آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)
از نکات بسیار مهم و دقیق بحث مهدویت، تطبیق نشانههای ظهور با وقایع و اتفاقات است. این تطبیقها باید با شواهد و دلایل کافی باشد که معمولاً مورد غفلت قرار میگیرد و لذا بعد از آشکار شدن اشتباه در تطبیق، کمترین آسیب آن، از بین بردن امید و نشاندن یأس به جای آن میباشد که بسیار خطرناکتر است.
آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / مقدمات ظهور امام مهدی / نشانههای ظهور امام مهدی / نشانهها و علائم ظهور |
مدخل اصلی | تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه |
تعداد پاسخ | ۶ پاسخ |
در ذیل، پاسخ جامع اجمالی به این پرسش و دیدگاههای متفرقه برخی از نویسندگان و دانشمندان، در این باره، به طور مفصلتری قابل بررسی است.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- چرا تطبیق دادن نشانههای ظهور با وقایع خارجی جامعه کار درستی نیست؟
- آیا تطبیقهایی که در عرصه مهدویت انجام میشود صحیح است؟
پاسخ جامع اجمالی
دلایل صحیح نبودن تطبیق نشانهها بر افراد و حوادث
یکی از نکات بسیار مهمی که در باب علائم ظهور باید به آن توجه داشت بحث تطبیق علائم مطرح شده در روایات با اتفاقات واقع شده است، بدین معنی که با تطبیق دادن یک حادثه خارجی با آنچه در روایات ذکر شده، آن حادثه همان علامتی دانسته شود که امام خبر داده است. تطبیق دادن در صورتی که با دلایل کافی و مستند باشد، اشکالی ندارد، ولی تطبیق علائم با وقایع خارجی بدون شواهد قطعی کار درستی نیست[۱] به دلیل آنکه:
- منابع اصلی و قدیمی شیعه معمولاً از نشانههایی محدود نام بردهاند و برخی از این نشانههایی که مطرح میشود، در این منابع ذکر نشده است.
- اسناد برخی از احادیث دارای اشکال است.
- معلوم نیست این واقعۀ خارجی واقعاً و حقیقتاً همان پیشگویی امام باشد، شاید مراد امام واقعۀ خارجی دیگری باشد.
- در مواردی که سخن از وقوع یک نشانه و فرج بعد از آن شده است، گویا مراد، فرج و ظهور امام زمان (ع) نیست، بلکه یک گشایش و آرامش و راحتی برای مؤمنان مورد نظر است[۲].
دلیل بیان نشانهها از طرف معصوم
بنابراین اظهار نظر قطعی در رابطه با اینکه برخی از علائم، تحقق یافته کار صحیحی نیست. ممکن است کسی بگوید: در این صورت بیان علائم چه فایدهای دارد؟ زیرا ما نیاز به علائم داشتیم تا ظهور را بتوانیم تشخیص دهیم در حالی که به وقایع خارجی به عنوان علامت نمیتواند تکیه کرد.
در پاسخ باید گفت: شباهت یک واقعه خارجی با یک علامت این احتمال را در ذهن ایجاد میکند که شاید این واقعه همان علامتی باشد که امام خبر داده است و لذا انسان به دنبال کسب آمادگی بیشتر برای ظهور خواهد بود. و از طرفی چون صرف احتمال است لذا اگر ظهور واقع نشد انسان دچار سرخوردگی نمیشود و روحیۀ خود را از دست نمیدهد[۳]. تطبیق بدون دلیل، باعث ایجاد امید کاذب در جامعه میشود و به دنبال اتفاق نیفتادن ظهور بعد از این تطبیق، یأس و ناامیدی جای آن را میگیرد و چه بسا انسانهایی که این تطبیق را باور کردهاند، نسبت به اصل ظهور، دلسرد و ناامید و نسبت به روایتهای اهل بیت (ع) دچار شک و تردید شوند[۴].
راه چاره هم این است که در مورد نشانههای ظهور توسط علما کار کارشناسی و روشنگری و تبیین صورت گرفته و با انحرافات مبارزه صورت بگیرد[۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله محمدی ریشهری؛ |
---|
آیتالله محمد محمدی ریشهری، در کتاب «دانشنامهٔ امام مهدی» در اینباره گفته است:
«نکته بسیار مهم در تطبیق علامتهای ظهور آن است که نمیتوان به صرف احتمال مطابقت یک واقعه خارجی با یکی از علائم ظهور، به پیشبینی وقت ظهور یا قیام متصل بدان پرداخت. البته کنار هم قرار گرفتن شماری از نشانهها بهویژه آنهایی که در احادیث معتبر آمدهاند و محتوم توصیف شدهاند، موجب اطمینان به نزدیک بودن ظهور میگردد. اشتباه اصلی در تطبیقهای نادرست پیشین آن بوده است که تنها با دیدن یک واقعه خارجی و بدون توجه به دیگر علائم، آن را علامت ظهور شمرده و نزدیکی ظهور را پیشبینی کردهاند. حتی گاه با این که هیچ یک از علامتهای حتمی و مشهور پدید نیامدهاند، تنها پیشرفتی علمی و صنعتی همچون تلگراف- که گونهای اطلاعرسانی از دور است- بر علامت ظهور تطبیق شده و زمان ظهور، نزدیک دانسته شده است. ناصواب بودن تمامی تطبیقهای پیشین علائم ظهور، این نکته مهم را به ما یادآوری میکند که دقت و احتیاط فراوان در این زمینه، فوق العاده مهم و ضروری است. در این میان، احتمال جعل و تحریف لفظی و معنوی را به انگیزههای مختلف هم نمیتوان از نظر دور داشت. لذا دقت در احادیث علائم ظهور و شناخت دقیق آنها در بازشناسی ادعاهای دروغین از ادعای واقعی، بسیار مهم و نقشآفرین است. گروههایی از شیعیان در دورههایی، با امید به گشایش و فرج در کارشان و گاه با اغراض خاصی، به تطبیق علائم ظهور بر وقایع اقدام کردهاند. برای نمونه میتوان از تطبیقهای زیر- که شهرت تاریخی دارند- نام برد. مهمتر ومؤثرتر از همه این گروهها اسماعیلیه و حکومت آنان یعنی فاطمیان مصر است که گوی سبقت را از همگان ربوده و تطبیق نشانه طلوع خورشید از مغرب- که در صفحات پیشین بدان اشاره کردیم- از این جمله است. قاضی نعمان مغربی که از داعیان اسماعیلی است، نمونههای دیگری از نشانهها را بر فاطمیان و مهدی آنان تطبیق کرده است[۶]. برخی معتقد بودند که نفس زکیه- که کشته شدن او را یکی از نشانههای ظهور دانستهاند- همان محمد بن عبد الله بن حسن مثنی است که در ابتدای حکومت عباسیان قیام کرد و در مدینه به شهادت رسید. استدلالهایی را هم برای اثبات این مطلب آوردهاند که در اثبات این مطلب، کافی نیست[۷]. نمونه دیگر تطبیقهای علامه مجلسی در بحار الأنوار است. وی ضمن بیان احادیث نشانههای ظهور، آنها را توضیح داده و گاه تطبیق کرده است. برای مثال در حدیثی از عمار یاسر چنین نقل شده است: «"يَأْتِي هَلَاكُ مُلْكِهِمْ مِنْ حَيْثُ بَدَأ"»[۸]. گویا مرحوم مجلسی ضمیر "هم" در "ملکهم" را به عباسیان برگردانده و نوشته است: «مِنْ حَيْثُ بَدَأ»؛ یعنی از سوی خراسان؛ چون هلاکو از آن جا وارد شد، همانگونه که شروع حکومتشان از خراسان وبه دست ابومسلم بود، که البته در حدیث، به عباسیان تصریح نشده است [۹]. یا در جای دیگری از الغیبة نعمانی[۱۰] حدیثی آورده که در آن آمده است: «"إِذَا قَامَ الْقَائِمُ بِخُرَاسَانَ ... َ وَ قَامَ مِنَّا قَائِمٌ بِجِيلَان... وَ قَتَلَ الْكَبْش..."». [۱۱]. همچنین در جای دیگر، حدیثی را بر دولت صفویه تطبیق کرده و میگوید: بعید نیست که این حکومت، متصل به دولت قائم شود[۱۲]»[۱۳]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین قرائتی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در کتاب «جهتنما» در اين باره گفته است:
«در بعضی روایات نام افرادی برده میشود که قبل از ظهور دست به کارهایی میزنند، مثل سید خراسانی، دجال، سفیانی و... در این میان برخی کارهای آنان را با کارهای زمان خود، آن افراد را با افراد زمان خود و آن مکانها را با مکانهایی که خود میپسندند، تطبیق میدهند. این تطبیقها نیز جایز نیست؛ زیرا این انطباقها روزنههایی برای سوء استفاده صاحبان سلیقه و بدعت و نیز افراد جاهل و قاصر یا رندان شیاد خواهد شد. در این موارد تنها راه نجات آن است که تمام این تطبیق به وسیله فقیهان عادل بیهوس و بصیر شناسایی شود و افرد آگاه اجازه ندهند موجی از بشارتها یا تهدیدها جامعه را به اضطراب بکشاند. خدا در این باره در سوره نساء میفرماید: ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً﴾[۱۴]. در این آیه خداوند متعال به افرادی که با انگیزههای خاصی، مانند انتقام، ضربه زدن، طمع مادّی، خودنمایی، اظهار اطلاعات، مرید بازی، چپاول اموال مردم، یا ایجاد تفرقه و امثال آن خبرهایی ناخوشایند در جبهه یا غیر جبهه پخش میکنند؛ به شدت انتقاد کرده و میفرماید: امت اسلامی باید دارای سازمان و تشکیلاتی باشد تا اخبار مختلف در یک مرکز ویژه گردآوری شود و سپس این اخبار به وسیله اسلام شناسانی که اهل استنباط هستند، ارزیابی شده و صحیح یا باطل بودن آن روشن گردد؛ سپس مصلحت انتشار یا کتمان آن شناسایی شود و پس از این تمهیدات، همه اخبار یا برخی از آنها به اطلاع جامعه برسد. هرچند این آیه در مورد اخبار جبهه و جنگ است؛ رجوع به کارشناس و اهل استنباط که در این آیه مطرح شده اصلی عقلایی برای همه کارهای مشکوک و شبههدار است. اگر ما در مورد امام زمان (ع) و مسائل قبل و بعد از ظهور روایت مشکوکی شنیدیم، باید آن را به فقیهان بصیر، ارجاع دهیم تا این روایات ارزیابی و بررسی و عدم تضاد آن با قرآن روشن شود و در معنای آن دقت گردد و پس از گذران این مراحل به آن اعتقاد پیدا کنیم. با شعر، خواب، تخیلات، حدسیات، قیاس، استحسان و این گونه موارد نمیتوان به چیزی معتقد شد. ما در اعتقادات دینی جز به دلایل عقلی، آیات قرآن و روایات محکم نمیتوانیم به چیزی دیگر تکیه کنیم؛ بنابراین حق تطبیق قطعی روایات با پیشفرضهای خود را نداریم. و اگر جز این عمل کنیم، به هشدارهای بسیار سخت قرآن گرفتار میشویم.
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در اینباره گفته است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین زمانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن زمانی، در کتاب «نشانههای قیام حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین جعفری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد صابر جعفری، در کتاب «اندیشه مهدویت و آسیبها» در اینباره گفته است:
«از آسیبهای مهدویت که که قابل ذکر است، تطبیق ناصواب است. به این توضیح که عدهای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علایم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثی تطبیق میدهند. البته خود تطبیق روایات بر حوادث، آفت و آسیب نیست، بلکه آفت، مطالب و ادعاهایی است که افرادی به صرف خواندن یک یا دو روایت و بدون بررسی آیات و روایات و مطالب تاریخی و قدرت تشخیص صحیح و سقیم روایات مطرح میکنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهار نظر میپردازند. این تذکر لازم است که در روایات، تشخیص مؤلفهها و علایم سپاه حق و باطل به عهده علمای راستین گذاشته شده است؛ همانها که در عصر غیبت کبرا به عنوان "نواب عام" عهدهدار امور گشتهاند.
|
۶. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند:
«یکی از آسیبهای جدی مباحث مهدویت، تطبیق است؛[۲۳] لذا تطبیق علایم ظهور بر حوادث و وقایع و ادعا نمودن تحقق علایم به صورت قطعی، نه تنها قابل پذیرش و دفاع نیست، بلکه تولید آسیب نیز مینماید. چندی پیش شخصی ادعا نمود که از علایم ظهور فقط پنج نشانه که حتمی هستند باقی مانده است[۲۴] که موجب نارضایتی و نگرانی فراوانی شد تا جایی که برخی به تأمل، نقدی بر آن نوشتند[۲۵]. بنابراین این سؤال با توجه به تطبیق، قابلیت پاسخ صریح و روشن ندارد؛ زیرا هیچ عالمی علم ندارد که این حادثه واقعاً همان علامت ظهور باشد، مثل روایت کشته شدن عبد الله که برخی آن را به پادشاه فعلی عربستان تطبیق دادهاند[۲۶]. و تطبیق آن هیچ گاه صحیح نیست. مثلاً علامه مجلسی در ذیل روایتی مینویسد: این روایت که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد، سند آن به بدترین خلق خدا یعنی عمر بن سعد میرسد. من آن را ذکر کردم تا دانسته شود همه حضرت مهدی (ع) را قبول دارند[۲۷]. ضمن آن که برخی از علامتها نشانه برای فرج و گشایش مؤمنان ویا خبر از یک اتفاق و واقعه است و ربطی به ظهور حضرت ندارد؛ مانند و قوع گرمای شدید[۲۸]. یا روایات رایات سود که به بنی العباس اشاره دارد[۲۹]»[۳۰]. |
۷. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند:
«عدهای بر این باورند که بسیاری از علایم غیر حتمی ظهور اتفاق افتاده است و فقط علایمِ حتمی نزدیک ظهور، باقی مانده است. به نظر میآید در این باره سخن قطعی و کاملی نمیتوان گفت؛ زیرا منابع اصلی و قدیمی شیعه، معمولاً از نشانههای خاص و محدود نام بردهاند و بسیاری از این نشانههایی که به عنوان علایمِ اتفاق افتاده، مطرح میشوند یا اصولاً در این منابع ذکر نشده یا بسیار کم رنگ بیان شده است. این امر، نشانه آن است که اخباری که این گونه نشانهها را بیان کردهاند، چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است. همچنین اسناد برخی از روایات، اشکال دارد و نقل آنها در کتب روایی جامع؛ مانند بحارالانوار به دو علت میتواند باشد:
|
پرسشهای وابسته
- علامات خاصه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- علامات عامه ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- نشانههای ظهور چه تعداد میباشند؟ (پرسش)
- در روایات درباره نشانههای ظهور چه کلماتی استعمال شده است؟ (پرسش)
- آیا نشانههای ظهور جنبه نمادین دارد؟ (پرسش)
- مؤلفههای شناخت علائم ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا تطبیقدادن نشانههای ظهور با افراد و حوادث جامعه صحیح است؟ (پرسش)
- آیا برخی علائم با ظهور امام مهدی همزمان میشود؟ (پرسش)
- آیا خروج ابقع از نشانههای ظهور امام مهدی است؟ (پرسش)
- چه فرقی بین نشانههای ظهور و شرایط ظهور است؟ (پرسش)
- مراد از نشانههای پراکنده ظهور چیست؟ (پرسش)
- تفاوت علائم ظهور و نشانههای قیامت چیست؟ (پرسش)
- آیا نشانه های ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟ (پرسش)
- اینکه بعضی از نشانه های ظهور به وقوع پیوسته آیا نمی تواند نشانه ای از نزدیک بودن قیام امام مهدی باشد؟ (پرسش)
- چگونه میتوان علامات ظهور را که متضمن پیشگویی است صحیح دانست؟ (پرسش)
- میزان صحت نشانههای ظهور تا چه اندازه است؟ (پرسش)
- علائم و نشانههای مادی و معنوی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چند علامت دیگر تا ظهور امام مهدی باقی مانده است؟ (پرسش)
- آیا اعلان نشانههای و شرایط ظهور سبب اطلاع دشمنان از اسرار سیاسی است؟ (پرسش)
- چه راه صحیحی در بررسی نشانههای ظهور پیشنهاد میکنید؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانههای ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- چه علاماتی در عصر ظهور امام مهدی اتفاق خواهد افتاد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانههای ظهور امام مهدی پدید آمدهاند یا خیر؟ (پرسش)
- چه آثاری در نقل نشانه های ظهور است؟ (پرسش)
- فرق بین علایم ظهور با اشراط الساعة چیست؟ (پرسش)
- مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ (پرسش)
- آیا علایم قریب برای ظهور با اینکه امام مهدی به طور ناگهانی ظهور میکند منافات دارد؟ (پرسش)
- آیا روایات نشانه های ظهور اشکال سندی و متنی دارد؟ (پرسش)
- آیا تا امروز نشانه های ظهور امام مهدی پدید آمده اند یا خیر؟ (پرسش)
- تمایز نشانههای ظهور و اصول و ضوابط دینی در چیست؟ (پرسش)
- رابطه نشانههای برپایی قیامت و نشانههای ظهور چیست؟ (پرسش)
- آیا وجود فتنه از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
- نشانههای نزدیک بودن ظهور چیستند؟ (پرسش)
- در سال ظهور چه فتنههایی اتفاق میافتد؟ (پرسش)
- آیا اختلاف حسنی و اموی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مغربی و جمله به مصر و شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت بنی العباس و مروانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا اختلاف ترک و روم از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج عوف سلمی از کریت از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شخصی از اولاد شیخ از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی ضعیف از موالی به مدافعه سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج ربیعی و جرهمی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سپاهی از کوفه به شام از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج حسینی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایاتی از مشرق یا دورترین بلاد مشرق از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شیصبانی از کوفه از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج یمانی خراسانی و سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج شعیب بن صالح از سمرقند از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سید حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج گیلانی و احتمال انطباق او بر حسنی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج مردی از اولاد جعفر از بلاد جبل از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا جنگ گرگان و طبرستان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا رایت آذربایجان از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج سفیانی از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- آیا خروج دجال یا صائد بن الصائد از فتنههای سال ظهور است؟ (پرسش)
- مقدمات قیام و ظهور چیستند؟ (پرسش)
- آیا توقف خورشید از نشانههای ظهور است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۷، ص ۴۵۱ ـ ۴۵۳؛ قرائتی، محسن، جهت نما، ص ۶۳ ـ ۶۷؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۵۳؛ زمانی، سید حسن، نشانههای قیام حضرت مهدی، ص ۷۵ ـ ۷۶؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسش ها و پاسخ ها، ص ۳۷۷.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ص ۲۶۳ و ۲۶۴؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۲۱۲ و ۲۱۳.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ص ۲۶۳ و ۲۶۴
- ↑ ر.ک: زمانی، سید حسن، نشانههای قیام حضرت مهدی، ص ۷۵ ـ ۷۶؛ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۵۳.
- ↑ ر.ک: جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص ۵۳.
- ↑ شرح الأخبار، ج ۳، ص ۳۵۹- ۳۶۸.
- ↑ تاریخ الغیبة الکبری، ص ۶۰۸.
- ↑ نابودی حکومت آنان از جایی که آغاز شده، خواهد بود؛ الغیبة، طوسی، ص ۴۶۳، ح ۴۷۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۰۸، ح ۴۵.
- ↑ الغیبة، نعمانی، ص ۲۷۵، ح ۵۵.
- ↑ هنگامی که قائم در خراسان قیام کند ... و قائمی از ما در گیلان قیام کند ... و سرکرده کشته شود .... سپس میگوید: قیام کننده در خراسان، هلاکو خان یا چنگیزخان است و قیام کننده در گیلان، شاه اسماعیل و شاید مراد از کبش، شاه عباس اول باشد؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۳۶، ح ۱۰۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۷، ص۴۵۱، ۴۵۳.
- ↑ و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید؛ سوره نساء، آیه: ۸۳.
- ↑ بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند؛ سوره بقره، آیه: ۷۹.
- ↑ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۳ - ۶۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۷، ح ۹۰.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۷۹، ح ۶۶.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۶۳، ۲۶۴.
- ↑ رک: اندیشه مهدویت و آسیب ها، ص۵۵.
- ↑ زمانی، سید حسن، نشانههای قیام حضرت مهدی، ص ۷۵ - ۷۶.
- ↑ جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها، ص۵۳.
- ↑ نک: جعفری، محمد صابر، اندیشه مهدویت و آسیبها.
- ↑ سایت موعود، شفیعی سروستانی، مورخ ۱۶/۸/۸۸
- ↑ مجله امان، ش۲۳، ص۲۶
- ↑ نک: عصر ظهور، علی کورانی
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۲۷
- ↑ الغیبة، نعمانی، باب۱۴، ح۴۴
- ↑ نک: تحلیل تاریخی نشانه های ظهور، مصطفی صادقی
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۳۷۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۲۷.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۲۱۲-۲۱۳.