سیره حضرت فاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث حضرت فاطمه زهرا است. "سیره حضرت فاطمه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

سیره حضرت فاطمه(س) از یک سو به لحاظ انتساب ایشان به عنوان دختر پیامبر(ص)، همسر امامت و مادر ولایت و از سوی دیگر برجستگی‌های شخصیتی که در وجود ایشان دیده می‌شود و ایشان را به عنوان یک الگو مطرح می‌سازد، حائز اهمیت است.

سیره آن حضرت در مواردی چون ایمان و اخلاص؛ ساده‌زیستی و زهد؛ ایثار؛ اداره خانواده؛ حجاب و عفاف و حضور اجتماعی ـ سیاسی قابل بررسی است.

مقدمه

سیره حضرت فاطمه(س) از یک سو به لحاظ انتساب ایشان به عنوان دختر پیامبر(ص)، همسر امامت و مادر ولایت و از سوی دیگر برجستگی‌های شخصیتی که در وجود ایشان دیده می‌شود و ایشان را به عنوان یک الگو مطرح می‌سازد، حائز اهمیت است. بنابه فرموده حضرت ولی‌عصر(ع) که مادرشان، حضرت فاطمه(س) را به عنوان الگویی برای خود معرفی می‌کنند[۱]، علاوه بر آنکه جنبه‌هایی از شخصیت ایشان که به شئون انسانیت باز می‌گردد، الگویی برای تمامی انسان‌ها اعم از زن و مرد است، به عنوان نمونه‌ای کامل برای زنان نیز (در شناخت ابعاد مختلف وجودی شخصیت زن، پی بردن به ارزش استعدادهای موجود در زن بدون تحت تأثیر القائاتی که در تحقیر جنس زن وجود دارد و در نهایت ظهور استعدادها در ابعاد مختلف به دور از هر گونه افراط و تفریط و در نهایت رسیدن به کمال و قرب الهی) مطرح است.

سیره حضرت در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی هرچند به صورت اندک در تاریخ آمده است، اما توجه به هر کدام از وقایع نقل شده، از زاویه‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی و عملی، ابعاد مختلفی از زندگی این شخصیت را برای ما آشکار می‌سازد[۲].

نمونه‌هایی از سیره‌های حضرت زهرا (س)

ایمان و اخلاص

حضرت فاطمه(س) به عنوان برترین بانوی جهان (سیدة نساء العالمین) از خلقت آدم تا پایان جهان[۳] مطرح است. این امر بیانگر درجه ایمان ایشان است تا جایی که در قرآن کریم به مقام عصمت ایشان، اشاره شده است[۴]. آمدن روزانه پیامبر(ص) در طلوع فجر به درب خانه ایشان، سلام به اهل خانه با عنوان "اهل‌البیت" و خواندن آیه إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ...[۵] از ویژگی‌های حضرت فاطمه(س) و خانواده ایشان است[۶]. اخلاص در اعمال که به نیت افراد برمی‌گردد نیز از موارد بسیار مهمی است که خداوند در سوره انسان، آن را اذعان کرده است: إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۷].

در مقابل از جمله مقاماتی که خداوند به ایشان بخشیده است شفاعت از دوستداران و پیروان خویش در روز قیامت است[۸].

ضمن اینکه ایشان شیعیان خود را چنین توصیف می‌کنند: "اگر به آنچه به شما امر می‌کنیم عمل می‌کنی و از آنچه شما را برحذر می‌داریم دوری می‌کنی از شیعیان مایی وگرنه هرگز از شیعیان ما نیستی"[۹].[۱۰]

ساده‌زیستی و زهد

اکتفا به ضروریات زندگی و ساده‌زیستی، ویژگی برجسته فردی است که در مدینه به عنوان فرزند رهبر جامعه نبوی محسوب می‌شد. توجه خاص مسلمانان اعم از فقیر و متمکن به زندگی رهبر جامعه و اعضای خانواده وی مسئله‌ای است که ضرورت این امر را دوچندان می‌ساخت. حضرت فاطمه(س) چه در دوران تنگدستی و چه در زمان گشایش مادی مسلمانان، اصل ساده‌زیستی را همواره با توجه به شرایط زمانه اجرا می‌کردند. تهیه ضروریات زندگی به عنوان جهیزیه که با فروش زره حضرت علی(ع) تهیه شد، وسایل ساده زندگی[۱۱] و پرهیز از برخی امکانات همچون استفاده نکردن از پرده‌ای که برای منزل تهیه شده بود به توصیه پیامبر(ص) ـ که در آن زمان جزء تزئینات به شمار می‌رفت ـ نمونه‌هایی از آن است[۱۲].

زاویه دیگر ساده‌زیستی حضرت فاطمه(س) که حقیقت امر را بیشتر آشکار می‌سازد، زهد و نداشتن دلبستگی به امور مادی است که جلوه‌ای از آن، بخشیدن نوترین لباس خویش در شب عروسی به یک نیازمند است[۱۳].[۱۴]

ایثار

گذشت از حق خویش برای نفع رساندن به دیگران و ایثار مورد دیگری است که در زندگی حضرت فاطمه(س) نمونه‌های فراوان دارد. نمونه بارز آن ادای نذر سه روز روزه حضرت فاطمه(س) برای سلامتی بیماری حسنین(ع) است. حضرت زهرا(س)، حضرت علی(ع)، حسنین(ع) و فضه خادمه، در هر سه روز، غذای خویش را به یتیم، اسیر و مسکین دادند و با آب افطار کردند. نتیجه آن، نزول سوره انسان: إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا[۱۵] در تمجید از اقدام خالصانه این خانواده بود[۱۶]. این گونه ایثارها در امور معنوی نیز دیده می‌شود که نمونه معروف آن فرمایش "اول همسایه سپس، خانۀ" حضرت فاطمه(س) به امام حسن(ع) است، در استدلال بر اینکه چرا در دعا، دیگران را بر اهل خانه ترجیح می‌دهد[۱۷].[۱۸]

دختر، مادر، همسری نمونه

حضرت فاطمه(س) در زندگی پیامبر(ص) جایگاه خاصی داشت و از محبوب‌ترین افراد نزد ایشان به شمار می‌آمد[۱۹]، همین بس که پیغمبر(ص) ایشان را "ام‌أبیها" خواندند[۲۰] و در مواردی نیز از عبارت "فداها ابوها" استفاده می‌کردند[۲۱]. همچنین پیامبر(ص) ایشان را بسیار می‌بوسید و می‌فرمود از ایشان، بوی بهشت استشمام می‌شود[۲۲] و نیز به احترام ایشان از جای برمی‌خواستند[۲۳].

از معروف‌ترین احادیث پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س) این جمله است: "فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزار داده و هر که مرا آزار دهد خدا را آزار داده است و هر کس او را خوشحال کند مرا خشنود ساخته و هر کس مرا خشنود سازد خدا را خشنود ساخته است"[۲۴].

گرامی داشتن حضرت فاطمه(س) از جانب پیامبر(ص) نقش مهمی در زدودن فرهنگ جاهلی آن زمان داشت که داشتن دختر را مایه ننگ می‌دانستند و "چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید از شدت غم و حسرت، رخسارش سیاه، و سخت دلتنگ می‌شود و از این عار روی از قوم خود پنهان می‌دارد و به فکر می‌افتد که آیا آن دختر را با ذلت و خواری نگه دارد یا زنده به خاک گور کند": وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ[۲۵].

فرزندان حضرت فاطمه(س) مادر خویش را در کودکی از دست دادند؛ ولی در همین زمان اندک نیز ایشان، اهتمام ویژه‌ای به تربیت فرزندان خویش داشتند. در تاریخ آمده است: زمانی که حسنین(ع) به بازی با یکدیگر مشغول بودند ایشان و پیامبر(ص) آنان را در هر چه بهتر انجام دادن بازی تشویق می‌کردند؛ چون نقش عمده‌ای در تربیت دارد[۲۶].

شیوه همسرداری ایشان علاوه بر نمود آن در مظاهر زندگی، از سخنان پایانی این دو شخصیت بزرگوار در لحظات پایانی زندگانی حضرت فاطمه(س) آشکار می‌شود که حضرت علی(ع) خطاب به حضرت فاطمه(س) رضایت خویش را از ایشان اعلام کرد و فرمود که هیچ‌گاه در زندگی، رفتاری از ایشان ندیده‌اند که خاطر ایشان را به عنوان همسر آزرده باشد[۲۷]. در حدیثی از ایشان آمده است: "بهترین شما کسانی هستند که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌ترند و با همسرانشان مهربان و بخشنده‌اند"[۲۸].[۲۹]

عدالت

حضرت فاطمه(س) نزد خداوند در بالاترین درجات ایمان قرار داشت و فرزند بزرگ‌ترین شخصیت روزگار خویش بود؛ اما به لحاظ مادی، خود را همچون سایر مردم می‌دانست؛ برای نمونه، زمانی که انجام امور خانه و فرزندداری بر ایشان طاقت‌فرسا شده بود و از پیامبر اسلام(ص) خدمت‌کار خواستند، پیامبر(ص) به علت تنگدستی اغلب مسلمانان، تسبیحات اربعه را برای تسهیل در امور به ایشان آموخت که بسیار برای ایشان کارگشا بود[۳۰].

حضرت زهرا(س) در روزگار گشایش مادی مسلمانان نیز که فضه به عنوان خدمتکار نزد ایشان بود، با توافق یکدیگر به تقسیم کار پرداخته بودند و به صورت یک روز در میان، روزی را به امور منزل و روزی را به عبادت می‌گذراند. بدین ترتیب، آن حضرت، هیچ تفاوتی بین خود و خدمتکار خویش قائل نبود[۳۱]. همچنین به پیشنهاد پیامبر(ص) امور داخل منزل به عهده حضرت فاطمه(س) و انجام امور خارج منزل به عهده حضرت علی(ع) گذارده شده بود[۳۲].[۳۳]

حجاب و عفاف و حضور اجتماعی ـ سیاسی

حضرت فاطمه زهرا(س) به پوشش خویش و در معرض افراد نامحرم قرار نگرفتن بسیار اهمیت می‌دادند و در واپسین روزهای حیات خویش نیز از اینکه پس از وفات، حجم بدن ایشان را نامحرم ببیند، نگران بودند[۳۴]. در عین حال بدون هر گونه افراط و تفریط در مواقع ضروری در امور اجتماعی به تناسب جایگاه اجتماعی خویش به عنوان یک زن مشارکت داشتند. در زمان حیات پیغمبر(ص) پس از غزوات، همچون مکه، یار و غمخوار پدر و همسر بودند و نقش امدادگر را در درمان جراحات آنان ایفا می‌کردند[۳۵].

ارتباط صمیمانه با خویشاوندان و همدردی با آنان همچون درست کردن غذا به مدت سه روز برای خانواده حمزه، عموی رسول خدا(ص) پس از شهادت وی به توصیه رسول اکرم(ص)[۳۶]، تهیه نان برای پیامبر(ص) هنگام حفر خندق در نقش پشتیبانی[۳۷]، حضور هفتگی بر مزار شهدا از جمله حمزه در زمان حیات رسول خدا(ص) و پس از رحلت ایشان، حضوری از نوع دیگر در اجتماع توسط ایشان است[۳۸].

نقش ایشان در ماجرای مباهله مسیحیان نجران، همراه پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و حسنین(ع) ـ که در قرآن نیز بدان اشاره شده است[۳۹] ـ حضور مهم سیاسی ایشان در زمان پیامبر(ص) است: فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ [۴۰]. اقدامات اجتماعی ـ سیاسی حضرت فاطمه(س) پس از رحلت پیغمبر اکرم(ص) در حمایت از جریان حامی امامت نیز نمونه‌هایی دیگر از این حضور است[۴۱].

جایگاه علمی و آثار

حضرت فاطمه(س) به شهادت معصومان(ع) دارای علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت[۴۲] و در مسائل علمی، پاسخگوی مردم و محل رجوع بانوان بود. نمونه بارزی از تربیت‌یافتگان مکتب علمی حضرت فاطمه(س) فضه خادمه است که بیست سال، پایان عمر خویش را قادر بود تنها با استفاده از آیات قرآنی به سؤالات پاسخ گوید[۴۳].

آثاری که از حضرت به یادگار مانده است در قالب دو دسته بررسی می‌شود:

  1. بخش اول، شامل سخنان، خطبه‌ها و ادعیه‌هایی است که به مناسبت‌ها و زمینه‌های مختلف ایراد فرموده و با استفاده از منابع می‌توان بدان دست یافت[۴۴]. همچنین افراد زیادی همچون امام علی(ع)، حسنین(ع)، ام‌کلثوم، زینت کبری، ابن‌عباس، ابن‌مسعود، أسماء بنت عمیس، عایشه، ام‌سلمه، سلمی، ام‌رافع، أنس و... از ایشان روایت کرده‌اند[۴۵].
  2. بخش دوم آثاری چون مصحف فاطمه(س) منسوب به حضرت است که پس از ایشان در دست ائمه(ع) قرار داشت و هم‌اکنون نیز بنابر روایات نزد حضرت ولی‌عصر(ع) است. پس از رحلت پیامبر(ص) برای کاستن از اندوه حضرت زهرا(س)، مطالب این صحیفه به دست یکی از فرشتگان الهی بر آن بانوی بزرگوار، ایراد شد و حضرت علی(ع) نیز آن را املا می‌کرد. نفی درج آیات قرآنی و احکام شرعی در مصحف فاطمه(س) و وجود مطالبی درباره مقام و منزلت پیامبر(ص)، آینده فرزندان حضرت زهرا(س) پیشگویی رخدادها، نام‌های انبیا و اوصیا، پادشاهان و پدرانشان، وصایای حضرت فاطمه(س) عناوین کلی محتوای مصحف است که در روایات، بدان اشاره شده است، بنابراین این گمان برخی را رد می‌کند که شیعه اثنی‌عشری را متهم به داشتن قرآنی دیگر به نام مصحف فاطمه کرده‌اند. سند و روایات مصحف فاطمه(س) نیز معتبر است و صحت انتساب را تأیید می‌کند[۴۶].[۴۷]

حکمت دستورهای الهی از دیدگاه حضرت فاطمه(س)

حضرت زهرا (س) در سخنانی در بیان حکمت برخی از دستورهای خداوند فرموده‌اند: "پس خداوند، ایمان را برای طهارت شما از شرک قرار داد و نماز را دوری از کبر و زکات را صفای روح و زیادی در روزی و روزه را تحکیم اخلاص و حج را بلندی و رفعت دین و احیای سنت‌ها و اعلان شریعت و عدالت را نظام قلب‌ها و قبولی دین و اطاعت ما اهل بیت را باعث نظام داشتن ملت و امامت ما را امان از تفرقه و جدایی و جهاد را عزت اسلام و صبر را کمکی بر استحقاق اجر و امر به معروف را باعث مصلحت عمومی و نهی از منکر را برای تنزیه دین و نیکی به والدین را حفظ از نارضایتی و صله ارحام را مایه طولانی شدن عمر و کثرت افراد یکدل و قصاص را حفظ خون‌ها و وفای به نذر را روزنه‌ای برای بخشش گناهان و کامل کردن کیل و وزن را برای حفظ اموال از نقص و ضرر و نهی از نوشیدن شراب را دوری از پلیدی و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان عفیفه را مانع از لعنت و دوری از دزدی را سبب جلوگیری از اعمال زشت و نخوردن مال یتیم و برنداشتن آن را پناهی از ظلم و نهی از زنا را حفظ از غضب الهی و عدالت در احکام را مایه دلگرمی مردم و ظلم نکردن در حکم را برای ترس از حق قرار داده و برای اخلاص در ربوبیت خود، شرک را حرام کرده است.

پس تقوای الهی را در بالاترین درجه پیشه خود کنید و در حالی از این دنیا بروید که مسلمان باشید و از فرامین خدا روی برنگردانید و آنچه امر فرموده اطاعت کنید و از آنچه نهی فرموده خودداری کنید و پیرو علم باشید و بدان تمسک کنید که فقط بندگان آگاه از خدا می‌ترسند.

پس حمد و ثنای خدایی را به جا آورید که با عظمت و نورش، تمام اهل آسمان و زمین در جستجوی وسیله‌ای به سوی اویند و ما آن وسیله الهی در خلقش هستیم و ما آل رسول خداییم و ما مقربان درگاه خدا و جایگاه قدس او و حجت غیب الهی و وارث انبیای اوییم"[۴۸].[۴۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة»؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، ج۵۳، ص۱۸۰.
  2. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۲۰.
  3. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۹۵، ج۴، ص۱۸۹۵.
  4. فرات بن إبراهیم الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۳۳۸؛ نک: علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة.
  5. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  6. فرات بن إبراهیم الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۲۳ و ۱۲۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۵۴۲؛ ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۵.
  7. «(با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  8. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۲۱۹.
  9. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۸، ص۱۵۵.
  10. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱.
  11. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۲.
  12. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۸۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳.
  13. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۳۳، ص۳۴۶.
  14. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۲۱-۳۲۲.
  15. «با خود می‌گویند: شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
  16. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابة، ج۶، ص۲۳۷.
  17. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۲؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۱۵۲.
  18. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۲۲.
  19. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۳۳، ص۲۸۴.
  20. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ص۲۲۰؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۵۷.
  21. شیخ صدوق، الأمالی، ص۱۴۱.
  22. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۵۲؛ فرات بن ابراهیم الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ص۱۱۹.
  23. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۳۳، ص۲۵۸.
  24. «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي‏»؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، ج۶۷، ص۳.
  25. «و چون یکی از ایشان را به دختر (دار شدن) نوید دهند چهره‌اش (از خشم) سیاه می‌شود و او (ناگزیر) خشم خود را فرو می‌خورد از بدی خبری که به او داده‌اند از قوم خود پنهان می‌گردد؛ آیا او را با (احساس) خواری نگه دارد یا (زنده) در خاک پنهان کند؛ هان! بد داوری می‌کنند» سوره نحل، آیه ۵۸-۵۹.
  26. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الأطهار، ج۴۳، ص۲۸۶.
  27. فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۱۵۱.
  28. محمد بن جریر طبری، دلائل الإمامة، ص۷.
  29. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۲۲-۳۲۴.
  30. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۳۶۶.
  31. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۲۸.
  32. شمس الدین السرخسی، المبسوط، ج۱۶، ص۵۵؛ ابوبکر کاشانی، بدائع الصنائع، ج۴، ص۲۴ و ۱۹۲.
  33. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۲۴.
  34. احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی، ص۵۳.
  35. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الأشراف، ج۱، ص۳۲۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۸.
  36. شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۲۴۱.
  37. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۹.
  38. شیخ کلینی، اصول الکافی، ج۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۳، ص۱۰۳۴.
  39. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۸۱.
  40. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  41. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۲۴-۳۲۵.
  42. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲۵، ص۵۸۴.
  43. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۷، ص۲۳۶.
  44. اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا(س)، ج۲۲، ص۲۶۶-۳۴۱.
  45. ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۲؛ اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا(س)، ج۲۲، ص۵۲۶ و ۶۱۲.
  46. سید جعفر مرتضی عاملی، رنج‌های زهرا، ص۹۷-۱۰۹؛ نیز نک: محمد دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س).
  47. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۲۵-۳۲۶.
  48. محمدباقر انصاری، سید حسین رجایی، صدای فاطمی فدک، ص۲۷ (فرازی از خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد).
  49. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص:۳۲۶-۳۲۷.