ادب: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
ادب به معنای تبدیل حالات بد به حالات خوب و بروز [[اخلاق]] پسندیده، از جمله [[برترین]] [[کمالات انسانی]] است و [[انسان]] در صورت کسب آن میتواند سرمنشأ امر خیر و نیک شود. ادب، [[بهترین]] خوی انسانی و نشانه [[تربیت]] فطری در زمینه وجودی [[انسان]] است. از اینرو [[آدمی]] اگر مؤدب به ادب الهی شود راه رشد و [[کمال انسانی]] را در خود پدید آورده است و در غیر این صورت، [[کمال انسانی]] در او بروز نمییابد و از انسانیّت فاصله میگیرد. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هیچ میراثی چون ادب نیست"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۴: {{متن حدیث|لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَب}}.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۹۶.</ref> | ادب به معنای تبدیل حالات بد به حالات خوب و بروز [[اخلاق]] پسندیده، از جمله [[برترین]] [[کمالات انسانی]] است و [[انسان]] در صورت کسب آن میتواند سرمنشأ امر خیر و نیک شود. ادب، [[بهترین]] خوی انسانی و نشانه [[تربیت]] فطری در زمینه وجودی [[انسان]] است. از اینرو [[آدمی]] اگر مؤدب به ادب الهی شود راه رشد و [[کمال انسانی]] را در خود پدید آورده است و در غیر این صورت، [[کمال انسانی]] در او بروز نمییابد و از انسانیّت فاصله میگیرد. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمود: "هیچ میراثی چون ادب نیست"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۴: {{متن حدیث|لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَب}}.</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)| دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۹۶.</ref> | ||
== معناشناسی == | |||
اصل واژه أدب به معنای [[دعا]] (فرا خواندن) بوده<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۹۳.</ref> و اَدْب به معنای [[دعوت]] و جمع کردن [[مردم]] بر سر سفره خود<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref> نیز از همین ریشه است. مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن ارتباط دارد. گویا، [[ادب]] سفرهای از [[نیکیها]] است که [[مردم]] بر گرد آن جمع میشوند و همگان آن را [[نیکو]] میشمارند<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref>. | |||
تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگنامههای فارسی ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: [[نیکی]] احوال و [[رفتار]]<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> پسندیده و شایسته بودن<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> و [[حُسن]] [[معاشرت]] و رعایت [[حرمت]] اشخاص<ref>فرهنگ فارسی، ص۱۷۸.</ref> توجّه شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۲]]، ص ۳۹۰.</ref>. | |||
== ادب از دیدگاه اسلام == | == ادب از دیدگاه اسلام == |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۲ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
ادب به معنای تبدیل حالات بد به حالات خوب و بروز اخلاق پسندیده، از جمله برترین کمالات انسانی است و انسان در صورت کسب آن میتواند سرمنشأ امر خیر و نیک شود. ادب، بهترین خوی انسانی و نشانه تربیت فطری در زمینه وجودی انسان است. از اینرو آدمی اگر مؤدب به ادب الهی شود راه رشد و کمال انسانی را در خود پدید آورده است و در غیر این صورت، کمال انسانی در او بروز نمییابد و از انسانیّت فاصله میگیرد. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "هیچ میراثی چون ادب نیست"[۱].[۲]
معناشناسی
اصل واژه أدب به معنای دعا (فرا خواندن) بوده[۳] و اَدْب به معنای دعوت و جمع کردن مردم بر سر سفره خود[۴] نیز از همین ریشه است. مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن ارتباط دارد. گویا، ادب سفرهای از نیکیها است که مردم بر گرد آن جمع میشوند و همگان آن را نیکو میشمارند[۵].
تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگنامههای فارسی ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: نیکی احوال و رفتار[۶] پسندیده و شایسته بودن[۷] و حُسن معاشرت و رعایت حرمت اشخاص[۸] توجّه شده است[۹].
ادب از دیدگاه اسلام
دین اسلام در کنار تأکید بر اخلاقیات و تخلق به اخلاق پسندیده، توجه ویژهای به رعایت ادب در موقعیتها و وضعیتهای مختلف دارد، به گونهای که از برخی روایتها استفاده میشود که ادب مقوّم یا دستکم لازمه دینداری است و کسی که فاقد ادب است، دیندار نیست. چنین سخنی درباره عقل نیز گفته و بیان شده کسیکه ادب ندارد، عقل ندارد[۱۰]. امام علی(ع) در روایتی ضمن بیان کارکردهای ادب، انسانها را بدان تشویق و تحریض میکند. ایشان میفرماید: بر شما باد به ادب پسندیده که اگر فرمانروا باشید، برجسته میشوید و اگر از طبقه متوسط و مردم عادی باشید، بالا میروید و برتری مییابید و اگر زندگی بر شما تنگ شود، با ادب خویش روزگارتان را به خوبی و خوشی سپری خواهید کرد[۱۱]. از معصوم(ع) نقل شده که فرمود: آن کس که ادب ندارد حیوان بیفایدهای بیش نیست[۱۲]. مواضع مختلفی از قرآن، تعلیم ادب به بندگان است. برای نمونه، خداوند از موسی(ع) میخواهد چون به وادی مقدس «طوی» پای گذاشته است کفشها را از پای در آورد و با ادب در محضر خداوند حاضر شود[۱۳].[۱۴]
آداب در فقه
آداب در ابواب متعدّد فقه در معنای لغوی به کار رفته است، هرچند آنچه در بیشتر ابواب فقه منظور فقیهان است، مجموع رفتارها و هیئتهایی است که فعل یا ترک آنها از دیدگاه شارع مقدّس، موجب حسن و کمال فعل یا موضوعی میشود که حکم شرعی به آن تعلّق گرفته است، مانند آداب نماز، روزه، زیارت، جهاد و تخلّی. از بررسی کلمات فقیهان و کاربرد این واژه در فقه بر میآید که آداب، اعم از احکام لزومی و غیر لزومی است؛ یعنی هم مستحبّات و مکروهات را در بر میگیرد و هم واجبات و محرّمات را[۱۵].[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۵۴: «لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَب».
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۹۶.
- ↑ لسانالعرب، ج۱، ص۹۳.
- ↑ مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.
- ↑ مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.
- ↑ لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.
- ↑ لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.
- ↑ فرهنگ فارسی، ص۱۷۸.
- ↑ ابوطالبی، محمد، مقاله «ادب»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۲، ص ۳۹۰.
- ↑ غرر الحکم، ص۲۴۸.
- ↑ شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۰۴.
- ↑ إرشاد القلوب، ج۱، ص۱۶۰؛ أعلام الدین، ص۸۴.
- ↑ ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴾ «بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
- ↑ کمپانی زارع، مهدی، مقاله «ادب»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص۲۶-۳۱.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۲، ص۲.
- ↑ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص ۱۲۳-۱۲۴.