نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۵ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۶ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
امام مهدی(ع) چند غیبت داشتهاند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
در متون حدیثی هر دو گروه شیعه و سنی روایاتی در این باره وارد شده است.
سید برزنجی[۱] از حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) روایت کرده است که آن حضرت فرموده است: برای صاحب این امر (حضرت مهدی (ع)) دو غیبت است که یکی از آن دو بهقدری به درازا کشد که برخی گویند وی مرده است، و گروهی گویند او از بین رفته است. بر جایگاه و محل سکونتش نه از اولیاء و نه از دیگران، بجز آن کس که عهدهدار کارهای شخصی آن حضرت میباشد، کسی آگاه نیست. و نعمانی[۲] در کتاب خویش از اسحاق بن عمار آورده که وی گفته است: از حضرتجعفر بن محمد الصادق (ع) شنیدم که میفرمود: برای قائم دو غیبت است که یکی طولانی و دیگری کوتاه است. در یکی جایگاهحضرت را فقط شیعیان مخصوص میدانند و در دیگری مکانش را بجز خدمتگزار ویژهاش کسی نمیداند. و همو[۳] از ابراهیم بن عمر الکناسینقل کرده است که وی گوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که میفرمود: صاحب این امر را دو غیبت است. و نیز[۴] از ابو بصیرروایت کند که گوید: خدمت حضرت صادق (ع) عرض کردم که امام باقر (ع) میفرمود که برای قائم آل محمد (ع) دو غیبت است که یکی از دیگری طولانیتر است. فرمود: آری ... این روایت را طبرسی نیز در کتاب اعلام الوری[۵]نقل کرده است. و همچنین نعمانی از محمد بن مسلم ثقفیروایت کرده است که میگوید: از حضرت باقر (ع) شنیدم که میفرمود: برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها چنین گفته میشود که آن حضرت از بین رفته و معلوم نیست در کدام درهای به سر میبرد[۶] و نیز[۷] از مفضل بن عمرنقل میکند که از حضرت صادق (ع) شنیدم که میفرمود: برای صاحب این امر دو غیبت است. در یکی به سوی خانواده خود بر میگردد و در دیگری گفته میشود که از دنیا رفته و معلوم نیست در کدام درهای ناپدید شده است.
شیخ طوسی[۸] از حازم بن حبیب از حضرت صادق (ع) این روایت را نقل کرده است که حضرت به او فرمود: ای حازم برای صاحب این امر دو غیبت است، در دومی آشکار میشود، اگر کسی نزد تو آمد و گفت که دستش را از روی خاکقبر او تکانیده باور مکن و از او مپذیر. این بود نمونهای از روایات و اخبار بسیاری که در این زمینه رسیده است و برای اثبات تاریخی این مسأله کافی است.
برداشت نخست: این برداشت موافق عقیده غیر امامیه است که گویند: مهدی کسی است که در زمان خود تولد یافته و زمین را از عدل پر میکند، همانطور که از جور و ستم پر شده است. طبق این عقیده، دو غیبت از یکدیگر جدا بوده و در فاصله بین دو غیبتحضرت بر مردمآشکار شده و ظهور بعد از غیبت دومی روز نهضت بزرگ حضرت است. مدت هر دو غیبت محدود و بسیار اندک است که بخاطر مصالح ویژهای که حضرت خود در نظر دارند و یا بخاطر اینکه بعد از ظهور بتواند یارانی را گرد خود فراهم آورد غیبت میفرمایند. بر طبق این گونه برداشت از روایات چارهای جز پذیرفتن این نظریه درباره دو غیبت نیست؛ زیرا با عمر کوتاه حضرت دیگر نمیتوان غیبتی طولانی برای حضرت در نظر گرفت. برداشت برزنجی از روایات و اخبار گذشته همین است، آنجا که گوید: این دو غیبت - و خداوند داناتر است - همانست که قبلا گفته شد که حضرت در کوههای اطراف مکهپنهان میگردد و هیچ کس از آن حضرتآگاه نخواهد بود. مؤید این مطلب روایتی است از حضرت باقر (ع) که فرماید: برای صاحب این امر در برخی از این درهها پنهانی و غیبتی است. و حضرت با دست خود به ذی طوی اشاره فرمود. میگویم: برزنجی غیبت دوم را متذکر نشده است.
برداشت دوم: این برداشت موافق عقیدهامامیه است که میگویند مهدی (ع) از روز تولدش در قرن سوم تا هنگام ظهورش زنده میباشد. این برداشتی است که دانشمندانامامیه از این روایات داشتهاند و پیشینیان آنان به شکلی روشن بر آن تصریح کردهاند و این مسأله از ضروریات مذهبامامیه است. نعمانی گوید[۹]:اینگونه احادیثی که یادآور شدهاند «برای قائم دوگونه غیبت است» - بحمد الله - درستی آنها نزد ما ثابت شده است. خداوند سخنان ائمه (ع) را روشن گرداند و درستی و راستی آنها را آشکار ساخت. اما غیبت اول، آن غیبتی است که طی آن سفر او نمایندگانی بین مردم و امام وجود داشتند که از سوی خود آن حضرت (ع) منصوب شده و میان مردم بهطور آشکار و ظاهر زندگی میکردند ... این غیبتی کوتاه بود که دورانش سپری شده و مدتش گذشته است.
غیبت دوم غیبتی است که در آن نمایندگان و واسطهها از میان برداشته شدهاند و خداوند بجهت تدبیری که میان آفریدگان دارد و آنها را به دایره تمحیص و امتحان میکشد ... این غیبت را بوجود آورده است و این زمانی است که اکنون ما در آن هستیم. شیخ مفید در «ارشاد»[۱۰] گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانیتر است، چنانکه اخبار و روایات گویای آنند. غیبت کوتاهتر از ابتداء میلاد آن حضرت است تا پایان دوران سفارت و نمایندگی بین امام (ع) و شیعیانش و در گذشت نمایندگان. و اما غیبت طولانیتر آن است که بعد از غیبت کوتاه شروع شده و در پایانش آن حضرت (ع) با شمشیرقیام خواهد کرد. طبرسی گوید[۱۱]: بنگر چگونه دو غیبت برای صاحب الامر همانگونه که در روایات وارد شده بود، روی داد. اما غیبت صغرای او آن بود که طی آن نمایندگان آن حضرت وجود داشتند و دروازههای ورود به خدمت آن حضرت شناخته شده بود و شیعیانی که به امامتیازدهمین امامحضرتحسن بن علی (ع) معتقد بودند، درباره آن اختلافی نداشتند.
ابن صباغ[۱۲] - که مالکیمذهب است - گوید: برای آن حضرت پیش از قیامش دو غیبت است. یکی از آن دو از دیگری طولانیتر است. اولی که کوتاهتر است از هنگام تولدش تا پایان دوره نمایندگی بین آن حضرت و پیروانش بود. و اما دومی که طولانیتر میباشد، آن غیبتی است که بعد از اولی آغاز شده و در پایان آن با شمشیرقیام خواهد کرد. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۳] در این زمینه گفتههای دیگری نیز ایراد شده است که نقل آنها به درازا میکشد»[۱۴].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
غیبت صغری:غیبت صغریامام عصر(ع) در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه امام از نظرها پنهان بود، لکن این غیبت و پنهانی عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند که به نایبان خاصامام مشهورند. مردم در کارهایشان به این نواب مراجعه میکردند و نامهها و حوایجشان را به وسیله این افراد خاص به محضر حضرت میفرستادند و پاسخ را دریافت میداشتند و احیاناً بعضیها با وساطت اینان به محضر امام شرفیاب میشدند. البته اگر ما غیبتامام را از ولادت او حساب کنیم که در سال ۲۵۵ ه.ق، بود تا ابتدای غیبت کبری (سال ۳۲۹) مدت غیبت صغری به ۷۴ سال میرسد[۱۸]، ولی اگر غیبت را از سال ۲۶۰، یعنی شهادتامام عسکری(ع) حساب کنیم، مدت غیبت صغری به مدت ۶۹ سال میرسد.
پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) در روایات متعدده به این دو غیبت خبر دادهاند. امام صادق(ع) فرمود: قائم را دو غیبت خواهد بود: یکی طولانی و دیگری کوتاه، در غیبت اول شیعیان خاص جایش را میدانند، ولی در دومی جز خواصدوستان دینی او کسی از جایش اطلاع ندارد[۱۹]. امام صادق(ع) فرمود: حضرتصاحب الامر دو غیبت دارد: یکی از آنها به قدری طولانی میشود که گروهی میگویند مرده است و گروهی میگویند کشته شده است و گروهی میگویند رفته است. تنها عده معدودی باقی میمانند که به وجود آن جناب عقیده دارند و ایمانشان ثابت و استوار است. در آن زمان کسی از جایگاه او اطلاع ندارد، مگر خدمتکار مخصوصش[۲۰]. روایات در این زمینه بسیار است که نیاز به نقل آنها نیست[۲۱]. بنابراین، در روایاتاهل بیت(ع) به هر دو غیبت تصریح شده است»[۲۲].
غیبت صغری:غیبت صغرای امام عصر (ع) در طول مدت هفتاد سال واقع شده است. در این مدت، گرچه امام از نظرها پنهان بود، لکن این غیبت پنهانی، عام و فراگیر نبود، زیرا کسانی بودند که به صورتی با امام در تماس بودند که به نایبان خاصّ امام مشهورند... . مردم در کارهایشان به این نوّاب مراجعه میکردند، و نامهها و حوایجشان را به وسیله این افراد خاصّ به محضر حضرت میفرستادند و پاسخ را دریافت میداشتند و احیاناً بعضیها با واسطه اینان به محضر امام شرفیاب میشدند.
در غیبت صغری اشخاصی به عنوان نایب خاص، معرفی و آنها واسطه بین مردم و امام به حساب میآمدند، در حالی که در غیبت کبری نوّاب عام با ملاکهای مشخّص وجود دارند و امکان تماس با آن حضرت کمتر و محدودتر از غیبت صغری است»[۲۵].
«همزمان با مطرح شدن اصل غیبت برای حضرت مهدی (ع) از طرف معصومین (ع) در روایاتی غیبت حضرت مهدی (ع) به دو بخش کوتاه و دراز تقسیم میشود[۲۶]. که هر یک دارای ویژگیهای خاصی است.
این مطلب با تعبیرهای متفاوتی در سخنان معصومین (ع) به چشم میخورد: زراره میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که میفرمود: إِنَّ لِلْقَائِمِ غَیْبَتَیْنِ یَرْجِعُ فِی إِحْدَاهُمَا وَ الْأُخْرَی لَا یُدْرَی أَیْنَ هُوَ یَشْهَدُ الْمَوَاسِمَ یَرَی النَّاسَ وَ لَا یَرَوْنَهُ[۲۷]؛ همانا برای قائم دو غیبت است که در یکی از آنها به خانوادهاش برمیگردد و در دیگری دانسته نیست کجا است. هر سال در مناسک حج حاضر میشود؛ مردم را میبیند؛ در حالی که مردم او را نمیبینند.
امام صادق (ع) در روایتی به کوتاه و بلند بودن دو غیبت امام اشاره کرده است: لِلْقائِمِ غَیْبَتانِ اِحْداهُما قَصِیرَةٌ وَالاُخْری طَوِیلَةٌ؛ الغَیْبَةُ الاُولَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصةُ شِیعَتِهِ وَالاُخْرَی لا یَعْلَمُ بِمَکانِهِ فِیها اِلاَّ خاصةُ مَوالیهِ[۲۸]؛ برای قائم، دو غیبت است: یکی از آنها کوتاهمدت و دیگری درازمدت. در غیبت نخست، جز شیعیان مخصوص، از جایگاه او کسی خبر ندارد و در دیگری جز خدمتکار ویژه آن حضرت، کسی از مکانش، آگاه نیست.
لازم به یادآوری است آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خویش نیز نوعی پنهانزیستی داشته است و به گونهای نبوده که همگان بتوانند آن حضرت را ملاقات کنند. همین باعث شده است برخی آغاز غیبت آن حضرت را از هنگام ولادت بدانند[۲۹]»[۳۰].
۵. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در اینباره گفته است:
«در روایات ما به طور مکرر از دو غیبتامام مهدی (ع) سخن به میان آمده و از سالها پیش از تولد آن حضرت، بر این موضوع تصریح شده است که ایشان دو غیبت خواهد داشت که هر یک با دیگری متفاوت است.
در اینجا به چند روایت که در این زمینه وارد شده است اشاره میکنیم:
محمد بن ابراهیم نعمانی در کتاب "الغیبة"، روایت دیگری را از امام صادق (ع) را نقل میکند که در آنجا امام میفرماید: "برای صاحب این امر، دو غیبت است که یکی از آنها چنان به درازا میکشد که بعضی میگویند: آن حضرت دیگر مرده است و بعضی دیگر میگویند: او به قتل رسیده است و بعضی هم میگویند: او دیگر آمده و رفته است..."[۳۶]. نعمانی پس از بیان به حدیث که همین مضمون حدیث بالا را دارند، مینویسد: احادیثی که در آنها وارد شده است امام قائم (ع) دو غیبت دارد، همه از جمله احادیثی هستند که نزد ما صحیح به حساب میآیند و خداوند نیز صدق گفتار امامان ما را آشکار ساخته است[۳۷]. ایشان در ادامه کلامش به تعریف غیبت صغری و غیبت کبری پرداخته و چنین نوشته است: نخستین غیبت آن حضرت، غیبتی است که در آن، نمایندگانی از طرف امام به عنوان واسطه میان مردم و آن حضرتمنصوب شدهاند که در میان مردم آشکارا به سر میبرند و به واسطه آنها، مشکلات علمی مردم، حل و پاسخ پرسشها و معضلهای آنها داده میشود. این غیبت، غیبت کوتاهی است که مدت آن به سر آمده و زمان آن گذشته است. غیبت دوم، غیبتی است که در آن، واسطهها و نمایندگان که میان مردم و امام عصر وجود داشتند، به دلیل مصلحتی که خداونداراده کرده است، برداشته شدهاند[۳۸]»[۳۹].
«رخدادها و پدیدههای اجتماعی، نیازمند مقدمه و آمادهسازی است و باید شرایط را به گونهای فراهم کرد که قابل تحمل و پذیرش عموم مردم شود. پدیده غیبت نیز در همین راستا قابل بررسی است. شیعیانی که در دوران گذشته هرگاه میخواستند امام خود را ملاقات کنند، محضر او شرفیاب شده و از وجودش بهره میبردند، اینک امام و مقتدای خود را در پس پرده غیبت میبینند. این حادثه، بدون زمینهسازی، مشکل و غیره منتظره بود؛ از این رو امامان قبلی آرام آرام، شیعیان را با این پدیده آشنا کردند.
از زمان امام جواد(ع) به بعد به صورتهای مختلفی مانند توجه به نهاد وکالت که از زمان امام باقر و امام صادق(ع) شکل گرفته بود، انجام ملاقاتهای پشت پرده، برقرار کردن ارتباط از طریق نایب خاص، مسأله غایب شدن امام به شکل جدیتری مطرح شد، تا طبیعی جلوه کند. این کارها، پذیرش و قبول مسأله غیبت را بین شیعیان تقویت میکرد؛ لذا آنان دیگر با یک پدیده غریب رو به رو نمیشدند. از این رو دوران غیبت در دو مرحله صورت گرفت:
غیبت کوتاه مدت: با شهادتامام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ ق، دوران امامتامام دوازدهم(ع) آغاز شد. از همین زمان، غیبت کوتاه مدّت آن گرامی که به "غیبت صغرا" معروف است، شروع شد و تا سال ۳۲۹ ق (نزدیک به هفتاد سال) ادامه یافت. مهمترین ویژگی دوره غیبت صغرا آن است که مردم از طریق نایبان خاصّ با امام مهدی(ع) در ارتباط بودند و به وسیله آنها پیامهای آن حضرت را دریافت میکردند و پاسخ سؤالات خود را میگرفتند.[۴۲] گاهی نیز به واسطه نایبانامام، توفیق شرفیابی به حضور امام خویش را مییافتند. نایبان خاصامام زمان(ع) که همگی از علما و بزرگان شیعه و برگزیدگان آن حضرت بودند، چهار تن هستند که به ترتیب دوره نیابت خود، عبارتند از:
غیبت بلند مدّت: در آخرین روزهای عمرنایب چهارمامام مهدی(ع) در نامهای خطاب به او چنین نگاشت: "بسم الله الرحمن الرحیم. ای علی بن محمد سمری! خداوند در مصیبتوفات تو، به برادران دینیات، پاداش بزرگ و کرامت فرماید؛ چرا که تو تا شش روز دیگر به سرای باقی خواهی رفت. به کارهایت رسیدگی کن و درباره جانشین پس از خود به کسی وصیت مکن؛ زیرا دوره غیبت کامل و طولانی فرا رسیده است. از این پس ظهوری برای من نخواهد بود، مگر پس از فرمان الهی و آن پس از گذشت مدتی دراز خواهد بود که دلها را سختی و قساوت فراگیرد و زمین از ظلم و ستم پر شود...".[۴۵] بنابراین با وفاتآخرین نایب خاص امام دوازدهم در سال ۳۲۹ ق دوره غیبت طولانی که به "غیبت کبرا" معروف است، آغاز شد. این دوران، همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خداوند، ابرهای غیبت، کنار رود و جهان از پرتو مستقیم خورشید فروزان ولایت، بهره مند شود.
↑غیبت نعمانی، ۱۷۳. اینگونه کلمات نه بدان معنی است که مکان زندگی حضرت در بیابانها و درهها است بلکه کنایه از انکار مردم نسبت به وجود حضرت است که چون دوران غیبت طولانی میشود مردم به شک و تردید افتاده و میگویند: پس او کجا است؟! در کدام کوه و دشت به سر میبرد و در حرکت است؟
↑ ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر في الأمام الثاني عشراعي في مخ الأثر في الأمام الثاني عشر (ع)، فصل دوم، باب های ۲۶، ۲۹، ۳۲ ، ۳۳ ۳۸ و ۴۷؛ فصل نهم، باب او فصل دهم، باب ۵
↑اگرچه امروزه از این دو غیبت با نامهای" غیبت صغرا" و" غیبت کبرا" یاد میشود، اما در بیان اندیشوران شیعه از آن با عنوانهایی چون" غیبت قصری" و" غیبت طولی" و مانند آن نیز یاد شده است. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۳۹.
↑حضرت مهدی(ع) فرمود: " أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم "؛ اما در حوادثی که پیش میآید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند..»، بحارالانوار، ج۵۳، ص۱۸۱.