نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۰ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
روایات در این مورد سه دسته هستند: ۱. مسیحی است؛ ۲. مسلمان است؛ ۳. ابتدا مسلمان است سپس مسیحی میشود. از آنجا که هیچ کدام از این روایات معتبر نیستند لذا نمیشود قاطعانه نظر داد. اما توجه به این نکته لازم است که روایات معتبر حکایت از عناد و تعصب شدید او علیه شیعیان دارند.
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به اين پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
سفیانی، مسلمان است.[۵]امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:[۶] «... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد سفیانی میروند و به او میگویند: سزاوار نیست تو باعث از میان رفتن اسلام شوی، آیا ذلتمردم و فتنههایی که آنان را فراگرفته، نمی بینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمیکنی؟» این روایت تصریح به مسلمان بودن او دارد.[۷]امام باقر (ع) نیز فرمودند:[۸] «سفیانی ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچ گاه مکه و مدینه را ندیده است.» در این روایتحقیقت اسلام از او نفی شده، اما از ظاهر آن نمی توان استفاده کرد مسلمان نیست. افزون بر آن، ندیدن مکه و مدینه برای غیر مسلمانمذمت نیست. بنابراین، از آنجا که روایت یاد شده در مقام تنقیص و مذمت او به ندیدن مکه و مدینه اشاره شده، میتوان فهمید که مسلمان است. آغاز قیام او از شام و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری اسلامی است، میتواند قرینه و شاهدی بر اسلام ظاهری او باشد.[۹]
در میان احادیث میتوان با استفاده از روایتامام صادق (ع) که فرمودند:[۱۰] «او برای از میان بردن حکومتخراسانی به روم میرود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آنجا باز میگردد.»[۱۱] سایر روایات را توجیه کرد که سفیانی در ابتدا به ظاهر مسلمان است و در نهایت به آیینمسیحیان میگرود. انگیزه این گرایش میتواند بهره گیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت امام مهدی(ع) باشد.[۱۲]
در نهایت باید توجه داشت از آنجا که روایات یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمی توانیم دربارۀ دینسفیانی به نظر قاطعانه ای دست یابیم. البته دربارۀ گرایش های دینیسفیانی، مطلب قطعی وجود دارد و آن عناد و تعصب شدید او بر ضدّ شیعیان است که در روایات معتبر گزارش شده است.[۱۳]
در روایت کلمه منتصر آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، مسلمانمسیحی شده. و جمله "از سرزمین رومیان میآید" یعنی کسی که از سرزمین روم (غرب) به شام میآید و آنگاه دست به جنبش و قیام میزند. و نیز نشانگر این است که او رهبری سیاسی غربیها و یهودیان را بر عهده دارد و با حضرت مهدی (ع) که دشمنروم یعنی غربیهاست به نبرد میپردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد جنگ میشود. و سفیانی پایتخت خود را در حوادث زمان ظهور و در پیشاپیش لشکرکشی حضرت مهدی (ع) از دمشق به رملهفلسطین منتقل میسازد همانجائی که طبق روایت، شورشیان رومی در آنجا فرود میآیند.
بلکه بهطوری که پیداست، بهعنوان خط مقدم دفاعی بنفع یهودیان و رومیها وارد پیکار با حضرت مهدی (ع) میشود و روایات، بطوری که خواهید دانست درباره شکست او که به شکستیهودیان منتهی خواهد شد سخن میگوید. همچنین دلیل دیگر بر گرایش وی به غربیها این است که پس از شکست و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب میگریزند، آنگاه یاران امام مهدی (ع) آنها را بازگردانده و بقتل میرسانند.
از ابن خلیل ازدی، روایت شده است که گفت: از ابو جعفر (امام باقر) (ع) شنیدم که درباره این آیه شریفه "وقتی آنان خشم و عذاب ما را احساس کنند از آن دیار میگریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف میکردید و خانههایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی قائمقیام کند و سپاهی بهسوی بنی امیه به شام گسیل دارد آنان به سوی روم (غرب) بگریزند رومیان به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین مسیحیت درآئید، آنگاه صلیب به گردن خود آویزند و رومیان آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی یارانقائم (ع) به قصد نبرد با رومیان، رویاروی آنان فرود آیند، رومیان از آنها درخواست امان و صلح کنند اما یاران قائم میگویند: امان نمیدهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس رومیان آنها را به یارانقائم (ع) باز میگردانند و این است معنی فرموده خداوند: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه اسراف میکردید و خانههایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنجها سؤال میکند. در حالی که او بهتر از هرکس از آنها آگاه است آنها میگویند وای بر ما که سخت ستمکار بودیم پیوسته این گفتار حسرتآمیز بر زبانشان بود تا آنکه ما همه را طعمه شمشیرمرگ و هلاکت ساختیم"[۱۹].
و معنی این جمله که "هنگامیکه یارانقائم رویاروی آنان قرار میگیرند، آنها امان میطلبند" این است که یارانحضرت، انبوه نیروهای خود را در مقابل رومیان گسیل داشته و آنان را تهدید میکنند و مراد از بنی امیه در این روایتیارانسفیانی است که در دیگر روایات نیز بدان تصریح شده است. بنظر میرسد که آنها مشاوران و فرماندهان سپاه اویند که دارای موقعیت سیاسی عمدهای میباشند ازاینرو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده میشود که، حضرت مهدی (ع) و یارانش رومیان را، در صورت تسلیم نکردن این افراد، تهدید به کارزار مینمایند.
تلاشسفیانی برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود: با توجه به گسترش آئین اسلام و عظمت یافتن آن تا ظهورحضرت مهدی (ع) و با توجه به اینکه جنبش سفیانی در برابر یاوران درفشهای سیاه و گسترش اسلام، در حقیقت یک طرح غربی- یهودی است، پژوهشگری که روایات مربوط به سفیانی را بررسی نماید، دلیلها و نشانههای تلاش وی را بر این معنی مییابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی ابن حماد ص ۷۵ آمده است که "سفیانی در اثر عبادت بسیار زردرنگ بنظر میرسد" از این عبارت چنین برمیآید که او خود را به ظاهر متدین نشان میدهد و البته این حالت طبق روایت دیگری تنها در آغاز امر او دیده میشود.
گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که صلیب به گردن دارد و از سرزمین غرب میآید، اشکال میشود، ولی ما آنچه را که از حالتهای سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف میسازد، حتی برخی از آنها بهگونهای با مسیحیانزندگی میکنند که نمیتوان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک میگردند که صلیب زرین به ساعت و یا به گردن خود میآویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها حضور مییابند .. تا اینکه او را به جهت تظاهر به نماز و دیانت، فرمانروای مسلمانان گردانند تا مسلمانان را با این ترفند که وی از خود آنهاست فریب دهد، بلکه عبارت روایت قبل که "اهل فضل و دانش را میکشد و نابود میسازد و برای نیل به مقاصد خود، از آنها یاری میخواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل میرساند"[۲۰] حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و حکومت خود رنگ اسلامی و شرعی بدهد.
ازاینرو علماء را بر آن امر وارد میسازد و شاید کلمه "آنان را نابود میسازد" بجای کلمه "آنان را میآزماید" اشتباه ذکر شده باشد»[۲۱].]]]]
«روایاتی را که به دینسفیانی پرداختهاند، به سه دسته میتوان تقسیم کرد:
سفیانی نصرانی است:امام علی (ع) در اینباره فرمودهاند: «"وَ خُرُوجُ السُّفْيَانِيِّ بِرَايَةٍ خَضْرَاءَ، وَ صَلِيبٍ مِنْ ذَهَب"»[۲۲]؛
سفیانی در ابتدا مسلمان است، ولی به نصرانیت میگرود: امام صادق (ع) فرمودهاند: «" وَ يُذْهِبْ الَىَّ الرُّومِ لِدَفْعِ الْمَلِكِ الْخُرَاسَانِيُّ وَ يَرْجِعُ مِنْهَا مُنْتَصِراً "»[۲۳]؛
روایت اوّل تصریح به مسلمان بودن او دارد، و در روایت دوم حقیقتاسلام از او نفی شده است، اما از ظاهر آن نمیتوان استفاده کرد که او مسلمان (مسلمان شناسنامهای) نیست. افزون بر آن، ندیدن مکه و مدینه برای غیر مسلمانمذمت نیست. بنابراین، از آنجا که در روایت یاد شده در مقام تنقیص و مذمت او به ندیدن مکه و مدینه اشاره شده است، میتوان فهمید که او مسلمان است. آغاز قیام او از شام و بالا گرفتن کار او در آنجا که کشوری اسلامی است، میتواند قرینه و شاهدی بر اسلام ظاهری او باشد. در میان چهار حدیث یاد شده که ما بدان دست یافتیم، میتوان با حدیث دوم، میان این روایات آشتی برقرار کرد. یعنی سفیانی در ابتدا، به ظاهر مسلمان است و در نهایت به آیینمسیحیان میگرود. انگیزه این گرایش میتواند بهرهگیری از امکانات غرب در رویارویی با حرکت امام مهدی (ع) باشد. به هر حال، از آنجا که روایات یاد شده از اسناد معتبری برخوردار نیستند، ما نمیتوانیم درباره دینسفیانی به نظر قاطعانهای دست یابیم. البته درباره گرایشهای دینیسفیانی، یک مطلب قطعی وجود دارد، و آن عناد و تعصب شدید او بر ضدّ شیعیان است که در روایات معتبر گزارش شده است و در بخشهای بعد، به آن خواهیم پرداخت»[۲۶].]]]]
«با استفاده از برخی اخبار آشکار میگردد که او مسیحی یا از ساختههای دست مسیحیان است. مانند خبری که شیخ طوسی در کتاب "الغیبه" نقل میکند: سفیانی از شهرهای روم، با هدف انتقامجویی عازم میگردد؛ در حالی که بر گردن او صلیب آویخته است و زعیم قوم خود است»[۲۷].
↑... و خروج سفیانی با پرچمی سبز و صلیبی از طلاست؛ معجم احادیث الامام المهدی (ع)، ج۵، ص۲۲۴، به نقل از مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹. (این حدیث مرسله است)
↑او برای از میان بردن حکومت خراسانی به روم میرود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آنجا باز میگردد؛ زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع)، ص۶۵، به نقل از اربعین خاتون آبادی، ص۱۵۳. (این حدیث مرسله است)
↑... در سرزمین خشک تعداد اندکی نزد سفیانی میروند و به او میگویند: سزاوار نیست که تو باعث از میان رفتن اسلام شوی، آیا ذلت مردم و فتنههایی که آنان را فراگرفته، نمیبینی؟ از خدا بترس و خروج کن، آیا دینت را یاری نمیکنی؟؛ عقدالدرر، باب ۴، فصل ۲، ص۹۰.
↑سفیانی ... خدا را هرگز عبادت نکرده و هیچگاه مکه و مدینه را ندیده است؛ الغیبة للنعمانی، ص۳۱۸، باب ۱۸، ح۱۸. این حدیث به دلیل وجود علی بن الصباح بن الضحاک ضعیف است. (نک: مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۸۸)