امام مهدی عجل الله تعالی فرجه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

امام مهدی(ع) امام دوازدهم مسلمانان پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ قمری در سامرا متولد شد. پدر ایشان امام عسکری(ع) و مادرشان نرجس خاتون است. از القاب مشهور آن حضرت: حجت، مهدی، خلف صالح، قائم منتظَر، صاحب الزمان و بقیة الله و کنیۀ مبارکش ابوالقاسم است. حضرت دارای دو دورۀ غیبت صغری و غیبت کبری است که در غیبت صغری به‌ واسطۀ نواب اربعه با مردم در ارتباط بود و در غیبت کبری از طریق فقیهان جامع الشرائط.

امام مهدی(عج)
نقشامام دوازدهم شیعیان
ناممحمد بن حسن
زادروز۱۵ شعبان، سال ۲۵۵ ق یا ۲۵۶ ق
زادگاهسامرا
مدت امامت۸ ربیع الاول ۲۶۰ ق- هنوز ادامه دارد
لقب(ها)مهدیبقیة الله • قائم • صاحب الزمان • خلف صالح • حجت • منتظَر
پدرامام عسکری علیه السلام
مادرنرجس خاتون
طول عمردر قید حیات هستند
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ولادت، نام و نسب

امام مهدی(ع) امام دوازدهم مسلمانان است. در صبح‌گاه جمعه پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ قمری در سامرا دیده به جهان گشود و جز چند نفر کسی از ایشان خبر نداشت زیرا به دلیل احادیث رسیده از پیامبر(ص) دربارۀ اینکه از صلب امام حسن عسکری(ع) فرزندی به دنیا خواهد آمد که برپا دارندۀ عدل و قسط و نابود کنندۀ بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود، دستگاه خلافت عباسی بر آن شدند تا با هدف جلوگیری از چنین رخدادی، امام عسکری(ع) و بیت ایشان را مدت‌‌ها تحت مراقبت شدید قرار دهند تا در صورت آگاهی از تولد چنین فرزندی او را بکشند، بنابراین در چنین شرایطی امام عسکری(ع) با تدبیر خاصی ضمن حفظ جان فرزندش، وی را به تعدادی از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفی کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم، دچار تردید و انحراف نشوند. احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویه بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانی‌‌اند که در زمان حیات امام عسکری(ع)، موفق به دیدار و گفت و گو با فرزندش مهدی شده‌‌اند. همچنین، حکیمه عمۀ امام عسکری(ع)شاهد ولادت حضرت مهدی(ع) بوده و جریان ولادت حضرت را بازگو نموده است[۱]. ارادۀ حکیمانه الهی چنین بوده است که امام مهدی(ع) همانند حضرت موسی(ع) به طور معجزه‌آسا، دوران حمل و ولادتشان از آگاهی و دید دشمنان، پنهان بماند تا مسلمانان از فیض وجود او محروم نگردند و حجت خدا همچنان برقرار مانَد. از این موضوع تعبیر به "غیبت" می‌شود

نام ایشان همنام جدش رسول الله(ص) است. این نام‌گذاری توسط خود پیامبر اکرم(ص) اعلام شده بود[۲] و در برخی روایات از تصریح به نام حضرت منع شده است[۳]. پدر ارجمندش امام عسکری(ع) و مادرشان از تبار حواریون عیسی(ع)، موسوم به نرجس خاتون است. در برخی نقل‌‌ها از وی با نام‌‌هایی چون: ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد شده است[۴].

موضوع ولادت حضرت مهدی(ع) نه تنها در میان شیعیان یک امر مسلّم و قطعی است، بلکه بیش از یکصد و سی نفر از علمای تاریخ، فقه، حدیث، انساب و برخی از علمای اهل سنت در کتاب‌‌های خود نیز به ولادت حضرت مهدی(ع) در سال ۲۵۵ اذعان و یا تصریح کرده‌اند و بیش از ۶۵ نفر از آنان در خصوص زندگی حضرت مهدی(ع)، کتاب‌‌های مستقلی نوشته‌اند[۵].[۶]

القاب و کنیه

از القاب مشهور آن حضرت: حجت، مهدی، خلف صالح، قائم منتظَر، صاحب الزمان و بقیة الله و کنیۀ مبارکش ابوالقاسم است[۷].[۸]

غیبت صغری و غیبت کبری

غیبت امام مهدی(ع) در دو دورۀ غیبت صغری و غیبت کبری صورت گرفت:

  1. غیبت صغری: از سال ۲۶۰ آغاز شد و تا ۳۲۹ ه.ق ادامه داشت. امام در طول این مدت به‌ واسطۀ نواب اربعه با مردم در ارتباط بود و گاه به ‌واسطۀ آنان با برخی از مردم یا گروه‌‌ها‌‌یی از آنان دیدار می‌کرد. نواب خاص عبارت‌اند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی، علی بن محمد سَمَری. فعالیت‌های نواب که به صورت سری انجام می‌گرفت ذهن مردم را برای غیبت کبری آماده نمود؛ چون اگر غیبت به صورت ناگهانی واقع می‌شد ممکن بود به انکار حضرت منجر شود و از طرفی ارتباط بین مردم و امام از این طریق باعث حفظ و انسجام پایگاه‌های شیعی می‌شد.
  2. غیبت کبری: از سال ۳۲۹ ه.ق آغاز گشت و هنوز پایان نیافته است. در دوران غیبت کبری امام مهدی(ع) همچون خورشید در پس ابر به بشریّت، نور، گرما و حیات می‌بخشد و هادی گم‌گشتگان، فریادرس بیچارگان، حافظ شریعت، واسطه فیض الهی، حامی مسلمانان است. بدیهی است که سبب محرومیت از حضور امام خود مردم‌اند. این ایام دوران سختی است و مردمان در معرض امتحان و آزمایش قرار دارند. امام در این زمان نایب خاص ندارد و مردم می‌توانند مشکلات و مسائل دینی خود را از طریق فقیهان جامع الشرائط و در رأس آنان ولی فقیه، رفع نمایند، چنانکه خود حضرت راه را به مردم نشان داده و فرمودند: «در حوادث واقعه به علمای دین و راویان احادیث ما مراجعه کنید»[۹].

در این مدّت انسان‌های وارسته یا درمانده زیادی به زیارت حضرت نایل آمده‌اند که در این باره کتاب‌ها نوشته شده است. روزی که مشیت الهی تعلق گیرد او ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود و وعده الهی را در جهت حاکمیت صالحان بر زمین و تمکّن یافتن دین موضی خدا (اسلام) تحقّق خواهد بخشید. «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ وَ تَجْعَلُنَا فِيهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِكَ وَ الْقَادَةِ فِي سَبِيلِكَ...»[۱۰].[۱۱]

فضیلت‌‌ها و ویژگی‌های امام مهدی(ع)

برخی از فضیلت‌‌ها و ویژگی‌های امام مهدی(ع) عبارت‌اند از:

  1. ویژگی‌های هفت پیامبر(ع): از آدم و نوح (ع) طول عمر را به ارث برده است و از ابراهیم (ع) ولادت پنهانی و کناره‌گیری از مردمان را و از موسی (ع) خوف و غیبت را و از عیسی (ع) اختلاف مردم دربارۀ شخصیت و تولدش را و از ایوب (ع) فَرَج بعد از شدت را و از محمد(ص) قیام به شمشیر را[۱۲]؛
  2. زنده کردن سنت پیامبر(ص): هنگامی که ظهور می‌کند کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) زنده می‌شود[۱۳]؛
  3. اعلم زمان خود است[۱۴]؛
  4. راهنمای مردم در مسیر هدایت الهی[۱۵]؛
  5. در هم کوبندۀ حاکمان ستمگر و مجری عدالت[۱۶]؛
  6. منجی راستین بشریت[۱۷].[۱۸]

امام مهدی(ع) در قرآن

در قرآن کریم به صورت صریح نام مهدی (ع) بلکه نام هیچ کدام از امامان(ع) نیامده است؛ زیرا اولاً قرآن درصدد نام بردن از صحا‌‌‌بیان و بستگان پیامبر(ص) نبوده است مگر در موارد استثنائی مثل داستان زید[۱۹] و ابو‌‌‌لهب[۲۰] که نام آنها ضرورت داشته است؛ ثانیاً: نام بردن افراد، موجب انگیزش حب و بغض‌‌های متعدد و زمینه‌‌ساز تحریف قرآن می‌‌شود؛ ثالثاً: در برخی احادیث از امام صادق(ع) در مورد نام علی و اهل بیت(ع) که در قرآن نیامده پرسش شد و ایشان به نماز اشاره کردند که حکم آن در قرآن نازل شده ولی از سه یا چهار رکعت بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود رسول خدا این قسمت را برای آنان تفسیر کند. البته در احادیث و تفاسیر، سیصد و بیست و چهار آیه مرتبط با وجود مقدس امام عصر(ع) شمرده شده است که دلالت‌های آنها یکسان نیست بلکه گاهی تفسیر، تأویل، تطبیق (جری) و... است و اعتبار احادیث تفسیری آنها نیز یکسان نیست.

برخی از آیات مربوط به حضرت مهدی(ع) و انقلاب جهانی آن حضرت عبارت‌اند از:

  1. ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۲۱]؛
  2. ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۲۲]؛
  3. ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۲۳]؛
  4. ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ[۲۴].

در تمام آیاتی که به حضرت مهدی(ع) و رخدادهای آخرالزمان و حوادث مقارن ظهور و پس از آن، تفسیر شده‌‌اند، بر احادیث نبوی(ص) و علوی(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) استناد گشته و در همۀ منابع تفسیری شیعه ذیل این آیات از حضرت مهدی یاد شده است. تفسیرهای معتبر اهل سنت نیز برخی آیات را درباره حضرت مهدی(ع) و ظهور او دانسته‌اند از جمله: غرائب القرآن، نوشتۀ نظام نیشابوری؛ کشاف‌ نوشته جارالله زمخشری و از شیعه: تفسیر مجمع البیان، تفسیر صافی فیض کاشانی و تفسیر المیزان علامه محمد حسین طباطبایی و... . افزون بر این، کتبی نیز ویژۀ آیات حضرت مهدی(ع) تألیف شده‌اند از جمله: المحجة فیما نزل فی القائم الحجة نوشته سید هاشم بحرانی؛ معجم احادیث الامام المهدی(ع)، که جامع‌ترین کتاب در این زمینه است و بیش از ۳۰۰ آیه را جمع کرده است[۲۵].

امام مهدی(ع) در روایات

بنابر روایات معتبر و قطعی، احکام و تعالیم اسلام و نیز عدالت که بشر در سایۀ آن به سعادت می‌رسد تنها به دست مبارک امام دوازدهم(ع) به صورت کامل اجرا می‌شود و تحقق می‌پذیرد و این وعدۀ آسمانی تا برآورده نشود بنابر مصلحت و حکمت الهی از دنیا نخواهد رفت. آمادگی مردم جهان برای پذیرفتن حکومت الهی از شرط‌های بنیادی ظهور حضرت مهدی(ع) است و در روایات شیعه و سنی و حتی در برخی روایات نام و مشخصات امام مهدی(ع) آمده است. روایاتِ امامت آن امام همام(ع) در حد تواتر و از دیگر امامان بیش‌تر است. این بدان سبب است که در این باره هم از پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) روایاتی در دست است و هم از یازده امام معصوم(ع)[۲۶].

از جملۀ این روایات:

  1. پیامبر (ص) فرمودند: «مهدی از اولاد من است نامش نام من و کنیه‌اش کنیه من است. صورت و سیرتش از همه کس به من شبیه‌تر است. غیبتی کند که مردم دچار حیرت گردند و بسیاری از فرقه‌ها گمراه شوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پردۀ غیبت ظاهر شده، بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن ‌چنانکه پر از ظلم و ستم شده باشد»[۲۷].
  2. امام صادق(ع) فرمودند: «چون پرچم قیام او افراشته شود میان مشرق و مغرب را روشن می‌کند و آنگاه که دستِ مهر بر سر بندگان خدا نهد، قلبشان همچون پارۀ آهن محکم می‌شود و هر کس نیروی چهل تن پیدا می‌کند»[۲۸].[۲۹]

امام مهدی (ع) در روایات پیامبر اسلام(ص)

پیامبر اعظم(ص) در محافل و مجالس گوناگون همه ویژگی‌های امام مهدی(ع) را معرفی کرد. رسول خدا(ص) بر آن بود چهره روشنی از امام مهدی(ع) ترسیم کند تا همگان در طول تاریخ، مهدی(ع) موعود را به درستی بشناسند و از گرایش به فرقه‌های دروغین و مدعیان مهدویت نجات یابند. پیامبر، مهدی(ع) را از دودمان پاکان و عترت خویش، پسر فاطمه زهرا(س) و علی مرتضی(ع)، از تبار امام حسین(ع)، نهمین فرزند امام حسین(ع) و آخرین وصی خود معرفی کرده است. پدرش را امام حسن عسکری اعلام کرد؛ او را همنام خود نامید و در خلق و خو شبیه خود دانست. در این باره به چند روایت اشاره می‌کنیم:

  1. ام سلمه، همسر گرامی رسول خدا(ص) نقل می‌کند: "از پیامبر شنیدم که فرمود: مهدی(ع) از عترت من و از فرزندان فاطمه هست"[۳۰].
  2. رسول خدا(ص) در روایتی دیگر فرمود: جبرئیل از نزد خدای تعالی به من خبر داد: ای محمد! همانا خدا از بنی‌هاشم، هفت نفر را برگزید که در گذشته و آینده، نظیرشان را خلق نکرده است. تو یا رسول‌الله، سرور پیامبران؛ علی بن ابی طالب، وصی تو سرور اوصیا؛ حسن و حسین، دو سبط تو، سید الاسباط؛ عمویت، حمزه، سیدالشهدا و جعفر، پسر عمویت که در بهشت با فرشتگان پرواز کند، به هرجا که بخواهد. نیز از شماست حضرت قائم که عیسی بن مریم پشت سرش نماز می‌خواند وقتی که به زمین فرود آید. او از ذریه علی و فاطمه و از نسل حسین است[۳۱].
  3. پیامبر اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع) فرمود: یا علی! اگر نماند از دنیا مگر یک روز، خدا آن روز را طولانی کند تا مردی از عترت تو که به او مهدی(ع) می‌گویند، مالک زمین شود[۳۲].
  4. رسول خدا(ص)، حضرت مهدی(ع) را نهمین امام از نسل امام حسین(ع) معرفی کرد و خطاب به عمار فرمود: ای عمار؟ همانا از صلب و نسل فرزندم حسین، نه امام بیاید که نهمین امام از فرزندان حسین از نظر شیعیانش غیبت کند[۳۳].
  5. پیامبر اعظم(ص)، امامان پس از خود را دوازده نفر و علی(ع) را نخستین امام و مهدی(ع) را آخرین امام و وصی خود معرفی کرد و فرمود: امامان پس از من دوازده نفر هستند. یا علی! تو اولین امامی و آخرین آنها حضرت قائم است که خدا شرق و غرب دنیا را به دست ایشان فتح کند[۳۴].
  6. پیامبر در حدیث‌های گوناگونی، اجداد حضرت مهدی(ع) را نام می‌برد و در نهایت، حضرت مهدی(ع) را آخرین امام و فرزند امام حسن عسکری(ع) معرفی می‌کند[۳۵].
  7. علامه مجلسی حدیث مفصلی از پیامبر آورده که چنین است: همانا خدای تبارک و تعالی در صلب حسن (امام حسن عسکری(ع)) نطفه‌ای پاک و پاکیزه، طاهر و مطهر قرار دهد (و از نسل او به وجود آورد.) فردی که راضی شود به ولایت او هر مؤمنی که خدا از او بر ولایت (مهدی(ع))، عهد گرفته است و انکار کند او را هر معاندی. او (مهدی(ع))، امام پاک و متقی و آراسته به کمالات و هادی و مهدی(ع) است. او حکم کند بر عدل و امر کند بر عدل و تصدیق کند خدای تعالی را و خدا او را تصدیق کند... برای او گنج‌هایی است که نه طلا و نه نقره است، بلکه مرکب‌های نیکو و زیبا و مردانی است که خدا آنان را از بلاد دور بر گردش جمع کند که به تعداد اهل بدر و ۳۱۳ نفرند. با او صحیفه‌ای مختوم است که در آن تعداد و نام و نسب و بلاد یارانش و تمام مشخصات آنها نوشته شده است...[۳۶].[۳۷]

دیدگاه اهل سنت درباره امام مهدی(ع)

اعتقاد به مهدی منتظر(ع) ویژۀ شیعیان نیست بلکه اصل این عقیده از نظر اهل سنت با شیعه همسان بوده و بین این دو فرقه از حیث بشارت‌های پیامبر(ص) راجع به ظهور آن حضرت و مأموریت جهانی وی و دربارۀ شخصیت برجسته و نفوس آن بزرگوار و حتی نشانه‌های ظهور و ویژگی‌های انقلاب او تفاوتی وجود ندارد. تنها تفاوت این است که اغلب دانشمندان اهل سنت می‌گویند: حضرت هنوز متولد نشده و غایب نیست، بلکه به زودی متولد خواهد شد و به آنچه پیامبر(ص) بشارت داده جامۀ عمل می‌پوشاند و عدّه کمی از آنان در مورد ولادت و غیبت او با شیعه هم عقیده‌اند. آنچه از مجموع منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت استفاده می‌شود این است که مسألۀ ظهور حضرت مهدی(ع) مورد اتفاق و اجماع مسلمین است، حتی این اعتقاد در معروف‌‌ترین و معتبرترین کتب روایی اهل سنت، یعنی "صحاح ستّه" آمده است[۳۸].

دوران امامت امام زمان حضرت مهدی(ع)

سیاست فشار و اختناق حکّام عباسی در مقابل ائمه(ع) اتّخاذ موضعی مناسب را می‌طلبید. ائمه(ع) مخالفت و مبارزه خود را ادامه می‌دادند و این امر به زندان و شکنجه و کشتار یاران امام و سرانجام دستگیری و زندان خود امام و شهادت او منجر شد. آنچه برای حکّام جور بسیار وحشتناک و هلاکت‌بار می‌نمود، وجود مهدی موعود بود که پیامبر(ص) و ائمه پیشین، وعده ظهور او را داده بودند؛ به همین دلیل نظارت و تجسس روز به روز شدیدتر می‌شد؛ منتها وعده الهی تحقّق یافت و امام مهدی متولد شد.

امام عسکری(ع) در قبال ایشان دو مسئولیّت داشت: اثبات وجود او و حفاظت از او.

امام عسکری(ع) به خوبی این دو مسئولیّت را ایفا نمود. بعد از شهادت حضرت، برادرش جعفر ـ که ادّعای امامت بعد از حضرت عسکری و وراثت شرعی او را داشت ـ پس از اعتراض حضرت مهدی به او، جاسوسان و مأموران دولتی را از وجود حضرت باخبر ساخت. آنان با تمام قوا به تجسّس پرداختند؛ امّا خدای متعال خلیفه خود را حفظ فرمود[۳۹].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع امام مهدی

پانویس

  1. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۲۷.
  2. «الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی اِسْمُهُ اِسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی»؛ کمال الدین و تمام النعمة , ج ۲ , ص ۴۱۱
  3. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۹.
  4. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۴۳؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۲۴۱.
  5. العمیدی، سید ثامر هاشم، در انتظار ققنوس، ص۱۸۹ ـ ۱۹۹؛ حکیمی، محمد رضا، خورشید مغرب، ص۷۵ـ۱۳۶.
  6. ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶؛ دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۶.
  7. اعیان الشیعه، ج۲، ص۴۴.
  8. ر.ک: صمدی، قنبر علی، امامت امام مهدی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۴۶۶؛ دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۶.
  9. «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا»؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۸۴.
  10. کافی، ج3، ص423
  11. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۶۶۶؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص۱۵۲-۱۵۳.
  12. کمال الدین و تمام النعمة، ۵۷۷.
  13. نهج البلاغه‌، خطبۀ ۱۳۸.
  14. نهج البلاغه‌، خطبۀ ۱۸۲.
  15. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸
  16. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۳۸.
  17. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۵۰
  18. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۶۶۸.
  19. ﴿فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا«پس چون زيد از او حاجت خويش بگزارد» سوره احزاب، آیه ۳۷.
  20. ﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ«توش و توان ابو لهب تباه و او نابود باد» سوره مسد، آیه ۱.
  21. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  22. «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
  23. «خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده ‏اند و كارهاى شايسته كرده اند وعده داد كه در روى زمين جانشين ديگرانشان كند، هم چنان كه مردمى را كه پيش از آنها بودند جانشين ديگران كرد و دينشان را- كه خود برايشان پسنديده است- استوار سازد. و وحشت شان را به ايمنى بدل كند. مرا مى‏ پرستند و هيچ چيزى را با من شريك نمى ‏كنند. و آنها كه از اين پس ناسپاسى كنند، نافرمانند.» سوره نور، آیه ۵۵.
  24. «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
  25. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۳۳، ۳۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۳۷ـ ۴۳۸.
  26. بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۲ـ ۶۵؛ کمال الدین‌، ص ۶۰۶ ـ ۴۸۲.
  27. «الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ تَضِلُّ فِیهِ الْأُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ وَ یَمْلَأُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۲.
  28. «فَإِذَا هَزَّهَا لَمْ یَبْقَ مُؤْمِنٌ إِلَّا صَارَ قَلْبُهُ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ وَ یُعْطَی الْمُؤْمِنُ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلا»؛ کامل الزیارات، ص۱۲۰.
  29. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۲۷.
  30. محمد بن طلحه شافعی، مطالب السئول، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۱۹ ه.ق، چ ۱، ص۳۱۳.
  31. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ ه.ق، چ ۳، ج۸، ص۴۲، ح۱۰.
  32. محمد بن جریر طبری، دلایل الامامة، مطبعة الحیدریه، ص۲۵۰.
  33. علی بن یونس نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، نجف، مطبعة الحیدریة، ۱۳۸۴ ه.ق، ج۲، دی ۱۱۸.
  34. شیخ صدوق، کمال الدین، قم، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۹۵ ه.ق، ج۱، ص۲۹۸؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ ه.ق، ج۳۹، ص۲۲۹.
  35. قندوزی، ینابیع المودة، قم، منشورات رضی، چ ۱، ج۲، باب ۷۶، ص۵۲۹.
  36. بحارالانوار، ح۳۶، ص۲۰۷ و ۲۰۸.
  37. لطفی، مهدی، پیامبر و امام مهدی، ص۱۱- ۱۳.
  38. ر.ک: تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۴۴.
  39. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۵۲-۱۵۳.