وظیفهمردم در زمان غیبت نسبت به ظلم و فساد چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
چه تناسبی میان انتظار موعود و مبارزه با فساد وجود دارد؟ آیا انتظار به معنای ساکت ماندن نیست؟
آیا درست است که بعضی میگویند با ظلم و فساد نباید مبارزه کرد چون ظهور امام مهدی به تأخیر میافتد؟
بر اساس اصول بنیادین اسلام و آموزههای قرآنی، هیچ مسلمانی نمیتواند در برابر هرگونه ستم، تجاوز، بیعدالتی، فساد، تباهی و ناهنجاری، بیاعتنا باشد یا به آنها تن دهد[۱] و همواره یکی از فعالیتهای بشر در طول تاریخ، مبارزه با ظلم و ایجاد جامعه و حکومت مبتنی بر عدالت بوده است. ولی تحقق عدالت همه جانبه و حکومت عادلانۀ جهانی، امید و آرزویی است که هیچگاه عملی نشده است. پدیدۀ انتظار حاصل این آرمان است که ارادۀ خداوند متعال بر این تعلق گرفته است که چنین وضعیتی محقق شود[۲]؛ لذا بین انتظار موعود و حیات پویا و ظلمستیزی و ریشهکنی فساد از زمین، ملازمه هست[۳] و سرنگونی حکومتهای ظالم و تحقق عدالت فراگیر و جهانی از مشخصات جامعۀ موعود است[۴].
در انتظار منفی و ویرانگر، منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحیدست میشویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه سکوت و بیتفاوتی در پیش میگیرند تا جهان پر از ستم و تباهی گردد و ظهور مهدی موعود نزدیک شود. ولی انتظار مثبت و سازنده، جنبشآفرین، سرچشمۀ قیام و مقاومت و ایثار و حرکت است که در برابر ظلم سکوت نکرده و به فراگیر شدن آن کمک نمیکند و منتظر با تلاش و زمینهسازی خود، فرج و گشایش را نزدیک میکند[۵] و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است برای تشکیل آن اقدام میکند[۶].
امام زمان(ع) در برابر برخی از انواع ستم و جور مقابله و رویاروی نمیکند و در برطرف ساختن آن نمیکوشد ولی از آن نمیتوان نتیجه گرفت که ما هم باید همچون حضرت مهدی(ع) رفتار کرده و از ایشان پیروی کنیم، چون تکلیف و مسئولیتشرعی ما، با تکلیف آن حضرت(ع) متفاوت است.؛ چراکه اولاً: ما غیبتی نداریم و غیبت از ویژگیهای آن حضرت است و باید غیبت و پنهانی حضرت از بین نرود و موقعیت او آشکار نگردد. ثانیاً: حضرت نباید در مقابل ظلمی که در ایجاد شرایط ظهور مؤثر است بایستد؛ زیرا اگر بخواهد در مقابل این گونه ظلم و ستمایستادگی کند، از پیدایش فهم و شعور و آمادگی مردم برای ظهور خویش جلوگیری نموده و آمادگی و رشد مردم را ناتمام گذاشته است. اما ما باید هرگاه ظلمی را احساس کردیم، در مقابلش ایستاده و برای ریشه کن کردن آن برنامهریزی کنیم،؛ چراکه مبارزۀ امت و جهاد و جبههگیری آنان رویاروی سختیها، از مهمترین پایههایی است که احساس و شناختظلم را در برداشته و شعور و فهم همگانی را رشد میدهد و احساس مسئولیت را در آنان زنده میکند و در این صورت، مبارزه علیه ظلم و ستم، برای هر مسلمانی ضروری است[۷].
نتیجهگیری
بنابراین، بین انتظارموعود و ظلمستیزی و ریشهکنی فساد از زمین، ملازمه هست و سرنگونی حکومتهای ظالم و تحقق عدالت فراگیر و جهانی از مشخصات جامعه موعود است و ما باید هرگاه ظلمی را احساس کردیم، در مقابلش ایستاده و برای ریشه کن کردن آن برنامهریزی کنیم.
«برخی از انواع ستم و جور، شرایط روز ظهورحضرتبقیة الله را فراهم میآورد و موجب فهم گسترده و درک همه جانبه امت میگردد و آن حضرت رویاروی این ستم نایستاده و در برطرف ساختن آن نمیکوشد - از آن نمیتوان نتیجه گرفت که ما هم باید همچون حضرت مهدی (ع) رفتار کرده و در این مورد از ایشان پیروی کنیم و بگذاریم که ظلم و ستم ارکان جامعه را متزلزل کند و در مقابلش هیچگونه جهتگیری نداشته باشیم. و این تفکر نمیتواند درست باشد، زیرا تکلیف و مسئولیت شرعی ما، با تکلیف آن حضرت (ع) متفاوت است.
توضیح مطلب اینکه، دو شرطی که در مورد حضرتبقیة الله دانسته شد، در ما وجود ندارد و تکلیف اسلامی ما از این جهت از تکلیفامام (ع) در دوران غیبت خویش گستردهتر و دامنهدارتر است.
و اما شرط نخستین - و آن این بود که غیبت و پنهانی حضرت از بین نرود و موقعیت او آشکار نگردد - روشن است که برای ما مطرح نیست. چرا که ما غیبتی نداریم و غیبت از ویژگیهای آن حضرت است.
و اما شرط دوم، این بود که حضرت نباید در مقابل ظلمی که در ایجاد شرایط ظهور مؤثر است، بایستد، زیرا اگر بخواهد در مقابل این گونه ظلم و ستمایستادگی کند، از پیدایش فهم و شعور و آمادگیمردم برای ظهور خویش جلوگیری نموده است و آمادگی و رشد مردم را ناتمام گذاشته است، پس خواه ناخواه نباید از آن ظلم و ستم جلوگیری نماید. اما ما، هرگاه ظلمی را احساس کردیم، در مقابلش ایستاده و برای ریشه کن کردن آن برنامهریزی نموده، صفآرایی میکنیم و با این عمل از آمادگی و پیشرفتفکریمردم جلوگیری نکردهایم. چرا که مبارزهامت و جهاد و جبههگیری آنان رویاروی سختیها و دشواریها، خود از مهمترین پایههایی است که احساس و شناختظلم را در برداشته و شعور و فهم همگانی را رشد میدهد و احساس مسئولیت را در آنان زنده میکند و این انگیزهای است که درسهایی از فداکاری و از خودگذشتگی در تدبیراجتماعی را به دنبال داشته و امت را گام به گام شایسته محقق ساختن شرط مورد نظر میسازد. و در این صورت، مبارزه علیه ظلم و ستم، برای هر مسلمانی ضروری است و در هر موردی که شرط مذکور رعایت شود، امام (ع) نیز همراه با مردم به مقابله با هر نوع ظلم پرداخته، و تنها آخرین ظلم برای ریشهکن شدن توسط خود آن حضرت باقی میماند، که بعد از ظهور آن را از بین میبرد»[۸].
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، در کتاب «شرایط ظهور از دیدگاه قرآن کریم» در اینباره گفته است:
«ما هر شب منتظر طلوع خورشید فردا هستیم، اما معنای انتظارخورشید آن نیست که دست روی دست بگذاریم و تا صبح در تاریکی به سر بریم، بلکه هر کس اتاق خود را روشن میکند. ما در زمستان منتظر فرارسیدن تابستان هستیم، ولی انتظار تابستان به آن معنا نیست که در زمستان بلرزیم و اتاق خود را گرم نکنیم. در زمان غیبتامام زمان (ع) نیز باید به مقدار توانِ خود با ظلممبارزه کنیم و در صدد اصلاح خود و جامعه برآییم. اگر در روایات میخوانیم: " أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ "[۹] و بهترین عمل را انتظار آمدن حضرت مهدی (ع) دانستهاند، بر اساس این احادیث، انتظار، حالت نیست، بلکه عمل است: " أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ "؛ بنابراین، منتظران واقعی باید اهل عمل باشند. منتظران مصلِح باید خود صالح باشند. کسی که منتظر مهمان است، در خانه آرام نمینشیند. آری، وظیفۀ مردم در زمان غیبت، خودسازی، امر به معروف، دعوت به حق و آگاه سازی دیگران است»[۱۰].
«اگر مفهوم انتظار به درستی فهمیده شود، معلوم میگردد بین انتظارموعود و حیات پویا و ظلمستیزی و ریشهکنی فساد از زمین، ملازمه هست و روایات فراوانی که فضیلتانتظار و مقاممنتظران را بیان میکند، این تصویر زیبا را ارائه کرده است. در پرتو انتظارموعود، حرکتهای اصلاحی شکل میگیرد و به برکت آن، حیات انسانی، مفهوم و جایگاه الهی خود را پیدا میکند و بشر را به سوی اهداف والای انسانی به پیش میبرد. انتظار، امید میآورد و امید به آینده روشن، سبب حرکت و نشاط و پویایی میگردد. امید به تحقّق ارزشها سبب تقویت روحیه صالحان میگردد و بسیج عمومی به سوی رفع ظلم و فساد را اعلام میدارد. امید به موعود جهانی و انقلاب ارزشی او، هرگونه سستی، افسردگی، سکوت و سکون را از افراد برمیدارد و اقدام و عمل و تحرّک را به جای آن مینشاند. گفتنی است به رغم این انگاره روشن، دو نوع برداشت متفاوت و جدا از هم از انتظار صورت گرفته است:
انتظاری که سازنده، نگهدارنده، تعهّدآور، نیروآفرین و تحرّکبخش است؛ به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود.
انتظاری که سستی، بیتفاوتی و تحملاسارت و سلطه از نشانههای بینشان آن است.
انتظار منفی و ویرانگر: در این نگرش، انتظار، عامل رکود و عقبماندگی است و منتظران از هر تلاش و کوشش اصلاحی دست میشویند و در برابر زور و فشار و ظلم و فساد راه خاموشی و سکوت در پیش میگیرند. حتّی به این باور میرسند که میبایست به گسترش جور و فساد کمک کنند و یا نسبت به آن بیتفاوت باشند تا گیتی پر از ستم و تباهی گردد و ظهورمهدی موعود نزدیک شود. چنین اندیشهای باعث انزوا و دوری از عرصه سیاست میشد و گاهی ابزار دست حکومتهای جور برای انحراف اذهان و سوء استفاده از افکار مهدی باوری بوده است! به نظر شهید مطهری؛ انتظار ویرانگر، برداشت قشری از مهدویت و قیام مهدی موعود است؛ به طوریکه برخی گمان میکند قیامحضرت مهدی (ع)، صرفا ماهیت انفجاری دارد و تنها به دنبال گسترش و رواج ظلم، تبعیض و تباهیها شکل میگیرد[۱۱]. این دیدگاه جایگاه خاصی در شیعه نداشته و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و رهبری و روشنگریهای امام خمینی، رو به افول و خاموشی نهاده است.
«وظیفهانسان، حرکت به سوی کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگی است. خداوند میفرماید: " تنها کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و یک دیگر را به حق و راستی سفارش بکنند، از خسران و ضرر به دورند"[۱۳]. خداوند، از انسان میخواهد در گناه نماند و به سوی او رجوع کند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۱۴]
خداوندانسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه، دارای تأثیر میداند و از او میخواهد برای اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعدهظهور را مطرح میکند. بنابراین انتظارمنجی، به معنای صحیح آن، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است که حرکت برای زمینه سازی را سامان دهد، برای تشکیل آن اقدام کند. طبیعی است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمیخیزند. لذا جبههظلم، در نهایت درجه ظلم حرکت میکند و جبهه حق به اوج تلاش میرسد و در این زمان است که خداوند، به مدد انسانهای حق طلب میآید و با ظهورمهدی (ع) عزیز کار ظالمان را یکسره میکند»[۱۵].
«یکی از فعالیتهای بشر در طول تاریخ، مبارزه با ظلم و ایجاد جامعه و حکومت مبتنی بر عدالت بوده و این آرمان گاه در گوشههایی از کره خاکی در دورانهایی تحقق یافته است. با این حال، تحقق عدالت همهجانبه و حکومت عادلانه در کل کره خاکی آن هم بهمدت بسیار طولانی، امید و آرزویی است که هیچگاه عملی نشده است.
پدیده انتظار حاصل این آرمان است که ارادهخداوند متعال بر این تعلق گرفته است که چنین وضعیتی محقق شود[۱۶]. درست است که بشر همواره فکر میکند شاید خود بتواند این کار را انجام دهد، ولی تا به حال موفق نشده است. به نظر نمیرسد بدون رهبری الهی، امدادهای خاص غیبی، فرا رسیدن زمان مناسب و فراهم شدن زمینه مساعد هم بتواند این کار را انجام دهد. سرنگونی حکومتهای ظالم، تحقق وحدت و صمیمت، زوال تبعیض، گسترش رفاه عمومی، صلح جهانی، تأمین حقوقانسانها، تحقق عدالت فراگیر و جهانی، وفور نعمت، ارتقای سطح معیشت، ریشهکن شدن فقر، گسترش امنیت، توسعه آبادانی، ارتقای صنعت و فنآوری، صیانت و سلامت محیط زیست تحقق رضایت جهانشمول نیز از مشخصات جامعه موعود است»[۱۷].[۱۸]
«برای یافتن پاسخ این پرسش، توجه به چند نکته ضروری است:
فقهای شیعه همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تمامی احکام و تکالیفی که در شرعاسلام مقرر شده، به جز مواردی نادر، در زمان غیبت پابرجاست و هیچ کدام از آنها تعطیل نمیشود. بنابراین، همه مسلمانان موظفند تا زمان ظهور به همه وظایف و تکالیفی که برای آنها مقرر شده است، عمل کنند؛ چه وظایف و تکالیف فردی و چه وظایف و تکالیف اجتماعی.
↑ ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه: ۸.