ثوبان مولی رسول الله در حدیث
نقل روایات از زبان ثوبان
ثوبان روایات فراوانی را از پیامبر(ص) نقل کرده است و علمای شیعه و اهل سنت، روایات متعددی را از طریق ثوبان در کتابهای روایی خود نقل کردهاند. ثوبان از پیامبر(ع) حدود صد و بیست و هشت حدیث، روایت کرده است[۱]. در ادامه، برخی از این روایات را نقل میکنیم.[۲]
درخواست مردم از ثوبان
روزی عدهای از مردم به نزد ثوبان آمدند و از او خواستند که حدیثی را برای آنها نقل کند. در آن زمان، سخن گفتن اصحاب پیامبر(ص) آسان نبود و حکومت اجازه روایت حدیث نمیداد. مردم گفتند: ای ثوبان! روایتی را برای ما بیان کن که نه به تو ضرر برساند و نه حکومت مزاحم تو شود و برای ما هم سودمند باشد.
ثوبان گفت: "به قرآن، کتاب خدا، عمل کنید؛ به راستی که قرآن، بهترین سخن و کاملترین موعظه است".
مردم گفتند: راست میگویی، اما میخواهیم روایتی را از تو بشنویم که تو از رسول خدا(ص) شنیدهای.
ثوبان گفت: "پیامبر(ص) فرمود: مرا در روز قیامت خواهید دید که در اطراف حوض کوثر، از مردم یمن دفاع میکنم و راه را برای رسیدن آنها به آن حوض باز میکنم.
یکی از حاضران پرسید: از اهل یمن دفاع خواهی کرد؟
پیامبر(ص) فرمود: آری! از اهل یمن دفاع میکنم.
مردی دیگر پرسید: طول حوض کوثر چقدر است؟
پیامبر(ص) فرمود: از این جا (مدینه) تا عمان؛ آب حوض کوثر از شیر، گواراتر و از عسل، شیرینتر است و هر کس از آن بنوشد، هرگز تشنه نشود تا به پاداش اصلی خود که بهشت جاودان است، برسد»[۳].[۴]
جایگاه معاویه در قیامت
ثوبان، عمری طولانی داشت و تا زمان معاویه زنده بود. مردم از ثوبان درباره معاویه میپرسیدند، او گفت: "پیامبر(ص) فرمودند: معاویه در روز قیامت در صندوقی از آتش محبوس میشود»[۵].[۶]
طلیعة ظهور مهدی(ع)
ثوبان از رسول خدا(ص) نقل میکند که ایشان فرمودند: "از جانب مشرق، سپاهیانی با پرچمهای سیاه ظهور خواهند کرد که دلهای آنان هم چون کوه، استوار و محکم است. هر کس در آن زمان باشد، به آنان بپیوندد، هر چند در سرمای سخت زمستان و در برف باشد"[۷].[۸]
گروه بر حق از زبان ثوبان
ثوبان میگوید: روزی پیامبر(ص) فرمود: "دنیا برایم کوچک شد و اول و آخر آن را مشاهده کردم و دیدم که پیروان من به چیزهایی دست پیدا مییابند که نزد من ارزشی ندارد. آنان اموال دنیا را تصاحب میکنند و همه امکانات مادی را به چنگ میآورند. من از خداوند درخواست کردم که امت مرا با قحطی و خشکسالی و فقر از بین نبرد و یا بیگانگان را بر آنها مسلط نسازد که ریشه آنها را از بین ببرند.
خداوند فرمود: ای محمد! وقتی من چیزی بخواهم، همان خواهد شد! من امت تو را با قحطی و خشکسالی از بین نخواهم برد و بیگانگان را بر آنها مسلط نخواهم کرد، هر چند تمام مردم جهان علیه آنها بسیج شوند، مگر این که خودشان علیه خودشان به پا خیزند و هم دیگر را بکشند و به اسارت بکشند. این گونه است که من بر امتم از گمراهانی از افراد همین امت میترسم؛ زیرا اگر شمشیر (جنگ) در امت من، توسط خودشان به میان آمد، تا روز قیامت سایهاش بر طرف نخواهد شد. در آن هنگام، شرک و بت پرستی و گمراهی، چهره خود را نمایان خواهد ساخت. بسیاری از افراد، ادعای پیامبری خواهند کرد و خود را بر من ترجیح خواهند داد و توجهی به تعالیم من نخواهند کرد، گویا پیامبران جدیدی هستند و از خود، چیزهایی بر دین خدا خواهند افزود و یا از آن کم خواهند کرد. در این میان، فقط یک گروه هستند که بر حق خواهند ماند و چیزی جز آن چه که من گفتهام و از جانب خدا آوردهام و در طول مدت رسالتم بر آن تأکید کردهام و همه هم از آن آگاه هستند، نخواهند گفت. این گروه، بر حق هستند و هیچ کس نمیتواند تا روز قیامت به آنها ضرری تحمیل کند»[۹].[۱۰]
پیامبر(ص) و پاسخ به سؤال مرد یهودی
ثوبان میگوید: روزی نزد رسول خدا(ص) ایستاده بودم که یکی از سرکردگان یهودی نزد ایشان آمد و گفت: "سلام بر تو ای محمد!" من بر گستاخی او اعتراض کردم و او را به عقب راندم که چرا پیامبر(ص) را به نام رسول خدا خطاب نمیکنی؟ مرد یهودی که ناراحت شده بود و میخواست بهانهای بتراشد، گفت: "ما، افراد را با نامی که خانوادهشان بر آنها میگذارند، صدا میکنیم!"
پیامبر(ص) که دید او ناراحت شده است، فرمود: "آری، خانوادهام نام مرا محمد گذاشتهاند".
پس آن مرد یهودی گفت: "آمدهام تا سؤالی را از شما بپرسم".
پیامبر(ص) فرمود: "آیا سخنان من برای تو سودی خواهد داشت؟"
او گفت: "من سخنان شما را میشنوم".
پیامبر(ص) در حالی که تکه چوبی را به روی زمین میکشید، فرمود: "بپرس آنچه را که میخواهی".
او پرسید: زمانی که زمین و آسمان دگرگون و قیامت آغاز شود، مردم، کجا خواهند بود؟
پیامبر(ص) فرمود: "در تاریکی قبل از حشر".
مرد یهودی، سپس سؤالاتی درباره اولین کسانی که وارد بهشت میشوند و نیز غذای آنان پرسید و جواب، دریافت کرد. پس مرد یهودی گفتههای پیامبر(ص) را تصدیق کرد و گفت: "آری، تو پیامبر خدا هستی". آن گاه گفت: "هر آنچه گفتی، درست بود، اما میخواهم سؤالی از شما بپرسم که جز پیامبر، کسی از آن آگاه نیست".
پیامبر(ص) فرمود: "اگر برای تو سودی دارد، بپرس".
او گفت: "میخواهم درباره خلقت فرزند در رحم مادر بپرسم".
پیامبر(ص) فرمود: "فرزند، از ترکیب نطفه مرد با نطفه زن و به امر خدا پدید میآید. نطفه مرد، سفید و نطفه زن، زرد است. اگر نطفه مرد، نطفه زن را در بر بگیرد و بالاتر از آن باشد، بچه، دختر میشود و اگر نطفه مرد بالاتر قرار بگیرد و نطفه زن را در میان قرار دهد، کودک، پسر خواهد شد[۱۱].[۱۲]
اهل بیت(ع) چه کسانی هستند
ثوبان به نقل از پیامبر(ص) میگوید: روزی پیامبر اکرم(ص)، حسن و حسین(ع) را روی زانوهایش نشاند و فاطمه(ع) را جلوی خود نشانید و دست بر گردن علی(ع) گذاشت و فرمود: «خدایا! تو شاهد باش که اینها اهل بیت من هستند»[۱۳].[۱۴]
تعهد ثوبان در حضور پیامبر(ص)
نقل شده است که روزی جمعی از اصحاب، نزد رسول خدا(ص) بودند. حضرت به آنها فرمود: "اگر یکی از شما با من عهد کند که به این سخن من عمل کند، من بهشت را برای او ضمانت میکنم". ثوبان گفت: "من تعهد میکنم". پیامبر(ص) فرمود: "هرگز از کسی درخواستی نکن". ثوبان پذیرفت و تا آخر عمرش از کسی چیزی نخواست؛ چه بسا در حالی که سوار بر اسب بود شلاق از دست ثوبان میافتاد و او از کسی که شلاق را به او بدهد درخواست کمک نمیکرد و خودش پیاده میشد و شلاق را بر میداشت. هر چند پیاده و سوار شدن زحمت داشت و افرادی بودند که به راحتی میتوانستند شلاق را به ثوبان بدهند، اما به خاطر عهدی که با پیامبر(ص) کرده بود، خود تمام کارهای شخصیاش را به جا میآورد[۱۵].[۱۶]
محبت؛ میزان سعادت
روزی ثوبان به پیامبر(ص) خدایان گفت: "ای رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! قیامت کی برپا میشود؟"
پیامبر(ص) فرمود: "برای سؤالات آن روز، چه آماده کردهای؟"
ثوبان گفت: "یا رسول الله! عمل زیادی به جا نیاوردهام و لکن خدا و رسول او را دوست دارم".
پیامبر(ص) فرمود: "دوستی تو با رسول خدا به چه درجهای رسیده است؟"
ثوبان گفت: "به آن خدایی که تو را به نبوت برانگیخته است، محبت شما در قلب من به اندازهای است که اگر مرا با شمشیر قطعه قطعه، و با اره، پاره پاره، و با قیچی، ریز ریز کنند و به آتش بسوزانند و زیر سنگ آسیا نرم کنند، برای من بهتر و آسانتر است از این که در دل خود نسبت به شما یا یکی از اهل بیت و یاران شما کینهای داشته باشم. محبوبترین خلق خدا بعد از شما نزد من کسی است که دوستدارترین مردم نسبت به شما باشد و منفورترین و دشمنترین افراد نزد من کسی است که شما یا یکی از یارانتان را دشمن بدارد. این است میزان محبت من نسبت به شما. اگر خدا این محبت و ارداتم را قبول کند، رستگار خواهم بود و اگر خداوند عملی غیر از این بخواهد از خود سراغ ندارم که به آن اعتماد کنم. شما و یارانتان را دوست دارم، اگر چه، طاقت به جا آوردن عمل آنها را ندارم".
رسول خدا(ص) فرمود: "بشارت و مژده بر تو باد! همانا هر فردی روز قیامت با کسی خواهد بود که او را دوست میداشته است. ای ثوبان! اگر بین زمین و عرش، پر از گناهان تو باشد، با این دوستی تو، سریعتر از برطرف شدن سایه تاریکی از سنگ صاف که خورشید بر آن بتابد و سریعتر از برطرف شدن نور از آن سنگ، که خورشید از آن غایب شود نابود میشود"[۱۷].[۱۸]
دعایی از زبان ثوبان
ثوبان، از پیامبر(ص) روایت کرده که ایشان فرمودند: "هرکس در هنگام عصر بگوید: "راضیام به این که الله، پروردگارم و اسلام دینم و محمد(ص) رسولم باشد، بر خداوند متعال حقی پیدا میکند که باید خداوند او را راضی کند و هر چه از خدا بخواهد، به او عطا خواهد کرد"[۱۹].[۲۰]
شرط لازم برای ثوبان
روزی پیامبر(ص) برای اهل بیت خود دعا کرد. ثوبان که شاهد این دعا بود، گفت: "یا رسول الله! آیا من هم از اهل بیت شما هستم و این دعا شامل حال من هم میشود؟"
پیامبر(ص) چیزی نفرمود و ساکت ماند. ثوبان دوباره سخن خود را تکرار کرد و باز، پیامبر(ص) چیزی نگفت. وقتی که ثوبان برای بار سوم این سخن را تکرار کرد، پیامبر(ص) فرمود: "آری! به شرط آنکه به کسانی که مانع راه خدا هستند، ملحق نشوی و به حاکمان ظالم روی خوش نشان ندهی"[۲۱].[۲۲]
عامل استقامت از روایت ثوبان
ثوبان میگوید: پیامبر(ص) فرمود: "در راه خدا استقامت و پایداری کنید تا به سعادت برسید. بهترین کار هر انسانی نماز است و انسان مؤمن سعی میکند، همواره با وضو باشد. استقامت و نماز و وضو با یکدیگر پیوستهاند؛ به این معنی که وضو آمادگی برای نماز است و نماز باعث استقامت انسان در عقیده و اخلاق و عمل میشود"[۲۳].[۲۴]
ثروتی که بلای جان است
ثوبان میگوید: از پیامبر(ص) شنیدم که میفرمود: "هر کسی که ثروتی بعد از خود بر جای بگذارد و حق الهی آن را نپرداخته باشد، در روز قیامت، آن ثروت به صفحات آتشینی تبدیل میشود و او را درون آن میپیچند".
و نیز میگوید: پیامبر(ص) فرمودند: "هر کس بعد از خود ثروت فراوانی را برای وارثان باقی بگذارد، در روز قیامت، این ثروت به حیوان درندهای تبدیل میشود و به او حمله میکند. او میپرسد: تو چه کسی هستی که میخواهی همه هستیام را نابود کنی؟ آن درنده پاسخ میدهد که من ثروت فراوان تو هستم که بعد از خود بر جای گذاشتهای. پس این درنده حمله میکند و تمام اعضای آن فرد را میبلعد"[۲۵].[۲۶]
بهترین اموال
ثوبان میگوید روزی با برخی از باران، در مسیری همراه پیامبر(ص) بودیم. برخی از مهاجرین گفتند: که کاش میدانستیم کدام ثروت، به سود ماست؛ زیرا در مذمت ثروت آیاتی نازل شده است و اگر ما ثروت غیر مذموم را میدانستیم خوب بود. در این لحظه عمر گفت: "اگر بخواهید، من در این باره از پیامبر(ص) میپرسم".
همه گفتند: کار خوبی است.
عمر نزد پیامبر(ص) رفت و دیگران هم به دنبال او رفتند. عمر گفت: «"یا رسول الله! با توجه به مذمتی که درباره ثروت، در آیات قرآن شده، پس کدام مال، خوب و به صلاح ماست؟"
پیامبر(ص) فرمود: "فکر شما نباید درباره ثروت متمرکز باشد، بلکه باید زبانی ذاکر و قلبی شکرگزار و زنی مؤمنه داشته باشید تا شما را برایمان تان یاری گر باشند؛ اموال نمیتواند بر ایمانتان بیفزاید و برای شما ماندگار نیست. آنچه میماند، ایمان است و بس. اگر بخواهید دنبال بهترین ثروت باشید، باید برای همین سه مورد باشد"[۲۷].[۲۸]
دوری از سه چیز
ثوبان از رسول اکرم(ص) روایت میکند که آن حضرت فرمودند: "هر کس که از دنیا برود در حالی که از تکبر و خیانتکاری و دین مردم پاک باشد، وارد بهشت خواهد شد"[۲۹].[۳۰]
رابطه رزق و خواست انسان
احمد بن حنبل از ثوبان نقل میکند که پیامبر(ص) فرمود: "گاهی انسانی به خاطر گناهی که انجام داده، از رزق محروم میشود. قدر (الهی) رد نمیشود مگر به واسطه دعا و مدت عمر را طولانی نمیکند مگر نیکی". یعنی دعا مقدرات را عوض میکند و نیکوکاری عمر را زیاد میکند[۳۱].[۳۲]
حدیث رفع
این حدیث، یکی از احادیث مهم، و کلیدی در فقه اسلامی است، البته در روایتی که ثوبان از رسول اکرم(ص) نقل کرده، تنها سه مورد را بیان کرده است، اما در حدیث دیگری هر نه مورد آمده است. بر اساس روایت ابن عباس و ثوبان، خداودن تکلیف را از امت پیامبر(ص) در صورت خطا، فراموشی یا اکراه، برداشته است[۳۳].[۳۴]
ثوبان و شادی رسول خدا
ثوبان میگوید: وقتی آیه: ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۳۵]، نازل شد، پیامبر(ص) فرمود: "این آیه به قدری مرا خوشحال کرد که اگر همه دنیا و هر چه در آن است را به من میدادند، این قدر شاد نمیشدم".
یکی از حاضران پرسید: ای رسول خدا! آیا کسی که شرک هم بورزد، مشمول این آیه میشود و خداوند از شرک هم در میگذرد؟ پیامبر(ص) لحظهای درنگ کرد و آنگاه فرمود: "نه! اگر شرک بورزد، این آیه شامل او نمیشود" و این جمله را سه بار تکرار کرد[۳۶].[۳۷]
حق مرد
ثوبان روایت میکند که پیامبر(ص) فرمودند: "هر زنی که بدون هیچ سبب، از شوهرش طلاق بخواهد، بوی بهشت بر او حرام خواهد بود"[۳۸].[۳۹]
ذکر بعد از نماز
ثوبان میگوید: هرگاه پیامبر(ص) نمازش را تمام میکرد، سه بار ذکر استغفار « أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ » را بر زبان جاری میساخت. آنگاه میفرمود: "خدایا! تو سلام هستی و سلام از تو است؛ تو مبارک و دارای عظمت و بزرگواری هستی"[۴۰].[۴۱]
توصیه پیامبر(ص) به ثوبان
ثوبان میگوید: روزی پیامبر(ص) من فرمود: "هرگاه برای انجام یک گناه، سوگند خوردی، به سوگندت عمل نکن؛ زیرا این، رسم جاهلیت است. عادتهای جاهلیت را زیر پایت بگذار و برو!"[۴۲].[۴۳]
اعمال بسیار بزرگ
ثوبان از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که ایشان فرمودند: "به روشنی میبینم که گروهی از امت من در روز قیامت، در حالی که اعمالی با ارزش و همانند کوههای بسیار بزرگ دارند، حاضر میشوند اما خداوند، آن اعمال را بی ارزش دانسته و از بین میبرد".
پس من پرسیدم: یا رسول الله! این افراد چه کسانی هستند؟ آنها را برای ما معرفی کن تا خود را از آنها جداسازیم. پیامبر(ص) فرمود: "این گونه افراد، مسلمانهایی مثل شمایند؛ تا هنگامی که در حضور شما هستند، نماز میخوانند و روزه میگیرند؛ اما زمانی که تنها میشوند، دستورهای خدا را زیر پا میگذارند و به آنها توجهی ندارند"[۴۴].[۴۵]
آبروی مسلمان
ثوبان میگوید: پیامبر(ص) به ما میفرمود: "بندگان خدا را اذیت نکنید و از شماتت آنها دست بردارید و از افشا کردن رازهای پنهانی آنان خودداری کنید؛ زیرا کسی که با برادر مسلمانش چنین کند، خداوند هم او را در دنیا و آخرت رسوا میکند؛ هر چند همه تلاشش را به کار بگیرد که رسوا نشود، خداوند، درون خانهاش آبروی او را میبرد"[۴۶].[۴۷]
پاداش عیادت
ثوبان از قول پیامبر(ص) نقل میکند که هرگاه انسان مسلمان به عیادت دوستانش برود، تا زمانی که بر گردد، در زیر سایه رحمت خدا در بهشت میباشد و برای او در این مدت، بهترین مکان بهشت را آماده میکنند[۴۸].[۴۹]
سؤال کلیدی
روزی فردی از ثوبان پرسید:ای ثوبان! تو مدتی را در حضور پیامبر(ص) بودهای؛ به من عملی را بیاموز که به واسطه آن مستحق رفتن به بهشت شوم. ثوبان گفت: "اتفاقا من هم یک روز از پیامبر(ص) همین سؤال را پرسیدم: پیامبر(ص) فرمود: هرچه میتوانی در پیشگاه خداوند سجده کن! بهترین کار، سجدههای طولانی و زیاد است. هر گاه سجده میکنی، خداوند بر درجات تو میافزاید و از گناهان تو میکاهد".
فرد سؤال کننده میگوید: روزی دیگر از ابوالدرداء، از اصحاب پیامبر(ص)، همین سؤال را پرسیدم و همین جواب را شنیدم[۵۰].[۵۱]
عتابی از سر درد
ثوبان میگوید: روزی پیامبر(ص) با ناراحتی به ما فرمود: "روزی را میبینم که دیگر ملتها بر شما هجوم بیاورند، همان گونه که درندگان بر لاشهای حمله کنند و هر کدام برای خود نصیبی طلب کنند".
یک نفر از میان جمع گفت: آیا هجوم بیگانگان بر ما، به خاطر عده اندک ما خواهد بود؟.
پیامبر(ص) فرمود: "نه! در آن روز تعداد شما زیاد است، اما هم چون کف فراوان رودخانه جایگاهی نزد دشمن نخواهید داشت و دلهای شما از سستی پر خواهد بود".
یکی دیگر از حاضران پرسید: یا رسول الله! منظورتان از سستی چیست؟
پیامبر(ص) فرمود: "دوستی دنیا و بد داشتن مرگ"[۵۲].[۵۳]
چرا پیامبر(ص) از در خانه فاطمه(ع) برگشت؟
همه عالمان حدیث اهل سنت و شیعه نقل کردهاند که دوری از فاطمه(ع) بر پیامبر(ص) بسیار سخت بود. ابن داوود از ثوبان نقل میکند: پیامبر اکرم(ص) هرگاه عازم سفر میشد، از آخرین کسی که خداحافظی میکرد، فاطمه(ع) بود و در بازگشت از سفر، اولین شخصی را که به دیدارش میشتافت، فاطمه(ع) بود [۵۴].
روزی رسول خدا(ص) از یکی از جنگها باز میگشت، بر در خانه دخترش آمد و حسن و حسین را دید که دست بندهای نقره به دست دارند و لذا نزد فاطمه نرفته و از همان جا بازگشت. هنگامی که حضرت فاطمه(ع) با این صحنه روبه رو شد علت آن را دریافت، پردهای را که تازه خریده بود و دستبندهایی را که بر دستهای حسن و حسین بود، در آورد و به فرزندانش داد تا آنها را به پیامبر تحویل دهند و ایشان درباره آنها هرطور که صلاح میداند عمل کند.
حسن و حسین در حالی که گریان بودند، نزد رسول خدا(ص) آمدند. رسول خدا(ص) آن اشیاء را از آنان گرفت و به ثوبان داد و به او فرمود: "اینها را نزد فلان قبیله ببر و در مقابل، یک جامه یمانی و دو دست بند از جنس عاج خریداری کن. آنها اهل بیت من هستند و من دوست ندارم که در این دنیا از اشیاء گران قیمت استفاده کنند".
این روایت در مسند احمد این گونه از ثوبان روایت شده که پیامبر(ص) به ثوبان فرمود: "در مقابل اینها گردنبندی از جنس اور درختچه یمنی و دو دست بند از جنس عاج خریداری کن»[۵۵].[۵۶]
پول خود را کجا هزینه کنیم؟
ثوبان میگوید: پیامبر(ص) درباره هزینه کردن پول فرمود: «بهترین جایی که انسان باید پولش را هزینه کند، تهیه کردن یک زندگی آبرومند برای خانواده است و بعد تهیه کردن وسیله نقلیه و آنگاه هزینه کردن پول برای دل جویی و معاشرت با دوستان»[۵۷].[۵۸]
ماجرای تب
پیامبر(ص) فرمود: "هرگاه تب کردید، بدانید که تب بخشی از جهنم است و باید آن را با آب سرد درمانش کنید. فردی که تب دارد، باید با آب جاری خود را خنک کند و بگوید: خدایا! بندهات را شفا بده که راست گفت رسولت. تب یا سه روز است، یا پنج روز، یا هفت روز و یا نه روز و بیش از آن نیست"[۵۹].[۶۰]
پیشوای جماعت
ثوبان گوید: پیامبر(ص) فرمود: «کسی که امام جماعت میشود، نباید فقط برای خودش دعا کند که در این صورت خائن خواهد بود و نباید پیچیده سخن بگوید، تا مردم سخنش را بفهمند»[۶۱].[۶۲]
نظر پیامبر(ص) درباره رشوه
ثوبان میگوید: شنیدم که پیامبر اکرم(ص) رشوهگیر و رشوه دهند و رابط بین این دو را لعنت کرد و فرمود که اینها از رحمت خدا به دور هستند[۶۳].[۶۴]
دستور اخلاقی
ثوبان میگوید: پیامبر(ص) فرمود: «هرگز در درون خانه کسی نگاه نکنید، مگر این که به شما اجازه داده شود؛ آنگاه میتوانید داخل شوید»[۶۵].[۶۶]
یک حکم برای روزه
ثوبان درباره حجامت از پیامبر(ص) نقل کرده است که در روز هیجدهم ماه رمضان، پیامبر(ص) از قبرستان بقیع میگذشت که دید فردی دیگری را حجامت میکند. در این حال، پیامبر(ص) به آنها فرمود: "روزه حجامت کننده و حجامت شونده باطل است"[۶۷].[۶۸]
معاشرت
پیامبر(ص) فرمود: «ای ثوبان! بر انسان ناسپاس مهمان نشو؛ زیرا ناسپاسان مانند مردگان، بی عاطفه هستند و قدر انسان را نمیشناسند و شخصیت انسان را پایمال میکنند»[۶۹].[۷۰]
تشییع جنازه
ثوبان میگوید: پیامبر(ص) به این کار، اهمیت فراوانی میداد و میفرمود: "بهتر این است که جنازه را تشییع کنید و تا آخر مراسم نماز و دفن جنازه حضور داشته باشید و اگر نتوانستید، حداقل تا انجام نماز میت با جنازه همراه باشید؛ زیرا سوگند به خدایی که جان محمد در دستان اوست، ارزش تشییع جنازه، در مقایسه با امور دنیا از طلایی هم وزن کوه احد سنگینتر است"[۷۱].[۷۲]
قبرستان
ثوبان میگوید: ما چشمان خود را به پیامبر خدای(ص) که در کنار گورستانی ایستاده بود، دوخته بودیم. ایشان کنار هر قبری اندکی میایستاد.
من گفتم: پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! چرا میان این قبرها میایستید؟
رسول خدا(ص) گریه کرد، گریه سختی که همه ما را به گریه آورد. وقتی که از گریستن فارغ شد، فرمود: "ای ثوبان! اهل این قبور، در عالم قبر عذاب میشوند و من نالههای آنها را شنیدم و نسبت به آنها طلب رحمت کردم و از خدای متعال خواستم که عذاب آنها را کاهش دهد و خدالی متعال چنین کرد. اگر اینها در ماه رجب روزه میگرفتند و شبها را برای مناجات برمی خاستند، هیچ گاه در قبرشان عذاب نمیشدند".
گفتم: ای رسول خدا! آیا روزه و شب زنده داری آنها آنان را از عذاب قبر حفظ میکند؟
رسول خدا(ص) فرمود: "آری،ای ثوبان! به حق آن خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت، مرد و زن مسلمانی که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد و شبی را به قصد مناجات با خدای متعال زنده بدارد، خداوند او را در قبر، عذاب نخواهد کرد"[۷۳].[۷۴]
نکته سنجی مؤمن
پیامبر(ص) به ثوبان سفارش فرمودند: انسان مؤمن با نور خدا همه را به خوبی درک میکند و سخنانش برآمده از موافقت با خداست و بر حق حرف میزند»[۷۵].[۷۶]
فاصله کفر و ایمان
ثوبان نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) تأکید داشتند که بین ایمان و کفر انسان، فقط نماز وجود دارد. هر کس نماز را ترک امتداد کند، از دار دایره ایمان خارج و به شرک گرفتار شده است[۷۷].[۷۸]
میوه بهشتی
رسول خدا(ص) میفرمود: "وقتی بهشتیان میوهای را از درختان بهشتی میکنند، به جای آن، دو میوه از همان میوه قرار میگیرد و بهشت آبادتر میشود"[۷۹].[۸۰]
امانتداری
پیامبر(ص) فرمود: "کسی که امانت داری را در زندگیاش رعایت نکند، ایمان ندارد؛ همان طور که اگر انسان وضو نگیرد، نمازش باطل است"[۸۱].
روایتهای دیگری نیز از زبان ثوبان نقل شده است[۸۲].[۸۳]
منابع
پانویس
- ↑ الاعلام، زرکلی، ج۲، ص۱۰۲.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۳.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۶۷؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۳، ص۸۹۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ مناقب امیر مؤمنان(ع) محمد بن سلیمان کوفی، ج۲، ص۳۰۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۴.
- ↑ « تَجِيءُ اَلرَّايَاتُ اَلسُّودُ مِنْ قِبَلِ اَلْمَشْرِقِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِيدِ فَمَنْ سَمِعَ بِهِمْ فَلْيَأْتِهِمْ فَبَايَعَهُمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَى اَلثَّلْجِ »؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۸۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۴.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۸.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۵.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۱، ص۵۴۸؛ أمتاع الاسماع، مقریزی، ج۱۴، ص۷۸.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۶-۲۱۷.
- ↑ غایة المرام، سید هاشم بحرانی، ج۳، ص۱۸۶.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۷.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵؛ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۷۴؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۷.
- ↑ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، کلمه ثوبان، ج، ص۵۲۳-۵۲۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۸.
- ↑ « ضِينَا بِاللَّهِ رَبّاً، وَ بِالْإِسْلاَمِ دِيناً، وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيّاً»؛ سنن الترمذی، ترمذی، ج۵، ص۴۶۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۹.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۷۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۹.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۱۹.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۰.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۰.
- ↑ «من ماتَ وَهوَ بريءٌ منَ الْكبرِ والغُلولِ والدَّينِ دخلَ الجنَّةَ»؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۱.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ابن کثیر، ج۲، ص۵۲۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۱.
- ↑ سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج۱، ص۶۵۹؛ الخصائص الکبری، سیوطی، ج۲، ص۲۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۱.
- ↑ «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ « أَيُّمَا اِمْرَأَةٍ سَأَلَتْ زَوْجَهَا اَلطَّلاَقَ مِنْ غَيْرِ بَأْسٍ فَحَرَامٌ عَلَيْهَا رَائِحَةُ اَلْجَنَّةِ»؛مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۲.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۲.
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۵۴۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۲.
- ↑ تلبیس ابلیس، ابن جوزی، ج۱، ص۲۷۵؛ لئالی الأخبار، تویسرکانی، ص۴۶۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۳.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۳.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۳.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج۱۱، ص۱۶۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۴.
- ↑ سنن ابی داود، ابن اشعث سجستانی، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۴.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۴-۲۲۵.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۵.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۸۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۵-۲۲۶.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۸۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۶.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۸.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۶.
- ↑ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۳، ص۸۹۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۶.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۸۰؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۳، ص۸۹۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۶.
- ↑ انساب الاشراف، بلاذری، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۷.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۷۶.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۷-۲۲۸.
- ↑ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۹۷، ص۲۶.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۷-۲۲۸.
- ↑ تفسیر اضوا البیان، محمد امین بن محمد مختار، ج۲، ص۲۸۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۸.
- ↑ الدر المنثور، سیوطی، ج۱، ص۷۱۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۸.
- ↑ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۹۷.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۸.
- ↑ الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۵۷۲.
- ↑ این روایات عبارتند از: عن ثوبان: سمعت رسول الله(ص) یقول: « طوبی للمخلصین أو لنک مصابیح الهدی تنجلی عنهم کل فتنة ظلماء»؛ ثوبان میگوید: از پیامبر(ص) شنیدم که میفرمود: خوشا به حال انسانهای خالص! آنها چراغهای راه هدایتند و هر فتنه و آشوبی توسط آنها از بین میرود. (الدر المنثور، سیوطی، ج۲، ص۷۲۲) عن ثوبان: عن النبی(ص) قال: « مَنْ سَرَّهُ اَلنَّسَاءُ فِي اَلْأَجَلِ وَ اَلزِّيَادَةُ فِي اَلرِّزْقِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ»؛ پیامبر(ص) فرمود: هر کس دوست دارد که عمرش طولانی شود و رزقش زیاد، باید که با خویشاوندانش ارتباط خوب داشته باشد. (الدر المنثور، سیوطی، ج۳، ص۴۴۹) عن ثوبان، عن رسول الله(ص) قال « من قرأ العشر الأواخر من سورة الکهف فإنه عصمة له من الدجال»؛ پیامبر(ص) فرمود: هر کس ده آیه آخر سوره کهف را بخواند، از فتنه دجال در امان خواهد بود. (الدر المنثور، سیوطی، ج۵، ص۳۵۵) عن ثوبان: أن رسول الله(ص) قال: « ثلاث معلقات بالعرش الرحم تقول اللهم إنی بک فلا أقطع والأمانة تقول اللهم إنی بک فلا أخان والنعمة تقول اللهم إنی بک فلا أکفر»، پیامبر(ص) فرموده است: سه چیز بر عرش آویزانند و هرگز نباید از آنها تخلف کرد: یکی خویشاوندان که نباید با آنها قطع رابطه کرد و دیگری امانتداری که نباید در امانت خیانت کرد (الدر المنثور، سیوطی ج۷، ص۵۰۰) عن ثوبان، ان رسول الله(ص) قال: « ان الله اعظانی السبع الطوال مکان التوراه و اعطانی المئین مکان الانجیل و اعطانی مکان الزبور المثانی و فصلنی بالمفصل»؛ پیامبر(ص) فرمود: خداوند به من، به جای تورات، هفت سوره طولانی اول قرآن و به جای انجیل، سورههای صد آیهای و به جای زبور داوود، سوره حمد را عطا فرمود و مرا بر پیامبران قبلی با سورههای کوچک آخر قرآن بر تری داد. (تفسیر الثعلبی، ثعلبی، ج۹، ص۶۸۷) عن ثوبان، « قَالَ: خَرَجْنَا مَعَ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي جَنَازَةٍ فَرَأَى نَاساً رُكْبَاناً فَقَالَ أَ لاَ تَسْتَحْيُونَ إِنَّ مَلاَئِكَةَ اَللَّهِ عَلَى أَقْدَامِهِمْ وَ أَنْتُمْ عَلَى ظُهُورِ اَلدَّوَابِّ»؛ روزی پیامبر(ص)، جنازهای را تشییع میکرد که مشاهده فرمود برخی از افراد در حالی که سوار بر مرکبشان هستند، جنازه را تشییع میکنند. پیامبر(ص) فرمود: آیا شرم نمیکنید که فرشتگان، مرده را با پای پیاده تشییع میکنند و شما سوار بر مرکب هستید؟ (المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۵۰۸) عن ثوبان، قال رسول الله: « قیل لی یا محمد! قل، تسمع و سل، تعط. قال فقلت اللهم إنی أسألک فعل الخیرات و ترک المنکرات و حب المساکین و أن تغفر لی و ترحمنی وإذا أردت بقوم فتنة فتوفنی إلیک و أنا غیر مفتون اللهم إنی أسألک حبک وحب من یحبک و حبا یبلغنی حبک»؛ پیامبر(ص) فرمود: به من گفته شد که هر چه میخواهی بگو و هر چه مایل هستی بخواه که سخنت شنیده میشود و اجابت میشود. پس گفتم: خدایا! من از تو میخواهم که همواره دست به کار خیر بزنم و بدیها را ترک کنم و بیچارگان را دوست بدارم و مرا بیامرزی و هرگاه که بخواهم در میان قومی، دچار فتنه شوم، مرا به سوی خود ببری که از آن فتنه نجات یابم. خدایا! از تو دوستی تو و دوستی کسانی که تو را دوست دارند و دوستی چیزی که مرا به سوی تو بکشاند، میخواهم. (المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۷۰۸).
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «ثوبان مولی رسول الله»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۲۲۸-۲۲۹.