القاب حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[حضرت فاطمه]] {{س}} اسامی، [[القاب]] و کنیه‌های بی‌شماری دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از [[شخصیت معنوی]] و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا<ref>شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: {{متن حدیث|لأنّها زهرة المصطفى {{صل}}؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...}}.</ref> که در بسیاری از [[روایات]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>، مطهره<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: {{متن حدیث|وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ}}.</ref>، شهیده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref> و [[محدثه]] که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.</ref> از القاب ایشان است. [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی نه نام برای فاطمه {{س}} ذکر می‌کند: فاطمه، [[صدیقه]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، رضیه، [[مرضیه]]، محدثه و زهراء<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.</ref>.
[[حضرت فاطمه]] {{س}} اسامی، [[القاب]] و کنیه‌های بی‌شماری دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از [[شخصیت معنوی]] و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا<ref>شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: {{متن حدیث|لأنّها زهرة المصطفى {{صل}}؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...}}.</ref> که در بسیاری از [[روایات]] [[فاطمه زهرا]] {{س}} آمده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.</ref>، مطهره<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: {{متن حدیث|وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ}}.</ref>، شهیده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.</ref> و [[محدثه]] که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.</ref> از القاب ایشان است. [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی نه نام برای فاطمه {{س}} ذکر می‌کند: فاطمه، [[صدیقه]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، رضیه، [[مرضیه]]، محدثه و زهراء<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵؛ [[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]] ص۹۳.</ref>


امام صادق {{ع}} می‌فرماید: اگر نام دخترانتان را فاطمه نهادید، به احترام فاطمه او را کتک نزنید و به او بی احترامی ننمایید. [[سخن]] [[حضرت]] به سکونی چنین است: {{متن حدیث|أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ فَلَا تَسُبَّهَا وَ لَا تَلْعَنْهَا وَ لَا تَضْرِبْهَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸.</ref>: “هرگاه نام دخترت را فاطمه نهادی، او را [[دشنام]] مده و [[لعن]] منما و او را مزن”<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۳۶؛ شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه زهرا، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۱۴-۳۱۵.</ref>.
== [[القاب]] [[نیکو]] ==
یکی از [[القاب حضرت فاطمه]] زهرا {{س}} الفاضله<ref>موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۷۷.</ref> (دارای اوصاف [[پسندیده]]) است. فضیلت‌های [[فاطمه زهرا]] {{س}} هم ذاتی است و هم خارجی. فضیلت‌های خارجی عبارت است از چیزهایی مانند اصالت [[خانوادگی]] و [[شرافت]] [[نسب]]؛ او [[دختر خاتم پیامبران]]، [[سلطان]] عالم و [[افتخار]] [[بنی‌آدم]] است. مادرش [[خدیجه]] [[طاهره]] و همسرش [[امیرمؤمنان]] [[قطب عالم امکان]] و [[فرزندان]] او [[ائمه معصومین]] هستند. کیفیت انعقاد نطفه آن حضرت، [[شیوه]] ولادت و ویژگی‌هایی نظیر اینها از امتیازات ذاتی اوست و از بهترین [[فضایل]] ذاتی آن حضرت، [[عفت]]، [[عصمت]]، [[معارف]] حقه و [[حقایق]] نظری است که در او به کمال رسیده است. او نه تنها [[فاضله]] یعنی دارای [[فضیلت]] است بلکه «ام الفضائل»<ref>عوالم العلوم، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۹۵.</ref> (مادر فضیلت‌هاست) و فضایل از او سرچشمه می‌گیرد.


حضرت [[القاب]] فراوانی دارد، از جمله این لقب‌ها {{متن حدیث|سَيِّدَةُ النِّسَاءِ}} است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[فاطمه]] را به آن ملقب ساخت و این [[لقب]] با تعابیر مختلفی از زبان [[رسول خدا]] {{صل}} در [[منابع معتبر شیعه]] و حتی [[اهل سنت]]، انعکاس یافته است؛ تعابیری چون: {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۵۸؛ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۴، ص۱۷۹ و الامالی، شیخ صدوق، ص۷۸، ۱۷۵ و ۱۸۸. همچنین در منابع اهل سنت این مطلب به صراحت آمده است از جمله: مسند ابی داوود، ابی داوود، ج۱، ص۱۹۶؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۷۰؛ حلیة الأولیاء، ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۴۲.</ref>؛ {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ}}<ref>صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۳۶۰ و فضائل الصحابه، شیبانی، ج۲، ص۷۸۸.</ref>؛ {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ أُمَّتِي}}<ref>التاریخ الکبیر، بخاری، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و {{متن حدیث|سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>صحیح البخاری، بخاری، ج۵، ص۲۳۱۷؛ صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج۴، ص۱۹۰۴.</ref>. همان‌گونه که روشن است این [[لقب]] به خوبی [[جایگاه]] بی‌مانند و انحصاری آن حضرت را به تصویر می‌کشد.
از [[القاب]] دیگر حضرت «[[کوثر]]» است. [[فرزندان فاطمه]] {{س}} [[ذریه]] [[پیامبر]] و کوثر جاری ایشانند. در برخی منابع و مآخذ آماری، تعداد [[سادات]] را در [[ایران]]، سه میلیون، [[عراق]] یک میلیون، [[مصر]] پنج میلیون، [[مغرب]] اقصی پنج میلیون، [[یمن]] و [[هند]] و [[پاکستان]] حدود بیست میلیون نفرند. البته در [[ترکیه]] نیز حدود نه میلیون نفر از [[علویون]] منتسب به آن [[خاندان]] [[زندگی]] می‌کنند؛ هرچند از نظر [[فکری]] و [[تربیتی]] برخلاف [[خط فکری]] [[اهل بیت]] هستند<ref>صدیقه طاهره {{س}} بانوی بزرگ اسلام، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص۷۲.</ref>.


[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] درباره [[حضرت مریم]] {{س}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref> و وقتی از [[رسول خدا]] {{صل}} در این باره پرسیده شد که آیا [[فاطمه]] سیّده [[نساء]] عالم خود است؟ آن حضرت فرمود: "آنکه [[سیده]] [[نساء]] عالم خود بود [[مریم]]، دختر [[عمران]] بود اما دخترم [[فاطمه]] [[سیده]] [[نساء]] اولین و آخرین عالمیان است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۷۸، ۱۱۱، ۱۷۶، ۱۸۸، ۳۷۳، ۵۵۴، ۵۶۰ و ۵۷۵. </ref> و نیز [[امام صادق]] {{ع}} درباره این [[لقب]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[مریم]]، [[سیده]] [[نساء]] زمان خود بود و [[فاطمه]] [[سیده]] [[نساء]] اولین و آخرین [[بهشتیان]] است"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۸۷؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>
فاطمه [[مطهره]] {{س}}، «[[معصومه]]» بود. [[عصمت]] از [[فکر]] و فعل [[گناه]]، [[عصمت از خطا]] و [[اشتباه]] و حتی از [[سهو]] و [[نسیان]] داشت. به همین جهت به او: {{متن حدیث|الْمَعْصُومَه مِنْ كُلِّ سُوءٍ}}<ref>موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۹۲.</ref> محفوظ از هر [[بدی]] هم می‌گویند.


=== زهراء ===
همچنین او را «ساجده» نامیده‌اند و ساجده، زنی را گویند که پیشانی بر درگاه [[حضرت حق]] بساید. [[فاطمه زهرا]] {{س}} پس از ولادت برای [[خداوند]] [[سجده]] نمودند. «[[حضرت خدیجه]] فرمودند: [[فاطمه]] {{س}} آنگاه که در رحم مادرش بود (با [[مادر]] خود) [[سخن]] می‌گفت و آن [[زمان]] که متولد شد، بر [[زمین]] [[سجده]] کرد و انگشتان خود را به طرف [[آسمان]] گرفت»<ref>{{متن حدیث|قالت خدیجه: کانت فاطمه تحدث فی بطن أمها و لما ولدت، فوقعت حین وقعت علی الأرض «ساجده» رافعه إصبعها}}؛ فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی، ج۱، ص۱۸۳؛ ذخائر العقبی، محب الدین أحمد بن عبدالله طبری، ص۴۵؛ نزهه المجالس، ج۲، ص۲۲۷.</ref>.
همچنین از [[القاب]] آن حضرت "زهراء" است که به معنای "[[نور]] افشان" و "تابان" است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این [[لقب]] نیز در سخنان [[معصومین]] {{عم}} به این موارد اشاره شده است:
 
[[زهرای اطهر]] {{س}} «[[مطهره]]» نیز هست، [[پاک]] از نظر و [[باطنی]] ظاهری؛ یعنی [[جسم]] فاطمه {{س}} نیز طاهر و [[طیب]] است. [[امام علی]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: [[خدا]] را [[شاهد]] می‌گیرم که فاطمه {{س}} را در میان لباس‌هایش [[غسل]] دادم در حالی که بدنی پاک و [[پاکیزه]] و [[مبارک]] داشت. پس از غسل، با حنوطی که از [[پیامبر]] اضافه آمده بود، ایشان را [[حنوط]] نمودم و داخل [[کفن]] قرار دادم. وقتی خواستم بندهای کفن او را ببندم صدا زدم: [[ام کلثوم]]! [[زینب]]! [[سکینه]]! [[فضه]]! حسن و حسینم! بیایید آخرین توشه را از پیکر پاک مادرتان بگیرید. اکنون [[زمان]] [[فراق]] شما با مادرتان است و [[ملاقات]] دوباره شما در [[بهشت]] خواهد بود.<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتْ مَيْمُونَه طَاهِرَه مُطَهَّرَه ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَه حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ كَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِي أَكْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَه يَا فِضَّه يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّه...}}؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۲۲، ص۶۳ و ۳۴۷.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۱۶۱-۱۷۷.</ref>
 
شرح برخی از القاب ایشان بدین صورت است:
 
=== فاطمه ===
امام صادق {{ع}} فرمود: فاطمه نامیده شده چون از هر گونه [[شر]] و [[بدی]] [[بریده]] شده است<ref>{{متن حدیث|سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ}}، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۳.</ref>. امام صادق {{ع}} از طریق [[پدران]] گرامیش نقل کردند که: [[رسول خدا]] به فاطمه فرمود: آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شده‌ای؟ على {{ع}} پرسید: یا [[رسول الله]]! علت این نام‌گذاری چیست؟ فرمود: زیرا فاطمه و پیروانش از [[آتش]] بازداشته شده‌اند<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} يَا فَاطِمَةُ أَ تَدْرِينَ لِمَ سُمِّيتِ فَاطِمَةَ قَالَ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَتْ قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُهَا مِنَ النَّارِ}}؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>
 
=== زهرا ===
از [[القاب]] حضرت فاطمه، "زهراء" است که به معنای "[[نور]] افشان" و "تابان" است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این [[لقب]] نیز در سخنان [[معصومین]] {{عم}} به این موارد اشاره شده است:
# پرتو افشانی آن حضرت بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] که به دوران قبل از [[خلقت]] جسمانی آن حضرت مربوط است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده، [[جابر]] درباره علت نامیده شدن [[فاطمه]] {{س}} به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: "زیرا که [[خداوند عزوجل]] او را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانی کرد، [[آسمان]] و [[زمین]] از [[نور]] او [[نورانی]] شد و چشمان [[فرشتگان]] را [[خیره]] کرد که به [[سجده]] افتاده و گفتند: ای اله و [[سرور]] ما این چه نوری است؟ [[خداوند]] به آنان [[وحی]] کرد که این نوری از [[نور]] من است که آن را در آسمانم جا داده و از [[عظمت]] خود او را آفریدم و او را از صلب [[پیامبری]] از پیامبرانم که از همه [[انبیاء]] [[برتر]] است، خارج می‌کنم و نیز از آن [[نور]]، امامانی که امر مرا برپا می‌دارند و به [[دین]] [[حق]] من [[هدایت]] خواهند کرد"<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ۴۳: ۱.</ref>.
# پرتو افشانی آن حضرت بر [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] که به دوران قبل از [[خلقت]] جسمانی آن حضرت مربوط است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده، [[جابر]] درباره علت نامیده شدن [[فاطمه]] {{س}} به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: "زیرا که [[خداوند عزوجل]] او را از [[نور]] [[عظمت]] خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانی کرد، [[آسمان]] و [[زمین]] از [[نور]] او [[نورانی]] شد و چشمان [[فرشتگان]] را [[خیره]] کرد که به [[سجده]] افتاده و گفتند: ای اله و [[سرور]] ما این چه نوری است؟ [[خداوند]] به آنان [[وحی]] کرد که این نوری از [[نور]] من است که آن را در آسمانم جا داده و از [[عظمت]] خود او را آفریدم و او را از صلب [[پیامبری]] از پیامبرانم که از همه [[انبیاء]] [[برتر]] است، خارج می‌کنم و نیز از آن [[نور]]، امامانی که امر مرا برپا می‌دارند و به [[دین]] [[حق]] من [[هدایت]] خواهند کرد"<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ۴۳: ۱.</ref>.
# نورافشانی آن حضرت بر مشرق‌ها و مغرب‌ها، قبل از پای نهادن به [[دنیا]]، آنگاه که ساکن [[عرش الهی]] بود. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[خلقت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "و [[خداوند]] ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، [[نور]] و [[روحی]] آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل [[عرش]] قرار داد و از آن، مشرق‌ها و مغرب‌ها [[نورانی]] شد که همان [[فاطمه]] بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد"<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۱۱۳ و ۱۲۹؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۴، ص۱۶۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۰، ص۴۴. </ref>.
# نورافشانی آن حضرت بر مشرق‌ها و مغرب‌ها، قبل از پای نهادن به [[دنیا]]، آنگاه که ساکن [[عرش الهی]] بود. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[خلقت]] [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "و [[خداوند]] ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، [[نور]] و [[روحی]] آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل [[عرش]] قرار داد و از آن، مشرق‌ها و مغرب‌ها [[نورانی]] شد که همان [[فاطمه]] بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد"<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۱۱۳ و ۱۲۹؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۴، ص۱۶۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۰، ص۴۴. </ref>.
# نورافشانی ایشان بر اهالی [[آسمان]] آن هنگام که در [[محراب]] قرار می‌گرفت که به دوران پس از [[آفرینش]] جسمانی او مربوط است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "وقتی [[فاطمه]] در محرابش در مقابل [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ می‌ایستد، [[نور]] او برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] پرتو افشانی می‌کند چنانکه [[نور]] [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]]، پرتو افشان است و [[خداوند عزوجل]] در این هنگام به [[فرشتگان]] می‌فرماید: ای [[فرشتگان]] من! بنده‌ام [[فاطمه]] را بنگرید که در برابر من [[ایستاده]]، در حالی که شانه‌هایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده. [[گواه]] باشید که شیعیانش را از [[آتش جهنم]]، [[امان]] دادم"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در جواب سؤال عماره که از علت نامیده شدن [[فاطمه]] {{س}} به زهراء پرسید، فرمود: "زیرا هنگامی که در محرابش می‌ایستاد [[نور]] او برای [[اهل آسمان]] پرتو افشانی می‌کرد چنانکه [[نور]] [[ستارگان]] برای [[اهل]] [[زمین]] [[نور افشانی]] می‌کند"<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۱؛ معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۶۴.</ref>.
# نورافشانی ایشان بر اهالی [[آسمان]] آن هنگام که در [[محراب]] قرار می‌گرفت که به دوران پس از [[آفرینش]] جسمانی او مربوط است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "وقتی [[فاطمه]] در محرابش در مقابل [[پروردگار]] ـ جل جلاله ـ می‌ایستد، [[نور]] او برای [[فرشتگان]] [[آسمان]] پرتو افشانی می‌کند چنانکه [[نور]] [[ستارگان]] برای اهالی [[زمین]]، پرتو افشان است و [[خداوند عزوجل]] در این هنگام به [[فرشتگان]] می‌فرماید: ای [[فرشتگان]] من! بنده‌ام [[فاطمه]] را بنگرید که در برابر من [[ایستاده]]، در حالی که شانه‌هایش از [[ترس]] من لرزان است و با [[قلب]] خود به [[عبادت]] من روی آورده. [[گواه]] باشید که شیعیانش را از [[آتش جهنم]]، [[امان]] دادم"<ref>الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵.</ref>.
# [[فاطمه]] {{س}} برای [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} [[زهرا]] بود. [[ابان بن تغلب]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره علت نامیده شدن [[جده]] معصومه‌اش به [[زهرا]] {{س}} پرسید. [[امام]] {{ع}} فرمود: "زیرا دائماً برای [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نورافشانی می‌کرد، هر روز سه مرتبه؛ در هنگام [[نماز صبح]] وقتی که [[مردم]] در بستر آرمیده بودند، [[نور]] چهره‌اش می‌درخشید و سپیدی آن [[نور]] به منازل [[مدینه]] وارد می‌شد به طوری که دیوارهایشان را روشن می‌کرد و موجب شگفتی آنان می‌شد. لذا نزد [[رسول خدا]] {{صل}} می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل [[فاطمه]] {{س}} [[راهنمایی]] می‌فرمود. آنها سراسیمه به منزل [[فاطمه]] {{س}} می‌آمدند و او را در حالی که در محرابش نشسته و [[نماز]] می‌گذارد و [[نور]] از [[محراب]] و چهره‌اش پرتو افشان بود، می‌دیدند و درمی‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از [[نور]] [[فاطمه]] {{س}} بوده است و آنگاه که روز به نیمه می‌رسید و [[فاطمه]] {{س}} آماده [[نماز]] می‌شد از چهره‌اش نوری زرد رنگ می‌درخشید و این [[نور]] زرد به خانه‌های [[مردم]] وارد می‌شد به طوری که لباس‌ها و رنگ [[اهل]] [[خانه]] زرد می‌شد. باز آنها به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل [[فاطمه]] {{س}} [[راهنمایی]] می‌فرمود، آنها سراسیمه به منزل [[فاطمه]] {{س}} آمده و او را در حالی که در محرابش [[ایستاده]] و [[نور]] زرد رنگی از چهره‌اش پرتو افکن بود می‌دیدند و در می‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از [[نور]] [[فاطمه]] {{س}} بوده است. و در آخر روز و گاه [[غروب]] [[خورشید]] نیز [[نور]] سرخ فامی از سر [[شادی]] و [[شکر الهی]] از [[فاطمه]] {{س}} پرتو افشان شده و به خانه‌های [[مردم]] وارد می‌شد، به گونه‌ای که دیوارهایشان را سرخ و آنان را شگفت زده می‌کرد. آنها نزد [[رسول خدا]] {{صل}} می‌آمدند و از آنچه دیده بودند می‌پرسیدند و آن حضرت آنان را به منزل [[فاطمه]] {{س}} [[راهنمایی]] می‌فرمود. آنها سراسیمه به منزل [[فاطمه]] {{س}} آمده و او را در حالی که نشسته و به [[تسبیح]] و [[تمجید]] [[خداوند]] مشغول و [[نور]] سرخی از چهره‌اش پرتو افکن بود می‌دیدند و درمی‌یافتند که آنچه دیده بودند پرتوی از [[نور]] [[فاطمه]] {{س}} بوده است"<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۱.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>
# [[فاطمه]] {{س}} برای [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} [[زهرا]] بود. [[ابان بن تغلب]] از [[امام صادق]] {{ع}} درباره علت نامیده شدن [[جده]] معصومه‌اش به [[زهرا]] {{س}} پرسید. [[امام]] {{ع}} فرمود: "زیرا دائماً برای [[امیر مؤمنان]] {{ع}} نورافشانی می‌کرد، هر روز سه مرتبه؛ در هنگام [[نماز صبح]] وقتی که [[مردم]] در بستر آرمیده بودند، [[نور]] چهره‌اش می‌درخشید و سپیدی آن [[نور]] به منازل [[مدینه]] وارد می‌شد ..."<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۱.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>
 
=== صدیقه ===
از نام‌های [[مبارک]] ایشان صدّیقه است؛ یعنی کسی که جداً با [[صدق]] و [[راستی]] همراه است؛ چراکه وی [[پدر]] بزرگوارش را [[تصدیق]] نمود و در گفتارش با [[صداقت]] و راستی بود و بسیار صادقانه [[رفتار]] می‌کرد و به راستی که نام صدّیقه برازنده وی بود. از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "او صدیقه کبری است و روزگاران بر محور [[شناخت]] [[شخصیت فاطمه]] در گردش بوده است"<ref>{{متن حدیث|وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۰۵؛ محمد بن علی بن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۳۳.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>
 
=== حوراء ===
از [[ابن‌عباس]] روایت شده که [[پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: «دخترم فاطمه حوریه‌ای در چهره [[آدمیان]] است. او هیچ‌گاه [[خون]] ندید و مردی با او تماس نگرفت. خداوند بدین سبب او را فاطمه نامید که او و دوستدارانش را از [[آتش دوزخ]] [[رهایی]] بخشید»<ref>احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۱، ح۶۷۷۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۹.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>
 
=== بتول ===
در مورد علت نام‌گذاری ایشان به بتول، از علی {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: از [[پیامبر]] سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که می‌گفتید [[مریم]] و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که هرگز [[عادت]] ماهیانه نمی‌شود. همانا حیض در [[دختران]] [[انبیاء]] [[مکروه]] است. همچنین در علت [[انتخاب]] [[لقب]] بتول برای آن حضرت از [[امام جواد]] {{ع}} روایت شده است که: "به این علت فاطمه را بتول نامیدند که از زرق و برق [[دنیا]] گسسته بود و به [[عبادت]] [[خداوند]] پیوسته بود"<ref>{{متن حدیث|سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ {{س}} بِالْبَتُول‌: لِانْقِطَاعِهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَی}}، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم والمعارف و الأحوال من الآیات والأخبار والأقوال، مستدرک فاطمه از امام جواد، ص۸۰.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>
 
=== [[طاهره]]  ===
[[حضرت زهرا]] {{س}} طاهره است. همچنین گفته شده، حضرت زهرا {{س}} [[مطهره]]. [[پیامبر]] این [[لقب]] (طاهره) را به [[حضرت فاطمه]] {{س}} داده‌اند. [[اسماء بنت عمیس]] می‌گوید: "پیامبر {{صل}} فرمود: «آیا نمی‌دانی که دخترم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است"<ref>{{متن حدیث|قال النبی: أما علمت ان ابنتى طاهره مطهره}}، صحیفه الإمام الرضا، علی بن موسی امام هشتم، محقق: محمد مهدی نجف، ص۹۰؛ فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد، سید کاظم حائری قزوینی، ص۱۲۱؛ نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن بن عبدالسلام صفوری شافعی بغدادی، ص۲۲۷.</ref>. [[آیه تطهیر]] هم دلیل دیگری بر پاک بودن حضرت از [[رجس]] و [[پلیدی‌ها]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. این [[آیه]] به [[اجماع]] [[خاصه]] و [[عامه]] در [[شأن]] [[پنج تن]] [[آل]] عباست<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۱۴.</ref>.
 
=== محدثه ===
از [[القاب]] آن حضرت، [[محدثه]] است؛ به معنای کسی که مخاطب [[کلام]] [[فرشته]] قرار می‌گیرد. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: "... [[فاطمه]] {{س}} پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} بسیار محزون بود و [[جبرئیل]] پی در پی به نزد او می‌آمد و او را [[تسلی]] داد و از آن حضرت برای ایشان خبر می‌آورد و نیز ایشان را از حوادثی که پس از وی در [[نسل]] او رخ خواهد داد [[آگاه]] می‌کرد و [[علی]] {{ع}} نیز آنها را می‌نوشت که همان [[مصحف فاطمه]] است"<ref>بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۴؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵ و ج۲۶، ص۴۱.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} درباره این [[مصحف]] فرموده است: [[مصحف فاطمه]] {{س}} نزد ماست و [[مخالفان]] چه می‌دانند که محتوای آن چیست که می‌گویند: همان [[قرآن]] است؛ به [[خدا]] [[سوگند]] حتی یک کلمه از [[قرآن]] در آن نیست و محتوای آن مطالبی است که [[خداوند]] به [[فاطمه]] {{س}} [[وحی]] کرده است و محتوای آن تمام وقایعی است که [[شب]] و روز و تا [[آستانه قیامت]] در پی یکدیگر رخ می‌دهد"<ref>بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵؛ [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۹</ref>


=== محدثه بودن [[حضرت زهرا]] {{س}} و [[مصحف]] ایشان ===
=== منصوره ===
از [[القاب]] آن حضرت، [[محدثه]] است؛ به معنای کسی که مخاطب [[کلام]] [[فرشته]] قرار می‌گیرد. [[اسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی]] می‌گوید: از [[امام صادق]] {{ع}} زیاد شنیدم که می‌فرمود: "[[فاطمه]] {{س}} [[محدثه]] نامیده شد زیرا که [[فرشتگان]] از [[آسمان]] فرود می‌آمدند و آنچنان که [[مریم]] را ندا می‌زدند او را ندا می‌زدند و می‌گفتند: ای [[فاطمه]]! [[خدا]] تو را برگزیده و [[پاک]] ساخته و بر تمام [[زنان]] [[جهان]] [[برتری]] داده است. ای [[فاطمه]]! (به شکرانه این [[نعمت]]) برای پروردگارت [[خضوع]] کن و [[سجده]] به جای آور و با رکوع‌کنندگان [[رکوع]] کن: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد ای مریم! پروردگارت را به فروتنی فرمان بر و سجده کن و با نمازگزاران نماز بگزار» سوره آل عمران، آیه ۴۲-۴۳.</ref> و [[فاطمه]] با آنان سخن می‌گفت و آنان نیز با او به سخن می‌نشستند تا اینکه شبی [[فاطمه]] {{س}} از آنان پرسید: آیا [[برترین]] [[زن]] بر [[زنان]] عالم، [[مریم]] نیست؟ پاسخ دادند: [[مریم]] [[برترین]] [[زنان]] زمان خود بود اما [[خداوند]] ـ عزوجل ـ تو را [[برترین]] [[زنان]] زمان و زمان [[مریم]] و [[سرور]] اولین و آخرین آنان قرار داده است"<ref>علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۲، باب ۱۴۶؛ دلائل الامامه، طبری، ص۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۴، ص۲۰۶.</ref>.
[[حضرت فاطمه]] {{س}} در [[آسمان‌ها]] به این نام خوانده می‌شود و نصر به معنای اعانت است و کدام [[نصرت]] و اعانت بالاتر از خلاصی از [[آتش]] و [[غلبه]] بر [[دشمن]]<ref>معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۳۹۶.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از [[پدران]] خود از [[رسول خدا]] نقل می‌کنند که فرمودند: ای [[مردم]]! می‌دانید [[خلقت]] [[فاطمه]] {{س}} چگونه است؟ گفتند: [[خدا]] و پیامبرش آگاه‌ترند. فرمود: فاطمه {{س}} حوریه‌ای [[انسان]] گونه است نه اینکه [[انسانی]] (معمولی باشد). فاطمه از عَرق و پر [[جبرئیل]] [[خلق]] شده است. گفتند: ای رسول خدا، [[فهم]] این بر ما مشکل است. می‌گویی او حوریه‌ای انسان‌گونه است و نه انسان (عادی) و سپس اظهار می‌داری از عرق و پر جبرئیل خلق شده است. فرمود: امر را بر شما روشن می‌سازم [[خداوند]] سیبی از [[بهشت]] به وسیله جبرئیل به من [[هدیه]] داد. جبرئیل آن سیب را به سینه‌اش گذاشت. پس جبرئیل عرق کرد و در نتیجه سیب نیز مرطوب شد و این دور طوبت (در هم آمیختند) و یکی شدند. (او آن سیب را نزد من آورد و) گفت: [[سلام]] و [[رحمت]] و [[برکات]] خداوند بر تو باد ای رسول خدا.


[[امام صادق]] {{ع}} در این باره می‌فرماید: "... [[فاطمه]] {{س}} پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} بسیار محزون بود و [[جبرئیل]] پی در پی به نزد او می‌آمد و او را [[تسلی]] داد و از آن حضرت برای ایشان خبر می‌آورد و نیز ایشان را از حوادثی که پس از وی در [[نسل]] او رخ خواهد داد [[آگاه]] می‌کرد و [[علی]] {{ع}} نیز آنها را می‌نوشت که همان [[مصحف فاطمه]] است"<ref>بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۴؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵ و ج۲۶، ص۴۱.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} درباره این [[مصحف]] فرموده است: [[مصحف فاطمه]] {{س}} نزد ماست و [[مخالفان]] چه می‌دانند که محتوای آن چیست که می‌گویند: همان [[قرآن]] است؛ به [[خدا]] [[سوگند]] حتی یک کلمه از [[قرآن]] در آن نیست و محتوای آن مطالبی است که [[خداوند]] به [[فاطمه]] {{س}} [[وحی]] کرده است و محتوای آن تمام وقایعی است که [[شب]] و روز و تا [[آستانه قیامت]] در پی یکدیگر رخ می‌دهد"<ref>بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۹.</ref>.
گفتم: و سلام بر تو ای جبرئیل. گفت: خداوند سیبی از بهشت به شما هدیه داده است. من آن را گرفتم و بوسیدم. بر دیده نهادم و به سینه چسباندم. سپس جبرئیل گفت: ای محمد، آن را بخور. گفتم: حبیبم جبرئیل، مگر هدیه [[پروردگار]] هم خورده می‌شود؟


و نیز درباره محتوای این [[مصحف]]، [[ابوبصیر]] می‌گوید به [[امام باقر]] {{ع}} گفتم: فدای شما شوم، محتوای [[مصحف فاطمه]] {{س}} چیست؟ فرمود: "در آن، خبرهای گذشته و [[آینده]] تا [[روز قیامت]] است؛ در آن، [[اخبار]] [[آسمان]] و تعداد [[فرشتگان]] هر [[آسمان]] و خبرهای دیگر است و نیز تعداد همه مخلوقات [[الهی]]؛ چه [[فرستاده الهی]] باشد و چه نباشد و نیز [[اسامی]] هر یک از فرستاده شده‌ها و [[اسامی]] کسانی که به سوی آنان فرستاده شده‌اند و [[اسامی]] کسانی که فرستاده شده‌ها را [[تکذیب]] کرده و کسانی که [[دعوت]] آنان را پذیرفته و [[ایمان]] آوردند، همچنین نام [[شهرها]] و ویژگی هر یک در [[شرق]] یا [[غرب]] و نیز تعداد [[مؤمنان]] و تعداد [[کافران]] هر [[شهر]] و خصوصیات فردی هر تکذیب‌گر در آن آمده و همچنین اوصاف قرن‌های اولیه و داستان آنان و هر [[حاکم طاغوتی]] و زمان [[حکومت]] و تعداد و عددشان آمده و نیز [[اسامی]] [[امامان]] و اوصاف‌شان در آن آمده است"<ref>دلائل الامامه، محمد بن جریر طبری، ص۱۰۵.</ref>.
گفت: آری تو [[مأمور]] به خوردن آن هستی. پس آن را شکافتم. نوری درخشنده از آن بیرون جهید. من از آن [[نور]] بی‌تاب شدم. جبرئیل گفت: بخور، که آن نور منصوره فاطمه است. گفت: دختری که از صُلب تو خواهد بود و نامش در [[آسمان]] منصوره است و در [[زمین]] فاطمه. گفتم: ای جبرئیل، چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نامیده شده است؟


نویسنده و گردآورنده [[مصحف فاطمه]] {{س}} [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بوده است، چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} در این باره فرمود: آنگاه که [[خداوند متعال]]، پیامبرش {{صل}} را از [[مردم]] گرفت، اندوهی به [[فاطمه]] رسید که کسی جز [[خداوند]] ـ عزوجل ـ [[حقیقت]] آن را نمی‌داند لذا [[خداوند]] فرشته‌ای به سوی [[فاطمه]] {{س}} فرستاد تا او را در [[غم]] [[فراق]] [[پدر]] [[تسلی]] داده و با او سخن گوید. [[فاطمه]] {{س}} این مطلب را با [[امیرمؤمنان]] {{ع}} در میان گذارد و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به ایشان فرمود: "وقتی وجودش را [[حس]] کردی و صدایش را شنیدی، مرا خبر کن، [[فاطمه]] {{س}} نیز وقتی بار دیگر آن [[فرشته]] به نزدش آمده بود، [[علی]] {{ع}} را باخبر کرد و [[علی]] {{ع}} آنچه از او می‌شنید می‌نوشت تا آنکه [[مصحف فاطمه]] فراهم شد"<ref>بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۷؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵؛ ج۴۳، ص۸۰.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور|کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.</ref>
گفت: برای این در زمین فاطمه نام گرفته که شیعیانش به دور از [[آتش جهنم]] هستند و دشمنانش به دور از محبتش. درباره نام منصوره [[فاطمه]] {{س}} این سخن [[خداوند]] در کتابش است: {{متن قرآن|وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ}}<ref>«در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند * به یاری خداوند» سوره روم، آیه ۴-۵.</ref> یعنی به [[نصرت]] فاطمه {{س}}<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۸؛ مجموعه مقالات الزهراء، سید عبدالرزاق کمونه حسینی و شیخ علی اکبر نهاوندی، ص۲۴۵.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۵۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
=== کنیه [[ام ابیها]] ===
{{مدخل وابسته}}
[[پیامبر گرامی]] {{صل}} به پاس ارج و مقام زهرا {{س}} او را «أم أبیها» یعنی «مادرِ پدر» کنیه داد؛ زیرا هیچ کس چون زهرا {{س}} از [[محبت]] ایشان بهره نداشت و از چنان جایگاه برجسته‌ای برخوردار نبود. پیامبر گرامی {{صل}} به سان [[فرزندی]] با مادر خود، با زهرا {{س}} [[رفتار]] می‌کرد. فاطمه {{س}} نیز همانند [[مادری]] با فرزند خویش با پدر بزرگوارش هم‌گرایی داشت. همواره پدر را در آغوش می‌گرفت و زخم‌های [[بدن]] مبارکش را مرهم می‌نهاد و از درد و [[رنج]] او می‌کاست<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>.
* [[نام حضرت فاطمه زهرا]] ([[نام‌های حضرت فاطمه زهرا]])
* [[کنیه‌های حضرت فاطمه زهرا]]
* [[کنیه حضرت فاطمه زهرا]]
* [[القاب حضرت فاطمه زهرا]] ([[لقب‌های حضرت فاطمه زهرا]])
* [[تبار حضرت فاطمه زهرا]] ([[نسب حضرت فاطمه زهرا]])
* [[خاندان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[پدر حضرت فاطمه زهرا]] ([[پیامبر خاتم]])
* [[مادر حضرت فاطمه زهرا]] ([[حضرت خدیجه]])
* [[برادران حضرت فاطمه زهرا]]
* [[خواهران حضرت فاطمه زهرا]]
* [[ازدواج حضرت فاطمه زهرا]]
* [[همسر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[کنیزان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[فرزندان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[همسران فرزندان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[سرگذشت تاریخی حضرت فاطمه زهرا]] ([[سرگذشت زندگی حضرت فاطمه زهرا]]):
** [[حضرت فاطمه زهرا از تولد تا هجرت]] ([[پرورش حضرت فاطمه زهرا]]):
*** [[ولادت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[حضرت فاطمه زهرا از هجرت تا رحلت پیامبر]]:
*** [[وفات پیامبر خاتم]]
** [[حضرت فاطمه زهرا از رحلت پیامبر تا شهادت]]:
** [[سقیفه بنی ساعده]]
** [[روزگار ابوبکر]]
* [[عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شرایط سیاسی و اجتماعی عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شرایط دینی و فرهنگی عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شمایل حضرت فاطمه زهرا]]
* [[صفات ظاهری حضرت فاطمه زهرا]] ([[سیمای حضرت فاطمه زهرا]])
* [[ولایت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در قرآن]]:
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]:
*** [[حدیث ثقلین]]
*** [[حدیث سفینه نوح]]
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[امارت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[وراثت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[هدایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[نصب الهی حضرت فاطمه زهرا به ولایت]]
* [[صفات حضرت فاطمه زهرا]] ([[ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا]]):
** [[محبوبیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[صفات ولایت در حضرت فاطمه زهرا]]
* [[علم لدنی حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[علم حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[جایگاه علمی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[انواع دانش‌های حضرت فاطمه زهرا]]
** [[علم غیب حضرت فاطمه زهرا]] ([[پیشگویی حضرت فاطمه زهرا]])
* [[عصمت حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[عصمت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[افضلیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[فضایل حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[حضرت فاطمه زهرا از زبان پیامبر]]
** [[دعاهای پیامبر خاتم برای حضرت فاطمه زهرا]]
** [[پذیرفته شدن دعاهای حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مناقب حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[حضرت فاطمه زهرا در قرآن]]
** [[حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[کرامت‌های حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[بازگشت خورشید برای حضرت فاطمه زهرا]]
* [[رخدادهای خارق‌العاده زندگی حضرت فاطمه زهرا]]
* [[دیدگاه‌هایی درباره شخصیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[سیره حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[ویژگی‌های عملی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره عبادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره عرفانی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اعتقادی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های اعتقادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره علمی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره تبلیغی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره تربیتی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره خانوادگی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اجتماعی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های سیاسی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اقتصادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره قضایی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[داوری‌های حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره نظامی و جنگی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های جنگی حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مأموریت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[نقش‌های ویژه حضرت فاطمه زهرا]]
* [[کارگزاران حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شاگردان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مخالفان حضرت فاطمه زهرا|مخالفان]] یا [[دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]:
* [[دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ویژگی‌های دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]
** [[نیرنگ‌های دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]
** [[زیان‌های دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[انگیزه‌های دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
* [[وظایف امت نسبت به حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[شناخت شخصیت و جایگاه حضرت فاطمه زهرا]]
** [[شناخت حقوق حضرت فاطمه زهرا]]
** [[شناخت سیره و معارف حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ایمان به حضرت فاطمه زهرا]] ([[کفر به دشمنان او|کفر به دشمنان حضرت فاطمه زهرا]])
** [[پذیرش ولایت حضرت فاطمه زهرا]] ([[بیزاری از دشمنان حضرت فاطمه زهرا|بیزاری از دشمنان او]])
** [[محبت به حضرت فاطمه زهرا]] ([[بغض به دشمنان حضرت فاطمه زهرا|بغض به دشمنان او]]):
*** [[دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[برکات دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[ویژگی‌های دوستداران حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[غلو در دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
** [[مودت حضرت فاطمه زهرا]] ([[عداوت با دشمنان حضرت فاطمه زهرا|عداوت با دشمنان او]])
** [[تمسک به حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اعتصام به حضرت فاطمه زهرا]]
** [[تبعیت از حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اطاعت از حضرت فاطمه زهرا]]
** [[معیت با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[وفاداری در بیعت با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اجابت دعوت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[تسلیم امر حضرت فاطمه زهرا]] ([[جنگ با دشمنان حضرت فاطمه زهرا|جنگ با دشمنان او]])
* [[مظلومیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شهادت حضرت فاطمه زهرا]] ([[ترور حضرت فاطمه زهرا]]):
** [[خبر دادن پیامبر از شهادت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[پرسش و پاسخ دوران حضرت فاطمه زهرا]]
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM009705.jpg|22px]] [[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|'''مادران چهارده معصوم''']]
# [[پرونده:IM009682.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|'''درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا''']]
# [[پرونده:IM009688.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه فاطمی ج۱''']]
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۳

مقدمه

حضرت فاطمه (س) اسامی، القاب و کنیه‌های بی‌شماری دارند که هر کدام، توصیف‌کنندۀ ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است. در منابع اولیه برای فاطمه نام‌ها و القاب متعددی ذکر کرده‌اند؛ مانند زهرا[۱] که در بسیاری از روایات فاطمه زهرا (س) آمده است[۲]، مطهره[۳]، شهیده[۴] و محدثه که برای آنها نیز عللی بیان کرده‌اند. «سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ»[۵] از القاب ایشان است. امام صادق (ع) در روایتی نه نام برای فاطمه (س) ذکر می‌کند: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، رضیه، مرضیه، محدثه و زهراء[۶].[۷]

القاب نیکو

یکی از القاب حضرت فاطمه زهرا (س) الفاضله[۸] (دارای اوصاف پسندیده) است. فضیلت‌های فاطمه زهرا (س) هم ذاتی است و هم خارجی. فضیلت‌های خارجی عبارت است از چیزهایی مانند اصالت خانوادگی و شرافت نسب؛ او دختر خاتم پیامبران، سلطان عالم و افتخار بنی‌آدم است. مادرش خدیجه طاهره و همسرش امیرمؤمنان قطب عالم امکان و فرزندان او ائمه معصومین هستند. کیفیت انعقاد نطفه آن حضرت، شیوه ولادت و ویژگی‌هایی نظیر اینها از امتیازات ذاتی اوست و از بهترین فضایل ذاتی آن حضرت، عفت، عصمت، معارف حقه و حقایق نظری است که در او به کمال رسیده است. او نه تنها فاضله یعنی دارای فضیلت است بلکه «ام الفضائل»[۹] (مادر فضیلت‌هاست) و فضایل از او سرچشمه می‌گیرد.

از القاب دیگر حضرت «کوثر» است. فرزندان فاطمه (س) ذریه پیامبر و کوثر جاری ایشانند. در برخی منابع و مآخذ آماری، تعداد سادات را در ایران، سه میلیون، عراق یک میلیون، مصر پنج میلیون، مغرب اقصی پنج میلیون، یمن و هند و پاکستان حدود بیست میلیون نفرند. البته در ترکیه نیز حدود نه میلیون نفر از علویون منتسب به آن خاندان زندگی می‌کنند؛ هرچند از نظر فکری و تربیتی برخلاف خط فکری اهل بیت هستند[۱۰].

فاطمه مطهره (س)، «معصومه» بود. عصمت از فکر و فعل گناه، عصمت از خطا و اشتباه و حتی از سهو و نسیان داشت. به همین جهت به او: «الْمَعْصُومَه مِنْ كُلِّ سُوءٍ»[۱۱] محفوظ از هر بدی هم می‌گویند.

همچنین او را «ساجده» نامیده‌اند و ساجده، زنی را گویند که پیشانی بر درگاه حضرت حق بساید. فاطمه زهرا (س) پس از ولادت برای خداوند سجده نمودند. «حضرت خدیجه فرمودند: فاطمه (س) آنگاه که در رحم مادرش بود (با مادر خود) سخن می‌گفت و آن زمان که متولد شد، بر زمین سجده کرد و انگشتان خود را به طرف آسمان گرفت»[۱۲].

زهرای اطهر (س) «مطهره» نیز هست، پاک از نظر و باطنی ظاهری؛ یعنی جسم فاطمه (س) نیز طاهر و طیب است. امام علی (ع) در این باره می‌فرماید: خدا را شاهد می‌گیرم که فاطمه (س) را در میان لباس‌هایش غسل دادم در حالی که بدنی پاک و پاکیزه و مبارک داشت. پس از غسل، با حنوطی که از پیامبر اضافه آمده بود، ایشان را حنوط نمودم و داخل کفن قرار دادم. وقتی خواستم بندهای کفن او را ببندم صدا زدم: ام کلثوم! زینب! سکینه! فضه! حسن و حسینم! بیایید آخرین توشه را از پیکر پاک مادرتان بگیرید. اکنون زمان فراق شما با مادرتان است و ملاقات دوباره شما در بهشت خواهد بود.[۱۳].[۱۴]

شرح برخی از القاب ایشان بدین صورت است:

فاطمه

امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نامیده شده چون از هر گونه شر و بدی بریده شده است[۱۵]. امام صادق (ع) از طریق پدران گرامیش نقل کردند که: رسول خدا به فاطمه فرمود: آیا می‌دانی چرا فاطمه نامیده شده‌ای؟ على (ع) پرسید: یا رسول الله! علت این نام‌گذاری چیست؟ فرمود: زیرا فاطمه و پیروانش از آتش بازداشته شده‌اند[۱۶].[۱۷]

زهرا

از القاب حضرت فاطمه، "زهراء" است که به معنای "نور افشان" و "تابان" است. درباره علت نامیده شدن آن حضرت به این لقب نیز در سخنان معصومین (ع) به این موارد اشاره شده است:

  1. پرتو افشانی آن حضرت بر آسمان‌ها و زمین که به دوران قبل از خلقت جسمانی آن حضرت مربوط است. از امام صادق (ع) نقل شده، جابر درباره علت نامیده شدن فاطمه (س) به زهراء پرسید. آن حضرت فرمودند: "زیرا که خداوند عزوجل او را از نور عظمت خود آفرید و آن گاه که پرتو افشانی کرد، آسمان و زمین از نور او نورانی شد و چشمان فرشتگان را خیره کرد که به سجده افتاده و گفتند: ای اله و سرور ما این چه نوری است؟ خداوند به آنان وحی کرد که این نوری از نور من است که آن را در آسمانم جا داده و از عظمت خود او را آفریدم و او را از صلب پیامبری از پیامبرانم که از همه انبیاء برتر است، خارج می‌کنم و نیز از آن نور، امامانی که امر مرا برپا می‌دارند و به دین حق من هدایت خواهند کرد"[۱۸].
  2. نورافشانی آن حضرت بر مشرق‌ها و مغرب‌ها، قبل از پای نهادن به دنیا، آنگاه که ساکن عرش الهی بود. رسول خدا (ص) درباره خلقت فاطمه (س) فرمود: "و خداوند ـ جل جلاله ـ به یک کلمه تکلم فرمود که از آن کلمه، نور و روحی آفرید و آن دو را با هم همراه کرد و در مقابل عرش قرار داد و از آن، مشرق‌ها و مغرب‌ها نورانی شد که همان فاطمه بود و به همین جهت، زهراء نامیده شد"[۱۹].
  3. نورافشانی ایشان بر اهالی آسمان آن هنگام که در محراب قرار می‌گرفت که به دوران پس از آفرینش جسمانی او مربوط است. رسول خدا (ص) فرمود: "وقتی فاطمه در محرابش در مقابل پروردگار ـ جل جلاله ـ می‌ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان پرتو افشانی می‌کند چنانکه نور ستارگان برای اهالی زمین، پرتو افشان است و خداوند عزوجل در این هنگام به فرشتگان می‌فرماید: ای فرشتگان من! بنده‌ام فاطمه را بنگرید که در برابر من ایستاده، در حالی که شانه‌هایش از ترس من لرزان است و با قلب خود به عبادت من روی آورده. گواه باشید که شیعیانش را از آتش جهنم، امان دادم"[۲۰].
  4. فاطمه (س) برای امیرمؤمنان علی (ع) زهرا بود. ابان بن تغلب از امام صادق (ع) درباره علت نامیده شدن جده معصومه‌اش به زهرا (س) پرسید. امام (ع) فرمود: "زیرا دائماً برای امیر مؤمنان (ع) نورافشانی می‌کرد، هر روز سه مرتبه؛ در هنگام نماز صبح وقتی که مردم در بستر آرمیده بودند، نور چهره‌اش می‌درخشید و سپیدی آن نور به منازل مدینه وارد می‌شد ..."[۲۱].[۲۲]

صدیقه

از نام‌های مبارک ایشان صدّیقه است؛ یعنی کسی که جداً با صدق و راستی همراه است؛ چراکه وی پدر بزرگوارش را تصدیق نمود و در گفتارش با صداقت و راستی بود و بسیار صادقانه رفتار می‌کرد و به راستی که نام صدّیقه برازنده وی بود. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: "او صدیقه کبری است و روزگاران بر محور شناخت شخصیت فاطمه در گردش بوده است"[۲۳].[۲۴]

حوراء

از ابن‌عباس روایت شده که پیامبر خدا (ص) فرمود: «دخترم فاطمه حوریه‌ای در چهره آدمیان است. او هیچ‌گاه خون ندید و مردی با او تماس نگرفت. خداوند بدین سبب او را فاطمه نامید که او و دوستدارانش را از آتش دوزخ رهایی بخشید»[۲۵].[۲۶]

بتول

در مورد علت نام‌گذاری ایشان به بتول، از علی (ع) روایت شده که فرمود: از پیامبر سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که می‌گفتید مریم و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که هرگز عادت ماهیانه نمی‌شود. همانا حیض در دختران انبیاء مکروه است. همچنین در علت انتخاب لقب بتول برای آن حضرت از امام جواد (ع) روایت شده است که: "به این علت فاطمه را بتول نامیدند که از زرق و برق دنیا گسسته بود و به عبادت خداوند پیوسته بود"[۲۷].[۲۸]

طاهره

حضرت زهرا (س) طاهره است. همچنین گفته شده، حضرت زهرا (س) مطهره. پیامبر این لقب (طاهره) را به حضرت فاطمه (س) داده‌اند. اسماء بنت عمیس می‌گوید: "پیامبر (ص) فرمود: «آیا نمی‌دانی که دخترم پاک و پاکیزه است"[۲۹]. آیه تطهیر هم دلیل دیگری بر پاک بودن حضرت از رجس و پلیدی‌ها است: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۳۰]. این آیه به اجماع خاصه و عامه در شأن پنج تن آل عباست[۳۱].

محدثه

از القاب آن حضرت، محدثه است؛ به معنای کسی که مخاطب کلام فرشته قرار می‌گیرد. امام صادق (ع) در این باره می‌فرماید: "... فاطمه (س) پس از رحلت رسول خدا (ص) بسیار محزون بود و جبرئیل پی در پی به نزد او می‌آمد و او را تسلی داد و از آن حضرت برای ایشان خبر می‌آورد و نیز ایشان را از حوادثی که پس از وی در نسل او رخ خواهد داد آگاه می‌کرد و علی (ع) نیز آنها را می‌نوشت که همان مصحف فاطمه است"[۳۲]. همچنین امام صادق (ع) درباره این مصحف فرموده است: مصحف فاطمه (س) نزد ماست و مخالفان چه می‌دانند که محتوای آن چیست که می‌گویند: همان قرآن است؛ به خدا سوگند حتی یک کلمه از قرآن در آن نیست و محتوای آن مطالبی است که خداوند به فاطمه (س) وحی کرده است و محتوای آن تمام وقایعی است که شب و روز و تا آستانه قیامت در پی یکدیگر رخ می‌دهد"[۳۳].[۳۴]

منصوره

حضرت فاطمه (س) در آسمان‌ها به این نام خوانده می‌شود و نصر به معنای اعانت است و کدام نصرت و اعانت بالاتر از خلاصی از آتش و غلبه بر دشمن[۳۵]. امام صادق (ع) از پدران خود از رسول خدا نقل می‌کنند که فرمودند: ای مردم! می‌دانید خلقت فاطمه (س) چگونه است؟ گفتند: خدا و پیامبرش آگاه‌ترند. فرمود: فاطمه (س) حوریه‌ای انسان گونه است نه اینکه انسانی (معمولی باشد). فاطمه از عَرق و پر جبرئیل خلق شده است. گفتند: ای رسول خدا، فهم این بر ما مشکل است. می‌گویی او حوریه‌ای انسان‌گونه است و نه انسان (عادی) و سپس اظهار می‌داری از عرق و پر جبرئیل خلق شده است. فرمود: امر را بر شما روشن می‌سازم خداوند سیبی از بهشت به وسیله جبرئیل به من هدیه داد. جبرئیل آن سیب را به سینه‌اش گذاشت. پس جبرئیل عرق کرد و در نتیجه سیب نیز مرطوب شد و این دور طوبت (در هم آمیختند) و یکی شدند. (او آن سیب را نزد من آورد و) گفت: سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو باد ای رسول خدا.

گفتم: و سلام بر تو ای جبرئیل. گفت: خداوند سیبی از بهشت به شما هدیه داده است. من آن را گرفتم و بوسیدم. بر دیده نهادم و به سینه چسباندم. سپس جبرئیل گفت: ای محمد، آن را بخور. گفتم: حبیبم جبرئیل، مگر هدیه پروردگار هم خورده می‌شود؟

گفت: آری تو مأمور به خوردن آن هستی. پس آن را شکافتم. نوری درخشنده از آن بیرون جهید. من از آن نور بی‌تاب شدم. جبرئیل گفت: بخور، که آن نور منصوره فاطمه است. گفت: دختری که از صُلب تو خواهد بود و نامش در آسمان منصوره است و در زمین فاطمه. گفتم: ای جبرئیل، چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نامیده شده است؟

گفت: برای این در زمین فاطمه نام گرفته که شیعیانش به دور از آتش جهنم هستند و دشمنانش به دور از محبتش. درباره نام منصوره فاطمه (س) این سخن خداوند در کتابش است: ﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ[۳۶] یعنی به نصرت فاطمه (س)[۳۷].[۳۸]

کنیه ام ابیها

پیامبر گرامی (ص) به پاس ارج و مقام زهرا (س) او را «أم أبیها» یعنی «مادرِ پدر» کنیه داد؛ زیرا هیچ کس چون زهرا (س) از محبت ایشان بهره نداشت و از چنان جایگاه برجسته‌ای برخوردار نبود. پیامبر گرامی (ص) به سان فرزندی با مادر خود، با زهرا (س) رفتار می‌کرد. فاطمه (س) نیز همانند مادری با فرزند خویش با پدر بزرگوارش هم‌گرایی داشت. همواره پدر را در آغوش می‌گرفت و زخم‌های بدن مبارکش را مرهم می‌نهاد و از درد و رنج او می‌کاست[۳۹].

منابع

پانویس

  1. شهاب الدین حسینی مرعشی، ملحقات احقاق الحق، ج۲۵، ص۲۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۵: «لأنّها زهرة المصطفى (ص)؛ كَانَ وَجْهُهَا يَزْهَرُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَوَّلِ النَّهَارِ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ...».
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸ و ج۲، ص۵۰۰؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۲۰؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۱۰۵.
  3. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲: «وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَةِ الْبَتُولِ».
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۸.
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۵۹؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۴، ص۱۷۹.
  6. شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۹۲؛ همو، الخصال، ص۴۱۴؛ همو، علل الشرائع، ص۱۷۸.
  7. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵؛ مظفری ورسی، حیدر، مادران چهارده معصوم ص۹۳.
  8. موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۷۷.
  9. عوالم العلوم، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۹۵.
  10. صدیقه طاهره (س) بانوی بزرگ اسلام، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ص۷۲.
  11. موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۹۲.
  12. «قالت خدیجه: کانت فاطمه تحدث فی بطن أمها و لما ولدت، فوقعت حین وقعت علی الأرض «ساجده» رافعه إصبعها»؛ فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی، احمد رحمانی همدانی، ج۱، ص۱۸۳؛ ذخائر العقبی، محب الدین أحمد بن عبدالله طبری، ص۴۵؛ نزهه المجالس، ج۲، ص۲۲۷.
  13. «وَ اللَّهِ لَقَدْ أَخَذْتُ فِي أَمْرِهَا وَ غَسَّلْتُهَا فِي قَمِيصِهَا وَ لَمْ أَكْشِفْهُ عَنْهَا فَوَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَتْ مَيْمُونَه طَاهِرَه مُطَهَّرَه ثُمَّ حَنَّطْتُهَا مِنْ فَضْلَه حَنُوطِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ كَفَّنْتُهَا وَ أَدْرَجْتُهَا فِي أَكْفَانِهَا فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَه يَا فِضَّه يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّه...»؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۲۲، ص۶۳ و ۳۴۷.
  14. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۱۶۱-۱۷۷.
  15. «سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ»، علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۳.
  16. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَا فَاطِمَةُ أَ تَدْرِينَ لِمَ سُمِّيتِ فَاطِمَةَ قَالَ عَلِيٌّ يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَتْ قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُهَا مِنَ النَّارِ»؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۳.
  17. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰.
  18. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ۴۳: ۱.
  19. الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل قمی، ص۱۱۳ و ۱۲۹؛ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۴، ص۱۶۴؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۰، ص۴۴.
  20. الامالی، شیخ صدوق، ص۱۷۵.
  21. علل الشرائع، شیخ صدوق، ج۱، ص۱۸۰؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۱.
  22. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵.
  23. «وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى»؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۰۵؛ محمد بن علی بن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۳۳.
  24. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰.
  25. احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۳۳۱، ح۶۷۷۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۰۹.
  26. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰.
  27. «سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ (س) بِالْبَتُول‌: لِانْقِطَاعِهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَی»، عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم والمعارف و الأحوال من الآیات والأخبار والأقوال، مستدرک فاطمه از امام جواد، ص۸۰.
  28. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰.
  29. «قال النبی: أما علمت ان ابنتى طاهره مطهره»، صحیفه الإمام الرضا، علی بن موسی امام هشتم، محقق: محمد مهدی نجف، ص۹۰؛ فاطمه الزهراء من المهد الی اللحد، سید کاظم حائری قزوینی، ص۱۲۱؛ نزهه المجالس و منتخب النفائس، عبدالرحمن بن عبدالسلام صفوری شافعی بغدادی، ص۲۲۷.
  30. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  31. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۲۱۴.
  32. بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۴؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۲۴۱؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۵۴۵ و ج۲۶، ص۴۱.
  33. بصائر الدرجات، حسن صفار، ص۱۷۲؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۶، ص۳۹.
  34. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۱۱-۲۲۵؛ اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۲۲۹
  35. معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۳۹۶.
  36. «در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند * به یاری خداوند» سوره روم، آیه ۴-۵.
  37. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۸؛ مجموعه مقالات الزهراء، سید عبدالرزاق کمونه حسینی و شیخ علی اکبر نهاوندی، ص۲۴۵.
  38. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی، ج۱، ص۲۵۳.
  39. حکیم، سید منذر، درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا، ص۵۰.