مرجعیت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = مرجعیت| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مرجعیت دینی در قرآن]] - [[مرجعیت دینی در حدیث]] - [[مرجعیت دینی در کلام اسلامی]] - [[مرجعیت دینی فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[مرجعیت دینی از دیدگاه اهل سنت]] - [[مقام مرجعیت دینی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = مرجعیت| عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[مرجعیت دینی در قرآن]] - [[مرجعیت دینی در حدیث]] - [[مرجعیت دینی در کلام اسلامی]] - [[مرجعیت دینی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[مرجعیت دینی از دیدگاه اهل سنت]] | پرسش مرتبط  = }}


'''مرجعیت دینی''' به معنای محل رجوع بودن [[پیامبران]] و [[اوصیا]] در [[امور دینی]] است. از آنجا که [[دین اسلام]] آخرین و کامل‌ترین [[ادیان]] است و با توجه به اینکه در زمان حیات [[پیامبر]] {{صل}}، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[احکام اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند. براساس ادلۀ عقلی و [[نقلی]] این [[شأن]] برای [[اهل بیت]] {{ع}} ثابت شده است.
'''مرجعیت دینی''' به معنای محل رجوع بودن [[پیامبران]] و [[اوصیا]] در [[امور دینی]] است. از آنجا که [[دین اسلام]] آخرین و کامل‌ترین [[ادیان]] است و با توجه به اینکه در زمان حیات [[پیامبر]] {{صل}}، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[احکام اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند. براساس ادلۀ عقلی و [[نقلی]] این [[شأن]] برای [[اهل بیت]] {{ع}} ثابت شده است.


مرجعیت، پس از [[غیبت]] امام‌زمان{{ع}} آغاز شده و مرجعیت فقها در راستای مرجعیت [[پیامبر]]{{صل}} و آنان [[حجت]] بر [[مردم]] از سوی [[ائمه اطهار]]{{ع}} به‌شمار می آیند. نهاد مرجعیت در آغاز منطقه‌ای و غیر متمرکز بود و به‌تدریج به صورت یک نهاد متمرکز در جهان تشیع درآمد. [[گزینش]] [[فقیه]] برای مرجعیت بر عهده [[مسلمانان]] است.  [[مسئولیت]] مرجعیت سنگین و برای آن، شرایطی مانند: [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[شیعه]]، مرد بودن، حریص نبودن بر جاه، اعلمیت، [[دین‌شناسی]] و [[تسلط]] بر مسائل [[سیاسی]]  لازم است.
پس از [[غیبت]] امام‌زمان{{ع}} مرجعیت فقها در راستای مرجعیت [[پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت {{ع}} بوده و آنان [[حجت]] بر [[مردم]] از سوی [[ائمه اطهار]]{{ع}} به‌شمار می آیند. نهاد مرجعیت در آغاز منطقه‌ای و غیر متمرکز بود و به‌تدریج به صورت یک نهاد متمرکز در جهان تشیع درآمد. [[گزینش]] [[فقیه]] برای مرجعیت بر عهده [[مسلمانان]] است.  [[مسئولیت]] مرجعیت سنگین و برای آن، شرایطی مانند: [[بلوغ]]، [[عقل]]، [[شیعه]]، مرد بودن، حریص نبودن بر جاه، اعلمیت، [[دین‌شناسی]] و [[تسلط]] بر مسائل [[سیاسی]]  لازم است.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از جمله شئونی که برای [[انبیا]] و [[اوصیا]] به ویژه [[پیامبر خاتم]] و [[اهل بیت]] {{ع}} اومطرح شده است، [[مرجع دین]] بودن آنان در [[احکام]] و معارف است که با قطع شدن [[وحی]] و [[رحلت پیامبر]] به ایشان که [[جانشینان]] آن حضرتند، منتقل شده است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.</ref>. این [[شأن]] برای نایبان امام (خاص یا عام) نیز قابل اثبات است.
از جمله شئونی که برای [[انبیا]] و [[اوصیا]] به ویژه [[پیامبر خاتم]] و [[اهل بیت]] {{ع}} او مطرح شده است، [[مرجع دین]] بودن آنان در [[احکام]] و معارف است که با قطع شدن [[وحی]] و [[رحلت پیامبر]] به ایشان که [[جانشینان]] آن حضرتند، منتقل شده است<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲.</ref>. این [[شأن]] برای نایبان امام (خاص یا عام) نیز قابل اثبات است.


یکی از شؤون پیغمبر، ابلاغ وحی بود، [[مردم]] متن [[اسلام]] را از پیغمبر می‌پرسیدند، آنچه در [[قرآن]] نبود از پیغمبر سؤال می‌کردند، اما مسأله این است که آیا همه [[احکام]] و [[دستورات]] و [[معارف اسلامی]] همان است که در قرآن آمده و پیغمبر به مردم گفته است؟ یا نه، پیغمبر آنچه گفته مقداری از [[دستورات اسلام]] بوده و [[زمان]]، اجازه نداده همه احکام را به عموم مردم برساند؟ قهراً چنین بوده است، و لذا [[پیامبر خدا]] {{صل}} تمام آنچه را که زمان، اجازه گفتن آنها را نداد به علی {{ع}} که [[وصی]] او بود، آموخت و او را به عنوان یک عالم ممتاز و سرآمد همه [[صحابه]] که حتی در گفته و عمل، [[خطا]] و [[اشتباه]] ندارد به مردم معرفی کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌...}}؛ «مردم! هر کس را من مولای او هستم علی مولای اوست. هر چه را که درباره اسلام می‌خواهید از من بپرسید بعد از من از علی سؤال کنید»؛ لذا لحظه آخر [[عمر]] مبارکش سر بر گوش علی گذاشت و [[هزار باب علم]] به او آموخت که از هر بابش [[هزار باب]] دیگر [[علم]] گشوده شد. بر همین اساس بود که علی {{ع}} تا آخرین لحظه عمر می‌فرمود: {{متن حدیث|سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي‌}}، «تا من هستم از من [[احکام خدا]] را سؤال کنید».
یکی از شؤون پیغمبر، ابلاغ وحی بود، [[مردم]] متن [[اسلام]] را از پیغمبر می‌پرسیدند، آنچه در [[قرآن]] نبود از پیغمبر سؤال می‌کردند، اما مسأله این است که آیا همه [[احکام]] و [[دستورات]] و [[معارف اسلامی]] همان است که در قرآن آمده و پیغمبر به مردم گفته است؟ یا نه، پیغمبر آنچه گفته مقداری از [[دستورات اسلام]] بوده و [[زمان]]، اجازه نداده همه احکام را به عموم مردم برساند؟ قهراً چنین بوده است، و لذا [[پیامبر خدا]] {{صل}} تمام آنچه را که زمان، اجازه گفتن آنها را نداد به علی {{ع}} که [[وصی]] او بود، آموخت و او را به عنوان یک عالم ممتاز و سرآمد همه [[صحابه]] که حتی در گفته و عمل، [[خطا]] و [[اشتباه]] ندارد به مردم معرفی کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌...}}؛ «مردم! هر کس را من مولای او هستم علی مولای اوست. هر چه را که درباره اسلام می‌خواهید از من بپرسید بعد از من از علی سؤال کنید»؛ لذا لحظه آخر [[عمر]] مبارکش سر بر گوش علی گذاشت و [[هزار باب علم]] به او آموخت که از هر بابش [[هزار باب]] دیگر [[علم]] گشوده شد. بر همین اساس بود که علی {{ع}} تا آخرین لحظه عمر می‌فرمود: {{متن حدیث|سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي‌}}، «تا من هستم از من [[احکام خدا]] را سؤال کنید».


در [[حقیقت]] [[امام]] پس از [[پیامبر]]، یک کارشناس و اسلام شناس کامل، از جانب خداست، البته به او [[وحی]] نمی‌شود. و پس از او هم [[امامان]] دیگر تا [[امام زمان]] {{ع}} [[جانشین پیامبر]] {{صل}} می‌باشند، نه این که کارشناسی امام [[معصوم]] مثل یک [[مجتهد]] و یا بهتر از مجتهد باشد بلکه به معنای این که او تمام [[علوم]] اسلام را از پیغمبر گرفته است و بدون هیچ خطا و اشتباهی به مردم [[ابلاغ]] کرده است و این [[مقام]] از هر امامی به امام بعد منتقل شده است.
در [[حقیقت]] [[امام]] پس از [[پیامبر]]، یک کارشناس و اسلام شناس کامل، از جانب خداست، البته به او [[وحی]] نمی‌شود. و پس از او هم [[امامان]] دیگر تا [[امام زمان]] {{ع}} [[جانشین پیامبر]] {{صل}} می‌باشند، نه این که کارشناسی امام [[معصوم]] مثل یک [[مجتهد]] و یا بهتر از مجتهد باشد بلکه به معنای این که او تمام [[علوم]] اسلام را از پیغمبر گرفته است و بدون هیچ خطا و اشتباهی به مردم [[ابلاغ]] کرده است و این مقام از هر امامی به امام بعد منتقل شده است<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص ۱۰۵.</ref>.
 
[[شیعه]] برای [[امام علی]] {{ع}} و یازده فرزندش چنین مقامی را قائل است، ولی [[اهل تسنن]] برای هیچ کس قائل نیستند بلکه آنها هزاران [[اشتباه]] و [[خطا]] برای [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[عثمان]] در کتاب‌های خودشان نقل کرده‌اند؛ مثلاً آورده‌اند که ابوبکر با [[صراحت]] گفت: {{عربی|إِنَّ لِي شَيْطَاناً يَعْتَرِينِي‌}}؛ «گاهی [[شیطانی]] بر من مسلط می‌شود و من اشتباهاتی می‌کنم». [[هشام بن عروه]] از پدرش نقل کرده که ابوبکر بالای [[منبر]] گفت: {{عربی|أَقِيلوُنِى فَلَسْتُ بِخَيْرِكُمْ وَ عَلِىٌّ فِيكُمْ}}، «مرا رها کنید و [[خلافت]] را از من بگیرید، که تا علی در میان شما هست من از شما بهتر نیستم»<ref>حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۳۹۲.</ref>. عمر هفتاد بار گفت: {{عربی|لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ}}؛ «اگر علی نبود عمر هلاک می‌شد». که در بحث [[قضاوت]]، به تفصیل اعترافات [[عمر بن خطاب]] به خطاهای خود را آورده‌ایم. وضع عثمان و سایر [[خلفا]] در امر خطا و [[گناه]]، بسیار روشن‌تر است و نیازی به بحث ندارد.
 
عقیده [[شیعه]] این است که: اگر چه فقط به [[پیغمبر]] [[وحی]] می‌شده و تمام [[دستورات اسلام]] به آن بزرگوار گفته شده است اما آیا پیغمبر همه [[دستورات]] را به [[مردم]] [[ابلاغ]] کرد؟ آیا [[فرصت]] بیان کلیه [[احکام]] را داشت؟ [[شیعه]] می‌گوید: آنچه از [[احکام اسلام]] باقی مانده بود و وقت بیان آن نرسیده بود [[پیامبر]] به علی {{ع}} آموخت، و علی هم به مردم یاد داد و پس از علی {{ع}} نیز سایر [[امامان]]، احکام را برای مردم بیان کرده و می‌کنند؛ و این است معنای [[تکمیل دین]]. و لذا با [[نصب]] [[علی بن ابی طالب]] در [[غدیر خم]] [[آیه]] {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> نازل شد؛ یعنی با [[نصب علی]] {{ع}} [[دین]] به کمال رسید. از همین روست که در مبانی اصلی و اساسی [[مذهب شیعه]]، پس از [[نبوت]]، [[امامت]] قرار دارد. اما [[اهل تسنن]] معتقدند که [[پیامبر]]، همه [[احکام]] را به اصحابش گفته است. به خاطر همین [[اعتقاد]]، از پاسخ دادن به بسیاری از سؤال‌ها، بر اساس ملاک‌های [[شرعی]] ناتوانند و ناچار [[پناه]] به [[قیاس]]، [[استحسان]] و [[اجتهاد]] و آراء شخصی می‌برند. در [[حقیقت]] آنها می‌گویند: [[خدا]] [[دین]] را ناقص فرستاده و با آراء و [[عقاید]] شخصی ما کامل می‌شود!<ref>روایت عبدالعزیز بن مسلم از امام علی بن موسی الرضا {{ع}} که ترجمه آن در تعریف امامت گذشت از این موقعیت و مرتبه امامت به خوبی پرده بر می‌دارد.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۴.</ref>


== معناشناسی==
== معناشناسی==
[[مرجعیت]] در لغت به معنای محل رجوع بودن است<ref>ابن‌منظور، مصباح المنیر، ۸/۱۱۴، ۱۱۷؛ دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۲/۱۸۲۰۹.</ref>. افراد هر [[جامعه]] با توجه به تخصص‌هایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. [[پیامبران]] نیز با توجه به ارتباطشان با [[عالم غیب]] از [[طریق وحی]]، محل رجوع دیگران در [[امور دینی]] هستند. که از آن به مرجعیت دینی تعبیر می‌‌شود و گفته ایشان در [[ابلاغ]] و [[تبیین آموزه‌های دینی]] [[حجت]] بر دیگران است. و بعد از ایشان به [[دلیل]] [[جلوگیری از انحراف در دین]] و آموزه‌های آن کسانی که همچون [[پیامبران]]، [[معصوم]] بوده و همچنان ارتباطشان با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، برقرار است می‌‌توانند عهده دار این مسؤولیت باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳.</ref>.
[[مرجعیت]] در لغت به معنای محل رجوع بودن است<ref>ابن‌منظور، مصباح المنیر، ۸/۱۱۴، ۱۱۷؛ دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۲/۱۸۲۰۹.</ref>. افراد هر [[جامعه]] با توجه به تخصص‌هایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. [[پیامبران]] نیز با توجه به ارتباطشان با [[عالم غیب]] از [[طریق وحی]]، محل رجوع دیگران در [[امور دینی]] هستند. که از آن به مرجعیت دینی تعبیر می‌‌شود و گفته ایشان در [[ابلاغ]] و [[تبیین آموزه‌های دینی]] [[حجت]] بر دیگران است. و بعد از ایشان به [[دلیل]] [[جلوگیری از انحراف در دین]] و آموزه‌های آن کسانی که همچون [[پیامبران]]، [[معصوم]] بوده و همچنان ارتباطشان با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، برقرار است می‌‌توانند عهده دار این مسؤولیت باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[سید محمد جعفر سبحانی |سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، ش۱۱، زمستان ۱۳۹۲؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳.</ref>.


این واژه در اصطلاح کنونی، به [[فقیه]] جامع شرایطی گفته می‌شود که [[مکلفان]] غیر [[مجتهد]]، برای [[شناخت]] [[احکام شرعی]] به او [[رجوع]] می‌کنند. این مراجعه، در اصطلاح [[شرعی]]، [[تقلید]] نامیده می‌شود که به معنای شناخت و دریافت احکام [[شرع]] از فقیه جامع شرایط است و در نگاه بیشتر فقهای شیعه مبتنی بر یک اصل عقلایی است<ref>امام‌ خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۶–۷.</ref>.<ref>[[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۱۹۲ – ۱۹۹.</ref>
این واژه در اصطلاح کنونی، به [[فقیه]] جامع شرایطی گفته می‌شود که [[مکلفان]] غیر [[مجتهد]]، برای [[شناخت]] [[احکام شرعی]] به او رجوع می‌کنند. این مراجعه، در اصطلاح [[شرعی]]، [[تقلید]] نامیده می‌شود که به معنای شناخت و دریافت احکام [[شرع]] از فقیه جامع شرایط است و در نگاه بیشتر فقهای شیعه مبتنی بر یک اصل عقلایی است<ref>امام‌ خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۶–۷.</ref>.<ref>[[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۱۹۲ – ۱۹۹.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خاستگاه حجیت و [[مشروعیت]] مرجعیت [[عالمان]] افزون بر ارتکاز و رویه عقلا، قرآن کریم است که از هر [[قوم]] و گروهی، دسته‌ای را موظف شمرده است که از محل زندگی خود برای فهم عمیق [[دین]] [[مهاجرت]] کنند و پس از بازگشت، پیام‌های الهی را به [[مردم]] برسانند<ref>سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>، چنان‌که [[توقیع]] امام مهدی{{ع}} به عموم مردم دستور داده شده در مسائل دینی و شرعی خود به عالمان [[حدیث]] «رجوع» کنند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۴۰؛ حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، ۱۱۷.</ref>. مرجعیت به معنای رایج و امروزی آن، پس از [[غیبت امام زمان]]{{ع}} آغاز شد، اما برخی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} در [[زمان]] حضور آن بزرگواران و به امر آنان، مرجعیت مردم را در مناطقی از حوزه [[اسلام]] بر عهده داشتند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۳۸ و ۱۶۴.</ref>  
خاستگاه حجیت و [[مشروعیت]] مرجعیت [[عالمان]] افزون بر ارتکاز و رویه عقلا، قرآن کریم است که از هر [[قوم]] و گروهی، دسته‌ای را موظف شمرده است که از محل زندگی خود برای فهم عمیق [[دین]] [[مهاجرت]] کنند و پس از بازگشت، پیام‌های الهی را به [[مردم]] برسانند<ref>سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>، چنان‌که [[توقیع]] امام مهدی{{ع}} به عموم مردم دستور داده شده در مسائل دینی و شرعی خود به عالمان [[حدیث]] «رجوع» کنند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۲۷/۱۴۰؛ حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، ۱۱۷.</ref>. مرجعیت به معنای رایج و امروزی آن، پس از [[غیبت امام زمان]]{{ع}} آغاز شد، اما برخی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} در [[زمان]] حضور آن بزرگواران و به امر آنان، مرجعیت مردم را در مناطقی از حوزه [[اسلام]] بر عهده داشتند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۰/۱۳۸ و ۱۶۴.</ref>.


پرورش [[فقیه]] و [[مجتهد]] به دست [[امامان معصوم]]{{ع}} و ارجاع مردم به آنان برای گرفتن [[فتوا]] با توجه به گرفتاری و دوران [[حبس]] و دوری [[شیعیان]] از آنان، امری ضروری برای تضمین [[سلامت]] [[دینی]] [[جامعه]] و تحریف‌نشدن [[دین]] به دست بدخواهان بود<ref>ذبیح‌زاده، مرجعیت و سیاست، ۱/۴۷.</ref>. مرجعیت [[فقهای شیعه]] در دوره غیبت مهم‌ترین پایگاه دینی و [[شرعی]] در تبیین و گسترش [[مسائل شرعی]] و [[فقهی]] بوده است<ref>[[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص۱۹۲ – ۱۹۹.</ref>.
پرورش [[فقیه]] و [[مجتهد]] به دست [[امامان معصوم]]{{ع}} و ارجاع مردم به آنان برای گرفتن [[فتوا]] با توجه به گرفتاری و دوران [[حبس]] و دوری [[شیعیان]] از آنان، امری ضروری برای تضمین [[سلامت]] [[دینی]] [[جامعه]] و تحریف‌نشدن [[دین]] به دست بدخواهان بود<ref>ذبیح‌زاده، مرجعیت و سیاست، ۱/۴۷.</ref>. مرجعیت فقهای شیعه در دوره غیبت مهم‌ترین پایگاه دینی و [[شرعی]] در تبیین و گسترش مسائل شرعی و [[فقهی]] بوده است<ref>[[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۹]]، ص۱۹۲ – ۱۹۹.</ref>.


== [[ضرورت]] [[مرجعیت]] [[دینی]] ==
== [[ضرورت]] مرجعیت دینی ==
[[دین]] یعنی راه و رسم [[زندگی]] که [[مؤمن]] و [[کافر]] همه دارای [[دین]] هستند چراکه هیچ کس از داشتن راه و روشی برای رسیدن به [[هدف]] خویش بی نیاز نیست و از آنجایی که سازنده، کاملترین [[شناخت]] را نسبت به شیء ساخته شده دارد، فقط اوست که می‌‌تواند برنامه ای [[بی نقص]] را برای آن تهیه کند و در مورد [[انسان]] [[خداوند]] که [[خالق]] اوست برنامه ای ارائه داده که از آن به [[دین]] تعبیر می‌‌شود و چون ارتباط مستقیم میان [[خداوند]] با [[انسان‌ها]] امکان‌پذیر نیست این [[دستورات]] در قالب [[کتاب آسمانی]] توسط [[پیامبران]] برای [[انسان]] فرستاده شده است و ایشان را به محتویات کتاب [[آگاه]] ساخته تا آن را به [[انسان‌ها]] [[ابلاغ]] کند و بعد از ایشان نیز از روی [[لطف]] این کار را به [[جانشینان]] آنها که همچون خودشان [[معصوم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر]] [[کتاب الهی]] هستند سپرده است. لذا [[خلقت]] با [[پیامبر]] آغاز و با [[خلیفه]] وی پایان می‌‌پذیرد، تا [[انسان]] در هیچ برهه ای از زمان بدون کتاب و مُبیّن آن نباشد<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی| طباطبایی، سید محمد حسین]]، قرآن در اسلام؛ [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، ص ۱۸.</ref>.  
[[دین]] یعنی راه و رسم [[زندگی]] که [[مؤمن]] و [[کافر]] همه دارای [[دین]] هستند چراکه هیچ کس از داشتن راه و روشی برای رسیدن به [[هدف]] خویش بی نیاز نیست و از آنجایی که سازنده، کاملترین [[شناخت]] را نسبت به شیء ساخته شده دارد، فقط اوست که می‌‌تواند برنامه‌ای بی‌نقص را برای آن تهیه کند و در مورد [[انسان]] [[خداوند]] که [[خالق]] اوست برنامه ای ارائه داده که از آن به [[دین]] تعبیر می‌‌شود و چون ارتباط مستقیم میان [[خداوند]] با [[انسان‌ها]] امکان‌پذیر نیست این [[دستورات]] در قالب [[کتاب آسمانی]] توسط [[پیامبران]] برای [[انسان]] فرستاده شده است و ایشان را به محتویات کتاب [[آگاه]] ساخته تا آن را به [[انسان‌ها]] [[ابلاغ]] کند و بعد از ایشان نیز از روی [[لطف]] این کار را به [[جانشینان]] آنها که همچون خودشان [[معصوم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر]] کتاب الهی هستند سپرده است. لذا [[خلقت]] با [[پیامبر]] آغاز و با [[خلیفه]] وی پایان می‌‌پذیرد، تا [[انسان]] در هیچ برهه ای از زمان بدون کتاب و مُبیّن آن نباشد<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی| طباطبایی، سید محمد حسین]]، قرآن در اسلام؛ [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، ص ۱۸.</ref>.  


به بیانی دیگر [[پیروی]] صحیح از چیزی یا کسی به عنوان "[[مرجع]]" عبارت است از [[پیروی]] ناقص از کامل ([[جاهل]] از عالم) که در آیۀ {{متن قرآن|أَ فَمَن يهَْدِى إِلىَ الْحَقّ‏ِ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يهَِدِّى إِلَّا أَن يهُْدَى‏‏}}<ref>«آيا آنكه به حقّ رهنمون مى‏ گردد سزاوارتر است كه پيروى شود يا آنكه راه نمى ‏يابد»؛ سورۀ یونس، آیۀ ۳۵. </ref> به آن اشاره شده است و باید دانست شرط [[بی‌نیازی]] [[انسان]] از [[هدایت]] دیگران این‌ است‌ که‌ از [[هدایت]] ویژۀ [[خداوند]] برخوردار باشد. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، استدلال عقلی نیز بر [[ضرورت]] مرجعیّت و [[لزوم]] استمرار مرجعیّتی‌ مصون‌ از‌ [[خطا]] دلالت دارد: یک‌ [[جامعه]] [[نیازمند]] مرجعیّتی پی‌درپی و مصون از خطاست. از جمله [[دلایل]] [[نیازمندی]] جامعۀ دینی به مرجعیّت، این است که‌ مردم‌ در شناخت‌، شناساندن و [[اجرای دین]]، از [[خطا]] مصون نیستند. بنابراین اگر مرجع‌ نیز از [[خطا]] و [[لغزش]] مصون نباشد، به [[مرجع]] دیگری نیاز است و اگر او نیز مصون نباشد، باز هم مرجع‌ دیگری‌ نیاز‌ است و لازمۀ آن [[تسلسل]] بوده که [[باطل]] است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: ربـّانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی و خواجه نصیرالدین طوسی، کـشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، شرح: جمال الدین علاّمه حلّی. </ref>. روش و سیرۀ عقلا نیز از گذشته‌، بر‌ این بوده که برای یافتن پاسخ پرسش‌های خویش، همواره به متخصصان و خبرگان در همان‌ دانش‌ و حرفه‌ مراجعه می‌کرده‌اند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، ص ۱۳ ـ ۱۵. </ref>.
به بیانی دیگر [[پیروی]] صحیح از چیزی یا کسی به عنوان "[[مرجع]]" عبارت است از [[پیروی]] ناقص از کامل ([[جاهل]] از عالم) که در آیۀ {{متن قرآن|أَ فَمَن يهَدِى إِلىَ الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يهَدِّى إِلَّا أَن يهُدَى‏‏}}<ref>«آيا آنكه به حقّ رهنمون مى‏ گردد سزاوارتر است كه پيروى شود يا آنكه راه نمى ‏يابد»؛ سورۀ یونس، آیۀ ۳۵. </ref> به آن اشاره شده است و باید دانست شرط [[بی‌نیازی]] [[انسان]] از [[هدایت]] دیگران این‌ است‌ که‌ از [[هدایت]] ویژۀ [[خداوند]] برخوردار باشد. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، استدلال عقلی نیز بر [[ضرورت]] مرجعیّت و [[لزوم]] استمرار مرجعیّتی‌ مصون‌ از‌ [[خطا]] دلالت دارد: یک‌ [[جامعه]] [[نیازمند]] مرجعیّتی پی‌درپی و مصون از خطاست. از جمله [[دلایل]] [[نیازمندی]] جامعۀ دینی به مرجعیّت، این است که‌ مردم‌ در شناخت‌، شناساندن و [[اجرای دین]]، از [[خطا]] مصون نیستند. بنابراین اگر مرجع‌ نیز از [[خطا]] و [[لغزش]] مصون نباشد، به [[مرجع]] دیگری نیاز است و اگر او نیز مصون نباشد، باز هم مرجع‌ دیگری‌ نیاز‌ است و لازمۀ آن [[تسلسل]] بوده که [[باطل]] است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: ربـّانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی و خواجه نصیرالدین طوسی، کـشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، شرح: جمال الدین علاّمه حلّی. </ref>. روش و سیرۀ عقلا نیز از گذشته‌، بر‌ این بوده که برای یافتن پاسخ پرسش‌های خویش، همواره به متخصصان و خبرگان در همان‌ دانش‌ و حرفه‌ مراجعه می‌کرده‌اند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی|رفیعی، محسن]] و [[معصومه شریفی|شریفی، معصومه]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، ص ۱۳ ـ ۱۵. </ref>.


== ساحت‌های [[مرجعیت]] [[دینی]] ==
== ساحت‌های [[مرجعیت]] [[دینی]] ==
خط ۳۷: خط ۳۳:
==== مرجعیت اخلاقی ====
==== مرجعیت اخلاقی ====
{{اصلی|مرجعیت اخلاقی}}
{{اصلی|مرجعیت اخلاقی}}
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که [[محدثین]] به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اخلاقی]] ایشان پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب‌هایی مانند: الزهد، [[ثواب الاعمال]] و [[عقاب]] الاعمال، الخصال و [[مکارم الاخلاق]] به طور عمده دربردارندۀ [[روایات]] [[اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵. </ref>.
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اخلاقی]] ایشان پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب‌هایی مانند: الزهد، [[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (کتاب)| ثواب الاعمال و عقاب الاعمال]]، الخصال و [[مکارم الاخلاق]] به طور عمده دربردارندۀ [[روایات]] [[اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵. </ref>.


=== دوم: مرجعیت علمی ===
=== دوم: مرجعیت علمی ===
خط ۵۰: خط ۴۶:
==== مرجعیت فقهی ====
==== مرجعیت فقهی ====
{{اصلی|مرجعیت فقهی معصوم}}
{{اصلی|مرجعیت فقهی معصوم}}
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[فقهی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[فقهی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب‌هایی همچون [[فروع]] کافی، من لا یحضره الفقیه، [[تهذیب]] و [[استبصار]] همگی درباره [[روایات]] [[فقهی]] است. افزون بر آن، [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کرده‌اند. برای نمونه، در [[روایات]] متعددی از پاسخ‌گویی [[امام]] نسبت به [[حلال و حرام]] [[مردم]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «همیشه [[زمین]] به‌ گونه‌ای است که برای [[خداوند]] در آن حجتی است که [[حلال و حرام]] را به [[مردم]] می‌‌شناسانند و آنان را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵. </ref>
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[فقهی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[فقهی]] [[امامان معصوم]] پرداخته‌اند. برای نمونه کتاب‌هایی همچون فروع کافی، من لا یحضره الفقیه، [[تهذیب]] و [[استبصار]] همگی درباره [[روایات]] [[فقهی]] است. افزون بر آن، [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کرده‌اند. برای نمونه، در [[روایات]] متعددی از پاسخ‌گویی [[امام]] نسبت به [[حلال و حرام]] [[مردم]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «همیشه [[زمین]] به‌ گونه‌ای است که برای [[خداوند]] در آن حجتی است که [[حلال و حرام]] را به [[مردم]] می‌‌شناسانند و آنان را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵. </ref>


=== سوم: مرجعیت قضایی ===
=== سوم: مرجعیت قضایی ===
خط ۷۴: خط ۷۰:


=== مرجعیت دینی صحابه ===
=== مرجعیت دینی صحابه ===
[[اهل سنت]] در مقابل [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} به مرجعیت دینی صحابه [[معتقد]] شده و آن را [[تبلیغ]] می‌‌کنند. یکی از روایاتی که ایشان برای ادعای خود مطرح می‌‌کنند روایتی است که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌‌کنند که فرمود: «[[اصحاب]] من مانند ستارگانند به هر کدام از آنها [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] می‌‌یابید»<ref>{{متن حدیث|أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ بِأَیِّهِمُ اقْتَدَیْتُمُ اهْتَدَیْتُمْ}}</ref>. [[اهل سنت]] با توجه به این [[حدیث]] سمت [[صحابه]] را مصدر [[تشریع]] و [[استنباط]] [[احکام]] قرار داده‌اند. منتها با بررسی سندی و محتوایی [[روایت]] روشن می‌‌شود اولا [[روایت]] از لحاظ سندی [[ضعیف]] است، ثانیا عملکرد برخی از [[صحابه]] بیانگر آن است که نمی‌تواند به عنوان [[حجت]] برای [[احکام]] قرار بگیرد<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۵۹۲ ـ ۶۰۷.</ref>.
[[اهل سنت]] در مقابل [[مرجعیت دینی اهل بیت]] {{ع}} به مرجعیت دینی صحابه [[معتقد]] شده و آن را [[تبلیغ]] می‌‌کنند. یکی از روایاتی که ایشان برای ادعای خود مطرح می‌‌کنند روایتی است که از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌‌کنند که فرمود: «[[اصحاب]] من مانند ستارگانند به هر کدام از آنها [[اقتدا]] کنید [[هدایت]] می‌‌یابید»<ref>{{عربی|أَصْحَابِی کَالنُّجُومِ بِأَیِّهِمُ اقْتَدَیْتُمُ اهْتَدَیْتُمْ}}</ref>. [[اهل سنت]] با توجه به این [[حدیث]] سمت [[صحابه]] را مصدر [[تشریع]] و [[استنباط]] [[احکام]] قرار داده‌اند. منتها با بررسی سندی و محتوایی [[روایت]] روشن می‌‌شود اولا [[روایت]] از لحاظ سندی [[ضعیف]] است، ثانیا عملکرد برخی از [[صحابه]] بیانگر آن است که نمی‌تواند به عنوان [[حجت]] برای [[احکام]] قرار بگیرد<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۵۹۲ ـ ۶۰۷.</ref>.


=== مرجع تقلید ===
=== مرجع تقلید ===
یکی از اموری که در دوران [[غیبت کبری]] اهمیت ویژه‌‏ای دارد، [[تقلید]] از [[مجتهد]] جامع الشرایط است. علمای [[شیعه]] [[امامیه]] می‌‏گویند: عمل به [[تقلید]]، به دلایل عقلی و نقلی لازم و [[واجب]] است. [[عقل]]، [[دستور]] می‏‌دهد که فرد ناآگاه، از دانشمندی [[آگاه]] و [[دانا]] [[راهنمایی]] بجوید و از او [[تقلید]] کند.
یکی از اموری که در دوران [[غیبت کبری]] اهمیت ویژه‌‏ای دارد، [[تقلید]] از [[مجتهد]] جامع الشرایط است. علمای [[شیعه]] [[امامیه]] می‌‏گویند: عمل به [[تقلید]]، به دلایل عقلی و نقلی لازم و [[واجب]] است. [[عقل]]، [[دستور]] می‏‌دهد که فرد ناآگاه، از دانشمندی [[آگاه]] و دانا [[راهنمایی]] بجوید و از او [[تقلید]] کند.


مرجع تقلید، مجتهدی [[عادل]] و وارسته است که [[قوانین]] [[اسلام]] را بر اساس [[قرآن]]، [[سنت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استنباط]] می‌‏کند. سلسله [[مراجع]] بزرگ [[تقلید]] از [[رحلت]] چهارمین [[نایب]] ویژه "[[ابو الحسن علی بن محمد سمری]]" در سال ۳۲۹ ق به بعد آغاز شد. در این زنجیره، نام [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[محمد بن علی بن بابویه قمی]] و [[ابو جعفر محمد بن حسن طوسی]]، تا [[امام خمینی]] که همه از [[مجتهدان]] [[شیعه]] و [[مراجع تقلید]] می‏‌باشند، قابل ذکر است.
مرجع تقلید، مجتهدی [[عادل]] و وارسته است که [[قوانین]] [[اسلام]] را بر اساس [[قرآن]]، [[سنت]]، [[اجماع]] و [[عقل]] [[استنباط]] می‌‏کند. سلسله [[مراجع]] بزرگ [[تقلید]] از رحلت چهارمین [[نایب]] ویژه "[[ابو الحسن علی بن محمد سمری]]" در سال ۳۲۹ ق به بعد آغاز شد. در این زنجیره، نام [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[محمد بن علی بن بابویه قمی]] و [[ابو جعفر محمد بن حسن طوسی]]، تا [[امام خمینی]] که همه از [[مجتهدان]] [[شیعه]] و [[مراجع تقلید]] می‏‌باشند، قابل ذکر است.


[[نجف اشرف]]، از زمان [[شیخ طوسی]]، مرکز علمی [[شیعه]] قرار گرفت و [[مجتهدان]] بزرگ بیشتر، آن‏جا به تحصیل [[علم]] پرداختند. به نظر نمی‌‏رسد که نهاد مرجع تقلید، تا پیش از زمان [[شیخ]] [[محمد حسن اصفهانی نجفی]] جنبه مرکزیت عام یافته باشد. [[جانشین بلافصل]] او [[شیخ]] [[مرتضی انصاری]] بزرگ‏ترین [[مجتهد]] زمان خود به شمار می‏‌رفت. از آخرین [[مراجع تقلید]] که به [[رحمت]] ایزدی پیوسته و در زمان خود نزد طبقات مختلف [[جامعه]] [[مقبولیت]] عمومی داشتند، [[سید ابو الحسن اصفهانی]]، حاج آقا [[حسین بروجردی]] و [[امام خمینی|سید روح للّه موسوی خمینی]] را می‌‏توان نام برد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۹۰.</ref>.
[[نجف اشرف]]، از زمان [[شیخ طوسی]]، مرکز علمی [[شیعه]] قرار گرفت و [[مجتهدان]] بزرگ بیشتر، آن‏جا به تحصیل [[علم]] پرداختند. به نظر نمی‌‏رسد که نهاد مرجع تقلید، تا پیش از زمان شیخ [[محمد حسن اصفهانی نجفی]] جنبه مرکزیت عام یافته باشد. جانشین بلافصل او شیخ مرتضی انصاری بزرگ‏ترین [[مجتهد]] زمان خود به شمار می‏‌رفت. از آخرین [[مراجع تقلید]] که به [[رحمت]] ایزدی پیوسته و در زمان خود نزد طبقات مختلف [[جامعه]] [[مقبولیت]] عمومی داشتند، سید ابوالحسن اصفهانی، حاج آقا حسین بروجردی و [[امام خمینی|سید روح للّه موسوی خمینی]] را می‌‏توان نام برد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۹۰.</ref>.


[[امامان معصوم]]، [[پیروان]] خود را در عصر [[غیبت امام زمان]] {{ع}} به فقهای [[عادل]] [[شیعه]] ارجاع داده‌اند و فرموده‌اند در "[[حوادث واقعه]]" و رخدادها به [[راویان احادیث]] و آشنایان به [[کلام]] و نظر أئمه [[رجوع]] کنند. از این رو به [[فقیه جامع الشرایط]] "مَرجع" گفته می‌‌شود. [[مردم]] با مراجعه به مرجع تقلید، [[احکام دینی]] خود را می‌‌شناسند و به آن عمل می‌‌کنند.
[[امامان معصوم]]، [[پیروان]] خود را در عصر [[غیبت امام زمان]] {{ع}} به فقهای [[عادل]] [[شیعه]] ارجاع داده‌اند و فرموده‌اند در "حوادث واقعه" و رخدادها به راویان احادیث و آشنایان به [[کلام]] و نظر أئمه رجوع کنند. از این رو به فقیه جامع الشرایط "مَرجع" گفته می‌‌شود. [[مردم]] با مراجعه به مرجع تقلید، احکام دینی خود را می‌‌شناسند و به آن عمل می‌‌کنند.


مرجعیت، همان [[مقام علمی]] و [[دینی]] است که [[عالمان دین]] دارند و [[دلیل]] آن، [[روایات]] أئمه است. نظر [[فقهی]] و [[دینی]] مرجع تقلید، برای [[مردم]] [[دیندار]]، [[حجت شرعی]] است و عمل به آن را [[وظیفه]] خود می‌‌دانند. از این رو نهاد مرجعیت در طول [[تاریخ شیعه]] به خصوص در صد سال اخیر، موقعیت و حساسیت مهمی یافته و به عنوان پشتوانه [[همبستگی]] [[دینی]] [[مردم]] به شمار می‌‌رود و سدی محکم در برابر نقشه‌های [[دشمنان]] با تحریف‌های [[دینی]] با گسترش [[مفاسد اجتماعی]] است.
مرجعیت، همان مقام علمی و [[دینی]] است که [[عالمان دین]] دارند و [[دلیل]] آن، [[روایات]] أئمه است. نظر [[فقهی]] و [[دینی]] مرجع تقلید، برای [[مردم]] [[دیندار]]، حجت شرعی است و عمل به آن را [[وظیفه]] خود می‌‌دانند. از این رو نهاد مرجعیت در طول [[تاریخ شیعه]] به خصوص در صد سال اخیر، موقعیت و حساسیت مهمی یافته و به عنوان پشتوانه [[همبستگی]] [[دینی]] [[مردم]] به شمار می‌‌رود و سدی محکم در برابر نقشه‌های [[دشمنان]] با تحریف‌های [[دینی]] با گسترش [[مفاسد اجتماعی]] است.


مرجع تقلید، در نظر مقلدان از [[قداست]] و [[محبوبیت]] خاصی برخوردار است و نظر او را نظر [[امام]] [[معصوم]] می‌‌دانند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۶.</ref>.
مرجع تقلید، در نظر مقلدان از [[قداست]] و محبوبیت خاصی برخوردار است و نظر او را نظر [[امام]] [[معصوم]] می‌‌دانند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۰۶: خط ۱۰۲:
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:978964298273.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|'''امامت''']]
# [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
# [[پرونده:457575.jpeg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|'''بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت''']]
# [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:1368903.jpg|22px]] [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|'''معارف اسلامی ج۲''']]
خط ۱۱۵: خط ۱۱۰:
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:IM009912.jpg|22px]] [[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۸''']]
# [[پرونده:IM009912.jpg|22px]] [[حسین صالحی|صالحی، حسین]]، [[مرجعیت (مقاله)|مقاله «مرجعیت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۹''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۱۲۴: خط ۱۱۹:
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:مرجعیت معصوم]]
[[رده:مرجعیت معصوم]]
[[رده:رهبری]]
[[رده:شئون امامت]]
[[رده:امام]]
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش