هجرت در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = هجرت
| موضوع مرتبط = هجرت
| عنوان مدخل  = هجرت
| عنوان مدخل  = هجرت
| مداخل مرتبط = [[هجرت در لغت]] - [[هجرت در قرآن]] - [[هجرت در حدیث]] - [[هجرت در کلام اسلامی]] - [[هجرت در معارف و سیره حسینی]] - [[هجرت در فقه سیاسی]] - [[هجرت در معارف دعا و زیارات]] - [[هجرت در معارف و سیره سجادی]] - [[هجرت در معارف و سیره رضوی]] - [[هجرت در سیره معصوم]] - [[هجرت پیامبر خاتم]]
| مداخل مرتبط = [[هجرت در قرآن]] - [[هجرت در معارف و سیره حسینی]] - [[هجرت در معارف و سیره نبوی]] - [[هجرت در فقه سیاسی]] - [[هجرت در معارف دعا و زیارات]] - [[هجرت در معارف و سیره سجادی]] - [[هجرت در سیره معصوم]] - [[هجرت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[هجرت در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = هجرت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==[[هجرت]] از [[جامعه]] نامطلوب==
== [[هجرت]] از [[جامعه]] نامطلوب ==
[[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و [[زندگی]] اجتماعی‌اش به شدت با سایر اعضا پیوند خورده است. زیستن کنار دیگران هنگامی مطلوب است که انسان را به [[هدف‌ها]] و کمال مطلوب خویش برساند؛ از این‌رو، اگر فرد با اعضای جامعه [[احساس]] ناهمخوانی جدی کند و نتواند طبق [[باورها]]، [[ارزش‌ها]]، [[آرمان‌ها]] و [[نظام]] ترجیحی خویش عمل کند و [[تسلیم شدن]] به [[فرهنگ]] [[حاکم]] و عمل طبق معیارهای متعارف را نیز مانع [[تکامل]] خویش بپندارد، قاعدتاً باید در صدد یافتن محیط دیگری باشد که امکان زیست وفق منویاتش را فراهم می‌سازد یا دست‌کم هزینه‌های کمتری بر او [[تحمیل]] می‌کند. در چنین شرایطی “هجرت” [[ضرورت]] می‌یابد. [[قرآن کریم]] مؤمنانی را که در محیط نامناسب و شرایط طاقت‌فرسا گرفتار آمده‌اند و [[راه]] گریزی نمی‌یابند و نمی‌توانند جمع را با خود همسو کنند، به هجرت دایم یا موقت توصیه کرده است. به [[اعتقاد]] [[شهید مطهری]] [[وظیفه]] ما در [[درجه]] اول مساعد کردن محیط برای [[زندگی اسلامی]] است و در صورت [[ناتوانی]] و احساس اینکه در محیط موجود، [[ایمان]] خود و [[خانواده]] و [[نسل]] آینده‌مان از بین می‌رود، به [[دستور]] [[اسلام]] باید محیط را رها کرد. هجرت مورد نظر همان‌طور که می‌تواند از شهری به شهری، یا کشوری به کشوری دیگر باشد، می‌تواند از محله‌ای به محله دیگر هم هم [[صدق]] کند<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، گنتارهای معنوی، ص۲۴۲.</ref>.
[[انسان]] موجودی [[اجتماعی]] است و [[زندگی]] اجتماعی‌اش به شدت با سایر اعضا پیوند خورده است. زیستن کنار دیگران هنگامی مطلوب است که انسان را به [[هدف‌ها]] و کمال مطلوب خویش برساند؛ از این‌رو، اگر فرد با اعضای جامعه [[احساس]] ناهمخوانی جدی کند و نتواند طبق [[باورها]]، [[ارزش‌ها]]، [[آرمان‌ها]] و [[نظام]] ترجیحی خویش عمل کند و [[تسلیم شدن]] به [[فرهنگ]] [[حاکم]] و عمل طبق معیارهای متعارف را نیز مانع [[تکامل]] خویش بپندارد، قاعدتاً باید در صدد یافتن محیط دیگری باشد که امکان زیست وفق منویاتش را فراهم می‌سازد یا دست‌کم هزینه‌های کمتری بر او [[تحمیل]] می‌کند. در چنین شرایطی “هجرت” [[ضرورت]] می‌یابد. [[قرآن کریم]] مؤمنانی را که در محیط نامناسب و شرایط طاقت‌فرسا گرفتار آمده‌اند و [[راه]] گریزی نمی‌یابند و نمی‌توانند جمع را با خود همسو کنند، به هجرت دایم یا موقت توصیه کرده است. به [[اعتقاد]] [[شهید مطهری]] [[وظیفه]] ما در [[درجه]] اول مساعد کردن محیط برای [[زندگی اسلامی]] است و در صورت [[ناتوانی]] و احساس اینکه در محیط موجود، [[ایمان]] خود و [[خانواده]] و [[نسل]] آینده‌مان از بین می‌رود، به [[دستور]] [[اسلام]] باید محیط را رها کرد. هجرت مورد نظر همان‌طور که می‌تواند از شهری به شهری، یا کشوری به کشوری دیگر باشد، می‌تواند از محله‌ای به محله دیگر هم هم [[صدق]] کند<ref>ر. ک: مرتضی مطهری، گنتارهای معنوی، ص۲۴۲.</ref>.
[[تفسیر نمونه]] در توضیح علت هجرت در اسلام می‌نویسد: اسلام جنبه منطقه‌ای ندارد و وابسته و محدود به مکان و محیط معینی نیست و به این ترتیب علاقه‌های افراطی به محیط [[تولد]] و زادگاه و دیگر علایق مختلف از نظر اسلام نمی‌تواند مانع از هجرت [[مسلمان]] باشد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۹۰.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۶۴.</ref>
[[تفسیر نمونه]] در توضیح علت هجرت در اسلام می‌نویسد: اسلام جنبه منطقه‌ای ندارد و وابسته و محدود به مکان و محیط معینی نیست و به این ترتیب علاقه‌های افراطی به محیط [[تولد]] و زادگاه و دیگر علایق مختلف از نظر اسلام نمی‌تواند مانع از هجرت [[مسلمان]] باشد<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۹۰.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۶۴.</ref>


==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط==
== [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط ==
#تحسین [[اصحاب کهف]] به سبب ترک جامعه [[منحرف]]: {{متن قرآن|وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا}}<ref>«و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند می‌پرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۶.</ref>.
# تحسین [[اصحاب کهف]] به سبب ترک جامعه [[منحرف]]: {{متن قرآن|وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا}}<ref>«و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند می‌پرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۶.</ref>.
#توصیه به فاصله‌گزینی از نااهلان: {{متن قرآن|وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا}}<ref>«و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.</ref>.
# توصیه به فاصله‌گزینی از نااهلان: {{متن قرآن|وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا}}<ref>«و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.</ref>.
# [[بشارت]] به [[مهاجران]] در [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref>.
# [[بشارت]] به [[مهاجران]] در [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.</ref>.
#برخی [[آیات]] نیز، [[مستضعفان]] [[ظالم]] به خود را به دلیل ترک [[مهاجرت]] و [[تسلیم شدن]] به شرایط نامطلوب محیط<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> مورد [[نکوهش]] و [[توبیخ]] قرار داده و متقابلاً به مؤمنانی که پس از [[تحمل]] [[ستم]]، مهاجرت در راه خدا را برگزیدند، [[وعده]] [[پاداش]] [[عظیم]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] داده است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}} «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.</ref>.
# برخی [[آیات]] نیز، [[مستضعفان]] [[ظالم]] به خود را به دلیل ترک [[مهاجرت]] و [[تسلیم شدن]] به شرایط نامطلوب محیط<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.</ref> مورد [[نکوهش]] و [[توبیخ]] قرار داده و متقابلاً به مؤمنانی که پس از [[تحمل]] [[ستم]]، مهاجرت در راه خدا را برگزیدند، [[وعده]] [[پاداش]] [[عظیم]] [[دنیوی]] و [[اخروی]] داده است<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}} «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.</ref>.


گفتنی است [[فریضه]] “امر به معروف و [[نهی]] از منکر” یکی از آموزه‌های متعالی [[اسلام]] در [[دعوت]] به [[ارزش‌ها]]، [[نظارت]] و کنترل جمعی محیط [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]] و دفع و رفع [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] از [[ساحت]] [[جامعه]] است و در برخی سطوح جزو [[وظایف]] [[حاکمیت]] قرار می‌گیرد و از این‌رو در زمره ارزش‌های معطوف به حوزه [[سیاست]] جای دارد، اما به دلیل [[صبغه]] [[غالب]] [[اخلاقی]] و توضیح مفردات آن یعنی واژه “معروف” و “منکر” در بخش کلیدواژه‌های عام، از طرح مستقل آن در این بخش اجتناب شد.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۶۴.</ref>
گفتنی است [[فریضه]] “امر به معروف و [[نهی]] از منکر” یکی از آموزه‌های متعالی [[اسلام]] در [[دعوت]] به [[ارزش‌ها]]، [[نظارت]] و کنترل جمعی محیط [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]] و دفع و رفع [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] از [[ساحت]] [[جامعه]] است و در برخی سطوح جزو [[وظایف]] [[حاکمیت]] قرار می‌گیرد و از این‌رو در زمره ارزش‌های معطوف به حوزه [[سیاست]] جای دارد، اما به دلیل [[صبغه]] [[غالب]] [[اخلاقی]] و توضیح مفردات آن یعنی واژه “معروف” و “منکر” در بخش کلیدواژه‌های عام، از طرح مستقل آن در این بخش اجتناب شد.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۶۴.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۰: خط ۲۷:


[[رده:هجرت]]
[[رده:هجرت]]
[[رده:مدخل]]
 
{{ارزش‌های اجتماعی}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۱

هجرت از جامعه نامطلوب

انسان موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی‌اش به شدت با سایر اعضا پیوند خورده است. زیستن کنار دیگران هنگامی مطلوب است که انسان را به هدف‌ها و کمال مطلوب خویش برساند؛ از این‌رو، اگر فرد با اعضای جامعه احساس ناهمخوانی جدی کند و نتواند طبق باورها، ارزش‌ها، آرمان‌ها و نظام ترجیحی خویش عمل کند و تسلیم شدن به فرهنگ حاکم و عمل طبق معیارهای متعارف را نیز مانع تکامل خویش بپندارد، قاعدتاً باید در صدد یافتن محیط دیگری باشد که امکان زیست وفق منویاتش را فراهم می‌سازد یا دست‌کم هزینه‌های کمتری بر او تحمیل می‌کند. در چنین شرایطی “هجرت” ضرورت می‌یابد. قرآن کریم مؤمنانی را که در محیط نامناسب و شرایط طاقت‌فرسا گرفتار آمده‌اند و راه گریزی نمی‌یابند و نمی‌توانند جمع را با خود همسو کنند، به هجرت دایم یا موقت توصیه کرده است. به اعتقاد شهید مطهری وظیفه ما در درجه اول مساعد کردن محیط برای زندگی اسلامی است و در صورت ناتوانی و احساس اینکه در محیط موجود، ایمان خود و خانواده و نسل آینده‌مان از بین می‌رود، به دستور اسلام باید محیط را رها کرد. هجرت مورد نظر همان‌طور که می‌تواند از شهری به شهری، یا کشوری به کشوری دیگر باشد، می‌تواند از محله‌ای به محله دیگر هم هم صدق کند[۱]. تفسیر نمونه در توضیح علت هجرت در اسلام می‌نویسد: اسلام جنبه منطقه‌ای ندارد و وابسته و محدود به مکان و محیط معینی نیست و به این ترتیب علاقه‌های افراطی به محیط تولد و زادگاه و دیگر علایق مختلف از نظر اسلام نمی‌تواند مانع از هجرت مسلمان باشد[۲].[۳]

آیات قرآنی مرتبط

  1. تحسین اصحاب کهف به سبب ترک جامعه منحرف: وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا[۴].
  2. توصیه به فاصله‌گزینی از نااهلان: وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا[۵].
  3. بشارت به مهاجران در راه خدا: وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا[۶].
  4. برخی آیات نیز، مستضعفان ظالم به خود را به دلیل ترک مهاجرت و تسلیم شدن به شرایط نامطلوب محیط[۷] مورد نکوهش و توبیخ قرار داده و متقابلاً به مؤمنانی که پس از تحمل ستم، مهاجرت در راه خدا را برگزیدند، وعده پاداش عظیم دنیوی و اخروی داده است[۸].

گفتنی است فریضه “امر به معروف و نهی از منکر” یکی از آموزه‌های متعالی اسلام در دعوت به ارزش‌ها، نظارت و کنترل جمعی محیط فرهنگی، اجتماعی و دفع و رفع منکرات و زشتی‌ها از ساحت جامعه است و در برخی سطوح جزو وظایف حاکمیت قرار می‌گیرد و از این‌رو در زمره ارزش‌های معطوف به حوزه سیاست جای دارد، اما به دلیل صبغه غالب اخلاقی و توضیح مفردات آن یعنی واژه “معروف” و “منکر” در بخش کلیدواژه‌های عام، از طرح مستقل آن در این بخش اجتناب شد.[۹]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مرتضی مطهری، گنتارهای معنوی، ص۲۴۲.
  2. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۹۰.
  3. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۶۴.
  4. «و اکنون که از آنان و از آنچه جز خداوند می‌پرستند کناره جستید، در غار پناه گیرید تا پروردگارتان بخشایش خویش را بر شما بگسترد و از کارتان برای شما نوایی فراهم سازد» سوره کهف، آیه ۱۶.
  5. «و بر آنچه می‌گویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین» سوره مزمل، آیه ۱۰.
  6. «و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناه‌های فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بی‌گمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.
  7. إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا «از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است» سوره نساء، آیه ۹۷.
  8. وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
  9. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۴۶۴.