آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]] | | موضوع اصلی = [[علم غیب معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب]] | ||
| موضوع فرعی = آیا امام علی علم غیب دارد؟ | | موضوع فرعی = آیا [[امام علی]]{{ع}} [[علم غیب]] دارد؟ | ||
| تصویر = 7626626262.jpg | | تصویر = 7626626262.jpg | ||
| اندازه تصویر = 200px | | اندازه تصویر = 200px | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
پژوهشگران [[وبگاه پرسمان]]؛ پژوهشگران [[ماهنامه موعود]]؛ پژوهشگران [[وبگاه پاسخگویان]]؛ پژوهشگران [[پایگاه تخصصی عاشورا]] | پژوهشگران [[وبگاه پرسمان]]؛ پژوهشگران [[ماهنامه موعود]]؛ پژوهشگران [[وبگاه پاسخگویان]]؛ پژوهشگران [[پایگاه تخصصی عاشورا]] | ||
}} | }} | ||
'''آیا امام علی علم غیب دارد؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود. | ''' آیا [[امام علی]]{{ع}} [[علم غیب]] دارد؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود. | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | [[پرونده:111.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]]''' در کتاب ''«[[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در باورِ ما شیعیان، تنها پیامبران الهی نیستند که از علوم غیبی | ::::::«در باورِ ما شیعیان، تنها پیامبران الهی نیستند که از علوم غیبی برخوردارند؛ بلکه [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}}، در گستره بسیار وسیعی، از این دانشهای الهی برخوردارند. [[امام علی]]{{ع}} فرمود: از من بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید. سوگند بدان کس که جانم به دست اوست، نمیپرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت است، و نه از گروهی که صد تن را به راه راست میخواند و صد تن را موجب ضلالت است، جز آن که شما را از آن آگاه میکنم: از آن که مردم را بدان میخواند، و آن که رهبری شان میکند، و آن که آنان را میراند و آنجا که فرود آیند، و آنجا که بار گشایند؛ و آن که از آنان کشته شود، و آن که از ایشان بمیرد. | ||
::::::ابن ابی الحدید گوید: ابو | ::::::[[ابن ابی الحدید]] گوید: [[ابو عمر]]، محمد بن عبد البِرّ، نویسنده کتاب الاستیعاب آورده است که گروهی از راویان و محدّثان گفتهاند: سَلُونی را، جز [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} هیچ یک از صحابه نگفته است. و شیخ ما [[ابو جعفر اسکافی]] در کتاب نَقْضُ العثمانیه از علیّ بن جعفر و او از ابن شُبْرمه، آورده است که گفت: جز [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}}، کس را نسزد که بر منبر بنشیند و سَلُونی را بر زبان آوَرَد. | ||
::::::ابن ابی الحدید در ذیل این خطبه، فصلی را درباره پارهای از امور غیبی که امام خبر داده و محقّق شده، گشوده است. او میگوید: بدان که | ::::::[[ابن ابی الحدید]] در ذیل این خطبه، فصلی را درباره پارهای از امور غیبی که امام خبر داده و محقّق شده، گشوده است. او میگوید: بدان که [[علیهه{{ع}} در این فصل به خداوندی که جانش در دست اوست، سوگند خورده است، که آنها از او چیزی از اموری را، که تا روز قیامت میان آنان واقع خواهد شد، نخواهند پرسید، مگر آن که از آن به ایشان خبر خواهد داد. همچنین از هر گروه صد نفری که به هدایت یا ضلالت باشند نمیپرسند، مگر این که به همه موارد آنان که چه کسی رهبر آنان و گرداننده ایشان است و کجا فرود میآیند و چه کسی از ایشان کشته میشود و چه کسی به مرگ طبیعی میمیرد، خبر خواهد داد. این ادّعا که [[امام علی|علی]]{{ع}} کرده است نه ادعای ربوبیّت است و نه ادعای پیامبری بلکه میگفته است: [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} او را به این امور آگاه کرده است. ما اخباری را که علی داده است، آزموده و آن را مطابق با حقیقت یافتهایم. به همین سبب استدلال میکنیم، که ادعای [[امام علی|علی]]{{ع}} راست و صدق است. همچون خبری که در مورد خود، داده و گفته است: ضربتی بر سرش زده خواهد شد که ریش او از آن خضاب میشود. و خبر دادن او از کشته شدن پسرش [[امام حسین|حسین]]{{ع}} و آن چه به هنگام عبور از سرزمین کربلاء اظهار فرموده است. | ||
::::::ابن ابی | ::::::[[ابن ابی الحدید]]، درباره امور غیبی، که [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} خبر داده و تحقق یافته است، موارد دیگری را یاد کرده است. مانند: خبر دادنِ آن حضرت به این که [[معاویه]] پس از او پادشاهی خواهد کرد. و مسائل [[حجاج]]، و [[یوسف بن عمر]]، و آن چه از اخبار [[خوارج]] در نهروان گفته بود و خبر دادنِ آن حضرت به یارانش که کدام یک از ایشان کشته و کدام بر دار کشیده خواهند شد، و خبر دادن از جنگهای [[جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] و خبر دادن از شمار سپاهیانی که به هنگام حرکت او به بصره از کوفه به یاری او خواهند آمد و پیشگویی حضرت در مورد [[عبدالله بن زبیر]] که فرمود: حیلهگری کینه توز است. آهنگ کاری دارد که به آن دست نمییابد. دام دین برای شکار دنیا میگستراند و سپس بر دار کشیده قریش خواهد بود. و همین طور، خبر دادنِ علی از نابودی بصره با طغیانِ آب، هلاک شدنِ مردم آن، بار دیگر به دست زنج؛ که قومی، در این کلمه تصحیف کرده و آن را، به غلط، ریح «باد و طوفان» خواندهاند. و خبر دادن ظهور پرچمهای سیاه از ناحیه خراسان و نام بردن آن حضرت از گروهی از خراسانیان که به بنی رزیق معروفاند و [[اسحاق بن ابراهیم]] که اینان و افراد پیش از ایشان همگی از داعیان حکومت بنی عباس بودهاند. و خبر دادن از این که گروهی از فرزندزادگان او در طبرستان ظاهر میشوند و به حکومت میرسند؛ هم چون ناصر و داعی و دیگران، که در این باره چنین فرموده است: همانا برای آل محمّد در طالقان گنجینهایی است که هر گاه خداوند بخواهد آن را آشکار میفرماید تا به فرمان خدا قیام کند و مردم را به دین خدا فرا خواند همان و همو گوید: در بحثهای گذشته برخی از اِخبار [[علی]]{{ع}} به امور غیبی را بیان کردیم. از جمله شگفتترین آنها موضوعی است که آن را ضمن خطبهای، که در آن از خونریزیهای آینده سخن میگوید و اشاره به قرمطیان است، بیان کرده است. آن حضرت چنین فرموده است: مدّعی عشق و محبت نسبت به ما هستند و حال آنکه بغض و کینه ما را در دل نهان دارند و نشانه این موضوع آن است که ایشان وارثان ما را میکشند و از کارهای ما روی گردانند. جوانان ما را از خود طرد میکنند. و آن چه از آن خبر داده بود همان گونه بوده است؛ چرا که قرمطیان گروهی بسیار از آل ابوطالب را کشتند و نامهای آنها در کتاب مقاتل الطالبین ابو الفرج اصفهانی آمده است. علی ضمن همین خطبه در حالی که به ستونی در مسجد کوفه، که به آن تکیه میداد، اشاره میکرد، چنین فرموده است: گویی میبینم حجرالاسود نصب شده است. ای وای بر ایشان! فضیلت حجر الاسود، در خودش نیست؛ بلکه در جایگاه و اساس آن است. آری، حجر الاسود مدتی این جا خواهد بود و سپس مدتی آن جا و به بحرین اشاره فرمود و سپس به جایگاه اصلی خود، برمیگردد. در مورد حجر الاسود همان گونه که علی خبر داده بود، اتفاق افتاد. | ||
::::::تاریخ زندگی نورانی [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و همین طور دیگر امامان، سرشار از این گونه خبرهای غیبی است، که اهالی انصاف و مردمان آزاداندیش را، که پوستههای تعصّب دریدهاند، به شگفتی وا میدارد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۹۳.]</ref>. | ::::::تاریخ زندگی نورانی [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و همین طور دیگر امامان، سرشار از این گونه خبرهای غیبی است، که اهالی انصاف و مردمان آزاداندیش را، که پوستههای تعصّب دریدهاند، به شگفتی وا میدارد»<ref>[http://www.lankarani.com/far/library/view.php?action=view&id_book=209&page=163 پاسداران وحی، ص ۱۹۳.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]'''، در مقاله ''«[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«امیرالمؤمنین {{ع}} در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو میکرد که در اینجا به نمونههایی اشاره میشود. | ::::::«امیرالمؤمنین {{ع}} در باب حوادث روزگار، با حضور و شهود و علم لدنی خود، گاهی بعضی از اخبار غیبی را برای مردم بازگو میکرد که در اینجا به نمونههایی اشاره میشود. | ||
::::::۱. امیرالمؤمنین {{ع}} خبر داد که او پیش از معاویه از دنیا میرود و معاویه پس از او بر عراق مسلط میگردد و سپس فرمود:او به زودی از شما میخواهد که به من ناسزا بگویید و از من بیزاری جویید. <ref>«انه سیأمرکم بسبی والبرائه منی»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳.</ref> پس از آن حضرت {{ع}} معاویه بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن حضرت {{ع}} ناسزا بگویند و از او بیزاری جویند. | ::::::۱. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} خبر داد که او پیش از معاویه از دنیا میرود و معاویه پس از او بر عراق مسلط میگردد و سپس فرمود:او به زودی از شما میخواهد که به من ناسزا بگویید و از من بیزاری جویید. <ref>«انه سیأمرکم بسبی والبرائه منی»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳.</ref> پس از آن [[حضرت]]{{ع}} معاویه بر عراق مسلط شد و از مردم خواست که به آن [[حضرت]]{{ع}} ناسزا بگویند و از او بیزاری جویند. | ||
::::::۲. آن حضرت {{ع}} درباره گروه خوارج فرمود: آگاه باشید! پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده روبرو میگردید و استبدادی بر شما حکومت خواهد کرد که برای ستمگران سنت خواهد شد. <ref>«أما انکم ستلقون بعدی ذلا شاملاً و سیفاً قاطعاً و أثره یتخذها الظالمون فیکم سنه»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref> | ::::::۲. آن [[حضرت]]{{ع}} درباره گروه خوارج فرمود: آگاه باشید! پس از من با ذلت همه جانبه و شمشیر برنده روبرو میگردید و استبدادی بر شما حکومت خواهد کرد که برای ستمگران سنت خواهد شد. <ref>«أما انکم ستلقون بعدی ذلا شاملاً و سیفاً قاطعاً و أثره یتخذها الظالمون فیکم سنه»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳</ref> | ||
::::::آری، زندگی خوارج همراه با خفت و خواری بود و آنها همیشه تحت تعقیب حکومت ها بودند و خودشان نیز به رهزنی و غارت اموال مردم روی آوردند»<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}</ref>. | ::::::آری، زندگی خوارج همراه با خفت و خواری بود و آنها همیشه تحت تعقیب حکومت ها بودند و خودشان نیز به رهزنی و غارت اموال مردم روی آوردند»<ref>[http://www.bashgah.net/fa/content/show/89257 علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی] {{ع}}</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | [[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | ||
[[اسلام کوئست (وبگاه)|وبگاه اسلام کوئست]] وابسته به آیتالله '''[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]''' در اینباره آورده است: | [[اسلام کوئست (وبگاه)|وبگاه اسلام کوئست]] وابسته به آیتالله '''[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]''' در اینباره آورده است: | ||
:::::: | ::::::«[[علی]]{{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛<ref>ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: [[حسن حسنزاده آملی|علامه حسنزاده آملی]]، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱</ref> بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بیپایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بیپایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند.<ref>[[محمد بن یعقوب کلینی]]، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند:« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم»</ref> بدین ترتیب حضرت [[علی]]{{ع}} مظهر علم بیپایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است»<ref>[http://www.islamquest.net/fa/archive/question/8022 وبگاه اسلام کوئست]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۷. آیتالله عطاردی؛}} | {{جمع شدن|۷. آیتالله عطاردی؛}} | ||
[[پرونده:1368233.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عزیزالله عطاردی]]]] | [[پرونده:1368233.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عزیزالله عطاردی]]]] | ||
::::::آیت الله '''[[عزیزالله عطاردی|عطاردی]]''' در مقاله ''«[[شک و شبهه در نهج البلاغه (مقاله)|شک و شبهه در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیت الله '''[[عزیزالله عطاردی|عطاردی]]''' در مقاله ''«[[شک و شبهه در نهج البلاغه (مقاله)|شک و شبهه در نهج البلاغه]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«یکی از شبهات وارده درباره نهج البلاغه موضوع علم غیب است، مخالفین گویند: در نهج البلاغه مطالبی اظهار شده که گوینده آن مدعی علم غیب میباشد، در صورتی که اطلاع از غیب مخصوص خداوند است و جز ذات پروردگار کسی از غیب اطلاع ندارد. اکنون باید نخست درباره غیب سخن گفت، تا معلوم شود که غیب چیست، و [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]]{{ع}}، در خطبهها و سخنان خود چه گفته و از چه موضوعی پرده برداشته که این چنین مورد حمله قرار گرفته و گفتههایش را در این مورد قبول نکردهاند و در انتساب آنها به آن حضرت تردید نمودهاند. | ::::::«یکی از شبهات وارده درباره [[نهج البلاغه]] موضوع [[علم غیب]] است، مخالفین گویند: در [[نهج البلاغه]] مطالبی اظهار شده که گوینده آن مدعی [[علم غیب]] میباشد، در صورتی که اطلاع از غیب مخصوص خداوند است و جز ذات پروردگار کسی از غیب اطلاع ندارد. اکنون باید نخست درباره غیب سخن گفت، تا معلوم شود که غیب چیست، و [[امام علی|امام علی بن ابی طالب]]{{ع}}، در خطبهها و سخنان خود چه گفته و از چه موضوعی پرده برداشته که این چنین مورد حمله قرار گرفته و گفتههایش را در این مورد قبول نکردهاند و در انتساب آنها به آن حضرت تردید نمودهاند. | ||
::::::در قرآن مجید از غیب مکرر سخن گفته شده، در جایی میفرماید: این قرآن راهنمای پرهیزکاران است، آن پرهیزکارانی که ایمان به غیب دارند، در جایی دیگر فرمود: این خبرهای غیبی است که ما برای شما میفرستیم و تو قبلا از آنها اطلاعی نداشتی، در یک آیه میفرماید: غیب را جز خداوند کسی نمیداند، و یا اینکه خداوند به غیب آسمانها و زمین عالم است، و یا اینکه خداوند عالم به غیب و شهادت است. به طور کلی در قرآن مجید کلمه غیب در آیات مختلفی تکرار شده است و بیش از پنجاه آیه در قرآن مجید هست که در آن غیب ذکر شده است. در سوره مبارکه جن میفرماید: علم غیب مخصوص خداوند است و آن را برای کسی آشکار نمیکند، مگر برای رسولان برگزیدهاش، در این آیه شریفه تصریح گردیده که خداوند پیامبران خود را از علم غیب و اسرار نهانی آگاه میگرداند و آنها میتوانند چیزهایی را مشاهده کنند و یا مطالبی بگویند که دیگران توانایی آن را ندارند. بنابراین معلوم شد که پیغمبران هم میتوانند از غیب مطلع باشند و از آینده خبر دهند و از اسرار مطلع گردند و مردم را از گذشته باخبر سازند، و در قرآن مجید، در داستان [[حضرت عیسی]] {{ع}}، با صراحت میگوید که من از آنچه در منزل ذخیره میکنید اطلاع میدهم. غیب یعنی آنچه با حواس ظاهری قابل درک نیست، و دیدگان آن را در نمییابند، همانند این که مۆمنین، به بهشت و دوزخ و عذاب قبر و فرشتگان معتقد هستند و آنها را مشاهده نمیکنند، و یا اینکه [[امام مهدی]] {{ع}}، زنده و در میان مردم هست و افراد عادل او را میبینند. | ::::::در قرآن مجید از غیب مکرر سخن گفته شده، در جایی میفرماید: این قرآن راهنمای پرهیزکاران است، آن پرهیزکارانی که ایمان به غیب دارند، در جایی دیگر فرمود: این خبرهای غیبی است که ما برای شما میفرستیم و تو قبلا از آنها اطلاعی نداشتی، در یک آیه میفرماید: غیب را جز خداوند کسی نمیداند، و یا اینکه خداوند به غیب آسمانها و زمین عالم است، و یا اینکه خداوند عالم به غیب و شهادت است. به طور کلی در قرآن مجید کلمه غیب در آیات مختلفی تکرار شده است و بیش از پنجاه آیه در قرآن مجید هست که در آن غیب ذکر شده است. در سوره مبارکه جن میفرماید: علم غیب مخصوص خداوند است و آن را برای کسی آشکار نمیکند، مگر برای رسولان برگزیدهاش، در این آیه شریفه تصریح گردیده که خداوند پیامبران خود را از علم غیب و اسرار نهانی آگاه میگرداند و آنها میتوانند چیزهایی را مشاهده کنند و یا مطالبی بگویند که دیگران توانایی آن را ندارند. بنابراین معلوم شد که پیغمبران هم میتوانند از غیب مطلع باشند و از آینده خبر دهند و از اسرار مطلع گردند و مردم را از گذشته باخبر سازند، و در قرآن مجید، در داستان [[حضرت عیسی]] {{ع}}، با صراحت میگوید که من از آنچه در منزل ذخیره میکنید اطلاع میدهم. غیب یعنی آنچه با حواس ظاهری قابل درک نیست، و دیدگان آن را در نمییابند، همانند این که مۆمنین، به بهشت و دوزخ و عذاب قبر و فرشتگان معتقد هستند و آنها را مشاهده نمیکنند، و یا اینکه [[امام مهدی]] {{ع}}، زنده و در میان مردم هست و افراد عادل او را میبینند. | ||
::::::مخالفان نهج البلاغه با دیدن این مطلب می گویند: این کلمات از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} نیست، زیرا گوینده این سخنان مدعی علم غیب است، در صورتی که اگر در اینباره اندکی فکر کنند و زندگی امام علی {{ع}}، را مورد دقت قرار دهند موضوع را درک خواهند کرد. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، در زمان خود نسبت به آینده مطالبی فرمودند که همه آنها بعد از او واقع شد. به [[حضرت زهرا]] {{س}}، فرمودند: تو قبل از همه به من ملحق خواهی شد، به علی {{ع}}، فرمودند: ناکثین و مارقین و قاسطین با تو جنگ میکنند و تو را در محراب میکشند و محاسنت را با خون سرت رنگین میکنند. در جای دیگر فرمود: ای علی پس از من مظلوم خواهی شد و باید صبر کنی، و نیز فرمود: فرزندم [[امام حسین|حسین]] {{ع}}، را با خاندان و فرزندانش با لب تشنه خواهند کشت. و یا اخباری که درباره بنی امیه و سلطنت آنان فرمودند، که همه این مطالب و پیشگوییها واقع شدند. اکنون برگردیم به اصل موضوع، در نهج البلاغه خطبهها و کلمات متعددی از علی {{ع}}، در ملاحم و اخبار از آینده هست، علی {{ع}}، از تسلط معاویه بر بلاد اسلام، و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی در عراق و ظلم و فساد او، در غرق شدن بصره و داستان مغول و ورود آنها به عراق سخن گفته است. مخالفان نهج البلاغه با دیدن این مطلب میگویند:این کلمات از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} نیست، زیرا گوینده این سخنان مدعی علم غیب است، در صورتی که اگر در این باره اندکی فکر کنند و زندگی [[امام علی]] {{ع}}، را مورد دقت قرار دهند موضوع را درک خواهند کرد. | ::::::مخالفان نهج البلاغه با دیدن این مطلب می گویند: این کلمات از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} نیست، زیرا گوینده این سخنان مدعی علم غیب است، در صورتی که اگر در اینباره اندکی فکر کنند و زندگی [[امام علی]]{{ع}}، را مورد دقت قرار دهند موضوع را درک خواهند کرد. [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}، در زمان خود نسبت به آینده مطالبی فرمودند که همه آنها بعد از او واقع شد. به [[حضرت زهرا]] {{س}}، فرمودند: تو قبل از همه به من ملحق خواهی شد، به [[علی]]{{ع}}، فرمودند: ناکثین و مارقین و قاسطین با تو جنگ میکنند و تو را در محراب میکشند و محاسنت را با خون سرت رنگین میکنند. در جای دیگر فرمود: ای علی پس از من مظلوم خواهی شد و باید صبر کنی، و نیز فرمود: فرزندم [[امام حسین|حسین]] {{ع}}، را با خاندان و فرزندانش با لب تشنه خواهند کشت. و یا اخباری که درباره بنی امیه و سلطنت آنان فرمودند، که همه این مطالب و پیشگوییها واقع شدند. اکنون برگردیم به اصل موضوع، در نهج البلاغه خطبهها و کلمات متعددی از [[علی]]{{ع}}، در ملاحم و اخبار از آینده هست، [[علی]]{{ع}}، از تسلط معاویه بر بلاد اسلام، و ولایت حجاج بن یوسف ثقفی در عراق و ظلم و فساد او، در غرق شدن بصره و داستان مغول و ورود آنها به عراق سخن گفته است. مخالفان نهج البلاغه با دیدن این مطلب میگویند:این کلمات از [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}} نیست، زیرا گوینده این سخنان مدعی علم غیب است، در صورتی که اگر در این باره اندکی فکر کنند و زندگی [[امام علی]] {{ع}}، را مورد دقت قرار دهند موضوع را درک خواهند کرد. | ||
::::::[[امام علی]] {{ع}}، از کودکی در دامن حضرت رسول {{صل}}، بزرگ شد و بعد از مبعث رسول اکرم نخستین کسی است که به آن حضرت ایمان آورد. در همه جا با رسول خدا بود و از هنگام بعثت تا وقت وفات نبی اکرم آنی از او دور نبود، و هرچه بر رسول خدا نازل میشد از آن اطلاع داشت. خودش میفرمود: از من بپرسید قبل از آنکه از میان شما بروم، هر مسألهای که به آن نیاز دارید از من سۆال کنید، به خداوند سوگند من علم و دانش فراوانی دارم و از رسول خدا {{صل}}، مطالب را فراگرفتهام و او همه چیز را به من تعلیم فرموده است. به خداوند سوگند بهتر از همه با قرآن آشنایی دارم، و میدانم کدام آیه در شب و یا در روز و کدام آیه در کوه و یا در بیابان فرود آمده است و ناسخ و منسوخ و شان نزول او را به خوبی میدانم، از تأویل و تفسیرش مطلع هستم، و همه اینها را رسول خدا {{صل}}، به من تعلیم داد. در سوره مبارکه جن میفرماید: علم غیب مخصوص خداوند است و آن را برای کسی آشکار نمیکند، مگر برای رسولان برگزیدهاش، در این آیه شریفه تصریح گردیده که خداوند پیامبران خود را از علم غیب و اسرار نهانی آگاه میگرداند و آنها میتوانند چیزهایی را مشاهده کنند و یا مطالبی بگویند که دیگران توانایی آن را ندارند | ::::::[[امام علی]] {{ع}}، از کودکی در دامن حضرت [[رسول]]{{صل}}، بزرگ شد و بعد از مبعث رسول اکرم نخستین کسی است که به آن حضرت ایمان آورد. در همه جا با رسول خدا بود و از هنگام بعثت تا وقت وفات نبی اکرم آنی از او دور نبود، و هرچه بر رسول خدا نازل میشد از آن اطلاع داشت. خودش میفرمود: از من بپرسید قبل از آنکه از میان شما بروم، هر مسألهای که به آن نیاز دارید از من سۆال کنید، به خداوند سوگند من علم و دانش فراوانی دارم و از [[رسول خدا]]{{صل}}، مطالب را فراگرفتهام و او همه چیز را به من تعلیم فرموده است. به خداوند سوگند بهتر از همه با قرآن آشنایی دارم، و میدانم کدام آیه در شب و یا در روز و کدام آیه در کوه و یا در بیابان فرود آمده است و ناسخ و منسوخ و شان نزول او را به خوبی میدانم، از تأویل و تفسیرش مطلع هستم، و همه اینها را [[رسول خدا]]{{صل}}، به من تعلیم داد. در سوره مبارکه جن میفرماید: علم غیب مخصوص خداوند است و آن را برای کسی آشکار نمیکند، مگر برای رسولان برگزیدهاش، در این آیه شریفه تصریح گردیده که خداوند پیامبران خود را از علم غیب و اسرار نهانی آگاه میگرداند و آنها میتوانند چیزهایی را مشاهده کنند و یا مطالبی بگویند که دیگران توانایی آن را ندارند | ||
::::::[[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}}، فرمودند: هنگامی که رسول خدا {{صل}}، میخواستند از دنیا بروند مرا نزد خود طلب کردند و با من به سخن گفتن پرداختند، و از حوادثی که بعد از آن جناب خواهد آمد مطلع کردند، و به من هزار باب از علم آموختند که از هر دری هزار در دیگر باز میشد. دلیل بر این مطلب خطبه علی {{ع}} است که اینک در نهج البلاغه وجود دارد. [[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}} در این خطبه از ظهور اقوام ترک سخن گفته و از تاتارها بحث کرده است. در این هنگام مردی از جای خود برخاست و گفت: یا امیر المۆمنین شما علم غیب میدانید؟ علی {{ع}}، فرمود ای مرد کلبی اینها علم غیب نیست، من این سخنان را از صاحب علم فرا گرفتهام، یعنی از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}. پس، بنابر مطالبی که نقل شد، موضوع علم غیب و اخبار از آینده در نهج البلاغه به آسانی قابل حل است و جای شک و تردید دراین باره نیست. مطلب قابل توجه این است که مخالفان میگویند سید رضی و سید مرتضی این مطالب را به علی نسبت دادهاند، در صورتی که ظهور مغول و قوم تاتارها دویست و پانزده سال بعد از فوت رضی واقع شده و اکنون نسخه نهج البلاغه مورخ ۵۱۰ و ۵۴۴ در دست نگارنده این سطور هست که صد سال قبل از ظهور مغول تحریر شده است»<ref>[http://article.tebyan.net/279103/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF- وبگاه تبیان]</ref>. | ::::::[[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}}، فرمودند: هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}}، میخواستند از دنیا بروند مرا نزد خود طلب کردند و با من به سخن گفتن پرداختند، و از حوادثی که بعد از آن جناب خواهد آمد مطلع کردند، و به من هزار باب از علم آموختند که از هر دری هزار در دیگر باز میشد. دلیل بر این مطلب خطبه [[علی]]{{ع}} است که اینک در نهج البلاغه وجود دارد. [[امام علی|امیر المۆمنین]] {{ع}} در این خطبه از ظهور اقوام ترک سخن گفته و از تاتارها بحث کرده است. در این هنگام مردی از جای خود برخاست و گفت: یا امیر المۆمنین شما علم غیب میدانید؟ [[علی]]{{ع}}، فرمود ای مرد کلبی اینها علم غیب نیست، من این سخنان را از صاحب علم فرا گرفتهام، یعنی از [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}}. پس، بنابر مطالبی که نقل شد، موضوع [[علم غیب]] و اخبار از آینده در [[نهج البلاغه]] به آسانی قابل حل است و جای شک و تردید دراین باره نیست. مطلب قابل توجه این است که مخالفان میگویند [[سید رضی]] و [[سید مرتضی]] این مطالب را به علی نسبت دادهاند، در صورتی که ظهور مغول و قوم تاتارها دویست و پانزده سال بعد از فوت رضی واقع شده و اکنون نسخه [[نهج البلاغه]] مورخ ۵۱۰ و ۵۴۴ در دست نگارنده این سطور هست که صد سال قبل از ظهور مغول تحریر شده است»<ref>[http://article.tebyan.net/279103/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF- وبگاه تبیان]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه؛}} | {{جمع شدن|۸. حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه؛}} | ||
[[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]] | [[پرونده:11172.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«خبرهای غیبی از امام علی{{ع}}: [[مروان بن حکم]] در جنگ جمل اسیر شد و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود: "آگاه باشید برای این مروان، فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ، بینی خود را. او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش، روزگار خونینی به خود خواهند دید."<ref>نهج | ::::::«خبرهای غیبی از امام علی{{ع}}: [[مروان بن حکم]] در جنگ جمل اسیر شد و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} از پدر عفو او را خواستند حضرت او را آزاد کرد و سپس فرمود: "آگاه باشید برای این مروان، فرمانروایی کوتاهی است بسان لیسیدن سگ، بینی خود را. او پدر چهار رئیس است و امت اسلامی از فرمانروایی او و فرزندانش، روزگار خونینی به خود خواهند دید."<ref>[[نهج البلاغه]]، خطبه ۷۲، [[نهج البلاغه]] خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: [[شیخ مفید]]، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.</ref> تاریخ گواهی میدهد که حکومت مروان، نُه ماه بیشتر نشد و چهار فرزندش، [[عبدالملک]] و [[عبدالعزیز]] و بشر و محمد، به ترتیب به ریاست رسیدند. امت اسلامی در دوران خلافت مروان و فرزندانش روزهای بسیار سخت و خونینی را سپری کردند.<ref>ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.</ref>»<ref>[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]] ص۳۸۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛}} | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
::::::* خبرهای ایشان{{ع}} مبنی بر اینکه از شهر کوفه دوازده هزار و یک مرد خواهد آمد، پس از شمارش نه یک نفر بیشتر بود نه کمتر؛ | ::::::* خبرهای ایشان{{ع}} مبنی بر اینکه از شهر کوفه دوازده هزار و یک مرد خواهد آمد، پس از شمارش نه یک نفر بیشتر بود نه کمتر؛ | ||
::::::* خبرهای ایشان{{ع}} مبنی بر اینکه در جنگ نهروان تنها ده نفر از خوارج باقی میمانند و از سپاه او ده نفر کشته نمیشوند؛ | ::::::* خبرهای ایشان{{ع}} مبنی بر اینکه در جنگ نهروان تنها ده نفر از خوارج باقی میمانند و از سپاه او ده نفر کشته نمیشوند؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از تعداد نفرات لشگر پسرشان حضرت امام حسن{{ع}}، بدون ذره ای کم یا زیاده؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از تعداد نفرات لشگر پسرشان حضرت [[امام حسن]]{{ع}}، بدون ذره ای کم یا زیاده؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از زنی که عادت ماهیانهاش مانند دیگر زنان نبود. تا جایی که آن زن گفت: علی از من آگاهتر است نسبت به آنچه که حتی پدر و مادرم نیز مطلع نیستند؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از زنی که عادت ماهیانهاش مانند دیگر زنان نبود. تا جایی که آن زن گفت: علی از من آگاهتر است نسبت به آنچه که حتی پدر و مادرم نیز مطلع نیستند؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} در دعوای میان عروس و دامادی در شب عروسی، به اینکه عروس در واقع مادر داماد است؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} در دعوای میان عروس و دامادی در شب عروسی، به اینکه عروس در واقع مادر داماد است؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از تعداد یهودیانی که پس از وفات پیامبر اکرم{{صل}} آمدند؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از تعداد یهودیانی که پس از وفات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمدند؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از خواب خوله حنفیه؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از خواب خوله حنفیه؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از عاقبت غلام بن مجاشع، زمانی که اصحاب جمل را به کتاب خداوند متعال دعوت مینمود؛ به اینکه دست راست او و سپس دست چپ او قطع میشود و سپس با ضربه های شمشیر کشته میشود؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از عاقبت غلام بن مجاشع، زمانی که اصحاب جمل را به کتاب خداوند متعال دعوت مینمود؛ به اینکه دست راست او و سپس دست چپ او قطع میشود و سپس با ضربه های شمشیر کشته میشود؛ | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} در ماه رمضانی که به شهادت رسیدند، از اینکه در دهه آخر ماه به شهادت میرسند؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} در ماه رمضانی که به شهادت رسیدند، از اینکه در دهه آخر ماه به شهادت میرسند؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به شب شهادت خود؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به شب شهادت خود؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به شهادت امام حسین{{ع}} در کربلا؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به شهادت [[امام حسین]]{{ع}} در کربلا؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به حادثه کمک طلبیدن [[اهل بیت]] پیامبر اکرم{{صل}} از اهل کوفه و عدم یاری شدن ایشان؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} نسبت به حادثه کمک طلبیدن [[اهل بیت]] پیامبر اکرم{{صل}} از اهل کوفه و عدم یاری شدن ایشان؛ | ||
::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از به شهادت رسیدن هفت تن از بهترین شیعیان ایشان، از جمله [[حجر بن أزد]]؛ | ::::::* خبر دادن ایشان{{ع}} از به شهادت رسیدن هفت تن از بهترین شیعیان ایشان، از جمله [[حجر بن أزد]]؛ | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
::::::لازم به ذکر است چونکه مسأله [[علم غیبت]] داشتن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{ع}} یکی از مسائل اعتقادی بسیار مهم است لذا نیاز به توضیح بیشتری دارد پس میگوئیم: کسی از همه چیز با خبر است که در هر زمان و هر مکان حاضر و ناظر باشد و بر تمام اشیاء احاطه کامل داشته باشد و او تنها ذات پاک خداوند متعال است، او است که استقلالا و به صورت نامحدود از آنچه بوده و خواهد بود آگاه است. اما غیر او که وجودش محدود به زمان و مکان معینی است طبعا نمیتواند از همه چیز باخبر باشد خداوند در سوره نمل میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}﴾}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد ؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref> ولی این منافات ندارد که خدا بخشی از [[علم غیب]] را که مصلحت میداند و برای تکمیل رهبری رهبران الهی لازم است در اختیار آنان بگذارد، و این [[علم غیب]] مستقل و بالذات نیست بلکه [[علم غیب]] بالعوض است یعنی یادگیری و تعلم از علام الغیوب آیاتی از قرآن نیز بر این معنی دلالت دارد که قبلا به آنها اشاره شد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>« جز فرستادهای را که بپسندد». سوره جن، ۲۷.</ref>. | ::::::لازم به ذکر است چونکه مسأله [[علم غیبت]] داشتن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{ع}} یکی از مسائل اعتقادی بسیار مهم است لذا نیاز به توضیح بیشتری دارد پس میگوئیم: کسی از همه چیز با خبر است که در هر زمان و هر مکان حاضر و ناظر باشد و بر تمام اشیاء احاطه کامل داشته باشد و او تنها ذات پاک خداوند متعال است، او است که استقلالا و به صورت نامحدود از آنچه بوده و خواهد بود آگاه است. اما غیر او که وجودش محدود به زمان و مکان معینی است طبعا نمیتواند از همه چیز باخبر باشد خداوند در سوره نمل میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| [[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}﴾}} <ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد ؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.</ref> ولی این منافات ندارد که خدا بخشی از [[علم غیب]] را که مصلحت میداند و برای تکمیل رهبری رهبران الهی لازم است در اختیار آنان بگذارد، و این [[علم غیب]] مستقل و بالذات نیست بلکه [[علم غیب]] بالعوض است یعنی یادگیری و تعلم از علام الغیوب آیاتی از قرآن نیز بر این معنی دلالت دارد که قبلا به آنها اشاره شد {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}﴾}}<ref>« جز فرستادهای را که بپسندد». سوره جن، ۲۷.</ref>. | ||
::::::جالب اینکه اصل این شبهه و اشکال بر [[علم غیب]] داشتن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و پاسخ آن ذیل خطبه ۱۲۸ در [[نهج البلاغه]] آمده است. | ::::::جالب اینکه اصل این شبهه و اشکال بر [[علم غیب]] داشتن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} و پاسخ آن ذیل خطبه ۱۲۸ در [[نهج البلاغه]] آمده است. | ||
::::::امیرالمؤمنین{{ع}} در سال ۳۶ هجری پس از پایان یافتن جنگ جمل در شهر بصره به [[احنف بن قیس]]<ref>«[[احنف بن قیس]] یکی از یاران رسول خدا {{صل}} است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین{{ع}} گفت: دوست داری با | ::::::[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سال ۳۶ هجری پس از پایان یافتن جنگ جمل در شهر بصره به [[احنف بن قیس]]<ref>«[[احنف بن قیس]] یکی از یاران [[رسول خدا]]{{صل}} است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} گفت: دوست داری با ۲۰۰ سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کنارهگیری کنم؟ که آنگاه شمشیر را از تو باز میدارم، [[امام]]{{ع}} فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به [[امام]]{{ع}} رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، [[ابن اثیر]] ج۱، ص ۵۵.</ref> فرمود: "ای احنف گویا من او را میبینم که با لکشری بدون غبار و بی سر و صدا به شهر بصره حملهور میشود" و نسبت به حوادث و وقایع مهم آینده و کشتار و خونریزیهای فراوانی که بعدها در شهر بصره توسط "صاحب الزنج" و ترکهای مغول اتفاق خواهد افتاد خبر میدهد. در این میان یکی از اصحاب که این پیشگوئیها را شنید گفت: ای امیرمؤمنان از غیب سخن میگوئی؟ و به علم غیب آشنائی؟ [[امام]]{{ع}} خندید و به آن مرد که از طایفه "بنی کلب" بود فرمود: ای برادر کلبی این [[علم غیب]] نیست این فراگرفته ای است از عالمی یعنی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[علم غیب]] تنها علم قیامت است و آنچه خداوند سبحان در این آیه برشمرده است که {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}﴾}}<ref>« بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref>. سپس فرمود: خداوند سبحان از آنچه در رحمها قرار دارد آگاه است، پسر است یا دختر؟ زشت است یا زیبا، سخاوتمند است یا بخیل، سعادتمند (نیک بخت) است یا شقی (بدبخت) و چه کسی آتشگیره جهنم است و چه کسی در بهشت همراه پیامبران؟. این است علم غیبی که جز خدا کسی ذاتا آن را نمیداند و غیر از آن علمی است که خداوند به پیامبرش تعلیم کرده و او به من آموخته است ([[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب اکتسابی]]) و برایم دعا نمود که سینهام آن را فراگیرد و دلم آن علم را در خود بپذیرد اعضای پیکرم را از آن مالامال سازد. | ||
::::::خلاصه: یک رهبری جهانی و همگانی آن هم در تمام زمینههای مادی و معنوی، نیاز به آگاهی بر بسیاری از مسائل دارد که سایر مردم پوشیده است، نه تنها آگاهی از قوانین الهی بلکه آگاهی بر اسرار جهان هستی و ساختمان بشر و آنچه را انجام میدهند و ذخیره میسازند و برخی از حوادث گذشته و آینده، این بخش از علم غیب را خداوند در اختیار رسولان و اوصیاء آنان میگذارد و اگر نگذارد رهبری آنان ناقص خواهد بود. | ::::::خلاصه: یک رهبری جهانی و همگانی آن هم در تمام زمینههای مادی و معنوی، نیاز به آگاهی بر بسیاری از مسائل دارد که سایر مردم پوشیده است، نه تنها آگاهی از قوانین الهی بلکه آگاهی بر اسرار جهان هستی و ساختمان بشر و آنچه را انجام میدهند و ذخیره میسازند و برخی از حوادث گذشته و آینده، این بخش از [[علم غیب]] را خداوند در اختیار رسولان و اوصیاء آنان میگذارد و اگر نگذارد رهبری آنان ناقص خواهد بود. | ||
::::::در [[نهج البلاغه]] «اخبار الملاحم» هیچگونه اشکال عقلی و یا شرعی وجود ندارد، بلکه موافق عقل و صریح آیات قرآن است، و دلیل ژرفائی علم و دانش دروازه علم [[رسول خدا]]{{صل}} است. | ::::::در [[نهج البلاغه]] «اخبار الملاحم» هیچگونه اشکال عقلی و یا شرعی وجود ندارد، بلکه موافق عقل و صریح آیات قرآن است، و دلیل ژرفائی علم و دانش دروازه علم [[رسول خدا]]{{صل}} است. | ||
::::::[[ابن ابی الحدید معتزلی]] در پاسخ از شبهه چگونگی خبر دادن [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از حوادثی که بیش از شش قرن بعد اتفاق افتاده نظیر هجوم تاتار به شهر بغداد گوید: «بدان آنچه را که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از غیب گفته در زمان ما اتفاق افتاده و ما آن را چشمان خود دیدیم، و مردم از صدر اسلام به انتظار آن بودند چونکه [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از آن خبر داده بود تا اینکه قضا و قدر الهی آن را در عصر و زمان ما تحقق بخشید اینان قوم تاتار بودند که با هجوم چنگیز خان به سرزمینهای شرقی اسلام شروع شد و با سقوط بغداد و تصرف آن توسط هلاکو خان در اوائل قرن هفتم هجری خاتمه یافت<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۲۱۸.</ref> | ::::::[[ابن ابی الحدید معتزلی]] در پاسخ از شبهه چگونگی خبر دادن [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از حوادثی که بیش از شش قرن بعد اتفاق افتاده نظیر هجوم تاتار به شهر بغداد گوید: «بدان آنچه را که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از غیب گفته در زمان ما اتفاق افتاده و ما آن را چشمان خود دیدیم، و مردم از صدر اسلام به انتظار آن بودند چونکه [[امیر المؤمنین]]{{ع}} از آن خبر داده بود تا اینکه قضا و قدر الهی آن را در عصر و زمان ما تحقق بخشید اینان قوم تاتار بودند که با هجوم چنگیز خان به سرزمینهای شرقی اسلام شروع شد و با سقوط بغداد و تصرف آن توسط هلاکو خان در اوائل قرن هفتم هجری خاتمه یافت<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۲۱۸.</ref> | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | و در روایات آمده است که منظور علی است<ref>مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.</ref> که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است. | ||
::::::۳. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}}؛<ref>« و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.</ref>همه شیعه و سنی گفتهاند که این آیه نیز درباره حضرت علی<ref>التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.</ref> نازل شده است و همچنین روایت کردهاند که حضرت علی فرمود: "هیچ یک از سخنانی که از پیامبر شنیدم فراموش نکردهام"<ref>مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.</ref> آن کسی که علم کتاب دارد و جزء برگزیدگانی است که کتاب را به ارث بردهاند، درب علم پیامبر است و این علم، علوم غیبی و غیر آن را در بر دارد و بر طبق این آیات و روایات به امام علی داده شده است. | ::::::۳. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}}؛<ref>« و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.</ref>همه شیعه و سنی گفتهاند که این آیه نیز درباره حضرت علی<ref>التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.</ref> نازل شده است و همچنین روایت کردهاند که حضرت علی فرمود: "هیچ یک از سخنانی که از پیامبر شنیدم فراموش نکردهام"<ref>مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.</ref> آن کسی که علم کتاب دارد و جزء برگزیدگانی است که کتاب را به ارث بردهاند، درب علم پیامبر است و این علم، علوم غیبی و غیر آن را در بر دارد و بر طبق این آیات و روایات به امام علی داده شده است. | ||
::::::۴. حضرت علی درباره حوادث غیبی فرموده است: "سوگند به خدا اگر بخواهم میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم، اما از آن میترسم که با این گونه خبرها نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود میسپارم. سوگند به خدایی که محمد را به حق برانگیخت، و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است، هیچ حادثهای بر من نگذشت جز | ::::::۴. حضرت [[علی]]{{ع}} درباره حوادث غیبی فرموده است: "سوگند به خدا اگر بخواهم میتوانم هر کدام شما را از آغاز و پایان کارش، و از تمام شئون زندگی، آگاه سازم، اما از آن میترسم که با این گونه خبرها نسبت به [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] کافر شوید، آگاه باشید که من این اسرار گرانبها را به یاران رازدار و مورد اطمینان خود میسپارم. سوگند به خدایی که محمد را به حق برانگیخت، و او را برگزید، جز به راستی سخن نگویم. پیامبر اسلام همه اطلاعات را به من سپرده است، و از محل هلاکت آن کس که هلاک میشود و جای نجات کسی که نجات مییابد و پایان این حکومت، همه را به من خبر داده و مرا آگاهانده است، هیچ حادثهای بر من نگذشت جز آن که در گوشم نجوا کرد و مرا از آن مطلع ساخت<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵</ref> | ||
::::::۵. هم چنین از کارهایی که قرامطه<ref>فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)</ref> مرتکب شدند خبر داد و فرمود: "آنها در ظاهر و به دروغ به ما عشق میورزند در حالی که کینه و دشمنی ما را در دل دارند و نشانهاش این است که وارثان ما را میکشند و از کودکان ما روی میگردانند". ابن ابی الحدید میگوید: "پیشگویی آن حضرت درست بود زیرا قرامطه افراد بسیاری از خاندان ابیطالب را کشتند"<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.</ref> | ::::::۵. هم چنین از کارهایی که قرامطه<ref>فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)</ref> مرتکب شدند خبر داد و فرمود: "آنها در ظاهر و به دروغ به ما عشق میورزند در حالی که کینه و دشمنی ما را در دل دارند و نشانهاش این است که وارثان ما را میکشند و از کودکان ما روی میگردانند". ابن ابی الحدید میگوید: "پیشگویی آن حضرت درست بود زیرا قرامطه افراد بسیاری از خاندان ابیطالب را کشتند"<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.</ref> | ||
::::::۶. در یکی از خطبههای امیرالمؤمنین علی آمده است: "از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، به خدا سوگند نمیپرسید از گروهی که صد نفر را گمراه یا هدایت میسازد جز آنکه شما را آگاه میسازم از آن کسی که مردم را بدان میخواند و آنها که از آنان پیروی میکنند تا روز قیامت" در این هنگام مردی برخاست و گفت چند تار مو در سر و صورت من وجود دارد؟ حضرت فرمود: "به خدا سوگند رسول خدا از آنچه پرسیدی با من سخن گفته بود | ::::::۶. در یکی از خطبههای امیرالمؤمنین علی آمده است: "از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، به خدا سوگند نمیپرسید از گروهی که صد نفر را گمراه یا هدایت میسازد جز آنکه شما را آگاه میسازم از آن کسی که مردم را بدان میخواند و آنها که از آنان پیروی میکنند تا روز قیامت" در این هنگام مردی برخاست و گفت چند تار مو در سر و صورت من وجود دارد؟ حضرت فرمود: "به خدا سوگند رسول خدا از آنچه پرسیدی با من سخن گفته بود بدان که بر هر تار مویی از سر تو فرشتهای است که تو را لعن میکند و بر هر تار مویی از ریش تو شیطانی است که تو را تحریک میکند و در خانه تو کودکی است که پسر [[رسول خدا]] را خواهد کشت، اگر اثبات جواب سؤال تو تعداد موها دشوار نبود تو را از آن آگاه میکردم اما نشانه آن (علم غیب دانستن من) لعن شدن تو و پسر ملعون توست که از آن خبر دادم". در آن هنگام پسر او کوچک بود و همو بعدها کشتن امام حسین را به عهده گرفت.<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از [[ابن هلال ثقفى]] روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک | ||
مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین {{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.</ref> | مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل [[امام حسین]]{{ع}} شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.</ref> | ||
::::::۷. امام امیرالمؤمنین علی حکمهای شگفتانگیزی صادر کرده که بیش از حد شمارش است و به نوبه خود نشانه علم خدادای امام است. زیرا ایشان احکام الهی را که دیگران از پاسخ به آن عاجز میماندند بیان فرموده است، مانند ماجرای دعوای دو زن بر سر یک کودک که حضرت دستور داد کودک را با شمشیر دو نیمه کنند و مادر واقعی برای نجات جان کودک خود از ادعایش دست برداشت و بدین ترتیب حق روشن گردید.<ref>کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.</ref> یا مانند تقسیم درهمها بین صاحبان نان<ref>ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.</ref> و بیان حکم خنثی<ref>نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.</ref> و احکام اهل بغی (مفسدین فی الارض) به طوری که شافعی گفته است حکم اهل بغی را از علی آموختیم.<ref>کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.</ref> | ::::::۷. امام [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} حکمهای شگفتانگیزی صادر کرده که بیش از حد شمارش است و به نوبه خود نشانه علم خدادای امام است. زیرا ایشان احکام الهی را که دیگران از پاسخ به آن عاجز میماندند بیان فرموده است، مانند ماجرای دعوای دو زن بر سر یک کودک که حضرت دستور داد کودک را با شمشیر دو نیمه کنند و مادر واقعی برای نجات جان کودک خود از ادعایش دست برداشت و بدین ترتیب حق روشن گردید.<ref>کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.</ref> یا مانند تقسیم درهمها بین صاحبان نان<ref>ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.</ref> و بیان حکم خنثی<ref>نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.</ref> و احکام اهل بغی (مفسدین فی الارض) به طوری که شافعی گفته است حکم اهل بغی را از علی آموختیم.<ref>کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.</ref> | ||
::::::۸. در کتاب "اسد الغابة" در معرفی "غرفة الازدی" آمده است: او از یاران پیامبر و از اصحاب صفه که پیامبر برای او دعا کرد تا معامله و خرید و فروش او برکت پیدا کند. وی میگوید: در مورد علی دچار شک شده بودم، روزی در ساحل فرات همراه آن حضرت میرفتیم، حضرت راه خود را کج کرد و در نقطهای ایستاد و ما نیز اطراف آن حضرت ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود: "اینجا سرزمین رحلتشان و منزلگاه سوارکارانشان و محل ریختن خونهایشان است، پدرم به فدای کسی که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد". هنگامی که | ::::::۸. در کتاب "اسد الغابة" در معرفی "غرفة الازدی" آمده است: او از یاران پیامبر و از اصحاب صفه که پیامبر برای او دعا کرد تا معامله و خرید و فروش او برکت پیدا کند. وی میگوید: در مورد علی دچار شک شده بودم، روزی در ساحل فرات همراه آن حضرت میرفتیم، حضرت راه خود را کج کرد و در نقطهای ایستاد و ما نیز اطراف آن حضرت ایستادیم. ایشان با دستش اشاره کرد و فرمود: "اینجا سرزمین رحلتشان و منزلگاه سوارکارانشان و محل ریختن خونهایشان است، پدرم به فدای کسی که در زمین و آسمان یاوری جز خدا ندارد". هنگامی که [[امام حسین]]{{ع}} به شهادت رسید، به محل شهادت او آمدم همانگونه بود که علی گفته بود بدون هیچ اشتباهی پس از خدا به خاطر شک درباره علی طلب بخشش کردم و دریافتم که علی به سبب ویژگیها و صفاتی که در او هست، از دیگران برتر و بر آنها مقدم است.<ref>مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.</ref> | ||
::::::۹. امام علی بن ابی طالب از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ::::::۹. امام [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} از کشته شدن "ذی الثدیة" که از خوارج بود خبر داد و وقتی شایعه عبور خوارج از نهر به امام رسید، فرمود: "نه، آنها از رود عبور نکردهاند".<ref>مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.</ref> | ||
::::::۱۰. امام از شهادت خویش خبر داده است.<ref>لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.</ref> | ::::::۱۰. امام از شهادت خویش خبر داده است.<ref>لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.</ref> | ||
::::::۱۱. امام پیش بینی کرد که مغولان حکومت را از بنی عباس خواهند گرفت. <ref>شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.</ref> | ::::::۱۱. امام پیش بینی کرد که مغولان حکومت را از بنی عباس خواهند گرفت. <ref>شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.</ref> | ||
::::::۱۲. همچنین از به صلیب کشیدن میثم تمار و اینکه دهمین نفر نیزه در بدن او فرو میکند خبر داد و نخلی را که بعدها میثم را بر ساقه آن دار زدند به او نشان داد. این جنایت را عبیدالله بن زیاد (لعنت خدا بر هر دوی آنها مرتکب شد).<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۶۷-۷۳.</ref>. | ::::::۱۲. همچنین از به صلیب کشیدن [[میثم تمار]] و اینکه دهمین نفر نیزه در بدن او فرو میکند خبر داد و نخلی را که بعدها میثم را بر ساقه آن دار زدند به او نشان داد. این جنایت را عبیدالله بن زیاد (لعنت خدا بر هر دوی آنها مرتکب شد).<ref>شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۶۷-۷۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۴. آقای عظیمی؛}} | {{جمع شدن|۱۴. آقای عظیمی؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]''' در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«[[علامه مجلسی]] در ذیل خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه که مطابق آن حضرت امیر{{ع}}، [[چرا امامان علم غیب خود را انکار میکردند؟ (پرسش)|علم غیب را از خود نفی میکند]] و میگوید، آنچه من گفتم علم غیب نیست، بلکه دانشی است که آن را از دانشمندی آموختهام، علم غیب، اطلاع از اموری است که خداوند در آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ]]}}﴾}}<ref>«بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> شمرده است، چنین میگوید: "بارها گفتهایم که آگاهی نداشتن ائمه{{ع}} از غیب، بدان معنا است که آنان [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب ذاتی]] و بدون تعلیم ندارند، اما [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|علم غیب تعلیمی که از راه وحی یا الهام تحقق میگیرد]]، مسلماً انبیا و اولیا{{عم}} از آن برخوردارند، چون عمده معجزات انبیا و اوصیا از قبیل همین اخبار غیبی و اطلاع از امور پنهانی است، چنانکه یکی از وجوه اعجاز قران کریم نیز خبر دادن از امور غیبی است. حتی ما نیز بسیاری از مطالب غیبی را به وسیله تعلیم خدا و رسول و ائمه{{ع}} میدانیم مانند [[قیامت]] و احوال آن، بهشت و جهنم، [[رجعت]]، [[قیام قائم آل محمد]]{{صل}}، نزول عیسی از آسمان و سایر چیزهایی که مربوط به قیامت و عرش و کرسی و [[ملائکه]] هستند".<ref>[[علامه مجلسی]]، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.</ref> | ::::::«[[علامه مجلسی]] در ذیل خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه که مطابق آن حضرت [[امیر]]{{ع}}، [[چرا امامان علم غیب خود را انکار میکردند؟ (پرسش)|علم غیب را از خود نفی میکند]] و میگوید، آنچه من گفتم علم غیب نیست، بلکه دانشی است که آن را از دانشمندی آموختهام، علم غیب، اطلاع از اموری است که خداوند در آیه شریفه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ]]}}﴾}}<ref>«بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.</ref> شمرده است، چنین میگوید: "بارها گفتهایم که آگاهی نداشتن ائمه{{ع}} از غیب، بدان معنا است که آنان [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم غیب ذاتی]] و بدون تعلیم ندارند، اما [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|علم غیب تعلیمی که از راه وحی یا الهام تحقق میگیرد]]، مسلماً انبیا و اولیا{{عم}} از آن برخوردارند، چون عمده معجزات انبیا و اوصیا از قبیل همین اخبار غیبی و اطلاع از امور پنهانی است، چنانکه یکی از وجوه اعجاز قران کریم نیز خبر دادن از امور غیبی است. حتی ما نیز بسیاری از مطالب غیبی را به وسیله تعلیم خدا و [[رسول]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} میدانیم مانند [[قیامت]] و احوال آن، بهشت و جهنم، [[رجعت]]، [[قیام قائم آل محمد]]{{صل}}، نزول عیسی از آسمان و سایر چیزهایی که مربوط به قیامت و عرش و کرسی و [[ملائکه]] هستند".<ref>[[علامه مجلسی]]، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.</ref> | ||
::::::[[خواجه نصیر]] در کتب کلامی خویش بحث زیادی در این باره ([[علم غیب]]) ندارد، اما از جملهای که در کتاب تجرید ذیل برشمردن افضلیت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، آورده است، میتوان استفاده کرد که ایشان فی الجمله علم غیب امام را پذیرفته است، چرا که وی یکی از شواهد و دلایل افضلیت امام علی{{ع}} را، اخبار غیبی آن حضرت دانسته است و فرموده است {{عربی|اندازه=155%|«ولاخباره بالغیب»}}؛ یکی از دلایل برتری [[امام علی]]{{ع}}، پیشگوییهای غیبی آن حضرت است. البته محقق طوسی به همین مقدار اکتفا کرده است و در مورد کمیت و گستره این علم سخنی نگفته است<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۲۳-۱۳۰.</ref>. | ::::::[[خواجه نصیر]] در کتب کلامی خویش بحث زیادی در این باره ([[علم غیب]]) ندارد، اما از جملهای که در کتاب تجرید ذیل برشمردن افضلیت [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}}، آورده است، میتوان استفاده کرد که ایشان فی الجمله علم غیب امام را پذیرفته است، چرا که وی یکی از شواهد و دلایل افضلیت امام علی{{ع}} را، اخبار غیبی آن حضرت دانسته است و فرموده است {{عربی|اندازه=155%|«ولاخباره بالغیب»}}؛ یکی از دلایل برتری [[امام علی]]{{ع}}، پیشگوییهای غیبی آن حضرت است. البته محقق طوسی به همین مقدار اکتفا کرده است و در مورد کمیت و گستره این علم سخنی نگفته است<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.</ref>»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایاننامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۱۲۳-۱۳۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
::::::پژوهشگران ''«[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | ::::::پژوهشگران ''«[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | ||
::::::«انسان کامل ، آیینه تمام نمای اوصاف خداوند و عصاره نظام آفرینش است. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} از برجستهترین انسانهای کامل و نیز شخصیت ممتازی است که قبل از خلقت عالم وجود، نور او و نور [پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} به صورت یک مجموعه خلق شد؛ سپس این نور واحد، عوالمی را پشت سر گذاشت و به این نشأه از عالم وجود رسید تا این که در دنیا، یکی در لباس نبوت جلوه کند و دیگری در جبّه امامت. و انسان کامل، واسطه بین خدا و مخلوقاتش در این عالم مادی است. و هرکاری که انجام میدهد در طول اراده و قدرت الهی است. | ::::::«انسان کامل ، آیینه تمام نمای اوصاف خداوند و عصاره نظام آفرینش است. [[امام علی|امیر المؤمنین علی]] {{ع}} از برجستهترین انسانهای کامل و نیز شخصیت ممتازی است که قبل از خلقت عالم وجود، نور او و نور [پیامبر خاتم|رسول الله]] {{صل}} به صورت یک مجموعه خلق شد؛ سپس این نور واحد، عوالمی را پشت سر گذاشت و به این نشأه از عالم وجود رسید تا این که در دنیا، یکی در لباس نبوت جلوه کند و دیگری در جبّه امامت. و انسان کامل، واسطه بین خدا و مخلوقاتش در این عالم مادی است. و هرکاری که انجام میدهد در طول اراده و قدرت الهی است. | ||
[[امام علی]] {{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و [[ولایت]] کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم علی{{ع}} مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»<ref>[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان].</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و [[ولایت]] کلیه که حقیقت [[امامت]] اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم [[علی]]{{ع}} مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»<ref>[http://www.pasokhgooyan.ir/node/4905 وبگاه پاسخگویان].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۸. پژوهشگران ماهنامه موعود.}} | {{جمع شدن|۱۸. پژوهشگران ماهنامه موعود.}} | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::پژوهشگران ''«[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html ماهنامه موعود]»'' در مقاله ''«[[علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است (مقاله)|علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::پژوهشگران ''«[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html ماهنامه موعود]»'' در مقاله ''«[[علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است (مقاله)|علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«توجّه دارید که قرآن مجید دارنده این قدرت را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند و از این نکته معلوم میشود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند و بنابراین در احادیث متعدّد از | ::::::«توجّه دارید که قرآن مجید دارنده این قدرت را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند و از این نکته معلوم میشود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند و بنابراین در احادیث متعدّد از [[اهل البیت]]{{عم}} ذکر شده است که فرمودند: دانش آنکه بخشی از علم الکتاب را داشت، در مقابل دانش کسی که تمامی علم کتاب را دارد، همانند تری بال مگسی است از آب دریا. | ||
::::::آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّهای از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} مثل عبدالأعلی و عبید بن عبدالله بن بشیر، همگی از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدند که میفرمود: من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا میدانم، خداوند میفرماید: در قرآن است بیان همه چیز. روایات اهل بیت قاطعانه اعلام میدارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه]] | ::::::آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّهای از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} مثل عبدالأعلی و عبید بن عبدالله بن بشیر، همگی از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدند که میفرمود: من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا میدانم، خداوند میفرماید: در قرآن است بیان همه چیز. روایات اهل بیت قاطعانه اعلام میدارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از اولاد معصومان او میباشند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به ابوسعید خدری که از آن آیه مبارک پرسیده بود، فرمود: او برادرم [[علی بن ابیطالب]] است. و [[امام صادق]] {{ع}} در حدیث صحیح فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ | ||
هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}»}}<ref>آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است.</ref> و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}﴾}}. آنگاه [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: علم این کتاب با این عظمت نزد [[علی]]{{ع}} است»<ref>[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html وبگاه ماهنامه موعود].</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۵۴
آیا امام علی علم غیب دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا امام علی(ع) علم غیب دارد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
آیتالله نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
- «روایات متواترهای است که ائمه هدی (ع) فرمودند: «عِندَنا عِلمُ المَنايا وَ البَلايا وَ فَصلِ الخِطابِ وَ أنسابِ العَرَبِ وَ مَولِدِ الإسْلامِ»[۱]. امام صادق (ع) از امیرالمؤمنین نقل نموده که فرمود: «قَالَ اَمیرُالمؤُمِنینَ(ع): اُعْطِیْتُ تِسْعاً لَم یُعطَهَا اَحَدٌ قَبْلی سِوَی النَّبیّ.لَقَد فُتِحَتْ لِیَ السُّبُلُ وَعَلِمْتُ المَنَایَا وَالبَلایَا وَالاَنْسَابَ وَفَصْلَ الخِطَابِ وَلَقَد نَظَرْتُ فِی المَلَکْوتِ بِاِذْنِ رَبّی فَمَا غَابَ عَنّی مَا کَانَ قَبْلی وَلَا مَا یَأتِی بَعْدِی. وَاِنَّ بِوِلَایَتِی اَکمَلَ الله لِهذِهِ الأُمَّهِ دِینَهُمْ»[۲]. علامه مجلسی پس از نقل این حدیث، در بیان آن میفرماید: «همانا به تحقیق راهها برای من باز شده» یعنی راههای علم به معارف و غیوب و یا راههای تقرب به خدا و یا راههای آسمان و زمین؛ چنان که در حدیثی وارد شده است. و «منایا مرگها را میدانم» یعنی اجلهای مردم را. مقصود از «بلایا» اموری است که خدا به واسطه آنها بندگان را امتحان مینماید، مانند امراض و آفات، و یا اعم از آنهاست و شامل خیرات هم میشود. مقصود از علم به «نسبها» این است که: پدر هر شخصی را میدانم و بنابراین اولاد حلال را از حرام زادگان میشناسم» [۳].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مطهری؛ |
---|
|
۲. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
|
۳. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
آیتالله جوادی آملی، در مقاله «علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)» در اینباره گفته است:
|
۴. آیتالله امینی؛ |
---|
|
۵. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
|
۶. آیتالله هادوی تهرانی؛ |
---|
وبگاه اسلام کوئست وابسته به آیتالله هادوی تهرانی در اینباره آورده است:
|
۷. آیتالله عطاردی؛ |
---|
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین دکتر خسروپناه؛ |
---|
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛ |
---|
|
۱۱. دکتر ابطحی؛ |
---|
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسینی در کتاب «آشنایی با نهج البلاغه امام علی» در این باره گفته است:
|
۱۳. آقای موسوی حُصَینی؛ |
---|
و در روایات آمده است که منظور علی است[۵۰] که از روشنترین مصادیق بندگان برگزیده خداوند است.
|
۱۴. آقای عظیمی؛ |
---|
|
۱۵. پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛ |
---|
|
۱۶. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
|
۱۷. پژوهشگران وبگاه پاسخگویان؛ |
---|
امام علی (ع) که کون جامع و دارای همه نشئات وجودی است، در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه که حقیقت امامت اوست، به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی است و چیزی از احاطه علمی آن حضرت مخفی نمیماند. به عبارت دیگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید اوست و چیزی به نام گذشته، حال و آینده، برای وی مطرح نیست. لیکن وقتی آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبیعت یعنی مرحله ناقص میرسد، مانند دیگران است؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهد بداند و از سیطره علم کنونی او خارج باشد. البته فرق او با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان الهی راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند؛ ولی نتوانند؛ اما صاحب ولایت کلیه که کلیددار و خازن آن خزانه علم بی پایان است، هر چه را که بخواهد میتواند بداند. بدین ترتیب حضرت علی مظهر علم بی پایان الهی است اما باید توجه داشت که علم آن حضرت استقلالی نبوده، بلکه تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است. البته آنچه گفته شد فقط در مورد علم آن حضرت بود و در مورد قدرت الهی هم علی(ع) مظهر قدرت الهی است؛ قدرت الهی در آن حضرت ظهور پیدا کرد که توانست در خیبر را از جا درآورد؛ چنان چه آن حضرت در این باره فرمود: در خیبر را به قوت جسمانی از جا نکندم بلکه به قوت ربانی بود»[۸۵]. |
۱۸. پژوهشگران ماهنامه موعود. |
---|
هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)»[۸۶] و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: ﴿﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾﴾. آنگاه حضرت صادق(ع) فرمود: علم این کتاب با این عظمت نزد علی(ع) است»[۸۷]. |
پرسشهای مصداقی
- آیا امام حسن علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام حسین علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام سجاد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام باقر علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام صادق علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام کاظم علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام رضا علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام جواد علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام هادی علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام عسکری علم غیب دارد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی علم غیب دارد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا اطلاع از سرنوشت به نفع انسان ها است یا به ضرر آنها؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ علم بلایا و منایا و فصل الخطاب و علم انساب نزد ماست؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۶ (باب نهم از ابواب علومهم(ع) از کتاب الإمامه)
- ↑ نُه چیز به من بخشیده شده که پیش از من به هیچ کس داده نشده مگر به پیغمبر اکرم(ص) همانا به تحقیق راهها برای من باز شده یعنی راههای آسمان و زمین و مرگها و بلایا و نَسَبها و فصل الخطاب را میدانم. نیز، به اذن پروردگار به ملکوت آسمان نظر کردم؛ آن چه پیش از من بوده و آن چه بعد از من خواهد آمد، از من پنهان نشد همه را دیدم؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۱، ح۱۴
- ↑ علم غیب، ص۱۱۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
- ↑ (او) دانای غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).
- ↑ آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
- ↑ پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ «انه سیأمرکم بسبی والبرائه منی»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳.
- ↑ «أما انکم ستلقون بعدی ذلا شاملاً و سیفاً قاطعاً و أثره یتخذها الظالمون فیکم سنه»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳
- ↑ علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی (ع)
- ↑ سروه لقمان: ۳۴.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۹۳.
- ↑ به نقل از اصبغ بن نباته: بر امیر المؤمنین (ع)، وارد شدم. او را دیدم که در فکر فرو رفته و آرام بر زمین میکوبد. گفتم: ای امیر المؤمنان! چرا شما را اندیشناک میبینم و بر زمین میکوبی؟ آیا علاقهای به آن داری؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، تاکنون یک روز هم به زمین و دنیا رغبتی نورزیدهام؛ اما در اندیشه مولودی از نسل خودم هستم که یازدهمین فرزند من است. او همان مهدی است که زمین را از عدالت پر میکند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. او حیرت و غیبتی دارد که گروههایی در آن، گمراه و گروههایی دیگر، رهنمون میشوند. گفتم: ای امیر المؤمنان، آیا این میشود؟. فرمود: آری، همان گونه که به دنیا میآید، و تو کجا و آگاهی از این امر کجا، ای اصبغ بن نباته! آنان برگزیدگان این امت به همراه نیکان این عترتاند؛ کمال الدین: ص ۲۸۸، ح ۱، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۷۱ ح ۱۸.
- ↑ به نقل از اصبغ بن نباته: امیرمؤمنان (ع) قائم (ع) را یاد کرد و فرمود: هان، چنان غیبتی میکند که نادان میگوید: خدا را با خاندان؛ کمال الدین: ص ۳۰۲، ح ۹، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۱۱۹ ح ۱۹.
- ↑ دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۰۳ - ۱۰۵.
- ↑ ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: علامه حسنزاده آملی، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت امام صادق(ع) فرمودند:« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم»
- ↑ وبگاه اسلام کوئست
- ↑ وبگاه تبیان
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۷۲، نهج البلاغه خطبههای ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.
- ↑ ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.
- ↑ کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۸۱.
- ↑ «از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید»
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۲۶، ص۴.
- ↑ نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۲.
- ↑ پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.
- ↑ فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان؛ فصلنامه امامتپژوهی؛ شماره ۲، ص۷۲-۷۴.
- ↑ الغدیر ج ۵، ص ۵۲ - ۵۹.
- ↑ همان کسانی که غیب را باور میدارند ؛ سوره بقره، آیه: ۳.
- ↑ بهشتهایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ بیگمان وعده او شدنی است ؛ سوره مریم، آیه: ۶۱.
- ↑ و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت میکنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار میداریم در حالی که در این سوره برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است ؛ سوره هود، آیه: ۱۲۰.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای قرعه خود را در آب میافکندند تا بدانند کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم در این کار ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
- ↑ این از خبرهای نهانی است که به تو وحی؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.
- ↑ این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم ؛ سوره هود، آیه: ۴۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.
- ↑ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۵.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد ؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.
- ↑ « جز فرستادهای را که بپسندد». سوره جن، ۲۷.
- ↑ «احنف بن قیس یکی از یاران رسول خدا(ص) است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین(ع) گفت: دوست داری با ۲۰۰ سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کنارهگیری کنم؟ که آنگاه شمشیر را از تو باز میدارم، امام(ع) فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به امام(ع) رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، ابن اثیر ج۱، ص ۵۵.
- ↑ « بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۲۱۸.
- ↑ آشنایی با نهجالبلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲
- ↑ « و کسی که دانش کتاب نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ شواهد التتریل: ج ۱، ص ۳۰۷؛ حاکم حسکانى: توضیح الدلائل، ص ۱۶۳ ، علامه شهابالدین شیرازی؛ النور المشتعل: ص ۱۲۵، حافظ ابى نعیم احمد بن عبدالله شافعی؛ تتریل الایات: ص ۱۵، حافظ حسین حبرى، نسخه خطی؛ ینابیع المودة: ص ۱۰۳، علامه قندوزى حنفى، چاپ استانبول؛ ارجح المطالب: ص ۸۶ و ۱۱۱، چاپ لاهور، علامه شیخ عبیدالله حنفی؛ الجامع لاحکام القرآن: ج ۹، ص ۳۳۶، علامه ابىعبدالله محمد بن احمد انصاری؛ الاتقان: ج ۱، ص ۱۳ ، سیوطى.
- ↑ «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم»؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
- ↑ مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.
- ↑ « و گوشهای شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.
- ↑ التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.
- ↑ مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.
- ↑ نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵
- ↑ فرقهاى از شیعیان تندرو (غلاة)
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از ابن هلال ثقفى روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین(ع) شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.
- ↑ کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.
- ↑ ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.
- ↑ نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.
- ↑ کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.
- ↑ مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.
- ↑ مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
- ↑ لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.
- ↑ شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.
- ↑ آگاهی امامان از غیب، ص ۶۷-۷۳.
- ↑ «بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.
- ↑ تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۲۳-۱۳۰.
- ↑ رسول خدا(ص) مرا هزار باب از علم یاد داد که هر بابی هزار باب دیگر باز میکند؛ خصال صدوق ج۲ ص ۱۷۶.
- ↑ درباره اسرار غیبها از من بپرسید که من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم؛ ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۶۹.
- ↑ ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۷۰ و کشف الغمه ص ۳۳.
- ↑ علی بن ابیطالب دانشمندترین امت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف کنند داناترین آنها در داوری کردن است؛ ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۱.
- ↑ بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.
- ↑ کفایة الخصام ص ۶۷۳، شرح نهج البلاغه ج ۲ ص ۲۷۷.
- ↑ بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.
- ↑ ینابیع المودة ص ۷۴، ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۴ ، امالی صدوق مجلس ۵۵ حدیث ۱.
- ↑ در سینه من دریای خروشان علم در تموج است ولی افسوس که کسی استعداد فهم آنرا ندارد.
- ↑ دانشنامه امام علی، ج۱، ص:۱۲۵۳
- ↑ «آیا به شما علم غیب داده شده؟»
- ↑ نهج البلاغه خطبه صد و بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم:۱/۸۳-۸۵ و ج ۳/۱۳۸-۱۴۱.
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ وبگاه پاسخگویان.
- ↑ آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان امیرالمؤمنین(ع) است.
- ↑ وبگاه ماهنامه موعود.