مارقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
* در احادیث متعددی آمده است که [[پیامبر]] به [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: پس از من با سه گروه می‌جنگی: با [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و مارقین.<ref> ر.ک: «بحارالأنوار»، ج ۳۸ ص ۳۳۰ تا ۳۴۸ «باب الأخوّة» و کتاب «حدیث برادری در سیرۀ نبوی» محمدرضا هدایت‌پناه</ref> در نهج البلاغه نیز آمده است: {{عربی|فلمّا نهضت بالأمر، نکثت طائفة و مرقت اخری و قسط آخرون}}<ref> بحارالأنوار، ج ۲۸ ص ۳۳۲</ref> چون به [[حکومت]] و [[خلافت]] برخاستم، گروهی پیمان شکستند ([[جنگ جمل]])، گروهی از دین به در رفتند ([[خوارج]] [[جنگ نهروان]]) و گروهی ستم پیشه کردند (شامیان و [[جنگ صفین]]). مارقین بخشی از سپاه [[امام علی|امیر المؤمنین]] بودند که در جنگ صفّین، از روی جهل و ساده‌لوحی فریب [[قرآن]] بر نیزه کردن معاویه را خوردند و خواستار حکمیّت شدند، وقتی فهمیدند نیرنگ بوده است، به اصطلاح توبه کردند و از [[امام علی|علی]]{{ع}} هم خواستند که از قبول حکمیت که کفر بوده توبه کند. سر از [[اطاعت]] [[امام]] [[معصوم]] برتافتند، بر ضدّ امام خروج کردند و در نهایت در نهروان با [[امام علی|علی]]{{ع}} جنگیدند. اندیشۀ خارجیگری بعدها هم ادامه یافت، هرچند خوارج نابود شدند. مارقین از واژۀ مرق است، یعنی بیرون جستن تیر از کمان. مارقین نیز به همان سرعت و شدّت، از [[دین]] و [[ولایت]] و [[اطاعت]] [[امام]] [[معصوم]] خارج شدند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۵۲۵.</ref>
* در احادیث متعددی آمده است که [[پیامبر]] به [[امام علی|علی]]{{ع}} فرمود: پس از من با سه گروه می‌جنگی: با [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و مارقین.<ref> ر.ک: «بحارالأنوار»، ج ۳۸ ص ۳۳۰ تا ۳۴۸ «باب الأخوّة» و کتاب «حدیث برادری در سیرۀ نبوی» محمدرضا هدایت‌پناه</ref> در نهج البلاغه نیز آمده است: {{عربی|فلمّا نهضت بالأمر، نکثت طائفة و مرقت اخری و قسط آخرون}}<ref> بحارالأنوار، ج ۲۸ ص ۳۳۲</ref> چون به [[حکومت]] و [[خلافت]] برخاستم، گروهی پیمان شکستند ([[جنگ جمل]])، گروهی از دین به در رفتند ([[خوارج]] [[جنگ نهروان]]) و گروهی ستم پیشه کردند (شامیان و [[جنگ صفین]]). مارقین بخشی از سپاه [[امام علی|امیر المؤمنین]] بودند که در جنگ صفّین، از روی جهل و ساده‌لوحی فریب [[قرآن]] بر نیزه کردن معاویه را خوردند و خواستار حکمیّت شدند، وقتی فهمیدند نیرنگ بوده است، به اصطلاح توبه کردند و از [[امام علی|علی]]{{ع}} هم خواستند که از قبول حکمیت که کفر بوده توبه کند. سر از [[اطاعت]] [[امام]] [[معصوم]] برتافتند، بر ضدّ امام خروج کردند و در نهایت در نهروان با [[امام علی|علی]]{{ع}} جنگیدند. اندیشۀ خارجیگری بعدها هم ادامه یافت، هرچند خوارج نابود شدند. مارقین از واژۀ مرق است، یعنی بیرون جستن تیر از کمان. مارقین نیز به همان سرعت و شدّت، از [[دین]] و [[ولایت]] و [[اطاعت]] [[امام]] [[معصوم]] خارج شدند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۳:۴۰

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مارقین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • در احادیث متعددی آمده است که پیامبر به علیS فرمود: پس از من با سه گروه می‌جنگی: با ناکثین، قاسطین و مارقین.[۱] در نهج البلاغه نیز آمده است: فلمّا نهضت بالأمر، نکثت طائفة و مرقت اخری و قسط آخرون[۲] چون به حکومت و خلافت برخاستم، گروهی پیمان شکستند (جنگ جمل)، گروهی از دین به در رفتند (خوارج جنگ نهروان) و گروهی ستم پیشه کردند (شامیان و جنگ صفین). مارقین بخشی از سپاه امیر المؤمنین بودند که در جنگ صفّین، از روی جهل و ساده‌لوحی فریب قرآن بر نیزه کردن معاویه را خوردند و خواستار حکمیّت شدند، وقتی فهمیدند نیرنگ بوده است، به اصطلاح توبه کردند و از علیS هم خواستند که از قبول حکمیت که کفر بوده توبه کند. سر از اطاعت امام معصوم برتافتند، بر ضدّ امام خروج کردند و در نهایت در نهروان با علیS جنگیدند. اندیشۀ خارجیگری بعدها هم ادامه یافت، هرچند خوارج نابود شدند. مارقین از واژۀ مرق است، یعنی بیرون جستن تیر از کمان. مارقین نیز به همان سرعت و شدّت، از دین و ولایت و اطاعت امام معصوم خارج شدند[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: «بحارالأنوار»، ج ۳۸ ص ۳۳۰ تا ۳۴۸ «باب الأخوّة» و کتاب «حدیث برادری در سیرۀ نبوی» محمدرضا هدایت‌پناه
  2. بحارالأنوار، ج ۲۸ ص ۳۳۲
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۲۵.