دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
::::::«از دیدگاه تشیع [[امام]] معدن علم الهی و دارای [[علم غیب]] است و در این زمینه اضافه بر شواهد تاریخی غیر قابل انکار روایات معتبر بسیاری تصریح دارند. [[امام باقر]]{{ع}} به دو تن از اصحاب خویش فرمود به شرق یا غرب عالم بروید هرگز به علم صحیحی دست نخواهید یافت مگر آنکه اصل و ریشه آن از ما [[اهل بیت]] خواهد بود<ref>بصائر الدرجات ج۱، ص۱۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند بدرستی که [[اهل بیت]] من پیشوایان و هدایتگران پس از من خواهند بود خداوند فهم و دانش مرا به آنان عطا فرموده است و ایشان از تربت من آفریده شده‌اند. پس وای بر کسانی که پس از من حق ایشان را انکار کرده و رابطه مرا با آنان نادیده بگیرند. خداوند شفاعت مرا نصیب آنان نفرماید<ref>بصائر الدرجات ج۱، ص۴۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند همانا ما [[اهل بیت]] خانواده رحمت درخت نبوت محل رسالت الهی جایگاه رفت و آمد فرشتگان و معدن علم و دانشیم. [[امام صادق]] با اشاره به آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}﴾}} <ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران  در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> فرمود: ما هستیم ثابت قدمان در علم و دانش و مائیم که از تأویل قرآن کریم آگاهیم<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} درباره آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ  }}﴾}} <ref> اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند ؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.</ref> فرمود: کسانی که علم به آنان افاضه شده فقط [[ائمه]] هستند <ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. بازهم از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت با اشاره به آیه ۴۰ سوره نمل بین دو انگشت خود را باز نمود آنها را روی سینه خویش قرا دادند و فرمودند به خدا سوگند همه علم کتاب نزد ماست. از [[امام باقر]]{{ع}} منقول است که آن حضرت فرمود علم خداوند عزوجل بر دو قسم است یک: علمی که مختص به خداوند بوده و هیچکس را به آن دسترسی نیست. دوم: علمی که خداوند آنرا به فرشتگان و پیامبران خود آموخته است. آنگاه فرمود آنچه را خداوند به فرشتگان و پیامبران آموخته است، ما نیز می‌دانیم<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: پیشوایان از ما خواهند بود و خلافت برای کسی غیر از ما سزاوار نیست. خداوند در کتاب و سنت مارا اهل خلافت قرار داد و ما اهل علم هستیم. همه علم نزد ما گرد آمده است هیچ چیز تا قیامت پدید نخواهد آمد حتی دیه یک جراحت کوچک مگر آنکه علم آن باملاء [[رسول خدا]]{{صل}} و خط [[علی]]{{ع}} نزد ما حاضر است<ref>طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۶.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در توصیف [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید: آنان حیات علم و دانش و مرگ و نابودی جهلند، صبر و بردباری آنان نشانگر علمشان، ظاهرشان نماینگر باطن آنان است و سکوت پرمعنایشان بر حکمت گفتارشان دلالت دارد<ref>نهج البلاغه خطبه ۳۹.</ref>. [[امام هشتم]] نیز ضمن حدیث طولانی در وصف [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید: همانا خداوند پیامبران و [[ائمه]]{{عم}} را موفق داشته و از گنجینه علم و حکمت خود آنچه را که به هیچکس نداده به آنان افاضه فرموده است به همین جهت علم و دانش آنان همواره از علم و دانش مردم زمان خود افزونتر است چنانکه خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ }}﴾}} <ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref>. همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرموده‌اند تحقیقاً من آنچه در آسمان و زمین در بهشت و دو زخ و آنچه هست و خواهد بود، می‌دانم و این آگاهی را از کتاب خداوند به دست آورده‌ام مگر نه آنکه خداوند فرموده است در این کتاب همه چیز بیان شده است<ref>بصائر الدرجات، ج۳، ص:۱۲۸.</ref>»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷</ref>.
::::::«از دیدگاه تشیع [[امام]] معدن علم الهی و دارای [[علم غیب]] است و در این زمینه اضافه بر شواهد تاریخی غیر قابل انکار روایات معتبر بسیاری تصریح دارند. [[امام باقر]]{{ع}} به دو تن از اصحاب خویش فرمود به شرق یا غرب عالم بروید هرگز به علم صحیحی دست نخواهید یافت مگر آنکه اصل و ریشه آن از ما [[اهل بیت]] خواهد بود<ref>بصائر الدرجات ج۱، ص۱۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند بدرستی که [[اهل بیت]] من پیشوایان و هدایتگران پس از من خواهند بود خداوند فهم و دانش مرا به آنان عطا فرموده است و ایشان از تربت من آفریده شده‌اند. پس وای بر کسانی که پس از من حق ایشان را انکار کرده و رابطه مرا با آنان نادیده بگیرند. خداوند شفاعت مرا نصیب آنان نفرماید<ref>بصائر الدرجات ج۱، ص۴۹.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند همانا ما [[اهل بیت]] خانواده رحمت درخت نبوت محل رسالت الهی جایگاه رفت و آمد فرشتگان و معدن علم و دانشیم. [[امام صادق]] با اشاره به آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ }}﴾}} <ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران  در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> فرمود: ما هستیم ثابت قدمان در علم و دانش و مائیم که از تأویل قرآن کریم آگاهیم<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} درباره آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ  }}﴾}} <ref> اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند ؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.</ref> فرمود: کسانی که علم به آنان افاضه شده فقط [[ائمه]] هستند <ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۴.</ref>. بازهم از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که آن حضرت با اشاره به آیه ۴۰ سوره نمل بین دو انگشت خود را باز نمود آنها را روی سینه خویش قرا دادند و فرمودند به خدا سوگند همه علم کتاب نزد ماست. از [[امام باقر]]{{ع}} منقول است که آن حضرت فرمود علم خداوند عزوجل بر دو قسم است یک: علمی که مختص به خداوند بوده و هیچکس را به آن دسترسی نیست. دوم: علمی که خداوند آنرا به فرشتگان و پیامبران خود آموخته است. آنگاه فرمود آنچه را خداوند به فرشتگان و پیامبران آموخته است، ما نیز می‌دانیم<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۶.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} در این زمینه می‌فرماید: پیشوایان از ما خواهند بود و خلافت برای کسی غیر از ما سزاوار نیست. خداوند در کتاب و سنت مارا اهل خلافت قرار داد و ما اهل علم هستیم. همه علم نزد ما گرد آمده است هیچ چیز تا قیامت پدید نخواهد آمد حتی دیه یک جراحت کوچک مگر آنکه علم آن باملاء [[رسول خدا]]{{صل}} و خط [[علی]]{{ع}} نزد ما حاضر است<ref>طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۶.</ref>. [[حضرت علی]]{{ع}} در توصیف [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید: آنان حیات علم و دانش و مرگ و نابودی جهلند، صبر و بردباری آنان نشانگر علمشان، ظاهرشان نماینگر باطن آنان است و سکوت پرمعنایشان بر حکمت گفتارشان دلالت دارد<ref>نهج البلاغه خطبه ۳۹.</ref>. [[امام هشتم]] نیز ضمن حدیث طولانی در وصف [[ائمه]]{{عم}} می‌فرماید: همانا خداوند پیامبران و [[ائمه]]{{عم}} را موفق داشته و از گنجینه علم و حکمت خود آنچه را که به هیچکس نداده به آنان افاضه فرموده است به همین جهت علم و دانش آنان همواره از علم و دانش مردم زمان خود افزونتر است چنانکه خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| قُلْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ }}﴾}} <ref> بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.</ref>. همچنین از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرموده‌اند تحقیقاً من آنچه در آسمان و زمین در بهشت و دو زخ و آنچه هست و خواهد بود، می‌دانم و این آگاهی را از کتاب خداوند به دست آورده‌ام مگر نه آنکه خداوند فرموده است در این کتاب همه چیز بیان شده است<ref>بصائر الدرجات، ج۳، ص:۱۲۸.</ref>»<ref>بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
 
{{جمع شدن|۱۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛}}
{{جمع شدن|۱۴. آقای دکتر محمدی فام (پژوهشگر دانشگاه ادیان و مذاهب قم)؛}}
[[پرونده:11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در مقاله ''«[[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«برخی از باب‌های موجود در کتاب‌های روایی، ظهور در کامل بودن علوم ائمه دارند. مهم‌ترین این ابواب عبارت‌اند از:
:::::# '''خزانه‌داری علوم خداوند:''' مرحوم [[کلینی]] در الکافی، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ وُلَاةُ أَمْرِ اللهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه‏»}}<ref>«همانا امام معصوم{{عم}} سرپرستان امر خداوند متعال و گنجینه‌های علم او می‌باشند».</ref> گشوده و در آن شش روایت را آورده است که روایات ۴، ۵ و ۶ این باب، دارای سند صحیح و روایت دوم موثق است. محتوای کلی این روایات این است که [[ائمه]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} خزانه‌داران علوم خداوند هستند. مرحوم صفار در بصائر الدرجات نیز بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أنهم خزان‏ الله فی السماء و الأرض علی علمه»}}<ref>«همانا ایشان گنجینه های علم خداوند متعال در آسمان و زمین می باشند».</ref> گشوده و در آن ۱۶ روایت در این موضوع نقل کرده است. روایات این باب مستفیض‌اند‌. مجموعه روایات این دو منبع مهم، موجب اطمینان به محتوای کلی این روایات می‌شوند. (...)
:::::#'''[[رابطه علم‌الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|بهره‌مندی از علم الکتاب:]]''' خداوند در قرآن از کسی که نزد او علم الکتاب است، به عنوان شاهدی بر درستی [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} یاد شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref> برخی اندیشه‌وران‌، آیه یادشده را این‌گونه تفسیر کرده‌اند که مراد از «الکتاب»، همان لوح محفوظ یا کتاب مبین است. سرچشمه همه دانش‌ها لوح محفوظ است که از آن با نام‌های دیگری مانند «کتاب مکنون»، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِمَامٍ مُبِينٍ }}﴾}}<ref> سوره یس، آیه: ۱۲.</ref> نیز در قرآن کریم یاد شده است. بنابراین تفسیر، صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد. در روایات مستفیضی، ائمه صاحب «علم الکتاب» معرفی شده‌اند. این تفسیر، تأیید کننده تام بودن علوم ائمه است.
:::::#'''[[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آگاهی از تمام معارف قرآن]]:''' در برخی روایات، برای قرآن ظاهر و باطنی معرفی شده است که باطن آن نیز درجات و مراتب گوناگونی دارد. در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|« أَنَّهُ لَمْ یَجْمَعِ الْقُرْآنَ کُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ أَنَّهُمْ یَعْلَمُونَ عِلْمَهُ کُلَّه‏»}}<ref>«همانا تمام قرآن کریم را کسی جمع آوری ننمود، مگر امامان معصوم{{عم}} و همانا ایشان نسبت به تمام علم قرآن کریم آگاه می باشند».</ref> آمده است . در این باب، شش روایت نقل شده است که روایت اول و ششم آن دارای سند صحیح‌اند. در بصائر نیز بابی با نام {{عربی|اندازه=150%|«أن عندهم جمیع القرآن‏ الذی أنزل علی رسول الله‏»}}<ref>«نزد ایشان تمام قرآنی که بر پیامبر اکرم نازل شد وجود دارد».</ref> وجود دارد. (...)
:::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تأیید علمی روح القدس]]''': در بصائر الدرجات، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أن روح‏ القدس‏ یتلقاهم إذ احتاجوا إلیه‏»}}<ref>«زمانی که نیازمند روح القدس گردند خود او با ایشان ملاقات می‌کند».</ref> آمده و در آن روایاتی با این محتوا نقل شده است که اگر ائمه از مسئله‌ای آگاه نباشند، [[روح القدس]] علمِ آن را به آنان می‌دهد. (...)
:::::#'''[[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به همه امور گذشته و آینده]]''': در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ یَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا کَانَ‏ وَ مَا یَکُونُ‏، وَ أَنَّهُ لَایَخْفی‏ عَلَیْهِمُ الشَّیْ‏ءُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِم»}}<ref>«همانا امامان معصوم{{عم}} نسبت به علم گذشته و علم آینده آگاه می‌باشند، و اینکه هیچ چیزی بر ایشان{{عم}} پوشیده نخواهد ماند».</ref> آمده است. در روایات این باب، این مسئله مطرح شده است که ائمه از همه امور گذشته و آینده آگاه‌اند. (...)
:::::#'''[[آیا علم به عجایب یا راه‌های آسمان و زمین علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|داشتن علوم آسمان‌ها و زمین:]]''' در بصائر الدرجات بابی با نام {{عربی|اندازه=150%|«ما لا یحجب‏ من الأئمة شی‏ء من أمر و إن عندهم جمیع ما یحتاج إلیه الأمر»}}<ref>«روایات مربوط به اینکه هیچ چیزی بر امامان معصوم{{عم}} پوشیده نیست، و نزد ایشان تمامی مسائل مورد نیاز وجود دارد».</ref> آمده است. (...)
::::::افزون بر ابواب مستقلی که ممکن است روایات آن به عنوان شاهد بر کامل بودن علوم ائمه به حساب آیند، روایات متعدد و پراکنده‌ای وجود دارد که ممکن است، در ذیل باب مستقلی نگنجند. به نمونه‌هایی از این روایات اشاره می‌کنیم:
:::::#در روایتی منزلت امام به ماه در آسمان تشبیه شده است که بر همه چیز اشراف و آگاهی دارد. دو روایت در این صفحه نقل شده است که روایت دوم سند صحیح دارد. در روایتی دیگر آمده که یکی از اصحاب، بر پشت کاغذی نوشت که «دنیا نزد امام همانند دانه گردویی حاضر است»، [[امام رضا]]{{ع}} نوشته او را تأیید کرد. این‌گونه تعابیر بر احاطه علمی امام بر همه امور ظهور دارد؛ زیرا وجه تشبیه امام به ماه یا تشبیه جهان به گردویی در نزد امام، آن است که امام، همانند ماه بر همه چیز پرتو می‌افکند و دنیا همچون گردویی در دست اوست.
:::::#با سند موثق از [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} نقل شده است: هیچ چیز را که خداوند به [[پیامبر]]{{صل}} آموخته بود از حلال و حرام، امر و نهی، خبرهای گذشته و آینده، تعالیم نازل شده بر پیشینیانش اعم از اطاعت یا معصیت فروگذار نکرد و همه آن‌ها را به من آموخت.
:::::#در نقلی دیگر از آن حضرت می‌خوانیم: از من بپرسید، پیش از آن‌که مرا نیابید. قسم به خدایی که جانم در دست اوست‌، درباره چیزی از این زمان تا قیامت سؤال نمی‌کنید، مگر آن‌که شما را از آن خبر می‌دهم و از هیچ گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می‌کند نمی‌پرسید، مگر آن‌که شما را از فراخواننده آنان، رهبر و حرکت دهنده آنان و محل سوار شدن و محل فرود آمدن آنان خبر می‌دهم.
:::::#در روایتی از [[امام رضا]] از [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} چنین نقل شده است: {{عربی|اندازه=150%|«مَا يَنْقَلِبُ جَنَاحُ طَائِرٍ فِي الْهَوَاءِ إِلَّا وَ عِنْدَنَا فِيهِ عِلْم‏»}}<ref> بال پرنده‌ای در فضا حرکت نمی‌کند، مگر آن‌که نزد ما درباره آن دانشی است.</ref> روشن است که علم به حرکت بال هر پرنده، مثالی است برای کامل بودن و گستردگی علم آن حضرت و به این مورد اختصاص ندارد. از طرفی می‌دانیم تمام علوم [[پیامبر]]{{صل}} به [[ائمه]]{{عم}} منتقل شده است. در نتیجه، این روایت فراگیر بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} به تمام موضوعات حتی موضوعات عادی و طبیعی مانند پر زدن پرندگان را نشان می‌دهد.
:::::#در روایتی گزارش شده است که برای [[امام سجاد|امام زین‌العابدین]]{{ع}} عسلی آوردند. امام از آن نوشید. سپس فرمود: به خدا قسم، من می‌دانم که این عسل محصول کجاست، زمینش کجاست و به درستی که از فلان قریه آورده می‌شود. از قَسَم امام و فضای روایت مشخص است که آن حضرت این خبرها را در نتیجه تجربه یا آموختن از دیگران بیان نکرده، بلکه دانش ایشان، موهبتی الهی بوده است. به نظر می‌رسد، دانستن چنین جزئیاتی درباره یک عسل، خصوصیتی ندارد، بلکه مثالی است از علم امام به تمام امور، حتی علوم عادی بشری.
:::::#روایات دیگری نیز وجود دارد که اگرچه در تام بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} صراحت ندارند، اما با بیان قلمرو‌های مختلف علوم [[ائمه]]{{عم}} مانند علم [[ائمه]]{{عم}} به ملکوت، علم به اعمال مردم، دارا بودن علوم تمام پیامبران گذشته و ... می‌توانند مؤید تام بودن علوم ایشان باشند»<ref>[[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]] شماره۳۷</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۵. آقای دکتر محمدی فام (پژوهشگر دانشگاه ادیان و مذاهب قم)؛}}
[[پرونده:11782.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین محمدی فام|محمدی فام]]]]
[[پرونده:11782.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین محمدی فام|محمدی فام]]]]
::::::آقای دکتر '''[[حسین محمدی فام]]''' در ''«[http://rozatoshohada.ir/index.php/hemase/tag/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87%2085 جلسه هشتاد و پنجم سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای دکتر '''[[حسین محمدی فام]]''' در ''«[http://rozatoshohada.ir/index.php/hemase/tag/%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87%2085 جلسه هشتاد و پنجم سلسله درس گفتارهای عقاید امامیه]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۱۵۸: خط ۱۷۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۵. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛}}
{{جمع شدن|۱۶. آقای دکتر معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛}}
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف|معارف]]]]
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف|معارف]]]]
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۱۶۷: خط ۱۸۴:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۶. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۱۷. آقای شیخ‌زاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
[[پرونده:11818.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده]]]]
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
::::::آقای '''[[قاسم علی شیخ‌زاده]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)| رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:
خط ۱۹۱: خط ۲۰۸:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۷. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۱۸. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]]]
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی|رضوانی]]]]
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات ج۱ (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در این‌باره گفته است:
خط ۲۱۲: خط ۲۲۹:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۸. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
{{جمع شدن|۱۹. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۱۹: خط ۲۳۶:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۹. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛}}
{{جمع شدن|۲۰. خانم پارسانسب (پژوهشگر دانشكده اصول دين)؛}}
[[پرونده:1907.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[گل‌افشان پارسانسب|پارسانسب]]]]
[[پرونده:1907.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[گل‌افشان پارسانسب|پارسانسب]]]]
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم '''[[گل‌افشان پارسانسب]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۳۲: خط ۲۴۹:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۰. خانم اصلانی منفرد (پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی)؛}}
{{جمع شدن|۲۱. خانم اصلانی منفرد (پژوهشگر دانشگاه آزاد اسلامی)؛}}
[[پرونده:11935.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]]]
[[پرونده:11935.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[فاطمه اصلانی منفرد|اصلانی منفرد]]]]
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خانم [[فاطمه اصلانی منفرد]] در مقاله ''«[[آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ (مقاله)|آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
خط ۲۳۸: خط ۲۵۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۱.پژوهشگران وبگاه تبیان؛}}
{{جمع شدن|۲۲.پژوهشگران وبگاه تبیان؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 پژوهشگران وبگاه تبیان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.porseman.org/q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=119001 پژوهشگران وبگاه تبیان]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۲۴۴: خط ۲۶۱:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲۲.پژوهشگران آنتی شبهه.}}
{{جمع شدن|۲۳.پژوهشگران آنتی شبهه.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
'''پژوهشگران [http://www.antishobhe.blogfa.com/post/296/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA- پژوهشگران آنتی شبهه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
'''پژوهشگران [http://www.antishobhe.blogfa.com/post/296/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA- پژوهشگران آنتی شبهه]'''، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
خط ۳۳۱: خط ۳۴۸:
[[رده:پرسش‌های علم غیب معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب معصوم]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب پیامبر]]
[[رده:پرسش‌های علم غیب پیامبر]]
[[رده:(ام): پرسش‌هایی با ۲۳ پاسخ]]
[[رده:(ان): پرسش‌هایی با ۲۴ پاسخ]]
[[رده:(ام): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۲۳ پاسخ]]
[[رده:(ان): پرسش‌های علم غیب معصوم با ۲۴ پاسخ]]

نسخهٔ ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۰۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم

دلیل حدیثی علم تام امامان(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در کتاب «بررسی‌های اسلامی» در این باره گفته است:
«راه نقل روایات متواتره‏‌ای است که در جوامع حدیث شیعه، مانند کتاب‏ کافی و بصائر و کتب صدوق و کتاب‏ بحارالانوار و غیر آنها ضبط شده است. به موجب این روایات که به حد و حصر نمی‌‏آید، امام(ع) از راه موهبت الهی و نه از راه اکتساب، به همه چیز واقف و از همه چیز آگاه است و هرچه را بخواهد به اذن خدا، به ادنی توجهی می‌‏داند. البته در قرآن کریم آیاتی داریم که علم غیب را مخصوص ذات خدای متعال و منحصر در ساحت مقدس او قرار می‏‌دهد، ولی استثنایی که در آیه کریمه‏﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا. [۱] وجود دارد نشان می‏‌دهد که اختصاص علم غیب به خدای متعال به این معناست که غیب را مستقلًا و از پیش خود «بالذات» کسی جز خدای نداند، ولی ممکن است پیغمبران پسندیده به تعلیم خدایی بدانند و ممکن است پسندیدگان دیگر نیز به تعلیم پیغمبران آن را بدانند، چنان که در بسیاری از این روایات وارد است که پیغمبر(ص) و نیز هر امامی در آخرین لحظات زندگی خود علم امامت را به امام پس از خود می‌‏سپارد. و از راه عقل، براهینی است که به موجب آنها امام(ع) به حسب مقام نورانیّت خود کامل‏‌ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسماء و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود به هر سوی توجه کند، برای وی حقایق روشن می‌‏شود»[۲].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
  8. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  9. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  10. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  13. آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
  14. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  15. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  16. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  17. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  18. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  19. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  20. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  21. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  22. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  23. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  24. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  25. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  27. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  28. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  29. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  30. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  32. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  33. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  34. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  35. آيا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  36. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
    1. آیا معصوم از علم تام خود برای از بین بردن دشمنان خود استفاده نمی‌کند؟ (پرسش)
    2. اگر معصومان علم تام داشتند چرا نوآوری یا اختراعی در علوم تجربی یا ساخت دارو و غیره نداشته‌اند؟ (پرسش)
  37. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  38. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  39. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  40. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  41. علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
  42. آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
  43. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  44. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  45. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن آیه ۲۶-۲۷.
  2. بررسی‌های اسلامی، ج‏ ۱، ص ۱۹۵.
  3. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سروه جن: ۲۶.
  4. علم غیب، ص۳۴.
  5. خداوند به امامان از لطف و احسان باطن چشمه‌های علم را ظاهر کرده امام است که منتجب و پسندیده حق است حکمت و علم غیب به امام بخشیده شده؛ و چون پاکیزه است، مختار و پسندیده شده است به علم پروردگار؛ کافی، ج۱، ص۲۰۳، ح۲
  6. علم غیب، ص۳۴.
  7. آنچه بوده و آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۶
  8. به خدا سوگند من از همه مردم آگاه ترم به هر فتنه‌ای که از امروز تا قیامت واقع می‌شود»!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۸.
  9. او به ما خبر داد از آنچه واقع شده و واقع خواهد شد، و آگاه‌ترین ما کسی بود که حفظ او از همه بیشتر بود؛ صحیح مسلم، جلد ۴، صفحه ۲۲۱۷، باب: «اخبار النبی فیما یکون الی قیام الساعة» از کتاب الفتن، از این حدیث معلوم می‌شود یک روز تمام از طلوع فجر تا غروب آفتاب مشغول بیان اخبار غیب برای اصحابش بود.
  10. الغدیر، جلد ۵، صفحه ۵۹ تا ۶۲ (باتلخیص) و حدیث اخیر در تاریخ بغداد، جلد ۲، صفحه ۴۹ آمده است.
  11. آیا تو فکر می‌کنی کسی را که خداوند حجت بر خلق قرار داده ممکن است چیزی از امور آنها بر او مخفی بماند؟.
  12. خداوند حکیم‌تر، کریم‌تر، والاتر و آگاه‌تر از این است که حجتی (برای بندگان ) خود قرار دهد سپس چیزی از امور آنها را از وی مخفی دارد؛بحارالانوار، جلد ۲۶، صفحه ۱۳۷ تا ۱۵۴.
  13. پیام قرآن، ج۷، ص ۲۳۷.
  14. حضرت داود(ع)، علم پیامبران پیش از خود را به ارث برد و حضرت سلیمان(ع) از داود ارث برد و پیامبر گرامی اسلام، علوم سلیمان را به ارث برد و ما اهل بیت، وارث علوم پیامبر گرامی اسلام هستیم؛ کافی، ج١، ص ٢٢٥؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٩.
  15. علمی که با حضرت آدم(ع) به زمین آمده از زمین به بالا برده نشد و کسانی آن را به ارث بردند، علی(ع) عالم این امت بود که علم آدم(ع) نزد او بود و هیچ عالمی از ما نمی‌میرد مگر آن که از اهل بیت(ع) خود جانشینی دارد که علم او را به ارث می‌برد؛ کافی، ج١، ص ٢٢٢؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٨.
  16. هر علمی که خدای متعال به فرشتگان و پیامبران آموخته است؛ ما نیز آن را می‌دانیم؛ کافی، ج١، ص ٢٥٦؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٨٦.
  17. به خدا سوگند هیچ علمی را خداوند به پیامبر گرامی اسلام نیاموخت مگر آن که آن حضرت، آن علم را به علی(ع) آموخت و علم علی(ع) پس از او به ارث به ما رسیده است؛ کافی، ج١، ص ٢٦٣؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٩٠.
  18. رسول گرامی(ص)، به علی(ع) فرمود: یا علی از نبوت نصیبی برای تو نیست اما در علم با من شریک هستی؛ کافی، ج١، ص ٢٦٣؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٩٠.
  19. رسول خدا(ص) علوم پیامبران را نزد ما به ودیعت گذارد و ما اهل بیت(ص) وارثان پیامبران اولی العزم هستیم؛کافی، ج١، ص ٢٢٤؛ مرآة العقول، ج١، ص ١٦٨.
  20. کافی، ج١، ص ٢٢٢.
  21. خداوند پیامبران اولوالعزم را با علم، برتری داد و علم و برتری آنان را ما به ارث برده‌ایم؛ بصائر الدرجات، ص ٢٢٨.
  22. ما اهل بیت(ع)، وارثان علوم پیامبران اولوالعزم هستیم؛ بصائر الدرجات، ص ١٢٠.
  23. همان کتاب، جزء دوم، باب بیست و یکم.
  24. آیا خدا نمی گوید: عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ او آگاه از غیب است و کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد مگر رسولی را که برگزیده است؟؛ سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷ رسول خدا در پیشگاه او برگزیده است و ما وارثان این رسول هستیم که او را بر آنچه از غیب که خواسته، مطلع ساخته است.
  25. آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)، ١٩٠
  26. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۷۴ - ۲۷۹.
  27. امامت و رهبری، ص۷۸.
  28. «همانا خدای سبحان و بزرگ یاد خود را روشنی‌بخش دلها قرار داد تا گوش پس از ناشنوایی بشنود، چشم پس از کم نوری، بنگرد و انسان پس از دشمنی، رام گردد. خداوند که نعمت‌های او گرانقدر است در دوران‌های مختلف و در دوران فترت تا آمدن پیامبری پس از پیامبر دیگر بندگانی داشته که با آنان در گوش جانشان زمزمه می‌کرد و در درون عقلشان با آنان سخن می‌گفته.
  29. «پس این علم غیب است که جز خدا کسی آن را نداند، و جز این علمی است که خدا آن را به پیامبرش آموخت و او مرا یاد داد و دعا کرد که سینه من آن را فرا گیرد، و دلم آن را در خود بپذیرد.
  30. علم غیب از دیدگاه حکما و شریعت اسلامی، فصلنامه آیین حکمت، شماره ۱۰.
  31. «... بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!». سوره رعد، آیه ۴۳.
  32. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۲۶ و ۱۲۷.
  33. سید جواد حسینی، امام حسن عسکری و استفاده وسیع از علم غیبی.
  34. محمد بن حسن صفار؛ مبصائر الدرجات؛ ج۱؛ ص ۱۳۲.
  35. علامه مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج۲۶، ص ۱۳۷.
  36. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه؛ ج۵، ص ۷۶؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۷، ص ۲۴۱.
  37. امینی، الغدیر: ج5؛ ص 92.
  38. بررسی علم غیب ائمه در مکتب کلامی علامه طباطبایی و شاگردان وی
  39. بیانگر هر چیز هست؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  40. هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است ؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  41. به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم ؛ سوره زخرف، آیه: ۳.
  42. و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.
  43. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: سُئِلَ عَلِيٌّ (ع) عَنْ عِلْمِ النَّبِيِّ (ص) فَقَالَ‏ عَلِمَ‏ النَّبِيُ‏ عِلْمَ‏ جَمِيعِ‏ النَّبِيِّينَ‏ وَ عِلْمَ‏ مَا كَانَ‏ وَ عِلْمَ‏ مَا هُوَ كَائِنٌ‏ إِلَى قِيَامِ السَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ النَّبِيِّ (ص) وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ السَّاعَة»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ج‏۱، ص: ۱۲۷، ح ۱.
  44. و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز ؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  45. «عُبَيْدَةَ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ ابْتِدَاءً مِنْهُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ مَا فِي النَّارِ وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ قَالَ أَعْلَمُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ‏ أَنْظُرُ إِلَيْهِ هَكَذَا ثُمَّ بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْ‏ء»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ج‏۱، ص: ۱۲۷، ح ۲.
  46. «جَمَاعَةَ بْنِ سَعْدٍ الْخَثْعَمِيِ‏ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ الْمُفَضَّلُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ لَهُ الْمُفَضَّلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَفْرِضُ اللَّهُ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ وَ يَحْجُبُ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ قَالَ لَا اللَّهُ أَكْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ يَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص: ۲۶۱، ح۳.
  47. «عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَأَذِنَ لِي فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ فِي كَلَامٍ لَهُ يَا مَنْ خَصَّنَا بِالْوَصِيَّةِ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَى وَ عِلْمَ مَا بَقِيَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْنَا وَ جَعَلَنَا وَرَثَةَ الْأَنْبِيَاءِ»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ج‏۱، ص: ۱۲۹، ح۳
  48. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۷۲.
  49. آیا آنان که می‌دانند با آنها که نمی‌دانند برابرند؟ ؛ سوره زمر، آیه: ۹.
  50. المسلک فی اصول الدین، ص۲۰۵.
  51. و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.
  52. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱.
  53. اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.
  54. نظریة الامامیة لدی الشیعه الاثنا عشریه، ص۴۶.
  55. اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند ؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.
  56. الکافی، الاصول و اروضه، ج۵، ص۳۲۸ - ۳۲۹.
  57. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۶.
  58. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۶.
  59. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۶.
  60. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۶.
  61. بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۶.
  62. امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۷۰
  63. فروخ صفار، بصائرالدرجات، ج۲، ص: ۱۱۴.
  64. مجلسی بحار الانوار،ج۲۶، ص:۱۰۵.
  65. فروخ صفار، بصائرالدرجات، ج۲، ص: ۱۰۶.
  66. فروخ صفار، بصائرالدرجات، ج۲، ص: ۵۶؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص:۲۲۱.
  67. کلینی، الکافی، ج۱، ص:۱۹۶.
  68. کلینی، ج2، ص: 127 - 129؛ فروخ صفار، بصائرالدرجات، ج۱، ص: ۱۶۰.
  69. حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات،ج۲۷، ص:۱۸۱.
  70. گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، شماره ۳، ص۵۵.
  71. بصائر الدرجات ج۱، ص۱۰.
  72. بصائر الدرجات ج۱، ص۴۹.
  73. اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
  74. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۳.
  75. اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش داده‌اند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی‌کنند ؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.
  76. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱۴.
  77. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۶.
  78. طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۶.
  79. نهج البلاغه خطبه ۳۹.
  80. بگو آیا از شریکانتان کسی هست که به سوی «حق» رهنمون باشد؟ بگو خداوند به «حق» رهنماست؛ آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟ پس چه بر سرتان آمده است؟ چگونه داوری می‌کنید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳۵.
  81. بصائر الدرجات، ج۳، ص:۱۲۸.
  82. بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ج٢، ص۳۳۷
  83. «همانا امام معصوم(ع) سرپرستان امر خداوند متعال و گنجینه‌های علم او می‌باشند».
  84. «همانا ایشان گنجینه های علم خداوند متعال در آسمان و زمین می باشند».
  85. و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
  86. سوره رعد، آیه: ۳۹.
  87. سوره یس، آیه: ۱۲.
  88. «همانا تمام قرآن کریم را کسی جمع آوری ننمود، مگر امامان معصوم(ع) و همانا ایشان نسبت به تمام علم قرآن کریم آگاه می باشند».
  89. «نزد ایشان تمام قرآنی که بر پیامبر اکرم نازل شد وجود دارد».
  90. «زمانی که نیازمند روح القدس گردند خود او با ایشان ملاقات می‌کند».
  91. «همانا امامان معصوم(ع) نسبت به علم گذشته و علم آینده آگاه می‌باشند، و اینکه هیچ چیزی بر ایشان(ع) پوشیده نخواهد ماند».
  92. «روایات مربوط به اینکه هیچ چیزی بر امامان معصوم(ع) پوشیده نیست، و نزد ایشان تمامی مسائل مورد نیاز وجود دارد».
  93. بال پرنده‌ای در فضا حرکت نمی‌کند، مگر آن‌که نزد ما درباره آن دانشی است.
  94. علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود شماره۳۷
  95. وبگاه حسینه مجازی روضه الشهداء
  96. گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.
  97. طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۹، ص: ۳۶.
  98. گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.
  99. کلینی، کافی، ج۱، ص:۴۲۳.
  100. ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب الامام الابرار، ص:۲۸۱.
  101. صفار، بصائر الدرجات، ص:۳۲۵؛ صدوق، الامالی، ص:۴۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص:۱۲۶ و ۱۲۷.
  102. ابن سلیمان کوفی، المناقب الامام أمیر علی بن ابی طالب، ج۲، ص:۵۷۳.
  103. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
  104. مفید، الامالی، ص:۲۳.
  105. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱ و ۹۱.
  106. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۳.
  107. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۶.
  108. نهج البلاغه، خطبه‌های ۸۷، ۹۳، ۱۰۵.
  109. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۸.
  110. نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۳۸، ۱۰۵، ۱۸۲.
  111. صدوق، الامالی:۱۷۷.
  112. حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص: ۷۳.
  113. حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص:۵۰۸.
  114. نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، ص:۴۱.
  115. رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۱۳۸.
  116. بصائر الدرجات، ج ٣، ص ١٣۴، باب ١، ح ٢.
  117. همان، ج ۴، ص ٢١٧، باب ٨ ح ٢.
  118. همان، ج ۶، ص ٢٨٨، باب ٢ ح ١٣.
  119. كافى، ج ١، ص ٢۵٨.
  120. كافى، ج ١، ص ٢۶١.
  121. صحيح مسلم، كتاب الفتن، ج ۵، ص ۴١٠، حديث ٢٢؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۵٣۴، ح ٢٢٧٧٠.
  122. مسند احمد، ج ۶، ص ۵٣۶، ح ٢٢٧٨٠.
  123. مسند احمد، ج ۶، ص ۵٣۶، ح ٢٢٧٨٠.
  124. «گویا مسجد شما چون سینه کشتی است به امر خدا زیر و زبر آن در عذاب است و هر که در آن است غرق در آب». نهج البلاغه، خطبه ١٣.
  125. «گویا آنان را می‌‏بینم که چهره‏‌هایشان چون سپرهای تو بر تو است. حریر و دیبا پوشند و اسب‏های برگزیده نگاه دارند. آن جا کشتار چنان سخت شود که خسته بر کشته راه رود و گریخته از اسیر کمتر باشد». نهج البلاغه، خطبۀ ١٢٨.
  126. «سوگند می‌‏خورم و سوگند می‏‌خورم که فرزندان امیه پس از من این خلافت را رها سازند، چنان که خلط سینه را بیرون اندازند و از آن پس، چند شب و روز از پی هم آید مزه آن را نچشند...». نهج البلاغه، خطبۀ ١۵٨.
  127. «همانا پس از من مردی بر شما چیره شود که گلویی گشاده دارد و شکمی فراخ و برون افتاده. بخورد هر چه یابد و بجوید آنچه نیابد. او را بکشید. او شما را فرمان دهد تا مرا دشنام دهید و از من بیزاری جویید. اما دشنام؛ پس مرا دشنام دهید که برای من زکات است و برای شما نجات. امّا بیزاری؛ از من بیزاری مجویید که من بر فطرت مسلمانی زادم و در ایمان و هجرت از همه پیش افتادم»، نهج البلاغه، خطبۀ ١٢٨.
  128. شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۵۰-۵۴۷
  129. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
  130. کلینی، کافی، ج۱، ص:۱۹۲.
  131. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۲۱.
  132. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۲۳ - ۲۲۴.
  133. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۶۰ - ۲۶۱.
  134. اگر نمی‌دانید از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید؛ سوره نحل، آیه: ۴۳.
  135. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۱۰ - ۲۱۲.
  136. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۱۲.
  137. تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.
  138. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۵۵.
  139. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۲۷.
  140. کلینی، کافی، ج۱، ص:۲۵۸.
  141. گل‌افشان پارسانسب، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۹.
  142. آیا غیر از خدا کسی علم غیب می داند یا نه؟ فصلنامه رشد آموزش معارف اسلامی شماره۷۹
  143. مستدرک الصحیحین؛ حاکم نیشابوری، ج ۲، ص ۳۵۸.
  144. طبقات ابن سعد، ج ۵، ص ۳۰.
  145. الاصابة ابن حجر؛عقلانی، ج ۵، ص ۳۲۵.
  146. شرح ابن ابی الحدید، ج ۲.
  147. وبگاه تبیان.
  148. «إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه‏»؛الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص: ۲۵۶.
  149. «نَزَلَ جَبْرَئِيلُ عَلَى مُحَمَّدٍ (ص) بِرُمَّانَتَيْنِ مِنَ الْجَنَّةِ فَلَقِيَهُ عَلِيٌّ (ع) فَقَالَ مَا هَاتَانِ الرُّمَّانَتَانِ اللَّتَانِ فِي يَدِكَ فَقَالَ أَمَّا هَذِهِ فَالنُّبُوَّةُ لَيْسَ لَكَ فِيهَا نَصِيبٌ وَ أَمَّا هَذِهِ فَالْعِلْمُ ثُمَّ فَلَقَهَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) بِنِصْفَيْنِ فَأَعْطَاهُ نِصْفَهَا وَ أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) نِصْفَهَا ثُمَّ قَالَ أَنْتَ شَرِيكِي فِيهِ وَ أَنَا شَرِيكُكَ فِيهِ قَالَ فَلَمْ يَعْلَمْ وَ اللَّهِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) حَرْفاً مِمَّا عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا وَ قَدْ عَلَّمَهُ عَلِيّاً ثُمَّ انْتَهَى الْعِلْمُ إِلَيْنَا ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص: ۲۶۳، ح ۳، بَابُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُعَلِّمْ نَبِيَّهُ عِلْماً إِلَّا أَمَرَهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّهُ كَانَ شَرِيكَهُ فِي الْعِلْم‏.
  150. پژوهشگران آنتی شبهه