اصحاب امام مهدی در معارف مهدویت
حضرت مهدی (ع) دارای یاران خاصی است که تعداد آنها سیصد و سیزده نفر است، منتها براساس روایات، غیر از اینها سپاهیانی نیز دارند که تعداد آنها هزاران نفر است از ملیتهای گوناگون و اینان دارای ویژگیهای خاصی هستند مانند اینکه دلهایشان مانند پارههای آهن محکم است؛ لحظهای را به خدای عزوجل شک نکردهاند و در توحید خود تردید به دل راه ندادهاند؛ شب زنده دارند و... .
تعداد یاران امام مهدی (ع)
تعداد یاران حضرت مهدی (ع)، سیصد و سیزده نفر یاد شده است. از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: "گویا مینگرم قائم را بر منبر کوفه و سیصد و سیزده نفر یارانش را که پیرامونش گرد آمدهاند، به شمار اهل بدر"[۱].
این مضمون بهطور مستفیض از ائمه به ما رسیده است. در متون عامه نیز در عدد یاران مهدی (ع) سیصد و سیزده نفر بارها یاد شده است. در برخی روایات، یاران مهدی ده هزار نفر یاد شده است و تا آنان گرد نیایند قیام صورت نمیگیرد[۲]. در نقلهای دیگر، از شمار کمتر و در برخی فزونتر از پیش یاد شده است. از جمله ابن رزین غافقی از علی (ع) روایت میکند: "مهدی، در میان دوازده تا پانزده هزار یاور قیام خواهد کرد"[۳]. در روایات ابن مسعود، شمار بیعتکنندگان بیش از پنجهزار نفر ذکر شده است. در احادیث دیگر به تودههای انبوهی اشاره شده است که از نقاط گوناگون جهان، بهویژه مشرقزمین به کمک امام میشتابند[۴]. چهبسا بتوان گفت: آمارهای یاد شده با یکدیگر تعارض ندارند، بلکه در طول یکدیگرند و در مجموع، نشانگر سیر تکاملی یارانند. سیصد و سیزده نفر، نخستین گروندگان هستند که در انتظار ظهور موعود بودهاند. با گرد آمدن این گروه، دعوت آغاز میشود. پس از انتشار خبر و گزارش آن به محرمان، ده یا دوازده هزار نفر که ستونهای اصلی نیروهای انقلاب را تشکیل میدهند، به سرعت به امام میپیوندند. با اجتماع آنان، پاکسازی حجاز آغاز میشود. در ادامه نهضت، تودههای انبوه، از سراسر جهان به حضرت میپیوندند و درگیری بزرگ و خونبار با مستکبران شروع میشود[۵]. امام صادق (ع) میفرماید: "سیصد و سیزده نفر یاران با او بیعت میکنند. او تا هنگام کامل شدن ده هزار نفر در مکه اقامت کرده، سپس رهسپار مدینه میگردد"[۶]. احتمال میرود سیصد و سیزده نفر، فرماندهان و وزیران امام باشند که در آغاز، هستههای اصلی نیروها را به عهده دارند و پس از پیروزی، برای ارشاد و دادرسی و کارگزاری به سرزمینهای دور و نزدیک فرستاده میشوند. از این گروه به "نقباء"، "خواص" و "ذُخر الله" تعبیر شده است[۷].
و اما یاران و نیروهای حضرت مهدی (ع) از ملیتهای گوناگون تشکیل میشوند. در روایات، سخنان گوناگونی در اینباره وجود دارد. گاه از عجم بهعنوان سپاهیان حضرت نام میبرند که غیرعرب را دربر میگیرد. برخی روایات نام شهرها و کشورهایی را (مانند قم، طالقان، ایران، جابلقا، جابلسا و...) ذکر میکنند که سپاهیان، از آنجا به یاری حضرت میشتابند و گاهی سخن از قوم خاصی (مانند توبهکنندگان بنی اسرائیل، مؤمنان مسیحی و انسانهای وارسته رجعتیافته) است که به یاری حضرت میآیند[۸]. امام صادق (ع) فرموده است: هر کدام از یاران حضرت (سیصد و سیزده نفر) شمشیری دارد که بر روی آن کلمهای ثبت است که از آن کلمه، هزار کلمه (مشکل) گشوده و حل میشود[۹]. ابان بن تغلب میگوید: خدمت امام صادق (ع) در مسجد الحرام بودم و دست من در دست مبارک آن حضرت بود که فرمود: "ای ابان! به زودی خدای تعالی، سیصد و سیزده نفر را در این مسجد گرد میآورد که مردم مکه خیال میکنند هنوز پدران و نیاکان آنها آفریده نشدهاند. در دست آنها شمشیرهایی است که روی هر شمشیر نام، نام پدر، لقب و دیگر خصوصیات صاحبش نوشته شده است. آنگاه منادی آسمانی ندا برمیآورد که ای اهل عالم! این مهدی است که چون داوود و سلیمان داوری میکند و مطالبه بینه نمینماید[۱۰]. مفضل از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمودند: "هنگامی که امر ظهور امضاء شد، امام (ع) خدای را با نام عبرانیاش میخواند، آنگاه ۳۱۳ نفر از یارانش چون پارههای ابر پاییزی به دور او گرد میآیند. آنها پرچمداران حضرت مهدی (ع) هستند، آمدن آنها به مکه دو گونه است:
- افرادی که شبانه از رختخوابهایشان ناپدید میشوند و صبح در مکه هستند.
- افرادی که در روز روشن بر ابر سوار میشوند و با نام، نام پدر، حسب و نسبشان شناخته میشوند...[۱۱]" یاران حضرت شمشیرهایی از آهن دارند که اگر یکی از آنان با شمشیر خود بر کوهی ضربه بزند، آن را دو نیم میکند[۱۲].[۱۳]
ویژگیهای یاران حضرت مهدی (ع)
احادیث درباره خصوصیات یاران حضرت مهدی (ع) بسیار است. برخی از ویژگیهای یاران حضرت عبارتاند از:
آنان مردانی هستند که دلهایشان چون پارههای آهن محکم است؛ لحظهای را به خدای عزوجل شک نکردهاند و در توحید خود تردید به دل راه ندادهاند؛ شب زنده دارند و خوابشان سبک و کم است؛ زمزمه آنان چون نوای زنبور عسل در نماز به ذکر و مناجات شنیده میشود؛ چون چراغهای فروزندهای هستند که گویی دلهایشان نورباران است؛ از ناخشنودی پروردگارشان هراسانند؛ برای شهید شدن دعا میکنند و آرزومند کشته شدن در راه خدا هستند در میدان رزم با چالاکی و شجاعت تمام نبرد میکنند؛ امیر المؤمنین (ع) درباره آنان فرمود: پدر و مادرم فدای آن گروه اندکی که نام آنان در آسمانها شناخته شده و معروف است ولی در زمین ناشناختهاند! آنان معرفت خدای را به حقیقت و شایستگی دارا هستند؛ بر مرکبهایشان نیز از تسبیح خداوند غافل نیستند؛ در برابر فرمان امام خود، از بندهای در مقابل مولای خود مطیعترند؛ در اطاعت از دستورات حضرت مهدی (ع) کمال همت را میگمارند؛ هر کدام از آنان برابر نیروی چهل مرد را دارا هستند (در بعضی روایات سیصد مرد گفتهاند)؛ و چنان دلهایشان استوار و نیرومند است که اگر بر کوهها بگذرند؛ صخرهها به حرکت درآید و از هم پاشیده شود؛ آنان شمشیرها را در نیام نخواهند کرد تا زمانی که خداوند از آنان خشنود شود؛ تا فاصله یک ماه راه، ترس در دل دشمنانشان میافتد؛ در جنگها غرانتر از شیران خشمناک به دشمن حمله میبرند؛ آنان در میان خود چنان مهربانند و با هم همدل و یار و غمخوار یکدیگرند که گویی یک مادر آنان را به دنیا آورده و پرورش داده است؛ هر چه در دنیاست تحت فرمان آنان و پیرو آنان خواهد بود، حتی حیوانات و زمین و پرندگان آسمان در تمام امور، در پی کسب رضایت آنان خواهند بود؛ چون بر قطعه زمینی گذر میکنند، آن زمین بر خود میبالد و مباهات میکند که امروز یکی از یاران قائم (ع) بر من گام نهاد و از اینجا عبور کرد؛ از قدرت عجیبی در شنوایی و بینایی برخوردارند که هیچ چیز مانع دیدن و شنیدن آنان نمیشود و همان گونه که در جایی ایستادهاند، به شرق و غرب عالم احاطه دارند؛ جمادات نیز با آنان سخن میگویند و اگر دشمن در میانشان پنهان شده باشد او را بدانها معرفی میکنند؛ با طی الارض بدین سوی و آن سوی حرکت میکنند؛ در زهد و پارسایی و دوری از دنیاطلبی و شوق به آخرت و انجام عبادت سرآمد روزگارشان هستند؛ در ادای راستی و ایفای حق هرگز کوتاهی و مدارا نمیکنند و در کردار خود به سوی باطل گرایش نخواهند داشت؛ هرگز طمع و آز در دلشان رخنه نمیکند، تا آنان را از حقی به باطل سوق دهد[۱۴].
زهد و پارسایی یکی از ویژگیهای اصلی یاران حضرت مهدی (ع) است. آنها تا زمانی که اصلاح دنیا به پایان نرسیده است و شکوفایی جهان کامل نشده است، و تمام مؤمنین در آرامش نیارمیدهاند، آسایش را بر خود نمیپذیرند. آسایش و راحتی آنان زمانی است که جنگها پایان یافته و باطل یکسره از بین رفت باشد و جهان را یکسره نعمت و گشایش فرا گرفته باشد[۱۵]. امام باقر (ع) در این باره میفرماید: گویا حضرت قائم (ع) و یارانش را میبینم که توشههای آنان تمام شده و جامههایشان مندرس شده است. جای سجده بر پیشانی آنها نمایان است. در روز چون شیر ژیان حمله میبرند، در شب چون راهبان به عبادت پروردگار مشغولند[۱۶].
امیر المؤمنین (ع) در خطبه طولانی از اصحاب و یاران حضرت مهدی (ع) یاد فرمود و آنان را سیصد و سیزده تن، به تعداد یاران رسول خدا (ص) در جنگ بدر برشمرد. سپس فرمود: خداوند آنان را از شرق و غرب عالم، در کمتر از چشم بر هم زدنی در کنار خانه خدا در مسجدالحرام گرد خواهد آورد. آنگاه مکیان که از خروج سفیانی با خبر شدهاند از حضور این افراد مضطرب خواهند شد، زیرا میبینند گروهی در کنار خانه خدا جمع شدهاند و پردههای تاریکی از آنان برداشته شده. و دیگر پنهان و ناشناخته نیستند و برخی از آنان به برخی دیگر مژده نجات میدهد. مردم به تماشای آنان میآیند و مأموران دولتی در فکر فرو میروند (که این افراد چه کسانی هستند). سپس امیر المؤمنین (ع) فرمود: گویا هم اکنون آنان را میبینم! که در جامه، زینت، اندام و کسوتی یکسان در پی گمشدهای هستند و متحیر و سرگردانند. در آن هنگام مردی از کنار پرده کعبه ظاهر میشود که شبیهترین فرد به رسول خداست، چه در زیبایی رفتار و چه در نیکویی چهره. یاران حضرت از ایشان میپرسند: آیا شما مهدی هستید؟ حضرت پاسخ میدهند: آری من مهدی هستم و میفرماید: چهل ویژگی را در شما خواستارم تا بتوانید با من بیعت کنید و اگر این ویژگیها را رعایت نمودید، من نیز ده شرط را در حق شما به جای خواهم آورد. ویژگیهای یاران حضرت این است که هرگز به دزدی دست نمیزنند؛ روابط نامشروع ندارند؛ (به ناحق کسی را نمیکشند؛ بر حریم خصوصی کسی که نباید تجاوز کنند، دست نمیبرند؛ به هیچ مسلمانی ناسزا نمیگویند؛ به خانه کسی یورش نمیبرند؛ جز در مواقع حق به کسی صدمه وارد نمیکنند؛ بر مرکبهای لاغر و نحیف سوار نمیشوند (و در حقوق حیوانات نیز عدالت را رعایت میکنند)؛ لباس زرین و خز و حریر نمیپوشند؛ کفشهای نو و فاخر به پای نمیکنند؛ مسجدی را به ویرانه مبدل نمیکنند؛ راهزنی نمیکنند؛ به یتیمی ستم روا نمیدارند؛ رهگذری را نمیترسانند؛ در اندیشه مکر و حیله نمیروند؛ ارث بچههای صغیر را تصاحب نمیکنند؛ مشروب نمینوشند؛ در امانت خیانت نمیکنند؛ پیمان شکنی نمیکنند؛ آذوقه مردم از گندم و جو را احتکار نمیکنند؛ کسی که از آنان امان بخواهد به قتل میرسانند؛ شخصی که از آنان بگریزد تعقیب نمیکنند؛ خونی را به ناحق بر زمین جاری نمیکنند؛ با مجروحان جنگی نبرد نمیکنند؛ لباسهایی زبر میپوشند؛ گونهها را برای خواب بر خاک مینهند؛ نان جوین میخورند؛ به اندک چیزی قانعاند؛ جهاد در راه خدا را به بهترین وجه به جای میآورند؛ خوش بوی میگردند و از کثیفی به دورند. این ویژگیهایی است که در یاران حضرت مهدی (ع) است و حضرت پس از آنکه این خصوصیات را در آنان یافت و بیعتشان را پذیرفت، خود را موظف میکند که برای یاران خود این شرایط را به جای آورد: اصحابی جز آنان بر نگزیند؛ همه جا با آنان همراه باشد و از آنان در هیچ حال جدا نگردد؛ از آنان توقع گزاف ننماید و به یاری خداوند زمین را از عدل پر کند آنگونه که از ستم پر شده است، تا جایی که خداوند به شایستگی پرستیده شود[۱۷].
لشکری از چابکسواران یمنی از قبیله "همدان" و "خولان" پیشاپیش ایشان حرکت میکند و لشکری از شهر "جده" نیز به یاری حضرت میآید. قبیله "اوس" و "خزرج" به سوی حضرت میشتابند. "سلمان" در کنار حضرت او را یاری میکند و "عقیل" لشکر پیش رونده را رهبری میکند و "حرث" سپاهی که از پس میآیند پیش میبرد. خداوند به واسطه این افراد اجتماع بزرگی را برای حضرت جمع میکند. قبیله "مضر" به کمک حضرت خواهند آمد و در لشکر پیش رو قرار میگیرند و قبایل "جیله" و "ثقیف" و "مجمع" و "غداف" از پی حضرت در حرکت خواهند بود. حضرت قائم (ع) با این سپاه عظیم حرکت میکند تا از سرزمین فتنه[۱۸] عبور میکنند. سید حسنی با دوازده هزار لشکر به حضرت ملحق میشود و حضرت به او میفرماید: من به امر قیام از تو سزاوارترم! سید حسنی هم میگوید: بنابر این نشانههای این امر را آشکار نمایید و حضرت به پرندهای که در پرواز است اشاره میکند و آن پرنده میآید و بر کتف حضرت مینشیند و چوب دستی خود را در زمین فرو میکند و آن چوب دستی فوره سبز شده و برگ میرویاند. سید حسنی که چنین میبیند لشکر خود را تسلیم حضرت نموده و خود در لشکر پیش رو مستقر میشود...[۱۹].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
- یاران امام مهدی چه تعداد است؟ (پرسش)
- آیا یاران امام مهدی فقط ۳۱۳ نفرند؟ (پرسش)
- یاران چگونه خود را به امام مهدی می رسانند؟ (پرسش)
- آیا این ۳۱۳ نفر در زمان ظهور زنده هستند یا از مردگان هم کسی جزء آنان هست؟ (پرسش)
- آیا احتمال دارد بر تعداد یاران امام مهدی افزوده شود؟ (پرسش)
- یاران امام مهدی چند نفرند و از چه شهرهایی هستند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی غیر از سیصد و سیزده نفر اصحاب دیگری نیز دارند؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی مانند دیگر امامان اصحابی دارند؟ (پرسش)
- آیا انحصار یاران حضرت مهدی به ۳۱۳ نفر، یک نوع تبعیض نیست؟ چرا ۱۳ نفر؟ (پرسش)
- یاران عام امام مهدی چه تعداد هستند؟ (پرسش)
- آیا ۳۱۳ یار خاص امام مهدی تاکنون تکمیل شدهاند؟ (پرسش)
- آیا تعداد یاران امام مهدی همچون تعداد اصحاب طالوت است؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ «كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى الْقَائِمِ ع عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ وَ حَوْلَهُ أَصْحَابُهُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا عِدَّةُ أَهْلِ بَدْر»؛ كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۲.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۰۷.
- ↑ الملاحم و فتن، سید بن طاووس، ص ۶۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۳۱۶.
- ↑ چشمبهراه مهدی، ص ۳۶۶.
- ↑ ارشاد مفید، ج ۲، ص ۳۸۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷.
- ↑ چشماندازی به حکومت مهدی (ع)، نجم الدین طبسی، ص ۹۶.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۶.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۱۳.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۳۱۳؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۸.
- ↑ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۳؛ بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۴۱.
- ↑ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۷۷۹.
- ↑ نهج البلاغه: کلامات قصار شماره ۱۱۰ و البدایه و النهایه، ج ۱ ص ۱۴۳ و عقد الدرر، ص ۶۵ و الزام الناصب، ج ۲ ص ۲۰ و بشاره الاسلام، ص ۲۲۴ و ۵۲ و حلیه الأولیاء، ج ۲ ص ۱۸۴ و کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲ ص ۶۷۳ و ۶۷۲ و روضه الواعظین، ج ۲ ص ۲۶۳ و دلائل الامامه، ص ۳۲۰ و عیون اخبار الرضا، ج ۱ ص ۶۳ و ینابیع الموده، ص ۵۱۲ و ۴۴۹ و بحار الانوار، ج ۵۲ ص ۳۰۸ و ۳۱۰ و ۳۴۳.
- ↑ ر. ک: آخرالزمان پس از ظهور.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۳ ص ۷.
- ↑ ملاحم، ص ۱۴۸.
- ↑ شاید منظور سرزمینی باشد که لشکر سفیانی در آن به زمین فرو رفتند و در بین راه مکه و مدینه است.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان. ص ۶۱۱.