صلح امام حسن مجتبی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:امام مجتبی/بالا


صلح امام مجتبی(ع) از حوادث مهم تاریخی است که بر اساس شرایط اجتماعی نابسامان، دشمنی معاویه و کمبود یاران؛ برای حفظ اسلام و شیعیان و آشکار ساختن چهره پلید معاویه و جلوگیری از موروثی کردن خلافت و تعرض دشمنان خارجی انجام گرفت. هرچند حکمت آن برای برخی از یاران هم روشن نبود ولی آن حضرت بارها از ضرورت آن برای حفظ مصالح شیعیان تأکید می‌فرمودند.

مقدمه

  • یکی از حوادث مهم تاریخ اسلام صلح امام حسن مجتبی(ع) است. از همان زمان برخی این واقعه را دستاویزی برای متهم کردن امام به سازشکاری نموده‌اند. منتها باید دانست بدون در نظر گرفتن مقدمات، شرایط و زمینه‌های تحقق یک واقعۀ تاریخی نمی‌توان قضاوت و داوری صحیح و عادلانه در مورد آن داشت[۱].

دلایل صلح امام حسن(ع)

  1. شرایط اجتماعی آن روزگار: به دلیل جنگ‌های فراوان و کشمکش‌های سیاسی، وضعیت نابسامان و پیچیده‌ای فراهم شده بود. از جمله مشکلات آن دوره وجود گروه‌ها و احزاب متعدد در کوفه بود مانند: امویان، خوارج، مذبذبین فرصت طلب، سربازان خسته و نافرمان[۴]. از طرف دیگر معاویه که از زمان خلفا در شام صاحب منصب و قدرت شده بود و حاضر به بیعت با امیرالمؤمنین(ع) نشد و جریان جنگ صفین هم منجر به تسلیم او نگردید، بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع) عداوت و دشمنی شدیدتری از خود نشان داد تا جایی که کار به جنگ کشید، اما در جنگ نیز چون گذشته درصدد توطئه و دسیسه بود[۵] و از هیچ گونه قانون اخلاقی و انسانی پیروی نمی‌کرد[۶]. مشکل سوم کمی یاران امام و همراه نبودن مردم و دنیاپرستی و خیانت برخی از یاران خاص و سران لشکر امام بود. از این رو امام برای حفظ اسلام چاره‌ای جز صلح ندید. این مصالحه نه برای فرار از جنگ بود ـ که حتی دشمنان اهل بیت(ع) مانند ابن تیمیه قبول دارند امام از ترس جنگ به صلح پناه نیاورد ـ بلکه به خاطر مصالح مسلمانان و پرهیز از خون ریزی بی‌ثمر راضی به مصالحه گشت. هر چند برای برخی از یاران آن حضرت حکمت و دلیل مصالحه روشن نبود[۷].
  2. امام معصوم(ع) از دانش الهی بهره‌مند است و آنچه انجام می‌دهد به فرمان خداوند است از این رو سرپیچی از فرمان او روا نیست و مؤمنین باید بدون چون و چرا از امام پیروی کنند. با چنین ایمانی به امام معصوم(ع)، شیعیان معتقدند صلح امام حسن(ع) دارای مصلحت و منفعت‌هایی بسیار مهم بوده است و ندانستن مصلحت‌ها و منفعت‌ها به معنای ناصواب بودن تدبیر امام(ع) نیست. چنانچه پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «حسن و حسین امام‌اند چه بنشینند و چه قیام کنند»[۸]. شیعیان با الهام از چنین روایاتی، مطیع بی‌چون و چرای امام معصوم‌اند چه همانند حسن بن علی(ع) راه صلح را مصلحت زمان خویش بداند و چه همانند حسین بن علی(ع) برخیزد و راهی دیگر را مصلحت بشمارد[۹].

نتایج صلح امام(ع)

پس از این ماجرا امام حسن(ع) به همراه امام حسین(ع) کوفه را ترک کرده و ساکن مدینه شدند و تا پایان عمر در مدینه ساکن بودند[۱۵].

پرسش‌های وابسته

منابع

  1. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  2. فرهنگ شیعه

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امام حسن مجتبی


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۴.
  2. پیشوایان ما، ۱۱۷- ۱۰۵.
  3. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۰.
  4. مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲/ ۱۹- ۱۶.
  5. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۴.
  6. مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲/ ۱۹- ۱۶.
  7. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۴.
  8. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا»؛ بحارالانوار، ج ۳۵، ص ۲۶۶.
  9. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۱.
  10. «وَیْحَکُمْ مَا تَدْرُونَ مَا عَمِلْتُ وَ اللَّهِ الَّذِی عَمِلْتُ خَیْرٌ لِشِیعَتِی مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ أَوْ غَرَبَتْ أَ لَا تَعْلَمُونَ أَنِّی إِمَامُکُمْ وَ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ عَلَیْکُمْ وَ أَحَدُ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ بِنَصٍّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص...»؛‏ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹، ۲۱ و ۵۶.
  11. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۱.
  12. «یَا أَبَا سَعِیدٍ أَ لَسْتُ حُجَّةَ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ إِمَاماً عَلَیْهِمْ بَعْدَ أَبِی(ع) قُلْتُ بَلَی قَالَ أَ لَسْتُ الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِی وَ لِأَخِی الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا قُلْتُ بَلَی- قَالَ فَأَنَا إِذَنْ إِمَامٌ لَوْ قُمْتُ وَ أَنَا إِمَامٌ إِذْ لَوْ قَعَدْتُ...»؛ علل الشرائع، ج ۱، ص ۲۱۱؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۶؛ إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۹.
  13. ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۲۴.
  14. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۱۰۰.
  15. ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.