میکند، بچههای خودش را دوست دارد، غریزه جنسی دارد، عاطفه دارد، ولی میتواند مقتدا باشد. اگر اینگونه نبود نمیتوانست امام و پیشوا باشد[۴].[۵]
ابعاد سیره نبوی
سبک زندگی پیامبر خاتم
برخی از نمودهای سبک زندگی پیامبر خاتم (ص) عبارتاند از:
- بهداشت فردی: یکی از ویژگیهای ممتاز رفتاری آن حضرت، رعایت بهداشت فردی و پاکیزگی بود. رسول خدا (ص) از نظر لباس، موی سر و چهره، بسیار آراسته بود. در آینه نگاه میکرد و موی سر را شانه میزد و اگر آینه نبود، در ظرف آب نگاه میکرد و موی سر را مرتب میساخت. پیامبر به مسواک اهمیت ویژه میداد. پیوسته دندانهای مبارکش پاک و سفید بود.
- برخورد و معاشرت: در معاشرت با مردم، مهربان و گشادهرو بود. در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی میگرفت. پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمیکرد و در حضور کسی تکیه نمیداد. اگر سه روز یکی از اصحاب را نمیدید سراغش را میگرفت[۶].
- زهد و سادهزیستی:ساده غذا میخورد، ساده لباس میپوشید و ساده حرکت میکرد. در عین سادگی، طرفدار فلسفه فقر نبود. مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راههای مشروع لازم میشمرد.
- اراده و استقامت: اراده و استقامتش بینظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. دوره بیستوسه ساله بعثتش یکسره درس اراده و استقامت است. او در تاریخ زندگیاش مکرر در شرایطی قرار گرفت که امیدها از همه جا قطع میشد، ولی او یک لحظه تصور شکست را در ذهنش راه نداد. ایمان نیرومندش به موفقیت یک لحظه متزلزل نشد[۷].
سیره اخلاقی پیامبر خاتم
در میان ویژگیهای رسول خدا (ص)، رفتار اخلاقی آن حضرت مهمترین ویژگی آن بزرگوار محسوب میشد. این ویژگی را خداوند در قرآن ستوده و فرموده است: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۸]. پیامبر نیز خود فرمود برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث گشته است[۹].
در برخی از روایات ویژگیهای اخلاقی آن حضرت بیان شده است: "هر کس را که میدید به سلام دادن پیشی میگرفت. جز در مورد لزوم صحبت نمیفرمود. سکوت او ممتد بود و هنگام گفتار، تمام دهان را نمیگشود. نرم گفتار بود و پرگوی نبود. در گفتار خود به هیچ کس ستم روانمیداشت. نعمت را هر چه هم کوچک بود، بزرگ میشمرد. خوراکیها را نکوهش نمیکرد و بیش از حد نیز ستایش نمیفرمود. دنیا و امور مربوط به آن او را خشمگین نمیساخت. اگر چیزی با حق معارضه داشت، از پای نمینشست تا حق را یاری کند. برای خود هرگز خشمگین نمیشد و به فکر انتقام کشیدن نبود. بیشتر خندهاش به صورت تبسم بود". سیره رسول خدا (ص) برگرفته از قرآن بود[۱۰] و در همه زمینهها، اعتدال و میانهروی را به عنوان اصل مراعات میکرد و ...[۱۱].
سیره عبادی پیامبر خاتم (سیره معنوی پیامبر خاتم)
پارهای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به عبادت میپرداخت. گاهی آنقدر پیامبر اکرم (ص) روی پای مبارکشان به عبادت ایستاده بودند که پاهایشان ورم کرده بود. با اینکه تمام عمر مبارکش به خصوص در اوقات توقف در مدینه، در تلاش بود، از وقت عبادتش نمیکاست. با رهبانیت و گوشهگیری مخالف بود. در حال انفراد، عبادت را طول میداد، اما در جماعت به اختصار میکوشید[۱۲].[۱۳]
سیره خانوادگی پیامبر خاتم
از جمله سیرههای خانوادگی پیامبر اسلام (ص) چگونگی رفتار ایشان با همسران و فرزندان بیان شده است. رسول خدا (ص) بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به خانه میرفت، با آنان گفتگو میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای روحی و عاطفی ایشان را برآورده میساخت. در کارهای خانه به همسرش یاری میرساند. خانه را جارو میزد و با خدمتکار خویش، آرد خمیر میکرد[۱۴]. در خانواده مهربان بود. نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف خلق و خوی مکیان بود[۱۵]. همچنین با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوقالعاده مهربان بود و به آنها محبت میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد[۱۶].
سیره تربیتی پیامبر خاتم
سیره اجتماعی پیامبر خاتم
از جمله سیرههای اجتماعی پیامبر اکرم (ص) میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد:
- مبارزه با نقاط ضعف: او از نقاط ضعف مردم و جهالتهای آنان استفاده نمیکرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه میکرد و مردم را به جهالتشان واقف میساخت.
- با بردگان: نسبت به بردگان فوقالعاده مهربان بود. به مردم میگفت: اینها برادران شمایند. از هر غذا که میخورید به آنها بخورانید و از هر نوع جامه که میپوشید آنها را بپوشانید. او شغل "نخاسی" یعنی بردهفروشی را بدترین شغلها میدانست و میگفت: بدترین مردم نزد خدا آدمفروشاناند[۱۷].[۱۸]
سیره علمی پیامبر خاتم
پیامبر اکرم (ص) به علم و سواد تشویق میکرد. کودکان اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند. برخی از یارانش را فرمان داد زبان سریانی بیاموزند. میگفت: دانشجویی بر هر مسلمان فرض و واجب است[۱۹]. همچنین فرمود: حکمت را در هر کجا و در نزد هرکس هرچند مشرک یا منافق یافتید، از او اقتباس کنید[۲۰]. این تأکید و تشویقها درباره علم سبب شد که مسلمانان با همت و سرعت بینظیری به جستوجوی علم در همه جهان پرداختند و خود به تحقیق پرداخته و از این راه یکی از شکوهمندترین تمدنها و فرهنگهای تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته شده و میشود[۲۱].[۲۲]
سیره تبلیغی پیامبر خاتم
در تبلیغ اسلام سهلگیر بود نه سختگیر. بیشتر بر بشارت و امید تکیه میکرد تا بر ترس و تهدید. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میلها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز[۲۳]. در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت، به طائف سفر کرد. گروه فراوانی از یارانش را به حبشه فرستاد، آنها ضمن نجات از آزار مکیان، اسلام را تبلیغ کردند و زمینه اسلام نجاشی، پادشاه حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند. در سال ششم هجری به سران کشورهای جهان نامه نوشت و نبوت و رسالت خویش را به آنها اعلام کرد. در حدود صد نامه از او باقی است که به شخصیتهای مختلف نوشته است[۲۴].[۲۵]
سیره سیاسی پیامبر خاتم
از مواردی که میتوان به عنوان نمونه از سیرههای سیاسی پیامبر خاتم (ص) نام برد موارد زیر است:
- واجد بودن شرایط رهبری: پیامبر (ص) تمام شرایط رهبری را در حد کمال داشت: حس تشخیص، قاطعیت، عدم تردید و دو دلی، شهامت، اقدام و بیم نداشتن از عواقب احتمالی، علاقه شدید به سازمان و تشکیلات برای شکل دادن و انتظام دادن به نیروهای انسانی.
- رهبری و مدیریت و مشورت: در کارهایی که از طرف خدا دستور نرسیده بود، با اصحاب مشورت میکرد و نظر آنها را محترم میشمرد و از این راه به آنها شخصیت میداد.
- ظرفیت شنیدن انتقاد و تنفر از مداحی و چاپلوسی: او گاهی با اعتراض برخی یاران مواجه میشد؛ اما بدون آنکه درشتی کند نظرشان را به آنچه خود تصمیم گرفته بود، جلب و موافق میکرد.
- نظم و انضباط: نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود. اوقات خویش را تقسیم میکرد و به این عمل توصیه میکرد. اصحابش تحت تأثیر نفوذ او دقیقاً انضباط را رعایت میکردند[۲۶].
سیره اقتصادی پیامبر خاتم
سیره فرهنگی پیامبر خاتم
سیره مدیریتی پیامبر خاتم
هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت کرد، با اقداماتی که انجام داد، نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایهریزی شده بود. در نظام اداری رسول خدا (ص)، تقسیم کار امری مهم قلمداد میشد و افرادی برای کارهای اداری گماشته میشدند و رسول خدا (ص) برای ایشان شرح وظایفی مینگاشت. آن حضرت کارها را به حسب نیاز به افرادی میداد و پس از انجام آن، آنان را از مسئولیت معاف میداشت. برخی از مناصب دولت رسول خدا (ص) به شرح زیر است:
- کارگزاران]]: رسول خدا (ص)، والیان و امیرانی را برای شهرهایی تعیین کرد، چنان که رؤسای قبایلی که اسلام میآوردند و به دولت مدینه ابراز وفاداری میکردند، به عنوان رئیس منصوب از سوی رسول خدا (ص) در آن قبیله محسوب میشدند.
- قاضیان: در مورد قضاوت نیز رسول خدا (ص) خود این سمت را در مدینه عهدهدار بود.
- عاملان صدقات: رسول خدا (ص) کسانی را به عنوان مأمور جمعآوری صدقات و زکاتها معین کرد.
- کُتّاب: آن حضرت نویسندگانی داشت که کارهای دبیری و دفتری به عهده آنان بود. کاتبان پیامبر بالغ بر ۲۵ نفر شمارش شدهاند که هر یک متولی نوشتن گونهای از نامهها بودهاند.
- مبلغان: دعوت و تبلیغات در سیره نبوی بسیار مهم بود و افرادی در این زمینه از سوی رسول خدا (ص) مشغول به فعالیت بودند[۲۷].
سیره نظامی پیامبر خاتم
رسالت رسول خدا (ص) مبتنی بر دعوت به زبان، همراه با عمل نیک بود که این دعوت با تکیه بر برهان و قانع ساختن طرف مقابل به روش منطقی، عرضه میشد. به طور طبیعی، این نوع دعوت برای به بار نشستن، نیازمند فضای صلح و آرامش بود. در اسلام، صلح به عنوان یک قاعده ثابت محسوب میشود و جنگ استثناست[۲۸]. رسول خدا (ص) جنگ را جز هنگامی که قساوت دشمن و سختگیری آنان بر مسلمانان زیاد شد، مورد توجه قرار نداد. هدف رسول خدا (ص) از جنگها بر اساس آیاتی چون: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا﴾[۲۹]، دفاع از خویشتن و تأمین دعوت اسلام و دفاع از آن در مقابل کسانی بود که سد راه آن میشدند. بنابراین، این نبردها جنبه کشورگشایی و تسلط بر منابع ثروت دیگران نداشت.
در سیره نظامی پیامبر اکرم (ص) در مقابله با دشمنان اسلام به مؤلفههای بسیاری توجه شده است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره کرد مانند: فرماندهی؛ استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر؛ گردآوری اطلاعات؛ تشکیل شورای نظامی؛ انتخاب بهترین نقطه برای استقرار نیروها؛ استفاده از جنگ روانی؛ روحیه دادن در مواقع بحرانی؛ جوانمردانه جنگیدن و...[۳۰].
سیره قضایی پیامبر خاتم
جستارهای وابسته
- سیره فردی پیامبر خاتم (سیره شخصی پیامبر خاتم)
- سیره اخلاقی پیامبر خاتم
- سیره عبادی پیامبر خاتم (سیره معنوی پیامبر خاتم)
- سیره خانوادگی پیامبر خاتم
- سیره تربیتی پیامبر خاتم
- سیره اجتماعی پیامبر خاتم
- سیره علمی پیامبر خاتم
- سیره تبلیغی پیامبر خاتم
- سیره سیاسی پیامبر خاتم
- سیره اقتصادی پیامبر خاتم
- سیره فرهنگی پیامبر خاتم
- سیره مدیریتی پیامبر خاتم
- سیره نظامی پیامبر خاتم
- سیره قضایی پیامبر خاتم
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: محمدمرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۲، ص۲۵۲.
- ↑ ملکزاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص۲۷؛ ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص۷۰؛ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ قطعاً برای شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقی نیکو است. برای آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد میکند؛ سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۴۸ و ۵۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۵؛ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ « إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ»؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸.
- ↑ کان خلقه القرآن: بخاری، ادب مفرد. ص۷۴.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۲-۷۵.
- ↑ مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۷.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۴.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص۱۷۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۹۷ و ۹۹.
- ↑ مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۶۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.
- ↑ صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۶۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، صفحه ۴۵ تا ۷۳.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۰.
- ↑ طباطبایی، ج۴، ص۱۶۴؛ برزنونی، ص۱۱۸.
- ↑ «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۰-۷۲؛ ابراهیمی، زینب، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۳۰.