امام مهدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'جامعۀ اسلامی' به 'جامعۀ اسلامی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۵۴
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از نظرگاه کلامی و نقلی، باور به اصل کلی "منجی موعود" مورد اتفاق همۀ ادیان الهی، بلکه همه الهّیون است. خداشناسی، رابطۀ تفکیکناپذیری با اعتقاد به "منجی موعود" دارد.
- عدل و حکمت آفریدگار که زیربنای جهانبینی الهی است، اقتضا میکند بشر، در راه تکامل خویش به نقطهای برسد که بتواند با امدادهای الهی و رهبری انسان کامل، جامعۀ عدل و قسط و پاکی و فضیلت را برپا دارد و جهان را از ناپاکی و ستم پاک کند. این سرانجام نیکو، حکمت آفرینش انسان و راز پیدایش بشریت است، با همۀ آنچه برای او و در خدمت اوست از خاک تا افلاک.
- این حقیقت در قرآن کریم، بارها مورد تأکید قرار گرفته است. خدای متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱].
- در منابع اسلامی علاوه بر این اصل کلی، جزئیات دیگری نیز به تفصیل در اینباره تبیین شده است که در اینجا بهطور اختصار، به برخی از آنها اشاره میشود:
- در منابع شیعه و سنی، بر این حقیقت، تأکید فراوان شده است که جانشینان رسول خدا و حاکمان جامعۀ اسلامی پس از او دوازده تن میباشند. در صحیح بخاری آمده است که رسولخدا(ص) فرمود: "در آینده دوازده فرمانروا خواهند آمد"[۲]. راوی میگوید، سپس کلمهای فرمود که متوجه نشدم. از پدرم پرسیدم چه فرمود: "همۀ آنان از قریشند"[۳]. همین مضمون در کُتب دیگر اهل سنت، نظیر: صحیح مسلم و صحیح ترمذی و سنن ابی داوود و مسند احمد آمده است. در کتابهای معتبر شیعه نظیر: اصول کافی، روایات فراوانی با همین مضمون آمده است. از جمله، کلینی با سند معتبر از امام باقر(ع) روایت میکند که فرمود: "خداوند رسول خود، محمد مصطفی(ص)، را برای انس و جن فرستاد و پس از او دوازده جانشین قرار داد"[۴]. و نیز در همین کتاب از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: "ما دوازده امام هستیم از جمله حسن و حسین، سپس امامان از فرزندان حسین(ع)"[۵].
- در منابع شیعه و سنی آمده است که امامان بعد از رسول خدا از آل محمدند و نخستین آنها علی(ع) است. متقی هندی در کنز العمال و ابونعیم اصفهانی در حلية الأولیاء و تعدادی از بزرگان علمای اهل سنت چنین روایت کردهاند: "ابن عباس گفت، رسول خدا فرمود: آنکس که دوست دارد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت عدن خدا جای بگیرد، بعد از من از علی(ع) پیروی کند و با پیروان علی(ع) باشد و از امامان پس ازمن که از اهل بیت و عترت مناند، پیروی کند"[۶].
- حدیث ثقلین و حدیث سفینه و دیگر احادیث قطعی و مسلّمی که شیعه و سنی روایت کردهاند همگی بر این حقیقت تأکید دارند که بعد از رسول خدا باید در کنار قرآن، از اهل بیت پیامبر(ص)پیروی کرد.
- در منابع شیعه و سنی آمده است که مهدی از آل محمد(ص) است و اوست که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. در مسند احمد و مستدرکالصحیحین و برخی دیگر از منابع معتبر اهل سنت آمده است که رسول خدا فرمود: "قیامت برپا نمیشود تا اینکه زمین پر از ظلم و جور شود پس آنگاه از اهل بیت من کسی خروج و قیام میکند و زمین را پر از قسط و عدل مینماید همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود"[۷]. و در "سنن ابنماجه" که از صحاح اهل سنت است، آمده است که رسول خدا فرمود: "اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد کرد تا مردی از اهل بیت من ملک و حکومت را به دست گیرد"[۸].
- در منابع شیعه و سنی آمده است که مهدی از اولاد فاطمه(س) است. در صحیح ابن ماجه و سنن ابیداوود و برخی دیگر از معتبرترین کتب روایی اهل سنت آمده است که: "از ام سلمه روایت شده است که گفت: شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود: مهدی(ع) از عترت من و از فرزندان فاطمه(س) است[۹].
- در منابع شیعه و سنی آمده است که مهدی آل محمد، دوازدهمین پیشوا از پیشوایان اهل بیت است که نخستین آنها علی(ع) و آخرین آنها مهدی(ع) است. امام جوینی شافعی، از بزرگان علمای اهل سنت، در کتاب فرائد السمطین از عبدالله بن عباس روایت کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: "من سید پیامبرانم و علی بن ابیطالب(ع) سید اوصیاء و اوصیاء بعد از من دوازده نفر میباشند که اول آنان علی بن ابیطالب(ع) و آخرین آنها مهدی(ع) میباشد"[۱۰].
- و نیز در همین منبع از ابن عباس روایت کرده است که رسول خدا فرمود: "خلفا و اوصیای من و حجتهای خدا بر خلق، بعد از من، دوازده تن میباشند که نخستین آنها برادرم و آخرین آنها فرزندم است. سؤال شد برادر شما چه کسی است؟ فرمود: علی ابن ابیطالب. سؤال شد: فرزند شما چه کسی است؟ فرمود: مهدی. آنکه زمین را پر از عدل و داد میکند همانگونه که ظلم و جور آن را فراگرفته است. سوگند به کسی که مرا بهحق به پیامبری فرستاد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، آن یک روز را خدا آنچنان طولانی خواهد کرد تا فرزندم مهدی قیام کند. در آن هنگام، روح خدا، عیسی بن مریم، فرود خواهد آمد و پشت سر او نماز خواهد گزارد و زمین، با نور خدا روشن خواهد شد و حکومتش شرق و غرب عالم را فراخواهد گرفت"[۱۱].
- بنا بر آنچه گذشت از نظرگاه روایات قطعی و غیر قابل تشکیک که مورد اتفاق شیعه و سنی است خلفا و جانشینان رسول خدا دوازده تن از اهل بیت رسول خدایند که نخستین آنها علی(ع) است و دوازدهمین آنها مهدی(ع) است و این همان چیزی است که شیعیان اثنی عشری به آن معتقدند[۱۲].
زندگینامه امام مهدی(ع)
- امام مهدی(ع) آخرین امام از چهارده معصوم است. نام حضرت مهدی(ع) همنام جدش رسول الله(ص) است. این نام گذاری از قبل، توسط خود پیامبر اکرم(ص) اعلام شده بود؛ چنانکه فرمودند: «مهدی فرزند من است، نام او نام من و کنیۀ او کنیۀ من است»[۱۳] و در برخی روایات از تصریح به نام حضرت منع شده است[۱۴]، به همین جهت علمای شیعه غالباً از تصریح به نام مبارک ایشان خودداری میورزند. پدر ارجمندش امام عسکری(ع) و مادر حضرت، کنیزی است از تبار حواریون عیسی(ع)، موسوم به نرجس خاتون و در برخی نقلها از وی با نامهایی چون: ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد شده است[۱۵] اما در روایت معروف جناب حکیمه، امام عسکری(ع) ایشان را با نام نرجس یاد نموده است[۱۶].[۱۷] از القاب مشهور آن حضرت: حجت، مهدی، خلف صالح، قائم، منتظَر، صاحب الزمان و بقیة الله و کنیۀ مبارکش ابوالقاسم است[۱۸] و در صبح گاه جمعه، پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ قمری در سامرا دیده به جهان گشود و تا هنگام امامت همواره در خفا بود و پنج سالگی امامت مسلمانان را بر عهده گرفت و جز چند نفر کسی از ولادت ایشان خبر نداشت؛ زیرا به دلیل احادیث رسیده از پیامبر(ص) دربارۀ اینکه از صلب امام حسن عسکری(ع) فرزندی به دنیا خواهد آمد که برپا دارندۀ عدل و قسط و نابود کنندۀ بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود، دستگاه خلافت عباسی بر آن شدند تا با هدف جلوگیری از چنین رخدادی، امام عسکری(ع) و بیت ایشان را مدتها تحت مراقبت شدید قرار دهند تا در صورت آگاهی از تولد چنین فرزندی او را بکشند، بنابراین در چنین شرایطی امام عسکری(ع) با تدبیر خاصی ضمن حفظ جان فرزندش، وی را به تعدادی از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفی کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم، دچار تردید و انحراف نشوند. احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویه بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانیاند که در زمان حیات امام عسکری(ع)، موفق به دیدار و گفت و گو با فرزندش مهدی شدهاند. آنان گزارش کردهاند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری(ع) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی(ع) را به ما نشان داد و فرمودند: «این، امام شما بعد از من و من بر شماست از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و دین تان را تباه میکنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید»[۱۹]. همچنین، حکیمه عمۀ امام عسکری(ع)شاهد ولادت حضرت مهدی(ع) بوده و جریان ولادت حضرت را بازگو نموده است[۲۰]. موضوع ولادت حضرت مهدی(ع) نه تنها در میان شیعیان یک امر مسلّم و قطعی است بلکه بیش از یکصد و سی نفر از علمای تاریخ، فقه، حدیث، انساب و برخی از علمای اهل سنت در کتابهای خود نیز به ولادت حضرت مهدی(ع) در سال ۲۵۵ اذعان و یا تصریح کردهاند و بیش از ۶۵ نفر از آنان در خصوص زندگی حضرت مهدی(ع)، کتابهای مستقلی نگاشتهاند[۲۱]. ارادۀ حکیمانه الهی چنین بوده است که امام مهدی(ع) همانند حضرت موسی(ع) به طور معجزهآسا، دوران حملش نامحسوس و قضیۀ ولادتش از آگاهی و دید دشمنان، پنهان بماند[۲۲] تا مسلمانان از فیض وجود او محروم نگردند و حجت خدا همچنان برقرار مانَد. از این موضوع تعبیر به "غیبت" میشود[۲۳].
- غیبت امام مهدی(ع) در دو دورۀ غیبت صغری و غیبت کبری صورت گرفت:
- غیبت صغری از سال ۲۶۰ آغاز شد و تا ۳۲۹ ه.ق ادامه داشت و امام در طول این مدت به واسطۀ نواب اربعه با مردم در ارتباط بود و گاه به واسطۀ آنان با برخی از مردم یا گروههایی از آنان دیدار میکرد. نواب خاص عبارتاند: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی، علی بن محمد سَمَری.
- غیبت کبری: از سال ۳۲۹ ه.ق آغاز گشت و هنوز پایان نیافته است و دوران سختی است و مردمان در معرض امتحان و آزمایش قرار دارند. او در این زمان نایب خاص ندارد و مردم میتوانند مشکلات و مسائل دینی خود را از طریق فقیهان جامع الشرائط و در رأس آنان ولی فقیه، رفع نمایند[۲۴]، چنانکه خود حضرت راه را به مردم نشان داده و فرمودند: «در حوادث واقعه به علمای دین و راویان احادیث ما مراجعه کنید»[۲۵].[۲۶]
فضیلتها و ویژگیهای امام مهدی(ع)
- از جمله فضیلتها و ویژگیهای امام مهدی(ع) عبارتاند از:
- ویژگیهای هفت پیامبر(ع): از آدم و نوح (ع) طول عمر را به ارث برده است و از ابراهیم (ع) ولادت پنهانی و کنارهگیری از مردمان را و از موسی (ع) خوف و غیبت را و از عیسی (ع) اختلاف مردم دربارۀ شخصیت و تولدش را و از ایوب (ع) فَرَج بعد از شدت را و از محمد(ص) قیام به شمشیر را[۲۷].
- زنده کردن سنت پیامبر(ص): هنگامی که ظهور میکند بیشتر احکام دین خدا بر زمین مانده است ولی از گذر مجاهدت و برکت او، کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) زنده میشود[۲۸].
- اعلم زمان خود: حضرت علی(ع) در وصف او فرمودند: «زره دانش بر تن دارد و... همواره در پی حکمت است»[۲۹].[۳۰]
- راهنمای مردم در مسیر هدایت الهی: زمان آن بزرگوار زمان پیروزی هدایت بر هواپرستی است. مسیر هواپرستی را به سوی هدایت و خداپرستی گردانَد؛ آنگاه که در جامعهها هدایت قربانی هوسها شود آن بزرگوار مسیر دنیا را تغییر دهد و هواپرستی را به خداپرستی بازگردانَد و آنگاه که دیگران رأی خود را بر قرآن تحمیل کنند، عصر حاکمیت قرآن بر افکار بشر فرارسد[۳۱].
- در هم کوبندۀ حاکمان ستمگر و مجری عدالت: آگاه باشید که فردا آن امام دادگر، کارگزاران طاغوتی را بر زشت کاریهاشان محاکمه کند در چنین روزگاری زمین دُردانهها و گنجینههایش را چون پارههای جگر خود به پایش ریزد و تقدیمش کند و کلیدهای گنجهای خویش را از صمیم دل تسلیمش کند؛ آنگاه عدالت در زندگی و زنده شدن قرآن و سنت را به تماشا خواهی نشست[۳۲].
- منجی راستین بشریت: ای مردم! زمان فراز آمدن چیزهایی است که شما را وعده دادهاند. نزدیک است فتنهای را که نمیدانید چیست، دیدار کنید. بدانید که از ما هر که آن را دریابد با چراغ روشنی که در دست دارد آن تاریکیها را پشتسر گذارد و پا جای پای صالحان نهد تا بندهایی را که بر گردنهاست بگشاید و اسیران را آزاد کند و جمعیت باطل را پریشان سازد و پراکندگان اهل صلاح را گرد آورد و این کارها پوشیده از مردم به انجام رساند آنکه در پی یافتن نشان اوست هر چه به جستوجویش کوشد از او نشانی نیابد[۳۳].[۳۴]
امام مهدی(ع) در قرآن
- در قرآن کریم به صورت صریح نام "مهدی"، محمد بن الحسن(ع) بلکه نام هیچ کدام از امامان(ع) بیان نشده است؛ زیرا:
- اولاً: قرآن درصدد نام بردن از صحابیان و بستگان پیامبر(ص) نبوده است مگر در موارد استثنائی مثل داستان زید[۳۵] و ابولهب[۳۶] که نام آنها ضرورت داشته است؛
- ثانیاً: نام بردن افراد، موجب انگیزش حب و بغضهای متعدد و زمینهساز تحریف قرآن میشود؛
- ثالثاً در برخی احادیث از امام صادق(ع) در مورد نام علی و اهل بیت(ع) که در قرآن نیامده پرسش شد و ایشان به نماز اشاره کردند که حکم آن در قرآن نازل شده ولی از سه یا چهار رکعتی بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود رسول خدا(ص) این قسمت را برای آنان تفسیر کند ولی در احادیث و تفاسیر سیصد و بیست و چهار آیه مرتبط با وجود مقدس امام عصر(ع) شمرده شده است که دلالتهای آنها یکسان نیست بلکه گاهی تفسیر، تأویل، تطبیق (جری) و... است و اعتبار احادیث تفسیری آنها نیز یکسان نیست[۳۷].
- برخی از آیات مربوط به حضرت مهدی(ع) و انقلاب جهانی آن حضرت عبارتاند از[۳۸]:
- ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۳۹]: در تفسیر آیۀ شریفه از امام باقر(ع) نقل شده است: «این بندگان صالح همانا آل محمد هستند که خداوند، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان مبعوث میکند؛ پس ایشان را عزت داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد»[۴۰]. این تفسیرها هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمیکند بنابراین در هر زمان و در هرجا بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد[۴۱].[۴۲]
- ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۴۳]: امامان(ع) مراد این آیه را برپایی حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) دانستهاند[۴۴].[۴۵]
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۴۶]: روایت شده امام زین العابدین این آیه را خواند و فرمود: «به خدا سوگند، اینان شیعۀ مایند. خداوند وعدۀ خویش را برای آنان به دست مردی از ما تحقق میبخشد و او، مهدی این امت است». این مضمون از امام باقر و امام جعفر صادق(ع) نیز نقل شده است[۴۷].[۴۸]
- ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ﴾[۴۹] از برخی روایات استفاده میشود مراد از "بقیة الله" حضرت مهدی(ع) است همانند روایت کسی که از امام صادق(ع) میپرسد: چون میخواهیم به حضرت قائم سلام گوییم آیا میتوانیم او را امیرالمؤمنین خطاب کنیم؟ فرمود: «نه این لقب را خداوند تنها به علی بن ابیطالب داده است پرسید: او را چه خطاب کنیم؟ فرمود: بگویید: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ» آن گاه امام(ع) این آیه را بر زبان آورد: ﴿بقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ﴾.[۵۰].[۵۱]
- در تمام آیاتی که به حضرت مهدی(ع) و رخدادهای آخرالزمان و حوادث مقارن ظهور و پس از آن، تفسیر شدهاند بر احادیث نبوی(ص) و علوی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) استناد گشته است و در همۀ منابع تفسیری شیعه ذیل این آیات از حضرت مهدی یاد شده است. تفسیرهای معتبر اهل سنت نیز برخی آیات را درباره حضرت مهدی(ع) و ظهور او دانستهاند از جمله: غرائب القرآن، نوشتۀ نظام نیشابوری؛ کشاف نوشته جارالله زمخشری و از شیعه: تفسیر مجمع البیان، تفسیر صافی فیض کاشانی و تفسیر المیزان علامه محمد حسین طباطبایی و...[۵۲]. افزون بر این، کتبی نیز ویژۀ آیات حضرت مهدی(ع) تألیف شدهاند از جمله: المحجة فیما نزل فی القائم الحجة نوشته سید هاشم بحرانی و معجم احادیث الامام المهدی(ع)، مؤسسة المعارف الاسلامیه، الجزء السابع، الآیات المفسر تحت اشراف شیخ علی کورانی، جامعترین کتاب در این زمینه است که بیش از ۳۰۰ آیه را جمع کرده ولی آیۀ ۱۸ سوره محمد (ص) را ذکر نکرده است[۵۳].
امام مهدی(ع) در روایات
- بنابر روایات معتبر و قطعی، احکام و تعالیم اسلام و نیز عدالت که بشر در سایۀ آن به سعادت میرسد تنها به دست مبارک امام دوازدهم(ع) به صورت کامل اجرا میشود و تحقق میپذیرد و این وعدۀ آسمانی تا برآورده نشود بنابر مصلحت و حکمت الهی از دنیا نخواهد رفت. آمادگی مردم جهان برای پذیرفتن حکومت الهی از شرطهای بنیادی ظهور حضرت مهدی(ع) است[۵۴] و در روایات شیعه و سنی و حتی در برخی روایات نام و مشخصات امام مهدی(ع) آمده است. روایاتِ امامت آن امام همام(ع) در حد تواتر است و از دیگر امامان بیشتر است این بدان سبب است که در این باره هم از پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) روایاتی در دست است و هم از یازده امام معصوم(ع)[۵۵].[۵۶] از جملۀ این روایات:
- پیامبر (ص) فرمودند: «مهدی از اولاد من است نامش نام من و کنیهاش کنیه من میباشد. صورت و سیرتش از همه کس به من شبیهتر است. غیبتی کند که مردم دچار حیرت گردند و بسیاری از فرقهها گمراه شوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پردۀ غیبت ظاهر شده، بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد»[۵۷].
- همچنین حضرت فرمودند: «امامان بعد از من، دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل حسین هستند و نهمین آنان، قائم آنان است. آگاه باشید آنان در میان شما همانند کشتی نوح هستند پس هرکس بر آن کشتی متمسک شود، نجات مییابد و هرکه از آن فاصله گیرد، هلاک میشود»[۵۸].[۵۹]
- امام صادق(ع) فرمودند: «چون پرچم قیام او افراشته شود میان مشرق و مغرب را روشن میکند و آنگاه که دستِ مهر بر سر بندگان خدا نهد، قلبشان همچون پارۀ آهن محکم میشود و هر کس نیروی چهل تن پیدا میکند»[۶۰].[۶۱]
- امام حسین(ع) فرمودند: «پسر نهمین من سنتی از یوسف و سنتی از موسی بن عمران دارد و او قائم ما اهل بیت است که خداوند در یک شب کار او را اصلاح میکند»[۶۲].
- امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «این است امام شما پس از من و خلیفهام در میان شما از او فرمان برید و به تفرقه نیفتید که دین خود را از کف میدهید و هلاک میشوید»[۶۳].[۶۴]
- امام سجاد(ع) فرمودند: «قائم از خاندان ماست ولادتش بر مردم مخفی میماند تا جایی که گویند متولد نشده است تا خروج کند هنگامی که خروج کند بیعت کسی در گردن او نباشد»[۶۵].[۶۶]
دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی(ع)
- اعتقاد به مهدی منتظر(ع) ویژۀ شیعیان نیست بلکه اصل این عقیده از نظر اهل سنت با شیعه همسان بوده و بین این دو فرقه از حیث بشارتهای پیامبر(ص) راجع به ظهور آن حضرت و مأموریت جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و نفوس آن بزرگوار و حتی نشانههای ظهور و ویژگیهای انقلاب او، تفاوتی وجود ندارد. تنها تفاوت این است که اغلب دانشمندان اهل سنت میگویند: حضرت هنوز متولد نشده و غایب نیست بلکه به زودی متولد خواهد شد و به آنچه پیامبر (ص) بشارت داده جامۀ عمل میپوشاند و عدّه کمی از آنان در مورد ولادت و غیبت او با شیعه همعقیدهاند آنچه از مجموع منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت استفاده میشود این است که مسألۀ ظهور حضرت مهدی(ع) مورد اتفاق و اجماع مسلمین است. مؤلف کتاب "الإمام المهدی" استاد علی محمد علی دخیل، اسامی ٢٠۵ نفر از بزرگان اهل سنت را در کتاب خود آورده به این ترتیب که تعداد سی نفر از آنها مستقلا درباره حضرت مهدی(ع) کتاب نوشتهاند و سی و یک نفر دیگر فصلی را در کتابهای خود به روایات حضرت مهدی(ع) اختصاص دادهاند و ١۴۴ نفرشان به تناسبهای مختلف، روایات حضرت مهدی(ع) را در کتابهای خود آوردهاند[۶۷]. حتی این اعتقاد در معروفترین و معتبرترین کتب روایی اهل سنت، یعنی "صحاح ستّه"[۶۸] آمده است. این محدثان نامی اهل سنت روایات مربوط به حضرت مهدی(ع) را از: عمر بن خطاب، عبدالله بن مسعود، عبدالله بن عباس، ثوبان، جابر بن عبدالله انصاری، جابر بن سمره، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص، انس بن مالک، ابو سعید خدری، ام سلمه و غیر اینها نقل کردهاند[۶۹].[۷۰]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «يَكُونَ اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً»؛ صحیح بخاری، کتاب الاحکام، ج۵، ح۱۶۵.
- ↑ «فَقَالَ: كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ».
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَ مُحَمَّداً(ص) إِلَى الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ جَعَلَ مِنْ بَعْدِهِ اثْنَيْ عَشَرَ وَصِيّاً...»؛ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۲.
- ↑ «نَحْنُ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْهُمْ حَسَنٌ وَ حُسَيْنٌ ثُمَّ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ(ع)»؛ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۳.
- ↑ «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مَمَاتِي وَ يَسْكُنَ جَنَّةَ عَدْنٍ الَّتِي غَرَسَهَا رَبِّي، فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً بَعْدِي، وَ لْيُوَالِ وَلِيَّهُ، وَ لْيَقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ، فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِي...»؛ حلية الأولياء، ج۱، ص۸۶، ح۳۸۱۹؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۴۸، ح۲۵۷۸.
- ↑ «لا تقوم الساعة حتی تملأ الارض جوراً و عدواناً، ثم يخرج من اهل بيتي من يملأها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً»؛ مستدرک الصحيحين، ج۴، ص۵۵۷؛ همچنین مسند احمد، ج۳، ص۳۶.
- ↑ «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلاَّ يَوْمٌ لَطَوَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَمْلِكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي»؛ سنن ابنماجه، ابواب الجهاد، باب۲۴، ح۲۸۸۴.
- ↑ «عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ: الْمَهْدِيُّ مِنْ وَلَدِ فَاطِمَةَ»؛ سنن ابنماجه، ابواب الفتن، باب خروج المهدی،ح۱۶۱؛ سنن ابیداوود، کتاب المهدی، ج۴، ص۷، ح۴۲۸۴؛ مستدرک الصحيحين، ج۴، ص۵۵۷.
- ↑ «أَنَا سَيِّدُ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ وَ إِنَّ أَوْصِيَائِي بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْمَهْدِيُّ»؛ معالم المدرستین به نقل از فرائد السمطين، مخطوط در کتابخانه دانشگاه تهران، ص۱۶۰به شماره ۱۱۶۴/۱۶۹۰- ۱۶۹۱.
- ↑ «إن خلفائي و أوصيائي و حجج اللّه على الخلق بعدي اثنى عشر أولهم أخي، و آخرهم ولدي، قيل يا رسول اللّه! و من أخوك؟ قال: علي بن أبي طالب، قيل فمن ولدك؟ قال: المهدي الذي يملأها قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا. و الذي بعثني بالحق بشيرا و نذيرا لو لم يبق من الدنيا إلا يوم واحد، لطوّل الله ذلك اليوم حتى يخرج فيه ولدي المهدي، فينزل روح اللّه عيسى بن مريم فيصلي خلفه، و تشرق الأرض بنور ربها، و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب»؛ معالم المدرستین به نقل از فرائد السمطين، مخطوط در کتابخانه دانشگاه تهران، ص۱۶۰به شماره ۱۱۶۴/۱۶۹۰- ۱۶۹۱.
- ↑ اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۸۵-۹۳.
- ↑ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ص۴۹۱؛ العمده، ص۴۳۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۴۱.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۴.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶.
- ↑ اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۴.
- ↑ «هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ أَطِیعُوا وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیَانِکُمْ أَمَا إِنَّکُمْ لَا تَرَوْنَهُ بَعْدَ یَوْمِکُمْ هَذَا»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۶.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷.
- ↑ ر.ک: العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۸۹ ـ ۱۹۹؛ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص۷۵ـ۱۳۶.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶.
- ↑ ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۹.
- ↑ «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا»؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۴.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۶۶۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ۵۷۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۸۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.
- ↑ نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۰
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۸.
- ↑ ﴿قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا﴾«پس چون زيد از او حاجت خويش بگزارد» سوره احزاب، آیه ۳۷.
- ↑ ﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ﴾«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۳۱ـ۳۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۱ـ۳۳.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ یَبْعَثُ اَللَّهُ مَهْدِیَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَیُعِزُّهُمْ وَ یُذِلُّ عَدُوَّهُمْ»؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص ۱۸۴.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۳ ـ ۳۶.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۳، ۳۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ نور الثقلین، ج۵، ص۳۱۰ ـ ۳۱۱.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته كرده اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد. و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشتشان را به ايمنى بدل كند. مرا مى پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص ۷ ـ۱۵۲.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۷ـ۴۲.
- ↑ «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
- ↑ «سأله رجل عن القائم یسلم علیه بامرة المؤمنین؟ قال: لا ذاک اسم سمی الله به أمیر المؤمنین(ع)، لم یسم به أحد قبله و لا یتسمی به بعده الا کافر، قلت: جعلت فداک کیف یسلم؟ قال: یقولون السلام علیک یا بقیة الله، ثم قرأ: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۳۹۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷ـ ۴۳۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۲ـ ۶۵؛ کمال الدین، ص ۶۰۶ ـ ۴۸۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۸.
- ↑ «الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ تَضِلُّ فِیهِ الْأُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ یَمْلَأُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَلَا إِنَّ مَثَلَهُمْ فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»؛ غایة المرام، ج۳، ص۲۲.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۲۶ ـ ۳۱.
- ↑ «فَإِذَا هَزَّهَا لَمْ یَبْقَ مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ وَ یُعْطَی الْمُؤْمِنُ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلا»؛ کامل الزیارات، ص۱۲۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۷.
- ↑ «فِی التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِی سُنَّةٌ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳.
- ↑ «هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ أَطِیعُوهُ وَ لَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیَانِکُم»؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۸.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنَّا تَخْفَی وِلَادَتُهُ عَلَی النَّاسِ حَتَّی یَقُولُوا لَمْ یُولَدْ بَعْدُ لِیَخْرُجَ حِینَ یَخْرُجُ وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۲۳.
- ↑ ر.ک: صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۳۵ ـ ۳۶.
- ↑ ر.ک: الهامی، داود، آخرین امید، ص ۲۲۳.
- ↑ صحاح سته عبارتند از: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن داود، سنن ترمذی، سنن نسایی و سنن ابن ماجه.
- ↑ ر.ک: هاشمی شهیدی، سید اسدالله، ظهور حضرت مهدی از دیدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص ۷۱.
- ↑ ر.ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۴.