اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعجاز قرآن در قرآن]] - [[اعجاز قرآن در حدیث]] - [[اعجاز قرآن در کلام اسلامی]] - [[اعجاز قرآن در فلسفه اسلامی]] - [[اعجاز قرآن در عرفان اسلامی]] - [[اعجاز قرآن از دیدگاه بروندینی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اعجاز قرآن در قرآن]] - [[اعجاز قرآن در حدیث]] - [[اعجاز قرآن در کلام اسلامی]] - [[اعجاز قرآن در فلسفه اسلامی]] - [[اعجاز قرآن در عرفان اسلامی]] - [[اعجاز قرآن از دیدگاه بروندینی]]</div> | ||
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اعجاز قرآن (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اعجاز قرآن (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
==معناشناسی اعجاز و معجزه== | ==معناشناسی اعجاز و معجزه== | ||
{{اصلی|معجزه}} | {{اصلی|معجزه}} | ||
===معنای لغوی=== | ===معنای لغوی=== | ||
[[اعجاز]] مصدر باب [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته <ref> | [[اعجاز]] مصدر [[باب]] [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته<ref>راغب، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۴۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۵۸؛ مقائیس اللغة، ج۴، ص۲۳۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref>و شما به ستوه آورندهی خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه۱۳۴.</ref>. واژه معجزه، اسم فاعل ماده "عجز" از [[باب]] [[افعال]] به معنای ناتوان کننده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]] و [[غلام علی عزیزی|عزیزی، غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۵۸ – ۵۶۴؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | ||
===معنای اصطلاحی=== | ===معنای اصطلاحی=== | ||
[[معجزه]] عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکانپذیر است. [[معجزه]] عملی است از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانهای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن<ref> [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | [[معجزه]] عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکانپذیر است. [[معجزه]] عملی است از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانهای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن<ref> [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | ||
شرایط و خصوصیات | ==شرایط معجزه== | ||
شرایط و خصوصیات معجزه عبارتاند از: | |||
# هیچ [[انسانی]] حتی نوابغ، به اتکای [[قدرت بشری]] [[توانایی]] بر انجام آن نداشته باشد. | # هیچ [[انسانی]] حتی نوابغ، به اتکای [[قدرت بشری]] [[توانایی]] بر انجام آن نداشته باشد. | ||
# آورنده [[معجزه]] باید دیگران را به مقابله [[دعوت]] کند "[[تحدی]]" و در این میدان مغلوب دیگران نشود. | # آورنده [[معجزه]] باید دیگران را به مقابله [[دعوت]] کند "[[تحدی]]" و در این میدان مغلوب دیگران نشود. | ||
# همراه با ادعای [[نبوت]] باشد<ref> [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | # همراه با ادعای [[نبوت]] باشد<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref>. | ||
اگر کسی به [[راستی]] توانست امور [[خارقالعاده]] را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، [[یقین]] پیدا میشود که او پشتوانهای [[الهی]] دارد و از طرف خداست<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | |||
==[[قرآن]] [[معجزه]] جاویدان== | |||
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} علاوه بر داشتن معجزاتی شبیه آنچه [[پیامبران پیشین]] از آن برخوردار بودند<ref> المغنی، ص۴۰۷.</ref> از [[معجزه]] [[قرآن کریم]] نیز برخوردار بوده که اصلیترین [[معجزه]] آن حضرت است. | |||
[[معجزات]] به دو قسم [[حسی]] و [[عقلی]] تقسیم میشوند و بیشتر [[معجزات]] عرضه شده بر [[امتهای پیشین]]، مانند [[ناقه صالح]]، [[طوفان نوح]]، [[عصای موسی]] و غیره، [[حسی]] و بیشتر [[معجزات]] عرضه شده بر مخاطبان [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، مانند خبر دادن از [[غیب]] و آوردن حقایق [[علمی]] بدون [[آموختن]] از کسی، [[عقلی]] بوده است. [[قرآن کریم]] با برخورداری از امتیازی خاص، [[معجزه]] و نشانهای معرفی شده که هر دو جنبه [[حسی]] و [[عقلی]] را در خود فراهم آورده است، با این ویژگی که تا [[پایان جهان]] باقی و در دسترس همه [[بشر]] قراردارد<ref>راغب اصفهانی</ref>.<ref>مقدمة جامع التفاسیر، ص۱۰۲ـ۱۰۳؛ الاتقان، ج۱، ص۲۵۲؛ التمهید، ج۴، ص۱۸.</ref> | |||
[[معجزه]] | امتیاز دیگر این [[معجزه]] جاودان [[الهی]] آن است که در عین برخورداری از [[وصف]] [[اعجاز]]، کتاب [[تشریع]] و مشتمل بر [[معارف]] [[وحیانی]] است، ازاینرو خود [[شاهد]] [[صدق]] خویش است و در عین حال که مدعی [[وحیانی]] بودن است [[معارف]] موجود در آن نیز [[دلیل]] بر [[وحیانی]] و [[الهی]] بودن آن است<ref>مقدمه ابنخلدون، ص۹۵؛ التمهید، ج۴، ص۱۹ـ۲۰.</ref>.<ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳]]، ج ۳، ص ۵۵۸.</ref> | ||
[[قرآن کریم]] [[سند]] جاودانه درستیِ ادعای [[پیامبری]] [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]] است. این [[کتاب آسمانی]] [[برتر]] از سایر [[معجزات]] [[انبیا]]ست؛ زیرا از یک طرف با [[روح]] و [[اندیشه]] ایشان سر و کار دارد و از طرف دیگر، جاودانه و همیشگی است. علاوه بر این، از ابتدای [[نزول]] تاکنون همه را [[دعوت]] به [[مبارزه]] و هماوردی و به اصطلاح "[[تحدی]]" کرده است و تا عصر حاضر همه از آوردن نمونهای از آن عاجز ماندهاند. این [[دعوت]] به [[مبارزه]]، در چند مورد صریحاً در [[قرآن]] آمده است از جمله: {{متن قرآن|قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>بگو اگر تمام جهانیان اجتماع کنند که مانند قرآن بیاورند نمیتوانند اگرچه با یکدیگر نهایت همکاری و همفکری را داشته باشند؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی سبحانی|سبحانی، محمد تقی]] و [[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.</ref> | |||
==اهمیت بحث از اعجاز== | |||
در زمینهٔ [[شناخت قرآن]]، هیچ مبحثی از نظر اهمیت و نقشی که ایفا میکند بهپای مبحث [[اعجاز قرآن]] نمیرسد، [[دلیل]] مدعا روشن است؛ زیرا تمام مطالعات بیرونی و درونی [[قرآن]] از آن جهت [[ارزش]] و اعتبار مییابد که این کتاب را "کلامالله" میشناسیم. برای [[فهم]] [[کلام الهی]] و رسیدن به مراد [[خداوند]] نسبت به آنچه در قالب [[آیات]] و سور آمده، ناگزیریم دانشهای مصطلح [[علوم قرآنی]] را دنبال کنیم و از رهگذر [[تفسیر ترتیبی]] و موضوعی [[اسرار]] آن را بازکاوی نماییم. اما اگر قرار باشد بدون [[استمداد]] از اصل [[اعجاز]]، انتساب [[قرآن]] به [[خداوند]] مورد مناقشه قرار گیرد، دیگر تمام کوششها و کنکاشهای [[قرآنی]] تا حد بازشناسی [[هدفها]] و راهنماییهای یک کتاب عادی [[بشر]] تنزیل مییابد. درست نظیر آنکه هر محدثی برای آنکه بر اساس قواعد [[فقهالحدیث]] به دنبال بازکاوی مدلولهای یک [[حدیث]] باشد، نخست و پیش از هر چیز میبایست استناد [[حدیث]] به [[معصوم]] را [[اثبات]] کند. از سویی دیگر [[اثبات]] [[رسالت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آنهم رسالتی که دارای دو صفت مهم [[جاودانگی]] و جهانی است درگرو [[اثبات]] [[معجزه]] آن یعنی [[قرآن]] است. بنابراین پیش از هر مبحثی در مباحث [[شناخت قرآن]]، شاید ضروری باشد که از [[اعجاز قرآن]] [[گفتوگو]] شود؛ زیرا از این رهگذر آسمانی و کلامالله بودن [[قرآن]] [[اثبات]] میشود و با [[اثبات]] آن، نوبت به مباحث دیگر نظیر [[تاریخ قرآن]] و... میرسد. ما در اینجا مفهوم [[معجزه]] و [[وجوه اعجاز قرآن]] را موردبررسی قرار میدهیم<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[چلچراغ حکمت ج۲۲ (کتاب)|قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲]]، ص ۴۷ تا ۶۲.</ref>. | |||
==مؤلفههای [[معجزه]] بودن [[قرآن]]== | ==مؤلفههای [[معجزه]] بودن [[قرآن]]== | ||
#'''[[تحدی قرآن]]:''' فراخوان مبارزطلبی [[قرآن]]، از طریق [[دوست]] و [[دشمن]]، به گوش همه جهانیان رسیده و کسی به این ندا، پاسخ نگفته است. | #'''[[تحدی قرآن]]:''' فراخوان مبارزطلبی [[قرآن]]، از طریق [[دوست]] و [[دشمن]]، به گوش همه جهانیان رسیده و کسی به این ندا، پاسخ نگفته است. | ||
#'''[[تلاش مخالفان برای هماوردی با قرآن]]:''' [[مخالفان]] [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] با جدی گرفتن مسئله، درصدد بررسی [[قرآن]] و همانند آوری برای آن برآمدند و با به کارگیری تمام توان [[علمی]] و [[اقتصادی]] خویش به ستیزه در برابر آن پرداختند. | #'''[[تلاش مخالفان برای هماوردی با قرآن]]:''' [[مخالفان]] [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] با جدی گرفتن مسئله، درصدد بررسی [[قرآن]] و همانند آوری برای آن برآمدند و با به کارگیری تمام توان [[علمی]] و [[اقتصادی]] خویش به ستیزه در برابر آن پرداختند. | ||
#'''[[ناکامی همانندآوران]]:''' کتابهای [[تاریخ]] و [[علوم قرآن]]، تلاش افراد متعددی را گزارش کرده است که درصدد همانند آوری برای [[قرآن]] برآمدهاند اما نمونههایی ارائه دادهاند که تنها باعث رسواییشان شده. از سوی دیگر، اگر نمونههای دیگری وجود میداشت، به [[دلیل]] اهمیت مسئله و با وجود [[دشمنان]] قسمخورده و... حتماً در دسترس ما قرار میگرفت | #'''[[ناکامی همانندآوران]]:''' کتابهای [[تاریخ]] و [[علوم قرآن]]، تلاش افراد متعددی را گزارش کرده است که درصدد همانند آوری برای [[قرآن]] برآمدهاند اما نمونههایی ارائه دادهاند که تنها باعث رسواییشان شده. از سوی دیگر، اگر نمونههای دیگری وجود میداشت، به [[دلیل]] اهمیت مسئله و با وجود [[دشمنان]] قسمخورده و... حتماً در دسترس ما قرار میگرفت. | ||
[[مخالفان]] [[قرآن]]، [[اهل]] [[فصاحت]] و [[بلاغت]] بودند و بیشترین [[انگیزه]] را برای همانند آوری داشتند. [[قرآن]] [[آداب و رسوم]] آنان را [[نادرست]] و [[خرافی]] قلمداد میکرد و درعینحال در [[آیات]] [[تحدی]]، هر نکتهای را برای [[ترغیب]] آنان استفاده میکرد که اگر در مقابل کوششی صورت نگیرد باید انگیزههایش را جستوجو کرد<ref>[[صفدر الهی راد|الهی راد، صفدر]]، [[انسانشناسی (کتاب)|انسانشناسی]]، ص۱۴۲ ـ ۱۴۴.</ref>. | |||
==راههای تشخیص | ==راههای تشخیص اعجاز قرآن== | ||
#تشخیص مستقیم که برای یک عربزبان یا فرد متخصص مقدور است. | #تشخیص مستقیم که برای یک عربزبان یا فرد متخصص مقدور است. | ||
#تشخیص غیرمستقیم؛ از آنجا که اولاً، [[انگیزه]] مقابله با [[قرآن]] بسیار بوده و ثانیاً، [[خداوند]] آوردن حتی سورهای همانند [[قرآن]] را کافی دانسته و ثالثاً، [[خدای متعال]] فرمود: همه جهانیان "[[جن]] و [[انس]]" [[یاری]] یکدیگر کنند و رابعاً، کتابی به این [[عظمت]] توسط فردی [[درس نخوانده]] عرضه شده، تشخیص [[معجزه]] بودن آن برای افراد عادی غیر متخصص نیز، [[یقینی]] خواهد بود<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۹۴.</ref>. | #تشخیص غیرمستقیم؛ از آنجا که اولاً، [[انگیزه]] مقابله با [[قرآن]] بسیار بوده و ثانیاً، [[خداوند]] آوردن حتی سورهای همانند [[قرآن]] را کافی دانسته و ثالثاً، [[خدای متعال]] فرمود: همه جهانیان "[[جن]] و [[انس]]" [[یاری]] یکدیگر کنند و رابعاً، کتابی به این [[عظمت]] توسط فردی [[درس نخوانده]] عرضه شده، تشخیص [[معجزه]] بودن آن برای افراد عادی غیر متخصص نیز، [[یقینی]] خواهد بود<ref>ر.ک. [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۱۹۴.</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۱
معناشناسی اعجاز و معجزه
معنای لغوی
اعجاز مصدر باب افعال از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته[۱] و در قرآن کریم به معنای نخست آمده است: ﴿وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ﴾[۲]. واژه معجزه، اسم فاعل ماده "عجز" از باب افعال به معنای ناتوان کننده است[۳].
معنای اصطلاحی
معجزه عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از قدرت افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکانپذیر است. معجزه عملی است از طرف مدعی نبوت و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانهای روشن و دلیلی آشکار است بر صدق ادعای آورنده آن[۴].
شرایط معجزه
شرایط و خصوصیات معجزه عبارتاند از:
- هیچ انسانی حتی نوابغ، به اتکای قدرت بشری توانایی بر انجام آن نداشته باشد.
- آورنده معجزه باید دیگران را به مقابله دعوت کند "تحدی" و در این میدان مغلوب دیگران نشود.
- همراه با ادعای نبوت باشد[۵].
اگر کسی به راستی توانست امور خارقالعاده را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، یقین پیدا میشود که او پشتوانهای الهی دارد و از طرف خداست[۶].
قرآن معجزه جاویدان
پیامبر اسلام(ص) علاوه بر داشتن معجزاتی شبیه آنچه پیامبران پیشین از آن برخوردار بودند[۷] از معجزه قرآن کریم نیز برخوردار بوده که اصلیترین معجزه آن حضرت است.
معجزات به دو قسم حسی و عقلی تقسیم میشوند و بیشتر معجزات عرضه شده بر امتهای پیشین، مانند ناقه صالح، طوفان نوح، عصای موسی و غیره، حسی و بیشتر معجزات عرضه شده بر مخاطبان پیامبر اسلام(ص)، مانند خبر دادن از غیب و آوردن حقایق علمی بدون آموختن از کسی، عقلی بوده است. قرآن کریم با برخورداری از امتیازی خاص، معجزه و نشانهای معرفی شده که هر دو جنبه حسی و عقلی را در خود فراهم آورده است، با این ویژگی که تا پایان جهان باقی و در دسترس همه بشر قراردارد[۸].[۹]
امتیاز دیگر این معجزه جاودان الهی آن است که در عین برخورداری از وصف اعجاز، کتاب تشریع و مشتمل بر معارف وحیانی است، ازاینرو خود شاهد صدق خویش است و در عین حال که مدعی وحیانی بودن است معارف موجود در آن نیز دلیل بر وحیانی و الهی بودن آن است[۱۰].[۱۱]
قرآن کریم سند جاودانه درستیِ ادعای پیامبری پیامبر مکرم اسلام است. این کتاب آسمانی برتر از سایر معجزات انبیاست؛ زیرا از یک طرف با روح و اندیشه ایشان سر و کار دارد و از طرف دیگر، جاودانه و همیشگی است. علاوه بر این، از ابتدای نزول تاکنون همه را دعوت به مبارزه و هماوردی و به اصطلاح "تحدی" کرده است و تا عصر حاضر همه از آوردن نمونهای از آن عاجز ماندهاند. این دعوت به مبارزه، در چند مورد صریحاً در قرآن آمده است از جمله: ﴿قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا﴾[۱۲].[۱۳]
اهمیت بحث از اعجاز
در زمینهٔ شناخت قرآن، هیچ مبحثی از نظر اهمیت و نقشی که ایفا میکند بهپای مبحث اعجاز قرآن نمیرسد، دلیل مدعا روشن است؛ زیرا تمام مطالعات بیرونی و درونی قرآن از آن جهت ارزش و اعتبار مییابد که این کتاب را "کلامالله" میشناسیم. برای فهم کلام الهی و رسیدن به مراد خداوند نسبت به آنچه در قالب آیات و سور آمده، ناگزیریم دانشهای مصطلح علوم قرآنی را دنبال کنیم و از رهگذر تفسیر ترتیبی و موضوعی اسرار آن را بازکاوی نماییم. اما اگر قرار باشد بدون استمداد از اصل اعجاز، انتساب قرآن به خداوند مورد مناقشه قرار گیرد، دیگر تمام کوششها و کنکاشهای قرآنی تا حد بازشناسی هدفها و راهنماییهای یک کتاب عادی بشر تنزیل مییابد. درست نظیر آنکه هر محدثی برای آنکه بر اساس قواعد فقهالحدیث به دنبال بازکاوی مدلولهای یک حدیث باشد، نخست و پیش از هر چیز میبایست استناد حدیث به معصوم را اثبات کند. از سویی دیگر اثبات رسالت پیامبر اکرم(ص) آنهم رسالتی که دارای دو صفت مهم جاودانگی و جهانی است درگرو اثبات معجزه آن یعنی قرآن است. بنابراین پیش از هر مبحثی در مباحث شناخت قرآن، شاید ضروری باشد که از اعجاز قرآن گفتوگو شود؛ زیرا از این رهگذر آسمانی و کلامالله بودن قرآن اثبات میشود و با اثبات آن، نوبت به مباحث دیگر نظیر تاریخ قرآن و... میرسد. ما در اینجا مفهوم معجزه و وجوه اعجاز قرآن را موردبررسی قرار میدهیم[۱۴].
مؤلفههای معجزه بودن قرآن
- تحدی قرآن: فراخوان مبارزطلبی قرآن، از طریق دوست و دشمن، به گوش همه جهانیان رسیده و کسی به این ندا، پاسخ نگفته است.
- تلاش مخالفان برای هماوردی با قرآن: مخالفان پیامبر اسلام با جدی گرفتن مسئله، درصدد بررسی قرآن و همانند آوری برای آن برآمدند و با به کارگیری تمام توان علمی و اقتصادی خویش به ستیزه در برابر آن پرداختند.
- ناکامی همانندآوران: کتابهای تاریخ و علوم قرآن، تلاش افراد متعددی را گزارش کرده است که درصدد همانند آوری برای قرآن برآمدهاند اما نمونههایی ارائه دادهاند که تنها باعث رسواییشان شده. از سوی دیگر، اگر نمونههای دیگری وجود میداشت، به دلیل اهمیت مسئله و با وجود دشمنان قسمخورده و... حتماً در دسترس ما قرار میگرفت.
مخالفان قرآن، اهل فصاحت و بلاغت بودند و بیشترین انگیزه را برای همانند آوری داشتند. قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست و خرافی قلمداد میکرد و درعینحال در آیات تحدی، هر نکتهای را برای ترغیب آنان استفاده میکرد که اگر در مقابل کوششی صورت نگیرد باید انگیزههایش را جستوجو کرد[۱۵].
راههای تشخیص اعجاز قرآن
- تشخیص مستقیم که برای یک عربزبان یا فرد متخصص مقدور است.
- تشخیص غیرمستقیم؛ از آنجا که اولاً، انگیزه مقابله با قرآن بسیار بوده و ثانیاً، خداوند آوردن حتی سورهای همانند قرآن را کافی دانسته و ثالثاً، خدای متعال فرمود: همه جهانیان "جن و انس" یاری یکدیگر کنند و رابعاً، کتابی به این عظمت توسط فردی درس نخوانده عرضه شده، تشخیص معجزه بودن آن برای افراد عادی غیر متخصص نیز، یقینی خواهد بود[۱۶].
اثبات اعجاز قرآن
وجوه اعجاز قرآن کریم
علوم قرآن
جستارهای وابسته
- ارضای خواص به قرآن
- ارضای عاطفی به قرآن
- ارضای عقل به قرآن
- ارضای عوام به قرآن
- اعجاز آسانحفظی قرآن
- اعجاز آسانفهمی قرآن
- اعجاز تأثیری قرآن
- اعجاز تصویری قرآن
- اعجاز تناسب آیات
- اعجاز تناسب سوره ها
- اعجاز جامعیت قرآن
- اعجاز جاودانگی قرآن
- اعجاز صوتی قرآن
- اعجاز عدم تحریف قرآن
- اعجاز محتوایی قرآن:
- اعجاز نزولی قرآن
- بلاغت قرآن:
- ترتیب قرآن:
- رفع نیاز بشری به قرآن
- هدایت قرآن
منابع
پانویس
- ↑ راغب، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۴۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۵۸؛ مقائیس اللغة، ج۴، ص۲۳۲.
- ↑ و شما به ستوه آورندهی خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه۱۳۴.
- ↑ دشتی، سید محمود و عزیزی، غلام علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۵۸ – ۵۶۴؛ مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص ۱۸۱.
- ↑ نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲، ص ۴۷ تا ۶۲.
- ↑ المغنی، ص۴۰۷.
- ↑ راغب اصفهانی
- ↑ مقدمة جامع التفاسیر، ص۱۰۲ـ۱۰۳؛ الاتقان، ج۱، ص۲۵۲؛ التمهید، ج۴، ص۱۸.
- ↑ مقدمه ابنخلدون، ص۹۵؛ التمهید، ج۴، ص۱۹ـ۲۰.
- ↑ سید محمود دشتی، غلام علی عزیزیکیا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ج ۳، ص ۵۵۸.
- ↑ بگو اگر تمام جهانیان اجتماع کنند که مانند قرآن بیاورند نمیتوانند اگرچه با یکدیگر نهایت همکاری و همفکری را داشته باشند؛ سوره اسراء، آیه:۸۸.
- ↑ سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۱۱ - ۲۲۰.
- ↑ نصیری، علی، قرآنشناسی، چلچراغ حکمت ج۲۲، ص ۴۷ تا ۶۲.
- ↑ الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۴۲ ـ ۱۴۴.
- ↑ ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۹۴.