بندگی خدا در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = بندگی خدا | | موضوع مرتبط = بندگی خدا | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = بندگی خدا | ||
| مداخل مرتبط = [[ | | مداخل مرتبط = [[عبودیت در لغت]] - [[بندگی خدا در قرآن]] - [[بندگی خدا در نهج البلاغه]] - [[بندگی خدا در فقه سیاسی]] - [[بندگی خدا در معارف دعا و زیارات]] - [[بندگی خدا در معارف و سیره سجادی]] - [[بندگی خدا در معارف و سیره علوی]] - [[بندگی خدا در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[حقیقت]] عبودیت - به معنای [[غایت]] تذلل و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] - در [[ایمان]] مخلصانه به متعلقات خاص و [[عبادت]] و [[بندگی]] [[حق]] در قالب انجام [[اعمال صالح]] تبلور مییابد؛ از اینرو، عمق و غنای معنایی آن وسیعتر و بیشتر از واژه “اطاعت” در مقابل [[عصیان]] است. عبودیت و بندگی در منطق [[دین]]، [[جامعترین]] مفهومی است که تقریباً همه مفاهیم ناظر به ارزشهای مثبت را در یک چینش ترتبی در خود جای میدهد. تردیدی نیست که [[زندگی اجتماعی]] نیز با همه ابعاد و اجزای آن، به عنوان گستردهترین قلمرو [[حیات]] [[مؤمن]]، در سپهر عام عبودیت و [[سلوک]] جامع مؤمن در مسیر نیل به تعالی و [[تقرب]] خداوند، مندرج است. | [[حقیقت]] عبودیت - به معنای [[غایت]] تذلل و [[تسلیم]] در برابر [[خداوند]] - در [[ایمان]] مخلصانه به متعلقات خاص و [[عبادت]] و [[بندگی]] [[حق]] در قالب انجام [[اعمال صالح]] تبلور مییابد؛ از اینرو، عمق و غنای معنایی آن وسیعتر و بیشتر از واژه “اطاعت” در مقابل [[عصیان]] است. عبودیت و بندگی در منطق [[دین]]، [[جامعترین]] مفهومی است که تقریباً همه مفاهیم ناظر به ارزشهای مثبت را در یک چینش ترتبی در خود جای میدهد. تردیدی نیست که [[زندگی اجتماعی]] نیز با همه ابعاد و اجزای آن، به عنوان گستردهترین قلمرو [[حیات]] [[مؤمن]]، در سپهر عام عبودیت و [[سلوک]] جامع مؤمن در مسیر نیل به تعالی و [[تقرب]] خداوند، مندرج است. | ||
[[شهید مطهری]] در توضیح ارکان عبودیت (ایمان و عمل) و نحوه [[ارتباط]] آنها با یکدیگر مینویسد: بدون تردید یکی از ارکان [[زندگی]] [[بشر]] این است که به چیزی ایمان داشته باشد و به اصلی متکی باشد و چیزی را حقیقت بپندارد و در مقابل او تسلیم باشد. در [[درجه]] دوم، آن امری که مورد ایمان [[انسان]] است، خوب است [[مقدس]] و عالی باشد که [[آدمی]] [[شایسته]] بداند در مقابل او [[خضوع]] کند و به سبب او [[فداکاری]] و جانفشانی نماید. در [[درجه]] سوم، باید امری که مورد علاقه و [[عقیده]] و [[ایمان]] [[انسان]] قرار میگیرد، مافوق همه [[مقدسات]] و همه امور عالی و [[شریف]] باشد به طوری که ایمان به او شامل ایمان به همه حقایق بوده باشد. ایمان به ذات یگانه نیز اگر [[خالص]] و عارفانه باشد ایمان به همه حقایق را در بر دارد. [[ایمانی]] که در [[قرآن]] مکرر ذکر شده، یعنی [[ایمان به خدا]]، یعنی ایمان به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قدرت]] و [[نظام]] و [[تدبیر]] و [[عدالت]]، ایمان به آنچه در این [[جهان]] [[حق]] و [[ثابت]] و مفید است. | [[شهید مطهری]] در توضیح ارکان عبودیت (ایمان و عمل) و نحوه [[ارتباط]] آنها با یکدیگر مینویسد: بدون تردید یکی از ارکان [[زندگی]] [[بشر]] این است که به چیزی ایمان داشته باشد و به اصلی متکی باشد و چیزی را حقیقت بپندارد و در مقابل او تسلیم باشد. در [[درجه]] دوم، آن امری که مورد ایمان [[انسان]] است، خوب است [[مقدس]] و عالی باشد که [[آدمی]] [[شایسته]] بداند در مقابل او [[خضوع]] کند و به سبب او [[فداکاری]] و جانفشانی نماید. در [[درجه]] سوم، باید امری که مورد علاقه و [[عقیده]] و [[ایمان]] [[انسان]] قرار میگیرد، مافوق همه [[مقدسات]] و همه امور عالی و [[شریف]] باشد به طوری که ایمان به او شامل ایمان به همه حقایق بوده باشد. ایمان به ذات یگانه نیز اگر [[خالص]] و عارفانه باشد ایمان به همه حقایق را در بر دارد. [[ایمانی]] که در [[قرآن]] مکرر ذکر شده، یعنی [[ایمان به خدا]]، یعنی ایمان به [[علم]] و [[حکمت]] و [[قدرت]] و [[نظام]] و [[تدبیر]] و [[عدالت]]، ایمان به آنچه در این [[جهان]] [[حق]] و [[ثابت]] و مفید است. | ||
رکن دوم، عمل است، نه مطلق عمل، [[عمل صالح]] و [[پاک]] و [[نیک]]. | رکن دوم، عمل است، نه مطلق عمل، [[عمل صالح]] و [[پاک]] و [[نیک]]. | ||
وی در ادامه مینویسد: [[سعادت انسان]] دو رکن دارد: رکن ایمان و رکن عمل، اما نه مطلق ایمان و نه مطلق عمل، بلکه ایمان به مقدسترین و عالیترین حقایق که شامل ایمان به همه حقایق است، و عمل صالح و [[شایسته]] و مفید که انسان را جلو ببرد و کامل کند و آثار خوب به بار آورد<ref>مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، ص۴۷-۵۰.</ref>. | وی در ادامه مینویسد: [[سعادت انسان]] دو رکن دارد: رکن ایمان و رکن عمل، اما نه مطلق ایمان و نه مطلق عمل، بلکه ایمان به مقدسترین و عالیترین حقایق که شامل ایمان به همه حقایق است، و عمل صالح و [[شایسته]] و مفید که انسان را جلو ببرد و کامل کند و آثار خوب به بار آورد<ref>مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، ص۴۷-۵۰.</ref>. | ||
وی، همچنین در توضیح آثار [[اجتماعی]] [[ایمان مذهبی]] و [[عبودیت]] مینویسد: آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را [[مقدس]]، [[دلها]] را به یکدیگر [[مهربان]]، و [[اعتماد]] متقابل را میان افراد برقرار میسازد، [[تقوا]] و [[عفاف]] را تا عمق [[وجدان]] [[آدمی]] [[نفوذ]] میدهد، به [[ارزشهای اخلاقی]] اعتبار میبخشد، [[شجاعت]] [[مقابله با ستم]] ایجاد میکند و همه افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند میدهد و [[متحد]] میکند، ایمان مذهبی است<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۱، ص۴۴-۴۵.</ref>. | وی، همچنین در توضیح آثار [[اجتماعی]] [[ایمان مذهبی]] و [[عبودیت]] مینویسد: آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را [[مقدس]]، [[دلها]] را به یکدیگر [[مهربان]]، و [[اعتماد]] متقابل را میان افراد برقرار میسازد، [[تقوا]] و [[عفاف]] را تا عمق [[وجدان]] [[آدمی]] [[نفوذ]] میدهد، به [[ارزشهای اخلاقی]] اعتبار میبخشد، [[شجاعت]] [[مقابله با ستم]] ایجاد میکند و همه افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند میدهد و [[متحد]] میکند، ایمان مذهبی است<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۱، ص۴۴-۴۵.</ref>. | ||
بیشک، [[غلبه]] و شیوع [[فرهنگ]] ناشی از عبودیت مؤمنانه، فضایی را بر [[جامعه]] [[حاکم]] خواهد کرد که در صورت فقدان موانع، همه چیز را به تناسب متأثر میسازد. عبودیت جمعی [[مؤمنان]] در قالب برخی [[عبادات]] جمعی همچون نمازهای [[جماعت]] و [[جمعه]]، [[اعیاد]] و سوگواریهای مذهبی، [[مراسم]] جهانی [[حج]] و... تبلور مییابد<ref>برای آگاهی بیشتر از ابعاد اجتماعی عبادات جمعی، برای نمونه حج و آثار آن، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۲، ص۱۴۶-۲۰۸.</ref>. | |||
#امر به [[توحید عملی]] در [[بندگی]] [[خداوند]]: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>. | |||
#امر به [[عبودیت]] خداوند، اساس [[تعالیم]] همه [[انبیای الهی]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. | == [[آیات]] == | ||
#بندگی [[حق]] تنها طریق نیل به تعالی: {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>. | # امر به [[توحید عملی]] در [[بندگی]] [[خداوند]]: {{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا}}<ref>«خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید» سوره نساء، آیه ۳۶.</ref>. | ||
#عبودیت زمینهساز [[اطاعت]] از تعالیم [[رسول]] و [[محبوب]] شدن نزد خداوند: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ...}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.».. سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۲۴.</ref> | # امر به [[عبودیت]] خداوند، اساس [[تعالیم]] همه [[انبیای الهی]]: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref>. | ||
# بندگی [[حق]] تنها طریق نیل به تعالی: {{متن قرآن|وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست» سوره یس، آیه ۶۱.</ref>. | |||
# عبودیت زمینهساز [[اطاعت]] از تعالیم [[رسول]] و [[محبوب]] شدن نزد خداوند: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ...}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.».. سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۲۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:عبادت]] | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۱
مقدمه
حقیقت عبودیت - به معنای غایت تذلل و تسلیم در برابر خداوند - در ایمان مخلصانه به متعلقات خاص و عبادت و بندگی حق در قالب انجام اعمال صالح تبلور مییابد؛ از اینرو، عمق و غنای معنایی آن وسیعتر و بیشتر از واژه “اطاعت” در مقابل عصیان است. عبودیت و بندگی در منطق دین، جامعترین مفهومی است که تقریباً همه مفاهیم ناظر به ارزشهای مثبت را در یک چینش ترتبی در خود جای میدهد. تردیدی نیست که زندگی اجتماعی نیز با همه ابعاد و اجزای آن، به عنوان گستردهترین قلمرو حیات مؤمن، در سپهر عام عبودیت و سلوک جامع مؤمن در مسیر نیل به تعالی و تقرب خداوند، مندرج است.
شهید مطهری در توضیح ارکان عبودیت (ایمان و عمل) و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر مینویسد: بدون تردید یکی از ارکان زندگی بشر این است که به چیزی ایمان داشته باشد و به اصلی متکی باشد و چیزی را حقیقت بپندارد و در مقابل او تسلیم باشد. در درجه دوم، آن امری که مورد ایمان انسان است، خوب است مقدس و عالی باشد که آدمی شایسته بداند در مقابل او خضوع کند و به سبب او فداکاری و جانفشانی نماید. در درجه سوم، باید امری که مورد علاقه و عقیده و ایمان انسان قرار میگیرد، مافوق همه مقدسات و همه امور عالی و شریف باشد به طوری که ایمان به او شامل ایمان به همه حقایق بوده باشد. ایمان به ذات یگانه نیز اگر خالص و عارفانه باشد ایمان به همه حقایق را در بر دارد. ایمانی که در قرآن مکرر ذکر شده، یعنی ایمان به خدا، یعنی ایمان به علم و حکمت و قدرت و نظام و تدبیر و عدالت، ایمان به آنچه در این جهان حق و ثابت و مفید است.
رکن دوم، عمل است، نه مطلق عمل، عمل صالح و پاک و نیک.
وی در ادامه مینویسد: سعادت انسان دو رکن دارد: رکن ایمان و رکن عمل، اما نه مطلق ایمان و نه مطلق عمل، بلکه ایمان به مقدسترین و عالیترین حقایق که شامل ایمان به همه حقایق است، و عمل صالح و شایسته و مفید که انسان را جلو ببرد و کامل کند و آثار خوب به بار آورد[۱].
وی، همچنین در توضیح آثار اجتماعی ایمان مذهبی و عبودیت مینویسد: آن چیزی که بیش از هر چیز حق را محترم، عدالت را مقدس، دلها را به یکدیگر مهربان، و اعتماد متقابل را میان افراد برقرار میسازد، تقوا و عفاف را تا عمق وجدان آدمی نفوذ میدهد، به ارزشهای اخلاقی اعتبار میبخشد، شجاعت مقابله با ستم ایجاد میکند و همه افراد را مانند اعضای یک پیکر به هم پیوند میدهد و متحد میکند، ایمان مذهبی است[۲].
بیشک، غلبه و شیوع فرهنگ ناشی از عبودیت مؤمنانه، فضایی را بر جامعه حاکم خواهد کرد که در صورت فقدان موانع، همه چیز را به تناسب متأثر میسازد. عبودیت جمعی مؤمنان در قالب برخی عبادات جمعی همچون نمازهای جماعت و جمعه، اعیاد و سوگواریهای مذهبی، مراسم جهانی حج و... تبلور مییابد[۳].
آیات
- امر به توحید عملی در بندگی خداوند: وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا[۴].
- امر به عبودیت خداوند، اساس تعالیم همه انبیای الهی: وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[۵].
- بندگی حق تنها طریق نیل به تعالی: وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ[۶].
- عبودیت زمینهساز اطاعت از تعالیم رسول و محبوب شدن نزد خداوند: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ...[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ مرتضی مطهری، حکمتها و اندرزها، ص۴۷-۵۰.
- ↑ مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی توحیدی، ج۱، ص۴۴-۴۵.
- ↑ برای آگاهی بیشتر از ابعاد اجتماعی عبادات جمعی، برای نمونه حج و آثار آن، ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۲، ص۱۴۶-۲۰۸.
- ↑ «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید» سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ «و اینکه مرا بپرستید که این راهی است راست» سوره یس، آیه ۶۱.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.».. سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۲۴.