دعوت به صبر

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۷ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

منظور از این مدخل دلداری و تسلا دادن خداوند به پیامبر در مراحل مختلف سختی‌های امر دعوت و یا دلداری دادن پیامبر به اصحاب و پیروان در مقابل مصیبت‌ها و مشکلات پدید آمده در ابلاغ رسالت الهی می‌باشد. آیات این معنا بسیار و به دو صورت بیان شده، برخی به صورت مستقیم است که نمونه‌ای از این آیات در ذیل خواهد آمد و برخی از آنها غیر مستقیم است، مانند آنچه در داستان انبیای پیشین و مشکلات و کمک الهی را ذکر می‌کند و یا مخالفت‌ها و عناد مردم آن پیامبران را یاد آور می‌شود تا نشان داده شود که این تو نیستی که این سختی‌ها را داری، بلکه در امت‌های پیشین نیز این ناراحتی‌ها متوجه انبیا بوده و به مصداق هرگاه بلاها عمومی‌شود، تحمل آن آسان می‌گردد. اکنون به نمونه‌ای از این آیات اشاره می‌گردد و در لابلای مدخل‌های دیگر برخی از این نمونه‌ها ذکر شده است.

دعوت به صبر برای رسیدن به مقصود و تسلای خاطر

  1.  قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ * وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ [۱].
  2.  تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ [۲].
  3.  وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ [۳].
  4.  وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ [۴].
  5.  فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى [۵].
  6.  فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ [۶].
  7.  فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ [۷].
  8.  فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ [۸].
  9.  َفَاصْبِرْ کمٰا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرسُلِ وَ لاٰ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کأَنهُمْ یوْمَ یرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ [۹].
  10.  فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ [۱۰].
  11.  فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ [۱۱].
  12.  فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا [۱۲].
  13.  وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ [۱۳].
  14.  فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا [۱۴].

نکات:

  1. دل‌داری ودعوت به صبر پیامبر ازسوی خداوند باتوجه به تاریخ انبیا و پشینیان که پیامبر و قومش از آن آگاهی نداشتند و از طریق وحی از آن مطلع شدند:  تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ [۱۵].
  2. خداوند رسول گرامی خود را دستور می‌دهد تا در برابر گفته‌های کفار صبر کند، و این دستور خود را متفرع بر مطالب قبل کرده، گویا فرموده است: وقتی یکی از قضاهای رانده شده خدایی باشد که عذاب کفار را تاخیر بیندازد، و از آنان در برابر سخنان کفرآمیزی که می‌گویند انتقام نگیرد:  وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى [۱۶]) دیگر جز صبر راهی برای تو نمی‌ماند، باید به قضای خدا راضی شوی، و او را از آنچه در باره‌اش از کلمات شرک می‌گویند، منزه بداری، و در برابر عکس‌العمل‌های بدی که نشان می‌دهند صبر کنی و در ازای آثار قضای او حمد خدا گویی، چون آثار قضای او جز اثر جمیل نخواهد بود، پس بر آنچه می‌گویند صبر کن، و به حمد پروردگارت تسبیح‌گوی، باشد که خوشنود گردی.  فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ [۱۷]... ِ لَعَلَّكَ تَرْضَى [۱۸]...  فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ [۱۹].[۲۰]
  3. خداوند به پیامبر دو دستور می‌دهد یک در برابر همه حوادث، همه آزارها و کارشکنی‌ها و نسبت‌های ناروا شکیبایی و صبر پیشه کن (فَاصْبِرْ). که شکیبایی و صبر و استقامت کلید اصلی پیروزی است. و برای این که پیامبر را در این راه دلگرم‌تر کند می‌افزاید: «وعده خدا به‌طور مسلم حق است» (إِن وَعْدَ اللٰهِ حَق). دومین دستور، دستور به تسلط بر اعصاب و حفظ متانت و آرامش، و به اصطلاح از جا در نرفتن در این مبارزه سخت و پی‌گیر است، که می‌فرماید: «و هرگز نباید کسانی که ایمان و یقین ندارند تو را خشمگین و عصبانی کنند:  وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ [۲۱]. یعنی ابراز خشم تو بسا موجب وهن شخصیت و کوچک بودن ظرفیت وجودی تو خواهد شد. وظیفه تو بردباری و تحمل و حوصله هر چه بیشتر و حفظ متانتی است که شایسته یک رهبر در برابر این گونه افراد است.
  4. در یک آیه سه دستور مهم به پیامبر اسلام می‌دهد که در حقیقت دستوراتی است عمومی و همگانی هر چند مخاطب شخص پیامبر است. نخست می‌گوید: «پس صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حق است»  فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ [۲۲] در برابر عناد و لجاجت دشمنان و کارشکنی آنان صبر کن. در مقابل نادانی جمعی از دوستان و سستی و سهل انگاری و احیانا آزار آنان صبر کن. و در برابر تمایلات نفس و هوس‌های سرکش و خشم و غضب نیز شکیبایی نما. تمام پیروزی‌هایی که نصیب پیامبر و مسلمانان نخستین شد در سایه همین صبر و استقامت بود، و امروز نیز بدون آن غلبه بر دشمنان فراوان و مشکلات زیاد ممکن نیست. در دستور دوم می‌فرماید: «و برای گناهت استغفار کن»  وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ [۲۳]. مسلم است پیامبر به خاطر مقام عصمت مرتکب گناهی نمی‌شد، ولی چنانکه گفته‌ایم این گونه تعبیرات در قرآن مجید در مورد پیغمبر اسلام و سایر انبیاء (ع) اشاره به گناهان نسبی است. چرا که یک لحظه غفلت و حتی یک ترک‌برگزیده اولی در مورد آنها سزاوار نیست، و باید از همه این امور برکنار باشند و هرگاه از آنها سر زند، از آن استغفار می‌کنند. در آخرین دستور می‌فرماید: «و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور»  وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ [۲۴]. باز هم صبر کن (برگزیده تفسیر نمونه، ج ۴، ص: ۲۷۹)
  5. به دنبال کارشکنی‌های کفار و کبر و غرور و تکذیب آنها نسبت به آیات الهی خداوند به پیامبر (ص)دلداری داده، امر به صبر و استقامت در مقابل این مشکلات می‌کند. نخست می‌فرماید: «اکنون که چنین است صبر کن که وعده خدا حق است»  فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ [۲۵]. هم وعده پیروزی که به تو داده شده، و هم وعده مجازات دردناک مستکبران مغرور و تکذیب کننده، هر دو حق است و بدون شک تحقق می‌یابدسپس برای اینکه دشمنان حق چنین تصور نکنند که اگر در مجازاتشان تأخیری رخ دهد می‌توانند از چنگال کیفر و عذاب الهی بگریزند اضافه می‌کند: «و هر گاه قسمتی از مجازات‌هایی را که به آنها وعده داده‌ایم در حال حیاتت به تو ارائه دهیم، و یا تو را (پیش از آنکه آنان گرفتار عذاب شوند) از دنیا ببریم (مهم نیست) چرا که همه آنان را تنها به‌سوی ما باز می‌گردانند» و ما به وعده‌های خود در باره آنان عمل خواهیم کرد:  فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ [۲۶]. وظیفه تو تنها ابلاغ آشکار و اتمام حجت بر همگان است، تا دل‌های بیدار در پرتو تبلیغ تو روشن گردد، و برای مخالفان نیز جای عذر و بهانه‌ای باقی نماند، تو به هیچ چیزی جز به انجام این وظیفه، دلبستگی نداشته باش! (همان، ج ۴، ص: ۲۹۰)
  6. دلداری دادن وامر به صبر خداوند به پیامبر والگو قراردادن پیامبران اولوالعزم پیشین و دوری از عجله و شتاب برای تقاضای عذاب و مجازات مقابله کنندگان با دعوت توحید و منکران معاد و این که قیامت نزدیک است و در زمانی که فرا رسد گویا ساعتی از روز زمان نگذشته است:  فَاصْبِرْ کمٰا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرسُلِ وَ لاٰ تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ [۲۷].
  7. و از آنجا که سرسختی و بی‌منطقی مشرکان و دشمنان اسلام گاه چنان قلب پیامبر (ص) را می‌فشرد که امکان داشت در مورد آنها نفرین کند، خداوند در این آیه پیامبرش را دلداری داده، و امر به صبر و شکیبائی می‌کند، می‌فرماید:  فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ [۲۸] «اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش»  فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ [۲۹]. منظور از صاحب حوت - ماهی - حضرت یونس پیغمبر (ع) است، و کلمه "مکظوم" از مصدر کظم غیظ است که به معنای فرو بردن خشم است، و به همین جهت مکظوم را تفسیر کرده‌اند به کسی که خشم گلویش را گرفته باشد، و او نتواند به هیچ وسیله‌ای آن را خالی کند، در اشین آیه رسول خدا (ص) را نهی می‌کند از اینکه مانند یونس (ع) باشد، که در هنگام مناجات با خدا مالامال از خشم بوده، می‌فرماید تو اینطور مباش، و این در حقیقت نهی از سبب خشم است، و سبب خشم این است که آدمی کم حوصله باشد، و در آمدن عذاب برای دشمنانش عجله کند. و معنای آیه این است که: ای پیامبر! تو در برابر قضایی که پروردگارت رانده، که از راه استدراج هلاکشان کند صابر باش و مانند صاحب حوت مباش، تا مثل او مالامال از اندوه و غیظ نشوی، و در آخر خدای را به تسبیح و اعتراف به ظلم ندا نکنی، و خلاصه صبر کن و از این معنا که مبتلا به سرنوشتی چون سرنوشت یونس و ندایی چون ندای او در شکم ماهی بشوی بر حذر باش، (المیزان، ج ۱۹، ص: ۶۴۷).
  8. خداوند به پیامبر دلداری می‌دهد و او را امر به صبر و نهی از اطاعت از فساق و کفارمی‌کند  فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا [۳۰] حرف "فاء" در اول آیه می‌فهماند که مطلب آن نتیجه‌گیری از مضمون آیه قبلی است، و همین طور هم هست، چون لازمه اینکه نازل کننده قرآن خدا باشد این است که آنچه از احکام و فرامین که در قرآن است حکم خدای تعالی باشد، و بر پیامبر واجب باشد آن را اطاعت کند، در نتیجه معنای آیه چنین می‌شود: حال که معلوم شد نازل کردن قرآن از ناحیه ماست، پس احکامی هم که در آن است حکم پروردگار تو است، پس بر تو واجب است در برابر آن حکم صبر کنی. و اینکه در جمله  وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا [۳۱] که سیاق نهی است تردید آمده، خود دلیل بر این است که حکم نهی عمومیت دارد، و از اطاعت آثم و کفور در هر حال نهی می‌کند، چه آن موردی که طرف هم آثم است و هم کفور، و چه آنجایی که طرف آثم هست ولی کفور نیست، و چه به عکسش، و ظاهرا مراد از آثم مسلمان متصف به معصیت باشد، و مراد از کفور افرادی از کفار باشد که در کفر مبالغه می‌کنند، پس آیه شریفه هم شامل کفار است و هم فساق. و از اینکه قبل از نهی از اطاعت این دو طایفه امر به صبر در برابر حکم خدا را آورده فهمیده می‌شود که نهی مذکور تفسیر همان امر است، و مفاد نهی این است که وقتی آثم تو را به اثم خوددعوت می‌کند اطاعتش مکن، کفور هم وقتی تو را به کفر خود می‌خواند اجابتش مکن، چون اثم آثم از مسلمانان، و کفر کافر، هر دو مخالف حکم پروردگار تو است. (المیزان، ج ۲۰، ص: ۲۲۶)

امید به پیروزی

  1.  وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ [۳۲]
  2.  إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا [۳۳]
  3.  وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلَا تَعْقِلُونَ * حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ [۳۴]
  4.  وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [۳۵]
  5.  إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ [۳۶]
  6.  فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا * إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا * وَنَرَاهُ قَرِيبًا [۳۷]

نکات: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:

  1. دلداری خداوندبه پیامبر به جهت تکذیب آن حضرت از سوی مخالفان دعوت با بیان مستمر بودن تکذیب انبیا در طول تاریخ  وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا [۳۸] واینکه پیروزی ازطرف خداو ندهما ن گونه که برای پیامبران پیشین آمد برای او هم خواهد آمد  حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ [۳۹]
  2. دلداری محمدٌ (ص) به ابوبکر در غار ثور، با بیان همراهی خدا با آنان  إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ [۴۰]
  3. بیان سرگذشت پیامبران و برخورد ناروای امتها با آنان به جهت تسلا بخشیدن و دلداری به پیامبر:  وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى [۴۱]....  حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ [۴۲]... وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا [۴۳]
  4. دلداری خداوند به پیامبر در برابر رویگردانی حق ناپذیران:  فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ [۴۴]....  وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ [۴۵].
  5. اعلام سنت الهی به پیامبرمبنی بریاری کردن خداوند پیامبر وموءمنین را دردنیا وآخرت  إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ [۴۶]
  6. خداوند با صبر جمیل پیامبر  فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا [۴۷]پیروزی را برای او نزدیک می‌داند  وَنَرَاهُ قَرِيبًا [۴۸] هرچند مخالفان توحید آن را دور می‌دانند  إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا [۴۹]

وعده خداوند به مقابله بامکر مخالفان

  1.  وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ [۵۰]
  2.  فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ [۵۱]
  3.  وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ * أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ * وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ [۵۲]
  4.  لَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ [۵۳]
  5.  فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ [۵۴]

نکات:

  1. مکر کافران  وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا [۵۵] برای زندانی کردن پیامبر  لِيُثْبِتُوكَ [۵۶] ویا کشتن  أَوْ يَقْتُلُوكَ [۵۷] واخراج ایشان  أَوْ يُخْرِجُوكَ [۵۸] ازمکه وتدبیر الهی درمقابل آنان سبب دلداری پیامبر  وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ [۵۹]
  2. دلداری خداوند به پیامبر در برابر مکرهای کافران  وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ [۶۰]....  وَلَا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ [۶۱]
  3. خداوند به پیامبر دلداری می‌دهد که از سرکشیها و عصیانهای مردم، دلسرد و نگران نشود، می‌گوید: اگر آنها روی از حق بگردانند - نگران نباش و - بگو: خداوند برای من کافی است چرا که او بر هر چیزی تواناست  فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ [۶۲] همان خداوندی که هیچ معبودی جز او نیست و بنابراین تنها پناهگاه اوست  لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ [۶۳] آری من تنها بر چنین معبودی تکیه کرده‌ام، و به او دلبسته‌ام و کارهایم را به او واگذارده‌ام  عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ [۶۴] و او پروردگار عرش بزرگ است» «وَ هُوَ رَب الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» جایی که عرش و عالم بالا و جهان ماوراء طبیعت با آن همه عظمتی که دارد، در قبضه قدرت او، و تحت حمایت و کفالت اوست، چگونه مرا تنها می‌گذارد و در برابر دشمن یاری نمی‌کند؟ مگر قدرتی در برابر قدرتش تاب مقاومت دارد؟ و یا رحمت و عطوفتی بالاتر از رحمت و عطوفت او تصور می‌شود؟ (برگزیده تفسیر نمونه ج ۲ ص ۲۶۸)
  4. دلداری دادن خداوند به پیامبر به این که قانون خداوند براساس حکمت جاری است وممکن است بعضی ازوعده‌های الهی پاداش ومجازات در زمان حیات تو محقق شود وبعضی ازآنها بعد ازتو  وَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ [۶۵] وظیفه تو فقط پیام رسانی است وحسابرسی بامااست «فَإِنمٰا عَلَیک الْبَلاٰغُ وَ عَلَینَا الْحِسٰابُ» وخداوندسریع الحساب است  وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ [۶۶] ومخالفان دعوت پیامبرهمانند دشمنان پیامبران پیشین مکر می‌کنند ودرمقابل مکرآنان همه تدبیر‌ها دراختیارخداوند است  وَقَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعًا [۶۷] و کافران سرانجام می‌دانند که سرانجام نیک این سرای ازآن کیست  وَسَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّارِ [۶۸]
  5. دلداری دادن خداوند به پیامبر دربرابر تکذیب کنندگان به وعده - استدراج - آنان "واژه استتدراج آن گونه که علامه طباطبائی درا لمیزان آورده (کلمه "استدراج "که مصدر فعل "نستدرجهم "است، به این معناست که درجه کسی را به تدریج و خرده خرده پایین بیاورند، تا جایی که شقاوت و بدبختیش به نهایت برسد و در ورطه هلاکت بیفتد، خدای تعالی وقتی بخواهد با کسی چنین معامله‌ای بکند، نعمت پشت سرنعمت به او می‌دهد، هر نعمتی که می‌دهد به همان مقدار سرگرم و از سعادت خود غافل می‌شود، و در شکر آن کوتاهی نموده، کم کم خدای صاحب نعمت را فراموش می‌کند، و از یاد می‌برد. پس استدراج، دادن نعمت دنبال نعمت است به متنعم تا درجه به درجه پایین آید، و به ورطه هلاکت نزدیک شود، و قید "مِنْ حَیثُ لاٰ یعْلَمُونَ" برای این است که این هلاکت از راه نعمت فراهم می‌شود، که کفار آن را خیر و سعادت می‌پندارند، نه شر و شقاوت. (ترجمه المیزان، ج ۱۹، ص: ۶۴۴)

تسلی بخشی عاطفی وروحی به پیامبر

  1.  لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ [۶۹]
  2.  وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ * إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ [۷۰]
  3.  وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [۷۱]
  4.  وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ [۷۲]
  5.  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ [۷۳]
  6.  وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ [۷۴]
  7.  وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَنْ فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ [۷۵]
  8.  الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ * أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ [۷۶]
  9.  إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ [۷۷]
  10.  نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ [۷۸]

نکات: درآیات فوق این محورها مطرح گردیده است

  1. دلداری خداوند به پیامبر مبنی برعدم مسئولیت وی در پی نگرانی و ناراحتی ایشان، از عدم اخلاص برخی مسلمانان و انجام دادن انفاق آلوده به ریا و منت و آزار از سوی آنان:  لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ [۷۹]
  2. تسلی بخشی عاطفی خداوند به پیامبرتا اندوهش را بر طرف سازد، وخطاب به پیامبر می‌فرماید رفتار کسانی که به سوی کفر سرعت می‌گیرند، و سرعتشان را روز بروز بیشتر می‌کنند، تو را غمگین نسازد،  وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ [۸۰] چون اندوه تو جز برای این نیست که می‌پنداری، این کفار دارند با کفر خود به خدا ضرر می‌رسانند و حال آنکه اینطور نیست، آنها به خدای تعالی هیچ ضرری نمی‌رسانند،  إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا [۸۱] چون خودشان مسخر خدایند، هرچند قدرت انتخاب دارند درمسیر کمال به سوی خداوند حرکت کنند ویابه خود ودنیا ولذات نفسانی. این خدا است که آنان را در سیر زندگیشان به راهی انداخته وبه آنها فرصت داده که در آخر راه چیزی برای آخرتشان باقی نماند، (و آخر راهشان همان آخرین حد کفرشان است)  يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ [۸۲]و برای آخرتشان تنها عذابی دردناک باشد،  وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [۸۳]
  3. تسلی بخشی روحی وعاطفی به پیامبر دربرابر انحصار‌طلبی ودین ابزاری اهل کتاب که خداوند می‌فرماید به آنها بگو: ای اهل کتاب شما هیچ موقعیتی نخواهید داشت مگر آن زمانی که تورات و انجیل و تمام کتب آسمانی را که بر شما نازل شده بدون تبعیض و تفاوت برپا دارید به آن عمل کنید وپایبند باشید  قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ [۸۴] زیرا این کتابها همه از یک مبدء صادر شده، و اصول اساسی آنها یکی است اگر چه آخرین کتاب آسمانی، کاملترین و جامع‌ترین آنهاست و به همین دلیل لازم العمل است. ولی قرآن بار دیگر اشاره به وضع اکثریت آنها کرده، می‌گوید: بسیاری از آنها نه تنها از این آیات پند نمی‌گیرند و هدایت نمی‌شوند بلکه به خاطر روح لجاجت بر طغیان و کفرشان افزوده می‌شود  وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا [۸۵] و در پایان آیه پیامبر خود را در برابر سرسختی این اکثریت منحرف، دلداری می‌دهد و می‌گوید: «از مخالفتهای این جمعیت کافر غمگین مباش»  فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ [۸۶]
  4. خود شیفتگان نقد ناپذیر که افکار واعما ل بد خود را خوب می‌بینند  أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا [۸۷] نباید باعث تاسف وناراحتی پیامبر شوند  فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ [۸۸] به سبب این که هدایت وضلالت دست خدا ونداست به این معنی که راههای هدایت را توسط پیامبران وعقل وجدان انسان‌ها روشن نموده است وخداوند به انتخاب عملی آنان آگاه است  فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ یشٰاءُ إِن اللٰهَ عَلِیمٌ بِمٰا یصْنَعُونَ  [۸۹]
  5. دلداری خداوند به پیامبر در قبال حق ستیزی و رویگردانی منافقان:  ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ [۹۰]
  6. دلداری روحی وعاطفی خداوند به پیامبر درپی ضلالت و سخنان ناروای مشرکان با بیان عدم مسئولیت آن حضرت نسبت آنان واینکه وظیفه ایشان پیام رسانی وتذکر باقرآن است  إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ [۹۱]...  إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ [۹۲]...  نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ [۹۳]...  فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ [۹۴]

وعده‌های خداوند به پیامبر باهدف تسلی بخشی

باتوجه به سرگذشت پیامبران پیشین

  1.  تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ [۹۵]
  2.  وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَجَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَمَوْعِظَةٌ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ [۹۶]
  3.  وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ * وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ [۹۷]
  4.  فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا * وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا [۹۸]
  5.  وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذکرِ إِنْ کنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ * وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ * ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ [۹۹]
  6.  بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ [۱۰۰]؛  وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [۱۰۱]؛  ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ [۱۰۲]
  7.  وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا * وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا [۱۰۳]؛  وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا * فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا * وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا * وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا [۱۰۴]
  8.  وَ لَقَدْ أَرْسَلْنٰا مِنْ قَبْلِک رُسُلاً إِلیٰ قَوْمِهِمْ فَجٰاؤُهُمْ بِالْبَینٰاتِ فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ [۱۰۵]
  9.  وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ * وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ [۱۰۶]
  10.  مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا * الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا [۱۰۷]
  11.  إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ * فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ * وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ * وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ * فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ [۱۰۸]
  12.  وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ * إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ * وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ [۱۰۹]
  13.  وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ * قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ * فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ [۱۱۰]
  14.  أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ * فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ * أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ [۱۱۱]
  15.  إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ * وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ [۱۱۲]

نکات: درآیات فوق این محورها دررابطه وعده‌های خداوند به پیامبر باهدف تسلی بخشی باتوجه به سرگذشت پیامبران پیشین مطرح گردید ه است

  1. دلداری خداوند به پیامبر با بیان سرگذشت پیامبران پیشین:  وَكُلًّا نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ [۱۱۳].....  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ [۱۱۴]
  2. بیان سرگذشت پیامبران پیشین و برخورد ناروای امتها با آنان به جهت تسلا بخشیدن و دلداری به پیامبر:  وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى [۱۱۵]...  وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا [۱۱۶]
  3. خداوند با توجه دادن پیامبر به تاریخ پیامبران پیشین به پیامبردلداری ووعده پیروزی داده و چنین می‌فرماید، ما قبل از تو پیامبرانی را به سوی قومشان فرستادیم  لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ [۱۱۷] آنها دلائل روشن و آشکار (از معجزات و منطق عقل) برای این اقوام آوردند  فَجَاءُوهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ [۱۱۸]. گروهی ایمان آوردند، و گروهی به مخالفت بر خاستند اما هنگامی که اندرزها و هشدارها سودی نداد ما از مجرمان انتقام گرفتیم َ  فَانْتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا [۱۱۹] و مؤمنان را یاری کردیم و همواره این حق بر ما بوده است که مؤمنان را یاری کنیم  كَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ [۱۲۰]
  4. خداوند به پیامبراین گونه باتوجه به تاریخ پیامبران پیشن وعده روح پرور، امید بخش و دلداری می‌دهد ومی گوید وعده قطعی ما برای بندگان فرستاده ما - پیامبران - از پیش مسلم شده.  وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ [۱۲۱] که آنان یاری شدگانند وپیروز  إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ [۱۲۲]
  5. دلداری وتسلی به پیامبرباتوجه به تاریخ پیامبران پیشین وبهانه کردن تقلید ازپدران مخالفان مترف که به گفته علامه طباطبائی درتفسیر المیزان یعنی تمسک به تقلید اختصاص به اینان ندارد، بلکه، عادت دیرینه امت‌های مشرک گذشته نیز بوده. و ما قبل از تو به هیچ قریه‌ای رسول نذیری یعنی پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه توانگران اهل آن قریه هم به همین تقلید تشبث جستند، و گفتند: "ما اسلاف و نیاکان خود را بر دینی یافتیم، و همان دین را پیروی می‌کنیم، و از آثار پدران دست برنمی‌داریم، و با آن مخالفت نمی‌کنیم  وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ [۱۲۳]».. و اگر در آیه مورد بحث این کلام را تنها از توانگران اهل قریه‌ها نقل کرده، برای این است که اشاره کرده باشد به اینکه طبع تنعم و نازپروردگی این است که وادار می‌کند انسان از بار سنگین تحقیق شانه خالی نموده، دست به دامن تقلید شود. (ترجمه المیزان، ج ۱۸، ص: ۱۳۸) وسرانجام این لجبازی و تقلید کورکورانه مشرکین این است که ایشان را به جرم تکذیبشان هلاک کردیم،  فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ [۱۲۴] پس بنگر که عاقبت پیشینیان اهل قری چه بود. و این تهدیدی است به قوم رسول خدا (ص). ودلداری وتسلی بخشی به ایشان است.
  6. تسلی بخشی خداوند به پیامبردرمقابل غافلان کوردلی که پیوسته او را تکذیب می‌کردند،: که آیا تو می‌توانی سخن خود را به گوش کران برسانی‌؟ یا کوران و کسانی را که در گمراهی آشکاری هستند هدایت کنی  أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ [۱۲۵] و این گروه را شدیدا تهدید می‌کند و پیامبر (ص) را تسلی و آرامش خاطر می‌بخشد می‌فرماید: هر گاه تو را از میان آنها ببرم، حتما از آنها انتقام خواهم گرفت و مجازاتشان می‌کنیم  فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ [۱۲۶]. منظور از بردن پیامبر (ص) از میان آن قوم، وفات پیامبر (ص) است. سپس می‌افزاید: اگر هم زنده بمانی «و آنچه را از عذاب به آنان وعده داده‌ایم به تو نشان دهیم باز ما بر آنها مسلط هستیم  أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ [۱۲۷] به هر حال آنها در چنگال قدرت ما هستند چه در میان آنها باشی و چه نباشی، و مجازات و انتقام الهی در صورت ادامه کارهایشان حتمی است.
  7. حمایت واطمینان بخشی خداوند به پیامبر به این که هیچ گونه سختی و حرجی بر پیامبر در آنچه خدا برای او واجب کرده است نیست  مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ [۱۲۸] آنجا که خداوند فرمانی به او می‌دهد، ملاحظه هیچ امری در برابر آن جایز نیست و بدون هیچ چون و چرا باید به مرحله اجرا درآید. اصولا سنت شکنی و بر چیدن آداب و رسوم خرافی و غیر انسانی همواره با سر و صدا توأم است، و پیامبران هرگز نباید به این سر و صداها اعتنا کنند. لذا در جمله بعد می‌فرماید: این سنت الهی در مورد پیامبران در امم پیشین نیز جاری بوده است  سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ [۱۲۹] تنها تو نیستی که گرفتار این مشکلی، بلکه همه انبیا به هنگام شکستن سنتهای غلط گرفتار این ناراحتیها بوده‌اند. و در پایان آیه برای تثبیت، قاطعیت در این گونه مسائل بنیادی می‌فرماید: «فرمان خدا همواره روی حساب و برنامه دقیقی است و باید به مرحله اجرا در آید» (وَ کانَ أَمْرُ اللهِ قَدَراً مَقْدُوراً). و پیامبران پیشین «کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می‌کردند و از او می‌ترسیدند و از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند» ( الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ [۱۳۰]). تو نیز در تبلیغ رسالتهای پروردگار نباید کمترین وحشتی از کسی داشته باشی! اصولا کار پیامبران در بسیاری از مراحل شکستن سنتهای غلط است و اگر بخواهند کمترین ترس و وحشتی به خود راه بدهند در انجام رسالت خود پیروز نخواهند شد قاطعانه باید پیش روند، حرفهای ناموزون بدگویان را به جان خریدار شوند و بی‌اعتنا به جوسازیها به برنامه‌های خود ادامه دهند چرا که همه حسابها به دست خداست. (برگزیده تفسیر نمونه، ج ۳، ص: ۱۶۸)
  8. خداوند به پیامرش این نکته را تاکید می‌کند وبه ا و نوید پیروزی می‌دهد که شهرهائی که درزمان پیامبران پیشین با آنها مخالفت کردند قوی‌تر از شهرتومکه - که تورا از آن بیرون کردند بودند  وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ [۱۳۱] ولی خداوند براثر اعمالشان آنها را هلاک کرد  أَهْلَكْنَاهُمْ [۱۳۲] وکسی هم آنان را یاری نکرد  فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ [۱۳۳]

درمقابل تکذیب کنندگان

  1.  فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ [۱۳۴]
  2.  لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا [۱۳۵]
  3.  فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ [۱۳۶]
  4.  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ [۱۳۷]
  5.  وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ * فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ [۱۳۸]؛  وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ [۱۳۹]
  6.  وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ [۱۴۰]
  7.  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ * ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ [۱۴۱]
  8.  كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ [۱۴۲]
  9.  ِ ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ * بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ [۱۴۳]؛  بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ [۱۴۴]؛  كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ * وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ * وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ [۱۴۵]
  10.  إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ [۱۴۶]؛  فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ [۱۴۷]
  11.  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ [۱۴۸]؛  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ [۱۴۹]
  12.  كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ [۱۵۰]
  13.  أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ [۱۵۱]

نکات: درآیات فوق این محورها مطرح گردیده است

  1. دلداری خداوندبه پیامبر به جهت تکذیب آن حضرت از سوی یهود، ومشرکان با بیان مستمر بودن تکذیب انبیا در طول تاریخ  فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ [۱۵۲]... وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ [۱۵۳]...  كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ [۱۵۴]...  كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ * وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ * وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ [۱۵۵]...  وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ [۱۵۶] بااین که پیامبران همه باکتاب وبرهان ودلائل آشکار به‌سوی آنها آمده بودند  جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ [۱۵۷]
  2. دلداری دادن خداوند به پیامبر دربرابر تکذیب کنندگان دعوت به این که: کسانی که قبل از اینها بودند نیز آیات الهی را تکذیب کردند  وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ [۱۵۸] «در حالی که اینها - از نظر قوت و قدرت حتی - به یک دهم آنچه به اقوام پیشین دادیم نمی‌رسند.  وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ [۱۵۹] اما ببینید سرنوشت آنها به کجا رسید؟ آری آنها رسولان مرا تکذیب کردند، پس بنگرید مجازات من نسبت به آنها که نتیجه انکارآنها است چگونه بود» ؟! «فَکذبُوا رُسُلِی فَکیفَ کٰانَ نَکیرِ» پس بنگرید مجازات من نسبت به آنها چگونه بود» ؟!  فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ [۱۶۰] شهرهای ویران شده آنها در زیر ضربات کوبنده مجازات الهی در نزدیکی شما و در مسیرتان به سوی شام قرار دارد، آنها را آیینه عبرت بگیرید، که نه سنت الهی تغییر پذیر است و نه شما از آنها برترید!
  3. دلداری دادن خداوند به پیامبر دربرابرتکذیب کنندگان دعوت باتوجه به سرنوشت بعضی ازاقوام گمراه وسرکش لذا سرنوشت آنان را در عباراتی کوتاه این گونه بیان می‌کند: پیش از آنها قوم نوح و اقوامی که بعد از ایشان بودند - پیامبرانشان را -تکذیب کردند  كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ [۱۶۱] آری! آنها احزابی بودند که دست به دست هم دادند و به تکذیب پیامبران الهی که دعوتشان با منافع نامشروع و هوی و هوسهای آنها هماهنگ نبود برخاستند. سپس می‌افزاید: به این مقدار نیز قناعت نکردند و هر امتی در پی آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد و آزار دهد  وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ [۱۶۲] باز به این هم اکتفا نکردند و برای محو حق به مجادله باطل دست زدند» و برای گمراه ساختن مردم اصرار ورزیدند  وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ [۱۶۳] اما این امور برای همیشه ادامه نیافت و به موقع. من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم) ببین که مجازات من چگونه بود» ؟!  فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ [۱۶۴]
  4. خداوند به پیامبر دلداری و قوت قلب می‌بخشد که اگر این جمعیت نبوت و رسالت تو را انکار کردند اهمیتی ندارد، زیرا خداوند گواه چیزی است که بر تو نازل کرده است.  لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ [۱۶۵] و البته انتخاب تو برای این منصب بی‌حساب نبوده بلکه این آیات را از روی علم به لیاقت و شایستگی تو برای مأموریت، نازل کرده است.  أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ [۱۶۶] و در پایان اضافه می‌کند که نه تنها خداوند گواهی بر حقانیت تو می‌دهد، بلکه فرشتگان پروردگار نیز گواهی می‌دهند اگر چه گواهی خدا کافی است.  وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا [۱۶۷]

درمقابل استهزا کنندکان

  1.  لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ [۱۶۸]
  2.  وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ [۱۶۹]
  3.  وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ [۱۷۰]؛  وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ [۱۷۱]
  4.  إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ * الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ * وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ [۱۷۲]
  5.  وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحٰاقَ بِالذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ [۱۷۳]
  6.  وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ * اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ [۱۷۴]
  7.  فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبٰؤُا مٰا کٰانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ [۱۷۵]
  8.  إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ * وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتٰارِکوا آلِهَتِنٰا لِشٰاعِرٍ مَجْنُونٍ [۱۷۶]؛  وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ [۱۷۷]
  9.  وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ [۱۷۸]

نکته: مخالفان دعوت توحیدی پیامبر بااستهزاء تلاش می‌کردند که پیامبر راتحقیر ودرنهایت تاثیر پیام قرآن را کم کرده ویا ازمیان ببرندوخداوندبه محمد (ص)دلداری می‌دهد با یادآوری استهزای انبیا گذشته و سرنوشت شوم استهزاکنندگان «لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِک فَحٰاقَ بِالذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مٰا کٰانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ.... فَقَدْ کذبُوا فَسَیأْتِیهِمْ أَنْبٰؤُا مٰا کٰانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُنَ.... إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ [۱۷۹]

حمایت و اطمینان بخشی خداوند به پیامبر

  1.  إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هَؤُلَاءِ دِينُهُمْ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ * وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ [۱۸۰]؛  وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [۱۸۱]
  2.  فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ [۱۸۲]؛  وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ [۱۸۳]
  3.  وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۱۸۴]
  4.  وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ * وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ [۱۸۵]
  5.  وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ * ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ [۱۸۶]
  6.  لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَلَبِئْسَ الْمَصِيرُ [۱۸۷]
  7.  فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ [۱۸۸]؛  أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ [۱۸۹]؛  مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يُمَتَّعُونَ [۱۹۰]
  8.  وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ * الَّذِي يَرَاكَ حِينَ تَقُومُ [۱۹۱]
  9.  وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ [۱۹۲]؛  ِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ [۱۹۳]
  10.  إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ * فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ [۱۹۴]
  11.  أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ [۱۹۵]
  12.  وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ [۱۹۶]
  13.  إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ [۱۹۷]
  14.  لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ * أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ [۱۹۸]
  15.  لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ * بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ * فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ * يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ * رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ [۱۹۹]
  16.  فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ * فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ [۲۰۰]
  17.  وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [۲۰۱]؛  وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ [۲۰۲]
  18.  هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ * يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ [۲۰۳]
  19.  إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ [۲۰۴]
  20.  إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ [۲۰۵]
  21.  مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ * وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ * وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ [۲۰۶]
  22.  وَالضُّحَى * وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى * مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى * وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى * أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى * وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى * فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ * وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ * وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ [۲۰۷]
  23.  ِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ [۲۰۸]

نتیجه: درآیات فوق این محورها مطرح گردیده

  1. تسلا بخشی خداوند به پیامبر نسبت به تسلط مجدد پیامبر بر اسیران آزاد شده در صورت خیانت آنان:  وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ [۲۰۹]
  2. دلداری خدا به پیامبر به جهت نگرانی حضرت از زیادی اموال و اولاد منافقان و تأثیر منفی آن در اعتقادات مسلمانان، با بیان حکمت آن:  فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ [۲۱۰]
  3. دعای پیامبر و قبول صدقات مؤمنان نگران از گناه وخیانت خود نسبت به پیامبرمایه آرامش ودلداری آنان:  وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [۲۱۱]
  4. تسلی بخشی خداوند به پیامبر به این که خداوند به ایشانامر می‌کند همه مردم - به‌ویژه ظالمان - راانذارکن به روزی که عذاب دردناک پروردگار که نتیجه اعمالشان است به سراغشان می‌آید و هنگامی که ظالمان نتائج وحشتناک اعمال خود را می‌بینند، پشیمان می‌شوند و به فکر جبران می‌افتند و عرض می‌کنند: پروردگارا! ما را تا مدت کوتاه دیگری مهلت ده  وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ [۲۱۲] تا از این مهلت کوتاه استفاده کرده، «دعوت تو را اجابت نماییم و از پیامبرانت پیروی کنیم» ( نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ [۲۱۳]). منظور از این روز، روز نزول پاره‌ای از بلاها و مجازاتهای دنیوی است، همانند عذابهایی که بر قوم لوط و قوم عاد و ثمود و قوم نوح و فرعونیان نازل گردید و از میان رفتند. اما فورا دست رد بر سینه آنها زده می‌شود و به آنها این پیام تکان دهنده را می‌دهند: چنین چیزی محال است، دوران عمل پایان گرفت آیا شماها نبودید که در گذشته سوگند یاد می‌کردید، هرگز زوال و فنایی برای حیات و قدرت شما نیست  أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ [۲۱۴]
  5. دلداری دادن به پیامبرازطرف خداوند به اینکه آنچه بدی از ایشان می‌بینی با نیکی تلافی کن و تازه از بین خوبی‌ها خوبتر آنها را انتخاب کن، مثل اینک اگر بدی آنان به صورت آزار و اذیت است، تو، به ایشان احسان کن و منتها درجه طاقت خود را در احسان به ایشان مبذول بدار، و اگر این مقدار نتوانستی هر چه را که توانستی، و اگر آنهم مقدور نبود حد اقل از ایشان اعراض کن. (و اینکه فرمود: " نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ [۲۱۵] " ما بهتر می‌دانیم که چه برداشتی از دعوت تو دارند، یک نوع تسلیت خاطر رسول خدا (ص) است، تا از آنچه از ایشان می‌بیند ناراحت و غمگین نشود و از جرأتی که نسبت به پروردگارشان به خرج می‌دهند، اندوهگین نگردد، چون خدا بهتر می‌داند که چه چیزها می‌گویند  ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ [۲۱۶] (ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص: ۹۲)
  6. تسلی دادن و اطمینان‌بخشی خداوند به پیامبر که به نوشته علامه طباطبائی در تفسیر المیزان "پیامبر خود را خطاب می‌کند به خطابی مؤکد، که زنهار، خیال نکنی که کفار خدای را در زمین عاجز می‌کنند، و با نیرو و شوکت خود جلو خدای را از انجاز وعده‌اش می‌گیرند، و این بیان و حقیقت بشارتی است به رسول خدا (ص)، به کرامتی که به امت وی کرده، و اینکه دشمنانش شکست خورده و مغلوب خواهند شد، و چون بشارت به آن جناب بود، لذا او را مخاطب قرار داد، و این التفات را به کار برد.  لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ [۲۱۷].»... (ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص: ۲۱۸)
  7. دلداری واطمینان بخشی خداوند به پیامبر که مخالفان دعوت توحید هرچند دراین دنیا جولانی دارند ولی به زودی دردنیا وآخرت به نتائج اعمالشان وعذابی دردناک دچار خواهند شد  أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ [۲۱۸]...  وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ [۲۱۹]...  فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ * يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ [۲۲۰]...  إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ [۲۲۱]
  8. منافقین بااستفاده از فرصت وایجاد اختلاف براساس تعصب نژادی وفرقه ای جاهلی اعلام کردند که به زودی عزیزان ذلیلان را ازمدینه اخراج خواهند کرد  يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ [۲۲۲] وخداوند بادلداری دادن واطمینان بخشی به پیامبر اعلام می‌کند که عزت مربوط به خدا ورسول و مؤمنان است  وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ [۲۲۳] ولکن منافقان درک نمی‌کنند  وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ [۲۲۴]
  9. حمایت خداوند ازپیامبر در برابر همسرانی از ایشان که نه تنها او را با سخنان خود ناراحت می‌کردند بلکه مسأله رازداری که از مهمترین شرائط یک همسر باوفاست نیز در آنها نبود. با خطاب به این دو همسر «اگر شما از کار خود توبه کنید و دست از آزار پیامبر (ص) بردارید به نفع شماست زیرا دلهایتان با این عمل از حق منحرف گشته و به گناه آلوده شده  إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا [۲۲۵] و اگر بر ضد او دست به دست هم دهید کاری از پیش نخواهید برد چرا که خداوند یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند  وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ [۲۲۶]
  10. دلداری به پیامبراکرم از سوی خداوند بانزول آیات وبرشمردن نعمتهای الهی بروی پس از قطع موقت وحی:  وَالضُّحَى * وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى * مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى * وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى * وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى * أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى * وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى [۲۲۷]
  11. تسلا بخشیدن خداوند به محمد بااعطای کوثر - فرزند دارای خیر کثیر - در برابر ابتر خواندن آن حضرت از سوی دشمنان:  ِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ [۲۲۸].[۲۲۹]

منابع

پانویس

  1. «بگو: ای مردم! حق از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، هر که رهیاب شد به سود خویش رهیاب می‌شود و هر که گمراه گشت بی‌گمان به زیان خویش گمراه می‌گردد و من کارگزار شما نیستم * و از آنچه به تو وحی می‌گردد پیروی کن و شکیبایی پیشه ساز تا خداوند داوری فرماید و او بهترین داوران است» سوره یونس، آیه ۱۰۸-۱۰۹.
  2. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  3. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  4. «و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۷.
  5. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  6. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  7. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  8. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است پس، چه برخی از آنچه را به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم، چه تو را بمیرانیم، باری، (به هر روی) به سوی ما باز گردانده می‌شوند» سوره غافر، آیه ۷۷.
  9. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکار» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  10. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
  11. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  12. «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
  13. «و برای پروردگارت شکیبایی پیشه کن،» سوره مدثر، آیه ۷.
  14. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  15. «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره هود، آیه ۴۹.
  16. «و اگر سخنی از سوی پروردگارت پیشی نگرفته و اجلی معیّن مقرّر نشده بود بی‌گمان (آن عذاب، هم اکنون) لازم می‌شد» سوره طه، آیه ۱۲۹.
  17. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  18. «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.
  19. «پس بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و پروردگارت را پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب با سپاس به پاکی بستای!» سوره ق، آیه ۳۹.
  20. المیزان، ج ۱۴، ص ۳۲۸.
  21. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  22. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  23. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  24. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  25. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است و مبادا آنان که اهل یقین نیستند تو را سبکسار گردانند» سوره روم، آیه ۶۰.
  26. «پس شکیبا باش که وعده خداوند راستین است پس، چه برخی از آنچه را به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم، چه تو را بمیرانیم، باری، (به هر روی) به سوی ما باز گردانده می‌شوند» سوره غافر، آیه ۷۷.
  27. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکار» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  28. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  29. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.
  30. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  31. «پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر» سوره انسان، آیه ۲۴.
  32. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  33. «اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با» سوره توبه، آیه ۴۰.
  34. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟ * تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که (مردم در وعده پشتیبانی) به آنان دروغ گفته‌اند، (ناگهان) یاری ما به آنان رسید و هر کس را که می‌خواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمی‌شود» سوره یوسف، آیه ۱۰۹-۱۱۰.
  35. «و هر کس کفر ورزد، کفر وی تو را اندوهگین نگرداند (که) بازگشتشان به سوی ماست آنگاه آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌سازیم؛ بی‌گمان خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره لقمان، آیه ۲۳.
  36. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  37. «پس به نکویی شکیب کن * آنان آن (روز) را دور می‌بینند * و ما آن را نزدیک می‌بینیم» سوره معارج، آیه ۵-۷.
  38. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  39. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  40. «اگر او را یاری ندهید بی‌گمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با» سوره توبه، آیه ۴۰.
  41. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  42. «تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که (مردم در وعده پشتیبانی) به آنان دروغ گفته‌اند، (ناگهان) یاری ما به آنان رسید و هر کس را که می‌خواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمی‌شود» سوره یوسف، آیه ۱۱۰.
  43. «و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.
  44. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  45. «و هر کس کفر ورزد، کفر وی تو را اندوهگین نگرداند (که) بازگشتشان به سوی ماست آنگاه آنان را از آنچه کرده‌اند آگاه می‌سازیم؛ بی‌گمان خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره لقمان، آیه ۲۳.
  46. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  47. «پس به نکویی شکیب کن» سوره معارج، آیه ۵.
  48. «و ما آن را نزدیک می‌بینیم» سوره معارج، آیه ۷.
  49. «آنان آن (روز) را دور می‌بینند» سوره معارج، آیه ۶.
  50. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  51. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  52. «و اگر ما برخی از چیزهایی را که به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم و یا جان تو را بستانیم؛ بر تو تنها پیام رسانی و بر ما حسابرسی است * آیا نیندیشیده‌اند که ما به سرزمین (کفر) می‌آییم؛ از پیرامون‌های آن می‌کاهیم؟ و خداوند داوری می‌کند و داوری‌اش بازدارنده‌ای ندارد و او حسابرسی سریع است * و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۰-۴۲.
  53. «و بر آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نمل، آیه ۷۰.
  54. «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
  55. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  56. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  57. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  58. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  59. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  60. «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.
  61. «و بر آنان اندوه مخور و از نیرنگی که می‌بازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نمل، آیه ۷۰.
  62. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  63. «و خدای شما خدایی یگانه است، خدایی جز آن بخشنده بخشاینده نیست» سوره بقره، آیه ۱۶۳.
  64. «پس اگر رو بگردانند بگو: خداوندی که خدایی جز او نیست مرا بس؛ بر او توکّل دارم و او پروردگار اورنگ سترگ (فرمانفرمایی جهان) است» سوره توبه، آیه ۱۲۹.
  65. «و اگر ما برخی از چیزهایی را که به آنان وعده می‌دهیم به تو نشان دهیم و یا جان تو را بستانیم؛ بر تو تنها پیام رسانی و بر ما حسابرسی است» سوره رعد، آیه ۴۰.
  66. «آیا نیندیشیده‌اند که ما به سرزمین (کفر) می‌آییم؛ از پیرامون‌های آن می‌کاهیم؟ و خداوند داوری می‌کند و داوری‌اش بازدارنده‌ای ندارد و او حسابرسی سریع است» سوره رعد، آیه ۴۱.
  67. «و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.
  68. «و به یقین، کسانی که پیش از ایشان بودند نیرنگ باخته‌اند امّا تدبیر، همه از آن خداوند است؛ هرچه هر کس انجام دهد می‌داند و کافران به زودی خواهند دانست که فرجام (نیک) آن سرای از آن کیست» سوره رعد، آیه ۴۲.
  69. «رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمی‌بخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.
  70. «و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمی‌گوید یا برای ما نشانه ای نمی‌آید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دل‌هاشان همگون است؛ ما نشانه‌های (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گردانده‌ایم * ما تو را به درستی مژده‌آور و بیم‌دهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
  71. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  72. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
  73. «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بی‌گمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
  74. «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود، به یکدیگر می‌نگرند (و می‌پرسند) آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز می‌گردند؛ خداوند دل‌هاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.
  75. «و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟» سوره یونس، آیه ۹۹.
  76. «آنان را که کفر ورزیده‌اند، عذابی سخت خواهد بود و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند آمرزش و پاداشی بزرگ خواهند داشت * پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۷-۸.
  77. «ما این کتاب را به سوی تو برای مردم به حقّ فرو فرستاده‌ایم؛ آن کس که رهیاب شود به سود خود اوست و هر که بیراه گردد تنها به زیان خود اوست و تو نگهبان آنان نیستی» سوره زمر، آیه ۴۱.
  78. «ما به آنچه می‌گویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی از این روی هر کس را که از وعده عذاب من می‌هراسد با قرآن پند بده!» سوره ق، آیه ۴۵.
  79. «رهنمود آنان با تو نیست بلکه خداوند است که هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر دارایی که ببخشید به سود خود شماست و جز برای خشنودی خداوند، نمی‌بخشید» سوره بقره، آیه ۲۷۲.
  80. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  81. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  82. «و آنان که در کفر شتاب می‌ورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمی‌رسانند؛ خداوند می‌خواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهره‌ای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.
  83. «خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.
  84. «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بی‌گمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
  85. «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است و هرگونه بخواهد می‌بخشد و بی‌گمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید؛ و میان آن» سوره مائده، آیه ۶۴.
  86. «بگو: ای اهل کتاب! تا تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است بر پا ندارید بر حق نیستید؛ و بی‌گمان آنچه از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید پس بر گروه کافران اندوه مخور» سوره مائده، آیه ۶۸.
  87. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  88. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  89. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام» سوره فاطر، آیه ۸.
  90. «و چون سوره‌ای فرو فرستاده شود، به یکدیگر می‌نگرند (و می‌پرسند) آیا کسی شما را می‌بیند؟ سپس (اگر کسی نبیندشان) باز می‌گردند؛ خداوند دل‌هاشان را بگرداند که آنان گروهی هستند که درنمی‌یابند» سوره توبه، آیه ۱۲۷.
  91. «ما این کتاب را به سوی تو برای مردم به حقّ فرو فرستاده‌ایم؛ آن کس که رهیاب شود به سود خود اوست و هر که بیراه گردد تنها به زیان خود اوست و تو نگهبان آنان نیستی» سوره زمر، آیه ۴۱.
  92. «ما تو را به درستی مژده‌آور و بیم‌دهنده فرستادیم و از تو درباره دوزخیان باز نپرسند» سوره بقره، آیه ۱۱۹.
  93. «ما به آنچه می‌گویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی از این روی هر کس را که از وعده عذاب من می‌هراسد با قرآن پند بده!» سوره ق، آیه ۴۵.
  94. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی ا» سوره مائده، آیه ۴۹.
  95. «ما از اخبار این شهرها برای تو باز می‌گوییم و به راستی پیامبرانشان برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آوردند و آنها بر آن نبودند که به آنچه پیشاپیش دروغ انگاشته بودند ایمان آوردند بدین گونه خداوند بر دل کافران مهر می‌نهد» سوره اعراف، آیه ۱۰۱.
  96. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.
  97. «و مشرکان گفتند: اگر خداوند می‌خواست نه ما و نه پدرانمان به جای او چیزی را نمی‌پرستیدیم و چیزی را بی (فرمان) وی حرام نمی‌شمردیم؛ پیشینیان ایشان نیز بدین‌گونه رفتار می‌کردند و آیا جز پیام‌رسانی آشکار بر عهده پیامبران است؟ * و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۵-۳۶.
  98. «باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزه‌جو را بیم دهی * و چه بسیار گروه‌هایی را پیش از اینان نابود کردیم؛ آیا هیچ کس از آنان را (جایی) می‌یابی و یا هیچ آوایی از آنها می‌شنوی؟» سوره مریم، آیه ۹۷-۹۸.
  99. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید * و ما آنان را کالبدی که خوراک نخورند نیافریده بودیم و جاودان (هم) نبودند * سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷-۹.
  100. «(آنان نه تنها ایمان نیاوردند) بلکه گفتند: خواب‌هایی پریشان است یا آن را بربافته یا شاعر است پس باید برای ما نشانه‌ای بیاورد همچنان که پیشینیان (با نشانه) فرستاده شدند» سوره انبیاء، آیه ۵.
  101. «و پیش از تو جز مردانی را که به آنها وحی می‌کردیم نفرستادیم، اگر نمی‌دانید از اهل کتاب بپرسید» سوره انبیاء، آیه ۷.
  102. «سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را می‌خواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.
  103. «و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس * و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۱-۳۲.
  104. «و به راستی ما به موسی کتاب دادیم و برادرش هارون را وزیری همراه او گرداندیم * آنگاه گفتیم: به سوی قومی بروید که نشانه‌های ما را دروغ شمردند آنگاه آنان را یکسره نابود کردیم * و قوم نوح را- چون پیامبران را دروغگو (می) شمردند- غرق کردیم و آنان را نشانه‌ای برای (عبرت) مردم گرداندیم و برای ستم‌پیشگان عذابی دردناک آماده ساختیم * و عاد و ثمود و اصحاب رسّ و نسل‌های بسیاری را که در (فاصله) میان آنان بودند (از میان برداشتیم)؛» سوره فرقان، آیه ۳۵-۳۸.
  105. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  106. «و کیست ستمکاره‌تر از کسی که آیات پروردگارش را بدو گوشزد کنند سپس او از آنها روی بگرداند؟ بی‌گمان ما از گناهکاران انتقام خواهیم گرفت * و به راستی ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم- بنابراین در لقای او (با خداوند) تردیدی مکن- و ما آن (کتاب) را رهنمودی برای بنی اسرائیل قرار دادیم» سوره سجده، آیه ۲۲-۲۳.
  107. «پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است * همان کسانی که پیام‌های خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۸-۳۹.
  108. «به راستی آنان پدران خود را گمراه یافتند * و در پی آنان شتافتند * و بی‌گمان پیش از آنان (هم) بیشتر پیشینیان گمراه شدند * و (با آنکه) ما در میان آنان بیم‌دهندگانی فرستادیم * او را دروغگو دانستند، ما هم او و کسانی را که با او بودند در کشتی رهایی بخشیدیم و آنان را جانشین (پیشینیان) گرداندیم و آنهایی را که آیات ما را دروغ شمردند غرق کردیم پس بنگر که سرانجام بیم‌داده‌شدگان چگونه بود» سوره صافات، آیه ۶۹-۷۳.
  109. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است * که آنان یاری شده‌اند * و بی‌گمان تنها سپاه ماست که پیروز است» سوره صافات، آیه ۱۷۱-۱۷۳.
  110. «و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم * گفت: حتّی اگر برای شما از آنچه پدران خود را بر آن یافته‌اید چیزی رهنمون‌تر بیاورم؟ گفتند: ما آنچه را بدان فرستاده شده‌اید انکار می‌کنیم * آنگاه ما از آنان انتقام گرفتیم پس ببین که سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بود» سوره زخرف، آیه ۲۳-۲۵.
  111. «آیا تو ناشنوایان را می‌شنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی می‌کنی؟ * و اگر تو را (هم نزد خود) ببریم باز هم از آنان انتقام خواهیم گرفت * یا آنچه را به آنان (از عذاب) وعده دادیم به تو نشان می‌دهیم باری، ما بر آنان توانایی داریم» سوره زخرف، آیه ۴۰-۴۲.
  112. «بی‌گمان خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بهشت‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و کافران (از زندگی دنیا) برخوردار می‌شوند و همچون چارپایان می‌خورند و آتش (دوزخ) جایگاه آنهاست * و چه بسیار (مردم) شهرهایی بودند توانمندتر از (مردم) شهری که تو را (از آن) بیرون کرد (ند)، ما آنها را نابود کردیم و یاوری نداشتند» سوره محمد، آیه ۱۲-۱۳.
  113. «و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم در حالی که در این (سوره) برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است» سوره هود، آیه ۱۲۰.
  114. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیامبران پیش از تو (نیز) دروغگو شمرده شده‌اند و کارها به خداوند بازگردانیده می‌شود» سوره فاطر، آیه ۴.
  115. «و پیش از تو جز مردانی از مردم شهرها را که به آنان وحی می‌کردیم نفرستادیم؛ آیا روی زمین گردش نکرده‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بوده است؟ و به راستی سرای واپسین برای پرهیزگاران بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره یوسف، آیه ۱۰۹.
  116. «و بدین‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران نهادیم و پروردگارت (تو را) رهنما و یاور بس» سوره فرقان، آیه ۳۱.
  117. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  118. «آنگاه پس از او پیامبرانی به سوی قوم آنان برانگیختیم که برای آنها برهان‌ها آوردند امّا (آن قوم) بر آن نبودند که به آنچه از پیش دروغ شمرده بودند ایمان آورند؛ بدین‌گونه بر دل تجاوزگران مهر می‌نهیم» سوره یونس، آیه ۷۴.
  119. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  120. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی به سوی قوم آنان فرستادیم که برای آنها برهان‌ها (ی روشن) آوردند و ما از گناهکاران انتقام گرفتیم و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
  121. «و درباره بندگانی که فرستاده‌ایم، از سوی ما از پیش سخن رفته است» سوره صافات، آیه ۱۷۱.
  122. «که آنان یاری شده‌اند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.
  123. «و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.
  124. «آنگاه ما از آنان انتقام گرفتیم پس ببین که سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بود» سوره زخرف، آیه ۲۵.
  125. «آیا تو ناشنوایان را می‌شنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی می‌کنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.
  126. «و اگر تو را (هم نزد خود) ببریم باز هم از آنان انتقام خواهیم گرفت» سوره زخرف، آیه ۴۱.
  127. «یا آنچه را به آنان (از عذاب) وعده دادیم به تو نشان می‌دهیم باری، ما بر آنان توانایی داریم» سوره زخرف، آیه ۴۲.
  128. «پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.
  129. «پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است» سوره احزاب، آیه ۳۸.
  130. «همان کسانی که پیام‌های خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۹.
  131. «و چه بسیار (مردم) شهرهایی بودند توانمندتر از (مردم) شهری که تو را (از آن) بیرون کرد (ند)، ما آنها را نابود کردیم و یاوری نداشتند» سوره محمد، آیه ۱۳.
  132. «آیا در نیافته‌اند که پیش از آنان چه بسیار مردم یک دوره را نابود کردیم که به آنان در زمین توانمندی داده بودیم (و) به شما آن توانمندی را نداده‌ایم؟ و بر آنها بارانی یکریز فرو فرستادیم و رودها را در دسترس آنان روانه ساختیم، آنگاه ایشان را برای گناهانشان ن» سوره انعام، آیه ۶.
  133. «و چه بسیار (مردم) شهرهایی بودند توانمندتر از (مردم) شهری که تو را (از آن) بیرون کرد (ند)، ما آنها را نابود کردیم و یاوری نداشتند» سوره محمد، آیه ۱۳.
  134. «پس اگر تو را دروغگو شمرده‌اند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهان‌ها و نوشته‌ها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شده‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
  135. «(کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند) لکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس» سوره نساء، آیه ۱۶۶.
  136. «او را دروغگو دانستند، ما هم او و کسانی را که با او بودند در کشتی رهایی بخشیدیم و آنان را جانشین (پیشینیان) گرداندیم و آنهایی را که آیات ما را دروغ شمردند غرق کردیم پس بنگر که سرانجام بیم‌داده‌شدگان چگونه بود» سوره یونس، آیه ۷۳.
  137. «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو می‌شمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲.
  138. «و هیچ یادکرد تازه‌ای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند * به یقین (آن را) دروغ شمردند و به زودی اخبار آنچه بدان ریشخند می‌کردند به آنان خواهد رسید» سوره شعراء، آیه ۵-۶.
  139. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت موسی را ندا داد که به سوی قوم ستمکار برو!» سوره شعراء، آیه ۱۰.
  140. «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
  141. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمرده‌اند * سپس من کافران را فرو گرفتم و (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره فاطر، آیه ۲۵-۲۶.
  142. «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.
  143. «قاف، سوگند به قرآن بلند جایگاه * بلکه کافران از اینکه بیم‌دهنده‌ای از میان خودشان برای آنان آمد به شگفتی افتادند و گفتند» سوره ق، آیه ۱-۲.
  144. «بلکه، حقّ را چون نزدشان آمد دروغ انگاشتند پس، در کاری پیچ در پیچ افتادند» سوره ق، آیه ۵.
  145. «پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند * و عاد و فرعون و قوم لوط نیز * و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۲-۱۴.
  146. «که عذاب پروردگارت روی‌دادنی است» سوره طور، آیه ۷.
  147. «در آن روز، وای بر دروغ‌انگاران!» سوره طور، آیه ۱۱.
  148. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیامبران پیش از تو (نیز) دروغگو شمرده شده‌اند و کارها به خداوند بازگردانیده می‌شود» سوره فاطر، آیه ۴.
  149. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمرده‌اند» سوره فاطر، آیه ۲۵.
  150. «پیش از ایشان، قوم نوح (پیامبران را) دروغگو شمردند و بنده ما نوح را دروغزن دانستند و گفتند: دیوانه است و (نوح از تبلیغ آن قوم) بازداشته شد» سوره قمر، آیه ۹.
  151. «آیا به کسانی ننگریسته‌ای که دورویی می‌کنند، به برادران کافر خود از اهل کتاب می‌گویند: اگر شما را بیرون راندند ما نیز با شما بیرون خواهیم آمد و هیچ‌گاه به زیان شما از هیچ کس فرمان نمی‌بریم و اگر با شما جنگ شود به شما یاری خواهیم رساند و خداوند گواه است» سوره حشر، آیه ۱۱.
  152. «پس اگر تو را دروغگو شمرده‌اند (بدان که) پیامبران پیش از تو (نیز) که برهان‌ها و نوشته‌ها و کتاب روشنگر را آورده بودند، دروغگو شمرده شده‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۸۴.
  153. «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو می‌شمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲.
  154. «و به یقین پیش از تو (نیز) پیامبرانی دروغگو شمرده شدند پس، هر چه دروغگو شمرده شدند و آزار دیدند شکیبایی ورزیدند تا آنکه یاری ما به ایشان رسید؛ و برای کلمات خداوند هیچ دگرگون‌کننده‌ای نیست و بی‌گمان (برخی) از خبر (های) پیامبران به تو رسیده است» سوره انعام، آیه ۳۴.
  155. «پیش از آنان قوم نوح و اصحاب رسّ و ثمود دروغ‌انگاری کردند * و عاد و فرعون و قوم لوط نیز * و اصحاب ایکه و قوم تبّع همگی پیامبران را دروغزن خواندند آنگاه بیم دادن من (بر آنان) به حقیقت پیوست» سوره ق، آیه ۱۲-۱۴.
  156. «و اگر (مشرکان) تو را دروغگو می‌شمارند، پیش از ایشان، قوم نوح و عاد و ثمود هم (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند» سوره حج، آیه ۴۲.
  157. «و اگر تو را دروغگو می‌شمرند پیشینیان آنان نیز پیامبرانشان را که برهان‌ها (ی روشن) و نوشته‌ها و کتاب روشنگر (برای آنان) آورده بودند دروغگو شمرده‌اند» سوره فاطر، آیه ۲۵.
  158. «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
  159. «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
  160. «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
  161. «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.
  162. «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.
  163. «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.
  164. «پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره غافر، آیه ۵.
  165. «(کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند) لکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس» سوره نساء، آیه ۱۶۶.
  166. «(کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند) لکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس» سوره نساء، آیه ۱۶۶.
  167. «(کافران به درستی کتاب تو گواهی نمی‌دهند) لکن، خداوند به (درستی) آنچه بر تو فرو فرستاده است، گواهی می‌دهد؛ با دانش خود فرو فرستاده است؛ و فرشتگان گواهی می‌دهند و خداوند، گواه، بس» سوره نساء، آیه ۱۶۶.
  168. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.
  169. «و به یقین پیامبران پیش از تو ریشخند شده‌اند؛ پس به کافران مهلت دادم آنگاه آنان را فرو گرفتم؛ بنابراین (بنگر که) کیفر من چگونه بود؟» سوره رعد، آیه ۳۲.
  170. «و گفتند: ای آنکه بر تو این قرآن را فرو فرستاده‌اند، بی‌گمان تو دیوانه‌ای!» سوره حجر، آیه ۶.
  171. «و هیچ فرستاده‌ای نزدشان نمی‌آمد مگر آنکه او را ریشخند می‌کردند» سوره حجر، آیه ۱۱.
  172. «ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم * آنان که با خداوند، خدایی دیگر می‌نهند و به زودی (فرجام این کار را) خواهند دانست * و ما به درستی می‌دانیم که تو از آنچه می‌گویند دلتنگ می‌گردی» سوره حجر، آیه ۹۵-۹۷.
  173. «و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی ریشخند شده‌اند؛ آنگاه آنچه به ریشخند می‌گرفتند ریشخندکنندگان آنان را فرا گرفت» سوره انعام، آیه ۱۰.
  174. «و اگر با تو به چالش بپردازند بگو: خداوند به آنچه انجام می‌دهید داناتر است * خداوند روز رستخیز در آنچه اختلاف داشتید میان شما داوری خواهد کرد» سوره حج، آیه ۶۸-۶۹.
  175. «به یقین (آن را) دروغ شمردند و به زودی اخبار آنچه بدان ریشخند می‌کردند به آنان خواهد رسید» سوره شعراء، آیه ۶.
  176. «آنان چنان بودند که چون به آنها می‌گفتند: هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی می‌ورزیدند * و می‌گفتند: آیا ما برای یک شاعر دیوانه دست از خدایان خویش بکشیم؟» سوره صافات، آیه ۳۵-۳۶.
  177. «و بی‌گمان پیش از آنان (هم) بیشتر پیشینیان گمراه شدند» سوره صافات، آیه ۷۱.
  178. «و هیچ فرستاده‌ای نزد آنان نمی‌آمد مگر آنکه او را ریشخند می‌کردند» سوره زخرف، آیه ۷.
  179. «ما تو را در برابر ریشخندکنندگان بسنده‌ایم» سوره حجر، آیه ۹۵.
  180. «و (یاد کن) آنگاه را که منافقان و بیماردلان می‌گفتند: اینان را دینشان فریفته است در حالی که هر کس بر خداوند توکّل کند بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است * و کاش می‌دیدی هنگامی را که فرشتگان جان کافران را می‌گیرند به چهره و پشت آنان می‌کوبند و (می‌گویند) عذاب (آتش) سوزان را بچشید!» سوره انفال، آیه ۴۹-۵۰.
  181. «و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کرده‌اند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.
  182. «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
  183. «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  184. «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است * از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۲-۱۰۳.
  185. «و خداوند را از آنچه ستمگران به جای می‌آورند غافل مپندار، جز این نیست که (عذاب) آنان را تا روزی که چشم‌ها در آن خیره می‌گردد پس می‌افکند * و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب می‌رسد آنگاه آنان که ستم کرده‌اند می‌گویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیش‌تر سوگند نمی‌خوردید که بی‌زوالید؟» سوره ابراهیم، آیه ۴۲-۴۴.
  186. «و بی‌گمان ما تواناییم که آنچه به آنان وعده می‌دهیم به تو بنمایانیم * بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۵-۹۶.
  187. «کافران را در (این سر) زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) مپندار و جایگاه آنان آتش (دوزخ) است و آن، بی‌گمان بد پایانه‌ای است» سوره نور، آیه ۵۷.
  188. «که او آن را برایشان می‌خواند بدان ایمان نمی‌آوردند» سوره شعراء، آیه ۱۹۹.
  189. «پس، آیا عذاب ما را به شتاب می‌جویند؟» سوره شعراء، آیه ۲۰۴.
  190. «آنچه از آن برخوردار می‌شدند به کارشان نمی‌آید» سوره شعراء، آیه ۲۰۷.
  191. «و بر آن پیروزمند بخشاینده توکل کن * همان که چون (به نماز) برخیزی تو را می‌نگرد؛» سوره شعراء، آیه ۲۱۷-۲۱۸.
  192. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  193. «و اگر به سازش گرایند، تو نیز بدان گرای و بر خداوند توکّل کن که او شنوای داناست» سوره انفال، آیه ۲۲۰.
  194. «همانا پروردگارت میان آنان به حکم خویش داوری خواهد کرد و اوست که پیروز داناست * پس بر خداوند توکل کن که تو بر راستی آشکاری» سوره نمل، آیه ۷۸-۷۹.
  195. «آیا خداوند بنده خویش را بسنده نیست؟ و تو را از کسانی جز او می‌ترسانند و هر کس را خداوند گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت» سوره زمر، آیه ۳۶.
  196. «و بدین‌گونه فرمان پروردگارت بر کافران به حقیقت پیوسته است که آنان دوزخی‌اند» سوره غافر، آیه ۶.
  197. «آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.
  198. «به یقین ما برای شما حقّ را آوردیم اما بیشتر شما حقّ را نمی‌پسندید * بلکه در کاری پای فشردند، ما نیز پا می‌فشاریم» سوره زخرف، آیه ۷۸-۷۹.
  199. «هیچ خدایی جز او نیست که زنده می‌دارد و می‌میراند؛ پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست * بلکه آنان در تردیدی سرگرمند * پس به روزی چشم بدوز که آسمان دودی آشکار برمی‌آورد * که مردم را فرا می‌پوشد؛ این عذابی دردناک است * پروردگارا! عذاب را از ما بگردان که ما مؤمنیم» سوره دخان، آیه ۸-۱۲.
  200. «و جز این نیست که آن را به زبان تو آسان گردانیده‌ایم باشد که آنان پند گیرند * پس چشم به راه باش که آنان نیز چشم به راهند» سوره دخان، آیه ۵۸-۵۹.
  201. «و هر گروهی را می‌بینی که به زانو درآمده است، هر گروهی به سوی کارنامه‌اش فرا خوانده می‌شود، امروز برابر با آنچه می‌کرده‌اید پاداش می‌بینید» سوره جاثیه، آیه ۲۸.
  202. «و امّا (ای) کافران! آیا آیات مرا بر شما نمی‌خواندند که گردنکشی کردید و قومی گناهکار بودید؟» سوره جاثیه، آیه ۳۱.
  203. «آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند * می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۷-۸.
  204. «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.
  205. «به راستی بازخواست پروردگارت بسیار سخت است» سوره بروج، آیه ۱۲.
  206. «تو، به (برکت) نعمت پروردگارت، دیوانه نیستی * و بی‌گمان تو را پاداشی بی‌پایان است * و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۲-۴.
  207. «سوگند به روشنایی روز، * و سوگند به شب چون آرام گیرد * که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است * و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است * و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی * آیا یتیمت نیافت و در پناه گرفت؟ * و تو را گم‌گشته یافت و راه نمود * و تو را نیازمند یافت و بی‌نیاز کرد، * پس با یتیم تندی مکن! * و (مستمند) خواهنده را از خود مران! * و نعمت پروردگارت را باز گوی!» سوره ضحی، آیه ۱-۱۱.
  208. «ما به تو «کوثر» دادیم * پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن! * بی‌گمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بی‌پساوند است» سوره کوثر، آیه ۱-۳.
  209. «و اگر بخواهند به تو خیانت ورزند (باکی نیست) به خداوند نیز پیش از این خیانت کرده‌اند و (خداوند تو را) بر آنان دستیابی داد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۷۱.
  210. «و دارایی‌ها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند می‌خواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
  211. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  212. «و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب می‌رسد آنگاه آنان که ستم کرده‌اند می‌گویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیش‌تر سوگند نمی‌خوردید که بی‌زوالید؟» سوره ابراهیم، آیه ۴۴.
  213. «و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب می‌رسد آنگاه آنان که ستم کرده‌اند می‌گویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیش‌تر سوگند نمی‌خوردید که بی‌زوالید؟» سوره ابراهیم، آیه ۴۴.
  214. «و مردم را از روزی بیم ده که به آنان عذاب می‌رسد آنگاه آنان که ستم کرده‌اند می‌گویند: پروردگارا! (مرگ) ما را تا زمانی نزدیک پس افکن تا فراخوان تو را پاسخ دهیم و از پیامبران (تو) پیروی کنیم؛ آیا پیش‌تر سوگند نمی‌خوردید که بی‌زوالید؟» سوره ابراهیم، آیه ۴۴.
  215. «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
  216. «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف می‌کنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
  217. «کافران را در (این سر) زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) مپندار و جایگاه آنان آتش (دوزخ) است و آن، بی‌گمان بد پایانه‌ای است» سوره نور، آیه ۵۷.
  218. «پس، آیا عذاب ما را به شتاب می‌جویند؟» سوره شعراء، آیه ۲۰۴.
  219. «و بدین‌گونه فرمان پروردگارت بر کافران به حقیقت پیوسته است که آنان دوزخی‌اند» سوره غافر، آیه ۶.
  220. «پس به روزی چشم بدوز که آسمان دودی آشکار برمی‌آورد * که مردم را فرا می‌پوشد؛ این عذابی دردناک است» سوره دخان، آیه ۱۰-۱۱.
  221. «به راستی بازخواست پروردگارت بسیار سخت است» سوره بروج، آیه ۱۲.
  222. «می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.
  223. «می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.
  224. «می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.
  225. «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.
  226. «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.
  227. «سوگند به روشنایی روز، * و سوگند به شب چون آرام گیرد * که پروردگارت تو را رها نکرده و (از تو) آزرده نشده است * و بی‌گمان جهان واپسین برای تو از این جهان بهتر است * و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی * آیا یتیمت نیافت و در پناه گرفت؟ * و تو را گم‌گشته یافت و راه نمود * و تو را نیازمند یافت و بی‌نیاز کرد» سوره ضحی، آیه ۱-۸.
  228. «ما به تو «کوثر» دادیم * پس برای پروردگارت نماز بگزار و قربانی کن! * بی‌گمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بی‌پساوند است» سوره کوثر، آیه ۱-۳.
  229. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص ۵۲۵-۵۴۸.