چه دیدگاه‌هایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۰۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
چه دیدگاه‌هایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / ارتباط و ملاقات با امام مهدی
مدخل اصلیدیدار با امام مهدی

چه دیدگاه‌هایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان

حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «فرهنگنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«از آن‏جا که در روایات، پنهان‌‏زیستی آن امام بزرگوار، رازی از رازهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته شده و درباره چگونگی غیبت، دیدگاه‌‏های متفاوتی ذکر شده، درباره ملاقات با آن حضرت در عصر غیبت، نگاه‌‏های مختلفی ارائه شده است. دانشوران شیعه، عمر آن حضرت را به چهار دوره متفاوت تقسیم کرده‌‏اند.

  1. دوران زندگی با پدر خود؛
  2. دوران غیبت صغرا؛
  3. دوران غیبت کبرا؛
  4. دوران ظهور.

از آن‏جا که دوره نخست و دوم و نیز دوره چهارم چندان محل مناقشه نیست، در این مجال، فقط به دوره سوم می‌‏پردازیم.

به دلیل وجود روایات و حکایات متعارض، در این بحث، دیدگاه‌‏های متفاوتی وجود دارد:

  • عدم امکان ملاقات به طور مطلق: این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن حضرت در دوران غیبت سخن به میان آورده است؛ مانند:

" تُرَى‏ وَ لَا تُرَى‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏"؛ می‌‏بیند و دیده نمی‌‏شود[۱].

" لَايَرَوْنَه‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏"؛ او را نمی‏‌بینند[۲].

" يَرَى‏ النَّاسَ‏ وَ لَا يَرَوْنَهُ‏‏‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏"؛ مردم را می‏‌بیند و مردم او را نمی‏‌بینند.

" لَا يُرَى‏ جِسْمُه‏‏‏‏‏‏‏"؛ جسم او دیده نمی‌‏شود[۳].

" أَرَى‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَى‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ مردمان را می‏‌بینم و تو دیده نمی‏‌شوی[۴].

چنین روایاتی، باعث شده است ابن ابی زینب نعمانی- در جایگاه نخستین کسی که به طور شایسته روایات مربوط به حضرت مهدی (ع)‏ را گردآوری و بررسی کرده است- در فصلی از کتاب خود، به روشنی مشاهده حضرت را در عصر غیبت جایز ندانسته و تحقیق در این زمینه را ممنوع و شیعیان را در ندیدن حضرت، معذور بداند. وی به این‏ نکته مهم، این‏گونه اشاره کرده است: "... برای شیعیان، جست ‏وجوی امام و کشف صاحب غیبت و در پی نام و محلّ سکونت و محل غیبت او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، ممنوع است؛ چه رسد بر آن‏که بخواهند آشکارا او را ببینند[۵].

با وجود آن‏که این دیدگاه، از روایات پیشین قابل استفاده است، و نیز به روایاتی که امام را بسان خورشید پس ابر معرفی کرده، نزدیک‌‏تر است، کسی به روشنی قائل به آن نشده و ملاقات را ممتنع ندانسته است؛ به دلیل آن‏که:

  1. برخی روایات، امکان ملاقات را منتفی ندانسته، دیدن بدون شناخت را ممکن دانسته‏‌اند.
  2. شکی نیست در دوران غیبت صغرا که بخشی از دوران غیبت آن حضرت است، برخی شیعیان- به ویژه نایبان خاص- آن حضرت را ملاقات کرده‏‌اند؛ بنابراین شکی نیست که روایت‏‌های یاد شده، تخصیص خورده و ملاقات با آن حضرت امکان دارد.

درباره امکان ملاقات، برخی اندیشوران شیعه نیز چنین نوشته‌‏اند:

سید مرتضی می‌‏نویسد: "همانا ممتنع نیست که امام برای برخی دوستانش آشکار شود؛ از افرادی که از سوی آن‏ها ترسی وجود ندارد"[۶].

شیخ طوسی نیز می‌‏نویسد: "ما با جزم و یقین نمی‌‏دانیم که آن محبوب دل‏ها از دیده همه دوستدارانش نهان و غایب است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"[۷].

سید بن طاووس نیز در این‏ باره خطاب به فرزند خود نوشته است: "امام، اکنون از جمیع شیعیان غایب است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند"[۸].

  • امکان ملاقات بدون شناخت: در این دیدگاه - بر خلاف دیدگاه نخست- امکان ملاقات، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع ملاقات همراه شناخت آن حضرت را در این دوران، غیر قابل پذیرش و آن را با فلسفه غیبت در تعارض می‌‏داند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد می‌‏شود که در آن، سخن از دیده شدن حضرت به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن دیدار، هرگز شناختی از حضرت صورت نمی‌‏گیرد؛ بنابراین امکان دیدار هست؛ اما چون فرد، آن حضرت را نخواهد شناخت. شیخ صدوق با ذکر سند از سدیر نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: "در قائم، سنّتی از یوسف است ..."

چرا این مردم منکرند که خدای تعالی با حجت خود همان کند که با یوسف کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آن‏ها راه رود و بر بساط آن‏ها پا نهد و آن‏ها او را نشناسند، تا آن‏گاه که خدای تعالی به او اذن دهد که خود را به آن‏ها معرفی کند؛ همان‏گونه که به یوسف اذن داد"[۹]. سخن دیگر در تأیید این دیدگاه از نایب خاص حضرت مهدی (ع)‏ محمد بن عثمان نقل شده است که می‏‌گوید: "به خدا سوگند! همانا صاحب این امر، هرسال در موسم حج حاضر می‌‏شود؛ مردم را می‏‌بیند و آن‏ها را می‌‏شناسد و مردم، او را می‏‌بینند؛ ولی نمی‏‌شناسند"[۱۰]. از این روایات، استفاده می‏‌شود نه فقط هنگام ملاقات که پس از آن هم، حضرت شناخته نمی‌‏شود.

منطقی است گفته شود کسی که هنگام دیدار، آن حضرت را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم حضرت بوده است. چه بسا از ملازمان آن حضرت یا یکی از اولیای الهی بوده که به دستور آن حضرت، برای رفع مشکل او اقدام کرده است.

این نکته، قابل تأمل است. حجم روایات این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است؛ به هر حال می‏‌توان دیدگاه یاد شده را از آن به دست آورد. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است‏ که آن حضرت، از نگاه عموم مردم پنهان است و اگر اراده کند کسی آن حضرت را ببیند، او را نخواهد شناخت.

  • وقوع ملاقات همراه شناخت و عدم پذیرش ادعا: در این دیدگاه، نه فقط امکان و وقوع ملاقات مورد پذیرش است، بلکه ملاقات همراه با شناخت آن حضرت نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد انکار این است این‏که ملاقات‌‏کننده، حق ندارد مشاهده خود را برای دیگران نقل نماید؛ به بیان دیگر، ادعای ملاقات نماید.

این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این توقیع که شش روز پیش از مرگ علی بن محمد سمری، واپسین سفیر خاص امام زمان (ع) از ناحیه آن حضرت صادر شده[۱۱]، چنین آمده است: "... به زودی از شیعیان من، کسانی خواهند آمد که ادعای مشاهده بکنند. آگاه باشید هرکس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده کند، او دروغگوی افترا زننده است"[۱۲].

این‏جا مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش اطمینان داشته باشد یا به دروغ، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد حق است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به توقیع وارد ساخته، نوشته‌‏اند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، واحد است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و یقین نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با وجدان قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌‏شود. هرچند از هر یک آن‏ها پیدا نشود؛ بلکه از جمله‏‌ای از آن‏ها که دارا بود کرامات و خارق عاداتی را که ممکن نباشد صدور آن‏ها از غیر آن جناب؛ پس چگونه روا است اعراض از آن‏ها به جهت وجود خبر ضعیفی که ناقل آن "شیخ طوسی" عمل نکرده به آن، در همان کتاب[۱۳]. که در محل خود به صورت مفصل پاسخ داده شده است.

خلاصه آن‏که:

  1. توقیع مرسل نیست؛ چرا که شیخ صدوق در کمال الدین آن را با سند ذکر کرده است. افزون بر آن، شیخ طوسی این حدیث را از ابن بابویه نقل می‌‏کند و می‌‏گوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس توقیع از یک طریق نیست.
  2. توقیع ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه راویان آن، ثقه هستند.
  3. این‏که گفته شده است: "راوی آن، شیخ طوسی، به توقیع عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه شیخ طوسی نقل کرده است، به دوران غیبت صغرا مربوط می‌‏شود و توقیع، نفی ادعای دیدن در دوران غیبت کبرا را مورد نظر دارد و مدعی دیدار در این زمان را باید تکذیب کرد.
  4. این‏که گفته‏‌اند: "از توقیع اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا عالمان بزرگوار که پس از شیخ صدوق، به نقل توقیع پرداخته‌‏اند، به آن، باور داشته و در سند و دلالت آن، تردیدی نکرده‏‌اند.

ممکن است گفته شود منظور توقیع، مشاهده همراه با ادعای سفارت یا وکالت از جانب حضرت مهدی (ع)‏ و رساندن پیام به آن حضرت و گرفتن پاسخ از ایشان است. این احتمال، خلاف ظاهر عبارت حضرت مهدی (ع)‏ در توقیع شریف است.

این‏جا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش امکان ملاقات، گفته‌‏اند در صورت ملاقات، فرد ملاقات ‏کننده پرده از راز دیدار خود برنخواهد داشت و این، همان تکذیب ادعای ملاقات است:

  1. سید مرتضی، بدون آن‏که قاطعانه ملاقات با حضرت را بپذیرد، عدم امکان ملاقات را غیر قطعی دانسته، می‏‌نویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به امام نمی‌‏رسد و بشر نمی‌‏تواند او را ملاقات کند. این، امری غیر معلوم‏ است که راهی بر قطع به آن نیست[۱۴]. آنگاه می‌‏نویسد: "... همانا ممتنع نیست که امام برای برخی دوستانش آشکار شود؛ از افرادی که از سوی آن‏ها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست. و هریک از شیعیان حال خودش را می‌‏داند و راهی نیست برای آگاهی به حال دیگران"[۱۵].
  2. شیخ طوسی نیز آن مضمون را این‏گونه بیان کرده است: ما با جزم و یقین نمی‌‏دانیم آن حضرت از دیده همه دوستدارانش نهان و غایب است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد[۱۶]. این بیان، دیدن آن حضرت را ممکن می‌‏داند؛ امّا درباره ادعای وقوع ملاقات، به نظر می‏رسد، آن را منتفی می‏‌داند.
  3. سید بن طاووس نیز خطاب به فرزند خود، در این‏ باره نوشته است: "اگر امام اکنون از جمیع شیعیان غایب است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند ...."[۱۷] سخن سید بن طاووس مؤید دیدگاه تکذیب ادعای مشاهد است؛ چه این‏که پوشاندن تشرف هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است.
  4. محقق اربلی نیز پس از نقل کلامی از مرحوم شیخ طبرسی که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در دوران غیبت به امام نمی‌‏رسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم شیخ طبرسی چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او توقیع نفی ادعای ملاقات را ذکر کرده بود".

محقق اربلی آن‏گاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم شیخ طبرسی، این‏گونه بیان کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی که احیانا به‏ دیدار نایل می‏‌شوند، هرگز آن دیدار را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست می‌‏زنند، دروغ‌گویند[۱۸].

  • وقوع ملاقات و پذیرش ادعا: گروهی از دانشمندان شیعه بر این باورند که در غیبت کبرا، ملاقات‌‏های فراوانی با آن حضرت صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران شهرت بیشتری یافته است. این گروه بر قبول امکان، وقوع و ادعای ملاقات با حضرت حجّت (ع) در غیبت کبرا به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی نقل شده که سخن از ملاقات با حضرت مهدی (ع)‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان انکار کرد. مهم‏ترین دلیل ایشان، این است که چگونه ممکن است این همه ادعای ملاقات دروغ باشد؟

باید توجه داشت ملاقات حضرت فضیلت بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، شناخت و معرفت آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که رضایت خداوند سبحانه و تعالی و آن حضرت را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان پیامبر (ص) و امامان (ع) با آن بزرگواران دیدار می‌‏کردند؛ اما بهره معرفتی چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد خشم و غضب ایشان واقع می‌‏شدند[۱۹].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«به‌معنای دیدن و شرف حضور یافتن به خدمت امام زمان (ع) است. البته رؤیت، ملاقات، فیض حضور، شهود و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارد. رؤیت، دیدن است، بدون شناخت حضرت (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). ملاقات، دیدن با شناخت است. فیض حضور یعنی دیدن حضرت و شناخت ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). شهود یعنی آگاهی به وجود حضرت از راه سیروسلوک، بدین‌معنی که اهل معرفت، با شناخت و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به حقیقت وجود حضرت می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با مکاشفه، با حضرت ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از ملاقات و دیدار متصوّر است و آن هم دیدار در خواب است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و شناخت دانسته‌اند که گاهی امکان دارد با گفت‌وگو و سؤال همراه باشد[۲۰].

در توقیع امام زمان (ع) به آخرین نائب خود-علی بن محمد سمری-آمده است که: "هرکس در دوران غیبت کبری، ادّعای دیدن امام زمان نماید، دروغگو و تهمت‌زننده است". از طرف دیگر حکایات متواتری با سندهای معتبر، در آن‌ها بیان شده که عدّه‌ای از اشخاص و علمای مورد وثوق و اعتماد، به خدمت حضرت مشرّف شده و او را دیده‌اند. علامه مجلسی در دو جای "بحار الانوار" برای از بین بردن این تعارض تلاش کرده است[۲۱] و علمای متأخّر نیز در رفع تعارض از او استفاده کرده‌اند. پاسخ این است: چنان‌که بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از این‌که مدّعی مشاهده، کذّاب و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادّعای نیابت کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین امام و مردم معرفی نمایند، و همین حکایات و وقوع تشرّف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و دلیل است بر این‌که در این توقیع، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود، نفی ادعایی است که دلیل بر تعیین شخص خاصی، به نیابت باشد. و ممکن است مراد از توقیع مذکور، نفی ادّعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباطی باشد... اجمالا با این توقیع، در آن‌همه حکایات و وقایع مشهور و متواتر نمی‌توان خدشه نمود، و بر حسب سند نیز، ترجیح با این حکایات است. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم کذب و بطلان ادّعای کسانی که در غیبت کبری، ادّعای سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را می‌نمایند، معلوم است[۲۲].

و اما برخی تشرّفات: حضرت مهدی (ع) در شهر سامرا با "اسماعیل هرقلی" دیدار می‌کند و بیماری او را شفا می‌بخشد و به او خبر می‌دهد که به زودی خلیفه ستمکار عباسی، به او مبلغ بزرگی خواهد داد و به او هشدار می‌دهد که نپذیرد. حضرت، در نجف اشرف، مرد مسلول و گرفتاری را به دیدار خویش مفتخر می‌سازد، اندکی از قهوه او می‌نوشد و به وسیله بقیه آن، بیماری سخت او را برطرف می‌سازد و به او خبر می‌دهد که به آرزوی خویش در مورد آن دختر دلخواه خواهد رسید و می‌رسد. حضرت در بحرین، "محمد بن عیسی" را به دیدار خود مفتخر می‌سازد و راز انار و نقشه شوم وزیر بداندیش را برملا ساخته و همه را نجات می‌دهد و جایگاه آن قالب را نیز به آن مرد شایسته خبر می‌دهد. حضرت در راه کربلا، کنار چادرهای آن عشیره یاغی و غارت‌گر که راه را بر روی زائران بسته بودند، می‌رود و هراس بر دل آنان می‌افکند، به گونه‌ای که وحشت‌زده و ترسان، منطقه را ترک می‌کنند و راه را بدین‌وسیله برای زائران امام حسین (ع) باز می‌کند. حضرت در شهر حلّه، به "حاج علی" از ضرری که در تجارت برده است و به کسی نگفته سخن می‌گوید و به او نوید می‌دهد که اوضاع اقتصادی و تجارتش بهبود می‌یابد. باز هم در حلّه در خانه آیت الله قزوینی حاضر می‌شود و خبر می‌دهد که دیروز از سلیمانیه خارج شده و از اوضاع و احوال آن‌جا و فتح سلیمانیه خبر می‌دهد و غایب می‌گردد و آن‌گاه پس از ده روز، این خبر به حکام "حلّه" می‌رسد. و بالاخره حضرت، در مجالس و محافل شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) که برای زنده نگهداشتن نام و راه و رسم امامان نور (ع) برپا می‌شود، حاضر می‌گردد[۲۳]. کسانی که در دوران غیبت طولانی آن حضرت به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. علامه مجلسی در کتاب خود[۲۴]، نام گروهی را که در غیبت کبری به دیدار حضرت نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود[۲۵]، داستان یکصد تن از آنان را که بدین افتخار نایل شده‌اند، آورده و آن‌گاه از این یکصد داستان،٥٨ سرگذشت دیدار را برگزیده و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است.

علاوه بر این‌ها، دانشمندان پیشین و معاصر نیز کتاب‌های جداگانه‌ای پیرامون داستان کسانی که به دیدار آن حضرت مفتخر شده‌اند، به رشته تحریر در آورده‌اند. از جمله آن‌هاست: تبصرة الولی فیمن رأی القائم المهدی، سید هاشم بحرانی -تذکرة الطالب فیمن رأی الامام المهدی الغائب، میثمی عراقی -دار السّلام فیمن فاز بسلام الامام، مرحوم نوری -بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، سید جمال الدین محمد طباطبایی- البهجة فیمن فاز بلقاء الحجّة، میرزا محمّد نقی الماسی اصفهانی، العبقری الحسان، علی اکبر نهاوندی»[۲۶].
۲. آقای حیدرزاده؛
آقای عباس حیدرزاده، در کتاب «فرهنگنامه آخرالزمان» در این‌باره گفته است:

«دیدار حضرت مهدی (ع) سعادتی است که افراد بسیاری تا کنون به این شرف نایل آمده‌اند. کتاب‌های متعددی حکایت این دیدارها را جمع‌آوری نموده‌اند. دیدار حضرت مهدی (ع) را از دو جنبه می‌‌توان بررسی کرد. اول دیدار آن جناب پیش از شهادت امام عسکری (ع) و پیش از شروع غیبت، و دیگر امکان مشاهده حضرت پس از آغاز غیبت. مشاهده حضرت پیش از غیبت و در زمان حیات امام عسکری (ع)، امری است که قطعاً رخ داده است و تمام علمای امامیه بدان معتقدند و در آن اختلاف ندارند. امام عسکری (ع) پس از تولد فرزند خود، وی را به خواص شیعه معرفی می‌‌کرد و آنان را به شرف دیدار آن جناب مفتخر می‌‌نمود و بدان‌ها می‌‌فرمود که امام پس از من این فرزند خواهد بود و شیعیان را از وجود فرزند خود و امام پس از خود آگاه می‌‌نمود. در این باره احادیث بسیاری وارد شده است که مرحوم شیخ صدوق آنها را در بابی جداگانه در کتاب ارجمند "کمال الدین و تمام النعمة" جمع‌آوری نموده است، باب "من شاهد القائم (ع)" یعنی کسانی که حضرت قائم (ع) را زیارت نموده‌اند. حتی برخی از عوام نیز حضرت را در سن طفولیت مشاهده نموده‌اند. زمانی که امام عسکری (ع) از دنیا رفت، جعفر برادر امام عسکری (ع)خواست که بر بدن مبارک حضرت نماز بگذارد، اما ناگاه همه نمازگذاران دیدند که کودکی پنج ساله ظاهر شد و لباس جعفر را گرفت و گفت: "عمو کنار برو که من بدین کار سزاوارترم!"[۲۷].

علمای شیعه درباره دیدار حضرت پس از آغاز غیبت، اختلاف نظر دارند. در دوران غیبت صغری یقیناً این دیدارها میان حضرت و نواب اربعه رخ می‌‌داده است، در روایات دلایلی مبنی بر این امر وجود دارد. اما مشاهده حضرت قائم (ع) در دوران غیبت کبری، نزد برخی از علما امکان‌پذیر نیست و این عقیده از نام‌های نشأت می‌‌گیرد که حضرت مهدی (ع) به آخرین نایب خاص خود، علی بن محمد سمری نوشتند. در این نامه حضرت می‌‌فرماید: "بدان ای علی بن محمد سمری، خداوند اجر برادران تو را در مصیبت از دست دادنت فزون گرداند، زیرا تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. مهیا شو و به شخص دیگری برای جانشینی خود وصیت نکن. به تحقیق که غیبت تامّه واقع شده است و ظهور پدیدار نمی‌شود مگر زمانی که خداوند إذن دهد و این امر هنگامی است که دل‌ها سخت شود و زمین از ستم پر گردد. به زودی از میان پیروان من گروهی ادعای "مشاهده" می‌‌کنند، آگاه باشید که هر کسی پیش از خروج سفیانی و ندای آسمانی چنین ادعایی کند، دروغ‌گو و افترا زننده است".

در این نامه به صراحت حضرت هرگونه دیداری میان خود و افراد دیگر را نفی می‌‌کند. اکنون باید دید با وجود این همه حکایات متقن که از دیدارهای متعدد میان حضرت و سایر مردم رخ داده است چگونه می‌‌توان این سخن حضرت را معنی کرد. علما برای این سؤال جواب‌های مختلفی فرموده‌اند، از جمله می‌‌توان این موارد را یاد آور شد:

  1. مشاهده‌ای که حضرت در این نامه می‌‌فرمایند، مطلق مشاهده نیست بلکه آن مشاهده‌ای است که میان نواب و حضرت واقع می‌‌شده است و الف و لام که بر کلمه مشاهده در این نامه آمده است، از نظر ادبیات عربی، الف و لام عهد است یعنی اشاره به نوع خاصی از مشاهده می‌‌کند که میان گوینده و مخاطب شناخته شده است و چون حضرت در این نامه در ابتدا می‌‌فرماید: اکنون دیگر غیبت به طور کامل واقع شده و حتی واسطه ای مانند نواب چهارگانه بین مردم و حضرت نخواهد بود، و به زودی کسانی خواهند آمد که چنین ادعایی را می‌‌کنند، پس از آن حضرت با جمله‌ای مشاهده را نفی می‌‌کند. از این سیاق جمله می‌‌توان فهمید که "مشاهده" در این نامه اشاره به مشاهده‌ای خاص دارد.
  2. توجیه دیگری که برای این تعارض می‌‌توان گفت این است که منظور از نفی مشاهده، نفی مشاهده اختیاری است، زیرا در زمان غیبت صغری، نواب چهارگانه حضرت می‌‌توانستند به گونه‌ای با حضرت ارتباط برقرار کنند و با رد و بدل کردن نامه جواب پرسش‌های خویش و سایرین را بگیرند، اما در زمان غیبت کبری چنین ارتباطی امکان‌پذیر نخواهد بود و فقط زمانی دیدار حاصل می‌‌شود که آن جناب صلاح بداند و اراده فرماید.
  3. جواب دیگری این که در نامه حضرت اشاره شده است که هرگاه کسی "ادعا" ی مشاهده کردن بنماید. باید تکذیب شود و این امر ربطی به امکان وقوع مشاهده ندارد، زیرا ممکن است شخصی حضرت را ببیند ولی ادعای چنین مشاهده‌ای را در جایی نکند.
  4. در روایات بسیاری ائمه (ع) علت غیبت را ترس از کشته شدن یا مسموم شدن و خالی شدن زمین از حجت الله بیان کرده‌اند، علت‌های دیگری چون عدم بیعت با طاغوت‌های زمان نیز ذکر شده است که در جای خود بیان شده است؛ پس زمانی که علت غیبت و عدم دسترسی منتفی باشد، طبعاً برطرف شدن غیبت، لااقل برای مقطعی از زمان نیز ممکن خواهد بود و دیدار برای کسانی که چنین خوفی از سوی آنان نمی‌رود امکان‌پذیر است. در نامه‌ای که حضرت مهدی (ع) به شیخ مفید نوشتند خود چنین بیان می‌‌کنند: اگر شیعیان ما به خوبی به عهد خود وفا می‌‌نمودند و با هم یکدل بودند، سعادت دیدار ما از آنان ستانده نمی‌شد. در جای دیگر حضرت به ابن مهزیار فرمودند: مردم به واسطه این دچار غیبت امام شدند که به دنیاطلبی روی آوردند و بر ناتوانان تکبر نموده و صله رحم را قطع نمودند و گناهان را مرتکب شدند[۲۸].

علاوه بر این توضیحات، روایاتی نیز هست که دلالت صریح بر مشاهده حضرت در زمان غیبت دارد. از جمله روایتی که می‌‌فرماید همیشه در دوران غیبت کبری سی نفر همراه حضرت هستند. ابدال و اوتاد، گروهی هستند که در غیبت کبری حضرت مهدی (ع) را می‌‌بینند و در کنار حضرت هستند[۲۹]. حجر الأسود که به دست قرامطه ربوده شد و پس از سال‌ها آن را باز پس فرستادند به دست حضرت مهدی (ع) در جای خود نصب شد و مردم ایشان را می‌‌دیدند و حتی برخی می‌‌دانستند که او همان صاحب الامر (ع) است[۳۰].

امام صادق (ع) می‌‌فرماید: به درستی که برای صاحب الامر (ع) دو غیبت خواهد بود، که یکی از آن غیبت‌ها طولانی خواهد شد... کسی در آن غیبت از جایگاه حضرت با خبر نخواهد بود، حتی فرزندان او، اما خدمت‌گذاران او و کسانی که امور ایشان را بر عهده دارند از مکان ایشان با خبر هستند. در روایت دیگری فرموده‌اند در آن روزگار جز شیعیان خاص و دوستان ویژه حضرت، کسی از محل ایشان با خبر نیست[۳۱]. اکنون با توجه به این توضیحات می‌‌توان گفت که مشاهده حضرت در زمان غیبت امکان‌پذیر است و نفی مشاهده مربوط به کسانی است که ادعای نیابت یا باب ارتباط با حضرت را دارند. برای آگاهی از حکایات بسیار شیرین و روح‌نواز کسانی که در غیبت کبری خدمت آن سرور عالمیان رسیده‌اند می‌‌توان به کتاب شریف نجم الثاقب، باب هفتم رجوع نموده. البته کتاب‌هایی که در این موضوع تدوین شده است بسیار است[۳۲].

پرسش‌های وابسته

  1. چگونه می توان با امام مهدی ارتباط برقرار کرد؟ (پرسش)
  2. آیا می‏‌توان با امام مهدی صحبت کرد؟ (پرسش)
  3. با انجام چه اعمالی می‏‌توان با امام مهدی ارتباط برقرار کرد؟ (پرسش)
  4. اولین کسی که در زمان ظهور با امام مهدی ملاقات می‌‏کند کیست؟ (پرسش)
  5. منظور از ملاقات امام مهدی در حج چیست؟ (پرسش)
  6. منظور از این حدیث نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا که از امام مهدی در توقیعی صادر شده چیست؟ (پرسش)
  7. آیا می‌توان به امام مهدی نامه نوشت؟ چه شرایطی باید رعایت شود؟
  8. آیا شخصی که گناه کرده است، می‌تواند با امام مهدی ارتباط داشته باشد؟
  9. عشق و محبت دو سویه درباره ما و امامان چگونه است؟
  10. آیا شخص شریف امام مهدی از نظرها پنهان است؟ یا جسم و شخص آن حضرت دیده می‌‏شود ولی کسی ایشان را نمی‌‏شناسد؟ (پرسش)
  11. مقصود از رابطه با امام مهدی در زمان غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. آیا در مراسم حج می‌توان امام مهدی را ملاقات کرد؟ (پرسش)
  13. چه دیدگاه‌هایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  14. چرا امام   با افرادی مثل من در ارتباط نیست؟ به طور کلّی نظر شما درباره امکان دیدار و ملاقات چیست؟ (پرسش)
  15. آیا چله ها و ختم هایی که برای مشاهده و دیدار امام مهدی در بعضی از کتاب ها نقل شده درست است؟ (پرسش)
  16. طبق توقیع شریف امام مهدی هر کس بگوید که او را دیده است دروغ گفته است اما بسیاری از شخصیت های بزرگ معتقدند امام مهدی را دیده اند؟ (پرسش)
  17. راه رسیدن به لقای امام مهدی‏ چیست؟ (پرسش)
  18. اگر ممکن است چند نمونه از داستان ها و حکایات کسانی که به حضور امام مهدی مشرف شده اند برایم بنویسید (پرسش)
  19. چگونه می‌توانیم با امام مهدی خود رابطه داشته باشیم؟ (پرسش)
  20. چگونه و از چه راهی دوستی و محبت امام مهدی را در خود و فرزندان خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  21. حضرت مهدی می‌فرماید هر کس بگوید مرا دیده دروغ می‌گوید اما از شخصیت‌های بزرگی نقل شده که حضرت را دیده‌اند این تناقض نیست؟ (پرسش)
  22. چه کسانی از علما قائل به جواز و امکان تشرف بوده‌‏اند؟ (پرسش)
  23. آیا می‌‏توان طبق قاعده سد ذرایع ادعای ملاقات با امام مهدی را دروغ دانست؟ (پرسش)
  24. امام مهدی‏ چه اهداف کلی و عمومی در ملاقات‏‌های خود دارد؟ (پرسش)
  25. امام مهدی چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟ (پرسش)
  26. آیا ممکن است کسی در ملاقاتش با امام مهدی‏ او را بشناسد؟ (پرسش)
  27. آیا اصرار و الحاح به جهت ملاقات با امام مهدی مطلوب است؟ (پرسش)
  28. چه عقایدی در ملاقات با امام مهدی عوامانه و بدون اصل و مدرک است؟ (پرسش)
  29. آیا ما می‏توانیم تماس یا ملاقاتی با امام مهدی داشته باشیم؟ (پرسش)
  30. چه کسانی و تحت چه شرایطی می‌‏توانند امام مهدی را ملاقات کنند؟ (پرسش)
  31. چه کسانی امام مهدی را دیده و با آن حضرت ملاقات کرده‏‌اند؟ (پرسش)
  32. چگونه می‌‏توان دیدار صالحان با امام مهدی‏ را اثبات نمود؟ (پرسش)
  33. اگر ملاقات با امام مهدی ممکن است پس چرا باید مدعی ملاقات را تکذیب کرد؟ (پرسش)
  34. چه عقایدی در ملاقات با امام مهدی عوامانه و بدون اصل و مدرک است؟ (پرسش)
  35. آیا ما می‏‌توانیم تماس یا ملاقاتی با امام مهدی داشته باشیم؟ (پرسش)
  36. آیا امکان ملاقات با امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  37. چه کنیم که توفیق دیدار چهره نورانی امام عصر را پیدا کنیم؟ (پرسش)
  38. چه کسانی در زمان حاضر زنده‌‏اند و با امام مهدی ارتباط دارند؟ (پرسش)
  39. آیا اکنون هم مانند گذشته افرادی با حضرت دیدار می‌‏کنند؟ در صورت امکان نام آنها را ذکر کنید؟ (پرسش)
  40. بعضی از افراد ادعا دارند امام مهدی را در خواب دیده‌‏اند به نظر شما آیا این سخن پذیرفتنی است؟ (پرسش)
  41. امام مهدی درباره ظهور خود چه فرموده‌‏اند؟ (پرسش)
  42. آیا در زمان غیبت می‌‏توان حضرت مهدی را دید؟ (پرسش)
  43. آیا می‌توان امام مهدی را در خواب دید؟ (پرسش)
  44. چه کسانی امام مهدی را پیش از غیبت دیده‌اند؟ (پرسش)
  45. چه کسانی امام مهدی را در دوران غیبت صغری دیده‌اند؟ (پرسش)
  46. چه کسانی امام مهدی را در دوران غیبت کبری دیده‌اند؟ (پرسش)
  47. کدام یک از عالمان شیعه مورد عنایت امام مهدی بوده‌اند؟ (پرسش)
  48. آیا دیدار با امام مهدی در دوره غیبت کبرا امکان پذیر است؟ (پرسش)
  49. آیا شیوه‌هایی که برای دیدار با امام مهدی گفته می‌شوند معتبرند؟ (پرسش)
  50. آیا در کتاب‌های حدیثی برای دیدار با امام مهدی راهکارهایی بیان شده است؟ (پرسش)
  51. شرایط وقوع ملاقات با امام مهدی در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  52. آسیب‌های دامن زدن به ملاقات امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  53. آیا ملاقات با امام مهدی موضوع محوری مهدویت است؟ (پرسش)
  54. آیا دیدن امام مهدی نوعی فضیلت محسوب می‌شود؟ (پرسش)
  55. ملاقات امام مهدی با افراد چگونه انجام می‌شود؟ (پرسش)
  56. امام مهدی پس از ملاقات با افراد چگونه پنهان می‌شد؟ (پرسش)
  57. آیا ملاقات با امام مهدی با حکمت غیبت تنافی دارد؟ (پرسش)
  58. معجزه چگونه باعث می‌شود مردم نتوانند جسم امام مهدی را ببینند؟ (پرسش)
  59. آیا می‌توان هر وقت اراده کردیم با امام مهدی ملاقات کرد؟ (پرسش)
  60. کیفیت ملاقات مردم با امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  61. انگیزه امام مهدی از دیدار با مردم چیست؟ (پرسش)
  62. امام مهدی برای ملاقات با افراد چگونه به جاهای دوردست می‌رود؟ (پرسش)
  63. آیا دیدار با امام مهدی در عصر غیبت کبری نیاز به ایمان و وثاقت بالایی دارد؟ (پرسش)
  64. امام مهدی برای ناشناس ماندن در دیدارها با افرادی که مورد اطمینان نبودند چه برنامه‌ای داشت؟ (پرسش)
  65. آیا افرادی وجود دارند که شخص امام مهدی را با ویژگی‌های حقیقی ایشان ببینند و بشناسند؟ (پرسش)
  66. دلایل امکان ارتباط با امام مهدی در عصر غیبت کبری چیستند؟ (پرسش)
  67. فایده مطرح کردن بحث دیدار و ملاقات با امام مهدی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳
  3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰
  4. سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸
  5. ر.ک: نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰
  6. سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸
  7. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹
  8. سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵
  9. " إِنَ‏ فِي‏ الْقَائِمِ‏ سُنَّةً مِنْ‏ يُوسُف‏ ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳
  10. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰
  11. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقل‏کنندگان بر مضمون روایت است
  12. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۹۵؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۱۱۲۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۸؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸؛ علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۳۰، و ...این کثرت نقل، خود شاهدی بر اعتماد نقل‏کنندگان بر مضمون روایت است
  13. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴
  14. سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۵
  15. سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸
  16. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹
  17. سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵
  18. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸
  19. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.
  20. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.
  21. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۳، ص ۳۱۸.
  22. امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.
  23. امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۴۰.
  24. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.
  25. نجم الثاقب، باب هفتم.
  26. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.
  27. برای اطلاع بیشتر از این روایات به کتاب کمال الدین، باب ۴۳ رجوع نمایید.
  28. ر.ک: غیبت حضرت مهدی (ع).
  29. ر.ک: ابدال، اوتاد، جایگاه حضرت مهدی (ع) در غیبت کبری.
  30. ر.ک: حجر الأسود.
  31. نجم الثاقب: باب هشتم و بحار الانوار: ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۳، ص ۳۱۸.
  32. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۲۷۲-۲۷۳-۲۷۴-۲۷۵.