ضعف در جامعه‌شناسی اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

سستی و ضعف در انجام وظایف

یکی دیگر از بیماری‌های روحی بسیار مهلکی که در روایات فراوان بدان توجه داده شده، سستی، کسالت، خمودگی، تنبلی و ضعف در انجام وظایف و مسئولیت‌ها و از دست دادن فرصت‌های مقتضی است. بیماری نه چندان مشهودی که بسیار خسارت‌بار و ویرانگر معرفی شده و اولیای الهی همواره از شر ابتلای به آن به خدا پناه برده‌اند. آثار تخریبی این بیماری هنگامی خود را کاملاً نمایان می‌سازد که اکثریتی از جامعه بدان مبتلا گشته و به رغم شرایط و امکانات، به دلیل ضعف اراده نتوانند کاری درخور صورت دهند. برخی از جامعه‌شناسان توسعه، یکی از موانع دست‌یابی برخی کشورها به توسعه را رخوت جمعی یا فقدان تحرک و پویایی لازم برای خروج از وضع موجود و نیل به تعالی و تکامل مطلوب اجتماعی دانسته‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر آیه ۱۳۹ سوره آل عمران می‌نویسد: وهن در آیه به معنای ضعف مسلمین از حیث عزم و اهتمام بر اقامه دین و قتال با دشمنان است[۱]. به بیان برخی مفسران: هنگامی که رکود و سستی و تنبلی جای سعی و کوشش را گرفت، غفلت و بی خبری به جای آگاهی، تردید و دودلی به جای تصمیم محافظه‌کاری به جای شهامت، نفاق و تفرقه به جای اتحاد، تن‌پروری و خودخواهی به جای فداکاری، تظاهر و ریاکاری به جای اخلاص و ایمان نشست، سقوط و نکبت آغاز می‌شود[۲].

قرآن کریم در برخی آیات از باب نمونه مجاهدان را به اجتناب جدی از کشمکش، نزاع، اختلاف و تفرقه دعوت کرده است، چه اثر قهری و طبیعی این وضعیت، بروز سستی، ناتوانی و ضعف و فتور در صفوف آنان برای مبارزه یکپارچه با دشمنان خواهد بود و نتیجه و پیامد قهری این سستی از میان رفتن قدرت، هیبت، عزت، برتری و سیادت آنهاست[۳]

آیات قرآنی مرتبط

  1. نهی از سستی در انجام مسئولیت: وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۴].
  2. عنایات خدا در زدودن زمینه‌های سستی از مؤمنین: إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنَامِكَ قَلِيلًا وَلَوْ أَرَاكَهُمْ كَثِيرًا لَفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ...[۵].
  3. نهی مؤمنان از کشمکش و تنازع به عنوان یکی از زمینه‌های سست شدن اراده‌ها: وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ...[۶].
  4. دوری گزیدن از سستی در انجام وظایف، رویه مؤمنان راستین: وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۹.
  2. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۰۹.
  3. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۰۵.
  4. «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
  5. «(یاد کن) آنگاه را که خداوند آنان را به تو در خوابت «اندک» نشان داد و اگر آنان را «بسیار» نشان داده بود سست می‌شدید و در کار (جنگ) اختلاف می‌یافتید ولی خداوند (شما را) در امان داشت که او به اندیشه‌ها داناست» سوره انفال، آیه ۴۳.
  6. «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود.».. سوره انفال، آیه ۴۶.
  7. «و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
  8. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۰۵.