نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۹ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۴۸ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
وضعیت جهان در آستانه ظهور چگونه خواهد بود؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«علاوه بر تغییراتی که در زندگی فردی و اجتماعیانسانها به وقوع میپیوندد، در روایات به دگرگونیهای طبیعی نیز اشاره شده است. از مجموع روایات، میتوان به این حکم کلی رسید که در آستانه ظهور، نظام آفرینش دچار برخی تغییرات میشود؛ چه اینکه این تغییرات معلول تصرفات انسانی باشد یا به اراده خداوند شکل گیرد. از مهمترین پدیدههای طبیعی میتوان به زلزلههای شدید، مرگ و میرهای فراوان، بارانهای زیاد و آفتهای طبیعی نام برد. اگرچه ممکن است برخی به خاطر پیشرفتهای شگرف در عرصههای گوناگون، این امر را دور از دسترس بدانند؛ اما تجربه ثابت کرده با وجود پیشرفتهای بزرگ در عرصههای طبیعی، دخالتهای نابجای انسان در طبیعت، منشأ پدید آمدن برخی آفتها شده که حاصل جهشهای ناخواسته در مسیر حرکت طبیعی است. در برخی روایات این آسیبها این گونه بازتاب یافته است:
زلزلههای فراوان: ابو سعید خدری از پیامبر اعظم(ص) نقل کرد که فرمود: «"أُبَشرُکُمْ بِالْمَهْدِی یُبْعَثُ فِی أُمتِی عَلَی اخْتِلَافٍ مِنِ الناسِ وَ زَلَازِلَ فَیَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا"»[۱]؛ بشارت میدهم شما را به مهدی برانگیخته میشود بر اختلاف میان مردم و زلزله ها؛ پس زمین را پر میکند از عدل و قسط آن گونه که پر شده است از ستم و بیداد.
بلاهای شدید: از أبی حمزه ثمالیروایت شده که گفت: شنیدم امام باقر(ع) میفرماید: «"یا أَبَا حَمْزَهَ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ(ع) إِلا عَلَی خَوْفٍ شَدِیدٍ وَ زَلَازِلَ وَ فِتْنَهٍ وَ بَلَاءٍ یُصِیبُ الناسَ…"»[۲]؛ ای أبا حمزه، قائمقیام نمیکند مگر در دوره ترس و وحشت، و زمین لرزهها و گرفتاری و بلائی که گریبانگیر مردم میگردد و…. همه اموری که یاد شد، میتواند برای آزمایشانسانها در این دوران باشد. صفوان بن یحیی گوید: امام رضا(ع) فرمود: «"وَ اللهِ لَا یَکُونُ مَا تَمُدونَ إِلَیْهِ أَعْیُنَکُمْ حَتی تُمَحصُوا وَ تُمَیزُوا وَ حَتی لَا یَبْقَی مِنْکُمْ إِلا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَرُ"»[۳]؛ آنچه شما چشمان خود را به سویش میدارید (منتظر و چشم به راه آن هستید) واقع نخواهد شد تا اینکه پاکسازی و جداسازی شوید و تا اینکه نماند از شما مگر هر چه کمتر و کمتر[۴].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
۱. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند:
«آخرین حجّتپروردگار، غایب شد، تا پس از فراهم شدن زمینهها ظاهر شود و جهان را از پرتو هدایتهای مستقیم خود بهرهمند کند. بشریت میتوانست در دوران غیبت، به گونهای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور امام را آماده سازد؛ ولی به سبب پیروی از شیطان و هوای نفس و دور ماندن از تربیت صحیح قرآنی و نپذیرفتن ولایت و رهبریمعصوم به بیراهه رفت و هر روز بنای ستمی را در دنیا قرار داد و ظلم و تباهی را گسترده کرد. او با انتخاب این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از ظلم و جور، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیّت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاکی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال کردن حقوق زیر دستان، محصول عملکرد انسانهای دوران غیبت شد. واقعیتی که در کلاممعصومان (ع) از قرنها قبل، پیش بینی شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود. امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمود: "هنگامی که ببینی ظلم و ستم فراگیر شده، قرآن فراموش گشته و از روی هوا و هوستفسیر گردیده، اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته، افراد با ایمانسکوتاختیار کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، چاپلوسی فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه عظیم قرار گرفته، حلال، حرام شده و حرام مجاز شمرده شده، سرمایههای عظیم در راه خشمخدا و فساد و ابتذال صرف گردیده، رشوهخواری در میان کارکنان دولت رایج شده، سرگرمیهای ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید، اما شنیدن باطل سهل و آسان باشد، برای غیر خدا به حجخانه خدا بشتابند، مردم سنگدل شوند [و عواطف بمیرد]، اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند و به او توصیه میکنند که این کار وظیفه تو نیست، هر سال فساد و بدعتی نو پیدا شود، [هرگاه دیدی اوضاع مردم اینگونه شده] مراقب خویش باش و از خدانجات و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه که فرج نزدیک است"[۵]. البته این تصویر سیاه از دوران پیش از ظهور، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که در همین روزگار هستند دین باوران حقیقی که بر عهد خود با خداوند استوار میمانند و مرزهای اعتقاد خود را پاس میدارند و در فساد محیط مضمحل نمیشوند و سرنوشت خود را به فرجامزشت دیگران پیوند نمیزنند. اینها از بهترینبندگان خدا و شیعیاناماماننور هستند که در روایات فراوان، تمجید و ستایش شدهاند. اینان، هم خود پاک هستند و هم دیگران را به پاکیدعوت میکنند، چون نیک میدانند که میتوان از راه ترویج خوبیها و ساختن محیطی معطّر به عطر ایمان، ظهور امام خوبیها را پیش انداخته و مقدمات قیام و حکومت او را فراهم کرد، زیرا که زمانی قیام بر ضد بدیها ممکن است که مصلحموعود یاورانی صالح داشته باشد. بنابراین، جهانِ پیش از ظهور اگر چه دوران تلخی است، به دوره شیرین ظهور، پایان میگیرد و اگر چه روزگار فساد و ستمگری است، پاک بودن و دیگران را به خوبیها دعوت کردن، از وظایف حتمی منتظران است که در تعجیل فرج و قیام مهدیآل محمد (ص) تأثیر مستقیم دارد»[۶].
«وقتی ظلم و تباهی چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن گاه که ستمگران، گستره زمین را جولانگه بدیها و نامردیها ساختهاند و مظلومانجهان، دستهای یاری خواهی را به آسمان گشودهاند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را میدرد و در ماه خدا، رمضان، ظهورموعود بزرگ را بشارت میدهد.[۷] قلبها به تپش میافتد و چشمها خیره میگردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبحایمان، در پی راه چارهای هستند و منتظرانمهدی(ع) از هر کسی، سراغ کوی یار میگیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او، سر از پا نمیشناسند. آن زمان، سفیانی که بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و عراقسلطه دارد، سپاهی را تجهیز میکند، تا با امام مقابله کند. لشکرسفیانی که در مسیر مکه به تعقیب امام پرداخته است، در محلی به نام بیدا به کام زمین میرود و نابود میشود.[۸]. پس از شهادتنفس زکیه، به فاصله کوتاهی، امام مهدی(ع) در سیمای مردی جوان در مسجد الحرامظهور میکند، در حالی که پیراهن مبارک پیامبر(ص) را بر تن دارد و پرچمپیامبر را به دست گرفته است. او، به دیوار کعبه تکیه میزند و بین رکن و مقام، سرود ظهور را زمزمه میکند. پس از حمد و [[ثنای الهی]] و درود و سلام بر پیامبر(ص) و خاندان او میفرماید: "ای مردم! ما از خدای توانا یاری میطلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری میخوانیم. آن گاه خود و خاندانش را معرفی میکند و ندا میدهد: درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی تنها نگذارید و یاریمان کنید تا خدا شما را یاری کند" فَاللَّهَ اللَّهَ فِينَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى" پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت میگیرند و فرشتگان، گروه گروه فرود میآیند و با امامبیعت میکنند؛ در حالی که پیشاپیش آنها فرشتهوحی، جبرئیل با امام دست همراهی میدهد. آن گاه ۳۱۳ ستاره زمینی که از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمدهاند بر گرد خورشید تابناک امامت، حلقه زده و پیمان وفاداری میبندند. این جریان سبز، جاری است، تا آن که ده هزار سرباز جان بر کف در اردوگاه امام(ع) حضور مییابند و با آن فرزندپیامبر(ص) بیعت میکنند.[۹]امام(ع) با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط میشود و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاک میکنند. آن گاه راهی مدینه میشود، تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق میشود. در عراق، با دو مشکل روبه رو میشود:
گروهی به ظاهر دیندار، مقابل او قرار میگیرند وقتی نصایححضرت و موعظهاش در دل آنان اثر نمیگذارد، کار به جنگ میکشد و همه آنان کشته میشوند.