بحث:پاسداری از دین در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ضرورت پاسداری از دین

هر دین و مسلک و آیین و شریعتی در معرض برداشت‌های نادرست و کج فهمی‌ها و بدعت‌ها قرار می‌‌گیرد و مرور زمان در تشدید این آسیب تاثیر به سزائی دارد. بنابراین به حکم عقل بر بنیان گذار فرض و ضروری است که تدابیر لازم برای مقابله با این آسیب مخرب و نابود کننده را در نظر داشته باشد. دین اسلام هم که آخرین دین آسمانی است از این آسیب در امان نبوده و لذا رسول خدا (ص) بر خود فرض دانسته که با آن مقابله کند. مقابله و برخورد جدی پیامبر اکرم (ص) با گرایش به بت‌پرستی در جریان شجره ذات انواط[۱] و کج فکری و خرافه‌گرایی در حادثه خورشیدگرفتگی هنگام مرگ ابراهیم فرزند نبی اکرم (ص)[۲] و عکس‌العمل آن حضرت در قبال رفتار ناشایست رهبانیت و عزلت‌گرایی باطل در بین برخی از اصحاب[۳]، نمونه‌هایی است از تلاش و اهتمام در زمینه حفظ و حراست دین از انحراف و برداشت‌های نادرست.

این ضرورت عقلی با توجه به آینده نگری رسول خدا نسبت به امت دو چندان می‌‌شود زیرا اگر در زمان رسول خدا (ص) دروغ بستن به آن حضرت زیاد شده باشد در آتیه این مشکل شدیدتر خواهد شد[۴] علاوه بر اینکه پیش بینی کرده که امت او به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد[۵]. اهمال و بی تفاوتی در مبارزه جدی و همه جانبه با آسیب‌های ناشی از بدعت‌ها و کج فهمی‌ها در معارف و احکام دینی به ویژه با توجه به مرور زمان نوعی نقص غرض و خلاف حکمت است و عقلاً ناپسند شمرده می‌‌شود.

بنابراین بعد از رسول خدا (ص) منصبی برای انجام وظیفه پاسداری و حراست از دین لازم است و صحاب این منصب باید با داشتن شایستگی لازم علمی این ماموریت مهم را بر عهده داشته باشد و سدی محکم و نفوذناپذیر در برابر عقاید و آیین‌های غلط و خرافی ایجاد کند. علامه حلی هم با تکیه بر مسؤولیت و وظیفه امام در حفظ و حراست از دین بر لزوم امام معصوم استدلال می‌‌کند: الثَّالِثُ: إِنَّ الْإِمَامَ يَجِبُ أَنْ يَكُونَ حَافِظاً لِلشَّرْعِ، لانقطاعِ الْوَحْيِ بِمَوْتِ النَّبِيِّ (ص)، وَ قُصُورِ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ عَنْ تفاصيلِ أَحْكَامِ الْجُزْئِيَّاتِ الْوَاقِعَةِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فَلَا بُدَّ مِنْ إِمَامٍ (مَنْصُوبٍ) مِنَ اللَّهِ تَعَالَى، مَعْصُوم مِنَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَأُ، لِئَلاَّ يُتْرَكُ بَعْضِ الْأَحْكَامِ أَوْ يَزِيدُ فِيهَا عَمْداً أَوْ سَهْواً[۶]. سایر دانشمندان امامیه نیز این شأن و وظیفه امام در حراست از دین را یک امر مسلّم و قطعی تلقی کرده و گاه آن را مستند و دلیل بر لزوم عصمت امام گرفته‌اند. شیخ مفید مبنای عصمت امام را وظائف امام به عنوان جانشین رسول خدا (ص) از جمله حراست و پاسداری از دین قرار داده است[۷].

انحرافات بعد از رسول خدا (ص): به گواهی تاریخ کج روی‌ها بعد از نبی اکرم اسلام شدت بیشتری گرفت به طوری که این انحرافات و تشتت‌های فکری، امثال سلیم بن قیس هلالی – که از تابعین است- را شگفت زده کرده و خطاب به امیرالمؤمنین عرضه می‌‌دارد: من از سلمان و مقداد و ابوذر چیزی از تفسیر قرآن و هم احادیثی از پیغمبر شنیده ام که با آنچه در نزد مردم است مخالف است و باز از شما می‌‌شنوم چیزی که آنچه را شنیده ام تصدیق می‌‌کند و در دست مردم مطالبی از تفسیر قرآن و احادیث پیغمبر می‌‌بینم که شما با آنها مخالفید و همه را باطل می‌‌دانید، آیا عقیده دارید که مردم عمداً به رسول خدا دروغ می‌‌بندند و قرآن را به رأی خود تفسیر می‌‌کنند؟ امام امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ ابتدا استبعاد سلیم را برطرف کرده بعد می‌‌فرمایند: در زمان خود رسول خدا نیز بر وی دروغ بسته شد. آنگاه امام (ع) مسأله اختلاف در نقل‌ها را بررسی و ریشه یابی می‌‌فرمایند[۸]. شدت انحراف بعد از رسول خدا (ص) به حدی است که حتی ستودن دین و اساسی‌ترین شعار اسلامی یعنی نماز از تیررس کژاندیشان در امان نمانده بود[۹][۱۰].

دلائل روانی حراست امام از دین

مسؤولیت امام و پیشوای امت اسلامی در برابر هجوم عقائد و باورهای نادرست و کج فهمی‌ها و برداشت‌های غلط، از سخنان رسول خدا (ص) و امامان (ع) قابل استنباط است: از رسول خدا (ص) نقل است که فرمودند: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ»[۱۱]. امام و پیشوای امت اسلامی به عنوان جانشین رسول خدا (ص) یکی از مخاطبان اصلی این فرمان مهم و حیات بخش نبوی است. این دستور پیامبر اسلام، در سخنان جانشینان آن حضرت نیز دیده می‌‌شود. یونس بن عبد الرحمن از اصحاب ائمه (ع) می‌‌گوید: «أَنَّهُمْ قَالُوا إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلَى الْعَالِمِ أَنْ يُظْهِرَ عِلْمَهُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ سُلِبَ نُورَ الْإِيمَانِ»[۱۲][۱۳].

حفظ دین انگیزه اصلی زعامت

امیرالمؤمنین علی (ع) در ضمن خطبه‌ای روشن گر وظیفه مهم امام و حاکم اسلامی را در مبارزه با بدعت‌ها و انحرافات و احیای سنت‌های اسلامی گوشزد می‌‌فرمایند: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذِي كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْ ءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِكَ». خدایا تو می‌‌دانی که آنچه را ما (در امر حکومت) انجام دادیم نه به خاطر به دست آوردن سلطنت و مقام بود و نه برای نیل به متاع پست دنیا، بلکه به خاطر این بود که نشانه‌های محوشده دینت را بازگردانیم. و نیز در اهمیت احیای سنت به وسیله امام، تعطیل سنت رسول مکرم (ص) را سبب هلاکت می‌‌شمارد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْوَالِي عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْكَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ... وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَيُهْلِكَ الْأُمَّةَ»[۱۴]. امام امیرالمؤمنین (ع) در توصیف پیشوا و زمامدار دادگر و برحق و توبیخ پیشوای ستمگر وظیفه مهم احیای سنت‌های پسندیده و از بین بردن بدعت‌های ناپسند را مطرح می‌‌فرمایند: بدان، برترین بندگان نزد خدا پیشوای عادلی است که خود، هدایت شده و دیگران را هدایت می‌‌کند؛ سنت‌های شناخته شده را بر پا می‌‌دارد و بدعت‌های ناشناخته را می‌‌میراند. بدترین مردم نزد خداوند پیشوای ستمگری است که هم خود، گمراه است و هم مردم به وسیله او گمراه می‌‌شوند؛ کسی که سنّت‌های مقبول را از میان برده و بدعت‌های متروک را زنده کرده است[۱۵]. حضرت امام رضا (ع) در ضمن خطبه مفصلی که در جامع مرو درباره امامت ایراد فرمودند یکی از وظائف و شئون امام را دفاع از حریم دین برمی شمارند: امام حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام می‌‌کند، و حدود او را جاری می‌‌نماید و از دین خدا دفاع می‌‌نماید. امام امین خدا در زمین و حجّت او بر بندگان است، او خلیفه خدا در کشور اوست، امام دعوت کننده مردم به سوی خدا و مدافع حرمت‌های الهی است[۱۶]. اسحاق بن عماراز امام صادق (ع) نقل می‌‌کند: امام صادق (ع) می‌‌فرمود: همانا زمین در هیچ حالی از امام خالی نگردد برای آنکه اگر مؤمنین چیزی (در اصول یا فروع دین) افزودند آنها را برگرداند و اگر چیزی کم کردند برای آنها تکمیل کند[۱۷]. از امام صادق (ع) نقل است که فرمود: «فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولًا يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ»[۱۸]. یادآوری این نکته لازم است که نظیر این سخن در منابع اهل سنت از رسول خدا (ص) نقل شده است[۱۹][۲۰].

مبارزه امامان شیعه با انحرافات

پیشوایان و هادیان الهی در مقام عمل نیز به این وظیفه خطیر حفظ دین از انحرافات به خوبی عمل کرده‌اند و تاریخ زندگی پر افتخار و عظمت امامان هدایت از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) گویای مبارزه بی امان با انحرافات اعتقادی نظیر غلو، جبر و تفویض، تجسیم و تشبیه، رویت باری تعالی و افکار باطل گروه‌هایی مانند مرجثه و باطنی‌گرایی و سایر برداشت‌های نادرست و انحرافات و خرافات و بدعت هاست[۲۱][۲۲].

دیدگاه اهل سنّت

حفظ و حراست از دین و شریعت نزد اهل سنت نیز از وظایف امام شمرده شده است ماوردی (م ۴۵۰) می‌‌گوید: وَاَلَّذِي يَلْزَمُهُ مِنَ الْأُمُورِ الْعَامَّةِ عَشَرَةُ أَشْيَاءَ: أَحَدُهَا: حِفْظُ الدِّينِ عَلَى أُصُولِهِ الْمُسْتَقِرَّةِ، وَمَا أَجْمَعَ عَلَيْهِ سَلَفُ الْأُمَّةِ، فَإِنْ نَجَمَ مُبْتَدِعٌ أَوْ زَاغَ ذُو شُبْهَةٍ عَنْهُ، أَوْضَحَ لَهُ الْحُجَّةَ، وَبَيَّنَ لَهُ الصَّوَابَ، وَأَخَذَهُ بِمَا يَلْزَمُهُ مِنَ الْحُقُوقِ وَالْحُدُودِ، لِيَكُونَ الدِّينُ مَحْرُوسًا مِنْ خَلَلٍ، وَالْأُمَّةُ مَمْنُوعَةً مِنْ زَلَلٍ[۲۳]. دیگر متکلمان اشعری هم بر این شأن از شئونات امام و پیشوای مسلمانان تاکید دارند: ایجی (م ۷۵۶) و جرجانی (م ۸۱۶) وظیفه امام در حفظ دین را دلیل بر لزوم صفت اجتهاد می‌‌دانند[۲۴]. توجه به این نکته لازم است که بین شیعه و اهل سنت در این شأن یعنی شأن پاسداری از دین تفاوت است زیرا انجام این وظیفه خطیر بدون داشتن ویژگی‌ها و توانایی‌های لازم- که مهم‌ترین آنها دانش و آگاهی است- ممکن نیست. آنها این مسؤولیت خطیر را بر عهده افرادی قرار داده‌اند که توان لازم را برای انجام آن ندارند. بلکه در مقام عمل با فرو کاستن از مقام امام و تنزل آن در حد یک حاکم معمولی بدون داشتن توانایی‌های لازم، حراست از دین انتظار بی جایی خواهد بود[۲۵].

پانویس

  1. ر. ک: الجامع لاحکام القرآن قرطبی، ج ۷، ص ۲۷۳: ﴿قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ «گفتند: ای موسی! برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند» سوره اعراف، آیه ۱۳۸. نظیره قَوْلِ جُهَّالٍ الاعراب وَ قَدْ رَأَوْا شَجَرَةٍ خَضْرَاءَ للکفار تسمی ذَاتَ أنواط یعظمونها فِي کل سَنَةً یوما: یا رَسُولَ اللَّهِ، اجْعَلْ لَنَا ذَاتَ أنواط کما لَهُمْ ذَاتَ أنواط. فَقَالَ علیه الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ: اللَّهُ أکبر. قُلْتُمْ والذی نَفْسِي بیده کما قَالَ قَوْمُ موسی ﴿اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ «برای ما خدایی بگمار چنان که آنان خدایانی دارند، (موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸. لترکبن سُنَنِ فِي (مِنْ) قبلکم حَذْوَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حتی إِنَّهُمْ لَوْ دَخَلُوا حَجَرٍ ضَبٍّ لدخلتموه.
  2. نبی گرامی اسلام (ص) فرمودند: «إِنَّ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ يَجْرِيَانِ بِأَمْرِهِ مُطِيعَانِ لَهُ لَا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَيَاتِهِ» ر. ک: کافی ج۳، ص ۲۰۸ و مسند احمد ج۱، ص ۲۹۸.
  3. ر. ک: روایات تفسیری ذیل آیه کریمه ۲۷ سوره حدید: ﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ «و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم» سوره حدید، آیه ۲۷. که رسول خدا (ص) فرمود: «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَامِ».
  4. ر. ک: کافی، ج۱، ص ۶۳.
  5. احادیث افتراق مورد قبول فریقین قرار گرفته است.
  6. منهاج الکرامة، ص ۱۱۴.
  7. ر. ک: اوائل المقالات، ص ۶۵.
  8. کافی، ج۱، ص ۶۲ و نهج البلاغه خطبه ۲۱۰ و پیام امام، ج۸، ص ۱۴۱.
  9. «عَنْ اَنَس، قَالَ مَا اَعْرِفُ شَیْئًا مِمَّا کَانَ عَلَی عَهْدِ النَّبِیِّ (ص) قِیلَ الصَّلاَةُ. قَالَ اَلَیْسَ ضَیَّعْتُمْ مَا ضَیَّعْتُمْ فِیهَا» «حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ زُرَارَةَ، قَالَ اَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ وَاصِلٍ اَبُو عُبَیْدَةَ الْحَدَّادُ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ اَبِی رَوَّاد، اَخِی عَبْدِ الْعَزِیزِ قَالَ سَمِعْتُ الزُّهْرِيَّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ بِدِمَشْقَ وَ هُوَ يَبْكِي فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ فَقَالَ لَا أَعْرِفُ شَيْئاً مِمَّا أَدْرَكْتُ إِلَّا هَذِهِ الصَّلَاةَ وَ هَذِهِ الصَّلَاةُ قَدْ ضُيِّعَتْ» صحیح البخاری، ج۱، ص ۱۳۴ ابواب سترالمصلی و بحار، ج ۲۸، ص ۳۳.
  10. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۳۹-۴۴
  11. کافی، ج۱، ص ۵۴.
  12. عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۱۱۳.
  13. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۳۹-۴۴
  14. نهج البلاغة، خطبه ۱۳۱.
  15. نهج البلاغة، خطبه ۱۶۴.
  16. عیون اخبارالرضا (ع)، ج۱، ص ۲۱۸.
  17. کافی، ج۱، ص ۱۷۸، بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ لَاتَخْلُو مِنْ حُجَّةٍ، ح۲.
  18. کافی، ج ۱، ص ۳۲، بَابُ صِفَةِ الْعِلْمِ وَ فَضْلِهِ، ح۲. و ر. ک: شرح اصول الکافی- مولی محمد صالح المازندرانی، ج۲، ص ۲۷.
  19. ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ص ۵۲۲ و المعجم الکبیر طبرانی ج۶، ص ۳۲۴.
  20. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۳۹-۴۴
  21. ر. ک: نقش امامان در احیای دین نوشته مرتضی عسکری و درمباحث امامت خاصه و به مواردی اشاره می‌‌شود.
  22. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۳۹-۴۴
  23. الأحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، ص ۱۵.
  24. شرح المواقف، ج۸، ص ۳۴۹.
  25. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۳۹-۴۴