شورش خوارج پس از جنگ نهروان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

بعد از اینکه خوارج در جنگ نهروان کشته شدند، چندین شورش از طرف بازمانده‌های آنها صورت گرفت مانند: شورش "اشرس بن عوف شیبانی" با دویست نفر؛ شورش "هلال بن عُلفه" همراه برادرش مُجالد؛ شورش "اشهب بن بشر"؛ شورش "سعید بن قفل تیمی" و شورش "ابو مریم سعدی تمیمی". تمام این شورش‌ها توسط امیرالمؤمنین(ع) و یارانش ناکام ماند.

مقدمه

در کتاب الکامل فی التاریخ چنین آمده است: آن‌گاه که نهروانیان کشته شدند، اشرس بن عوف شیبانی در دَسْکره، با دویست تن بر علی(ع) شورید و به انبار روانه شد. علی(ع)، ابرش بن حسان را با سیصد تن به سوی وی فرستاد و او با ایشان به نبرد پرداخت و اشرس در ربیع ثانی سال ۳۸ هجری‌ کشته شد. سپس هلال بن عُلفه از [قبیله‌] تیم الرباب، همراه برادرش مُجالد، بر آشوبید و به ماسَبَذان‌[۱] درآمد. علی(ع)، معقل بن قیس ریاحی را به جانبش روانه ساخت و معقل، او و یارانش را که بیش از دویست تن بودند، بکشت. قتل اینان در جمادی اول به سال ۳۸ [هجری‌] رخ داد. آن‌گاه، اشهب بن بشر (وگفته شده: اشعث بن بشر) از [قبیله‌] بُجَلیه، با یکصد و هشتاد تن شورش کرد و به همان عرصه درآمد که هلال [بن عُلفه‌] و یارانش از پای درآمده بودند. پس بر ایشان نماز گزارْد و به قدر توان، آنان را دفن کرد. پس علی(ع)، جاریة بن قُدامه سعدی (و گفته شده: حُجْر بن عَدی) را به سوی ایشان‌روانه کرد. پس‌اشهب به جانب آنان برون شد و در جَرجَرایا[۲] از منطقه جوخا[۳] به نبرد پرداختند و اشهب و یارانش در جمادی ثانی سال ۳۸ [هجری‌] از پای‌درآمدند.

آن‌گاه، سعید بن قفل تیمی، از [قبیله‌] تیم الله بن ثعلبه، در ماه رجب، همراه‌ دویست مرد در بندنیجین شورش کرد و به درزنجان[۴]، در دو فرسنگی مدائن، درآمد. سعد بن مسعود به جانب ایشان روان شد و در رجب سال ۳۸ هجری، هلاکشان ساخت.

سپس ابو مریم سعدی تمیمی خروج کرد و به شهرزور[۵] درآمد. بیشینه همراهان وی، از عجم بودند و گفته شده که همراه وی جز شش تن عرب نبودند که او، خود، یکی از ایشان بود. با وی دویست و به نقلی چهارصد تن، گرد آمدند. سپس حرکت کرد تا به پنج فرسنگی کوفه رسید.

پس علی(ع) سفیری نزد وی فرستاد و او را به بیعت و داخل شدن در کوفه فرا خواند. او نپذیرفت و گفت: میان ما، جز جنگ نیست. آن‌گاه، علی(ع)، شریح بن هانی را با هفتصد تن به سوی او فرستاد. خوارج بر شُرَیح و یارانش هجوم آوردند و اینان از هم گسیختند و شریح با دویست تن باقی ماند و به روستایی روی آورْد. سپس برخی از یارانش به سوی وی بازگشتند و باقی‌مانده آنان به کوفه درآمدند. پس علی(ع)، خود، حرکت کرد و پیشاپیش، جاریة بن قدامه سعدی را فرستاد. جاریه، خوارج را به فرمانبرداری از علی(ع) فرا خواند و از کشته شدن بیمشان داد؛ اما اجابت نکردند. علی(ع) هم به آنان پیوست و دعوتشان کرد؛ اما ایشان از او و یارانش سرپیچیدند. پس یاران علی(ع)، آنها را کشتند و از آنان جز پنجاه تن زنده نماندند که امان خواستند و علی(ع) امانشان داد. در میان خوارج چهل مجروح افتاده بودند که علی(ع) فرمان داد تا ایشان را به کوفه‌ آوردند و مداوا کردند تا بهبود یافتند. قتل آن گروه از خوارج در ماه رمضان سال ۳۸ [هجری‌] رخ داد و آنان، دلیرترین رزمندگانِ خوارج بودند و از سر بی‌باکی‌شان، به کوفه نزدیک شده بودند[۶].[۷]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته


منابع

پانویس

  1. ماسَبَذان، از شهرهای پیشکوه در استان لرستان از ایران است که به آن سیروان گویند و شهری است‌کهن میان کوه‌ها و دره‌ها، با چشمه‌هایی که درون شهر جاری است (تقویم البلدان، ص ۴۱۵).
  2. جَرجَرایا، سرزمینی است نزدیک دجله میان بغداد و واسط، از توابع نهروانِ پایین (تقویم البلدان، ص ۳۰۵).
  3. جوخا، نام رودخانه‌ای است در اطراف بغداد، که آبادی بزرگی بر کناره آن است. این رود میان خانقین و خوزستان جاری است (معجم البلدان، ج ۲، ص ۱۷۹).
  4. در مأخذ چنین آمده، اما درستِ آن، چنان که در أنساب الاشراف و معجم البلدان آمده، درزیجان است که‌روستای بزرگی در غرب دجله و پایین بغداد، در فاصله سه فرسنگی آن است و از شهرهای هفتگانه و شهر کسراها به شمار می‌رفته و نام اصلی‌اش درزبندان بوده است (معجم البلدان، ج ۲، ص ۴۵۰).
  5. شهری میان موصل و همدان است که زور بن ضحاک آن را ساخته و اکنون به نام زور شناخته می‌شود ودر جنوب شرقی سلیمانیه، در نزدیکی مرزهای ایران و عراق قرار دارد (ر.ک: تقویم البلدان، ص ۴۱۳).
  6. الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۴۲۳.
  7. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۵۰۷.