روم در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

غُلِبَتِ الرُّومُ[۱]. مؤلف «دایرة المعارف کتاب مقدس» می‌نویسد: «روم، یکی از مهم‌ترین شهرهای دنیا که در سواحل رود تیبر به فاصله ۱۷ مایلی از دریای مدیترانه واقع شده است... در قرن پنجم قبل از میلاد به صورت یک حکومت سیاسی قدرتمند در آمد... و سرانجام روم به امپراطوری بزرگی تبدیل گردید».

هاکس، مؤلف «قاموس کتاب مقدس» درباره «رومیه» می‌نویسد: «پایتخت مملکت روم است و در قدیم الایام همچو پایتخت دنیا محسوب و بر رود تیبر یعنی به مسافت پانزده میل از دهنه آن واقع است»[۲].

مؤلف کتاب مفردات الفاظ القرآن روم را از زاویه‌ای دیگر تبیین می‌کند: «گاهی به نسلی و نژادی معروف و گاهی به جمع و گروه رومی اطلاق می‌شود مثل واژه- عجم (واژه عجم نیز در معنی غیر عرب‌ها و همچنین ایرانی‌ها به کار می‌رود»[۳].

اطلاعات قرآنی منظور از «روم» را دولت امپراطوری روم می‌داند[۴] و برخی از دانشمندان اظهار دارند: «روم امپراطوری بزرگی بود که بر متصرفات وسیعی در آسیا و اروپا و آفریقا حکومت داشت و ایتالیا نیز قسمتی از آن محسوب می‌شد میان آنها و اهل فارس (ایرانیان) جنگ‌های بزرگ واقع شده است و مخصوص در نواحی شام که نزدیک حجاز بود جنگی رخ داد که به هزیمت رو میان تمام شد قرآن عظیم خبر داد که روم پس از مغلوب شدن در عرض سه تا نه سال پیروز خواهد شد»[۵] «اطلاع دادن صریح وحی الهی از اینکه رومیان پس از شکست خوردن اولیه، در فاصله چند سال بر فارسیان غلبه خواهند کرد از موارد اخبار غیب است»[۶].

در المیزان می‌خوانیم «کلمه روم نام اقوامی از انسان‌ها است که در ساحل مدیترانه در غرب آسیا زندگی می‌کنند، در آن ایام این اقوام امپراطوری بزرگ وسیعی تشکیل داده بودند، به طوری که دامنه آن تا حدود شامات توسعه یافته بود»[۷].

دولت ایران و روم در عصر پیامبر(ص) دو ابر قدرت بزرگ جهان به شمار می‌آمدند در آن زمان پادشاه ایران «خسرو پرویز» و پادشاه روم «هرقل» بود و جنگی ۲۴ ساله بین آنان در گرفت نخست سپاه ایرانیان به سرداری «شهر براز» و «شاهین» به قلمرو روم شرقی حمله کردند و به سختی آنان را شکست دادند به طوری که منطقه شامات مصر و آسیای صغیر را تصرف کردند این شکست در حدود سال ۶۱۶ میلادی (یعنی حدود سال ششم یا هفتم هجری) رخ داد سپس پادشاه روم در سال ۶۲۲ میلادی تهاجم خود را به ایران آغاز کرد و ظرف شش سال ایران را شکست داد بنابراین شکست ایرانیان در حدود سال‌های اول تا ششم هجری بوده و صلح حدیبیه نیز در سال ششم هجری واقع شد محل درگیری سپاه ایران و روم و مکان شکست رومیان در شمال جزیره العرب در سرزمین شام نزدیک محل سکونت مردمان مکه بوده است. البته برخی مفسران نیز احتمال داده‌اند که این مکان نزدیک‌ترین نقطه مرزی ایران و روم بوده است... برخی از محققان نیز این بخش از آیه را یکی از موارد اعجاز علمی قرآن دانسته‌اند؛ چراکه محققان علم جغرافیا دریافته‌اند که گودترین و پایین‌ترین منطقه روی زمین بحر المیت (منطقه‌ای نزدیک فلسطین) است که جنگ ایران و روم در آن واقع شد و در قرآن با تعبیر أَدْنَى الْأَرْضِ[۸] (پایین‌ترین و پست‌ترین سرزمین)[۹] به آن اشاره شده است»[۱۰].

«در سال دهم بعثت سپاهیان خسرو پرویز پادشاه ایران رومیان را پی در پی شکست دادند و در نزدیک‌ترین مرزهای عرب و روم؛ رومیان مغلوب شدند و ایرانیان شامات و فلسطین را متصرف شدند»[۱۱].[۱۲]

روم در قرآن کریم

واژه روم به عنوان نام کشور و سرزمین رومیان تنها یک بار به صراحت در قرآن کریم آمده است. غُلِبَتِ الرُّومُ[۱۳]

آیات غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ [۱۴] درباره جنگ ایران و روم هستند. شمار دیگری از آیات نیز در زمینه موضوعاتی مانند وعده پیروزی مسلمانان بر رومیان قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۵]، ایمان و شرک گروهی از رومیان لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ[۱۶]، يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۷]، هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ[۱۸]، وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۱۹]، لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۲۰]، نامه پیامبر اکرم(ص) به پادشاه روم قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[۲۱]، جنگ مسلمانان با رومیان قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ[۲۲]، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[۲۳]،وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ[۲۴] و جز آن تفسیر شده‌اند.

دسته دیگری از آیات نیز بر اساس برخی دیدگاه‌های تفسیری، درباره روم تفسیر شده‌اند. وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَمْ تَطَئُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا[۲۵]، قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۲۶]، وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا[۲۷]، كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۲۸].[۲۹].[۳۰]

جنگ روم و ایران

آیات غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ [۳۱] پس از گزارش شکست روم در برابر ایران، از پیروزی حتمی رومیان در چند سال آینده و شاد شدن مؤمنان در آن روز خبر می‌دهند. مشهور مفسران گفته‌اند که این آیات آنگاه فرود آمدند که مسلمانان از شنیدن خبر پیروزی ایران بر روم شگفت زده و غمگین شدند؛ زیرا پیروزی ایرانیانِ مجوس (زرتشتیان) بر رومیان اهل کتاب (مسیحیان) آنها را ناخشنود می‌کرد. در مقابل، مشرکان خوشحال از این رخداد، به شماتت مسلمانان پرداخته و از آن برای کاستن از روحیه آنها بهره جستند.[۳۲]

برخی مفسران، ذیل این آیات به تفصیل درباره جنگ‌های دو ابر قدرت آن روز (ایران و روم) سخن گفته و نزول آنها را برای دلداری مسلمانان دانسته؛[۳۳] نیز این خبر غیبی را از روشن‌ترین ادله اعجاز و حقانیت قرآن و صداقت پیامبر(ص) در ادعای نبوت به شمار آورده‌اند.[۳۴]

مفسران در تفسیر بِضْعَ سِنِينَ فاصله زمانی میان شکست رومیان تا پیروزی آنان را کمتر از ۱۰ سال گفته‌اند [۳۵]. فِي أَدْنَى الْأَرْضِ نیز بر جایی به نام «أذرعات شام» تطبیق شده که سپاه روم در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۳۶]

برپایه گزارش قتاده، با نزول آیات یاد شده، مسلمانان گفته پروردگار را تصدیق کردند، تا اینکه خبر شکست ایران در سال ۶ هجری در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنان شادمان شدند [۳۷]. بر اساس گزارش‌های دیگری، مسلمانان در آغاز هجرت [۳۸] یا در سال دوم هجرت و روز بدر از این حادثه آگاه شدند.[۳۹] گویند: پیامبر(ص) پیروزی رومی‌ها بر ایرانیان را در مکه به مسلمانان نوید داد. [۴۰] آغاز جنگ‌های ایران و روم در روزگار ظهور اسلام را، بر اثر قتل امپراتوری روم (به دست ارتش روم و فوکاس) دانسته‌اند که حامی خسرو پرویز در دستیابی وی به سلطنت بود. او به این بهانه به روم حمله کرد.[۴۱] در این نبردها دو سردار ایرانی (شهر بُراز و فرّخان) با فتوحات [۴۲] بسیاری تقریباً همه متصرفات آسیا، بیزانس و مصر را فتح کردند؛ حتی قسطنطنیه پایتخت بیزانس در آستانه فروپاشی بود که دراز شدن جنگ و لجاجت خسرو پرویز بر ادامه آن، سپاه بیزانس را برای تلافی آماده کرد. آنان از سال ۶۲۲ میلادی حمله‌های خود را بر ضد ایرانیان آغاز کردند. در این حمله‌ها، آذربایجان و ارمنستان غارت شدند و سپاهیان روم بر بین النهرین سلطه یافتند[۴۳].[۴۴]

اسلام و روم

بر اساس گزارش‌های تفسیری، با ظهور اسلام، گروهی از مسیحیان روم به آن گرویدند که برخی از آیات قرآن به آن اشاره دارند. در آیه وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۴۵]، گروهی از اهل کتاب یاد می‌شوند که به خدا و آنچه که بر آنان و مسلمانان نازل شده است، ایمان دارند. در شأن نزول این آیه، گروه یاد شده را اشاره به شماری از مسیحیان نجران و حبشه و رومی دانسته‌اند که مسلمان شدند.[۴۶] در شأن نزول آیات لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ[۴۷]، يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ[۴۸] نیز گروهی از مسیحیان روم را مشمول آن دانسته‌اند. بر اساس این آیات، اهل کتاب یکسان نیستند و گروهی از آنان با ویژگی‌هایی مانند تلاوت آیات الهی در سجده و شبانگاهان، ایمان به خدا و روز واپسین، امر به معروف و نهی از منکر و پیشی گرفتن در کارهای خیر ستوده شده‌اند: لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ[۴۹]، يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ[۵۰].[۵۱]

قرآن کریم با تأکید بر یگانگی خدا معتقدان به تثلیث را کافر می‌خواند: لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۲] مفسّران، آیه را اشاره به اعتقاد گروهی از مسیحیان به نام ملکائیه یا ملکانیه دانسته‌اند که معتقد به تثلیث در الوهیت‌اند و خدا را یکی از اقانیم سه‌گانه می‌دانند.[۵۳] برپایه برخی گزارش‌ها همه مردم روم، مسیحیان ملکانیه بوده‌اند.[۵۴] در آیه وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۵۵] از مسیحیانی یاد می‌شود که با وجود ادعای مسیحیت، در آن صادق نبوده و پیمان‌های الهی را فراموش کردند، بنابراین خدا سزای اعمالشان را دشمنی ابدی با یکدیگر نهاد. مفسران، مسیحیان یاد شده را سه فرقه یعقوبیه، نسطوریه و ملکائیه و فرقه اخیر را همان رومیان دانسته‌اند که تثلیث را باور داشتند.[۵۶] در مقابل، بعضی احتمال داده‌اند که مراد، دشمنی میان یهود و نصارا باشد؛ [۵۷] ولی این احتمال با ظاهر آیه سازگار نیست.[۵۸]

نامه پیامبر(ص) به پادشاه روم

گرچه اسلام در شبه جزیره عرب ظهور کرد، دینی جهانی است وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۵۹]، از این رو پیامبر(ص) پس از صلح حدیبیه و آرامش خاطر نسبی از خطر حمله قریش، در سال ۷ هجری، نامه‌هایی را به سران کشورهای مختلف، مانند هِرَقْل و پادشاه روم فرستاد. برخی مفسّران و مورّخان مسلمان، آیه قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[۶۰] را مضمون نامه پیامبر(ص) به پادشاه روم دانسته‌اند؛ در این آیه اهل کتاب به اصول مشترک ادیان الهی فراخوانده شده‌اند که بر پرهیز از پرستش غیر خدا و شرک به وی، نیز اجتناب از اعتقاد به ربوبیت افراد بشری استوارند.[۶۱] بر اساس برخی روایات، قیصر هنگام دریافت نامه پیامبر(ص) خصوصی در برابر فرستاده آن حضرت ایمان آورد؛ حتی گرایش داشت که رومیان را به آیین توحید بخواند.[۶۲] از امام باقر(ع) نقل شده که پادشاه روم برخلاف پادشاه ایران، نامه و فرستاده پیامبر اسلام(ص) را احترام و اکرام کرد[۶۳].[۶۴]

جنگ روم و مسلمانان

برخی از گزارش‌های تفسیری [۶۵] و تاریخی [۶۶] در شأن نزول آیاتی از قرآن نشان می‌دهند که رومیان درگیری‌هایی با پیامبر(ص) و مسلمانان داشته‌اند. قرآن کریم از مسلمانان می‌خواهد با اهل کتاب که به رغم داشتن کتاب آسمانی به خدا و روز جزا، آن‌گونه که باید، ایمان ندارند و آنچه را خدا و پیامبرش حرام کرده، حرام ندانسته و آیین حق را نمی‌پذیرند، بجنگند تا با خضوع در برابر حکومت اسلامی به قانون جزیه تن دهند: قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ[۶۷] بر اساس تفسیر مجاهد، این آیه زمانی نازل شد که رسول خدا(ص) به نبرد با رومیان دستور داد و در پی آن به جنگ تبوک رفتند.

شماری از آیات سوره توبه را نیز درباره پیکار تبوک دانسته‌اند. در آیه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ[۶۸] خدا به سرزنش مؤمنانی می‌پردازد که در جهاد در راه خدا سستی ورزیده و زندگی دنیا را بر آخرت برمی‌گزینند. در شأن نزول آیه گفته‌اند: وقتی که رسول خدا(ص) به جنگ با رومیان (جنگ تبوک) دستور داد، فصل برداشت زراعت و میوه بود، از این رو مسلمانان از شرکت در جهاد ناخشنود و مایل بودند که در شهر مانده و محصولات خود را برداشت کنند. رسول خدا(ص) برای حفظ اسرار جنگی، بیشتر، مقصد حرکت را به صراحت اعلام نمی‌کرد؛ اما در جنگ تبوک به جهت دوری راه و فراوانی دشمن، مقصد خود را آشکارا گفت، تا مردم آمادگی بهتری یابند.[۶۹] هنگامی که پیامبر(ص) مسلمانان را برای جنگ تبوک آماده می‌کرد، گروهی از منافقان تخلف ورزیدند. مطابق نقل برخی مفسران [۷۰] و مورّخان،[۷۱] آیه وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَلَا تَفْتِنِّي أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ[۷۲]. زمانی نازل شد که یکی از منافقان به نام «جد بن قیس» نزد پیامبر(ص) آمد و از وی اجازه خواست در نبرد شرکت نکند؛ زیرا به زنان شدیدا علاقه دارد و اگر نگاهش به دختران رومی بیفتد، ممکن است فریفته آنها شده و از کارزار دست بکشد؛ آن‌گاه آیه نازل شد و عمل آن شخص را محکوم ساخت.

آیه قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۷۳] خدا را مالک پادشاهی می‌خواند و اینکه وی آن را به هرکه بخواهد می‌دهد و از هر که اراده کند، بازمی‌ستاند. به گزارش برخی مفسران، رسول خدا(ص) پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق [۷۴] یا هنگام فتح مکه[۷۵] نوید داد. هنگامی که منافقان آن را بعید دانسته و گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمد کافی نیست که در ملک فارس و روم طمع کرده است؟ آیه یاد شده نازل شد.[۷۶] مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر(ص) از خدا خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قرار دهد [۷۷].

مطابق نقلی از مفسران در ذیل آیه قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۷۸]، مراد از قومی نیرومند و جنگجو که بازماندگان از اعراب به پیکار با آنها فراخوانده شده‌اند تا اسلام بیاورند، رومیان هستند [۷۹]. اقوال دیگری نیز در این باره ذکر شده‌اند. طبرسی، تفسیر مناسب آیه را همه اقوامی می‌داند که رسول خدا(ص) در زمان حیاتشان با آنان جنگید.[۸۰] آیاتی، به برخی اماکن و افراد اشاره دارند که مفسران آنها را درباره روم دانسته‌اند؛ مثلاً در داستان حضرت موسی(ع) و خضر از «مجمع‌البحرین» (محل تلاقی دو دریا) یاد شده است که برخی از مفسران، آن را دو دریای روم (دریای مدیترانه) و فارس دانسته‌اند: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا[۸۱].[۸۲] دو دریای یاد شده در آیه مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ[۸۳] و وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا[۸۴]. نیز که با وجود شوری یکی و شیرینی دیگری، کنار هم با یکدیگر تماس دارند، بر دریای فارس و روم تطبیق شده‌اند.[۸۵]

برخی از مفسران و مورّخان، ذیل آیه أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا[۸۶] محل پناهنده شدن (غار) اصحاب کهف را در شهر افسوس روم دانسته‌اند که نام کنونی آن طرسوس است.[۸۷] علامه طباطبایی، هرچند مشخصات غار یاد شده را با مفاد قرآن تطبیق‌پذیر نمی‌داند،[۸۸] معتقد است که غار اصحاب کهف هرجا که باشد، خارج از سیطره رومیان نبوده است؛[۸۹]همچنین شماری از مفسران و مورخان، ذوالقرنین یاد شده در قرآن را بر اسکندر رومی تطبیق کرده‌اند: وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا[۹۰].[۹۱] این دیدگاه با چالش‌های جدی روبه روست. (ذوالقرنین) به گفته برخی مفسران، آیه وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۹۲] به طیطوس رومی و پیروان مسیحی او اشاره دارد که در جنگ با بنی‌اسرائیل، تورات را آتش زدند و فرزندان آنها را به اسیری گرفته و بیت‌المقدس را ویران و آلوده کردند[۹۳].[۹۴]

جغرافیای روم، در سوره مبارکه روم

غُلِبَتِ الرُّومُ[۹۵]. در آیه مورد بحث، از مکانی به نام روم یاد شده، که مردم آن، در یک درگیری انتظامی با دشمن شکست خوردند. واژه روم، کلمه ناشناخته‌ای نیست، اما با توجه به تحولات سیاسی و نظامی، که در طول تاریخ رخ داده؛ بسیاری از مرزهای جغرافیایی، تغییر یافته و نام تعدادی از کشورها عوض شده است. به همین دلیل، ضروری به نظرم[۹۶] می‌رسد، که به تاریخ این سرزمین کهن، نگاهی هر چند گذرا بنماییم. در جغرافیای سیاسی منطقه، با دو واژه روم شرقی و غربی بر می‌خوریم و لذا لازم است برای قاریان محترم قرآن، روشن نماییم، که منظور از واژه روم در آیه مذکور، روم شرقی است، یا غربی؟ اگر به آغاز سوره روم توجه کنیم؛ ملاحظه می‌شود، که بعد از ذکر حروف مقطعه، می‌فرماید: «رومیان مغلوب شدند... و این شکست، در سرزمین نزدیکی فِي أَدْنَى الْأَرْضِ[۹۷] واقع شده [یعنی] نزدیک شما مردم مکه، در شمال جزیره عرب، در اراضی شام، در منطقه‌ای میان بصری و اذرعات و از اینجا معلوم می‌شود؛ که منظور از روم شرقی است، نه غربی».

برخی از نویسندگان، در مورد روم می‌نویسند: «مراد از روم در آیه شریفه، دولت روم شرقی، یعنی امپراطوری بیزانس است؛ که بر شام و فلسطین تسلط داشته، که در بعضی از قبایل جزیره العرب، هم نفوذ و قدرتی به هم رسانیده بود»[۹۸]. پرفسور مهرداد مهرین - شوشتری - در فرهنگ قرآن، چنین نقل می‌کند: «مقصود از [روم] کشور روم roman می‌باشد... در این آیه اشاره به جنگ ایران و روم است که در عصر خسرو پرویز و هرقل، قیصر روم واقع شده و در آن جنگ، ایرانی‌ها پیروز شدند و شام و فلسطین و آسیای کوچک و مصر را از رومی‌ها بگرفتند؛ ولی پس از چند سالی روم توانست غالب گردد و بنا بر عهدنامه صلح، ایران آسیای کوچک و مصر و شام را به روم پس داد.»... مؤلف قاموس قرآن، زیر واژه روم این گونه بیان می‌نماید: «روم، امپراطوری بزرگی بود که بر متصرفات وسیعی، در آسیا و اروپا و آفریقا حکومت داشتند و ایتالیا، نیز قسمتی از آن حکومت محسوب می‌شد. میان آنها و اهل فارس ایرانیان جنگ‌های بزرگی واقع شده است و مخصوصاً در نواحی شام، که نزدیک به حجاز بود، جنگی رخ داد که به هزیمت رو میان تمام شد. قرآن عظیم خبر داد، که روم پس از مغلوب شدن، در عرض سه، تا نه سال، پیروز خواهد شد.

ظاهر آن است؛ که مراد از الْأَرْضِ در آیه حجاز... است». برخی از دانشمندان و بزرگان می‌فرمایند: «کلمه روم، نام قومی از انسان‌ها است؛ که در ساحل مدیترانه، در غرب آسیا زندگی می‌کنند، در آن ایام، این قوم امپراطوری بزرگ و وسیعی تشکیل داده بودند به طوری که دامنه آن، تا حدود شامات توسعه یافته بود، در ایام نزول این سوره، جنگی بین این امپراطوری و امپراطوری ایران در سرزمین میانه شام و حجاز در گرفته و روم، از ایران شکست خورده بود و ظاهراً، مراد به کلمه الْأَرْضِ سرزمین حجاز و أَدْنَى الْأَرْضِ نزدیکی‌های این سرزمین است»[۹۹].[۱۰۰]

توصیف روم شرقی – بیزانس

مرحوم دکتر معین، در فرهنگ فارسی، در بخش اعلام، زیر واژه بیزانس می‌نویسد: «بوزنطه، معرب فرانسوی byzance نام قدیم قسطنطنیه استانبول... امپراتوری روم شرقی، که شهر بیزانس پایتخت آن بود، امپراتوریی که از ۳۳۰ تا ۳۹۵ م. در قسمت شرقی امپراتوری روم، به وجود آمد و تا سال ۱۴۶۱ پایدار ماند.

تاریخ این امپراتوری به سه بخش تقسیم می‌شود:

  1. امپراتوری رومی عهد عمومی - ۳۳۰، ۶۴۱ - که دنباله عهد قدیم است. ژوستین اول «۵۲۷ - ۵۶۵» م. حوزه غربی بحرالروم را مجدداً تصرف کرد مجموعه قوانینی منتشر نمود و ابنیه مجللی بنا کرد -سنت صوفی - اما اختلافات مذهبی موجب جدایی ایالات متعدد و فتح عرب گردید.
  2. عهد امپراتوری رومی یونانی (۶۴۱ - ۱۲۰۴» در این دوره یونانی شدن و شرقی شدن امپراتوری کاملاً تحقق یافت. عر‌ب‌ها و اسلاوها، یا طرد، یا مطیع شدند. بازیل دوم - basilb - ۹۷۶، ۱۰۲۵ - اشرافیت را تنزل داد، بلغارستان را فتح کرد با مسلمانان جنگید و امپراتوری خود را به اوج وسعت رسانید، پس از او انحطاط شروع گردید. در زمان کمننوسها (۱۰۸۱ - ۱۱۸۵» تا حدی از انحطاط جلوگیری به عمل آمد، ولی اختلافات مذهبی با امپراتوری غرب، که قسمت اعظم آن مولود جنگ‌های صلیبی بود؛ منجر به تصرف قسطنطنیه به دست بارونهای چهارمین جنگ صلیبی گردید.
  3. عهد امپراتوری منقسم «۱۲۰۴. ۱۴۶۱»، که طی آن لاتینیان؛ بیزانسیان و ترکان با یکدیگر مشغول نزاع بودند: هر چند میشل هشتم ملقب به پالئولوگ paleologue مجدداً قسطنطنیه را از لاتینیان باز گرفت - ۱۳۶۱ - اینان، پلوپونز و قسمتی از جزایر را حفظ کردند.

اتحاد دینی، که باروم بسته شد؛ در ۱۰۵۴ ابطال گردید و دیگر چنین اتحادی به وجود نیامد و سکنه و امپراتوری روم غربی، نسبت به پیشرفت‌های ترکان لاقید ماند. قسطنطنیه، در ۱۴۵۳، پلونز در ۱۴۶۰ و طرابوزان در ۱۴۶۱ سقوط کرد». در، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی. زیر واژه، روم چنین آمده: «... مراد، از روم، که در آیات اولیه همین سوره [روم] به آن اشاره شده: دولت روم شرقی، یعنی امپراتوری بیزانس؛ که رقیب نیرومند شاهنشاهی ساسانی بود و نبردهای متعدد و طولانی، با هم داشتند و دو ابر قدرت بزرگ آن روزگار شمرده می‌شدند».[۱۰۱]

حاصل تحقیق

با توجه، به مدارک و اسناد ارائه شده؛ به این نتیجه می‌رسیم که منظور از روم در آیه مورد پژوهش؛ روم شرقی یا بیزانس می‌باشد که از نظر جغرافیایی به سرزمین حجاز نزدیک است.[۱۰۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «رومیان شکست خوردند» سوره روم، آیه ۲.
  2. قاموس کتاب مقدس، ص۴۳۰.
  3. مفردات الفاط القرآن، ص۱۲۶.
  4. اطلاعات قرآنی، ص۲۹۵.
  5. سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۴۲.
  6. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ص۱۳۱.
  7. تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۵.
  8. «در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند» سوره روم، آیه ۳.
  9. واژه «ادنی» به معنی نزدیک‌تر و نیز به معنای پست و پایین‌تر به کار رفته است.
  10. تفسیر مهر، ج۷، ص۲۷۴.
  11. روضة الصفا، ص۲۳۴.
  12. فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۷۸.
  13. «رومیان شکست خوردند» سوره روم، آیه ۲.
  14. «رومیان شکست خوردند در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است. بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمی‌ورزد امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۲-۶.
  15. «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  16. «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
  17. «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.
  18. «هان! این شمایید که آنان را دوست می‌دارید و (آنان) شما را دوست نمی‌دارند و شما به تمام کتاب ایمان دارید (و آنان ندارند) و چون با شما روبه‌رو شوند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم و چون به خلوت روند سرانگشتان را از خشم بر شما (به دندان) می‌گزند؛ بگو به خشم خود بمیرید؛ خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۱۹.
  19. «و از کسانی که می‌گفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینه‌جویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه می‌کردند آگاه کند» سوره مائده، آیه ۱۴.
  20. «به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.
  21. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  22. «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.
  23. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  24. «و از ایشان، کسی است که می‌گوید: به من اجازه (کناره گیری از جهاد) بده و مرا در آشوب میفکن! آگاه باش که آنان در آشوب افتاده‌اند و دوزخ فراگیرنده کافران است» سوره توبه، آیه ۴۹.
  25. «و زمین و خانه‌ها و دارایی‌هایشان را و سرزمینی را که بر آن گام ننهاده بودید به شما وانهاد و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره احزاب، آیه ۲۷.
  26. «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما» سوره فتح، آیه ۱۶.
  27. «و خداوند به (غنیمت‌های) دیگری که هنوز به آنها دست نیافته‌اید چیرگی دارد و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره فتح، آیه ۲۱.
  28. «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بی‌گمان خداوند توانایی پیروزمند است» سوره مجادله، آیه ۲۱.
  29. مجمع البیان، ج ۸، ص۱۴۷ - ۱۴۸؛ ج ۹، ص۱۹۳، ۲۰۶، ۴۲۱ - ۴۲۲.
  30. قانعی اردکانی، علی، مقاله «روم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  31. «رومیان شکست خوردند در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است. بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمی‌ورزد امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۲-۶.
  32. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۲ـ ۲۳؛ التبیان، ج ۸، ص۲۲۸؛ کشف الاسرار، ج ۷، ص۴۲۶.
  33. التبیان، ج ۸، ص۲۲۸؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۴۴ ـ ۴۵.
  34. مجمع البیان، ج ۸، ص۴۳ ـ ۴۴؛ کشف الاسرار، ج ۷، ص۴۲۹.
  35. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۵ـ ۲۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۴۳؛ Encyclopedia of the quran، V۱، P۲۶۵
  36. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۲، ۲۷؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۴۳؛ الدر المنثور، ج ۵، ص۱۵۲.
  37. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۴ـ ۲۵؛ التبیان، ج ۸، ص۲۲۸ ـ ۲۲۹.
  38. مؤلفات جرجی زیدان، ج ۱، ص۵۶، «تاریخ التمدن الاسلامی».
  39. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۱ـ ۲۶؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۴۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۴۳۶.
  40. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۵ـ ۲۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۵.
  41. تاریخ طبری، ج ۱، ص۴۶۶؛ ایران در زمان ساسانیان، ص۵۸۲.
  42. جامع البیان، ج ۲۱، ص۲۳ـ ۲۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۴۳۳ـ ۴۳۴.
  43. ایران باستانی، ص۳۴۵ ـ ۳۵۹.
  44. قانعی اردکانی، علی، مقاله «روم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  45. «و بی‌گمان برخی از اهل کتاب کسانی هستند که به خداوند و به آنچه برای شما و برای آنها فرو فرستاده‌اند، ایمان دارند؛ برای خداوند فروتنی می‌ورزند و آیات خداوند را به بهای کم نمی‌فروشند؛ آنانند که پاداششان نزد پروردگار آنهاست؛ بی‌گمان خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۹.
  46. مجمع البیان، ج ۲، ص۴۸۰.
  47. «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
  48. «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.
  49. «آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند در حالی که سر به سجده دارند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۳.
  50. «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.
  51. مجمع البیان، ج ۲، ص۳۶۶؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۲۴۸.
  52. «به راستی آنان که گفتند خداوند یکی از سه (اقنوم) است کافر شدند و هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و اگر از آنچه می‌گویند دست نکشند به یقین به کافران ایشان عذابی دردناک خواهد رسید» سوره مائده، آیه ۷۳.
  53. جامع البیان، ج ۶، ص۴۲۲؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۲۹۹؛ الملل و النحل، ج ۱، ص۲۲۲.
  54. الملل والنحل، ج ۱، ص۲۲۲؛ مختصر کتاب البلدان، ص۱۲۹.
  55. «و از کسانی که می‌گفتند ما مسیحی هستیم پیمان گرفتیم آنگاه آنان بخشی از آنچه را که به ایشان یادآوری شده بود به فراموشی سپردند ما هم میان آنها تا روز رستخیز دشمنی و کینه‌جویی افکندیم و زودا که خداوند آنان را از آنچه می‌کردند آگاه کند» سوره مائده، آیه ۱۴.
  56. التبیان، ج ۳، ص۴۷۱؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۲۹۹ ـ ۳۰۰.
  57. جامع البیان، ج ۶، ص۲۱۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۱۱۸.
  58. قانعی اردکانی، علی، مقاله «روم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  59. «و تو را جز مژده‌بخش و بیم‌دهنده برای همه مردم نفرستاده‌ایم اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره سبأ، آیه ۲۸.
  60. «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  61. تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۵۲؛ مسند احمد، ج ۱، ص۲۶۲ ـ ۲۶۳؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۷۷.
  62. مکاتیب الرسول، ج ۲، ص۴۰۴؛ المغازی النبویه، ص۶ ـ ۶۱؛ تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص۷۷ ـ ۷۸.
  63. تفسیر قمی، ج ۲، ص۱۵۲؛ بحار الانوار، ج ۴، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج ۴، ص۱۶۹.
  64. قانعی اردکانی، علی، مقاله «روم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  65. جامع البیان، ج ۱۰، ص۱۴۱؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۴۰.
  66. المغازی، ج ۳، ص۹۹۰؛ تاریخ طبری، ج ۳، ص۱۰۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۱۲۵.
  67. «با آن دسته از اهل کتاب که به خداوند و به روز بازپسین ایمان نمی‌آورند و آنچه را خداوند و پیامبرش حرام کرده‌اند حرام نمی‌دانند و به دین حق نمی‌گروند جنگ کنید تا به دست خود با خواری جزیه بپردازند» سوره توبه، آیه ۲۹.
  68. «ای مؤمنان! چگونه‌اید که چون به شما گفته شود در راه خداوند رهسپار (جنگ) گردید، گرانخیزی می‌ورزید ؟ آیا به جای جهان واپسین به زندگانی این جهان خرسند شده‌اید؟ در حالی که کالای زندگی این جهان در برابر جهان واپسین جز اندکی نیست» سوره توبه، آیه ۳۸.
  69. السیرة النبویه، ج ۴، ص۹۴۳؛ التبیان، ج ۵، ص۲۱۹؛ مجمع البیان، ج ۵، ص۵۵.
  70. مجمع البیان، ج ۵، ص۶۶ ـ ۶۷.
  71. المغازی، ج ۳، ص۹۹۲؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص۹۴۴.
  72. «و از ایشان، کسی است که می‌گوید: به من اجازه (کناره گیری از جهاد) بده و مرا در آشوب میفکن! آگاه باش که آنان در آشوب افتاده‌اند و دوزخ فراگیرنده کافران است» سوره توبه، آیه ۴۹.
  73. «بگو خداوندا! ای دارنده فرمانروایی! به هر کس بخواهی فرمانروایی می‌بخشی و از هر کس بخواهی فرمانروایی را باز می‌ستانی و هر کس را بخواهی گرامی می‌داری و هر کس را بخواهی خوار می‌گردانی؛ نیکی در کف توست بی‌گمان تو بر هر کاری توانایی» سوره آل عمران، آیه ۲۶.
  74. اسباب النزول، ص۸۷ ـ ۸۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۱.
  75. اسباب النزول، ص۸۶؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۰ـ ۷۱.
  76. اسباب النزول، ص۸۶؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص۷۱؛ مجمع البیان، ج ۲، ص۲۶۹.
  77. اسباب النزول، ص۸۶ ـ ۸۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص۴.
  78. «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما» سوره فتح، آیه ۱۶.
  79. جامع البیان، ج ۲۶، ص۱۰۷ـ ۱۰۸؛ مجمع البیان، ج، ص۱۹۳؛ روض الجنان، ج ۱۷، ص۳۳۵.
  80. مجمع البیان، ج ۹، ص۱۹۳.
  81. «و (یاد کن) آنگاه را که موسی به شاگرد خود گفت: پا از رفتن باز نکشم تا به جای به هم پیوستن دو دریا برسم یا آنکه روزگاری دراز راه بپیمایم» سوره کهف، آیه ۶۰.
  82. کشف الاسرار، ج ۵، ص۷۱۵؛ ج ۹، ص۴۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص۱۴۵؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص۳۶.
  83. «دو دریای به هم رسیده را در هم آمیخت» سوره الرحمن، آیه ۱۹.
  84. «و اوست که دو دریا را در هم آمیخت، این خوش و گواراست و آن شور و تلخ و میان آن دو حائلی و پرده‌ای جداساز نهاد» سوره فرقان، آیه ۵۳.
  85. مجمع البیان، ج ۹، ص۳۳۶.
  86. «آیا پنداشته‌ای که اصحاب کهف و رقیم از نشانه‌های ما (چیزی) شگرف بوده‌اند؟» سوره کهف، آیه ۹.
  87. مروج الذهب، ج ۱، ص۳۲۶ـ ۳۲۷؛ التنبیه و الاشراف، ص۱۲۲؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص۶۴۶.
  88. المیزان، ج ۱۳، ص۲۹۵.
  89. المیزان، ج ۱۳، ص۲۹۹.
  90. «و از تو درباره ذو القرنین می‌پرسند بگو: برایتان از او خبری را خواهم خواند» سوره کهف، آیه ۸۳.
  91. مروج الذهب، ج ۱، ص۲۹۹؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص۷۳۵.
  92. «و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  93. روح المعانی، ج ۱، ص۳۶۳.
  94. قانعی اردکانی، علی، مقاله «روم»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۴.
  95. «رومیان شکست خوردند» سوره روم، آیه ۲.
  96. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۶۱.
  97. «در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند» سوره روم، آیه ۳.
  98. محمد، خزائلی، اعلام قرآن، ص۳۴۰.
  99. محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۳۱، ص۲۴۹.
  100. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۷.
  101. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۹۹.
  102. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۴۰۰.