سوره تغابن در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های سوره تغابن است. "سوره تغابن" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

سوره تغابن شصت و چهارمین سوره در ترتیب مصحف و بین دو سوره منافقون و سوره طلاق قرار گرفته است و در ترتیب نزول یکصد و دهمین سوره‌ای است که بعد از سوره جمعه و قبل از سوره صف نازل شده است. [۱] نزول آن را بعد از سوره تحریم،[۲] سوره جمعه،[۳] سوره منافقون،[۴] سوره صف [۵] و در ردیف‌های ۹۷، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۰۷، ۱۰۸ و ۱۰۹ نیز گزارش کرده‌اند. [۶] برخی معاصران و مستشرقان ردیف ۴۹ تا ۱۰۳ را برای آن حدس زده‌اند [۷].

این سوره دارای ۱۸ آیه [۸] و ۲۴۲ کلمه است. [۹] تغابن از سوره‌هایی است که روایات در مکی یا مدنی بودن آن اختلاف دارند؛[۱۰] ضحاک [۱۱] و برخی دیگر همه آن را مکی دانسته‌اند [۱۲] مجاهد، عطاء‌ بن‌ یسار و ابن‌عباس نیز در یک روایت مانند ضحاک، این سوره را مکی شناخته‌اند؛ ولی آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۳]، ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۱۴]، ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۵].[۱۶] یا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۱۷]، ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۱۸]، ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۹]، ﴿إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ[۲۰]، ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ[۲۱] آن را استثنا کرده، مدنی دانسته‌اند. [۲۲]. برخی نیز فقط آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۳] را مدنی شمرده‌اند. [۲۴] برای تأیید مکی بودن برخی به سیاق سوره نیز استناد کرده‌اند؛[۲۵]

اما بر خلاف این روایات، مدنی بودن این سوره از شهرتی فزون‌تر برخوردار است و بیشتر روایات ترتیب نزول نیز مدنی بودن سوره را تأیید می‌کنند. [۲۶] برخی سیاق آیات را نیز مؤیّد مدنی بودن سوره دانسته‌اند. [۲۷] سید قطب می‌گوید: موضوعات و سیاق و اشارات سوره به ویژه در بخش آغازین بسیار شبیه سوره‌های مکی است و جوّ‌مدنی تنها در آیات پایانی سوره آشکار می‌شود، با این‌حال این سوره مدنی است،؛ چراکه مانعی ندارد آغاز سوره بعد از هجرت در مدینه خطاب به کافران نازل شده باشد، چنان‌که مباحث عقیدتی سوره نمی‌تواند به تنهایی دلیل مکی بودن سوره باشد؛ زیرا در آیات مدنی نیز احیاناً به این مباحث پرداخته شده‌است. [۲۸]

تغابن تنها نام این سوره است که از آیه ﴿يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۲۹] برگرفته شده است. این واژه که فقط یک بار در قرآن آمده است [۳۰] از ریشه «غ ـ ب ـ ن» به معنای ضرر کردن و مغبون شدن است. روز قیامت را «یوم التغابن» گفته‌اند؛ زیرا هم مؤمنان و هم کافران در آن روز احساس غبن و ضرر می‌کنند؛ مؤمنان برای کوتاهی در تحصیل حسنات بیشتر و کافران به سبب ایمان نیاوردن و انجام ندادن اعمال شایسته و در نتیجه از دست دادن بهشت.[۳۱]

سوره‌تغابن هشتمین سوره‌از مجموعه «ممتحنات» و ششمین سوره از مجموعه «مسبّحات» است [۳۲] که در برخی منابع از «مسبّحات» به عنوان عرائس (جمع‌عروس) قرآن یاد شده است[۳۳].[۳۴]

محتوا و غرض سوره

غرض سوره تشویق مؤمنان به انفاق در راه خدا و برطرف ساختن اندوه‌هایی است که بر اثر مشکلات ایمان، جهاد و انفاق در راه خدا به آنها وارد می‌شود و ۱۰ آیه آغاز سوره که به منزله مقدمه و زمینه‌چینی این غرض است به اثبات معاد می‌پردازد.

در آیه ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۳۵] که به منزله اولین مقدمه برای اثبات معاد است بیان می‌کند خدا که از هر نقص منزّه و مالک ملک و تصرف در همه هستی است و قدرتش همه چیز را فرا گرفته می‌تواند انسان را دگربار زنده‌کند. [۳۶]

در آیه ﴿هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ[۳۷]که منزله دومین مقدمه برای اثبات معاد است می‌فرماید: خداوند شما را آفرید، پس بعضی از شما کافر شدند و بعضی ایمان آوردند و او به همه آنچه انجام می‌دهید بیناست. [۳۸] سپس از آفرینش آسمانها و زمین از روی حکمت و مصلحت و نیز تصویر انسان در نیکوترین صورته‌ا یاد می‌کند و با توجه به آیات قبل نتیجه می‌گیرد که بازگشت همه به سوی خداست و آفرینش انسان بیهوده نیست. [۳۹] در آیه بعد به علم خداوند به همه آنچه در آسمانه‌ا و زمین و در نهان انسان‌هاست می‌پردازد. سپس مشرکان را مخاطب قرار داده، سرنوشت شوم (عذاب دنیا و آخرت) اقوام کافر گذشته را گوشزد می‌کند و علت عذاب آنها را تکذیب پیامبران از روی استکبار و به بهانه‌ای واهی با وجود ادلّه روشن معرّفی می‌کند. [۴۰]

در آیه ﴿زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۴۱] پندار دروغین کافران در تأکید بر انکار معاد را گزارش و به پیامبر(ص) دستور می‌دهد با تأکید و با قسم به پروردگار، برانگیخته شدن آنها در قیامت و باخبر ساختن آنان از اعمال گذشته را به آنها یادآوری‌کند.

خداوند در آیات ﴿وَيَسْتَنْبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَرَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ[۴۲]، ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ[۴۳]، ﴿زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ[۴۴] به پیامبر(ص) فرمان می‌دهد در پاسخ منکران قیامت و برای تأکید بر تحقّق آن به پروردگارش سوگند یاد کند که این آیه سومین مورد آن است. [۴۵]

در آیه ﴿فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[۴۶] چنین نتیجه می‌گیرد اکنون که شما دوباره زنده و حسابرسی می‌شوید به خدا و رسول و قرآن ایمان بیاورید و بدانید خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است و در ادامه سوره فرجام نیکوی مؤمنان و عاقبت شوم کافران را در قیامت و جهان دیگر بیان‌می‌کند. [۴۷]

در آیات ﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۴۸] با پرداختن به غرض اصلی سوره، مؤمنان را به پایداری در مصیبت‌ها و انفاق در راه خدا تشویق و ایمان به خدا را سبب هدایت و آرامش در مصائب می‌داند [۴۹] و به اطاعت از خدا و رسول و توکل بر خدا فرمان می‌دهد و اهل ایمان را مخاطب قرار داده، می‌فرماید: ای مؤمنان! بعضی از همسران و فرزندانتان که شما را از ایمان، هجرت و جهاد در راه خدا باز‌می‌دارند [۵۰] دشمنان شما هستند، پس از آنها برحذر‌باشید و در آخرین بخش اموال و فرزندان را وسیله آزمایش برای انسان دانسته، به پرهیزگاری و حرف‌شنوی و اطاعت و انفاق در راه خدا تشویق می‌کند و در آخرین آیه سوره تغابن که با تسبیح، مالکیت و قدرت پروردگار شروع شده بود با تصریح به علم بیکران پروردگار به غیب و شهود و عزت و حکمتش پایان می‌پذیرد.[۵۱]

فضیلت سوره

روایات متعددی در فضیلت و خواص قرائتسوره تغابن، گزارش شده است. [۵۲] بنا به روایتی از امام صادق(ع) هرکس این سوره را در نماز واجب بخواند روز قیامت از او شفاعت می‌کند و شاهد عدلی است نزد کسی که شفاعت او را اجازه می‌دهد. سپس از او جدا نمی‌شود تا به بهشت درآید. [۵۳]

برخی فقها با استناد به این روایت به استحباب خواندن این سوره در نمازهای واجب فتوا داده‌اند؛[۵۴] همچنین نقل شده است که رسول خدا(ص) قبل از خواب سوره‌های «مسبَّحات» را که تغابن یکی از آنهاست تلاوت‌ می‌کرد. [۵۵].[۵۶]

سوره تغابن در دانشنامه معاصر قرآن کریم

شصت و چهارمین سوره قرآن و صد و هشتمین آن به ترتیب نزول و بنابر نظر مشهور نازل شده در مدینه، با محتوای پشیمانی در روز جزا.

واژه «تغابن» که نام این سوره مبارکه است از آیه ﴿يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۵۷] برگرفته شده است.

این واژه به مفهوم زیان دیدن و باختن و بازنده شدن در زندگی آمده و یکی از نام‌های روز رستاخیز است؛ چراکه در آن روز دشوار، برخی برنده می‌شوند و برخی بازنده و زیانکار؛ گروهی بدان دلیل که در زندگی درست اندیشه نکردند و کار شایسته‌ای برای سرای باقی و جهان ماندگار و زندگی پاینده آن انجام نداده‌اند و توشه‌ای نیندوخته‌اند احساس زیانکاری و باختن می‌کنند که البته درجات و مراتب احساس زیان‌کاری تفاوت می‌کند. گروهی به خاطر همراه آوردن بار گرانی از ستم و حق کشی و شرارت و پایمال ساختن حقوق انسان‌ها شدیداً احساس زیان می‌کنند و مؤمنین نیز به خاطر انجام ندادن کارهای خیر بیشتر، مغبون هستند.

این سوره دارای ۱۸ آیه و ۲۴۲ کلمه است. از نظر حجم از سوره‌های «مفصلات» و نسبتاً کوچک قرآن است و در پایان حزب سوم جزء ۲۸ قرار دارد. ششمین سوره از سوره‌های «مسبحات» است که اشاره به نیایش همگانی و کیهانی همه موجودات برای خداوند دارد و با ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ آغاز می‌شود.

بحث درباره پشیمانی انسان در روز جزاء، مسئله آفرینش انسان و این که او به نیکوترین صورت آفریده شده است، چند دستور دینی، اخلاقی و اجتماعی مانند صبر بر مصائب، ضرورت اطاعت از خدا و رسول، توکل به خدا، پسندیدگی قرض دادن در راه خدا، انفاق و اجتناب از بخل از موضوعات این سوره است.

هدف اصلی سوره این است که مؤمنین را تشویق و تحریک کند به این که در راه خدا انفاق کنند و هدف دیگرش این است که ناراحتی‌ها و تأسف‌هایی که در اثر هجوم مصائب در دل‌های آنان نشسته برطرف سازد و نوید دهد که اگر در راه ایمان به خدا و جهاد در راه او و انفاق در آن راه، متحمل مشقاتی می‌شوند، اجرشان در زندگی این جهانی و زندگی ابدی آن جهان، نزد خدا محفوظ است. متقین و عاملین توزیع عادلانه ثروت و قدرت در جامعه رستگارانند. انقیاد عملی به دستورات اجتماعی اسلام مانند انفاق و قرض الحسنه از علائم تقوا و رستگاری است.

ساختار

سوره دارای سه بخش است.:

  1. آیات: ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ [۵۸] اشاره به برخی از نام‌های نیکوی خدا است. آیاتی که در صدر سوره واقع شده جنبه مقدمه و زمینه‌چینی برای بیان این غرض را دارد. در آن آیات بیان می‌کند که اسمای حسنی و صفات علیای خدا اقتضا می‌کند که برای بشر بعث و بازگشتی فراهم سازد، تا همه به سوی او برگردند و در آن بازگشت، اهل ایمان و عمل صالح به سوی بهشت جاودان هدایت شوند و اهل کفر و تکذیب به سوی آتش ابدی رانده شوند. پس این مطالب مقدمه‌چینی است برای آیات بعد که می‌فرماید: باید خدا و رسول را اطاعت کنید و بر مصائب و نیز در برابر انفاق در راه خدا خویشتن‌دار باشید، بدون این که از منع کسانی که مانع میشوند متأثر و از ملامت شماتت‌گران بیمی به خود راه دهید. بخش اول حاوی مقدمه‌سازی برای ورود به مسئله پراهمیت زندگی ابدی انسان و روز جزا است.
  2. آیات: ﴿ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ[۵۹] بخش دوم حاوی پیام مرکزی سوره است که همه مردم اعم از مؤمن و کافر در روز جزا مغبون هستند. در آیات مورد بحث، به منظور اشاره به اهمیت معاد و روز جزا، سرگذشت اقوامی را به یاد میآورد که در زمان‌های پیش زندگی می‌کردند و نسبت به دین خدا کفر ورزیدند و به همین جهت پیامدهای رفتار خود را چشیدند و در آخرت عذابی دردناک دارند. آنگاه از این یادآوری منتقل می‌شود به این که چرا آنان کفر ورزیدند؟ و پاسخ می‌فرماید: سبب کفرشان تکذیب رسالت بود و سبب تکذیب‌شان هم انکار معاد بود. و در آخر نتیجه می‌گیرد که پس بر مردم حاضر، واجب است به خدا و رسولش و دینی که بر رسول خود نازل فرموده ایمان بیاورند. البته به طور اشاره به آنچه برای مؤمنین تهیه دیده که همان بهشت جاودانه است و آنچه برای کفار تکذیب کننده مهیا نموده که همان آتش ابدی است.
  3. آیات: ﴿مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ [۶۰] بخش سوم، درباره دستور به صبر بر مصیبت، اطاعت از خدا و رسول، توکل، تقوا، انفاق و قرض الحسنه می‌باشد. در بخش سوم غرض سوره را بیان می‌کند.

چون آیات بخش‌های ۱ و ۲ همه جنبه زمینه‌چینی را دارند. غرض سوره تشویق مردم به انفاق در راه خدا و صبر در برابر مصائبی است که در طول زندگی و همراه با مجاهد، در راه او می‌بینند. البته ابتدا مسئله مصیبت‌ها و صبر در برابر آنها را ذکر فرموده تا ذهن شنونده برای پذیرش سفارش به انفاق آماده‌تر گردد.

نام‌های شکور، حلیم، عالم الغیب و الشهاده، عزیز و حکیم پنج نام از اسمای حسنای خداوند هستند که وجه مناسبت آن با سمع و طاعت و انفاق که در آیات پایانی بدان سفارش شده روشن است. اسماء الحسنای اختتام سوره با اسماء الحسنای افتتاح آن ﴿لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، قدیر، بصیر، علیم» متقارنند. سوره از طریق اسمای الحسنای الهی در افتتاح و اختتام در تقارن زیبای مفهومی و ادبی است.

نکات: ذکر پاره‌ای از اسماء حسنی و صفات علیای خدای متعال در افتتاح سوره که وجود قیامت و بعث و جزا را اقتضاء دارند: ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۶۱].

جمله ﴿لَهُ الْمُلْكُ بر معنای پادشاهی خدا اطلاق دارد و بر عدم محدودیت آن به هیچ حد و قیدی و هیچ شرطی دلالت دارد. بنابر این هیچ حکم نافذی غیر حکم او نیست و او هیچ حکمی ندارد مگر آنکه طبق اراده‌اش نافذ است. همچنین اطلاق جمله ﴿وَلَهُ الْحَمْدُ می‌فهماند که تمامی حمدهایی که از هر حامدی سر می‌زند به او برمی‌گردد، برای این که حمد عبارت است از ثنا در برابر عمل نیکی که به اختیار از کسی سر زده باشد و وقتی همه مخلوقات در جهان هستی از خدا است و امر و تدبیر موجودات هم از او است، پس هیچ ذاتی جمیل نیست مگر آنکه ذات او و هیچ صفت زیبا یا کار پسندیده و زیبایی از هیچ موجودی سرنمی‌زند، مگر از خدا سرزده است. بنابراین، در حقیقت همه آفرین‌ها، مرحباها و متشکرم‌ها نیز به نوعی ثنای خدا است.

جمله ﴿وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ نیز کلیت دارد و بر عمومیت متعلق قدرت او دلالت می‌کند و در نتیجه می‌فهماند قدرت او محدود به هیچ حد و مقید به هیچ قید و شرطی نیست.

آیه ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۶۲] به منزله مقدمه اول برای اثبات معاد است و می‌فهماند خدای عزوجل منزه از هر نقص و هر نقطه ضعفی در ذات و صفات و افعالش می‌باشد. او مالک خود هر شی و مالک حکم بر هر چیز و تصرف در آن است، هر طور که بخواهد و اراده کند و معلوم است که به جز جمیل اراده نمی‌کند و قدرت او هر چیزی را فراگرفته است، پس او می‌تواند در خلقش تصرف نموده و دوباره زنده‌اش سازد، همان طور که در آغاز تصرف کرد و ایجادش نمود. بنابراین او می‌تواند مردگان را مبعوث کند، هر گونه که اراده‌اش تعلق گرفته باشد که البته اراده‌اش، جز به حکمت تعلق نمی‌گیرد.

منظور از ﴿يَوْمُ التَّغَابُنِ که در قرآن آمده روز قیامت است، چون در آن روز برای همه مردم کشف می‌شود که در معامله‌ای که آیات بدان اشاره نموده مغبون شده‌اند: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ[۶۳]، ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ...[۶۴]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا[۶۵].

در روز قیامت برای همه این معامله‌گران کشف می‌شود که مغبون شده‌اند. آن کس که معامله نکرده می‌فهمد که از معامله نکردن با خدا مغبون شده و آن کس که در معامله‌اش بهای اندک دنیا را در نظر داشته و آن را به دست آورده می‌فهمد که از معامله کردنش مغبون شده است. پس همه مردم در آن روز مغبون خواهند بود. مقتضای این وجه عمومیت تغابن است. پس بر اساس این وجه باید گفت که: هم کفار در قیامت تغابن دارند و هم مؤمنین. تغابن مؤمنین برای آن است که وقتی جوار رحمت حق را می‌بینند، ناراحت می‌شوند که چرا بیشتر عمل نکردند و اما تغابن کفار برای آن است که چرا عمل نکردند. چیزی که بین دو طایفه مشترک می‌باشد این است که چرا در دنیا آن طور که باید روز قیامت را نشناختند. از رسول خدا(ص) نقل کرده‌اند که در تفسیر جمله ﴿أَنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ[۶۶] فرمودند: برای هر امتی، فتنه‌ای است و فتنه امت من که به وسیله آن آزمایش می‌شوند مال است [۶۷].

آیات نامدار و مشهور

  1. ﴿مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۶۸]
  2. ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۶۹]
  3. ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ[۷۰]
  4. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۷۱]
  5. ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۷۲]
  6. ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۷۳].[۷۴]

منابع

پانویس

  1. مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۶۱۳؛ الاتقان، ج‌۱، ص‌۳۲؛ التمهید، ج‌۱، ص‌۱۳۷.
  2. مفاتیح الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۴۵.
  3. الاتقان، ج‌۱، ص‌۳۲؛ البیان فی عد آی القرآن، ص‌۱۳۷؛ تاریخ‌القرآن، ص‌۱۵۴.
  4. تاریخ القرآن، ص‌۱۵۴.
  5. البیان فی عد آی القرآن، ص‌۱۳۴.
  6. مفاتیح الاسرار، ج‌۱، ص‌۱۳۳؛ تاریخ قرآن، ص‌۶۱۲؛ تاریخ‌گذاری قرآن، ص‌۳۰۷.
  7. تاریخ قرآن، ص‌۶۷۷.
  8. البیان فی عد آی القرآن، ص‌۲۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۴۴۶؛ جمال القراء، ج‌۱، ص‌۴۶۶.
  9. المعجم الاحصایی، ج‌۱، ص‌۳۰۳.
  10. روح المعانی، ج‌۲۸، ص‌۱۷۵؛ التحریر والتنویر، ج‌۲۹، ص‌۲۵۸؛ احسن الحدیث، ج‌۱۱، ص‌۱۸۴.
  11. زادالمسیر، ج۸، ص۲۷۹؛ التحریر والتنویر، ج۲۹، ص۲۵۸.
  12. تفسیر قاسمی، ج‌۱۶، ص‌۱۷۷.
  13. «ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.
  14. «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.
  15. «هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.
  16. البیان فی عد آی القرآن، ص‌۲۴۸؛ زادالمسیر، ج‌۸، ص۳۰۲؛ الدرالمنثور، ج‌۸، ص‌۱۸۱؛ مجمع البیان، ج‌۹، ص‌۴۴۶.
  17. «ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.
  18. «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.
  19. «هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.
  20. «اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است» سوره تغابن، آیه ۱۷.
  21. «دانای پنهان و آشکار، پیروزمند فرزانه است» سوره تغابن، آیه ۱۸.
  22. جامع‌البیان، ج۲۸، ص۱۵۹؛ المحرر الوجیز، ج۱۶، ص۲۵؛ بصائر ذوی التمییز، ج‌۱، ص‌۴۶۷.
  23. «ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.
  24. روض الجنان، ج‌۱۹، ص‌۲۳۹.
  25. تفسیر قاسمی، ج۱۶، ص‌۱۸۵؛ نظم قرآن، ج‌۳، ص‌۲۰۹.
  26. التفسیر الحدیث، ج‌۸، ص‌۵۴۴؛ التمهید، ج‌۱، ص‌۱۵۳.
  27. المیزان، ج۱۹، ص۲۹۴؛ التفسیر الحدیث، ج‌۸، ص‌۵۴۴.
  28. فی ظلال القرآن، ج‌۶، ص‌۳۵۸۳.
  29. «روزی که شما را برای روز رستخیز گرد می‌آورد، آن روز، روز افسوس خوردن است و هر که به خداوند ایمان آورد و کاری شایسته کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و او را در بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، این همان رستگ» سوره تغابن، آیه ۹.
  30. التحریر والتنویر، ج‌۲۸، ص‌۲۵۵؛ الموسوعة القرآنیه، ج‌۱۰، ص‌۹.
  31. زادالمسیر، ج‌۸، ص‌۲۸۳؛ المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۱؛ من وحی القرآن، ج‌۲۲، ص‌۲۵۰.
  32. تاریخ قرآن، ص‌۵۹۶؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص‌۱۰۵.
  33. جمال القراء، ج‌۱، ص‌۱۷۹.
  34. حسینی‌زاده، سید عبدالرسول، مقاله «سوره تغابن»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷.
  35. «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست» سوره تغابن، آیه ۱.
  36. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۹۴.
  37. «اوست که شما را آفرید، برخی از شما کافر و برخی مؤمنید و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره تغابن، آیه ۲.
  38. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۹۴ ـ ۲۹۵.
  39. ر. ک: المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۵۹.
  40. الکشاف، ج‌۴، ص‌۵۴۷.
  41. «کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کرده‌اید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است» سوره تغابن، آیه ۷.
  42. «و از تو خبر می‌گیرند که آیا آن (عذاب) حقّ است؟ بگو آری سوگند به پروردگارم که بی‌گمان حقّ است و شما به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستید» سوره یونس، آیه ۵۳.
  43. «و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند و خردتر و کلان‌تر از آن نیست مگر که در کتابی روشن (آمده) است» سوره سبأ، آیه ۳.
  44. «کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کرده‌اید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است» سوره تغابن، آیه ۷.
  45. تفسیر ابن کثیر، ج‌۴، ص‌۴۰۰.
  46. «پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است» سوره تغابن، آیه ۸.
  47. المیزان، ج‌۱۹، ص‌۲۹۹.
  48. «و کسانی که کفر ورزیده‌اند و آیات ما را دروغ شمرده‌اند دوزخی‌اند، در آن جاودانند و این پایانه، بد است. هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست.و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است. خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است. جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست. هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند. اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است. دانای پنهان و آشکار، پیروزمند فرزانه است» سوره تغابن، آیه ۱۰-۱۸.
  49. روض الجنان، ج‌۱۹، ص‌۲۴۸.
  50. اسباب النزول، ص‌۳۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۴۵۲؛ الدرالمنثور، ج‌۸، ص‌۱۸۴.
  51. حسینی‌زاده، سید عبدالرسول، مقاله «سوره تغابن»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷.
  52. البرهان، ج‌۵، ص‌۳۹۱.
  53. ثواب الاعمال، ص‌۲۵۴.
  54. وسائل‌الشیعه، ج‌۶، ص‌۱۴۸.
  55. سنن الترمذی، ج۵، ص‌۱۴۱؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۴۵.
  56. حسینی‌زاده، سید عبدالرسول، مقاله «سوره تغابن»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۷.
  57. «روزی که شما را برای روز رستخیز گرد می‌آورد، آن روز، روز افسوس خوردن است و هر که به خداوند ایمان آورد و کاری شایسته کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و او را در بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، این همان رستگ» سوره تغابن، آیه ۹.
  58. «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست. اوست که شما را آفرید، برخی از شما کافر و برخی مؤمنید و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست. آسمان‌ها و زمین را به حقّ آفرید و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و بازگشت (هر چیز) به سوی اوست. آنچه را در آسمان‌ها و زمین است می‌داند و آنچه را پنهان یا آشکار می‌کنید می‌داند و خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره تغابن، آیه ۱-۴.
  59. «آیا خبر کافران پیشین به شما نرسیده است که عقوبت کارشان را چشیدند و عذابی دردناک خواهند داشت؟ این بدان روست که پیامبرانشان برای آنها برهان (ی روشن) می‌آوردند ولی آنان گفتند: آیا بشری ما را راهنمایی کند؟ پس کفر ورزیدند و پشت کردند و خداوند بی‌نیازی نشان داد و خداوند بی‌نیازی ستوده است. کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کرده‌اید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است. پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است. روزی که شما را برای روز رستخیز گرد می‌آورد، آن روز، روز افسوس خوردن است و هر که به خداوند ایمان آورد و کاری شایسته کند (خداوند) گناهانش را می‌پوشاند و او را در بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آنها جاودانند، این همان رستگاری سترگ است. و کسانی که کفر ورزیده‌اند و آیات ما را دروغ شمرده‌اند دوزخی‌اند، در آن جاودانند و این پایانه، بد است» سوره تغابن، آیه ۵-۱۰.
  60. «هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست. و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است. خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند. ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است. جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست. هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند. اگر به خداوند وامی نیکو دهید (خداوند) برای شما آن را دو چندان می‌کند و شما را می‌آمرزد و خداوند سپاس‌پذیری بردبار است. دانای پنهان و آشکار، پیروزمند فرزانه است» سوره تغابن، آیه ۱۱-۱۸.
  61. «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست» سوره تغابن، آیه ۱.
  62. «آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، خداوند را به پاکی می‌ستاید؛ فرمانفرمایی از آن اوست و سپاس، او راست و او بر هر کاری تواناست» سوره تغابن، آیه ۱.
  63. «و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.
  64. «همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است.».. سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  65. «آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز می‌فروشند» سوره آل عمران، آیه ۷۷.
  66. «و بدانید که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند» سوره انفال، آیه ۲۸.
  67. الدر المنثور.
  68. «هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.
  69. «و از خداوند فرمان برید و از پیامبر فرمانبرداری کنید پس اگر پشت کنید بر عهده پیامبر ما، تنها پیام‌رسانی آشکار است» سوره تغابن، آیه ۱۲.
  70. «خداوند است که هیچ خدایی جز او نیست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره تغابن، آیه ۱۳.
  71. «ای مؤمنان! برخی از همسران و فرزندانتان دشمن شمایند پس، از آنان دوری گزینید و اگر درگذرید و ببخشایید و چشم بپوشید بی‌گمان خداوند (نیز) آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره تغابن، آیه ۱۴.
  72. «جز این نیست که دارایی‌ها و فرزندانتان مایه آزمونند و خداوند است که پاداش سترگ نزد اوست» سوره تغابن، آیه ۱۵.
  73. «هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند» سوره تغابن، آیه ۱۶.
  74. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره تغابن»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.