←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
در لغت به معنای جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگه میدارند و به آن «بندی [[خانه]]» و «قید خانه» نیز گفته میشود<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۴۱۷؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص۱۷۵۳؛ فرهنگ سخن، ج ۵، ص۳۸۸۷، «زندان».</ref> و در اصطلاح [[حقوق]] به جایی گفته میشود که محکومان و بزهکارانی را که [[حکم]] آنان [[قطعی]] شده است با معرفی [[مقامات]] صلاحیتدار [[قضایی]] و قانونی، برای مدتی معین، برای [[تحمل]] [[کیفر]] و با [[هدف]] [[اصلاح]]، [[ارشاد]] و [[آموزش]] در آنجا نگه میدارند<ref>ترمینولوژی حقوق، ج ۳، ص۲۱۰۴ - ۲۱۰۵؛ مجموعه قوانین دومین دوره مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۸؛ معجم مصطلحات الشریعة والقانون، ص۲۲۲.</ref>. برای زندان در [[عربی]] معادلهایی مانند سِجْن<ref>العین، ج ۶، ص۵۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۳۷؛ مفردات، ص۲۲۵، «سجن».</ref>، حَبْس، مَحبِس، مَحْبَسه<ref>العین، ج ۳، ص۱۵۰؛ لسانالعرب، ج ۶، ص۴۴، «حبس».</ref> و [[حصیر]]<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۴، «حصر»؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۲۳.</ref> ذکر شده است. | «زندان» در لغت به معنای جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگه میدارند و به آن «بندی [[خانه]]» و «قید خانه» نیز گفته میشود<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۴۱۷؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص۱۷۵۳؛ فرهنگ سخن، ج ۵، ص۳۸۸۷، «زندان».</ref> و در اصطلاح [[حقوق]] به جایی گفته میشود که محکومان و بزهکارانی را که [[حکم]] آنان [[قطعی]] شده است با معرفی [[مقامات]] صلاحیتدار [[قضایی]] و قانونی، برای مدتی معین، برای [[تحمل]] [[کیفر]] و با [[هدف]] [[اصلاح]]، [[ارشاد]] و [[آموزش]] در آنجا نگه میدارند<ref>ترمینولوژی حقوق، ج ۳، ص۲۱۰۴ - ۲۱۰۵؛ مجموعه قوانین دومین دوره مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۸؛ معجم مصطلحات الشریعة والقانون، ص۲۲۲.</ref>. برای زندان در [[عربی]] معادلهایی مانند سِجْن<ref>العین، ج ۶، ص۵۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۳۷؛ مفردات، ص۲۲۵، «سجن».</ref>، حَبْس، مَحبِس، مَحْبَسه<ref>العین، ج ۳، ص۱۵۰؛ لسانالعرب، ج ۶، ص۴۴، «حبس».</ref> و [[حصیر]]<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۴، «حصر»؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۲۳.</ref> ذکر شده است. | ||
در زبان [[شرع]]، [[حبس]] تنها به معنای [[زندانی]] کردن در مکانی تنگ نیست، بلکه هر نوع محدودیتی که باعث شود شخص نتواند با [[اراده]] خود در امور خویش [[تصرف]] کند را شامل میشود و ممکن است در خانه یا [[مسجد]] باشد<ref>فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۳؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۲۳،۴۳۴.</ref>. در منابع و [[اسناد]] [[تاریخی]] [[زمان]] دقیقی برای تأسیس نخستین زندان ذکر نشده است. شاید از زمانی که [[زندگی اجتماعی]] [[بشر]] شروع شد و حکومتهایی پدید آمدند، [[حاکمان]]، مالکان و اربابان [[ستمگر]] برای [[تنبیه]] رعایای خود زندانهاییساختند<ref>پیام قرآن، ص۲۲۵ - ۲۲۶؛ دائرة المعارف القرن العشرین، ج ۵، ص۵۰.</ref>. برخی معتقدند عبرانیها، [[سامیها]] و دیگر [[اقوام]] پیشین به جای زندانی کردن افراد، آنان را به محلی [[تبعید]] یا در خانههایشان [[غل و زنجیر]] میکردند<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۷.</ref>. از [[کتاب مقدس]] چنین برمیآید که [[بنیاسرائیل]]، ابتدا افراد را در مکانی چاهمانند زندانی میکردند<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۳۷: ۲۲؛ ارمیا ۳۸: ۶؛ قاموس کتاب مقدس، ص۴۵۱.</ref>؛ اما [[پادشاهان بنیاسرائیل]] تا [[زمان]] هیرودیس و [[جانشینان]] او زندانهایی را در قصر خود ساختند<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۴۵۱.</ref>. با ظهور [[مسیحیت]] و گسترش [[قدرت]] [[کلیسا]]، اغلب [[زندانیان]] را در زیر زمینهای کلیسا، کاخها یا در قلعهها [[حبس]] میکردند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج ۱، ص۱۱۸۸؛ دایرة المعارف نو، ص۲۳۶۲، «زندان».</ref>. در [[قرن]] ۱۸ میلادی در پی افزایش [[انتقاد]] به [[حکم]] [[اعدام]] و مجازاتهای سخت، [[حکومتها]] بیشتر به [[مجازات]] [[زندان]] روی آوردند<ref>الموسوعة العربیه، ج ۱۲، ص۱۸۱ - ۱۸۲.</ref>. با افزایش زندانیان در اروپا چنان وضع اسفبار شد که عدهای به [[دفاع]] از زندانیان برخاستند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج ۱، ص۱۱۸۸؛ دائرهالمعارف بستانی، ج ۹، ص۵۱۴.</ref>. در [[تاریخ اسلام]]، در [[عصر پیامبر اکرم]]{{صل}} محل مشخصی به عنوان زندان وجود نداشت<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۹؛ فقهالسنه، ج ۳، ص۲۴۸.</ref> و [[مجرمان]] را تا مشخص شدن حکم آنان، در [[مسجد]] یا [[خانه]] نگه میداشتند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۲۳۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۸۴؛ المفصل، ج ۵، ص۵۸۹.</ref>. به گفته برخی، نخستین مکانی که در [[اسلام]] زندان قرار داده شد به دست [[خلیفه دوم]] و خانهای بود در [[مکه]] که آن را از [[صفوان بن امیه]] خرید<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۹؛ فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴.</ref> و نخستین کسی که زندان ساخت و برای آن [[نگهبان]] گذاشت، [[معاویه]] بود<ref>دائرهالمعارف بستانی، ج ۹، ص۵۰۹؛ احکام زندان در اسلام، ص۳۸۳ - ۳۸۴.</ref>. سپس خلفای [[بنیامیه]]<ref>البدایة والنهایه، ج ۹، ص۱۵۶؛ احکام زندان در اسلام، ص۳۸۵ - ۳۸۶.</ref> و [[بنیعباس]]<ref>النصائح الکافیه، ص۲۲۲؛ ازمة الخلافة والامامه، ص۱۷؛ احکام زندان در اسلام، ص۴۱۳ - ۴۱۷.</ref> برای [[سرکوب]] مخالفان خود، زندانهایی مخوف برای خود بنا کردند. | در زبان [[شرع]]، [[حبس]] تنها به معنای [[زندانی]] کردن در مکانی تنگ نیست، بلکه هر نوع محدودیتی که باعث شود شخص نتواند با [[اراده]] خود در امور خویش [[تصرف]] کند را شامل میشود و ممکن است در خانه یا [[مسجد]] باشد<ref>فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۳؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۲۳،۴۳۴.</ref>. در منابع و [[اسناد]] [[تاریخی]] [[زمان]] دقیقی برای تأسیس نخستین زندان ذکر نشده است. شاید از زمانی که [[زندگی اجتماعی]] [[بشر]] شروع شد و حکومتهایی پدید آمدند، [[حاکمان]]، مالکان و اربابان [[ستمگر]] برای [[تنبیه]] رعایای خود زندانهاییساختند<ref>پیام قرآن، ص۲۲۵ - ۲۲۶؛ دائرة المعارف القرن العشرین، ج ۵، ص۵۰.</ref>. برخی معتقدند عبرانیها، [[سامیها]] و دیگر [[اقوام]] پیشین به جای زندانی کردن افراد، آنان را به محلی [[تبعید]] یا در خانههایشان [[غل و زنجیر]] میکردند<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۷.</ref>. از [[کتاب مقدس]] چنین برمیآید که [[بنیاسرائیل]]، ابتدا افراد را در مکانی چاهمانند زندانی میکردند<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۳۷: ۲۲؛ ارمیا ۳۸: ۶؛ قاموس کتاب مقدس، ص۴۵۱.</ref>؛ اما [[پادشاهان بنیاسرائیل]] تا [[زمان]] هیرودیس و [[جانشینان]] او زندانهایی را در قصر خود ساختند<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۴۵۱.</ref>. با ظهور [[مسیحیت]] و گسترش [[قدرت]] [[کلیسا]]، اغلب [[زندانیان]] را در زیر زمینهای کلیسا، کاخها یا در قلعهها [[حبس]] میکردند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج ۱، ص۱۱۸۸؛ دایرة المعارف نو، ص۲۳۶۲، «زندان».</ref>. در [[قرن]] ۱۸ میلادی در پی افزایش [[انتقاد]] به [[حکم]] [[اعدام]] و مجازاتهای سخت، [[حکومتها]] بیشتر به [[مجازات]] [[زندان]] روی آوردند<ref>الموسوعة العربیه، ج ۱۲، ص۱۸۱ - ۱۸۲.</ref>. با افزایش زندانیان در اروپا چنان وضع اسفبار شد که عدهای به [[دفاع]] از زندانیان برخاستند<ref>دایرة المعارف فارسی، ج ۱، ص۱۱۸۸؛ دائرهالمعارف بستانی، ج ۹، ص۵۱۴.</ref>. در [[تاریخ اسلام]]، در [[عصر پیامبر اکرم]]{{صل}} محل مشخصی به عنوان زندان وجود نداشت<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۹؛ فقهالسنه، ج ۳، ص۲۴۸.</ref> و [[مجرمان]] را تا مشخص شدن حکم آنان، در [[مسجد]] یا [[خانه]] نگه میداشتند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۹، ص۲۳۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص۸۴؛ المفصل، ج ۵، ص۵۸۹.</ref>. به گفته برخی، نخستین مکانی که در [[اسلام]] زندان قرار داده شد به دست [[خلیفه دوم]] و خانهای بود در [[مکه]] که آن را از [[صفوان بن امیه]] خرید<ref>المفصل، ج ۵، ص۵۸۹؛ فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۴؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴.</ref> و نخستین کسی که زندان ساخت و برای آن [[نگهبان]] گذاشت، [[معاویه]] بود<ref>دائرهالمعارف بستانی، ج ۹، ص۵۰۹؛ احکام زندان در اسلام، ص۳۸۳ - ۳۸۴.</ref>. سپس خلفای [[بنیامیه]]<ref>البدایة والنهایه، ج ۹، ص۱۵۶؛ احکام زندان در اسلام، ص۳۸۵ - ۳۸۶.</ref> و [[بنیعباس]]<ref>النصائح الکافیه، ص۲۲۲؛ ازمة الخلافة والامامه، ص۱۷؛ احکام زندان در اسلام، ص۴۱۳ - ۴۱۷.</ref> برای [[سرکوب]] مخالفان خود، زندانهایی مخوف برای خود بنا کردند. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در آیاتی نیز [[جهنم]]، [[زندان]] [[دوزخیان]] دانسته شده است، چنانکه بر اساس آیهای، [[خداوند]] جهنم را برای [[کافران]] «[[حصیر]]» قرار داده است: {{متن قرآن|عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَـٰفِرِينَ حَصِيرًا}}<ref>«باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز میگردیم و دوزخ را زندان کافران قرار دادهایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> حصیر از ماده «حَصْر» در لغت به معنای [[حبس]] کردن و در تنگنا قرار دادن است<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص۵۲۳، «حصر».</ref> و به گفته [[مفسران]]، جهنم، زندان [[ابدی]] کافران است که هیچ گاه نمیتوانند از آن خارج شوند<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۲۴۹؛ الصافی، ج ۳، ص۱۷۹؛ تفسیر اثنا عشری، ج ۷، ص۳۳۴.</ref>. برپایه آیاتی دیگر، جایگاه کسانی که [[شیطان]] آنان را [[گمراه]] کند [[دوزخ]] است و هیچ راه فراری از آن ندارند: {{متن قرآن|يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيْطَـٰنُ إِلَّا غُرُورًا * أُو۟لَـٰٓئِكَ مَأْوَىٰهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًۭا}}<ref>«(شیطان) به آنان وعده میدهد و در آرزو (های دور و دراز) میافکند و شیطان به ایشان جز به فریب وعدهای نمیدهد * جایگاه آنان دوزخ است و از آن گریزگاهی نمییابند» سوره نساء، آیه ۱۲۰-۱۲۱.</ref> و جایگاه [[فاسقان]] [[آتش]] است و هر گاه بخواهند از آن خارج شوند، به آن بازگردانده میشوند: {{متن قرآن|وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فَسَقُوا۟ فَمَأْوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ كُلَّمَآ أَرَادُوٓا۟ أَن يَخْرُجُوا۟ مِنْهَآ أُعِيدُوا۟ فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا۟ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِى كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref> در آیهای نیز به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[فرمان]] داده شده که از [[شرّ]] «ما [[خلق]]»، به [[پروردگار]] فَلَق [[پناه]] برد: {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم» سوره فلق، آیه ۱.</ref> که بنابر [[نقلی]] از [[ابن عباس]]، فلق نام [[زندانی]] در [[جهنم]] است<ref>جامعالبیان، ج ۳۰، ص۲۲۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۳۳۹؛ تفسیر ابن زمنین، ج ۵، ص۱۷۴.</ref>. در [[آیه]] ۷ [[مطفّفین]] نیز [[نامه اعمال]] [[بدکاران]] در «[[سجّین]]» دانسته شده است: {{متن قرآن|كَلَّآ إِنَّ كِتَـٰبَ ٱلْفُجَّارِ لَفِى سِجِّينٍۢ}}<ref>«نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است،» سوره مطفّفین، آیه ۷.</ref>. گفته شده: [[سجین]] [[مبالغه]] [[سجن]] به معنای [[زندان]] و مفاد آیه این است که جزای بدکاران در زندانی خواهد بود که هرکس به آن وارد شود برای مدتی طولانی یا همیشه در آن میماند<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۲۳۱ - ۲۳۲.</ref>. برخی سجّین را نامی برای جهنم دانستهاند<ref>مفردات، ص۲۲۵؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص۱۹۴، «سجن».</ref>.<ref>[[سید محمد اسماعیلی|اسماعیلی، سید محمد]]، [[زندان (مقاله)|مقاله «زندان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴]]، ص ۵۴۵.</ref>. | در آیاتی نیز [[جهنم]]، [[زندان]] [[دوزخیان]] دانسته شده است، چنانکه بر اساس آیهای، [[خداوند]] جهنم را برای [[کافران]] «[[حصیر]]» قرار داده است: {{متن قرآن|عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَـٰفِرِينَ حَصِيرًا}}<ref>«باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز میگردیم و دوزخ را زندان کافران قرار دادهایم» سوره اسراء، آیه ۸.</ref> حصیر از ماده «حَصْر» در لغت به معنای [[حبس]] کردن و در تنگنا قرار دادن است<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص۵۲۳، «حصر».</ref> و به گفته [[مفسران]]، جهنم، زندان [[ابدی]] کافران است که هیچ گاه نمیتوانند از آن خارج شوند<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص۲۴۹؛ الصافی، ج ۳، ص۱۷۹؛ تفسیر اثنا عشری، ج ۷، ص۳۳۴.</ref>. برپایه آیاتی دیگر، جایگاه کسانی که [[شیطان]] آنان را [[گمراه]] کند [[دوزخ]] است و هیچ راه فراری از آن ندارند: {{متن قرآن|يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيْطَـٰنُ إِلَّا غُرُورًا * أُو۟لَـٰٓئِكَ مَأْوَىٰهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًۭا}}<ref>«(شیطان) به آنان وعده میدهد و در آرزو (های دور و دراز) میافکند و شیطان به ایشان جز به فریب وعدهای نمیدهد * جایگاه آنان دوزخ است و از آن گریزگاهی نمییابند» سوره نساء، آیه ۱۲۰-۱۲۱.</ref> و جایگاه [[فاسقان]] [[آتش]] است و هر گاه بخواهند از آن خارج شوند، به آن بازگردانده میشوند: {{متن قرآن|وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فَسَقُوا۟ فَمَأْوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ كُلَّمَآ أَرَادُوٓا۟ أَن يَخْرُجُوا۟ مِنْهَآ أُعِيدُوا۟ فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا۟ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِى كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که میخواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده میشوند و به آنان میگویند: عذاب آتشی را که دروغ میشمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref> در آیهای نیز به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[فرمان]] داده شده که از [[شرّ]] «ما [[خلق]]»، به [[پروردگار]] فَلَق [[پناه]] برد: {{متن قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلْفَلَقِ}}<ref>«بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم» سوره فلق، آیه ۱.</ref> که بنابر [[نقلی]] از [[ابن عباس]]، فلق نام [[زندانی]] در [[جهنم]] است<ref>جامعالبیان، ج ۳۰، ص۲۲۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۳۳۹؛ تفسیر ابن زمنین، ج ۵، ص۱۷۴.</ref>. در [[آیه]] ۷ [[مطفّفین]] نیز [[نامه اعمال]] [[بدکاران]] در «[[سجّین]]» دانسته شده است: {{متن قرآن|كَلَّآ إِنَّ كِتَـٰبَ ٱلْفُجَّارِ لَفِى سِجِّينٍۢ}}<ref>«نه چنین است، کارنامه بدکاران در «سجّین» است،» سوره مطفّفین، آیه ۷.</ref>. گفته شده: [[سجین]] [[مبالغه]] [[سجن]] به معنای [[زندان]] و مفاد آیه این است که جزای بدکاران در زندانی خواهد بود که هرکس به آن وارد شود برای مدتی طولانی یا همیشه در آن میماند<ref>المیزان، ج ۲۰، ص۲۳۱ - ۲۳۲.</ref>. برخی سجّین را نامی برای جهنم دانستهاند<ref>مفردات، ص۲۲۵؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۳، ص۱۹۴، «سجن».</ref>.<ref>[[سید محمد اسماعیلی|اسماعیلی، سید محمد]]، [[زندان (مقاله)|مقاله «زندان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴]]، ص ۵۴۵.</ref>. | ||
== رابطه بحث زندان با پیامبر خاتم == | |||
از مسائل [[تهدید]] آمیز حیات پیامبر که در دوران [[دعوت]] اتفاق افتاده و به آن خبر میدهد، [[توطئه]] زندانی کردن حضرت در [[شهر مکه]] است. سران [[مشرکان]] نقشه کشیدند که اگر نمیتوانند او را بکشند، زندانی کنند. {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در [[تفسیر]] کلمه {{متن قرآن|لِيُثْبِتُوكَ}} از [[ابن عباس]] و [[حسن]] و [[مجاهد]] و قتاده [[نقل]] شده که گویند: یعنی میخواستند ترا به بند بکشند. عطا و سدی گویند: یعنی میخواستند ترا زندانی کنند<ref>[[مجمع البیان]] ج ۱۰ ص ۲۰۴.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۶۷۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |