آرامش: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معناشناسی آرامش == | == معناشناسی آرامش == | ||
آرامش اسم مصدر از آرامیدن و معادل [[طمأنینه]] و [[سکینه]] است<ref>لغتنامه، ج۱، ص۶۰.</ref>. سکینه، از بین رفتن [[رعب]] و [[وحشت]]<ref>المفردات، ص۲۴۳.</ref> و طمأنینه، سکون بعد از پریشان خاطری است<ref>المفردات، ص۳۱۷.</ref>. سکینه نداشتن [[اضطراب]] در موقع [[غضب]] و [[خوف]] و در اوقات [[ترس]] است و [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ -ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> [[گواه]] بر آن است. سکینه هیأتی [[نفسانی]] است، بر خلاف | آرامش اسم مصدر از آرامیدن و معادل [[طمأنینه]] و [[سکینه]] است<ref>لغتنامه، ج۱، ص۶۰.</ref>. سکینه، از بین رفتن [[رعب]] و [[وحشت]]<ref>المفردات، ص۲۴۳.</ref> و طمأنینه، سکون بعد از پریشان خاطری است<ref>المفردات، ص۳۱۷.</ref>. سکینه نداشتن [[اضطراب]] در موقع [[غضب]] و [[خوف]] و در اوقات [[ترس]] است و [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> و نیز آیه {{متن قرآن|إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ -ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.</ref> [[گواه]] بر آن است. سکینه هیأتی [[نفسانی]] است، بر خلاف «وقار” که هیأتی [[جسمانی]] است. در [[قرآن]]<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}} «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.</ref> [[قلب]] ظرف [[سکینه]] معرفی شده و از عدم خروج [[زنان پیامبر]] و [[زینت]] کردن که مربوط به اعضای [[بدن]] است به [[وقار]] تعبیر شده است<ref>{{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref><ref>معجم الفروق اللغویه، ص۲۸۱.</ref><ref>[[ابوالفضل یغمایی|یغمایی، ابوالفضل]]، [[آرامش - یغمایی (مقاله)|مقاله «آرامش»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۱، ص ۵۸.</ref> | ||
== ارزش و جایگاه آرامش == | == ارزش و جایگاه آرامش == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# '''[[معرفت یقینی]]''': [[معرفت]] و [[یقین]]، [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[قلب]] را برای [[انسان]] به ارمغان میآورد. از آنجا که [[ایمان]] و [[باور به مهدویت]]، با [[شناخت]] منطقی و آگاهیهای [[یقینی]] شکل میگیرد، از این رو، [[اعتقاد به مهدویت]]، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و [[تزلزل]] و [[ترس]] از [[آینده]] باقی نمیگذارد و [[انسان]] را از [[اضطراب]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] میرهاند و به او [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر عطا میکند. چون تمام [[رفتار]] ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنشها و واکنشهای خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل [[پذیرش]] دارد<ref>ر. ک: موحدی، محسن، آثار روانشناختی آموزههای مهدویت، ص۴.</ref>. | # '''[[معرفت یقینی]]''': [[معرفت]] و [[یقین]]، [[اطمینان]] و [[آرامش]] [[قلب]] را برای [[انسان]] به ارمغان میآورد. از آنجا که [[ایمان]] و [[باور به مهدویت]]، با [[شناخت]] منطقی و آگاهیهای [[یقینی]] شکل میگیرد، از این رو، [[اعتقاد به مهدویت]]، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و [[تزلزل]] و [[ترس]] از [[آینده]] باقی نمیگذارد و [[انسان]] را از [[اضطراب]]، [[پوچی]] و [[بیهودگی]] میرهاند و به او [[نشاط]] [[روحی]]، [[آرامش]] [[دل]] و فراغت خاطر عطا میکند. چون تمام [[رفتار]] ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه [[فکری]] [[قوی]] برخوردار است و برای تک تک کنشها و واکنشهای خود، [[دلیل]] و توجیه منطقی و قابل [[پذیرش]] دارد<ref>ر. ک: موحدی، محسن، آثار روانشناختی آموزههای مهدویت، ص۴.</ref>. | ||
# '''[[احساس امنیت حقیقی]]''': [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ من مایه [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنانکه [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسماناند<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.</ref>. براساس همین باورهای [[مکتب انتظار]]، فرد و [[جامعه]] [[مؤمنین]] [[ایمان]] دارند که در دوران هراسانگیز [[غیبت]]، [[امام مهدی]] {{ع}}، به عنوان [[حجت خداوند در زمین]]، حاضر و ناظر بر احوال [[پیروان]] خود است و آنان در [[پناه]] [[مراقبت]] و محافظت آن [[حضرت]] از گزند [[گرفتاریها]] و [[شر]] [[دشمنان]] آسوده و در [[امنیت]] به سر میبرند. چنانکه در [[توقیع شریف]] خطاب به [[شیعیان]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ}}؛ ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و [[اهمال]] نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و [[مصیبتها]] بر شما فرود میآمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن مینمودند. پس تقوای [[خدای بزرگ]] را پیشه خود سازید<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. | # '''[[احساس امنیت حقیقی]]''': [[امام عصر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ}}؛ من مایه [[امنیت]] [[اهل]] زمینم، چنانکه [[ستارگان]] مایه [[امنیت]] [[اهل]] آسماناند<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.</ref>. براساس همین باورهای [[مکتب انتظار]]، فرد و [[جامعه]] [[مؤمنین]] [[ایمان]] دارند که در دوران هراسانگیز [[غیبت]]، [[امام مهدی]] {{ع}}، به عنوان [[حجت خداوند در زمین]]، حاضر و ناظر بر احوال [[پیروان]] خود است و آنان در [[پناه]] [[مراقبت]] و محافظت آن [[حضرت]] از گزند [[گرفتاریها]] و [[شر]] [[دشمنان]] آسوده و در [[امنیت]] به سر میبرند. چنانکه در [[توقیع شریف]] خطاب به [[شیعیان]] فرمود: {{متن حدیث|إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ}}؛ ما در رسیدگی و [[سرپرستی]] شما کوتاهی و [[اهمال]] نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و [[مصیبتها]] بر شما فرود میآمد و [[دشمنان]]، شما را ریشه کن مینمودند. پس تقوای [[خدای بزرگ]] را پیشه خود سازید<ref>طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.</ref>. | ||
# '''پشتوانه و تکیهگاه [[روانی]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به این امر که "[[خداوند]] برای [[ابلاغ پیام]] خویش و [[هدایت]] [[انسان]] و ارائه [[دستور]] و برنامه [[زندگی]] مطلوب به [[آدمی]]، کسانی را به عنوان [[پیامبر]] و [[امام]] [[منصوب]] کرده است" دارای این اثر [[روانی]] است که [[انسان]]، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمییابد؛ بلکه [[اطمینان]] دارد که همواره تحت [[نظارت]] و [[تربیت]] [[خداوند]] از طریق [[انبیا]]، [[اولیا]] و [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و به آسانترین وجه ممکن میتواند به [[بهترین]] برنامه [[زندگی]] که متضمّن [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] و تأمین کننده [[سلامت جسم]] و روان او باشد، | # '''پشتوانه و تکیهگاه [[روانی]]''': [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به این امر که "[[خداوند]] برای [[ابلاغ پیام]] خویش و [[هدایت]] [[انسان]] و ارائه [[دستور]] و برنامه [[زندگی]] مطلوب به [[آدمی]]، کسانی را به عنوان [[پیامبر]] و [[امام]] [[منصوب]] کرده است" دارای این اثر [[روانی]] است که [[انسان]]، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمییابد؛ بلکه [[اطمینان]] دارد که همواره تحت [[نظارت]] و [[تربیت]] [[خداوند]] از طریق [[انبیا]]، [[اولیا]] و [[ائمه]] {{عم}} قرار دارد و به آسانترین وجه ممکن میتواند به [[بهترین]] برنامه [[زندگی]] که متضمّن [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] و تأمین کننده [[سلامت جسم]] و روان او باشد، دست یابد. | ||
# '''[[هدایت]] و [[نجات]]''': [[تاریخ]] نشان میدهد، [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأنی مانند: [[ابراهیم]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}}، و [[محمد]] {{صل}}، در شرایطی ظهور کردهاند که [[جامعه بشریت]] سخت [[نیازمند]] به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست [[غیبی]] از آستین بیرون آمدهاند و [[بشریت]] را [[نجات]] دادهاند؛ مانند بارانی بودهاند که در بیابانی بر تشنهای ببارد؛ [[خداوند]] به واسطه وجود آنها بر [[بیچارگان]] و [[مظلومان]] منّت نهاده و [[رسولان]] را برای [[نجات]] آنان [[مبعوث]] فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[پیامبران]] معمولاً در مواقعی ظهور کردهاند که [[بشریت]] و یا لااقل محیط [[اجتماعی]] ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب [[نجات]] و [[اصلاح]] [[اجتماع]] خود شدهاند. [[قرآن کریم]] خطاب به [[مردم]] عصر [[رسول اکرم]] {{صل}} چنین میفرماید: {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا}}<ref>«و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | # '''[[هدایت]] و [[نجات]]''': [[تاریخ]] نشان میدهد، [[پیامبران]] [[عظیم]] الشأنی مانند: [[ابراهیم]] {{ع}}، [[موسی]] {{ع}}، [[عیسی]] {{ع}}، و [[محمد]] {{صل}}، در شرایطی ظهور کردهاند که [[جامعه بشریت]] سخت [[نیازمند]] به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست [[غیبی]] از آستین بیرون آمدهاند و [[بشریت]] را [[نجات]] دادهاند؛ مانند بارانی بودهاند که در بیابانی بر تشنهای ببارد؛ [[خداوند]] به واسطه وجود آنها بر [[بیچارگان]] و [[مظلومان]] منّت نهاده و [[رسولان]] را برای [[نجات]] آنان [[مبعوث]] فرموده است<ref>{{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ}} «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>. [[پیامبران]] معمولاً در مواقعی ظهور کردهاند که [[بشریت]] و یا لااقل محیط [[اجتماعی]] ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب [[نجات]] و [[اصلاح]] [[اجتماع]] خود شدهاند. [[قرآن کریم]] خطاب به [[مردم]] عصر [[رسول اکرم]] {{صل}} چنین میفرماید: {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا}}<ref>«و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{ایمان}} | {{ایمان}} | ||
[[رده:فضایل اخلاقی]] | [[رده:فضایل اخلاقی]] | ||
[[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] | [[رده:مدخل دانش اخلاق اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۲
معناشناسی آرامش
آرامش اسم مصدر از آرامیدن و معادل طمأنینه و سکینه است[۱]. سکینه، از بین رفتن رعب و وحشت[۲] و طمأنینه، سکون بعد از پریشان خاطری است[۳]. سکینه نداشتن اضطراب در موقع غضب و خوف و در اوقات ترس است و آیه ﴿إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾[۴] و نیز آیه ﴿إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا﴾[۵] گواه بر آن است. سکینه هیأتی نفسانی است، بر خلاف «وقار” که هیأتی جسمانی است. در قرآن[۶] قلب ظرف سکینه معرفی شده و از عدم خروج زنان پیامبر و زینت کردن که مربوط به اعضای بدن است به وقار تعبیر شده است[۷][۸][۹]
ارزش و جایگاه آرامش
ضرورت آرامش
اقسام آرامش
مراتب آرامش
ویژگیها و شرایط آرامش
خاستگاه آرامش(اسباب و عوامل آرامش)
راه کسب آرامش
موانع آرامش
نشانههای آرامش
فواید و کارکردهای آرامش
آرامش عامل حرکت
گستره آرامش
عواقب نبود آرامش
متعلق آرامش
امور عادی و دنیوی
امور معنوی و الهی
آرامش و مهدویت
احساس آرامش در سایه انتظار ظهور
احساس آرامش در باب انتظار، به این معناست که فلسفه و مکتب انتظار، که بر اراده حتمی خداوند بر تحقّق حاکمیت عدلمحور و جهانی امام مهدی (ع) و ریشهکن کردن هر گونه شرک و ظلم و تبعیض توسط آن حضرت و رسیدن به امنیت، آرامش، آسایش، رفاه و معنویت فراگیر برای کل بشریت مبتنی است، نه تنها از استرس و نگرانیهای فرد و جامعه منتظِر نسبت به آینده پیشگیری میکند، بلکه انگیزش و توانمندی فکری و روانی منتظران را در جهت زمینهسازی و نیل به اهداف والا و رسیدن به چنین آینده روشن ارتقا میبخشد[۱۰].
گستره آرامش در مکتب انتظار
آرامش یکی از دستاوردهای دولت مهدوی
باور به مهدویت، از چند طریق بر آرامش روحی و روانی اثر میگذارد:
- یاد مهدی (ع) یاد خداست: خداوند متعال در قرآن کریم، درمان تمام غمها، تنشها، و اضطرابها و آرامشدهنده قلبها را ذکر و یاد و توجه به خود (خدا) معرفی کرده است و از دیدگاه اسلام، تنها چیزی که نیاز به آرامش و امنیت روانی را برآورده میکند، یاد خداست: ﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱۱].
- آینده مثبت و سرشار از سعادت: یکی از عوامل مخل آرامش که موجب افسردگی، اضطراب و نگرانی در آدمی میشود، بدبینی و ترس از آینده مبهم است؛ ولی در مکتب مهدویت، آینده بشر بسیار مثبت و درخشان و همراه با سعادت و خوشبختی توصیف و پیشبینی شده است که انسان سرگشته و مأیوس از آینده را به نگرش مثبت و سرشار از امید به آینده و در نتیجه به اطمینان و آرامش میرساند و بستر رشد و تکامل او را فراهم میآورد.
- معرفت یقینی: معرفت و یقین، اطمینان و آرامش قلب را برای انسان به ارمغان میآورد. از آنجا که ایمان و باور به مهدویت، با شناخت منطقی و آگاهیهای یقینی شکل میگیرد، از این رو، اعتقاد به مهدویت، جایی برای تردید و تشویش و تشکیک و تزلزل و ترس از آینده باقی نمیگذارد و انسان را از اضطراب، پوچی و بیهودگی میرهاند و به او نشاط روحی، آرامش دل و فراغت خاطر عطا میکند. چون تمام رفتار ریز و درشت چنین فردی، از پشتوانه فکری قوی برخوردار است و برای تک تک کنشها و واکنشهای خود، دلیل و توجیه منطقی و قابل پذیرش دارد[۱۲].
- احساس امنیت حقیقی: امام عصر (ع) فرمود: «وَ إِنِّي لَأَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ كَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ»؛ من مایه امنیت اهل زمینم، چنانکه ستارگان مایه امنیت اهل آسماناند[۱۳]. براساس همین باورهای مکتب انتظار، فرد و جامعه مؤمنین ایمان دارند که در دوران هراسانگیز غیبت، امام مهدی (ع)، به عنوان حجت خداوند در زمین، حاضر و ناظر بر احوال پیروان خود است و آنان در پناه مراقبت و محافظت آن حضرت از گزند گرفتاریها و شر دشمنان آسوده و در امنیت به سر میبرند. چنانکه در توقیع شریف خطاب به شیعیان فرمود: «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ»؛ ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشه کن مینمودند. پس تقوای خدای بزرگ را پیشه خود سازید[۱۴].
- پشتوانه و تکیهگاه روانی: ایمان و اعتقاد به این امر که "خداوند برای ابلاغ پیام خویش و هدایت انسان و ارائه دستور و برنامه زندگی مطلوب به آدمی، کسانی را به عنوان پیامبر و امام منصوب کرده است" دارای این اثر روانی است که انسان، خود را رها شده و به خود وا نهاده شده و در نتیجه حیران و سرگردان نمییابد؛ بلکه اطمینان دارد که همواره تحت نظارت و تربیت خداوند از طریق انبیا، اولیا و ائمه (ع) قرار دارد و به آسانترین وجه ممکن میتواند به بهترین برنامه زندگی که متضمّن سعادت دنیا و آخرت و تأمین کننده سلامت جسم و روان او باشد، دست یابد.
- هدایت و نجات: تاریخ نشان میدهد، پیامبران عظیم الشأنی مانند: ابراهیم (ع)، موسی (ع)، عیسی (ع)، و محمد (ص)، در شرایطی ظهور کردهاند که جامعه بشریت سخت نیازمند به وجود آنها بوده است؛ آنان مانند یک دست غیبی از آستین بیرون آمدهاند و بشریت را نجات دادهاند؛ مانند بارانی بودهاند که در بیابانی بر تشنهای ببارد؛ خداوند به واسطه وجود آنها بر بیچارگان و مظلومان منّت نهاده و رسولان را برای نجات آنان مبعوث فرموده است[۱۵]. پیامبران معمولاً در مواقعی ظهور کردهاند که بشریت و یا لااقل محیط اجتماعی ظهور آنها در یک پرتگاه خطرناکی قرار داشته و آنان سبب نجات و اصلاح اجتماع خود شدهاند. قرآن کریم خطاب به مردم عصر رسول اکرم (ص) چنین میفرماید: ﴿وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا﴾[۱۶][۱۷].
جستارهای وابسته
منابع
- نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- یغمایی، ابوالفضل، مقاله «آرامش»، دانشنامه امام رضا ج۱
پانویس
- ↑ لغتنامه، ج۱، ص۶۰.
- ↑ المفردات، ص۲۴۳.
- ↑ المفردات، ص۳۱۷.
- ↑ «اگر او را یاری ندهید بیگمان خداوند یاریش کرده است هنگامی که کافران او را که یکی از دو نفر بود (از مکّه) بیرون راندند، آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش میگفت: مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.
- ↑ «(یاد کن) آنگاه را که کافران به ننگ -ننگ جاهلی- دل نهادند و خداوند، آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به فرمان پرهیزگاری پایبند کرد و آنان بدان سزاوارتر و شایسته آن بودند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره فتح، آیه ۲۶.
- ↑ ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾ «اوست که آرامش را در دل مؤمنان فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره فتح، آیه ۴.
- ↑ ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص۲۸۱.
- ↑ یغمایی، ابوالفضل، مقاله «آرامش»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۵۸.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ «همان کسانی که ایمان آوردهاند و دلهای ایشان با یاد خداوند آرام میگیرد؛ آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ ر. ک: موحدی، محسن، آثار روانشناختی آموزههای مهدویت، ص۴.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۹۲.
- ↑ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۹۷.
- ↑ ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.