تیه در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

واژه‌شناسی

فرهنگ‌نویسان عربی، تیه را در اصل، مصدرِ «تاهَ یَتیهُ»[۱] و به معنای سرگشته و سرگردان به راهی رفتن دانسته[۲] و برخی گمراه شدن در پی آن را نیز افزوده‌اند.[۳] معنای سرگردانی و گمراهی (حاصل مصدر) و حرکت با حالت سرگشته و سرگردان در پی گم کردن راه[۴] هم گفته شده است.[۵] بر اساس معانی یاد شده و به عنوان اسم صفت،[۶] بیابانی که به سبب نبود نشان راه، [۷] آدمی در آن گم و سرگردان شود نیز «تِیه» خوانده شده است[۸] و سرانجام در کاربردی دیگر و با اثرپذیری از قرآن ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۹] به عنوان اسم خاص[۱۰] به بیابانی گفته می‌‌شود که بنی اسرائیل در پی خروج از مصر و بر اثر نافرمانی خداوند، ۴۰ سال در آن سرگردان و از ورود به سرزمین مقدس محروم شدند.[۱۱] این بیابان را در شبه جزیره سینا دانسته‌اند. جغرافی‌دانان عرب آن را صحرای بنی اسرائیل نیز خوانده‌اند.[۱۲] بیابان یاد شده میان أیله، مصر، دریای قُلْزم (سرخ) و کوه‌های سرات شام قرار دارد و گستره آن از اطراف به جفار، کوه طور و سرزمین فلسطین منتهی می‌‌شود.[۱۳] این وادی، جنوبی‌ترین بخش فلسطین[۱۴] و بیشتر آن شنزار و فاقد پوشش گیاهی است.[۱۵] مساحت آن را به ابعاد ۴۰ فرسنگ در ۴۰ فرسنگ گفته‌اند[۱۶].[۱۷]

تیه در تورات

راز محرومیت ۴۰ ساله بنی اسرائیل از ورود به کنعان، سرگردانی آنان در بیابان و انبوهی از رخدادهای تلخ و شیرین این سال‌ها به شکل مبسوطی در عهد عتیق گزارش شده است. «سِفر اعداد» که بخش عمده آن روایتگر این دوره از تاریخ بنی اسرائیل است، در تورات عبری، با نام «در بیابان» خوانده می‌‌شده است.[۱۸] بنا به روایت تورات، بنی اسرائیل در پی خروج از مصر و با عبور از دریای سرخ، مناطقی چون کوه طور (سینا)، بخش‌های گوناگون صحرای سینا همانند بیابان‌های سین، فاران و توقفگاه‌های متعدد آن را پشت سر گذاشته، به بیابانی به نام «قادش برنیع» می‌‌رسند که نزدیک‌ترین بخش صحرای سینا به مرزهای جنوبی کنعان و پس از کوه سینا، مشهورترین مکان در تاریخ سرگردانی آنان است. بیشترین سال‌های سرگردانی ۴۰ ساله بنی اسرائیل در این منطقه سپری شده است.[۱۹] اینجاست که موسی(ع) ۱۲ نفر از سران قبایل را برای بررسی شرایط جغرافیایی، اقتصادی، امکانات و وضعیت دفاعی سرزمین کنعان به سمت مرزهای جنوبی آن روانه می‌‌کند. آنان پس از ۴۰ روز بازگشته، از حاصلخیزی و جنگجویان غول پیکر و نیرومند آن سرزمین و حصارهای دفاعی بلند و مستحکم شهرها خبر می‌‌دهند. از این افراد تنها دو نفر به نام‌های یوشَع بن نون و کالیب ابن یَفُنَّه با اعتماد به خدا و یادآوری امدادها و وعده‌های الهی، بنی اسرائیل را برای فتح سرزمین موعود ترغیب می‌‌کنند؛ اما ۱۰ نفر دیگر که با دیدن آن اوضاع، به هراس افتاده بودند، با سخنان خود و شکست ناپذیر خواندن دشمن، بنی اسرائیل را نیز دچار رعب و وحشت می‌‌کنند، برای همین آنان کشته شدن مردان و اسارت زنان و فرزندان قوم را نتیجه محتوم رویارویی با چنین دشمنی خوانده، از فرمان خدا مبنی بر جنگ با آنان سر باز می‌‌زنند. تلاش موسی(ع)، هارون(ع) و یوشع و کالیب نیز در این باره ثمرساز نشد و بنی اسرائیل با ابراز ندامت از ترک مصر و با طرح ایده انتخاب رهبری جدید، به فکر بازگشت دوباره به مصر افتادند.

به کیفر این بی‌ایمانی و تمرد آشکار که به رغم مشاهده معجزات و امدادهای فراوان الهی صورت می‌‌گرفت، خداوند از محرومیت ۴۰ ساله قوم از ورود به سرزمین موعود و مرگ همه افراد ۲۰ ساله و بالاتر از ۲۰ سال به جز یوشع و کالیب در طی این مدت خبر می‌‌دهد. بنی اسرائیل با آگاهی از این کیفر الهی و نادم از نافرمانی خویش، برای جنگ اعلام آمادگی کرده، به رغم نهی موسی(ع) در تلاشی ناموفق برای ورود به سرزمین مقدس با عمالقه و کنعانی‌ها درگیر و از سوی آنان مورد یورش و تعقیب قرار می‌‌گیرند.[۲۰] آنها در ادامه تلاش برای ورود به کنعان، پس از درگیری با ساکنان «عراد» در جنوب اورشلیم که مانع عبور بنی اسرائیل از سرزمین خویش شدند، ناگزیر به سمت جنوب بحرالمیتتغییر مسیر می‌‌دهند تا از راه کشور «أدوم» (بخشی از اردن کنونی) وارد سرزمین موعود شوند. با ممانعت پادشاه «ادوم»، بنی اسرائیل کشور یاد شده را دور زده، در موازات بحرالمیت به سوی سرزمین «عمون» واقع در مرز شمالی اردن با سوریه حرکت می‌‌کنند. پیمایش این مسیر طولانی و سختی‌های راه، آنان را به شدت دچار فرسایش می‌‌کند.

قوم سرگردان پس از شکست «اموری‌ها» و «عمونی‌ها» و نیز تصرف سرزمین «باشان» واقع در مرزهای جنوبی سوریه با اردن و شرق رود اردن، در دشت‌های موآب (کرانه‌های غربی و شرقی رود اردن) روبه روی شهر اریحا اردو می‌‌زنند.[۲۱] تلاش پادشاه موآب برای شکست بنی اسرائیل به کمک نفرین بلعم باعورا، انحراف شمار زیادی از قوم به وسیله زنان و دختران مدیان، بت پرستی و خوردن از گوشت قربانیان بت به دعوت آنها و در نتیجه مرگ شمار انبوهی بر اثر بیماری وبا و به کیفر این گناهان در دشت‌های یاد شده رخ می‌‌دهند.

سرگردانی قوم در اینجا پایان می‌‌یابد و نسل جدید که خداوند در مدت سرگردانی، حضور خود را در آتش و ابر بر آنان آشکار می‌‌ساخت و بر همراهی و یاری آنان تأکید می‌‌کرد، پس از مرگ موسی(ع) و به فرماندهی یوشع از آنجا وارد سرزمین موعود می‌‌شوند[۲۲].

در دوره ۴۰ ساله سرگردانی، حوادث تلخ و شیرین و جنگ و گریزهای فراوانی رخ می‌‌دهد و خداوند به تدریج آموزه‌های اعتقادی و احکام عملی را برای بنی اسرائیل می‌‌فرستد.[۲۳] میزان طاعت و بندگی آنان بارها آزموده می‌‌شود و خداوند به کرّات عهد خویش با ابراهیم و فرزندان او را به آنان یادآوری می‌‌کند.[۲۴] رخدادهای مهمی چون نزول مَنّ و سلوی،[۲۵] شکافتن چشمه آب از سنگ با عصای موسی،[۲۶] آمدن ابر آتشین برای هدایت قوم،[۲۷] نزول عذاب‌های متعدد،[۲۸] مرگ مریم[۲۹] (خواهر موسیهارون و موسی(ع)[۳۰] همه در این دوره تاریخی رخ داده است.[۳۱]

تیه در قرآن

واژه تیه به معنای بیابانی که بنی اسرائیل در آن سرگردان شدند، در قرآن نیامده، بلکه از تعبیر ﴿يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ[۳۲] گرفته شده است. مورخان مسلمان[۳۳] و مفسران شیعه[۳۴] و سنی[۳۵] به تبع مفسران نخستین، سایه افکندن ابر بر سر بنی اسرائیل، نزول «مَنّ» و «سلوی» و پیدایش چشمه‌های دوازده گانه از سنگ برای آنان ﴿وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۳۶]، ﴿وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۳۷]، همچنین مرگ موسی و هارون(ع) را در بیابان یاد شده دانسته‌اند.

گزارش قرآن درباره سبب سرگردانی بنی اسرائیل و مدت زمان ۴۰ ساله آن هماهنگ با تورات است. هنگامی که آنان به مرزهای فلسطین رسیدند،[۳۸]

به تصریح قرآن فرمان یافتند که با ورود به سرزمین مقدس با ساکنان آن به نبرد پرداخته، آنجا را برای سکونت خویش تصرف کنند؛ اما آنان به بهانه نیرومندی و تنومندی ساکنان شهر، به نام عمالقه و به رغم هشدار صریح موسی(ع)، ضمن نادیده گرفتن فرمان الهیِ آن حضرت و امتناع شدید از ورود به شهر و جنگ با کافران، رفتن به آنجا را به خروج قوم یاد شده مشروط کرده، از موسی(ع) خواستند تا خود با خدای خویش به جنگ آنان برود ﴿يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ[۳۹]، ﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ[۴۰]، ﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۴۱]، ﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ[۴۲] که بنی اسرائیل به کیفر این گناه و نافرمانی صریح که اساس دعوت موسی(ع) را به خطر می‌‌افکند[۴۳] و با نفرین آن حضرت ۴۰ سال از ورود به بیت المقدس و سکونت در آن محروم و به عنوان عذاب در بیابان‌ها سرگردان شدند: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۴۴]، ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۴۵].[۴۶] از گوساله پرستی بنی اسرائیل به مدت ۴۰ روز[۴۷] و نفرین بلعم باعورا[۴۸] نیز به عنوان سبب گرفتاری در تیه یاد شده است. بنابر دیدگاه نخست، بنی اسرائیل در برابر هر روز گوساله پرستی به کیفر یک سال سرگردانی در تیه دچار آمدند. این دو دیدگاه با آیات مربوط و دیدگاه اکثر قریب به اتفاقمفسران سازگار نیست.

ابن خلدون که با نگاه جامعه شناسانه به این دوره از حیات اجتماعی بنی اسرائیل می‌‌نگرد، درباره حکمت سرگردانی و حرمت ۴۰ ساله ورود به سرزمین مقدس دیدگاهی درخور توجه و پذیرفتنی دارد. وی در تحلیل کارکرد اجتماعی عصبیت به نقش کلیدی آن در همبستگی اجتماعی و ایجاد انگیزهدفاع و حمایت از جامعه و مقاومت در راه حفظ حیات آن اشاره کرده، تحقیر و خوار ساختن یک قوم و سرسپردگی و وابستگی آنان را از زمینه‌های ضعف و زوال عصبیت و در نتیجه اضمحلال قدرت و حاکمیت آنان می‌‌داند. وی بر همین اساس معتقد است که بنی اسرائیل از یک سو به سبب سال‌ها بردگی، تحقیر شدن و استثمار، عصبیت قومی خود را از دست داده بودند و از سوی دیگر هنوز ایمان مذهبی کاملی نداشتند و در نتیجه از دفاع، پایداری و نبرد برای حفظ حیات اجتماعی و مستقل خود و تصرف سرزمین موعود ناتوان بودند، از این رو حکمت خداوند می‌‌طلبید که نسل خو گرفته با خواری، قهر، غلبه و بردگی از بین برود و نسل جدیدی بدون داشتن خلق و خوی نیاکان و بر اساس باورهای محکم دینی، بتوانند شالوده و بنیان جامعه ای جدید و مستقل و مقتدر را پی‌ریزی کنند.[۴۹]

بخش پایانی آیه ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ[۵۰] نشان می‌‌دهد که حضرت موسی(ع) با آگاهی از محرومیت ۴۰ ساله قوم از ورود به سرزمین مقدس، از نفرین خود نادم و اندوهگین شد، از این رو خداوند وی را دلداری داده، بنی اسرائیل را به سبب فسق و نافرمانی آنان درخور چنین مجازاتی می‌‌داند.[۵۱] هرچند درباره مسائلی چون تشریعی یا تکوینی بودن تحریم، چگونگی اعمال تحریم تکوینی و عدم امکان برونرفت از بیابان، مسافت طی شده در طول ۴۰ سال و حوادث رخ داده در آن، گزارش صریحی در قرآن نیامده است؛ اما مفسران به موارد یاد شده پرداخته‌اند که دیدگاه آنان گاه متفاوت و گاهی نیز هماهنگ با ظاهر آیات است.

برخلاف دیدگاه ابوعلی جبایی مبنی بر تشریعی بودن تحریم ورود به سرزمین مقدس و سرگردانی در وادی تیه،[۵۲] بیشتر مفسران[۵۳] شیعه[۵۴] و سنی[۵۵] هماهنگ با ظاهر آیه ﴿الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۵۶]، آن را تکوینی خوانده‌اند، بر این اساس عدم راهیابی بنی اسرائیل به سرزمین مقدس و سرگشتگی آنان در بیابان از سر اراده و اختیار نبوده است و آنها به مدت ۴۰ سال بدون هیچ توفیقی در جست و جوی راه برونرفت از صحرا بوده‌اند.[۵۷] در بیان چگونگی آن و اینکه چگونه از میان آن همه انسان، کسی در مدت ۴۰ سال نتوانست راه بیرون رفتن از بیابان را پیدا کند شماری از مفسران[۵۸] به پیروی از مفسران نخستینی چون مجاهد، حسن و ابوعلی جبائی[۵۹] گفته‌اند: بنی اسرائیل در این مدت هر روز پس از پیمودن مسافتی،شب را که به صبح می‌‌رساندند، بامدادان خود را در همان نقطه آغاز حرکت می‌‌یافتند. در تبیین این پدیده شماری از مفسران[۶۰] و برخی احادیث اسلامی[۶۱] به چرخش زمین در زیر پای بنی اسرائیل به فرمان خداوند اشاره کرده‌اند؛ همچنین آن را به سبب از بین رفتن نشانه‌های راه یا عدم تشخیص بخش‌های گوناگون بیابان از یکدیگر به سبب همانند بودن نیز امکان پذیر خوانده‌اند.[۶۲] در هر صورت، بیشتر مفسران پدیده یاد شده را امری خارق عادت، فراطبیعی و متأثر از اراده خاص خداوند دانسته‌اند. هرچند برخی مفسران در تفسیر تحریم تکوینی،آوارگی قوم در بیابانی محدود و چرخش زمین زیر پای آنان را به دلیل عدم منافات آن با قرآن و نیز آکنده بودن تاریخ بنی اسرائیل از حوادث شگفت و خارق عادتی از این دست، قابل پذیرش دانسته‌اند؛[۶۳] در مقابل، مؤیّد قرآنی نیز برای آن نمی‌توان یافت. قرآن فقط به سرگردانی ۴۰ ساله آنان اشاره می‌‌کند، به ویژه اینکه شناسایی سرزمین مقدس از سوی فرستادگان موسی(ع) و در نتیجه آگاهی بنی اسرائیل از شرایط ساکنان آن از آیات قرآن قابل برداشت است ﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ[۶۴]، ﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۶۵]، ﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ[۶۶]، از این رو به نظر می‌‌رسد سرگردانی قوم و عدم راهیابی آنان به سرزمین مقدس به سبب ممانعت اقوام ساکن در سرزمین‌های مرزی فلسطین بوده و تحریم تکوینی خداوند به این شکل عینیت یافته است و بنی اسرائیل ناگزیر در تلاش برای ورود به آنجا و احیانا در جست و جوی چراگاه برای حیوانات خود در بیابان‌ها حرکت کرده، با قبایل گوناگون درگیر می‌‌شده‌اند. زندگی آنان نه شهرنشینی بوده است و نه مانند قبایل بدوی و بیابان نشین.[۶۷]

رخدادهای تیه

قرآن پاره ای از حوادث و معجزات رخ داده برای بنی اسرائیل در مسیر حرکت به سرزمین موعود را گزارش می‌‌کند. هرچند بیان و دلالت صریحی در آیات مبنی بر وقوع آنها در وادی تیه و دوران سرگردانی در آن وجود ندارد ﴿وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۶۸]، ﴿وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ[۶۹]، ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى[۷۰]، بر اساس گزارش تورات، سیاق آیات مربوط، تصریح شمار چشمگیری از مفسران نامدار شیعه و سنی و پاره ای قراین دیگر، حوادث و معجزات یاد شده در وادی تیه روی داده است، به ویژه آنکه مدت زمانی که بنی اسرائیل پس از خروج و پیش از دچار شدن به سرگردانی در بیابان سپری کردند، در مقایسه با دوران ۴۰ ساله تیه بسیار اندک و ناچیز بوده است. حوادث و معجزات یاد شده از این قبیل‌اند:

سایه بانی ابر

خداوندسایه افکندن ابر بر سر بنی اسرائیل در بیابان را به عنوان یکی از نعمت‌های خویش، به آنان یادآوری می‌‌کند: «و ظَـلَّلنا عَلَیکُمُ الغَمام.»... (بقره / ۲، ۵۷) گروهی از مفسران شیعه (۱) و سنی (۲) به تبع مفسران صحابی و نخستینی چون ابن عباس، وهب بن منبه، ربیع و ابن اسحاق، نعمت یاد شده را مربوط به دوران سرگردانی در تیه دانسته‌اند.(۳) هنگامی که بنی اسرائیل نادم از نافرمانی خویش، از گرمای خورشید بیابان نزد موسی(ع)شکوه کردند، خداوند به وسیله ابر بر آنان سایه افکند.(۴) ۱. التبیان، ج ۱، ص۲۶۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۴ - ۲۲۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص۱۴۱. ۲. جامع البیان، ج ۹، ص۱۲۰؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۲۲ - ۶۲۳؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۱۴. ۳. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴ - ۴۲۵؛ التبیان، ج ۱، ص۲۵۸. ۴. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۴ - ۲۲۵؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۲۲ - ۶۲۳؛ ج ۲، ص۱۶۰.

.[۷۱]

نزول من و سلوی

نزول «منّ» (دانه‌هایی به اندازه تخم گشنیز، سفید مایل به زرد با طعم نان روغنی)(۱) و «سلوی» (بلدرچین) از دیگر نعمت‌های خدا بر بنی اسرائیل در بیابان است: «... و اَنزَلنا عَلَیکُمُ المَنَّ والسَّلوی کُلوا مِن طَیِّبـتِ ما رَزَقنـکُم.»... (بقره / ۲، ۵۷) بیشتر مفسران شیعه (۲) و سنی (۳) بر نزول منّ و سلوی در دوران سرگردانی در تیه تصریح کرده‌اند. بنی اسرائیل در بیابان فقط با منّ و سلوی تغذیه می‌‌کردند، از این رو با یادآوری غذاهای متنوعی چون سبزی، خیار، سیر، عدس و پیاز که در مصر به خوردن آن عادت کرده بودند، از یکنواختی غذا شکوه کرده، خواستار تنوع غذایی شدند:(۴) «و اِذ قُلتُم یـموسی لَن نَصبِرَ عَلی طَعامٍ و احِدٍ فَادعُ لَنا رَبَّکَ یُخرِج لَنا مِمّا تُنبِتُ الاَرضُ مِن بَقلِها وقِثّائِها وفومِها و عَدَسِها وبَصَلِها.».. (بقره / ۲، ۶۱)؛ اما بر اساس گزارش تورات، نزول منّ و سلوی برای نخستین بار ۴۵ روز پس از خروج در صحرای «سین» واقع در میان «ایلیم» و کوه سینا و پیش از گرفتاری تیه بوده است.(۵) هنگامی که بنی اسرائیل با یادکرد دیگ‌های پرگوشت در مصر و سخن گفتن از مرگ خویش در بیابان بر اثر گرسنگی، به موسی(ع) اعتراض کردند، خداوند انبوهی از منّ و سلوی را فرستاد و قوم سرگردان تا پایان ۴۰ سال از نان «من» که همه روزه به جز روزهای شنبه نازل می‌‌شد، تغذیه می‌‌کرد.(۶) (<= مَنّ و سلوی) ۱. الکتاب المقدس، اعداد ۱۱: ۷ - ۸؛ قاموس الکتاب المقدس، ص۸۳۹، «مَنّ». ۲. التبیان، ج ۱، ص۲۵۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ المیزان، ج ۶، ص۲۲۶. ۳. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ تفسیر ابی السعود، ج ۶، ص۳۳؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۲۲ - ۶۲۳. ۴. جامع البیان، ج ۱، ص۴۴۱ - ۴۴۲؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۳۸ - ۲۳۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۹۸ - ۹۹ قس: الکتاب المقدس، اعداد ۱۱: ۴ - ۱۵، ۳۱ - ۳۳. ۵. الکتاب المقدس، خروج ۱۶: ۱ - ۱۶. ۶. همان ۱۶: ۱ - ۲۵.

.[۷۲]

جاری شدن چشمه از سنگ

هنگامی که بنی اسرائیل از نبود آب و تشنگی در بیابان شکوه کردند،(۱) حضرت موسی(ع) در پی درخواست آب از خدا و با هدایت وحی الهی، عصای خود را بر سنگ کوبید و ۱۲ چشمه به تعداد ۱۲ قبیله بنی اسرائیل جاری شد که همگی از آن سیراب شدند: «و اَوحَینا اِلی موسی اِذِ استَسقـهُ قَومُهُ اَنِ اضرِب بِعَصاکَ الحَجَرَ فَانبَجَسَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَینـًا قَد عَلِمَ کُلُّ اُناسٍ مَشرَبَهُم.»... (اعراف / ۷، ۱۶۰ و نیز بقره / ۲، ۶۰) به اعتقاد اغلب مفسران نخستینی چون ابن عباس، سدی، مجاهد، قتاده، ابن زید (۲) و مفسران متأخر شیعه (۳) و سنی،(۴) جاری شدن چشمه‌های یاد شده نیز در زمان سرگردانی آنان بوده است. البته چنان که برخی نیز گفته‌اند، در آیه دلیلی بر دیدگاه یاد شده وجود ندارد؛(۵) اما قراین پیشگفته نشان می‌‌دهند که در وادی تیه بوده است.

افزون بر نعمت‌ها و معجزات یاد شده، امور شگفت‌آور و افسانه گونی هم از دوران تیه گزارش شده‌اند؛ پوسیده و چرکین نشدن لباس‌های بنی اسرائیل،(۶) بلند نشدن مو و ناخن آنان، تولد کودکان همراه با نوعی پوشش به عنوان لباس و بزرگ شدن آن به موازات رشد آنها (۷) و هدایت قوم به وسیله ستونی از نور در شب‌ها از این قبیل‌اند.(۸) هرچند قرآن در نفی و اثبات گزارش‌های یاد شده سخنی نگفته و تاریخ زندگی بنی اسرائیل به ویژه دوران حضور حضرت موسی(ع) هم آکنده از رخدادهای شگفت انگیز و خارق عادت است، به نظر می‌‌رسد چنین باور تاریخی بیشتر بازتابی از تفسیر یاد شده از تحریم تکوینی (سرگردانی و حرکت در مسیری معین و محدود) و پرسش‌های برخاسته از آن است؛ به این معنا که بنی اسرائیل در طول ۴۰ سال و بدون ارتباط با هیچ قوم و قبیله و شهر و آبادی ای چگونه لباس‌های مورد نیاز خود را تأمین می‌‌کردند؟ ۱. جامع البیان، ج ۱، ص۴۳۸؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۳۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۹۴. ۲. نک: جامع البیان، ج ۱، ص۴۳۸ - ۴۳۹؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۹. ۳. مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ الصافی، ج ۱، ص۱۳۶؛ ج ۲، ص۲۴۵؛ المیزان، ج ۶، ص۲۲۶. ۴. جامع البیان، ج ۱، ص۴۳۸ - ۴۳۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۹۴؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص۱۷۳. ۵. التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۹۵؛ الکشاف، ج ۱، ص۱۴۴؛ تفسیر ابی السعود، ج ۱، ص۱۰۵. ۶. نک: جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴ - ۴۲۵؛ التبیان، ج ۱، ص۲۶۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۹. ۷. نک: جوامع الجامع، ج ۱، ص۴۹۱؛ جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴ - ۴۲۵؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۲۳. ۸. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۵؛ الکشاف، ج ۱، ص۶۲۳؛ تفسیر ابی السعود، ج ۳، ص۲۵.

.[۷۳]

مرگ موسی و هارون(ع)

بیشتر (۱) مفسران شیعه (۲) و سنی (۳) هماهنگ با گزارش تورات (۴) و با پذیرش دیدگاه ابن عباس (۵) معتقد به حضور و مرگ موسی و هارون(ع) در دوران تیه هستند. این دیدگاه از سوی پاره ای از احادیث منسوب به پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز تأیید شده است.(۶) در مقابل، برخی چون زجّاج با استناد به نفرین موسی(ع) (مائده / ۵، ۲۶) و تفسیر آن به درخواست جدایی از بنی اسرائیل و نیز با اشاره به عذاب بودن دوران تیه و معذب نشدن پیامبران، اعتقاد به حضور آن دو در تیه را برنتابیده‌اند.(۷) در پاسخ این استدلال، بر تفسیرِ دیگری که برای نفرین موسی(ع) گفته‌اند تأکید شده است و اینکه تحمل دوران تیه همانند خنک شدن آتش بر ابراهیم(ع) برای موسی و هارون(ع)آسان و موجب ارتقای درجات معنوی آنان شد؛(۸) همچنین شماری از مفسران با پذیرش دیدگاه قتاده بر این باورند که افزون بر موسی و هارون(ع)، همه افراد بیرون آمده از مصر نیز در دوران تیه مردند و تنها یوشع و کالب زنده مانده، همراه نسل جدید بنی اسرائیل به سرزمین مقدس قدم نهادند.(۹) این دیدگاه همان گزارش تورات است که برخی با اعتقاد به مرگ بیشتر و نه همه افراد یاد شده، آن را نپذیرفته‌اند.(۱۰) قرآن هرچند در این باره گزارشی ندارد، بر اساس ظاهر برخی آیات (بقره / ۲، ۵۸ ـ ۵۹؛ اعراف / ۷، ۱۶۱) در کنار تفسیر مفسران از آن می‌‌توان گفت که همه افراد آمده از مصر در تیه نمردند و گروهی از آنان وارد سرزمین مقدس شدند. (<= باب حطّه) البته هویت تاریخی و دینی یکسانی که قرآن برای همه نسل‌های بنی اسرائیل ترسیم کرده و با مخاطب قرار دادن یهودیان عصر نزول، به نعمت و لغزش‌ها و انحرافات نسل‌های پیشین آنان اشاره می‌‌کند، مطلب یاد شده را به چالش می‌‌کشد. (نک: بقره / ۲، ۴۰ ـ ۶۵) ۱. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ ج ۱، ص۲۲۵؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص۲۷۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۱۴. ۲. التبیان، ج ۳، ص۴۹۰؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص۱۶۵؛ الاصفی، ج ۱، ص۲۷۰. ۳. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۲۵۱؛ تفسیر ثعالبی، ج ۱، ص۲۴۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳، ص۸۸. ۴. الکتاب المقدس، تثنیه ۳۴: ۴ - ۶. ۵. نک: جامع البیان، ج ۶، ص۲۴۹؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۹؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۲۶۲. ۶. الکافی، ج ۳، ص۱۱۱ ـ ۱۱۲؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۰۸؛ الصافی، ج ۲، ص۲۶ ـ ۲۷. ۷. نک: مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۲۰۱؛ تفسیر ابی السعود، ج ۳، ص۲۶. ۸. تفسیر بغوی، ج ۲، ص۲۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۱۴. ۹. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۲۰۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص۳۱۴. ۱۰. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۰۹.

.[۷۴]

منابع

پانویس

  1. العین، ج۱، ص۱۱۲؛ لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۸۲؛ الصحاح، ج ۶، ص۲۲۲۹، «تیه».
  2. الصحاح، ج ۶، ص۲۲۲۹؛ الفروق اللغویه، ص۴۴۵؛ التحقیق، ج ۱، ص۴۰۶، «تیه».
  3. لسان العرب، ج ۱۳، ص۴۸۳؛ المصباح، ص۷۹، «تیه».
  4. المعجم الوسیط، ج ۱، ص۹۲، «تاه».
  5. مفردات، ص۷۶؛ الفروق اللغویه، ص۴۴۵؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص۱۶۳۴، «تیه».
  6. لغت نامه، ج ۵، ص۶۳۵۷، «تیه».
  7. التوقیف، ج ۱، ص۲۱۸؛ المصباح، ص۷۹، «تیه».
  8. نک: مقاییس اللغه، ج ۱، ص۳۶۱؛ الصحاح، ج ۶، ص۲۲۲۹؛ لغت نامه، ج ۵، ص۶۳۵۷، «تیه».
  9. «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
  10. لغت نامه، ج ۵، ص۶۳۵۷.
  11. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۵؛ معجم البلدان، ج ۲، ص۶۹.
  12. تاریخ اورشلیم، ص۳۲۴؛ دایره المعارف فارسی، ج ۱، ص۷۱۱.
  13. معجم البلدان، ج ۲، ص۶۹، «تیه».
  14. تاریخ اورشلیم، ص۳۲۴؛ دایره المعارف فارسی، ج ۱، ص۷۱۱.
  15. معجم البلدان، ج ۲، ص۶۹، «تیه».
  16. معجم البلدان، ج ۲، ص۶۹؛ المواعظ والاعتبار، ج ۱، ص۳۹۳ - ۳۹۴.
  17. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  18. قاموس الکتاب المقدس، ص۶۰۹.
  19. التفسیر التطبیقی، ص۲۷۰ - ۲۷۱؛ الکتاب المقدس، خروج ۱۵: ۲۲؛ اعداد ۱۰: ۱۱ - ۱۲، ۱۰: ۳۳؛ اعداد ۲۰: ۱
  20. الکتاب المقدس، اعداد ۱۳: ۱ - ۳۳، ۱۴: ۱ - ۴۵؛ تثنیه ۱ - ۳.
  21. التفسیر التطبیقی، ص۲۷۰ - ۲۷۱؛ الکتاب مقدس، اعداد ۲۰: ۱۴ - ۲۱؛ ۲۱: ۱ - ۳۵.
  22. الکتاب المقدس، اعداد ۲۲: ۱ - ۲۰، ۲۳: ۱ - ۱۲، ۲۵: ۱ - ۹.
  23. الکتاب المقدس، اعداد ۵: ۵ - ۳۱، ۶: ۱ - ۲۱، ۱۵: ۱ - ۳۱، ۲۸ - ۳۱، ۲۹: ۱ - ۴۰.
  24. الکتاب المقدس، خروج ۱۹: ۱ - ۸، ۲۳: ۲۰ - ۲۶.
  25. الکتاب المقدس، اعداد ۱۱: ۴ - ۳۲.
  26. الکتاب المقدس، اعداد ۲۰: ۲ - ۱۲؛ قضاة ۱۵: ۱۹.
  27. الکتاب المقدس، اعداد ۹: ۱۵ - ۲۳.
  28. الکتاب المقدس، اعداد، ۱۱: ۱ - ۲، ۳۳ - ۳۵، ۲۵: ۱ - ۹.
  29. الکتاب المقدس، اعداد، ۲۰: ۲.
  30. الکتاب المقدس، اعداد، ۲۰: ۲۲ - ۲۹؛ تثنیه ۳۴: ۴ - ۶.
  31. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  32. «روی زمین سرگردان می‌شوند» سوره مائده، آیه ۲۶.
  33. تاریخ طبری، ج ۱، ص۲۵۴، ۲۵۶ - ۲۵۷؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص۲۴۹، ۲۸۰؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص۸۷.
  34. مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۴ - ۲۲۶، ۲۳۲؛ ج ۳، ص۳۰۹؛ التبیان، ج ۱، ص۲۵۹، ۲۶۹؛ ج ۳، ص۴۹۰؛ الصافی، ج ۱، ص۱۳۵؛ ج ۲، ص۲۶، ۲۴۵.
  35. جامع البیان، ج ۱، ص۴۳۸ - ۴۴۲؛ ج ۶، ص۲۴۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱، ص۴۰۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص۹۸ - ۱۰۱.
  36. «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  37. «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  38. تاریخ طبری، ج ۱، ص۲۳۱، ۲۵۴؛ البدایة والنهایه، ج ۱، ص۲۴۵، ۲۸۰؛ البدء والتاریخ، ج ۳، ص۸۷.
  39. «ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید و واپس مگرایید که زیانکار گردید» سوره مائده، آیه ۲۱.
  40. «گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.
  41. «دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.
  42. «گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.
  43. المیزان، ج ۵، ص۲۹۳.
  44. «(موسی) گفت: پروردگارا! من جز اختیار خویش و برادرم را ندارم، میان ما و این قوم نافرمان جدایی انداز!» سوره مائده، آیه ۲۵.
  45. «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
  46. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ التبیان، ج ۱، ص۲۵۹؛ مجمع البیان، ج ۱، ص۲۲۵.
  47. نک: التبیان، ج ۳، ص۴۹۱.
  48. نک: زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۹ ـ ۳۳۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۳۱۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۵۴.
  49. تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص۱۴۱ - ۱۴۲.
  50. «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان می‌شوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
  51. الکشاف، ج ۱، ص۶۲۳؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۲۰۱؛ تفسیر ابی السعود، ج ۳، ص۲۵ - ۲۶.
  52. نک: التبیان، ج ۳، ص۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۲۹.
  53. التبیان، ج ۳، ص۴۹۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۲۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۲۰۱ - ۲۰۲.
  54. التبیان، ج ۳، ص۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۳؛ المیزان، ج ۵، ص۲۹۴ - ۲۹۵.
  55. التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۲۰۱ ـ ۲۰۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۲۹.
  56. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  57. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴؛ زادالمسیر، ج ۲، ص۳۲۹ - ۳۳۰؛ الصافی، ج ۲، ص۲۵ - ۲۶.
  58. جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ جوامع الجامع، ج ۱، ص۴۹۱؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص۲۰.
  59. نک: التبیان، ج ۳، ص۴۹۰؛ مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴.
  60. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴ - ۳۱۳؛ جامع البیان، ج ۱، ص۴۲۴؛ تفسیر بغوی، ج ۲، ص۲۰.
  61. تفسیر ابو حمزه ثمالی، ص۱۵۵.
  62. مجمع البیان، ج ۳، ص۳۱۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۱۵۹.
  63. المیزان، ج ۵، ص۲۹۶.
  64. «گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم» سوره مائده، آیه ۲۲.
  65. «دو مرد از کسانی که (از خداوند) می‌ترسیدند (و) خداوند بر آنان نعمت بخشیده بود گفتند: از در (این شهر) بر آنان وارد شوید و هنگامی که در آن درآیید شما پیروزید و اگر مؤمنید تنها بر خداوند توکل کنید» سوره مائده، آیه ۲۳.
  66. «گفتند: ای موسی، تا آنان در آنند ما هرگز، هیچ‌گاه بدان وارد نمی‌شویم؛ تو برو و پروردگارت، (با آنان) نبرد کنید که ما همین‌جا خواهیم نشست» سوره مائده، آیه ۲۴.
  67. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  68. «و ابر را سایه‌بان شما کردیم و ترانگبین و بلدرچین برایتان فرو فرستادیم (و گفتیم) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم، بخورید. و آنان بر ما ستم نکردند بلکه بر خویشتن ستم روا می‌داشتند» سوره بقره، آیه ۵۷.
  69. «و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  70. «ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.
  71. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  72. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  73. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.
  74. اسدی، علی، مقاله «تیه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۹، ص.