اصحاب امام مهدی در کلام اسلامی
حضرت مهدی (ع) دارای یاران خاصی است که تعداد آنها سیصد و سیزده نفر است، منتها براساس روایات، غیر از اینها سپاهیانی نیز دارند که تعداد آنها هزاران نفر است از ملیتهای گوناگون و اینان دارای ویژگیهای خاصی هستند مانند اینکه دلهایشان مانند پارههای آهن محکم است؛ لحظهای را به خدای عزوجل شک نکردهاند و در توحید خود تردید به دل راه ندادهاند؛ شب زنده دارند و... .
مقدمه
بنابر روایات دینی، انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) از امدادهای الهی بهرهمند است و لشکریان غیبی خداوند متعال آن امام همام(ع) را یاری خواهند داد. با این حال، حرکت حضرت مهدی(ع)، نهضتی انسانی است که شیعیان و یاران باوفای امامان معصوم(ع) در آن نقشی بنیادی دارند هر چند آماده شدن آنان و بیداری تودههای مردمی برای ظهور، وامدار تأییدات الهی است.
بنابر روایات، حضرت مهدی(ع) را سه سپاه یاری میدهند:
بدینسان، حضرت مهدی(ع) را در نبرد با کافران ـ همانند پیامبر اسلام(ص) در جنگ بدر ـ این سه نیرو یاری میدهد. فرشتگان الهی در رکاب او میجنگند و به خواست خداوند، رعب و هراس در دل دشمن میافتد و مؤمنان جان بر کف، با دشمن هماوردی میکنند[۱].[۲]
منزلت یاران مهدی(ع)
در روایت است که پیامبر اسلام(ص) به یاران حضرت مهدی(ع) درود میفرستد و میفرماید: "خوشا به حال کسانی که قائم اهل بیت مرا ببینند و پیش از قیامش بدو اقتدا کنند... آنان دوستان مناند که بدانان محبت میورزم و تا قیامت گرامیترین افراد امت نزد مناند". و در روایتی دیگر میفرماید: "مَثَل آنان در زمین، مُشک است که هوا را خوشبو میکند و خود هرگز تغییر نمیکند و مثل آنان ماه تابان است که هرگز به تاریکی نمیگراید"[۳].[۴]
ویژگیهای یاران مهدی(ع)
در روایات بزرگان معصوم(ع) یاران حضرت مهدی(ع) با ویژگیهایی همچون دلیری، بیباکی، بندگی خدا و فرمانبرداری از امام زمان(ع) آمدهاند. امام صادق(ع) درباره آنان میفرماید: "مردانیاند که دلهایشان همانند پاره آهن محکم است و شک و تردید بدان راه ندارد. در ایمان به خدا از تخته سنگ، سختترند. اگر بر کوهها هجوم برند، آنها را برمیکنند. به هر جا پرچم به دست روی آورند، فتح میکنند.... هنگامه نبرد، همانند پروانگان گرد امام خویش میگردند و او را پاس میدارند و هر چه امام فرمان دهد، تن میدهند. مردانی شبزنده دارند و شبانگاهان به عبادتاند..."[۵].[۶]
شمار یاران مهدی(ع)
در روایات بزرگان معصوم(ع) به صراحت آمده است که حضرت مهدی(ع) هنگام ظهور از مردم یاری میخواهد[۷] و مردانی الهی به یاریاش میشتابند. در بیشتر روایات، شمار یاران حضرت مهدی(ع) ۳۱۳ تن است که با شنیدن ندای امام(ع) از گرداگرد جهان به سویش میآیند[۸]. در این روایات تصریح شده است که آنان به شمار یاران پیامبر(ص) در جنگ بدر، ۳۱۳ نفرند[۹]. زنان نیز امام(ع) را یاری میدهند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: "چون مهدی هنگام ظهور از خداوند و مسلمانان یاری میطلبد، سیصد و سیزده مرد و پنجاه زن به یاریاش میشتابند"[۱۰]. بیشتر یاران حضرت مهدی(ع) عجماند. مراد از "عجم" اقوام غیر عرباند؛ ولی احتمال آن میرود که بیشتر آنان ایرانی باشند؛ زیرا ایران مرکز تشیع است و در برخی روایات ظهور، از طالقان و چند شهر دیگر ایران یاد شده است. از این روایات است روایتی از امام صادق(ع) که میفرماید: "خوشا طالقان که آن را گنجهایی است؛ اما نه از طلا و نقره؛ بلکه از مردانی که خدا را به حق شناختهاند و آنان یاران حضرت مهدی(ع) در آخرالزماناند". روایتی با همین مضمون از امام علی(ع) و امام باقر(ع) نیز نقل شده است[۱۱].
شیعیان در یاری امام مهدی(ع) نقشی فعال دارند. در روایتی آمده است که هنگام ظهور، خداوند شیعیان را از همه شهرها نزد او گرد میآورد، هر عیب و نقصی را از آنان برطرف میکند و دلهای آنان را چون پارههای پولاد میسازد... و آنگاه آنان حاکمان و فرمانروایان زمین خواهند بود[۱۲]. بیشتر یاران حضرت مهدی(ع) جواناند و بنابر روایت، پیران در میان آنان همانند نمک در طعاماند[۱۳]. بنابر روایات، پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از نام و مشخصات یاوران حضرت مهدی(ع) آگاهاند و آنان را میشناسند[۱۴]. در روایتی امام صادق(ع) فرموده است که نام یاران حضرت مهدی(ع) در کتابی که در دل محفوظ است آمده است و بنابر روایاتی از امیرمؤمنان(ع) آنان در آسمان مشهورند و در زمین، گمنام[۱۵]. چون حضرت مهدی(ع) قیام میکند، دیری نمیگذرد که بر شمار یارانش افزوده میگردد و آن گاه که از مکه خروج میکند، شمار آنان به ده هزار تن میرسد[۱۶].[۱۷]
گردهمایی نخستین یاران حضرت مهدی(ع)
هنگام ظهور، حضرت مهدی(ع) خدا را با نام اعظم الهی میخواند و آن گاه همه یاران صبحگاهان در مکه پیرامونش گرد میآیند. اینان یاران پرچمدار اماماند. برخی از آنان آشکارا بر ابرها راه میروند[۱۸]. ندای امام(ع) در شرق و غرب عالم به گوشیاران میرسد و شتابان به سویش میآیند[۱۹]. و بنابر روایتی، خداوند آنان را در یک شب گرد میآورد[۲۰]. این روایات گواهی میدهند که یاران نخستین امام، مردانی هستند که از علم و قدرت الهی بهرهمندند و هدایت این حرکت جهانی را به عهده دارند. امام صادق(ع) درباره آنان فرموده است: "جز آنان، مؤمنان بسیاری خواهند بود؛ اما آنان گروهی هستند که همراه قائم ظهور میکنند و فرماندهان و قاضیان و حاکمان شرع و فقیهان دیناند که خداونددست عنایت بر آنان میکشد و از آن پس هیچ کاری برایشان دشوار نمینماید"[۲۱]. آنان به علم الهی میان مردم قضاوت میکنند و نیازمندبینه نیستند و راههای بلند برایشان کوتاه است و به یک آن، زمین را طی میکنند[۲۲]. برخی روایات از این مردان الهی با تعابیر "نُجَبا"، "ابْدال" و "اوتاد" یاد کردهاند[۲۳].[۲۴]
یاوران مهدی(ع) در قرآن
بنابر تفاسیر مأثور از امامان معصوم(ع) در برخی آیات قرآن به یاران حضرت مهدی(ع) اشارت رفته است. از آن جمله است تفسیر امام صادق(ع) از آیه ۱۴۸ سوره بقره که خداوند فرموده است: "هر جا باشید، خدا شما را جمع میکند"[۲۵]. همچنین است تفسیر امام علی(ع) از آیه ۵۴ سوره مائده که خداوند فرموده است: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما از دین خویش باز گردد، خداوند قومی دیگر میآورد که او را دوست دارند و او [نیز] آنان را دوست دارد؛ در برابر مؤمنان زبوناند و در برابر کافران سرسخت؛ در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشکنندگان بیم نمیبرند"[۲۶]. و همچنین است آیه ۸۹ سوره انعام و ۸ سوره هود[۲۷].
شعار یاران حضرت مهدی(ع)
از موضوعاتی که روایات ظهور بدان توجهی ویژه کردهاند، شعار یاران حضرت مهدی(ع) است. از جمله این شعارها است: "أمِتْ! أمِتْ!" و "یا لثاراتِ الحسین!" ـ یعنی بیایید برای خونخواهی حسین(ع)ـ[۲۸].[۲۹]
همراهان و یاران امام مهدی(ع) در زمان ظهور
کلمه اصحاب و صحابه، جمع صاحب از ماده صحب، در لغت به معنای معاشر و همراه است[۳۰]. در قرآن نیز کلمه اصحاب به معنای همراه، اهل، دسته و گروه به کار رفته و ۷۸ بار در آیات مختلف ذکر شده است. تعداد اصحاب امام مهدی(ع)، چگونگی پیوستن آنان به حضرت، بیعت آنان با امام(ع)، مشخصات فردی و منطقه، ویژگیها و اوصاف یاران مهدی و...از جمله موضوعاتی است که در مجامع روایی شیعی و برخی منابع حدیثی اهل سنت، منعکس شده است.
در مورد تعداد اصحاب امام مهدی(ع)، در روایات آمار مختلفی ذکر شده است. بیشتر روایات تعداد اصحاب و یاران امام مهدی(ع) را سیصد و سیزده نفر به اندازه اصحاب پیامبر(ص) در جنگ بدر ذکر نموده است[۳۱]. بر اساس این روایات، آنان به طور ناگهانی و معجزه آسا از مسافتهای دور و نزدیک در یک شب و یا صبح گاه در مکه معظمه گرد میآیند و به حضرت میپیوندند. امیرمؤمنان(ع) در مورد نحوه فراخوانی و پیوستن یاران مهدی(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که: خداوند یاوران مهدی را در کمتر از چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین در کنار کعبه گرد میآورد[۳۲]. امام باقر(ع) نیز در این مورد میفرماید: یاران مهدی با طی الارض به سوی او میشتابند و در مکه با او بیعت میکنند[۳۳].
امام(ع) در این بیعت از آنان تعهد میگیرد که با حضرت بر سر شرایطی که اعلام میکند، پیمان وفاداری ببندند. از جمله شرایطی که برای بیعت امام(ع) با یارانش نقل شده است، پایمردی در میدان رزم، دوری از حرام و کارهای منکر نظیر: دزدی، زراندوزی، احتکار، رباخواری، تخریب مساجد، شهادت ناحق، نوشیدن شراب، تجملگرایی، تحقیر مؤمنان، تعقیب افراد فراری، خونریزی ناحق، انفاق به منافقان و کافران و انجام عمل نامشروع و همچنین تحمل سختیها و مشکلات و امر به معروف و نهی از منکر، میباشد. اصحاب نیز این پیمان را میپذیرند و تک تک با امام(ع) مصافحه میکنند[۳۴].
در برخی روایات نام، ملیت و موطن آنان نیز ذکر شده است و از شهرهایی چون: کوفه، بصره، مدائن، هرات، حران، قلزوم، خیبر، طرابلس، بیروت و بسیاری از شهرهای ایران، مثل: اهواز، همدان، ری، طالقان، قم، نیشابور، کرمان، قزوین، مرو، طوس و... نام برده شده است[۳۵].
برخی روایات، تعداد اصحاب و یاوران مهدی(ع) را بیش از ۳۱۳ نفر ذکر کرده است. این دسته روایات بعضاً عدد ده هزار را ذکر نموده است؛ از جمله در روایتی امام صادق(ع) میفرماید: مهدی ظهور نمیکند مگر این که حلقه کامل گردد، در پاسخ به این سؤال که آنان چند نفراند میفرماید: ده هزار نفر[۳۶].
همچنین ابوبصیر نقل میکند: مردی از اهالی کوفه از امام صادق(ع) پرسید که آنان چند نفرند، مردم میگویند: همراهان مهدی به تعداد اصحاب بدر سیصد و سیزده نفرند؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: مهدی ظهور نمیکند مگر با نیروی قدرتمندی که تعداد آنان کمتر از ده هزار رزمنده نخواهند بود[۳۷].
برخی دیگر از روایات، تعداد اصحاب مهدی(ع) در هنگام ظهور را حداقل دوازده هزار و حداکثر پانزده هزار نفر ذکر کرده است.[۳۸] و حتی در بعضی روایات عدد یکصد هزار نفر نیز نقل شده است[۳۹].
جمع میان این دسته از روایات با روایات دسته نخست با توجه به قراین موجود به آن است که روایات عدد ۳۱۳، ناظر به اصحاب و یاران ویژه حضرت در مرحله آغازین قیام است، آنانی که هسته اصلی قیام را تشکیل میدهند و در روایات از آنان به عنوان پرچمداران و فرماندهان لشکر مهدی(ع)[۴۰] و نیز فرمانروایان و حکام روی زمین، یاد شده است که حضرت به وسیله آنان شرق و غرب جهان را فتح میکند: انّهم حکام الأرض وعماله علیها وبهم یفتح شرق الأرض وغربها[۴۱]. این سیصد و سیزده نفر، هم کادر اولیه قیاماند و هم کارگزاران اصلی حکومت جهانی حضرت و زمامداران زمین.
اما روایات دسته دوم که عدد بیشتر از سیصد و سیزده نفر را ذکر نمودهاند، ناظر به مجموع نیروها و یاورانی است که به این جمع میپیوندند تحت فرماندهی آنان قرار دارند. شاهد این مطلب دو روایتی است که از امام صادق(ع) رسیده است.
در روایت نخست حضرت میفرماید: آنان «اصحاب مهدی» سیصد و سیزده نفرند و هر یک خود را در میان سیصد نفر میبینند[۴۲]. ظاهر روایت این است که هر کدام از این سیصد و سیزده تن، فرماندهی جمعی را به عهده میگیرند. در جای دیگر میفرماید: هنگامی که خداوند به حضرت قائم اجازه قیام دهد، سیصد و سیزده تن با او بیعت میکنند و حضرت در مکه توقف میکند تا تعداد یارانش به ده هزار نفر برسند، آنگاه به سوی مدینه حرکت میکنند[۴۳].
این دو روایت، قرینه است بر این که قیام حضرت مهدی(ع) با سیصد و سیزده نفر از اصحاب ویژه و اخذ بیعت از آنان، آغاز میگردد و سایر یاوران حضرت به سرعت به آنان ملحق میشوند. از این رو، روایاتی که عدد بالاتر از ۳۱۳ را ذکر نموده است ناظر به مجموع نیروهایی است که تحت فرماندهی یاران ویژه حضرت، لشکریان قیام مهدی را در هنگام ظهور تشکیل میدهند. از این رو، با توجه به اختلاف روایات در مورد تعداد آنان، میتوان گفت ارقام یاد شده مقصود نبوده است، بلکه مقصود بیان فزونی پیروان و یاوران امام مهدی(ع) بوده است.
از نظر ویژگیها و اوصاف، اصحاب مهدی(ع) همگی جوانند، مگر تعداد اندکی مانند سرمه در چشم و یا نمک در غذا[۴۴].
آنان به شیران روز و نیایشگران شب زنده دار، که دلهای شان مانند پارههای آهن محکم و استواراند، توصیف شدهاند[۴۵]. مردانی که جز شهادت، آرزوی دیگر ندارند و در برابر رهبر و مولای خویش سخت مطیع و فرمانبردارند. ابهت و رعب این جنگجویان مصمم و فولادین، دشمنان را زمین گیر میکند[۴۶] و در راه انجام مأموریت، بسیار قاطع و نترساند و از هیچ خطری هراس به دل راه نمیدهند[۴۷].
در میان اصحاب مهدی(ع) زنان نیز حضور دارند و در بخشهای بهداشت و درمان، انجام وظیفه میکنند. تعداد آنان در روایات، متفاوت ذکر شده است. طبق روایت مفضل بن عمر از امام صادق، همراه قائم(ع) سیزده نفر زن حضور دارند که زخمیها را مداوا و بیماران را پرستاری میکنند[۴۸]. اسامی نه نفر و در برخی روایات پنجاه نفر ذکر شده است[۴۹] و در برخی دیگر عدد بیشتری عنوان شده است[۵۰]. این روایات ظاهراً ناظر به زنانی است که پس از قیام، حضرت را همراهی و در کارها و اردوی حضرت مشارکت مینمایند.
از جمله کسانی که در زمان ظهور در جمع اصحاب و لشکریان امام مهدی(ع) قرار میگیرند، عده ای از مؤمنان شایسته و برجسته ایاند که پیشتر از دنیا رفتهاند. خداوند آنان را دوباره زنده میکند و به سپاه مهدی(ع) ملحق میشوند. این اشخاص که در روایات بعضاً نام بردهاند، برخی جزء امتهای پیشیناند مانند: یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل فرعون و اصحاب کهف[۵۱]. برخی دیگر جزء پیشگامان و برجستگان صدر اسلام در عصر پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوماند، نظیر: سلمان فارسی، ابادجانه انصاری، مالک اشتر نخعی[۵۲]، جبیر بن خاربون[۵۳]، اسماعیل فرزند امام صادق(ع)[۵۴]، عبداللّه بن شریک عامری[۵۵]، مفضل بن عمر[۵۶] و....
با ظهور امام مهدی(ع) حضرت مسیح(ع) نیز از آسمان فرود میآید و به امام عرض میکند: من به عنوان وزیر فرستاده شده ام، نه امیر و فرمانروا[۵۷].
وی از سوی حضرت، فرماندهی عملیات تهاجمی علیه لشکریان دجال را به عهده میگیرد[۵۸]. در روایات، از حضرت عیسی(ع) به دلیل نقش کلیدی ایشان در میان اصحاب و کارگزاران امام مهدی(ع)، با عناوین وزیر، پردهدار و جانشین یاد شده است.[۵۹]. همچنین از برخی دیگر از چهرههای شاخص یاران امام مهدی(ع) نظیر: شعیب بن صالح، در روایات به عنوانپرچمدار سپاه مهدی(ع) یاد شده است[۶۰].
حضرت مهدی(ع) با چنین اصحاب و یارانی، جهان را فتح و اسلام را در سراسر زمین حکمفرما میسازد. امام باقر(ع) میفرماید: گویا یاران مهدی را میبینم که سراسر زمین و آسمان را احاطه کرده و هیچ چیزی در جهان نیست که فرمانبردار و تسلیم محض آنان نباشد. آنان به قدری محبوبیت دارند که حتی درندگان و پرندگان نیز در پی جلب خشنودی آنان هستند، قطعه ای از زمین، از این که یکی از یاران مهدی(ع) بر آن گام نهاده است بر قطعه دیگر فخر و مباهات میکند[۶۱].[۶۲]
منابع
پانویس
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۳۹؛ خورشید مغرب، ۲۹۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۳۰ و ۳۱۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۵.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۳۰۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۶.
- ↑ بحارالانوار، ۳۰۷.
- ↑ بحارالانوار، ۲۶۸، ۳۱۰ و ۳۶۹.
- ↑ منتخب الاثر، ۱۶۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۲۲۳؛ خورشید مغرب، ۲۹۲.
- ↑ بحارالانوار، ۵۱/ ۸۷؛ منتخب الاثر، ۴۸۴؛ یوم الخلاص، ۱۹۵ و ۱۹۶.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۲۹۱ و ۳۷۱.
- ↑ منتخب الاثر، ۴۸۴.
- ↑ همان، ۱۶۲ و ۴۷۶.
- ↑ همان، ۳۱۴؛ نهج البلاغه، خ ۱۰۲.
- ↑ یوم الخلاص، ۱۹۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۲۸۶ و ۳۶۸.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۲.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۳۱۶ و ۳۴۱.
- ↑ منتخب الاثر، ۴۸۵.
- ↑ منتخب الاثر، ۴۸۶.
- ↑ الاختصاص، شیخ مفید/ ۲۰۸؛ بحارالانوار، ۵۲/ ۳۳۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ۵۲/ ۲۸۸ و ۲۳۹.
- ↑ منتخب الاثر، ۴۷۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۸.
- ↑ همان، ۴۸۶؛ خصال یاوران حضرت مهدی، ۳۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۴۷۸.
- ↑ لسان العرب، ج۱، ص۵۱۹؛ تاج العروس، ج۳، ص۱۸۶.
- ↑ کمال الدین، ج۷۲، ص۶۵۴؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بصائر الدرجات، ص۳۱۱؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۵۹؛ ملاحم ابن طاووس، ص۶۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۶؛ دلائل الامامه، ص۳۱۹؛ المحجه، ص۴۶.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص۱۴۶.
- ↑ روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۳؛ عقدر الدرر، ص۶۵؛ البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص۱۴۵.
- ↑ عقد الدرر، ص۹۶؛ الشیعة والرجعه، ج۱، ص۱۵۷.
- ↑ دلائل الامامه، ص۳۱۶؛ ملاحم ابن طاووس، ص۱۴۶.
- ↑ الغیبة نعمانی، ص۳۰۷؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۴۵.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۶۵۴؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۴۸؛ نور الثقلین، ج۴، ص۹۸؛ العدد القویه، ص۶۵.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص۶۵.
- ↑ إثبات الهداه، ج۳، ص۵۷۸؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۰۷ و ص۳۶۷؛ بشارة الإسلام، ص۱۹۰.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۶۷۲؛ الغیبة نعمانی، ص۳۱۵؛ اصول کافی، ج۸، ص۳۱۳؛ المحجه، ص۱۹.
- ↑ الغیبة نعمانی، ص۲۵۲؛ اعیان الشیعه، ج۲، ص۸۴.
- ↑ دلائل الامامه، ص۳۲۰؛ المحجه، ص۴۶.
- ↑ المستجاد، ص۵۱۱.
- ↑ الغیبة نعمانی، ص۳۱۵؛ الغیبة طوسی، ص۲۸۴؛ ملاحم ابن طاووس، ص۱۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۴، ص۵۹۲؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۶.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۱۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸.
- ↑ دلائل الامامه، ص۲۵۹؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۷۵.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۵؛ الغیبة نعمانی، ص۲۷۹.
- ↑ فتن ابن حماد، ص۱۵۱.
- ↑ ارشاد القلوب دیلمی، ص۳۶۵؛ حلیة الابرار، ج۲، ص۶۰۱؛ دلائل الامامه، ص۲۷۴؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۶؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۶.
- ↑ روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الامامه، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹؛ اثبات الهداه، ج۷۳ ص۵۵۰.
- ↑ الخرائج والجرائح، ج۷۱ ص۱۸۵؛ بحارالانوار، ج۴۱، ص۲۹۶.
- ↑ الایقاظ من الهجعه، ص۲۶۶.
- ↑ همان؛ بحارالانوار، ج۵۳، ص۶۷؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۶۱.
- ↑ دلائل الامامه، ص۲۴۸؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۵۷۳.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص۸۳؛ فتن ابن حماد، ص۱۶۰.
- ↑ الشیعة والرجعه، ج۷۱ ص۱۶۷.
- ↑ غایة المرام، ص۶۹۷؛ حلیة الابرار، ج۷۲ ص۶۲۰.
- ↑ ملاحم ابن طاووس، ص۵۳؛ نور الابصار، ص۱۳۸؛ عقد الدرر، ص۱۳۰؛ الشیعة والرجعه، ج۷۱، ص۲۱۱.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۶۷۲؛ اثبات الهداه، ج۳، ص۴۹۳؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۷.
- ↑ صمدی، قنبر علی، مقاله «اصحاب امام مهدی»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص۳۹۹.